جهان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
تعریفهایى که براى عالم ارائه شده، بیشتر حکایتگر نوع نگاه صاحبان آنها به عالم بودهاند. در این تعریفها عالم به همه هستى به جز [[خداى متعال]]،<ref>معجم متن اللغه، ج۴، ص۱۹۴</ref> نخستین چیزى که همه هستى را در برگرفت، مجموع اجسام طبیعى بسیط و دستههایى از موجودات متجانس، همه مخلوقات، یا [[آسمان]] و [[زمین]] و آنچه میان آنهاست، تعریف شده است<ref>لسان العرب، ج۹، ص۳۷۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[جهان (مقاله)|جهان]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | تعریفهایى که براى عالم ارائه شده، بیشتر حکایتگر نوع نگاه صاحبان آنها به عالم بودهاند. در این تعریفها عالم به همه هستى به جز [[خداى متعال]]،<ref>معجم متن اللغه، ج۴، ص۱۹۴</ref> نخستین چیزى که همه هستى را در برگرفت، مجموع اجسام طبیعى بسیط و دستههایى از موجودات متجانس، همه مخلوقات، یا [[آسمان]] و [[زمین]] و آنچه میان آنهاست، تعریف شده است<ref>لسان العرب، ج۹، ص۳۷۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[جهان (مقاله)|جهان]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | ||
== جهان و جهانشناسی | == جهان و جهانشناسی == | ||
{{اصلی|جهانشناسی}} | {{اصلی|جهانشناسی}} | ||
«جهانشناسی» را باید از سه جهت مورد تحلیل قرار داد: | «جهانشناسی» را باید از سه جهت مورد تحلیل قرار داد: |
نسخهٔ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۴
معناشناسی
جهان در زبان فارسى به معناى گیتى، کیهان و دنیاست که شامل همه آفریدهها مىشود[۱]. معادل عربى آن "عالَم" است که گاه به معناى عام مخلوقات[۲] بوده و گاه دلالت جزئى زمانى یافته، بر مخلوقات در گستره زمانى یک قرن صدق مىکند و گاهى نیز دلالت جزئى مکانى یافته، بر گروهى از آفریدگان همگون در یک مکان اطلاق مىشود[۳].
تعریفهایى که براى عالم ارائه شده، بیشتر حکایتگر نوع نگاه صاحبان آنها به عالم بودهاند. در این تعریفها عالم به همه هستى به جز خداى متعال،[۴] نخستین چیزى که همه هستى را در برگرفت، مجموع اجسام طبیعى بسیط و دستههایى از موجودات متجانس، همه مخلوقات، یا آسمان و زمین و آنچه میان آنهاست، تعریف شده است[۵].[۶]
جهان و جهانشناسی
«جهانشناسی» را باید از سه جهت مورد تحلیل قرار داد:
- از جهت ارتباط درونی، یعنی ارتباط هر یک از عناصر یاد شده با دیگر عناصر موجود در نظام بینشی؛
- از جهت ارتباط هر یک از این عناصر با هدف نهایی انسان و جامعه، یعنی وصول به قرب الهی و کمال مطلوب؛
- از جهت ارتباط بیرونی، یعنی ارتباط با دیگر نظامهای بینشی مثل نظام بینشی خداشناسی، انسانشناسی و... .
بر این اساس؛ با لحاظ جهتهای سهگانه، عناصر ذکر شده مورد بررسی قرار خواهند گرفت:
- جهان آفریده خداست. از نظم، هماهنگی، اتقان و زیبایی برخوردار است. هدف و کمال نهایی همه موجودات رجوع به خداوند است. این نوع برداشت کلی نه تنها با دیگر عناصر یاد شده، سازگاری دارد (ارتباط درونی)، بلکه توحید را به عنوان محور نظام بینشی مطرح مینماید.
- جهان مراتبی دارد. نظم موجود در جهان ملکوت به مراتب دقیقتر از نظم موجود در جهان طبیعت است. هم روابط بین پدیدههای عالم طبیعت روابط علی و معلولی است و هم این عوالم بر همدیگر ترتب علیّ دارند. خداوند منشاء همه پدیدهها در این عوالم است.
- سنتهایی در جهان وجود دارد که غیرقابل تغییراند.
- تلاش انسانها در آبادانی جهان طبیعت و نیز آبادانی طبیعت در شکوفایی انسان نقش دارد.
- در جهان اگرچه شر وجود دارد، اما غلبه با خیر است. این عنصر از جهتی به خداشناسی مرتبط میشود؛ زیرا خداوند را حکیم و فیاض علی الاطلاق معرفی مینماید که نظامی را با خیر کثیر بنیان نهاده است، و از جهتی دیگر از منظر جامعه شناختی، جامعه اسلامی برخوردار از حاکم اسلامی را نسخهای از حاکمیت الهی میداند که در آن غلبه با خیر است.
- شر در مقیاس کلی خیر است و در رشد انسانها و شکوفایی استعدادها، نقش اساسی دارد.
- عالم آخرت جایگاه ابدی انسان است و دنیا مقدمه و کشتزار آن. بر این اساس، جهان را نباید به عالم طبیعت محدود کرد و باید غایت، هدف اصلی و منتهای حرکت در دنیا و عالم ماده را عالم آخرت دانست و آن را بخش اصلی جهانشناسی به شمار آورد. منتهای سیر عالم طبیعت، پیوستن به عالم آخرت است و همین هم کمال نهایی انسان به شمار میآید[۷].
ویژگیهای جهان
جهان آفریده خداوند
همه هستی آفریده خداست و جلوهگاه علم و قدرت اوست[۸]. بر این اساس؛ جهان آغازی دارد و آغازگر آن خداوند است[۹].
نظم و اتقان جهان
بر جهان نظم و هماهنگی حاکم است[۱۰]. این نظم پیچیده و شگفتآور که اساس استنباط هزاران قانون بیتخلف شده است، شامل جمیع جریانات و حوادث عالم و حرکات دنیای مورد احساس و دید و جهان پیرامونی میشود[۱۱].
چنین نظم عجیبی، دلیل بر آن است که این جهان تصادفاً به وجود نیامده و ساخته و پرداخته یک فکر و اندیشه و تدبیر و قدرت است؛ یعنی وجود این هندسه عظیم و پیچیده اثبات میکند که قدرت و اراده و مهندسیای پشت سر آن است[۱۲]. در نگاه توحیدی، از آن جهت که جهان، مجموعهای نظاممند و قانونمدار، و زندگی انسان کاملاً هدفدار است، هستی و زندگی، زیبا و پر معناست[۱۳].[۱۴]
هدفداری جهان
از اصول جهان بینی توحیدی آن است که برای خلقت همه موجودات، هدفی وجود دارد. هدف باری تعالی آن است که همه موجودات به کمال خود نائل شوند. اگرچه کمال هر موجودی، متناسب با ساختمان و طبیعت وجود اوست[۱۵]، اما هدف و کمال نهایی همه موجودات رجوع به حضرت حق است[۱۶].[۱۷]
وجود مراتب برای عالم
در جهانشناسی، عالم مراتبی دارد؛ یعنی ماورای آنچه که در محدوده حواس ظاهری و ادراک مادی انسان هست (عالم ملک)، عالم ملکوت (برزخ)[۱۸] معنایی قرار دارد. بین این عوالم نظم دقیق و رابطه علی و معلولی حاکم است. این عوالم، به قیامت، برزخ و بعد از مرگ تعلق ندارند و همین الان نیز وجود دارند و باید به آنها معتقد بود، البته نقطه اصلی، بلکه کل معنای حقیقی همه عوالم، ذات مقدس خداوند است که منشأ حیات، وجود، فعل، انفعالات، حرکت و همه چیز است[۱۹].[۲۰]
حاکمیت نظام علی و معلولی بر جهان
جهانبینی توحیدی اسلامی، نظام عالم را بر اساس اسباب و مسببات میداند؛ یعنی هر نتیجهای را از مقدمه و سبب مخصوص خودش باید جستجو کرد و از هر سبب، تنها مسبب مخصوص خود آن را باید انتظار داشت. از این اصطلاح فلسفی (نظام جهان) و (قانون اسباب)، در زبان دین به «سنت الهی» تعبیر میشود[۲۱].[۲۲]
سنتهای الهی در جهان
اراده و مشیت الهی به صورت «سنت»؛ یعنی به صورت قانون و اصل کلی، در جهان جریان دارد. برخی از سنتهای قطعی حاکم بر جهان عبارتاند از:
- آبادانی دنیا و طبیعت در گرو تلاش است[۲۳]؛
- شکوفایی انسان در گرو شکوفایی عالم طبیعت است: از سویی انسان در شکوفایی عالم ماده اثر میگذارد و از سویی دیگر سیر تعالی و تکاملی انسان، با استفاده از استعدادهای ماده است[۲۴]؛
- جریان عالم به سمت حاکمیت حق و به سمت صلاح است و قطعاً نهایت این عالم، نهایت غلبه صلاح بر فساد و قوای خیر بر قوای شر است. این مسأله ممکن است دیرتر تحقق پذیرد، اما تحقق آن قطعی است. همه انبیاء و اولیا آمدهاند تا انسان را به این بزرگراه اصلی سوق دهند که وقتی وارد آن شد، بدون هیچ گونه مانعی تمام استعدادهایش بروز کند[۲۵]؛
- طبیعت، احوال گوناگونی دارد و پی در پی در حال تغییر است. این تغییر و تبدیل مایه حیات است[۲۶].[۲۷]
نظام احسن جهان
بر اساس جهانشناسی توحیدی، نظام خلقت نظام احسن است؛ یعنی در میان آنچه که فرض میشود و ممکن است و در میان همه وجوهی که فرض آنها امکان دارد، نظام موجود، احسن نظامات است.
برخی با استناد به اموری مانند شرور، بدیها، شیطان و نفس اماره، این ادعا را نپذیرفته و این اشکال را طرح کردهاند که اگر نظام موجود بهترین نظامهاست، چرا به جای این بدیها، خوبیها آفریده نشدهاند؟ به این اشکال، پاسخهای گوناگونی داده شده است[۲۸]. در زیر به دو جواب اشاره میشود:
- نقصان، تضاد و تزاحم و در نتیجه شرور از لوازم وجودات مادی است پس یا باید این جهان نباشد تا موضوع از اصل منتفی گردد و یا باید مقرون به همین فقدانات و نقصانات و تزاحمها باشد. از سوی دیگر، یقیناً جانب خیرات حقایق این عالم بر جانب شرور غلبه دارد.
- آنچه «شر» و «بدی» نامیده میشود از نظر جزئی و به لحاظ شیء، خاص است، اما با مقیاس وسیعتر و بزرگتر خیر و خوبی است نه شر و بدی. بدیها در نظام عالم و در کمال موجودات نقش مهم و مؤثری دارند[۲۹].
عالم آخرت
براساس آموزههای اسلام، مرگ نه پایان زندگی، بلکه دروازه ابدیت و سرآغاز نشئهای جدید است[۳۰]. یکی از نقاط اصلی و اساسی در جهانبینی اسلامی، تداوم حیات بعد از مرگ و نابود نشدن زندگی با مردن است[۳۱]. آبادانی دنیا معبری برای وصول به مقصد است؛ یعنی اگرچه آبادانی دنیا هدف است، اما هدف میانی است نه نهایی[۳۲]؛ هدف نهایی آن است که انسانها در زندگی دنیوی از معیشت شایسته و مناسب، از آسودگی و امنیت خاطر، از آزادی فکر و اندیشه برخوردار باشند و از این طریق به سمت تعالی و فتوح معنوی حرکت کنند[۳۳]. بر این اساس؛ آباد کردن زمین، اگر با هدف خیر و صلاح بشریت انجام گیرد، عین آخرت است و این آن دنیایی نیست که در روایات از آن مذمت شده است[۳۴].[۳۵]
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ فرهنگ فارسى، ج۱، ص۱۲۵۷؛ لغتنامه، ج۵، ص۶۹۵۷، «جهان».
- ↑ الصحاح، ج۵، ص۱۹۹۱؛ لسان العرب، ج۹، ص۳۷۳، «علم».
- ↑ جامع البيان، ج۱، ص۹۴، تفسير قرطبى، ج۱، ص۹۷، التفسير الكبير، ج۱، ص۱۸۰.
- ↑ معجم متن اللغه، ج۴، ص۱۹۴
- ↑ لسان العرب، ج۹، ص۳۷۳.
- ↑ روحی، ابوالفضل، جهان، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۰.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۶۵.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهل و دومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶؛ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار گروه کثیری از جوانان استان اردبیل، ۵/۵/۱۳۷۹.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۵۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهل و دومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶؛ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار گروه کثیری از جوانان استان اردبیل، ۵/۵/۱۳۷۹.
- ↑ نظم یعنی هر چیزی در جای خود قرار گیرد.
- ↑ ر.ک: نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار صمیمانه و پرشور هزاران نفر از دانشجویان دانشگاههای استان قم، ۴/۸/۱۳۸۹. . [online]available: http://farsi. khamenei. ir/index.html
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۵۶.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس و زائران حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا(ع) در روز عید سعید فطر، ۱۵/۱/۱۳۷۱.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار صمیمانه و پرشور هزاران نفر از دانشجویان دانشگاههای استان قم، ۴/۸/۱۳۸۹.
- ↑ قاسم ترخان|ترخان، قاسم]]، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۵۸.
- ↑ ر.ک: نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای نیروهای مسلح و جهاد سازندگی، ۵/۷/۱۳۷۷).
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رؤسای دفاتر نمایندگی ولی فقیه در این نهاد، ۲۹/۶/۱۳۶۹.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۵۹.
- ↑ برای مطالعه بیشتر، ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۱، ص۱۳۵-۱۳۸؛ ج۲، ص۸۷.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۵۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم رفسنجان، ۱۸/۲/۱۳۸۴.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و شخصیتهای علمی سیاسی، ۱۷/۱/۱۳۸۹.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۶۰.
- ↑ برای آگاهی بیشتر، ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۶، ص۹۳۰ - ۹۳۲.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۶۱.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهل و دومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان، ۱۴۲۹، ۳۰/۶/۱۳۸۷.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
- ↑ نرم افزار حدیث ولایت، نسخه ۲، حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۱ رمضان ۱۴۱۴، ۱۳/۱۲/۱۳۷۲.
- ↑ ترخان، قاسم، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۲۶۴.