عجله در معارف مهدویت
مقدمه
عجله یکی از صفات مذموم است که پیشوایان دینی همواره ما را از آن برحذر داشتهاند، خصوصاً در اموری که لازمه آن صبر کردن و انتظار کشیدن است.
ظهور حضرت قائم (ع) دارای حکمتهای الهی فراوانی است. یکی از حکمتهای آن آزمایش میزان تسلیم مردم نسبت به امام معصوم و تقدیرات الهی میباشد. بنابراین کسانی که در دوران غیبت امام معصوم، بردباری پیشه نمیکنند و در تقدیرات الهی چون و چرا میکنند به هلاکت خواهند افتاد. زیرا فردی که در تقدیرات الهی شتابزده عمل میکند، به ناامیدی دچار خواهند شد و این ناامیدی باعث میشود امر ظهور را امری بسیار دور و دستنایافتنی بپندارند، در آنان ایجاد شک و تردید میکند و ایمان آنان را متزلزل میکنند، آنان را به سوی تکذیب و انکار شوق میدهد، گاهی نیز فرد را به سوی افراد مدعی و انحرافهای عقیدتی میکشاند. بدین جهت ائمه هدی (ع) ما را بسیار به انتظار، صبر و تسلیم در زمان غیبت سفارش نمودهاند، تا جایی که انتظار را برترین عبادات شمردهاند[۱].
یکی از تأثیرات منفی عجله در ظهور حضرت مهدی (ع)، تعیین وقت برای ظهور آن جناب است؛ زیرا افرادی با محاسبات نفسانی و برداشتهایی جاهلانه، تقدیرات الهی را بازیچه توهم خود میگیرند و زمانهای مشخصی را برای ظهور حضرت تعیین مینمایند، که این خود باعث ایجاد یأس در دل مردم و کمرنگ شدن انتظار و شوق نسبت به امام زمان خواهد شد[۲]. البته عجله خواهی غیر از عجله کردن در ظهور است، زیرا در ادعیه ما بسیار برای تعجیل در ظهور حضرت دعا میکنیم، مثلاً در دعای عهد از خداوند میطلبیم: «عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ... اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً»؛ (خداوندا در فرج حضرت قائم (ع) تعجیل کن و راه قیام او را هموار ساز و توسعهبخش" "خداوندا با حضور حضرت مهدی (ع) این اندوه (غیبت) را از این امت برطرف کن، در آشکار شدن او برای ما تعجیل کن، زیرا دشمنان ظهور را دور میپندارند، اما گمان ما این است که ظهور حضرت نزدیک است" سپس سه بار از حضرت میخواهیم و میگوییم: «الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلَايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ» (تعجیل کن، تعجیل کن!ای سرور من!ای صاحب الزمان)[۳].
مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، در اعمال شب جمعه روایتی نقل میکند، که در شب مستحب است که هزار بار بگویند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ».در اعمال روز جمعه نیز حدیثی نقل فرموده: هر کس که بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»، از دنیا نخواهد رفت تا اینکه حضرت قائم (ع) را ببیند. و صد بار صلوات با « عَجِّلْ فَرَجَهُمْ » از اعمال مستحب در عصر جمعه است.
این عجلهخواهی، چون درخواستی است از مدبرالامور و صاحب همه تقدیرات، بنابراین از سوی بندگان هیچ نارضایتی و عدم تسیلم و ناامیدی دیده نمیشود، بلکه حکایت از شوق و ایمان مضاعف نسبت به ظهور حضرت مینماید. در دعاهای وارد شده درباره حضرت مهدی (ع) به عجله منفی نیز اشاره شده است.
مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان دعایی را برای عصر غیبت روایت میکند. این دعا از سوی یکی از نواب اربعه امام عصر (ع) نقل شده است و شاید بتوان گفت برترین اعمال روز جمعه محسوب میشود. در این دعا درباره عجلهکنندگان در ظهور میخوانیم: خداوندا! مرا بر دین خود استوار بدار و مرا در پیروی از تو کوشا کن، دلم را برای (اطاعت از) ولی خودت (حضرت مهدی (ع)) نرم و فرمانبردار قرار ده و مرا از آزمایشهایی که مردم را بدان میآزمایی معاف بدار و سربلند گردان، و مرا بر پیروی از ولی امر خودت ثابت قدم بدار، ولی امری که از میان خلقت پنهانش ساختی و به دستور تو از میان مخلوقات غایب گشته است و پیوسته منتظر فرمان توست (که ظهور نماید). همانا تو بدون اینکه یاددهندهای داشته باشی، به زمان ظهور او دانایی، همان زمانی که امر (غیبت) ولی تو در آن به پایان میرسد و اجازه ظهور و قیام را به وی خواهد داد و او را از پرده (ی غیبت) برونخواهی آورد. پس (ای خدای من) مرا بر این (دوری و غیبت امام معصوم) بردباری عنایت فرما، تا در آنچه تو تأخیرش را دوست داری، شتابزدگی ننمایم و در آنچه تو دوست داری زودتر اتفاق بیفتد، تأخیر و سستی نکنم، و آنچه را که پوشیده ساختی آشکار نکنم، و آنچه را راز نهانی قرار دادی به لب نیاورم و در تدابیر (حکیمانهی) تو چون و چرا نکنم، و نگویم: "دنیا پر از ظلم و ستم شده است پس چه شده که ولی أمر (حضرت مهدی (ع)) ظهور نمینماید؟! چرا؟! برای چه؟!" بلکه یکسره امورم را به تو بسپارم... . در این دعا از انتظار و عجله منفی یاد شده است. در این دعا و نظایر آن، چنین شتاب و انتظاری را ایجادکننده گمراهیها و کجرفتاریها دانسته، و تسلیم در برابر مقدرات الهی و قبول دستورات الهی را ایمان و ثبات قدم میداند.
در روایات زیادی نیز به ما دستور دادهاند که از تعیین وقت مشخص برای ظهور حضرت مهدی (ع) بپرهیزیم و حتی اهل بیت (ع) نیز خود برای ظهور حضرت وقتی تعیین نمینمودند. البته این تعیین وقت که از سوی اهل بیت (ع) مورد تکذیب قرار گرفته است تعیین وقت معین و مشخص است. اما تعیین وقت به صورت مبهم و غیرمشخص را در احادیث فراوانی میتوان یافت؛ مثلاً روز عاشورا و یا روز نوروز از جمله روزهایی است که ائمه (ع) برای ظهور حضرت تعیین فرمودهاند، اما چون عاشورا و یا نوروزِ سال مشخصی را معین ننمودهاند، بنابراین تبعات منفیِ تعیین وقت پیش نخواهد آمد. بسیار دیده شده که در میان ادیان مختلف و حتی مسلمانان، زمانی خاص برای پایان زمان و ظهور منجی آخرالزمان معین شده است و پس از گذشت آن وعده زمانی و روی ندادن هیچ حادثه خاصی، موجی از یأس و بیایمانی و شک و تردید در دل مردم ایجاد شده است[۴].
امام صادق (ع) فرمود: محاضیر هلاک شدند. راوی سؤال کرد: محاضیر یعنی چه؟ حضرت فرمود: آنان کسانیاند که شتابزده عمل میکنند و عجله مینمایند. سپس حضرت فرمود: مُقَرِبون و مُقِرون نجات یافتند (یعنی کسانی که به نزدیک بودن و قریب بودن ظهور ایمان دارند و وجود امام معصوم و ظهور حضرت اقرار دارند و آن را تکذیب نمیکنند اهل نجات خواهند بود)... [۵].
محاضیر در لغت به معنای اسب دونده است و در این حدیث شریف از عجلهکنندگان با واژه "محاضیر" یاد شده است. زیرا، همچون اسبهای دونده، در طی مسیر شتاب میکنند و سعی دارند که زودتر به مقصد برسند.
امام صادق (ع) فرمود: هر کس که (برای ظهور حضرت مهدی (ع)) وقت و سرآمدی تعیین نماید دروغگوست. ما اهل بیت نیز (برای ظهور حضرت) وقت تعیین نمیکنیم[۶].
امام باقر (ع) به ابوحمزه ثمالی فرمود: به درستی که خداوند وقت ظهور قائم (ع) را در سال هفتاد هجری مشخص نموده بود. اما چون امام حسین (ع) به شهادت رسید، خداوند بر زمینیان غضب نمود و آن را تا سال صد و چهل هجری به تأخیر انداخت. ما اهل بیت این خبر را به شما (شیعیان) گفتیم و شما این خبر را آشکار نمودید، سپس خداوند (آن وقت را نیز مقدر ننمود) و دیگر برای ما وقتی تعیین ننمود[۷].
شخصی خدمت امام صادق (ع) شرفیاب شد و از زمان قیام قائم منتظر سؤال نمود. حضرت فرمود: کسانی که وقت و سرآمد (برای ظهور) تعیین میکنند دروغگو هستند و کسانی که در ظهور حضرت عجله به خرج میدهند هلاک خواهند شد و کسانی که خود را تسلیم و پیرو (اهل بیت (ع)) قرار دهند، نجات خواهند یافت[۸]. در روایتی دیگر فرمود: خداوند هر زمانی را که وقتگذاران (از سوی خود و جاهلانه برای ظهور حضرت) تعیین کنند باطل نموده و ظهور حضرت را در آن روز قرار نخواهد داد[۹].
راوی از امام باقر (ع) سؤال کرد، آیا وقت معینی برای ظهور حضرت قائم (ع) میتوان مشخص کرد؟ حضرت فرمود: "کسانی که زمان (برای ظهور حضرت قائم (ع)) معین میکنند دروغگویند". این جمله را حضرت سه بار تکرار نمود و فرمود: زمانی که حضرت موسی (ع) به کوه طور برای میقات پروردگار رفت، به بنیاسرائیل فرمود این میقات سی روز به طول میانجامد، اما خداوند ده روز اضافه نمود و میقات او چهل روز طول کشید. بنیاسرائیل گفتند: موسی (ع) وعده نادرست به ما داد و از ایمان به خدا دست برداشته و به گوسالهپرستی روی آوردند. سپس امام باقر (ع) فرمود: هرگاه از سوی ما برای شیعیان زمانی تعیین شد و آن زمان مشخص نیز واقع گشت، خدا را تصدیق کنید (و در ایمان خود استوار باشید) و اگر آن زمان تعیین شده به واقعیت نپیوست، باز هم خداوند را تصدیق کنید (و در ایمان خود پایداری کرده و از حق رو گردان نشوید)[۱۰] که در این حال پاداش شما مضاعف خواهد بود[۱۱].در حدیث دیگری حضرت فرمود، برای امر ظهور حضرت وقتی معین قرار داده نمیشود، زیرا علم خداوند بر علم تعیینکنندگان زمان ظهور برتر است، خداوند با موسی سی شب وعده نموده بود و سپس ده روز اضافه نمود که نه موسی میدانست و نه بنیاسرائیل.
آنگاه که روزهای غیبت حضرت موسی از میان بنیاسرائیل و حضورش در کوه طور، از سی روز گذشت، بنیاسرائیل گفتند: موسی به ما دروغ گفته و ما را فریب داده است و جملگی گوسالهپرست شدند. هرگاه دیدید که پریشانی و فقر و نیاز فراوان گشته، روز و شب به انتظار ظهور حضرت بنشینید[۱۲].
"به راستی که خداوند در وعده خود تخلف نمیکند"[۱۳] بنابراین ظهور حضرت مهدی (ع) به یقین انجام خواهد شد. اما زمان وقوع این امر بستگی به شرایط فراوانی دارد و ممکن است با تقدیرات الهی پس و پیش شود. از این روست که در دعاها ما تعجیل در امر ظهور حضرت را از خداوند میطلبیم و حتی حضرت مهدی (ع) خود نیز ما را به این دعا دستور داده و فرمودهاند: "برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید. زیرا این دعا باعث گشایش در امور خودتان نیز خواهد شد"[۱۴].
قوم حضرت یونس زمانی که به عذاب گرفتار شدند، به دعا و گریه و زاری پرداختند و خداوند عذابی را که به سوی آنان روان شده بود بازگرداند[۱۵]. و به راستی چه عذابی بدتر از غیبت امام عادلی که از سوی خداوند برای بندگان فرستاده شده است؟![۱۶]
حضرت موسی بن جعفر (ع) در حدیثی به توضیح این مطلب میپردازد که چرا خبرهایی که از طرف اهل بیت (ع) درباره بنیالعباس داده میشود، همه واقع میشود و درست از آب در میآید، اما ظهور حضرت مهدی (ع) واقع نمیشود و شیعیان در انتظار به سر میبرند. زیرا خبرهایی که درباره حکومت بنیالعباس صادر میشود و احادیثی که درباره ظهور حضرت مهدی (ع) داده میشود، جملگی از طرف اهل بیت (ع) صادر شده است، بنابراین هر دو صحیح خواهد بود؛ اما چون زمان پیشگویی کارهای شما فرا رسیده بود، خبرهایی که داده بودند انجام شد، ولی در باره ظهور حضرت مهدی (ع) چون زمان آن فرا نرسیده است موجب طعنه و مسخره دشمنان قرار گرفته است. اگر ما زمانی معین را برای ظهور حضرت مشخص میکردیم، شما (تا سررسید آن زمان خیالتان از طرف ظهور راحت میشد) و دلهای شما را قساوت میگرفت و بسیاری از مردم دست از دین اسلام برمیداشتند. از این رو همیشه در دعاها و فرمایشات به نزدیک بودن ظهور اشاره میشود تا اینکه مردم به نزدیک بودن آن اعتقاد ببندند و با یکدیگر به مهربانی برخیزند[۱۷].
امام صادق (ع) به محمد بن مسلم فرمود:ای محمد! هر کسی که از طرف ما به شما خبر داد که ما زمانی را (برای ظهور حضرت) مشخص نمودهایم، بدون هیچ واهمهای او را تکذیب نموده و او را دروغگو بدان، زیرا ما برای هیچ کس زمانی را تعیین نمینماییم[۱۸].
در حدیثی که قبلاً ذکر شد، سال هفتاد و صد چهل هجری برای ظهور آخرالزمان تعیین شده است. و حضرت فرمود ما پس از افشای این راز و بدایی که در این زمان پدید آمد، دیگر زمانی را برای شما تعیین نخواهیم نمود؛ این حدیث نیز شاید مربوط به زمان بعد از افشای سر باشد که حضرت فرموده ما هرگز تعیین وقت نمینماییم. البته تعیین نکردن زمان ظهور منافاتی با دانستن زمان ظهور ندارد، زیرا بداء الهی به مراتبِ مادون علم تعلق میگیرد و ائمه (ع) ظروف علم و مشیت الهیاند. بنابرین امکان دارد که اهل بیت (ع) به زمان ظهور آگاهی داشته باشند، اما از آشکار کردن آن برای مردم خودداری میکنند.
امام حسن مجتبی از رسول خدا (ص) پرسید:ای رسول خدا! قائم ما اهل بیت چه زمانی خروج مینماید؟ حضرت پیامبر (ص) فرمود:ای حسن! به راستی ظهور حضرت قائم (ع) مانند ساعت قیامت است که خداوند زمان وقوع آن را از اهل آسمان و زمین مخفی داشته است و هرگاه زمان آن فرا رسد، ناگهانی رخ خواهد داد[۱۹].[۲۰]
شتابکاری و پیشی گرفتن در نیکیها
در میان عموم مردم، چنان مشهور است که عجله در نیکیها ناپسند نیست؛ این مطلب به چندین آیه و روایت مستند شده است. در این شمار است آیه شریفه: ﴿وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲۱] و ﴿ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ﴾[۲۲].
از امام صادق (ع) نیز مروی است که فرمودهاند: "هرکس که همّت بر انجام کاری نیکو کند، در آن عجله نماید؛ چرا که هر کاری که به تأخیر افتد، شیطان میتواند در آن نظر کرده نظری جدید پدید آورد" [۲۳]، پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودهاند:"خداوند از کار خیر، آنچه بدان شتاب شود را دوست دارد"[۲۴].
این سخن بهوضوح خطا است، چه منظور از "تعجیل در کار خیر"، آن است که آن کار از وقت خاصّ خود به تأخیر نیفتد و فرصت آن از دست نرود؛ نه آنکه کاری را در غیر وقت خودش طلب نموده به آن اقدام نماید. حدیثی که در اینجا از امام صادق (ع) نقل نمودیم، بهروشنی این مطلب را ثابت مینماید.
از اینرو، میتوان گفت که عجله، چه در امور خیر و چه در غیر آن، ناپسند بوده بوئی از صلاح و فلاح در آن نیست. به عنوان نمونه اشاره میکنیم که بهجایْ آوردن نماز در اوّلین زمان لحظات وقت آن، مصداق عجله شمرده نمیشود؛ امّا بهجای آوردن آن پیش از ورود خاصّ آن، عجله است.
کوتاه سخن آنکه عجله در امور خیر، بهمعنی انجام آن در زمان خود بدون تأخیر و تفویت وقت است؛ چراکه گاه کسی که اراده نموده تا کار خیری را انجام دهد، پس از گذشت زمانی، از انجام آن پشیمان شده و یا شیطان آن را بهدست فراموشی میسپارد؛ نیز ممکن است تا مانعی پدید آمده انجام آن کار خیر را غیر ممکن سازد؛ از این رو است که امر شده است تا مؤمنان در انجام کار نیک شتاب کرده از تأخیر آن بپرهیزند[۲۵].
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: انتظار.
- ↑ ر. ک: روز قیام حضرت مهدی (ع).
- ↑ مفاتیح الجنان، دعای عهد
- ↑ ر. ک: روز قیام حضرت مهدی (ع).
- ↑ یأتی، ص ۴۴۳ و غیبت نعمانی، ص ۱۹۶.
- ↑ یأتی، ص ۷۳۶ و کافی، ج ۱ ص ۳۶۸.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ غیبت نعمانی، ص ۳۹۲.
- ↑ زیرا ممکن است در تقدیرات بداء ایجاد شود. ر. ک: بداء.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۶۸.
- ↑ غیبت طوسی، ص ۲۶۲.
- ↑ آل عمران / ۹ و رعد / ۳۱ و زمر / ۲۰.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۵.
- ↑ ر. ک: تفسیر قمی: ذیل آیة ۸۷ سورة انبیاء.
- ↑ ر.ک: بداء.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۶۹.
- ↑ یأتی، ص ۷۳۸.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج ۲ / ص ۱۰۷ و نجم الثاقب، ص ۷۶.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۴۱۲.
- ↑ «و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمانها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.
- ↑ «باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید» سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ « مَنْ هَمَّ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَلْيُعَجِّلْهُ فَإِنَّ كُلَّ شَيْءٍ فِيهِ تَأْخِيرٌ فَإِنَّ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نَظْرَةً»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۳.
- ↑ « إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۲.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۲، ص۶۶ ـ ۶۷.