حج در معارف و سیره نبوی
مقدمه
از عبادتهایی که در سیره و بیان رسول خدا (ص) جلوه خاصی دارد، انجام مناسک حج و عمره است. پیامبر خدا (ص) حج و عمره را زایلکننده فقر و گناهان[۱] و مایه توانگری مردم[۲] و بهشت را پاداش حج پذیرفته شده[۳] و عمره را کفاره گناهان[۴] دانسته است[۵].
انجام مناسک حج از عباداتی بود که آن حضرت، اشتیاق زیادی به آن از خود نشان میداد، به گونهای که وقتی در مدینه به سر میبردند، علاقهمند بود که زائران بیت الله الحرام از مکه برایش آب زمزم هدیه بیاورند[۶]. نقل شده است، ایشان در زمان انجام حج، به انجام آداب و سنتهایی مقیّد بود؛ از امام صادق (ع) روایت شده است: "رسول خدا (ص) در هر شبانه روز ده بار و در هر مرتبه، هفت بار، دور خانه کعبه طواف میکرد؛ سه بار اول شب؛ سه بار، آخر شب؛ دو مرتبه، صبح و دو مرتبه، بعد از ظهر و در بین آنها را استراحت میکرد"[۷]. آن حضرت در زمان انجام حج، سوره معارج را زیاد میخواند و هر وقت سوارهای را میدید و یا از تلّی بالا میرفت و یا از آن سرازیر میشد و در آخر شب و در تعقیب نمازها تلبیه میگفت[۸] و در هر طواف واجب و مستحبی، حجر الاسود را با از کف دست مسح میکرد[۹].[۱۰]
از امام باقر (ع) نیز روایت شده است: "رسول خدا (ص) دو رکن حجر الاسود و رکن یمانی را مسح میکرد و پس از مسح، آنها را میبوسید و صورت مبارکش را بر آنها مینهاد[۱۱] و در مناسک حج اینگونه میگفت: «اللَّهُمَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَك»[۱۲].
تعداد حج و عمرههای رسول خدا (ص)
از تعداد حجهایی که پیامبر خدا (ص) پیش از بعثت و بعد آن تا زمان هجرت به جا آوردند، اطلاعی در دست نیست[۱۳]. بسیاری از علمای اهل سنت بر این عقیدهاند که رسول خاتم (ص) پس از بعثت و پیش از هجرت فقط یک بار[۱۴] و به نقلی دیگر، دوبار[۱۵] حج به جا آورده است؛ ولی آنچه را که واقدی ترجیح داده و آن را معروف دانسته، این است که پیامبر (ص) پس از بعثت فقط یک مرتبه حج گذارد و آن هم همان است که مردم به آن حجة الوداع میگویند[۱۶]. همه سیرهنویسان اعم از شیعه و سنی، این مسئله را قبول دارند[۱۷].
در برخی روایات شیعی تعداد حجهای رسول خدا (ص)، هفت، ده[۱۸]، یازده[۱۹] و طبق نقلی بیست بار[۲۰] نقل شده است[۲۱].
منابع
پانویس
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۴؛ الجعفریات، ص ۶۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۱۱۵.
- ↑ صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۱۱؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۰: کنزالعمال، ج ۵، ص ۱۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۶۵ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۲.
- ↑ کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۳۴۶؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۴۶؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۹۸؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۰۷ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۴۲۷.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۲۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۹۶.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۴.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۰۸ و المحاسن، ج ۲، ص ۵۷۴.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۴۲۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۱۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۳۰۷.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۲۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۲۴.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۴۰۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۲۹۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۴-۵۲۵.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۴۰۸؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۱۰۵ - ۱۰۶ و الاستبصار، ج ۲، ص ۲۱۷.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۲۵؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۷؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۵۹ و الجعفریات، ص ۶۴.
- ↑ فتح الباری، ج ۸، ص ۸۰ و ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۱۷۱.
- ↑ المستدرک، ج ۳، ص ۵۵.
- ↑ دلائل النبوه، ج ۵، ص ۴۵۴؛ فتح الباری، ج ۳، ص ۳۴۰ و المناقب، ج ۱، ص ۱۷۱.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۲، ص ۱۰۸۹.
- ↑ مسند ابییعلی، ج ۵، ص ۴۱۱؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۴۵؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳ و فتح الباری، ج ۸، ص ۸۰.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۳۸ و تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳؛ المناقب، ج ۱، ص ۱۷۶ و الکافی، ج ۴، ص ۲۴۴.
- ↑ محمد بن ادریس حلی، مستطرفات السرائر، ص ۵۷۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۵۲۵ ـ ۵۲۶.