تشیع در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد')
جز (جایگزینی متن - '|22px]] 22px پژوهشکده تحقیقات اسلامی، [[فرهنگ شیعه')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==فِرَق [[تشیع]]==
{{شیعه}}
*در [[تشیع]] نیز مثل [[مذاهب]] دیگر [[اسلام]]، فرقه‌های مختلفی وجود دارد که [[کامل‌ترین]] آنان "امامیۀ [[اثنی عشریه]]" است<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۰.</ref>. در مقاطع مختلف [[تاریخ]] [[امامیه]] به فرقه‌های متعدد منشعب شده‌اند: فرقه‌ای [[امامت]] را پس از [[امام حسین]]{{ع}} به [[محمد حنفیه]] ختم می‌دانند و او را [[امام مهدی]] می‌خوانند و آنان کیسانیه‌اند. فرقه‌ای پس از [[امام سجاد]]{{ع}}، به [[امامت زید]]، [[فرزند]] آن [[حضرت]] قائلند، به آنها را [[زیدیه]] می‌‌گویند. گروهی [[امام]] پس از [[امام صادق]]{{ع}} را، [[اسماعیل]] [[فرزند]] آن [[حضرت]] می‌دانند و آنها را [[اسماعیلیه]] می‌شناسند. جمعی [[امام کاظم]]{{ع}} را [[آخرین امام]] می‌دانند و آنان واقفیه‌اند<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.</ref>. [[جعفریه]]، فرقه‌ای بودند که به [[امامت]] [[جعفر بن علی الهادی]]{{ع}} [[اعتقاد]] داشته و با ندیدن فرزندی از [[امام یازدهم]]، [[جعفر]] را که از طرف [[امامیه]]، ملقّب به [[کذّاب]] بود، پذیرفتند. اینان خود نظرات متفاوتی داشتند<ref>ر.ک: زندگانی نواب خاص امام زمان{{ع}}، علی غفار زاده، ص ۸۱.</ref>. این [[فرقه]] در چگونگی انتقال [[امامت]] از [[امام هادی]]{{ع}} به [[جعفر]]، [[برادر]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}}، دچار [[اختلاف]] شدند<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۴۸.</ref>.
{{مدخل مرتبط
*[[امامیه]] [[اثنی عشریه]]، [[شیعه]] جعفری‌ که از [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} تا [[حضرت مهدی]] [[فرزند]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} را [[امام]] [[واجب]] الطاعة می‌دانند، یکی از فرقه‌های [[امامیه]] است که [[اکثریت]] آن را تشکیل می‌دهند<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.</ref>.  
| موضوع مرتبط = تشیع
*[[عالمان]] [[سنی]] در تقسیم‌بندی [[فرقه‌های شیعه]] و نیز تعریف [[مذهب امامیه]]، یکسان عمل نکرده‌اند. برای نمونه، [[ابوالحسن اشعری]] گروه‌های اصلی [[شیعه]] را غالیه، رافضه و [[زیدیه]] می‌داند و یکی از فرقه‌های رافضه را که به [[امامت]] [[دوازده امام]] [[اعتقاد]] داشته‌اند، قطعیه می‌نامد<ref>اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ص۱۶-۷۰؛ درباره قطعیه، ر.ک: همان، ص۱۷.</ref>. [[ابن حزم]] اندلسی پس از تقسیم‌بندی [[فرقه‌های شیعه]]، یکی از آنها را رافضه دانسته است. او یکی از فرقه‌های رافضیه را [[امامیه]] و یکی از فرقه‌های [[امامیه]] را قطعیه ـ کسانی که به [[امامت]] [[دوازده امام]] معتقدند ـ می‌داند<ref>علی بن احمد بن حزم اندلسی، الفصل فی الملل، ج۳، ص۱۱۴.</ref> و.... از آنچه [[گذشت]]، روشن می‌شود اصطلاح [[امامیه]] میان فرق‌نویسان [[اهل سنت]]، معنایی واحد ندارد، اما اعم از [[اثناعشریه]] بوده و باورمندان به [[امامت]] [[دوازده امام]] را [[اثناعشریه]] یا قطعیه می‌نامند. اما در [[فرهنگ شیعی]]، [[امامیه]] بر باورمندان به [[امامت]] [[دوازده امام]] ـ از [[حضرت علی]] تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} ـ اطلاق می‌شود<ref>عکبری بغدادی، محمد‌ بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۴۱.</ref> بنابراین، در اصطلاح ایشان، [[امامیه]] همان [[اثناعشریه]] هستند<ref>ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.</ref>.
| عنوان مدخل  = [[تشیع]]
*از سوی دیگر، برای [[استنباط]] [[احکام شرعی]] نیز دو دیدگاه در [[امامیه]] پدید آمد: اخباری و اصولی. مؤسس دیدگاه اخباری، ملا [[محمد امین استرآبادی]] [[صاحب]] کتاب‌ فوائد المدنیة است. اخباریان، [[شیوه]] اصولی را برنمی‌تابیدند و [[معتقد]] بودند [[احکام شریعت]] را تنها از [[نصوص]] [[ائمه]]{{ع}} می‌توان گرفت. نفی [[تقلید]] نیز یکی از ارکان این دیدگاه است. در برابر اینان، بیش‌تر [[فقهای امامیه]]، پیرو دیدگاه اصولی بوده و هستند. بنابراین دیدگاه، منابع [[احکام شرعی]] [[اسلام]]، تنها [[نصوص]] [[معصومین]]{{ع}} نیست؛ بلکه عبارت است از: [[قرآن]]، [[سنت]]، [[عقل]] و [[اجماع]]. برای [[استنباط]] [[احکام شرعی]] می‌توان از قواعد [[اصول فقه]] بهره جست؛ از جمله [[برائت]]، استصحاب و عمل به [[ظن]]. [[اخبار]] را باید از یکدیگر تمیز داد و [[میزان]] اعتبار و اصالت آنها را سنجید. برجسته‌ترین [[شخصیت]] [[علمی]] اصولی، که سرانجام بساط [[اخباری‌گری]] را برچید، آقا [[سید]] [[محمد باقر وحید بهبهانی]] (م. ۱۲۰۸ ق.) است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۲.</ref>.
| مداخل مرتبط = [[تشیع در کلام اسلامی]] - [[تشیع در فقه سیاسی]]
*[[مذهب امامیه]] [[اثناعشریه]]، مهمترین و بیشترین گروهی بودند که بر صفحه [[تاریخ]] [[تشیع]] باقی ماند و این نشانگر آن است که اقدامات صورت گرفته و مقدماتی برای [[غیبت]]، به اندازه‌ای حساب شده بود که توانست [[شیعه]] را از گرفتاری‌های [[شک و تردید]] پس از [[رحلت]] [[امام عسکری]]{{ع}} [[نجات]] دهد. [[نمایندگان]] ویژه [[حضرت]] با حرکت‌های سنجیده و رهبریت مدبّرانه خود، اوضاع نابسامان اجتماع [[شیعه]] را سامان بخشیده و [[مردم]] را از [[سرگردانی]] [[نجات]] دادند و [[اختلافات]] و انشعابات را به تدریج از بین بردند<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.</ref>.
| پرسش مرتبط  =
*البته در عصر اخیر فرقه‌هایی که برخی از آنها را نمی‌توان [[شیعه]] شمرد، از میان [[شیعیان]] سربرآوردند. از جملۀ آن، [[فرقه شیخیه]] است که [[شیخ احمد احسائی]] آن را بنیان نهاد. اساس [[فکری]] این [[فرقه]]، آمیزه‌ای است از تعابیر و مفاهیم [[فلسفه]] قدیم، به ویژه آثار [[فکری]] سهروردی و [[اخبار]] و [[احادیث اهل بیت]]{{ع}} بود. بعد از آن فرقه‌های [[بابیه]] به سرکردگی [[علی محمد باب]] شیرازی و نیز [[فرقه بهائیه]] به سرکردگی [[حسین علی بهاء]] درست شدند. بنابر نظر مشهور [[شیعه]]، این [[فرقه‌ها]] اهل [[بدعت]] و از [[گمراهان]] به شمار می‌‌روند<ref>ر.ک: دائرة المعارف تشیع‌، ۴/ ۲۷۵؛ فرهنگ فرق اسلامی‌، ۹۴/ ۸۷.</ref>.
}}
*نقش [[امامیه]] را در [[شکوفایی]] و [[بالندگی]] [[فرهنگ]] و [[تمدن اسلامی]] نمی‌توان [[انکار]] کرد. [[شیعیان]] در هر شاخه‌ای از [[علوم]] و [[فنون]]، نخبگانی به [[جهان اسلام]] تقدیم کرده‌اند. هم اینک [[مذهب امامیه]] یا [[شیعه]] [[اثنی عشریه]]، [[مذهب]] رسمی [[کشور]] [[ایران]] است و در کشورهایی همچون [[عراق]]، [[بحرین]]، جمهوری [[آذربایجان]] و لبنان نیز [[پیروان]] بسیاری دارد<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۲.</ref>.
 
==پانویس==
== فِرَق [[تشیع]] ==
{{یادآوری پانویس}}
در [[تشیع]] نیز مثل [[مذاهب]] دیگر [[اسلام]]، فرقه‌های مختلفی وجود دارد که [[کامل‌ترین]] آنان "امامیۀ [[اثنی عشریه]]" است<ref>ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۰.</ref>. در مقاطع مختلف [[تاریخ]] [[امامیه]] به فرقه‌های متعدد منشعب شده‌اند: فرقه‌ای [[امامت]] را پس از [[امام حسین]] {{ع}} به [[محمد حنفیه]] ختم می‌دانند و او را [[امام مهدی]] می‌خوانند و آنان کیسانیه‌اند. فرقه‌ای پس از [[امام سجاد]] {{ع}}، به [[امامت زید]]، [[فرزند]] آن [[حضرت]] قائلند، به آنها را [[زیدیه]] می‌‌گویند. گروهی [[امام]] پس از [[امام صادق]] {{ع}} را، [[اسماعیل]] [[فرزند]] آن [[حضرت]] می‌دانند و آنها را [[اسماعیلیه]] می‌شناسند. جمعی [[امام کاظم]] {{ع}} را [[آخرین امام]] می‌دانند و آنان واقفیه‌اند<ref>ر. ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.</ref>. [[جعفریه]]، فرقه‌ای بودند که به [[امامت]] [[جعفر بن علی الهادی]] {{ع}} [[اعتقاد]] داشته و با ندیدن فرزندی از [[امام یازدهم]]، [[جعفر]] را که از طرف [[امامیه]]، ملقّب به [[کذّاب]] بود، پذیرفتند. اینان خود نظرات متفاوتی داشتند<ref>ر. ک: زندگانی نواب خاص امام زمان {{ع}}، علی غفار زاده، ص ۸۱.</ref>. این [[فرقه]] در چگونگی انتقال [[امامت]] از [[امام هادی]] {{ع}} به [[جعفر]]، [[برادر]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}}، دچار [[اختلاف]] شدند<ref>ر. ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۴۸.</ref>.
{{پانویس2}}
 
[[امامیه]] [[اثنی عشریه]]، [[شیعه]] جعفری‌ که از [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} تا [[حضرت مهدی]] [[فرزند]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} را [[امام]] [[واجب]] الطاعة می‌دانند، یکی از فرقه‌های [[امامیه]] است که [[اکثریت]] آن را تشکیل می‌دهند<ref>ر. ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.</ref>.  
 
[[عالمان]] [[سنی]] در تقسیم‌بندی [[فرقه‌های شیعه]] و نیز تعریف [[مذهب امامیه]]، یکسان عمل نکرده‌اند. برای نمونه، [[ابوالحسن اشعری]] گروه‌های اصلی [[شیعه]] را غالیه، رافضه و [[زیدیه]] می‌داند و یکی از فرقه‌های رافضه را که به [[امامت]] [[دوازده امام]] [[اعتقاد]] داشته‌اند، قطعیه می‌نامد<ref>اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ص۱۶-۷۰؛ درباره قطعیه، ر. ک: همان، ص۱۷.</ref>. [[ابن حزم]] اندلسی پس از تقسیم‌بندی [[فرقه‌های شیعه]]، یکی از آنها را رافضه دانسته است. او یکی از فرقه‌های رافضیه را [[امامیه]] و یکی از فرقه‌های [[امامیه]] را قطعیه ـ کسانی که به [[امامت]] [[دوازده امام]] معتقدند ـ می‌داند<ref>علی بن احمد بن حزم اندلسی، الفصل فی الملل، ج۳، ص۱۱۴.</ref> و.... از آنچه [[گذشت]]، روشن می‌شود اصطلاح [[امامیه]] میان فرق‌نویسان [[اهل سنت]]، معنایی واحد ندارد، اما اعم از [[اثناعشریه]] بوده و باورمندان به [[امامت]] [[دوازده امام]] را [[اثناعشریه]] یا قطعیه می‌نامند. اما در [[فرهنگ شیعی]]، [[امامیه]] بر باورمندان به [[امامت]] [[دوازده امام]] ـ از [[حضرت علی]] تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} ـ اطلاق می‌شود<ref>عکبری بغدادی، محمد‌ بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۴۱.</ref> بنابراین، در اصطلاح ایشان، [[امامیه]] همان [[اثناعشریه]] هستند<ref>ر. ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.</ref>.
 
از سوی دیگر، برای [[استنباط]] [[احکام شرعی]] نیز دو دیدگاه در [[امامیه]] پدید آمد: اخباری و اصولی. مؤسس دیدگاه اخباری، ملا [[محمد امین استرآبادی]] [[صاحب]] کتاب‌ فوائد المدنیة است. اخباریان، [[شیوه]] اصولی را برنمی‌تابیدند و [[معتقد]] بودند [[احکام شریعت]] را تنها از [[نصوص]] [[ائمه]] {{ع}} می‌توان گرفت. نفی [[تقلید]] نیز یکی از ارکان این دیدگاه است. در برابر اینان، بیش‌تر [[فقهای امامیه]]، پیرو دیدگاه اصولی بوده و هستند. بنابراین دیدگاه، منابع [[احکام شرعی]] [[اسلام]]، تنها [[نصوص]] [[معصومین]] {{ع}} نیست؛ بلکه عبارت است از: [[قرآن]]، [[سنت]]، [[عقل]] و [[اجماع]]. برای [[استنباط]] [[احکام شرعی]] می‌توان از قواعد [[اصول فقه]] بهره جست؛ از جمله [[برائت]]، استصحاب و عمل به [[ظن]]. [[اخبار]] را باید از یکدیگر تمیز داد و [[میزان]] اعتبار و اصالت آنها را سنجید. برجسته‌ترین [[شخصیت]] [[علمی]] اصولی، که سرانجام بساط [[اخباری‌گری]] را برچید، آقا [[سید محمد باقر وحید بهبهانی]] است<ref>ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۲.</ref>.
 
[[مذهب امامیه]] [[اثناعشریه]]، مهمترین و بیشترین گروهی بودند که بر صفحه [[تاریخ]] [[تشیع]] باقی ماند و این نشانگر آن است که اقدامات صورت گرفته و مقدماتی برای [[غیبت]]، به اندازه‌ای حساب شده بود که توانست [[شیعه]] را از گرفتاری‌های [[شک و تردید]] پس از [[رحلت]] [[امام عسکری]] {{ع}} [[نجات]] دهد. [[نمایندگان]] ویژه [[حضرت]] با حرکت‌های سنجیده و رهبریت مدبّرانه خود، اوضاع نابسامان اجتماع [[شیعه]] را سامان بخشیده و [[مردم]] را از [[سرگردانی]] [[نجات]] دادند و [[اختلافات]] و انشعابات را به تدریج از بین بردند<ref>ر. ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.</ref>.
 
البته در عصر اخیر فرقه‌هایی که برخی از آنها را نمی‌توان [[شیعه]] شمرد، از میان [[شیعیان]] سربرآوردند. از جملۀ آن، [[فرقه شیخیه]] است که [[شیخ احمد احسائی]] آن را بنیان نهاد. اساس [[فکری]] این [[فرقه]]، آمیزه‌ای است از تعابیر و مفاهیم [[فلسفه]] قدیم، به ویژه آثار [[فکری]] سهروردی و [[اخبار]] و [[احادیث اهل بیت]] {{ع}} بود. بعد از آن فرقه‌های [[بابیه]] به سرکردگی [[علی محمد باب]] شیرازی و نیز [[فرقه بهائیه]] به سرکردگی [[حسین علی بهاء]] درست شدند. بنابر نظر مشهور [[شیعه]]، این [[فرقه‌ها]] اهل [[بدعت]] و از [[گمراهان]] به شمار می‌‌روند<ref>ر. ک: دائرة المعارف تشیع‌، ۴/ ۲۷۵؛ فرهنگ فرق اسلامی‌، ۹۴/ ۸۷.</ref>.
 
نقش [[امامیه]] را در [[شکوفایی]] و [[بالندگی]] [[فرهنگ]] و [[تمدن اسلامی]] نمی‌توان [[انکار]] کرد. [[شیعیان]] در هر شاخه‌ای از [[علوم]] و [[فنون]]، نخبگانی به [[جهان اسلام]] تقدیم کرده‌اند. هم اینک [[مذهب امامیه]] یا [[شیعه]] [[اثنی عشریه]]، [[مذهب]] رسمی [[کشور]] [[ایران]] است و در کشورهایی همچون [[عراق]]، [[بحرین]]، جمهوری [[آذربایجان]] و لبنان نیز [[پیروان]] بسیاری دارد<ref>ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۲.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[پژوهشکده تحقیقات اسلامی]]، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب| فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]
[[رده:تشیع]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۳

فِرَق تشیع

در تشیع نیز مثل مذاهب دیگر اسلام، فرقه‌های مختلفی وجود دارد که کامل‌ترین آنان "امامیۀ اثنی عشریه" است[۱]. در مقاطع مختلف تاریخ امامیه به فرقه‌های متعدد منشعب شده‌اند: فرقه‌ای امامت را پس از امام حسین (ع) به محمد حنفیه ختم می‌دانند و او را امام مهدی می‌خوانند و آنان کیسانیه‌اند. فرقه‌ای پس از امام سجاد (ع)، به امامت زید، فرزند آن حضرت قائلند، به آنها را زیدیه می‌‌گویند. گروهی امام پس از امام صادق (ع) را، اسماعیل فرزند آن حضرت می‌دانند و آنها را اسماعیلیه می‌شناسند. جمعی امام کاظم (ع) را آخرین امام می‌دانند و آنان واقفیه‌اند[۲]. جعفریه، فرقه‌ای بودند که به امامت جعفر بن علی الهادی (ع) اعتقاد داشته و با ندیدن فرزندی از امام یازدهم، جعفر را که از طرف امامیه، ملقّب به کذّاب بود، پذیرفتند. اینان خود نظرات متفاوتی داشتند[۳]. این فرقه در چگونگی انتقال امامت از امام هادی (ع) به جعفر، برادر امام حسن عسکری (ع)، دچار اختلاف شدند[۴].

امامیه اثنی عشریه، شیعه جعفری‌ که از علی بن ابی طالب (ع) تا حضرت مهدی فرزند امام حسن عسکری (ع) را امام واجب الطاعة می‌دانند، یکی از فرقه‌های امامیه است که اکثریت آن را تشکیل می‌دهند[۵].

عالمان سنی در تقسیم‌بندی فرقه‌های شیعه و نیز تعریف مذهب امامیه، یکسان عمل نکرده‌اند. برای نمونه، ابوالحسن اشعری گروه‌های اصلی شیعه را غالیه، رافضه و زیدیه می‌داند و یکی از فرقه‌های رافضه را که به امامت دوازده امام اعتقاد داشته‌اند، قطعیه می‌نامد[۶]. ابن حزم اندلسی پس از تقسیم‌بندی فرقه‌های شیعه، یکی از آنها را رافضه دانسته است. او یکی از فرقه‌های رافضیه را امامیه و یکی از فرقه‌های امامیه را قطعیه ـ کسانی که به امامت دوازده امام معتقدند ـ می‌داند[۷] و.... از آنچه گذشت، روشن می‌شود اصطلاح امامیه میان فرق‌نویسان اهل سنت، معنایی واحد ندارد، اما اعم از اثناعشریه بوده و باورمندان به امامت دوازده امام را اثناعشریه یا قطعیه می‌نامند. اما در فرهنگ شیعی، امامیه بر باورمندان به امامت دوازده امام ـ از حضرت علی تا حضرت مهدی (ع) ـ اطلاق می‌شود[۸] بنابراین، در اصطلاح ایشان، امامیه همان اثناعشریه هستند[۹].

از سوی دیگر، برای استنباط احکام شرعی نیز دو دیدگاه در امامیه پدید آمد: اخباری و اصولی. مؤسس دیدگاه اخباری، ملا محمد امین استرآبادی صاحب کتاب‌ فوائد المدنیة است. اخباریان، شیوه اصولی را برنمی‌تابیدند و معتقد بودند احکام شریعت را تنها از نصوص ائمه (ع) می‌توان گرفت. نفی تقلید نیز یکی از ارکان این دیدگاه است. در برابر اینان، بیش‌تر فقهای امامیه، پیرو دیدگاه اصولی بوده و هستند. بنابراین دیدگاه، منابع احکام شرعی اسلام، تنها نصوص معصومین (ع) نیست؛ بلکه عبارت است از: قرآن، سنت، عقل و اجماع. برای استنباط احکام شرعی می‌توان از قواعد اصول فقه بهره جست؛ از جمله برائت، استصحاب و عمل به ظن. اخبار را باید از یکدیگر تمیز داد و میزان اعتبار و اصالت آنها را سنجید. برجسته‌ترین شخصیت علمی اصولی، که سرانجام بساط اخباری‌گری را برچید، آقا سید محمد باقر وحید بهبهانی است[۱۰].

مذهب امامیه اثناعشریه، مهمترین و بیشترین گروهی بودند که بر صفحه تاریخ تشیع باقی ماند و این نشانگر آن است که اقدامات صورت گرفته و مقدماتی برای غیبت، به اندازه‌ای حساب شده بود که توانست شیعه را از گرفتاری‌های شک و تردید پس از رحلت امام عسکری (ع) نجات دهد. نمایندگان ویژه حضرت با حرکت‌های سنجیده و رهبریت مدبّرانه خود، اوضاع نابسامان اجتماع شیعه را سامان بخشیده و مردم را از سرگردانی نجات دادند و اختلافات و انشعابات را به تدریج از بین بردند[۱۱].

البته در عصر اخیر فرقه‌هایی که برخی از آنها را نمی‌توان شیعه شمرد، از میان شیعیان سربرآوردند. از جملۀ آن، فرقه شیخیه است که شیخ احمد احسائی آن را بنیان نهاد. اساس فکری این فرقه، آمیزه‌ای است از تعابیر و مفاهیم فلسفه قدیم، به ویژه آثار فکری سهروردی و اخبار و احادیث اهل بیت (ع) بود. بعد از آن فرقه‌های بابیه به سرکردگی علی محمد باب شیرازی و نیز فرقه بهائیه به سرکردگی حسین علی بهاء درست شدند. بنابر نظر مشهور شیعه، این فرقه‌ها اهل بدعت و از گمراهان به شمار می‌‌روند[۱۲].

نقش امامیه را در شکوفایی و بالندگی فرهنگ و تمدن اسلامی نمی‌توان انکار کرد. شیعیان در هر شاخه‌ای از علوم و فنون، نخبگانی به جهان اسلام تقدیم کرده‌اند. هم اینک مذهب امامیه یا شیعه اثنی عشریه، مذهب رسمی کشور ایران است و در کشورهایی همچون عراق، بحرین، جمهوری آذربایجان و لبنان نیز پیروان بسیاری دارد[۱۳].

منابع

پانویس

  1. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۰.
  2. ر. ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.
  3. ر. ک: زندگانی نواب خاص امام زمان (ع)، علی غفار زاده، ص ۸۱.
  4. ر. ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۴۸.
  5. ر. ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.
  6. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ص۱۶-۷۰؛ درباره قطعیه، ر. ک: همان، ص۱۷.
  7. علی بن احمد بن حزم اندلسی، الفصل فی الملل، ج۳، ص۱۱۴.
  8. عکبری بغدادی، محمد‌ بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۴۱.
  9. ر. ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
  10. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۲.
  11. ر. ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۱۹.
  12. ر. ک: دائرة المعارف تشیع‌، ۴/ ۲۷۵؛ فرهنگ فرق اسلامی‌، ۹۴/ ۸۷.
  13. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۲.