مسئولیت‌های فرزندان نسبت به والدین

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

احترام و نیکی کردن به والدین آنقدر در فرهنگ اسلامی اهمیت دارد که در قرآن مجید بعد از دعوت به توحید، احترام به والدین سفارش شده است. در قرآن کریم آمده است: ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا[۱]. همچنین می‌فرماید: ﴿وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى...[۲]. چون یعقوب بر یوسف(ع) در رفت، یوسف برنخاست، خدای وحی فرستاد که خود را چنان بزرگ نمایی که پیش پدرت برنمی‌خیزی! به عزت من که از صلب تو پیغامبری بیرون نیاورم[۳].

پیامبر می‌فرمایند: "نگاه محبت‌آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است"[۴]. از امام صادق(ع) سؤال شد، چه اعمالی بهتر است؟ فرمودند: "نماز در وقت، نیکویی با پدر و مادر و جهاد در راه خدا"[۵].

احسان به پدر و مادر - چه در حیات باشند و چه فوت کرده باشند - بهترین سعادت و شریف‌ترین صفات و نیز موجب تقرب به ذات مقدس خدا و ثواب و پاداش دنیا و آخرت است، همچنان‌که خداوند آن را هم ردیف عبادت خود قرار داده است[۶].

مهم‌ترین رابطه‌ای که ممکن است بین دو انسان تحقق یابد، رابطه فرزند با پدر و مادر است که نمایانگر وابستگی وجود فرزند به وجود والدین است. در اینجا رابطه متقابل نمی‌توان تصور کرد؛ چراکه فرزندان قادر نیستند بر پدر و مادر خود تأثیری داشته باشند، مانند تأثیری که پدر و مادر در پیدایش فرزند خود دارند... در هیچ آیه‌ای نداریم که فرزند با پدر و مادر خود به عدالت رفتار کند؛ زیرا در واقع، در رابطه فرزند با والدین خود، تحقق عدالت، ممکن نیست[۷].

غزالی می‌گوید: "مخفی نماند که هرگاه خویشاوندی و فامیلی مورد تأکید باشد پس نزدیک‌ترین و مرتبط‌ترین خویشاوند از طریق ولادت است که این حق در آن، مورد تأکید بیشتر قرار گرفته و مضاعف می‌شود"[۸].

این توصیه‌ها (که در متون دینی آمده است در خصوص احترام به والدین) بخاطر اهمیت نقشی است که آنها (والدین) درباره فرزندان ایفا کرده و می‌کنند و هم به خاطر زحمات بدون چشم‌داشتی است که در دوران رشد فرزندان متحمل شده‌اند (به ویژه مادر). در معاشرت با والدین فرزندان بایستی:

  1. احترام و تواضع؛
  2. اطاعت از والدین؛
  3. نیکی به والدین؛
  4. همدلی و بذل؛
  5. شکر و دعا.

و از وظایف دیگر از جمله: توصیه به عدل و احسان، بذل و عطا، برخورد نیکو، اعلام جهت، برخورد با چهره گشاده، صمیمیت و مهربانی، اجابت دعوت ایشان و... رعایت نمایند.

و در معاشرت با والدین، فرزندان می‌بایست از امورات ذیل خودداری نمایند:

  1. سرپیچی و عصیان؛
  2. ایجاد حزن؛
  3. نگاه ناپسند؛
  4. زدن و حتی گفتن اف بر آنان[۹].

پس عدالت چنان اقتضاء کند که بعد از ادای حقوق خالق، هیچ فضیلتی زیادت از رعایت حقوق پدر و مادر و شکر نعمت‌های ایشان و تحصیل مرضات ایشان نباشد و رعایت حقوق پدر و مادر به سه چیز است:

  1. دوستی خالص ایشان را به دل، و تحری (خواستن) ایشان به قول و عمل، مانند تعظیم و طاعت و خدمت و سخن نرم و تواضع و امثال آن در هرچه مودی (ادا کننده) نباشد به مخالفت رضای باری تعالی یا به خللی محذورعنه (آنچه از آن ترسند)؛ و در آنچه مودی باشد سبیل به مکاشفت یکی از آن، مخالفت بر سبیل مجاملت کردن (خوبی و نیکی کردن)، نه بر سبیل مکاشفت و منازعت (نزاع کردن).
  2. مساعدت به ایشان در مقتضیات پیش از طلب، بی‌شائبه منت و طلب عوض به قدر امکان، مادام که مودی نباشد به محذوری بزرگ که احتراز از آن واجب باشد.
  3. اظهار خیرخواهی ایشان در سر و اعلانیت (آشکارا) به دنیا و آخرت و محافظت وصایا و اعمال بر که به آن هدایت کرده باشند، چه در حال حیات ایشان و چه بعد از وفات ایشان"[۱۰].

در بیان حق پدر و مادر بر فرزند وجوب رعایت حرمت ایشان: بدان که رعایت حرمت پدر و مادر از عمده شرایع دین است و ایشان را از خود راضی داشتن از جمله اشرف طاعات است و عاق ایشان بودن و ایشان را از خود آزرده داشتن از جمله گناهان کبیره است[۱۱].

یکی از وظایف اصلی و مسلم انسان بعد از خضوع در برابر حضرت حق احترام به پدر و مادر است، اگر کسی دل آنان را آزرده سازد و از خود برنجاند مرتکب گناهی شده است که بدون جلب رضایت آنان هرگز بوی بهشت (که مسیر هزار سال راه طی می‌کند) استشمام نخواهد کرد چه رسد به آنکه بتواند به فوز عظیم راه یافته و یا مراتب عالیه‌ای از کمال را طی نماید[۱۲].

حضرت سجاد(ع) هرگز با والدین چیزی نمی‌خورد. سبب این را از آن حضرت پرسیدند. فرمودند: "می‌ترسم که سبقت کنم به لقمه‌ای که نظر ایشان به او باشد و موجب عقوق من شود"[۱۳].[۱۴]

مسئولیت‌های فرزندان

و اما برخی از مسئولیت‌های فرزندان در قبال والدین که در صحیفه سجادیه آمده است:

کمک به والدین

امام سجاد(ع) در دعای بیست و پنجم و در عبارت پنجم آن می‌فرمایند: "و مرا در پرورش و تأدیب (راه پسندیده نمودن) و نیکی کردن ایشان یاری فرما؛ و مرا از جانب خود افزون برایشان فرزندان نرینه ببخش؛ و آن را برای من نیک قرار ده؛ و آنها را در آنچه (در این راز و نیاز که) از تو خواسته‌ام یاورم گردان"[۱۵].[۱۶]

دعاگویی و یاد همیشگی

مقام رفیع والدین چنان بلند است که حتی فرزند، در خلوت خویش با خدا نباید از یاد آنها غافل باشد. امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت سیزدهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا، یاد را در پی نمازها و در وقتی از اوقات شب و در هر ساعتی از ساعات روزم از یاد مبر"[۱۷].

امام سجاد(ع) برای ارتقاء مقام والدین دعا می‌فرمایند و در دعای بیست و چهارم و در عبارت دوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا و پدر و مادر مرا به گرامی داشتن نزد خود و احسان و نیکی از جانب خویش برتری بخش، ای بخشنده‌ترین بخشندگان"[۱۸]. امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت هفتم آن از خداوند برای والدین درخواست پاداش می‌کنند و می‌فرمایند: "بارخدایا آنان را به پرورش من جزا ده و در گرامی داشتنم پاداش ده؛ و آنچه در کودکی از من محافظت نموده‌اند (رنج‌هایی که برایم کشیده‌اند) برای آنها نگاهدار (پاداش رنجشان را عطاء فرما. اشاره به اینکه چون فرزند نمی‌تواند نیکی پدر و مادر را درباره خود پاداش دهد از این‌رو پاداش ایشان را از خداوند متعال خواسته)"[۱۹].[۲۰]

آمرزش خواهی

امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت چهاردهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا به وسیله دعای برای ایشان و ایشان را به سبب مهربانی‌اشان به من بیامرز آمرزش پابرجا؛ و به شفاعت و میانجی‌گری من برای ایشان از آنها راضی و خشنود شو (آنها را مشمول رحمتت گردان) خشنودی یکسره (نه آمرزش و خشنودی با شرط و صفت و وقت) و آنها را با گرامی داشتن به جاهای آسایش (در بهشت) برسان"[۲۱].[۲۲]

اطاعت از والدین

امام علت در دعای بیست و چهارم و در عبارت پنجم آن می‌فرمایند: "بارخدایا مرا چنان گردان که از پدر و مادر بترسم مانند ترسیدن از پادشاه ستمکار؛ و با ایشان خوش‌رفتاری نمایم همچون خوش‌رفتاری مادر مهربان و فرمانبری و نیکوکاریم را به آنان در نظر از خواب، خواب‌آلوده خوش‌تر و در دلم از آشامیدن تشنه گواراتر گردان تا آرزوی آنها را بر آرزوی خود برگزینم؛ و خشنودی ایشان را بر خشنودی خویش جلو اندازم؛ و نیکوییشان را درباره خود هرچند اندک باشد بسیار شمارم، و نیکویی خویش را درباره آنها هرچند بسیار باشد کم بدانم"[۲۳]. امام سجاد(ع) در همین دعا ترس و خوف از والدین را (اطاعت) پسندیده می‌دانند و می‌فرمایند: "بار خدایا مرا چنان گردان که از پدر و مادر بترسم مانند ترسیدن از پادشاه ستمگر...".

در این دستور، فقط یک مورد استثناء شده و آن زمانی است که حرف پدر و مادر مخالف با سخن خداوند باشد و انجام امر والدین به ترک عمل واجب یا ارتکاب حرام منجر شود. در این مورد فرزندان باید با احترام به والدین از دستور الهی سرپیچی نکنند.

چنان‌چه امام رضا(ع) می‌فرمایند: اطاعت از پدر و مادر واجب است اگرچه مشرک باشند، ولی در معصیت خالق، از آنان نباید اطاعت کرد[۲۴].[۲۵]

محبت به والدین

امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت ششم آن می‌فرمایند: "بارخدایا صدایم را در برابر ایشان آهسته و سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما؛ و دلم را بر آنها مهربان کن؛ و مرا به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان"[۲۶].[۲۷]

فروتنی و نرم‌خویی

امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت ششم آن می‌فرمایند: "بارخدایا صدایم را در برابر ایشان آهسته و سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما؛ و دلم را بر آنها مهربان کن؛ و مرا به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان"[۲۸]. از این سخن امام سجاد(ع) نتیجه گرفته می‌شود که نه تنها با صدای بلند نباید با آنها حرف زد بلکه ناسزا گفتن، کتک زدن و دیگر بی‌احترامی‌ها هم نسبت به والدین ممنوع است. به تعبیر قرآن با آنان حتی "اف" هم نباید گفت[۲۹].

خداوند در قرآن چگونگی تواضع در برابر والدین خود را چنین ترسیم می‌کند: "همانند پرندگان که در مقابل پرنده دیگری یا کسانی که به آنها رسیدگی می‌کنند بال‌های خود را به روی زمین فرود می‌آورند، حالت شما در برابر والدین باشد"[۳۰].[۳۱]

انتقام نگرفتن و گذشت نسبت به والدین

امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت نهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا آنچه پدر و مادر در گفتار با من تعدی نموده‌اند (سخنان ناروایی گفته‌اند)؛ یا در کردار درباره من بی‌جا رفتار کرده‌اند (به شایستگی مرا تربیت و پرورش ننموده‌اند)؛ یا حق مرا تباه ساخته‌اند؛ یا از آنچه واجب است (وظیفه ایشان بوده که آن را انجام دهند) درباره من کوتاهی کرده‌اند؛ من آن را به آنان بخشیدم و آن را وسیله احسان بر ایشان گردانیدم؛ و از تو خواهانم که وبال و گرفتاری آن را از ایشان برداری (آنان را به گفتار و کردار بی‌جا و تضییع حق و انجام ندادن وظیفه درباره من به کیفر نرسانی) زیرا من درباره خود به ایشان گمان بد نمیبرم؛ آنان را در مهربانی به خویش سهل‌انگار نمی‌دانم؛ و از آنچه درباره‌ام نموده‌اند کراهت نداشته دلگیر نیستم، ای پروردگارم"[۳۲].

امام سجاد(ع) با فرض ستم والدین یا تباه کردن حق فرزندان توسط والدین در دعای بیست و چهارم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "زیرا حق ایشان بر من واجب‌تر و نیکی‌اشان به من دیرین‌تر و نعمتشان نزد من بزرگ‌تر از آنست که آنها را به عدل و داد قصاص نموده و گروگیری کنم؛ یا مانند آنچه نموده‌اند رفتار نمایم (و اگر چنین کنم پس) در این هنگام - ای خدای من - بسیاری کار ایشان برای پرورش من چه شد؟! و سختی رنجشان در پاس داشتنم کو؟ و تنگی (گرفتاری) که برای گشایش (آسایش) بر من به خود هموار نموده‌اند کجا است؟"[۳۳].[۳۴]

دوری از عاق والدین

عاق والدین چیست و حد و مرز آن کجاست؟ "عقوق" از نظر لغوی به معنای شکافتن و بریدن است و عقوق والدین به معنای نافرمانی از پدر و مادر، بی‌احترامی به آنان، کوچک شمردن و قطع ارتباط با آنها و هرکاری است که موجب آزار آنان شود[۳۵].

امام سجاد(ع) در دعا برای پدر و مادر از خداوند می‌خواهد که مبادا عاق والدین شود. در دعای بیست و چهارم و در عبارت یازدهم آن می‌فرمایند: "چه بسیار دور است (شگفتا) ایشان نمی‌توانند حق خود را از من به درستی بگیرند (زیرا حقوق آنها بسیار و بیشتر از آن است که بتوانند همه آنها را بستانند) و من نمی‌توانم آنچه (حقوقی) که برای آنها بر من واجب است دریابم؛ و شرط خدمت و چاکری آنان را به جا آورم؛ پس بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا (در انجام وظیفه) یاری کن ای بهترین کسی که از او یاری می‌خواهند؛ و توفیقم ده ای راهنماینده‌ترین کسی که به او روی می‌آورند؛ و مرا روزی (قیامت) که هر نفسی به آنچه کرده جزا داده می‌شود در حالی که به آنها ستم نمی‌شود در جرگه کسانی که با پدران و مادران بدرفتاری کرده و آنها را آزرده‌اند قرار مده"[۳۶].[۳۷]

فراگرفتن حقوق والدین

امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، و دانستن آنچه درباره ایشان بر من واجب است به من الهام نما و در دلم انداز؛ و آموختن همه آن واجبات را بی‌کم و کاست برایم فراهم آور؛ سپس مرا به آنچه که به من الهام می‌نمایی وادار؛ و برای انجام در آنچه به دانستن آن بینایم می‌سازی توفیقم ده، تا به جا آوردن چیزی از آنچه مرا به آن دانا گردانیده‌ای از من فوت نگردد؛ و اندامم از خدمت در آنچه به من الهام نموده‌ای سنگین نشود"[۳۸].

امام سجاد(ع) در این عبارت آموختن همه واجبات حقوق والدین را بی‌کم و کاست از خداوند درخواست می‌کنند[۳۹].

بجای آوردن حقوق والدین

امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت سوم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، و دانسن آچه درباره ایشان بر من واجب است به من الهام نما و در دلم انداز؛ و آموخن همه آن واجبات را بی‌کم و کاست برایم فراهم آور؛ سپس مرا به آنچه که به من الهام می‌نمایی وادار؛ و برای انجام در آنچه به دانستن آن بینایم می‌سازی توفیقم ده، تا به‌جا آوردن چیزی از آنچه مرا به آن دانا گردانیده‌ای از من فوت نگردد؛ و اندامم از خدمت در آنچه به من الهام نموده‌ای سنگین نشود"[۴۰].[۴۱]

عدم سوء ظن و بدگمانی نسبت به زحمات والدین

امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت نهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا آنچه پدر و مادر در گفتار با من تعدی نموده‌اند (سخنان ناروایی گفته‌اند)، یا در کردار درباره من بی‌جا رفتار کرده‌اند (به شایستگی مرا تربیت و پرورش ننموده‌اند)، حق مرا تباه ساخته‌اند، از آنچه واجب است (وظیفه ایشان بوده که آن را انجام دهند) درباره من کوتاهی کرده‌اند، من آن را به آنان بخشیدم و آن را وسیله احسان بر ایشان گردانیدم؛ و از تو خواهانم وبال و گرفتاری آن را از ایشان برداری (آنان را به گفتار و کردار بی‌جا و تضییع حق و انجام ندادن وظیفه درباره من به کیفر نرسانی) زیرا من درباره خود به ایشان گمان بد نمی‌برم؛ آنان را در مهربانی به خویش سهل‌انگار نمی‌دانم؛ و از آنچه درباره من نموده‌اند کراهت نداشته دلگیر نیستم، ای پروردگارم"[۴۲].[۴۳]

طلب مغفرت برای والدین

امام سجاد(ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت هشتم آن می‌فرمایند: "بارخدایا از آزاری که از من به ایشان رسیده یا ناپسندی که از من نسبت به آنان رخ داده یا حقی که برای آنها نزد من تباه گشته آن را سبب ریختن گناهان و بلندی درجات و مقام‌ها و فزونی حسنات و نیکی‌هایشان قرار ده ای برگرداننده بدی‌ها به چندین برابرش از خوبی‌ها"[۴۴].[۴۵]

منابع

پانویس

  1. «و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید» سوره اسراء، آیه ۲۳.
  2. «خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان و همسایه خویشاوند و همسایه دور و همراه همنشین و در راه مانده و بردگانتان نکویی ورزید» سوره نساء، آیه ۳۶.
  3. محمد غزالی احیاء العلوم، ترجمه محمد خوارزمی، ج۲، ص۴۶۶.
  4. ابن شعبه بحرانی، تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، ص۷۷.
  5. مولی مهدی نراقی، جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۲، ص۳۵۵.
  6. محمد علی جزایری، دروس اخلاق اسلامی، ص۲۱۴.
  7. محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۵۳.
  8. محسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ترجمه محمد صادق عارف، ج۳، ص۵۲۴.
  9. علی قائمی، اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۱۳۹ – ۱۴۶.
  10. خواجه نصیرالدین طوسی، گزیده اخلاق ناصری، شرح و مقدمه شهرام رجب زاده، ص۱۹۹ - ۲۰۰. حقوق والدین آنقدر مهم است که سی سال پس از نگارش کتاب اخلاق ناصری توسط خواجه نصیر یعنی ۶۳۳ هجری یکی از امرا پس از مطالعه کتاب به خواجه گفت: جای فضیلتی بزرگ در کتاب خالی است و آن رعایت حق پدر و مادر است. خواجه پذیرفته و آن را اضافه کرد (خواجه نصیرالدین طوسی، گزیده اخلاق ناصری، شرح و مقدمه شهرام رجب زاده، ص۴۴).
  11. محمد باقر مجلسی، حلیه المتقین، ص۱۴۹.
  12. حبیب الله طاهری، درس‌هایی از اخلاق اسلامی یا آداب سیر و سلوک، ص۲۷۴.
  13. امام صادق(ع)، مصباح الشریعه، ترجمه عبدالرزاق گیلانی، ص۴۳۸.
  14. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۴۵ ـ ۱۴۸.
  15. «وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ، وَ بِرِّهِمْ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ مَعَهُمْ أَوْلَاداً ذُكُوراً، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ خَيْراً لِي، وَ اجْعَلْهُمْ لِي عَوْناً عَلَى مَا سَأَلْتُكَ»
  16. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۴۸.
  17. «اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَهُمَا فِي أَدْبَارِ صَلَوَاتِي، وَ فِي إِنًى مِنْ آنَاءِ لَيْلِي، وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِي»
  18. «وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»
  19. «اللَّهُمَّ اشْكُرْ لَهُمَا تَرْبِيَتِي، وَ أَثِبْهُمَا عَلَى تَكْرِمَتِي، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّي فِي صِغَرِي»
  20. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۴۹.
  21. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِي بِدُعَائِي لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِي مَغْفِرَةً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِي لَهُمَا رِضًى عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْكَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ»
  22. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۰.
  23. « اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَايَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّي بِهِمَا وَ إِنْ كَثُرَ»
  24. حمیدرضا حق شناس، اخلاق اجتماعی در صحیفه سجادیه، ص۴۲، به نقل از میزان الحکمه، ج۱۴، ص۷۰۹۲.
  25. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۰-۱۵۱.
  26. «اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقاً»
  27. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۱.
  28. «اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقاً»
  29. در قرآن مجید سوره اسرا آیه ۲۳ است: ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا «و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!». واژه «اف» در لغت به معنی چرک و آلودگی ناچیز است. اصل این کلمه از اینجا گرفته شده که هرگاه خاک یا خاکستر مختصری روی بدن یا لباس می‌ریزد، انسان با فوت کردن، آن را دور می‌سازد. صدایی که در این هنگام از دهان بیرون می‌آید، شبیه صدای «اف» است. (مجله تخصصی الهیات و حقوق، شماره ۲۵، پاییز ۸۶).
  30. محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۵۹.
  31. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۲.
  32. «اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَيَّعَاهُ لِي مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِي عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِي وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّي لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِي، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِي بِرِّي، وَ لَا أَكْرَهُ مَا تَوَلَّيَاهُ مِنْ أَمْرِي يَا رَبِّ»
  33. «فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَيَّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَيَّ، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَيَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِيَهُمَا عَلَى مِثْلٍ، أَيْنَ إِذاً- يَا إِلَهِي- طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِيَتِي! وَ أَيْنَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِي حِرَاسَتِي! وَ أَيْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَيَّ!»
  34. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۳-۱۵۴.
  35. حمیدرضا حق شناس، اخلاق اجتماعی در صحیفه سجادیه، ص۴۶.
  36. «هَيْهَاتَ مَا يَسْتَوْفِيَانِ مِنِّي حَقَّهُمَا، وَ لَا أُدْرِكُ مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِيفَةَ خِدْمَتِهِمَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنِّي يَا خَيْرَ مَنِ اسْتُعِينَ بِهِ، وَ وَفِّقْنِي يَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ يَوْمَ تُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»
  37. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۴.
  38. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيمَا تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْ‏ءٍ عَلَّمْتَنِيهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيمَا أَلْهَمْتَنِيهِ»
  39. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۵.
  40. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيمَا تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْ‏ءٍ عَلَّمْتَنِيهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيمَا أَلْهَمْتَنِيهِ»
  41. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۶.
  42. «اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَيَّعَاهُ لِي مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِي عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِي وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّي لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِي، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِي بِرِّي، وَ لَا أَكْرَهُ مَا تَوَلَّيَاهُ مِنْ أَمْرِي يَا رَبِّ»
  43. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۶.
  44. «اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّي مِنْ أَذًى، أَوْ خَلَصَ إِلَيْهِمَا عَنِّي مِنْ مَكْرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِي لَهُمَا مِنْ حَقٍّ فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّاً فِي دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِيَادَةً فِي حَسَنَاتِهِمَا، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ»
  45. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۵۷.