(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[انجمن حجتیه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | پرسش مرتبط = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''[[امام مهدی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
==مقدمه==
'''انجمن خیریه حجتیه مهدویه''' که به اختصار، '''انجمن حجتیه''' خوانده میشود، یکی از گروههایی بود که در دهه ۱۳۲۰ ش برای مقابله با جریان [[بهائیت]] توسط «شیخ محمود حلبی» و همراهان او شکل گرفت. ابتدا چهارچوب فعالیت آنها [[تبلیغ دین اسلام]] و [[مذهب جعفری]] و دفاع علمی از آن بود، لکن با برداشت [[اشتباه]] از برخی [[روایات]]، تشکیل [[حکومت]] و [[جهاد]] قبل از [[ظهور امام زمان]] {{ع}} را اشتباه میدانستند و به همین دلیل با انقلاب اسلامی ایران [[همکاری]] نداشتند؛ اما بعد از [[انقلاب]] به چند شاخه تقسیم شده و عده بسیاری از آنها از [[عقاید]] خود دست برداشتند.
*یکی از گروههایی که در بیش از نیم قرن گذشته در بحثهای [[مهدویت]] به نوعی در کانون توجه بودهاند [[انجمن حجتیه]] است. سابقه شکلگیری این گروه به جریانهای دهه ۱۳۲۰ ش تا میانههای دهه ۳۰ در [[جامعه]] [[ایران]] برمیگردد.
*در این دوره، دو خطر عمده در حوزه [[دین]] پدید آمد:
# '''حزب توده:''' این گروه، مرام مارکسیسم را میان [[جوانان]] نشر میداد و متدینان، ملیها و رژیم پهلوی همه با آن درگیر بودند.
# '''بهائیت:''' در این بخش، فقط متدینان روی آن حساسیت داشتند و پس از شهریور ۱۳۲۰ ش متوجه نفوذ آن، در دستگاه [[اداری]] پهلوی شده، به [[مبارزه]] با آن پرداختند. طبعا از نگاه متدینان، خطر [[بهائیان]] نه فقط کمتر از حزب توده نبود، بلکه پس از سرکوبی حزب توده در سالهای ۳۲- ۳۶ جدّیتر هم شده بود<ref> رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، ص ۳۶۸</ref>.
*برابر خطر دوم، [[عالمان]] و [[مراجع تقلید]] به مبارزاتی جدّی دست زدند. از میانه دهه ۳۰ یک تشکل مذهبی ویژه با [[هدف]] [[مبارزه با بهائیت]] [[تهران]] و سپس دیگر [[شهرها]] پدید آمد. انجمن خیریه حجّتیه مهدویه به سال ۱۳۳۲ ش با [[تلاش]] [[شیخ]] [[محمود ذاکرزاده تولایی]]، معروف به [[شیخ]] [[محمود حلبی]] با [[همکاری]] جمع زیادی از متدینان که تحت عنوان هیئت مدیره، امور انجمن را [[اداره]] میکردند، فعالیت خود را آغاز [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]]، به فعالیت [[فرهنگی]] بر ضد این [[فرقه]] اشتغال داشت و [[تلاش]] میکرد افزون بر جمعآوری اطلاعات، به [[تربیت]] نیرو برای مقابله با [[بهائیان]] و تبلیغات آنان بپردازد. از آنجا که کار عمده آقای [[حلبی]] پس از شهریور بیست، کارهای تبلیغی در قالب [[منبر]] بود و در این کار، مهارت و شهرت خاصی به دست آورده بود، همراه جمعی از فعالان مذهبی [[مشهد]] و نیز انجمنها و هیئتهای مذهبی، به طور منظم با [[بهائیان]] درگیر شدند.
*اساسنامه انجمن حاوی اصولی بود که چهارچوب فعالیت آن را مشخص میکرد: [[تبلیغ]] [[دین اسلام]] و [[مذهب جعفری]] و [[دفاع]] [[علمی]] از آن، تشکیل کنفرانسها و سمینارهای [[علمی]] و [[دینی]] در نقاط گوناگون [[کشور]] با رعایت مقررات عمومی، چاپ و پخش جزوات و نشریههای [[علمی]] و [[دینی]] با رعایت مقررات مطبوعاتی [[کشور]]، تأسیس کلاسهای [[تعلیم]] و [[تدریس]] [[اخلاق]] و [[معارف اسلامی]] با رعایت مقررات عمومی، ایجاد کتابخانه و قرائتخانه و اماکن ورزشی با رعایت [[قوانین]] مربوطه، انجام امور خیریه عمومی و مساعدت [[فرهنگی]] مؤسسات [[اسلامی]] و برقراری تماس با مجامع بینالمللی با نظر [[مقامات]] ذی صلاحیت و ... در تبصره دوم این اساسنامه تأکید شده بود که "انجمن به هیچوجه در [[امور سیاسی]] مداخله نخواهد داشت و نیز مسؤلیت هر نوع دخالتی را که در زمینههای [[سیاسی]] از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت". این، همان تبصرهای بود که انقلابیون پیش و پس از [[انقلاب]]، از آن ناراحت بودند.
*انجمن در هر شهری، دفتری داشت که تحت عنوان بیت "بیت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}]] شناخته میشد. این بیت، مسؤلی داشت و زیر نظر وی سه گروه [[تدریس]]، تحقیق و [[ارشاد]] فعالیت میکردند. گروه نخست به [[آموزش]] نیروها در سه مرحله ابتدائی، متوسط و عالی میپرداختند. گروه دوم در پی یافتن افرادی از [[مسلمانان]] بودند که تحت تأثیر بهائیها، به این [[آیین]] گرویده بودند و گروه سوم، کار [[ارشاد]] این افراد را با شیوههای خاصّ خود دنبال میکردند. سخنرانیهای عمومی نیز در محافلی که بیشتر منازل بود، برگزار شده و از سخنرانان معروف استفاده میشد. به طور معمول، در سالروز [[تولد]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نیز جشنهایی برگزار میشد. بیشتر افرادی که از [[بهائیت]] برمیگشتند، توبهنامه و تبرانامهای مینوشتند که متن بسیاری از آنها در یک مجموعه، در کتابخانه آستان [[قدس]] نگهداری میشود. این جلسات بیشتر توسط سخنرانانی [[اداره]] میشد که خود انجمن [[تربیت]] کرده بود.
*نکته قابل توجه آنکه این افراد غیر [[روحانی]] بودند. انجمن در این باره استدلالهای ویژه خود را داشت. این نیروها از مدارس [[برگزیده]] میشدند و در این میان مدرسه [[علوی]] [[جایگاه]] خاص خود را داشت. این مدرسه به همان اندازه که خاستگاه بسیاری از نیروهای مذهبی بود که در [[انقلاب اسلامی]] فعالانه شرکت کردند، فرصتی برای انجمن بود تا از میان آنان کسانی را برای کارهای [[فکری]] و تبلیغی خود [[گزینش]] کند<ref> رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، ص ۳۷۳</ref>.
*این انجمن پیش از [[انقلاب]]، با فرستادن نامههایی برای برخی [[مراجع]] و بزرگان از جمله [[رهبر]] فقید [[انقلاب]] که در آن اهمیت [[مبارزه با بهائیت]] را گوشزد کرده، فعالیتهای خود را در این زمینه شرح میدادند، تأییدیههایی برای خود میگرفتند که امروزه نیز بدانها استناد میکنند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۹۷، ۱۹۸.</ref>.
==افکار و [[عقاید]] انجمن حجتیه==
#'''[[بهائیت]]، [[دشمن]] اصلی:''' همواره مؤسس انجمن تأکید میکرد: امروز [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} از کسی جز این [[خدمت]] را نمیپذیرد و چیزی جز این [[انتظار]] ندارد. به [[خدا]] قسم! امروز [[تکلیف]] شرعی و [[دینی]] همه ما آن است که با [[بهائیت]] [[مبارزه]] کنیم<ref> نشریه« چشمانداز ایران»، سال اول، ش ۲</ref>.
#'''جدایی [[دین]] از [[سیاست]]:''' در تبصره ۲ از ماده دوم اساسنامه انجمن، تصریح شده است: انجمن به هیچوجه در [[امور سیاسی]] مداخله نخواهد کرد و [[مسئولیت]] هر نوع دخالتی را که در زمینههای [[سیاسی]] از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، به عهده نخواهد گرفت<ref> برخی بر این باورند که این سیاست برای نفوذ در برخی دستگاهها از جمله ارتش جهت مقابله با بهاییها بود.و اگر چنانچه به این جدایی تظاهر نمیکردند بیدرنگ از همه فعالیتها محروم میشدند</ref>. بر این اساس چنانچه فردی از اعضای انجمن به طرف مسائل [[سیاسی]] کشیده میشد، بیدرنگ عذر او را میخواستند. به زعم آنان [[اسلام]] یگانه [[دین]] [[عبادت]] است و دخالت در [[سیاست]]، زیبنده [[پیشوایان دینی]] نیست<ref> روزنامه کیهان، ۱۰ شهریور ۱۳۸۱، ص ۲</ref>.
#'''ناموفق بودن قیامهای [[پیش از ظهور]]:''' آنان با استفاده از برخی [[روایات]]، [[صاحب]] پرچمهای [[قیام]] [[پیش از ظهور]] را [[گمراه]] میدانستند و [[تشکیل حکومت]] و بسط [[عدل]] را در جهت انسداد باب [[مهدویت]] میشمردند<ref> سید ضیاء الدین علیا نسب، جریانشناسی انجمن حجتیه، ص ۲۴، به نقل از روزنامه صبح آزادگان، ۲۷/ ۱۱/ ۱۳۶۰، قسمت سوم مصاحبه با مهندس طیّب</ref>. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، که [[قیام]] خونینی آغاز گشت و حاصل آن، هزاران [[شهید]] بود، [[رهبر]] انجمن، با [[اعتراض]] شدید، [[امام]] را مورد مؤاخذه قرار میدهد که چه کسی [[مسئول]] این همه خونهای به هدر رفته است؟ وی طی یک [[سخنرانی]] در مدرسه مروی، [[امام]] را [[مسئول]] ریختن [[خون]] [[جوانان]] در ۱۵ خرداد دانست.
#'''بیمعنا بودن [[جهاد]] در دوران [[غیبت]]:''' [[شیخ حلبی]] در این باره میگوید:[[شیعه]] میگوید: در [[عصر غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} [[جهاد]] نیست. چرا؟ چون [[حاکم اسلامی]] که باید [[معصوم]] باشد، مصداق پیدا نکرده است. [[وظیفه]] داریم فقط [[دین]] خود را حفظ کنیم. [[تکالیف]] شرعیمان را انجام دهیم و به [[شبهات]] منکران پاسخ دهیم و دیگر هیچ<ref> نشریه« پگاه»، ش ۷۱، ۴ آبان ۱۳۸۱</ref>.
*ناگفته نماند برخی از آنچه در دهههای اخیر به انجمن یاد شده نسبت داده میشود و در مواردی برای مقابله با آنها بدان استناد میشود، به هیچ وجه به همه افراد در همه ردهها قابل انطباق نیست. اگر چه برخی باورها و نسبتها به برخی عوام از این گروه درست مینماید، به تحصیلکردگان و فرهیختگان از این مجموعه نسبتهای نادرستی است. چنانچه برخی نسبتها از جمله [[باور]] آنها به انجام [[فساد]] و [[گناه]] برای نزدیک کردن [[ظهور]]، محل تأمل است. و کسی نیز به روشنی ادعا نکرده که این مجموعه، [[مردم]] را به [[فساد]] و [[ستم]] سفارش کردهاند. سخنرانیهای موجود از مؤسس انجمن [[گواه]] بر این مدعاست.
==انجمن [[حجتیه]] و [[انقلاب]] اسلامی==
*از دیدگاههای کلّی این گروه که به برخی از آنها اشاره شد، به خوبی به دست میآید کسانی که بر آن مبانی پافشاری داشتند، هرگز با [[انقلاب اسلامی]] رابطهای برقرار نکردند؛ چه اینکه این [[قیام]] [[شیعی]] را بر خلاف دیدگاه خود میدانستند. یکی از تئوری پردازان و مؤثران در شکلگیری [[انقلاب]] شکوهمند [[اسلامی]] در این باره میگوید: آنان [[مبارزه]] را [[ممنوع]] کرده و [[معتقد]] بودند این [[مبارزه]] به جایی نمیرسد.
*[[مسئولان]] انجمن اعلام کردند: هر کس مایل به شرکت در فعالیتهای [[سیاسی]] و تظاهرات باشد، باید از انجمن کنارهگیری کند. در این ایام، بسیاری از اعضا که عمدتا مقلد [[امام خمینی]]؛ بودند، افزون بر شرکت در فعالیتهای ضد رژیم، برخوردهای [[فکری]] با انجمن را آغاز کردند و برخی با عنوان سازمان "عباد [[صالح]]" انشعاب یافتند<ref> جریانشناسی انجمن حجتیه، به نقل از: علی اکبر هاشمی رفسنجانی: روزنامه عروه الوثقی، ۲۲ مهرماه ۱۳۶۱</ref>.
*[[آیت اللّه]] [[خزعلی]] در این باره میگوید: چون مسأله [[بهائیت]] امری خیلی مهم برای [[مسلمین]] بود آنها "انجمن" سعی کردند در [[انقلاب]] شرکت نکرده و به این مهم نپردازند؛ چون [[فکر]] نمیکردند [[انقلاب]] پیروز شود. اجازه فعالیت به افراد انجمن داده نمیشد و [[علت]] آن هم این بود که افراد اگر بخواهند کار [[سیاسی]] بکنند، سازماندهی انجمن پاشیده شده و نمیتواند دیگر با [[بهائیت]] [[مبارزه]] کند<ref> جریانشناسی انجمن حجتیه، به نقل از: علی اکبر هاشمی رفسنجانی: در شناخت حزب قاعدین، ص ۵۸</ref>.
*بنابراین نیروهای [[تربیت]] شده در انجمن در سطوح گوناگون، پس از [[انقلاب]] به سه دسته تقسیم شدند:
*برخی مانند آقای [[پرورش]]، دکتر [[صادقی]] استاد [[دانشگاه الهیات]] [[مشهد]]، [[عبد الکریمی]] استاد [[دانشگاه مشهد]]، مهندس [[مصحف]] و بسیاری دیگر به [[انقلاب]] پیوستند. از میان اینان، جوانانی نیز بودند که دستکم چند سالی انجمن را تجربه کرده و به صف انقلابیون پیوسته بودند. برخی مانند آقای [[طیب]] که [[مسئولیت]] برگزاری مراسم سخنرانیها را در [[تهران]] بر عهده داشت، نه فقط به انقلابیون پیوست، بلکه به نوعی برابر انجمن هم قرار گرفتند.
*دسته دوم در برابر [[انقلاب]] بیتفاوت ماندند. و دسته سوم، به [[انتقاد]] از آن پرداخته به صف مخالفان- از نوع دیندار- پیوستند.
*انجمن، چند ماه پیش از [[انقلاب]]، یعنی در شهریور ۵۷ مواضع خود را در ارتباط با [[سیاست]] تغییر داده، شروع به [[همراهی]] با [[انقلاب]] کرد. پس از [[انقلاب]] از سوی برخی از [[رهبران]] انقلابی، انجمن به عنوان یک عنصر خطرناک معرفی شده و برای جلوگیری از نفوذ آن در مراکز، تبلیغات گستردهی بر ضد آنان آغاز شد. این اعتراضات که غالبا در پوشش [[دفاع]] از [[انقلاب]] صورت میگرفت، به مرور به حذف شمار زیادی از چهرههای مذهبی با سابقه منجر شد. طبعا برخی از سوابق برخوردهای منفی [[رهبران]] انجمن با جریان [[انقلاب]] به عنوان یک تجربه برای موضعگیری بر ضد آنان مورد استفاده قرار گرفت؛ برای نمونه [[امام خمینی]] که روزگاری آقای [[حلبی]] را تأیید میکرد، در سالهای پیش از [[انقلاب]] به تدریج به حرکت انجمن بدبین شده و [[حمایت]] خود را قطع کرد<ref> رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، ص ۳۷۴</ref>.
*با این همه، جهتگیری انجمن پس از [[انقلاب]] به تدریج به سمت هواداری از آن پیش میرفت. آقای [[حلبی]] از [[مشهد]] کاندیدای مجلس خبرگان [[قانون]] اساسی شد و ۳۰۷۳۷۴ [[رأی]] آورد؛ اما [[برگزیده]] نشد. نوع هواداری انجمن از نشریه [[انتظار]] که انجمن پس از [[پیروزی]] [[انقلاب]] آن را انتشار میداد، به دست میآمد؛ اما [[مخالفت]] با آن، در سال شصت اوج گرفت و برخی از جریانهای افراطی درون [[انقلاب]]، به ویژه نیروهای سازمان مجاهدین [[انقلاب]] با هر نیتی که بود، درست در وقتی که امکان بهرهگیری از بیشتر از نیروهای مذهبی میرفت، یک [[جبهه]] داخلی بر ضد نیروهای متهم به [[وابستگی]] به انجمن گشوده و دشواریهایی را پدید آوردند.
*برخی از این نیروهای چپ افراطی که آن زمان در محور این فعالیت قرار داشتند، بعدها به فرو غلطیدن به دامن تفریط از آن اقدامها اظهار [[پشیمانی]] کردند؛ از آن جمله انتشار کتابی با عنوان "در [[شناخت]] حزب [[قاعدین]]" از "[[عماد الدین باقی]]" در سال ۱۳۶۲ بود که ضربه [[سختی]] بر انجمن وارد کرد.
*این کتاب پیش از آن به صورت بخش بخش در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، زمانی که کتاب در تیراژ بالغ بر هشتاد و هشت هزار نسخه به چاپ رسید، ضربهای سهمگین بر انجمن وارد آمد. پس از اشاره غیر مستقیم [[رهبر]] [[انقلاب]] به انجمن که بدون تصریح به اسم انجمن صورت گرفته و ضمن آن از ایشان خواسته شده بود اعوجاجات خود را کنار بگذارند، انجمن در سال ۱۳۶۲ش، به طور رسمی تعطیلی خود را اعلام کرده و ضمن آن توضیح داد که چون خود را مصداق سخنان [[رهبر]] [[انقلاب]] نمیداند انجمن را تعطیل میکند.
*انجمن در [[شوال]] ۱۴۰۳ ق ضمن بیانیهای با اعلام این مطلب افزود: بر اساس [[عقیده]] [[دینی]] و [[تکلیف]] شرعی خود، [[تبعیت]] از [[مقام معظم رهبری]] و [[مرجعیت]] و [[حفظ وحدت]] و [[یکپارچگی]] [[امت]] و رعایت [[مصالح]] عالیه مملکت و ممانعت از سوءاستفاده دستگاههای [[تبلیغاتی]] بیگانه و دفع غرضورزی [[دشمنان اسلام]] ... اعلام میداریم که از این [[تاریخ]]، تمام جلسات انجمن تعطیل میباشد و هیچ کس مجاز نیست تحت عنوان این انجمن کوچکترین فعالیتی کند<ref> روزنامه« اطلاعات»، ۲۲ تیرماه ۱۳۶۲ ش</ref>.
*به نظر میرسد انجمن به جز کارهای تبلیغی و برگزاری برخی جلسات ضد [[کمونیستی]] و مارکسیستی، به نقد جدّی [[عقاید]] [[بهایی]] هم میپرداخت؛ گرچه این مسأله ممکن بود در قالب کمک به دیگر نویسندگان باشد که نمونه آن آقای [[محمّد باقر نجفی]] در کتاب [[بهائیان]] است که از آقای [[حلبی]] به [[دلیل]] در [[اختیار]] نهادن برخی اسناد تشکر کرده است. *همینطور خود آقای [[حلبی]] هم گویا به نقد "ایقان" مشغول بوده و مرحوم محیط طباطبایی در مقالهای گفته است: آقای حاجی [[شیخ]] [[محمود حلبی]] ... ۱۵۴ غلط ادبی از متن ایقان بیرون آورده و در کتاب [[پژوهش]] جامع درباره ایقان تألیف خود به تفصیل یاد کرده است<ref> ر.ک: مجله« گوهر»، سال ششم، شماره ۶۱، فروردین ۱۳۵۷ ش</ref>.
*یادآوری آن لازم است که طبعا در این سالها [[مبارزه با بهائیت]] منحصر به انجمن حجّتیه نبود. در اطلاعیههایی که گاه از سوی [[مراجع]] انتشار مییافت، با نفوذ [[اقتصادی]] [[بهائیان]] [[مبارزه]] میشد. در سالهای پس از [[انقلاب]] همچنان موضوع انجمن حجّتیه مطرح بوده و تا کنون که نزدیک به ۲۴ سال از [[انقلاب]] میگذرد، هرازچندی، برخی جناحها باز هم از نفوذ انجمن حجّتیه سخن میگویند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۶-۹۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۹۷، ۱۹۸.</ref>.
==انجمن حجتیه در موعودنامه==
== مقدمه ==
*هواداران اندیشهای خاص هستند که به صورت تشکیلاتی منسجم و با نام "[[انجمن حجتیّه]]" پیش از [[انقلاب اسلامی]] فعالیت میکردند. این گروه [[معتقد]] بودند که اقامه [[حکومت]] از [[شؤون]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} است، بنابراین در عصر [[غیبت]]، [[تشکیل حکومت]] جایز نیست. این گروه با [[تبلیغ]] اینکه [[وظیفه]] ما در این عصر، [[انتظار]] است و بس، و ما نباید در کارهای [[سیاسی]] دخالت کنیم، با مبارزان و طرفداران راه [[امام خمینی]] [[مخالفت]] میکردند. این بینش با القای گفتاری از قبیل اینکه: از ما کاری ساخته نیست، آقا [[امام زمان]]{{ع}} خود باید بیاید و کارها [[اصلاح]] کند، ما موظّف به چنین اموری نیستیم و... روحیه بیتفاوتی، [[سکوت]] و سکون و ظلمپذیری را تقویت میکردند. هرچند با [[تلاش]] [[عالمان]] [[آگاه]] و [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]]، این [[باور]] غلط از صحنه بیرون شد و بسیاری از هواداران آن به صف [[انقلاب]] و مبارزان پیوستند، ولی این بدان معنی نیست که این [[تفکر]] به کلی ریشهکن شده و دیگر هیچ هواخواهی ندارد، زیرا هنوز در گوشه و کنار، حتی از سوی برخی از [[خواص]] به آن دامن زده میشود. از اینروی بسیاری از دانشوران و صاحبنظران، پس از [[انقلاب اسلامی]]، برخی به اجمال و برخی به تفصیل به نقد و بررسی این [[اندیشه]] و مبانی آن پرداختند<ref>فقه سیاسی، عمید زنجانی، ج ۲، ص ۱۸۹، امیرکبیر؛ دادگستر جهان، ابراهیم امینی.</ref>. با نگاهی به گفتهها و نوشتههای طرفداران این نظریه و دلایلی که بدان استناد کردهاند، میتوان گفت که این [[باور]] [[انحرافی]] از سه راه سرچشمه گرفته است:
یکی از گروههایی که در بیش از نیم قرن گذشته در بحثهای [[مهدویت]] به نوعی در کانون توجه بودهاند انجمن حجتیه است. سابقه شکلگیری این گروه به جریانهای دهه ۱۳۲۰ ش تا میانههای دهه ۳۰ در [[جامعه ایران]] برمیگردد. در این دوره، دو خطر عمده در حوزه [[دین]] پدید آمد:
#برداشت نادرست از روایاتی که گسترش [[ستم]] و [[فساد]] را از [[نشانههای ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} معرفی میکند.
#استناد به روایاتی که از هرگونه قیامی در [[عصر غیبت]]، [[نهی]] و به [[سکوت]] و سکون و [[صبر]] بر [[بلاها]]، [[دعوت]] کرده است.
#[[تفسیر]] نادرست از [[امامت]] و [[رهبری]] و تصوّر اینکه [[تشکیل حکومت]] در عصر [[غیبت]]، دخالت در قلمرو کار [[معصوم]]{{ع}} است<ref>چشمبهراه مهدی، ص ۱۰۸.</ref>. البته [[دلایل]] باورمندان به این [[عقیده]] در جای خود بحث و بررسی شده است.
*این انجمن توسط [[شیخ]] [[محمود ذاکرزاده تولایی]] معروف به [[شیخ]] [[محمود حلبی]] (١٢٧٩-١٣٧٦ ه ش) با [[همکاری]] [[سید رضا آل رسول]]، [[سید محمد حسین عصار]]، [[سید حسین سجادی]]، [[غلام حسین حاج محمد تقی]] که عمدتاً تاجر بودند، تأسیس شد<ref>در جستجوی قائم، پورطباطبایی، ص ۳۸۹.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۲۷۰.</ref>.
==انجمن حجتیه در فرهنگنامه آخرالزمان==
نام تشکیلاتی است که در سال ۱۳۳۲ تشکیل شد. نام اصلی این انجمن «[[انجمن حجتیه]] مهدویه» است و به [[رهبری]] شخصی به نام «[[شیخ]] محمود ذاکرزاده تولایی» معروف به «[[حلبی]]» تأسیس شد. او خود از مبارزان جریان [[نهضت]] ملی بود و محور اصلی مبارزاتشان با فرقههای [[گمراه]] [[بهائیت]] بود. پس از [[شکست]] جریان [[نهضت]] ملی، او در مبنای [[اعتقادی]] - مبارزاتی خود تجدید نظر کرد و با [[تمسک]] به برخی [[روایات]] از صحنه [[مبارزات]] دست کشید و به یکی از [[مخالفان]] سرسخت [[مبارزات]] انقلابی و [[تشکیل حکومت]] در [[عصر غیبت]] شد. آنان دو [[روایت]] را دستاویز [[عقیده]] خود نموده بودند؛
اول: روایتی است که میفرماید: هر پرچمی که پیش از [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} به پاخیزد، [[صاحب]] آن [[قیام]] و [[پرچم]] [[طاغوت]] است و تحت لوای آن خدا پرستیده نخواهد شد<ref>کافی: ج ۸، ص ۲۹۵.</ref>.
# '''[[حزب]] توده:''' این گروه، مرام [[مارکسیسم]] را میان [[جوانان]] نشر میداد و [[متدینان]]، ملیها و [[رژیم]] پهلوی همه با آن درگیر بودند.
# '''[[بهائیت]]:''' در این بخش، فقط متدینان روی آن حساسیت داشتند و پس از شهریور ۱۳۲۰ ش متوجه [[نفوذ]] آن در دستگاه [[اداری]] پهلوی شده، به [[مبارزه]] با آن پرداختند. طبعا از نگاه متدینان، خطر [[بهائیان]] نه فقط کمتر از حزب [[توده]] نبود، بلکه پس از سرکوبی حزب توده در سالهای ۳۲ ـ ۳۶ جدّیتر هم شده بود<ref>رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، ص۳۶۸.</ref>.
دوم: روایتی است که در مقدمه [[صحیفه]] [[مبارکه]] سجادیه آمده است و میفرماید: هیچ کسی از ما [[اهل بیت]] تا [[زمان قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} خروج نکرده و خروج نخواهد کرد، که ستمی را بر طرف کند، یا حقی را بر پا دارد، مگر این که [[بلا]] او را از بنیاد بر میکند، و [[قیام]] چنین شخصی بر گرفتاری ما و [[شیعیان]] ما میافزاید.
برابر خطر دوم، [[عالمان]] و [[مراجع تقلید]] به [[مبارزاتی]] جدّی دست زدند. از میانه دهه ۳۰ یک [[تشکل مذهبی]] ویژه با [[هدف]] [[مبارزه با بهائیت]] [[تهران]] و سپس دیگر [[شهرها]] پدید آمد. انجمن خیریه حجّتیه مهدویه در سال ۱۳۳۲ ش با تلاش [[شیخ محمود ذاکرزاده تولایی]] معروف به [[شیخ محمود حلبی]] (١٢٧٩-١٣٧٦ هش) با همکاری [[سید رضا آل رسول]]، [[سید محمد حسین عصار]]، [[سید حسین سجادی]]، [[غلام حسین حاج محمد تقی]] که عمدتاً تاجر بودند، تأسیس شد<ref>در جستجوی قائم، پورطباطبایی، ص۳۸۹.</ref> و تا [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به فعالیت [[فرهنگی]] بر [[ضد]] این [[فرقه]] [[اشتغال]] داشتند و تلاش میکردند افزون بر جمعآوری اطلاعات، به [[تربیت]] نیرو برای مقابله با [[بهائیان]] و [[تبلیغات]] آنان بپردازند. از آنجا که کار عمده آقای حلبی پس از شهریور بیست، کارهای [[تبلیغی]] در قالب [[منبر]] بود و در این کار، [[مهارت]] و [[شهرت]] خاصی به دست آورده بود، همراه جمعی از فعالان مذهبی [[مشهد]] و نیز انجمنها و هیئتهای مذهبی، به طور [[منظم]] با بهائیان درگیر شدند<ref>رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، ص۳۶۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۹۷، ۱۹۸.</ref>
آنان با استناد به این دو [[حدیث]] یکباره دست از هر گونه فعالیتهای مبارزاتی و [[سیاسی]] علیه [[حکومت]] وقت برداشتند و [[معتقد]] بودند که [[تشکیل حکومت]] فقط از [[شئون امام]] [[معصوم]]{{ع}} است، و میگفتند: «هرگاه شما یک شخصی که از هوی و [[هوس]] دور بود و به هیچ وجه حب ریاست و شهرت و [[غضب]] و [[تمایلات]] نفسی نداشت و از هر گونه [[خطا]] مصون بود، ما هم به میدان میآییم و به [[خاک]] پایش میافتیم و همه [[روحانیون]] قربان [[خاک]] پایش میشویم!!».
با نگاهی به گفتهها و نوشتههای طرفداران این نظریه و دلایلی که بدان استناد کردهاند، میتوان گفت این [[باور]] [[انحرافی]] از سه راه سرچشمه گرفته است:
آنان با این روش [[اعتقادی]] در [[انقلاب]] نیز با حرکتهای [[سیاسی]] همسو نبودند و به [[مخالفت]] با طرفداران [[امام]] میپرداختند. آنان با [[ولایت فقیه]] و [[تفکر]] [[سیاسی]] [[امام خمینی]] به [[مخالفت]] برخاستند و [[معتقد]] بودند که [[امام زمان]]{{ع}} باید بیاید و این امور را [[اصلاح]] کند و ما نمیتوانیم کاری از پیش ببریم، در نتیجه در بسیاری از پیشامدهای پیش از [[انقلاب]] هیچ حرکت اعتراضآمیزی نداشتند و با [[تحمل]] [[ظلمها]] و [[سکوت]] به [[انتظار ظهور]] مینشستند. آنان در سال ۱۳۶۲ در پی [[سخنان امام]] خمینی، تمام فعالیتهای علنی خود را تعطیل کردند و به فعالیتهای زیر پرده پرداختند. پس از [[انقلاب]] این [[تفکر]] در محافل [[علمی]] و دانشگاهی به نقد و بررسی پرداخته شد و بسیاری از طرفداران [[انجمن حجتیه]] به [[انقلاب]] پیوستند و اکنون ما عناصر زیادی از اعضای سابق این انجمن را در پستهای کلان مملکتی میبینیم. این [[عقاید]] در جای خود در میان صاحبنظران بسیار مورد [[گفتگو]] قرار گرفته است<ref>برگرفته از سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، موعود نامه: ص ۲۷۰.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۲۵.</ref>.
# برداشت نادرست از روایاتی که گسترش [[ستم]] و [[فساد]] را از [[نشانههای ظهور امام زمان]] {{ع}} معرفی میکند.
# استناد به روایاتی که از هرگونه قیامی در [[عصر غیبت]]، [[نهی]] و به [[سکوت]] و سکون و [[صبر]] بر [[بلاها]]، [[دعوت]] کرده است.
# [[تفسیر]] نادرست از [[امامت]] و [[رهبری]] و [[تصوّر]] اینکه تشکیل [[حکومت در عصر غیبت]]، دخالت در قلمرو کار [[معصوم]] {{ع}} است<ref>چشمبهراه مهدی، ص۱۰۸.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۰.</ref>
==پرسش مستقیم==
اساسنامه انجمن حاوی اصولی بود که چهارچوب فعالیت آن را مشخص میکرد: [[تبلیغ دین اسلام]] و [[مذهب جعفری]] و [[دفاع علمی]] از آن، تشکیل کنفرانسها و سمینارهای علمی و [[دینی]] در نقاط گوناگون [[کشور]] با رعایت مقررات عمومی، چاپ و پخش جزوات و نشریههای علمی و دینی با رعایت مقررات مطبوعاتی کشور، تأسیس کلاسهای [[تعلیم]] و [[تدریس]] [[اخلاق]] و [[معارف اسلامی]] با رعایت مقررات عمومی، ایجاد کتابخانه و قرائتخانه و اماکن ورزشی با رعایت [[قوانین]] مربوطه، انجام امور خیریه عمومی و مساعدت فرهنگی مؤسسات [[اسلامی]] و برقراری تماس با مجامع بینالمللی با نظر [[مقامات]] ذی صلاحیت و... در تبصره دوم این اساسنامه تأکید شده بود که «انجمن به هیچوجه در [[امور سیاسی]] [[مداخله]] نخواهد داشت و نیز مسؤلیت هر نوع دخالتی را که در زمینههای [[سیاسی]] از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت». این، همان تبصرهای بود که [[انقلابیون]] پیش و پس از [[انقلاب]]، از آن ناراحت بودند.
انجمن در هر شهری، دفتری داشت که تحت عنوان [[بیت]] «[[بیت امام زمان]]»{{ع}} شناخته میشد. این بیت، مسئولی داشت و زیر نظر وی سه گروه [[تدریس]]، تحقیق و [[ارشاد]] فعالیت میکردند. گروه نخست به [[آموزش]] نیروها در سه مرحله ابتدائی، متوسط و عالی میپرداختند. گروه دوم در پی یافتن افرادی از [[مسلمانان]] بودند که تحت تأثیر بهائیها، به این [[آیین]] گرویده بودند و گروه سوم، کار ارشاد این افراد را با شیوههای خاصّ خود دنبال میکردند. سخنرانیهای عمومی نیز در محافلی که بیشتر منازل بود، برگزار شده و از سخنرانان معروف استفاده میشد. به طور معمول، در سالروز [[تولد امام زمان]] {{ع}} نیز جشنهایی برگزار میشد. بیشتر افرادی که از [[بهائیت]] برمیگشتند، توبهنامه و تبرّانامهای مینوشتند که متن بسیاری از آنها در یک مجموعه، در کتابخانه آستان [[قدس]] نگهداری میشود. این جلسات بیشتر توسط سخنرانانی اداره میشد که خود انجمن [[تربیت]] کرده بود.
نکته قابل توجه آنکه این افراد غیر [[روحانی]] بودند. انجمن در این باره استدلالهای ویژه خود را داشت. این نیروها از [[مدارس]] [[برگزیده]] میشدند و در این میان مدرسه [[علوی]] جایگاه خاص خود را داشت. این مدرسه به همان اندازه که خاستگاه بسیاری از نیروهای مذهبی بود که در [[انقلاب اسلامی]] فعالانه شرکت کردند، فرصتی برای انجمن بود تا از میان آنان کسانی را برای کارهای [[فکری]] و [[تبلیغی]] خود [[گزینش]] کند<ref>رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، ص۳۷۳.</ref>.
این انجمن پیش از انقلاب، با فرستادن نامههایی برای برخی [[مراجع]] و بزرگان از جمله [[رهبر]] فقید انقلاب که در آن اهمیت [[مبارزه با بهائیت]] را گوشزد کرده، فعالیتهای خود را در این زمینه شرح میدادند، تأییدیههایی برای خود میگرفتند که امروزه نیز بدانها استناد میکنند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۷-۸۸.</ref>.
== [[افکار]] و [[عقاید]] انجمن حجتیه==
# '''[[بهائیت]]، [[دشمن]] اصلی:''' مؤسس انجمن همواره تأکید میکرد: امروز [[امام زمان]] {{ع}} از کسی جز این [[خدمت]] را نمیپذیرد و چیزی جز این [[انتظار]] ندارد. به [[خدا]] قسم! امروز [[تکلیف شرعی]] و [[دینی]] همه ما آن است که با بهائیت [[مبارزه]] کنیم<ref>نشریه«چشمانداز ایران»، سال اول، ش ۲.</ref>.
# '''[[جدایی دین از سیاست]]:''' در تبصره ۲ از ماده دوم اساسنامه انجمن، تصریح شده است: انجمن به هیچوجه در [[امور سیاسی]] [[مداخله]] نخواهد کرد و [[مسئولیت]] هر نوع دخالتی را که در زمینههای [[سیاسی]] از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، به عهده نخواهد گرفت<ref>برخی بر این باورند که این سیاست برای نفوذ در برخی دستگاهها از جمله ارتش جهت مقابله با بهاییها بود. و اگر چنانچه به این جدایی تظاهر نمیکردند بیدرنگ از همه فعالیتها محروم میشدند.</ref>. بر این اساس چنانچه فردی از اعضای انجمن به طرف مسائل سیاسی کشیده میشد، بیدرنگ عذر او را میخواستند. به [[زعم]] آنان [[اسلام]] یگانه دین [[عبادت]] است و دخالت در [[سیاست]]، زیبنده [[پیشوایان دینی]] نیست<ref>روزنامه کیهان، ۱۰ شهریور ۱۳۸۱، ص۲.</ref>.
# '''ناموفق بودن [[قیامهای پیش از ظهور]]:''' آنان با استفاده از برخی [[روایات]]، صاحب [[پرچمهای قیام پیش از ظهور]] را [[گمراه]] میدانستند و [[تشکیل حکومت]] و [[بسط عدل]] را در جهت انسداد باب [[مهدویت]] میشمردند<ref>سید ضیاء الدین علیا نسب، جریانشناسی انجمن حجتیه، ص۲۴، به نقل از روزنامه صبح آزادگان، ۲۷/ ۱۱/ ۱۳۶۰، قسمت سوم مصاحبه با مهندس طیّب.</ref>. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که قیام خونینی آغاز گشت و حاصل آن، هزاران [[شهید]] بود، [[رهبر]] انجمن، با [[اعتراض]] شدید، [[امام خمینی|امام]] را مورد [[مؤاخذه]] قرار میدهد که چه کسی [[مسئول]] این همه خونهای به هدر رفته است؟ وی طی یک [[سخنرانی]] در مدرسه مروی، امام را مسئول ریختن [[خون]] [[جوانان]] در ۱۵ خرداد دانست. آنان دو [[روایت]] را دستاویز [[عقیده]] خود نموده بودند:
## روایتی است که میفرماید: هر پرچمی که پیش از [[قیام حضرت قائم]] {{ع}} به پاخیزد، صاحب آن قیام و [[پرچم طاغوت]] است و تحت لوای آن خداپرستیده نخواهد شد<ref>کافی: ج ۸، ص۲۹۵.</ref>.
## روایتی که در مقدمه [[صحیفه مبارکه سجادیه]] آمده است و میفرماید: هیچ کسی از ما [[اهل بیت]] تا [[زمان قیام حضرت قائم]] {{ع}} خروج نکرده و خروج نخواهد کرد که ستمی را بر طرف کند، یا حقی را بر پا دارد، مگر اینکه [[بلا]] او را از بنیاد برمیکند و قیام چنین شخصی بر [[گرفتاری]] ما و [[شیعیان]] ما میافزاید. آنان با استناد به این دو [[حدیث]] یکباره دست از هر گونه فعالیتهای [[مبارزاتی]] و [[سیاسی]] علیه [[حکومت]] وقت برداشتند و [[معتقد]] بودند که [[تشکیل حکومت]] فقط از [[شئون امام]] [[معصوم]] {{ع}} است، و میگفتند: «هرگاه شما یک شخصی که از [[هوی و هوس]] دور بود و به هیچ وجه [[حب ریاست]] و [[شهرت]] و [[غضب]] و [[تمایلات نفسی]] نداشت و از هر گونه [[خطا]] مصون بود، ما هم به میدان میآییم و به [[خاک]] پایش میافتیم و همه [[روحانیون]] قربان خاک پایش میشویم!!».
# '''بیمعنا بودن [[جهاد]] در دوران [[غیبت]]:''' [[شیخ حلبی]] در این باره میگوید: [[شیعه]] میگوید: در عصر [[غیبت امام زمان]] {{ع}} جهاد نیست. چرا؟ چون [[حاکم اسلامی]] که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. [[وظیفه]] داریم فقط [[دین]] خود را [[حفظ]] کنیم. [[تکالیف]] شرعیمان را انجام دهیم و به [[شبهات]] [[منکران]] پاسخ دهیم و دیگر هیچ<ref>نشریه«پگاه»، ش ۷۱، ۴ آبان ۱۳۸۱.</ref>.
ناگفته نماند برخی از آنچه در دهههای اخیر به انجمن یاد شده نسبت داده میشود و در مواردی برای مقابله با آنها بدان استناد میشود، به هیچ وجه به همه افراد در همه ردهها قابل انطباق نیست. اگر چه برخی [[باورها]] و نسبتها به برخی [[عوام]] از این گروه درست مینماید، به تحصیلکردگان و فرهیختگان از این مجموعه نسبتهای نادرستی است. چنانچه برخی نسبتها از جمله [[باور]] آنها به انجام [[فساد]] و [[گناه]] برای نزدیک کردن [[ظهور]]، محل [[تأمل]] است و کسی نیز به روشنی ادعا نکرده که این مجموعه، [[مردم]] را به فساد و [[ستم]] سفارش کردهاند. سخنرانیهای موجود از مؤسس انجمن [[گواه]] بر این مدعاست<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۸۸ ـ ۹۰؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۲۵.</ref>.
== انجمن حجتیه و انقلاب اسلامی==
از دیدگاههای کلّی این گروه که به برخی از آنها اشاره شد، به خوبی به دست میآید کسانی که بر آن مبانی پافشاری داشتند، هرگز با [[انقلاب اسلامی]] رابطهای برقرار نکردند؛ چه اینکه این [[قیام شیعی]] را برخلاف دیدگاه خود میدانستند. یکی از [[تئوری]] پردازان و مؤثران در شکلگیری [[انقلاب شکوهمند اسلامی]] در این باره میگوید: آنان [[مبارزه]] را ممنوع کرده و [[معتقد]] بودند این مبارزه به جایی نمیرسد.
[[مسئولان]] انجمن اعلام کردند: هر کس مایل به شرکت در فعالیتهای [[سیاسی]] و تظاهرات باشد، باید از انجمن کنارهگیری کند. در این ایام، بسیاری از اعضا که عمدتا مقلد [[امام خمینی]] بودند، افزون بر شرکت در فعالیتهای [[ضد]] [[رژیم]]، برخوردهای [[فکری]] با انجمن را آغاز کردند و برخی با عنوان [[سازمان]] «[[عباد صالح]]» انشعاب یافتند<ref>جریانشناسی انجمن حجتیه، به نقل از: علی اکبر هاشمی رفسنجانی: روزنامه عروه الوثقی، ۲۲ مهرماه ۱۳۶۱.</ref>.
[[آیت اللّه خزعلی]] در این باره میگوید: چون مسأله [[بهائیت]] امر خیلی مهمی برای [[مسلمین]] بود آنها ـ انجمن ـ سعی کردند در انقلاب شرکت نکرده و به این مهم نپردازند؛ چون [[فکر]] نمیکردند انقلاب [[پیروز]] شود. اجازه فعالیت به افراد انجمن داده نمیشد و علت آن هم این بود که افراد اگر بخواهند کار سیاسی بکنند، [[سازماندهی]] انجمن پاشیده شده و نمیتواند دیگر با بهائیت مبارزه کند<ref>جریانشناسی انجمن حجتیه، به نقل از: علی اکبر هاشمی رفسنجانی: در شناخت حزب قاعدین، ص۵۸.</ref>.
بنابراین نیروهای [[تربیت]] شده در انجمن در سطوح گوناگون، پس از [[انقلاب]] به سه دسته تقسیم شدند:
# برخی به انقلاب پیوستند. از میان اینان، جوانانی نیز بودند که دستکم چند سالی انجمن را تجربه کرده و به صف [[انقلابیون]] پیوسته بودند. برخی که [[مسئولیت]] برگزاری [[مراسم]] سخنرانیها را در [[تهران]] بر عهده داشت، نه فقط به انقلابیون پیوست، بلکه به نوعی برابر انجمن هم قرار گرفتند؛
# دسته دوم در برابر انقلاب بیتفاوت ماندند؛
# دسته سوم، به [[انتقاد]] از آن پرداخته به صف [[مخالفان]] ـ از نوع [[دیندار]] ـ پیوستند.
انجمن، چند ماه پیش از انقلاب، یعنی در شهریور ۵۷ مواضع خود را در [[ارتباط]] با [[سیاست]] [[تغییر]] داده، شروع به [[همراهی]] با انقلاب کرد. پس از انقلاب از سوی برخی از [[رهبران]] انقلابی، انجمن به عنوان یک عنصر خطرناک معرفی شده و برای جلوگیری از [[نفوذ]] آن در مراکز، [[تبلیغات]] گستردهای بر [[ضد]] آنان آغاز شد. این [[اعتراضات]] که غالباً در پوشش [[دفاع]] از انقلاب صورت میگرفت، به مرور به حذف شمار زیادی از چهرههای مذهبی با سابقه منجر شد. طبعا برخی از سوابق برخوردهای منفی رهبران انجمن با جریان انقلاب به عنوان یک تجربه برای موضعگیری بر ضد آنان مورد استفاده قرار گرفت؛ برای نمونه [[امام خمینی]] که روزگاری آقای [[حلبی]] را [[تأیید]] میکرد، در سالهای پیش از انقلاب به تدریج به حرکت انجمن بدبین شده و [[حمایت]] خود را قطع کرد<ref>رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران، ص۳۷۴.</ref>.
با این همه، جهتگیری انجمن پس از انقلاب به تدریج به سمت هواداری از آن پیش میرفت. آقای حلبی از مشهد کاندیدای [[مجلس خبرگان]] [[قانون اساسی]] شد و ۳۰۷۳۷۴ [[رأی]] آورد؛ اما [[برگزیده]] نشد. نوع هواداری انجمن از نشریه [[انتظار]] که انجمن پس از [[پیروزی انقلاب]] آن را انتشار میداد، به دست میآمد؛ اما [[مخالفت]] با آن، در سال شصت اوج گرفت و برخی از جریانهای [[افراطی]] درون [[انقلاب]]، به ویژه نیروهای [[سازمان]] مجاهدین انقلاب با هر نیتی که بود، درست در وقتی که امکان بهرهگیری از بیشتر از نیروهای مذهبی میرفت، یک [[جبهه]] داخلی بر [[ضد]] نیروهای متهم به [[وابستگی]] به انجمن گشوده و دشواریهایی را پدید آوردند.
برخی از نیروهای چپ افراطی که آن [[زمان]] در محور این فعالیت قرار داشتند، بعدها به فرو غلطیدن به دامن [[تفریط]] از آن اقدامها اظهار [[پشیمانی]] کردند.
انجمن در [[شوال]] ۱۴۰۳ ق ضمن بیانیهای با اعلام این مطلب افزود: بر اساس [[عقیده دینی]] و [[تکلیف شرعی]] خود، [[تبعیت]] از [[مقام معظم رهبری]] و [[مرجعیت]] و [[حفظ وحدت]] و [[یکپارچگی امت]] و رعایت [[مصالح]] عالیه مملکت و ممانعت از سوءاستفاده دستگاههای [[تبلیغاتی]] [[بیگانه]] و دفع غرضورزی [[دشمنان اسلام]]... اعلام میداریم که از این [[تاریخ]]، تمام جلسات انجمن تعطیل است و هیچ کس مجاز نیست تحت عنوان این انجمن کوچکترین فعالیتی کند<ref>روزنامه«اطلاعات»، ۲۲ تیرماه ۱۳۶۲ش.</ref>.
به نظر میرسد انجمن به جز کارهای [[تبلیغی]] و برگزاری برخی جلسات ضد [[کمونیستی]] و [[مارکسیستی]]، به [[نقد]] جدّی [[عقاید بهایی]] هم میپرداخت؛ گرچه این مسأله ممکن بود در قالب کمک به دیگر نویسندگان باشد که نمونه آن آقای [[محمّد باقر نجفی]] در کتاب [[بهائیان]] است که از آقای [[حلبی]] به دلیل در [[اختیار]] نهادن برخی اسناد تشکر کرده است. همینطور خود آقای حلبی هم گویا به [[نقد]] «ایقان» مشغول بوده و مرحوم [[محیط طباطبایی]] در مقالهای گفته است: آقای حاجی [[شیخ محمود حلبی]] ... ۱۵۴ غلط ادبی از متن ایقان بیرون آورده و در کتاب [[پژوهش]] جامع درباره ایقان تألیف خود به تفصیل یاد کرده است<ref>ر. ک: مجله «گوهر»، سال ششم، شماره ۶۱، فروردین ۱۳۵۷ ش.</ref>.
یادآوری آن لازم است که طبعا در این سالها [[مبارزه با بهائیت]] منحصر به [[انجمن حجّتیه]] نبود. در اطلاعیههایی که گاه از سوی [[مراجع]] انتشار مییافت، با [[نفوذ]] [[اقتصادی]] بهائیان [[مبارزه]] میشد. در سالهای پس از [[انقلاب]] همچنان موضوع انجمن حجّتیه مطرح بوده و هر از چندی، برخی جناحها باز هم از نفوذ انجمن حجّتیه سخن میگویند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۹۰ ـ ۹۳.</ref>.
== پرسش مستقیم ==
{{پرسش وابسته}}
{{پرسش وابسته}}
* [[گرایش انجمن حجتیه و نوع برنامههای آنها چه بوده است؟ (پرسش)]]
* [[گرایش انجمن حجتیه و نوع برنامههای آنها چه بوده است؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}
{{پایان پرسش وابسته}}
== پرسشهای وابسته ==
{{پرسمان فرقههای انحرافی}}
{{پرسمان فرقههای انحرافی}}
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[آرماگدون]]
* [[بحران معنویت]]
* [[پارکلیت]]
* [[جیش الغضب]]
* [[حکومت امام زمان]]{{ع}}
* [[خروج جنبندهای از زمین]]
* [[خروج سفیانی]]
* [[خروج منبعث سوم]]
* [[رجعت]]
* [[رویارویی امام مهدی]]{{ع}} با جاهلان
* [[سوشیانس]]
* [[سوشینت]]
* [[صلح و آرامش پایدار|صلح و آرامش پایدار در سرتاسر جهان]]
* [[ظهور امام مهدی]]{{ع}}
* [[ظهور دجال]]
* [[ظهور منجی|ظهور منجی بزرگ بشر]]
* [[فارقلیط]]
* [[ماشیح]]
* [[موعودباوری]]
* [[میتریا]]
* [[ندای آسمانی]]
* [[نزول عیسی]]{{ع}}
* [[نشانههای آخر الزمان|نشانهها و رخدادهای مهم آخر الزمان]]
* [[نشانههای ظهور]]
* [[وقوع اختلافها و درگیریهای بسیار]]
* [[وقوع مصائب]]
* [[هجوم یأجوج و مأجوج]]
* [[هوشیدر]]
* [[هوشیدرماه]]
*[[ابدال]]
*[[ابر رام]]
*[[ابر سخت]]
*[[ابراهیم بن ادریس]]
*[[ابراهیم بن محمد تبریزی]]
*[[ابراهیم بن محمد همدانی]]
*[[ابراهیم بن مهزیار اهوازی]]
*[[ابروهای حضرت]]
*[[ابقع]]
*[[ابن ابی العزاقر]]
*[[ابن ابی زینب]]
*[[ابن الحسین]]
*[[ابن انباری]]
*[[ابن بابویه]]
*[[ابن جنید]]
*[[ابن حسام]]
*[[ابن حوشب]]
*[[ابن خلدون]]
*[[ابن شاذان]]
*[[ابن متیل]]
*[[ابن مغازلی]]
*[[ابن یمین]]
*[[ابو ابراهیم]]
*[[ابو اسحاق ابو عبیده ثقفی]]
*[[ابو الادیان]]
*[[ابو الحسن]]
*[[ابو الدنیا]]
*[[ابو العنبس]]
*[[ابو القاسم حسن بن احمد]]
*[[ابو القاسم]]
*[[ابو بکر بغدادی]]
*[[ابو جعفر]]
*[[ابو حامد عمران بن مفلس]]
*[[ابو دجانه انصاری]]
*[[ابو دلف کاتب]]
*[[ابو سهل نوبختی]]
*[[ابو صالح]]
*[[ابو عبد الله بزوفری]]
*[[ابو عبد الله]]
*[[ابو علی حجدر]]
*[[ابو غالب]]
*[[ابو محمد حسین بن ابراهیم]]
*[[ابو محمد]]
*[[ابو هاشم جعفری]]
*[[اثبات الوصیه]]
*[[اثبات امامت حضرت]]
*[[اثبات وجود مهدی]]
*[[اثنی عشری]]
*[[احبشیه]]
*[[احجار الزیت]]
*[[احسان]]
*[[احکام جدید]]
*[[احمد الکاتب]]
*[[احمد امین مصری]]
*[[احمد بن ابراهیم]]
*[[احمد بن اسحاق اشعری]]
*[[احمد بن عبد الله هاشمی]]
*[[احمد بن محمد زجورجی]]
*[[احمد بن هلال]]
*[[احمد]]
*[[احمدیه]]
*[[احیای سنت محمدی]]
*[[اخباریه]]
*[[اخلاق حضرت]]
*[[اخنس]]
*[[اخیار]]
*[[ادعای ارتباط با حضرت]]
*[[ادعای مهدویت]]
*[[ادعای نیابت]]
*[[ادعیه امام زمان]]
*[[اذاعه]]
*[[اذن سامعه]]
*[[اربعینیات درباره حضرت]]
*[[ارتباط با حضرت]]
*[[ارشاد]]
*[[ارمینیه]]
*[[ارنون]]
*[[ازد]]
*[[ازدواج حضرت]]
*[[اسامی حضرت در کتب ادیان]]
*[[اسب حضرت]]
*[[استخاره امام زمان]]
*[[استخلاف]]
*[[استضعاف]]
*[[استغاثه به حضرت مهدی]]
*[[استکبار جهانی و مهدیباوری]]
*[[اسحاق احمر]]
*[[اسحاق بن اسماعیل]]
*[[اسحاق بن یعقوب]]
*[[اسدی]]
*[[اسراء]]
*[[اسرافیل]]
*[[اسکافی]]
*[[اسم اصلی حضرت]]
*[[اسم حضرت]]
*[[اسماعیل بن جعفر الصادق]]
*[[اسماعیل بن صادق]]
*[[اسماعیل بن علی]]
*[[اسماعیل بن موسی بن جعفر]]
*[[اسماعیلیه]]
*[[اشتراط الساعه]]
*[[اشعیا]]
*اصحاب حضرت
*[[اصحاب طالوت]]
*[[اصحاب کهف]]
*اصل
*[[اصهب]]
*[[اعاجم]]
*[[اعتقاد به منجی]]
*[[اعتقاد به مهدی]]
*[[اعلام الوری]]
*[[اعلام ظهور]]
*[[اعیان الشیعه]]
*[[افضل الاعمال]]
*[[افیق]]
*[[اقامتگاه حضرت]]
*[[اقتصاد در عصر ظهور]]
*[[اقلیتها در حکومت حضرت]]
*[[البیعه لله]]
*[[الر]]
*[[الغیبه]]
*[[الفصول العشره فی الغیبه]]
*[[المهدی]]
*[[الواح موسی]]
*[[الیاس]]
*[[ام ایمن]]
*[[ام خالد]]
*[[ام محمد]]
*[[امام زمان]]
* [[امام مهدی]]{{ع}}
*[[امامیه]]
*[[امان زمین]]
*[[امت امت]]
*[[امت معدوده]]
*[[امر به منکر]]
*[[امر ناگهانی]]
*[[امکان رجعت]]
*[[امن یجیب]]
*[[امنیت پس از ظهور]]
*[[امنیت پیش از ظهور]]
*[[امیر الامره]]
*[[امیر المؤمنین]]
*[[انا انزلنا]]
*[[انتظار در مسیحیت]]
*[[انتظار فرج]]
*[[انتظار مثبت]]
*[[انتظار منفی]]
*[[انتظار و بهداشت روان]]
*[[انتظار و صهیونیسم]]
*[[انتظار]]
*[[انجیل و بشارت موعود]]
*[[اندام حضرت]]
*انصار حضرت
*[[انطاکیه]]
*[[انکار حضرت]]
*[[انگشتر سلیمان]]
*[[انگشتری حضرت]]
*[[انوری]]
*[[اوپانیشاد]]
*[[اوتاد]]
*[[اوقات مخصوص حضرت]]
*[[اوقات و حالات دعا برای حضرت]]
*[[اوقیدمو]]
*[[اولین برنامه حضرت]]
*[[اولین پرچم]]
*[[اولین جنگ حضرت]]
*[[اولین خطبه حضرت]]
*[[اولین دادگاه پس از ظهور]]
*[[اولین رجعتکننده]]
*[[اولین سپاه حضرت]]
*[[اولین کشتار]]
*[[اولین مدعی نیابت]]
*[[اولین نایب خاص]]
*[[اهداف نیابت]]
*[[اهل سنت و مهدی]]
*[[اهل کتاب]]
*[[اهلی شیرازی]]
*[[ایام الله]]
*[[ایدی]]
*[[ایرانیان]]
*[[ایزدشناس]]
*[[ایزدنشان]]
*[[ایستاده]]
*[[ایلیا]]
*[[ایوب بن نوح]]
*[[آتش و دود]]
*[[آثار انتظار]]
*[[آثار حضرت]]
*[[آثار دعای فرج]]
*[[آثار ظهور]]
*[[آخر الزمان]]
*[[آخرین دولت]]
*[[آخرین دیدار عمومی حضرت]]
*[[آداب ملاقات با حضرت]]
*[[آدینه]]
*[[آرماگدون]]
*[[آزمون غیبت]]
*[[آزمون یاران حضرت]]
*[[آس]]
*[[آسیبشناسی تربیتی مهدویت]]
*[[آشوبهای جهانی]]
*[[آل اعین]]
*[[آمادگی برای غیبت]]
*[[آینده جهان و نظریهپردازان]]
*[[آیین جدید]]
*[[باب الله]]
*[[باب غیبت]]
*[[باب لد]]
*باب
*[[بابا فغانی شیرازی]]
*[[بابیه]]
*[[باد زرد]]
*[[باد سرخ]]
*[[باد سیاه]]
*[[باران بیموقع]]
*[[بارانهای فراوان]]
*[[بازرگانی در عصر ظهور]]
*[[بازوی حضرت]]
*[[باسط]]
*[[باسک]]
*[[باقریه]]
*[[باقطانی]]
*[[بانوی کنیزان]]
*[[باهله]]
*[[بتریه]]
*[[بحر العلوم]]
*[[بخش دوم:برشمردن دعاها و زیارات مربوط به امام عصر]]
انجمن خیریه حجتیه مهدویه که به اختصار، انجمن حجتیه خوانده میشود، یکی از گروههایی بود که در دهه ۱۳۲۰ ش برای مقابله با جریان بهائیت توسط «شیخ محمود حلبی» و همراهان او شکل گرفت. ابتدا چهارچوب فعالیت آنها تبلیغ دین اسلام و مذهب جعفری و دفاع علمی از آن بود، لکن با برداشت اشتباه از برخی روایات، تشکیل حکومت و جهاد قبل از ظهور امام زمان (ع) را اشتباه میدانستند و به همین دلیل با انقلاب اسلامی ایران همکاری نداشتند؛ اما بعد از انقلاب به چند شاخه تقسیم شده و عده بسیاری از آنها از عقاید خود دست برداشتند.
مقدمه
یکی از گروههایی که در بیش از نیم قرن گذشته در بحثهای مهدویت به نوعی در کانون توجه بودهاند انجمن حجتیه است. سابقه شکلگیری این گروه به جریانهای دهه ۱۳۲۰ ش تا میانههای دهه ۳۰ در جامعه ایران برمیگردد. در این دوره، دو خطر عمده در حوزه دین پدید آمد:
حزب توده: این گروه، مرام مارکسیسم را میان جوانان نشر میداد و متدینان، ملیها و رژیم پهلوی همه با آن درگیر بودند.
بهائیت: در این بخش، فقط متدینان روی آن حساسیت داشتند و پس از شهریور ۱۳۲۰ ش متوجه نفوذ آن در دستگاه اداری پهلوی شده، به مبارزه با آن پرداختند. طبعا از نگاه متدینان، خطر بهائیان نه فقط کمتر از حزب توده نبود، بلکه پس از سرکوبی حزب توده در سالهای ۳۲ ـ ۳۶ جدّیتر هم شده بود[۱].
اساسنامه انجمن حاوی اصولی بود که چهارچوب فعالیت آن را مشخص میکرد: تبلیغ دین اسلام و مذهب جعفری و دفاع علمی از آن، تشکیل کنفرانسها و سمینارهای علمی و دینی در نقاط گوناگون کشور با رعایت مقررات عمومی، چاپ و پخش جزوات و نشریههای علمی و دینی با رعایت مقررات مطبوعاتی کشور، تأسیس کلاسهای تعلیم و تدریساخلاق و معارف اسلامی با رعایت مقررات عمومی، ایجاد کتابخانه و قرائتخانه و اماکن ورزشی با رعایت قوانین مربوطه، انجام امور خیریه عمومی و مساعدت فرهنگی مؤسسات اسلامی و برقراری تماس با مجامع بینالمللی با نظر مقامات ذی صلاحیت و... در تبصره دوم این اساسنامه تأکید شده بود که «انجمن به هیچوجه در امور سیاسیمداخله نخواهد داشت و نیز مسؤلیت هر نوع دخالتی را که در زمینههای سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت». این، همان تبصرهای بود که انقلابیون پیش و پس از انقلاب، از آن ناراحت بودند.
انجمن در هر شهری، دفتری داشت که تحت عنوان بیت «بیت امام زمان»(ع) شناخته میشد. این بیت، مسئولی داشت و زیر نظر وی سه گروه تدریس، تحقیق و ارشاد فعالیت میکردند. گروه نخست به آموزش نیروها در سه مرحله ابتدائی، متوسط و عالی میپرداختند. گروه دوم در پی یافتن افرادی از مسلمانان بودند که تحت تأثیر بهائیها، به این آیین گرویده بودند و گروه سوم، کار ارشاد این افراد را با شیوههای خاصّ خود دنبال میکردند. سخنرانیهای عمومی نیز در محافلی که بیشتر منازل بود، برگزار شده و از سخنرانان معروف استفاده میشد. به طور معمول، در سالروز تولد امام زمان (ع) نیز جشنهایی برگزار میشد. بیشتر افرادی که از بهائیت برمیگشتند، توبهنامه و تبرّانامهای مینوشتند که متن بسیاری از آنها در یک مجموعه، در کتابخانه آستان قدس نگهداری میشود. این جلسات بیشتر توسط سخنرانانی اداره میشد که خود انجمن تربیت کرده بود.
نکته قابل توجه آنکه این افراد غیر روحانی بودند. انجمن در این باره استدلالهای ویژه خود را داشت. این نیروها از مدارسبرگزیده میشدند و در این میان مدرسه علوی جایگاه خاص خود را داشت. این مدرسه به همان اندازه که خاستگاه بسیاری از نیروهای مذهبی بود که در انقلاب اسلامی فعالانه شرکت کردند، فرصتی برای انجمن بود تا از میان آنان کسانی را برای کارهای فکری و تبلیغی خود گزینش کند[۷].
این انجمن پیش از انقلاب، با فرستادن نامههایی برای برخی مراجع و بزرگان از جمله رهبر فقید انقلاب که در آن اهمیت مبارزه با بهائیت را گوشزد کرده، فعالیتهای خود را در این زمینه شرح میدادند، تأییدیههایی برای خود میگرفتند که امروزه نیز بدانها استناد میکنند[۸].
جدایی دین از سیاست: در تبصره ۲ از ماده دوم اساسنامه انجمن، تصریح شده است: انجمن به هیچوجه در امور سیاسیمداخله نخواهد کرد و مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینههای سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، به عهده نخواهد گرفت[۱۰]. بر این اساس چنانچه فردی از اعضای انجمن به طرف مسائل سیاسی کشیده میشد، بیدرنگ عذر او را میخواستند. به زعم آنان اسلام یگانه دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینی نیست[۱۱].
روایتی است که میفرماید: هر پرچمی که پیش از قیام حضرت قائم (ع) به پاخیزد، صاحب آن قیام و پرچم طاغوت است و تحت لوای آن خداپرستیده نخواهد شد[۱۳].
روایتی که در مقدمه صحیفه مبارکه سجادیه آمده است و میفرماید: هیچ کسی از ما اهل بیت تا زمان قیام حضرت قائم (ع) خروج نکرده و خروج نخواهد کرد که ستمی را بر طرف کند، یا حقی را بر پا دارد، مگر اینکه بلا او را از بنیاد برمیکند و قیام چنین شخصی بر گرفتاری ما و شیعیان ما میافزاید. آنان با استناد به این دو حدیث یکباره دست از هر گونه فعالیتهای مبارزاتی و سیاسی علیه حکومت وقت برداشتند و معتقد بودند که تشکیل حکومت فقط از شئون اماممعصوم (ع) است، و میگفتند: «هرگاه شما یک شخصی که از هوی و هوس دور بود و به هیچ وجه حب ریاست و شهرت و غضب و تمایلات نفسی نداشت و از هر گونه خطا مصون بود، ما هم به میدان میآییم و به خاک پایش میافتیم و همه روحانیون قربان خاک پایش میشویم!!».
ناگفته نماند برخی از آنچه در دهههای اخیر به انجمن یاد شده نسبت داده میشود و در مواردی برای مقابله با آنها بدان استناد میشود، به هیچ وجه به همه افراد در همه ردهها قابل انطباق نیست. اگر چه برخی باورها و نسبتها به برخی عوام از این گروه درست مینماید، به تحصیلکردگان و فرهیختگان از این مجموعه نسبتهای نادرستی است. چنانچه برخی نسبتها از جمله باور آنها به انجام فساد و گناه برای نزدیک کردن ظهور، محل تأمل است و کسی نیز به روشنی ادعا نکرده که این مجموعه، مردم را به فساد و ستم سفارش کردهاند. سخنرانیهای موجود از مؤسس انجمن گواه بر این مدعاست[۱۵].
انجمن حجتیه و انقلاب اسلامی
از دیدگاههای کلّی این گروه که به برخی از آنها اشاره شد، به خوبی به دست میآید کسانی که بر آن مبانی پافشاری داشتند، هرگز با انقلاب اسلامی رابطهای برقرار نکردند؛ چه اینکه این قیام شیعی را برخلاف دیدگاه خود میدانستند. یکی از تئوری پردازان و مؤثران در شکلگیری انقلاب شکوهمند اسلامی در این باره میگوید: آنان مبارزه را ممنوع کرده و معتقد بودند این مبارزه به جایی نمیرسد.
مسئولان انجمن اعلام کردند: هر کس مایل به شرکت در فعالیتهای سیاسی و تظاهرات باشد، باید از انجمن کنارهگیری کند. در این ایام، بسیاری از اعضا که عمدتا مقلد امام خمینی بودند، افزون بر شرکت در فعالیتهای ضدرژیم، برخوردهای فکری با انجمن را آغاز کردند و برخی با عنوان سازمان «عباد صالح» انشعاب یافتند[۱۶].
آیت اللّه خزعلی در این باره میگوید: چون مسأله بهائیت امر خیلی مهمی برای مسلمین بود آنها ـ انجمن ـ سعی کردند در انقلاب شرکت نکرده و به این مهم نپردازند؛ چون فکر نمیکردند انقلاب پیروز شود. اجازه فعالیت به افراد انجمن داده نمیشد و علت آن هم این بود که افراد اگر بخواهند کار سیاسی بکنند، سازماندهی انجمن پاشیده شده و نمیتواند دیگر با بهائیت مبارزه کند[۱۷].
بنابراین نیروهای تربیت شده در انجمن در سطوح گوناگون، پس از انقلاب به سه دسته تقسیم شدند:
برخی به انقلاب پیوستند. از میان اینان، جوانانی نیز بودند که دستکم چند سالی انجمن را تجربه کرده و به صف انقلابیون پیوسته بودند. برخی که مسئولیت برگزاری مراسم سخنرانیها را در تهران بر عهده داشت، نه فقط به انقلابیون پیوست، بلکه به نوعی برابر انجمن هم قرار گرفتند؛
انجمن، چند ماه پیش از انقلاب، یعنی در شهریور ۵۷ مواضع خود را در ارتباط با سیاستتغییر داده، شروع به همراهی با انقلاب کرد. پس از انقلاب از سوی برخی از رهبران انقلابی، انجمن به عنوان یک عنصر خطرناک معرفی شده و برای جلوگیری از نفوذ آن در مراکز، تبلیغات گستردهای بر ضد آنان آغاز شد. این اعتراضات که غالباً در پوشش دفاع از انقلاب صورت میگرفت، به مرور به حذف شمار زیادی از چهرههای مذهبی با سابقه منجر شد. طبعا برخی از سوابق برخوردهای منفی رهبران انجمن با جریان انقلاب به عنوان یک تجربه برای موضعگیری بر ضد آنان مورد استفاده قرار گرفت؛ برای نمونه امام خمینی که روزگاری آقای حلبی را تأیید میکرد، در سالهای پیش از انقلاب به تدریج به حرکت انجمن بدبین شده و حمایت خود را قطع کرد[۱۸].
با این همه، جهتگیری انجمن پس از انقلاب به تدریج به سمت هواداری از آن پیش میرفت. آقای حلبی از مشهد کاندیدای مجلس خبرگانقانون اساسی شد و ۳۰۷۳۷۴ رأی آورد؛ اما برگزیده نشد. نوع هواداری انجمن از نشریه انتظار که انجمن پس از پیروزی انقلاب آن را انتشار میداد، به دست میآمد؛ اما مخالفت با آن، در سال شصت اوج گرفت و برخی از جریانهای افراطی درون انقلاب، به ویژه نیروهای سازمان مجاهدین انقلاب با هر نیتی که بود، درست در وقتی که امکان بهرهگیری از بیشتر از نیروهای مذهبی میرفت، یک جبهه داخلی بر ضد نیروهای متهم به وابستگی به انجمن گشوده و دشواریهایی را پدید آوردند.
برخی از نیروهای چپ افراطی که آن زمان در محور این فعالیت قرار داشتند، بعدها به فرو غلطیدن به دامن تفریط از آن اقدامها اظهار پشیمانی کردند.
به نظر میرسد انجمن به جز کارهای تبلیغی و برگزاری برخی جلسات ضد کمونیستی و مارکسیستی، به نقد جدّی عقاید بهایی هم میپرداخت؛ گرچه این مسأله ممکن بود در قالب کمک به دیگر نویسندگان باشد که نمونه آن آقای محمّد باقر نجفی در کتاب بهائیان است که از آقای حلبی به دلیل در اختیار نهادن برخی اسناد تشکر کرده است. همینطور خود آقای حلبی هم گویا به نقد «ایقان» مشغول بوده و مرحوم محیط طباطبایی در مقالهای گفته است: آقای حاجی شیخ محمود حلبی ... ۱۵۴ غلط ادبی از متن ایقان بیرون آورده و در کتاب پژوهش جامع درباره ایقان تألیف خود به تفصیل یاد کرده است[۲۰].
یادآوری آن لازم است که طبعا در این سالها مبارزه با بهائیت منحصر به انجمن حجّتیه نبود. در اطلاعیههایی که گاه از سوی مراجع انتشار مییافت، با نفوذاقتصادی بهائیان مبارزه میشد. در سالهای پس از انقلاب همچنان موضوع انجمن حجّتیه مطرح بوده و هر از چندی، برخی جناحها باز هم از نفوذ انجمن حجّتیه سخن میگویند[۲۱].
↑برخی بر این باورند که این سیاست برای نفوذ در برخی دستگاهها از جمله ارتش جهت مقابله با بهاییها بود. و اگر چنانچه به این جدایی تظاهر نمیکردند بیدرنگ از همه فعالیتها محروم میشدند.