مذحج: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =
| عنوان مدخل  = مذحج
| مداخل مرتبط = [[مذحج در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
'''مذحج''' یکی از [[قبایل]] برزگ [[عرب]] قحطانی است که از آن قبایل مختلفی منشعب گردید. این [[قبیله]] دارای جنگاوران نیرومندی بود که در [[شجاعت]] و مهارت در [[نبرد]] شهره بودند. قبل از [[اسلام]] [[بت]] پرست بودند و با ظهور اسلام، در [[عام الوفود]] [[مسلمان]] شدند. [[قبیله مذحج]] در فتوحات نقش موثری داشتند و در زمان [[حضرت علی]] {{ع}} نیز همراه ان حضرت بودند. از این قبیله اعلام و رجال بزرگی همچون [[یاسر]]، [[عمار یاسر]]، [[مالک اشتر]]، [[کمیل بن زیاد]]، [[هانی بن عروه]] و... در [[تاریخ]] ثبت شده است.


==مقدمه==
== مقدمه ==
نسب‌شناسان [[نسب]] [[قبیله مذحج]] را چنین آورده‌اند: [[مالک بن أُدد بن زید بن یشجب بن عریب زَید بن کهلان بن سبأ بن یشجب بن یعرب بن قحطان]]<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، الجزء الثالث، ص۳۰۷؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۰۵.</ref>.
مذحج قبیله‌ای از [[قبایل عرب]] [[قحطانی]] و منتسب به مالک بن أُدد بن زید بن یشجب بن عریب زَید بن کهلان بن سبأ بن یشجب بن یعرب بن قحطان است<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۰۵.</ref>. مالک و برادرش را از آن جهت که مادر آنان پس از [[مرگ]] شوهرش، به [[ازدواج]] کسی در نیامد و تمام همّ خود را بر پروردن دو فرزند خود معطوف داشت، مذحج خوانده‌اند<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۷۸.</ref>. اینان جنگاوران [[نیرومندی]] بودند که به [[ارتش]] [[پادشاهان]] [[حِمیَر]] و از جمله [[شَمَریُهَرعِش]] پیوستند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲.</ref>.


نام این قبیله در کتیبه [[ریگمانس]] به شماره ۵۰۸، که به [[روزگار]] [[یوسف اسار]] تدوین شده، [[مذحجم]] آمده است<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲ و ۵۹۰.</ref>. اینان از جنگاوران نیرومند بودند که به [[ارتش]] [[پادشاهان]] [[حِمیَر]] و از جمله [[شَمَریُهَرعِش]] پیوستند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲.</ref>. از درگیری‌های آنان با وی و از تهدیدهای آنها علیه [[ایرانیان]]<ref>احمد بن عبدالله رازی، تاریخ مدینة صنعا، ص۳۷.</ref> معلوم می‌گردد این قبیله از [[قدرت سیاسی]] مهمی برخوردار بوده است. مَذحِج با [[فرزندان]] [[معد]] در [[تهامه]] در [[جنگ]] بود و از جمله: در [[پیکار]] «[[سُلان]]» که آغازگر جنگ بود، [[شکست]] خورد<ref>یعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۸۱.</ref>.
از این قبیله، شاخه‌ها و [[قبایل]] بسیاری منشعب گردیدند که از جمله مهمترین آنها می‌‌توان به [[سعدالعشیره|سَعدالعشیرة]]، [[بنی‌الحارث بن کعب]]، [[مراد|مُراد]]، [[نخع|نَخَع]]، [[صداء|صُداء]]، [[رهاء|رُهاء]]، [[جنب|جَنب]] و [[عنس|عَنس]]<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۴ - ۳۲۵؛ بعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۴۸؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۶۲.</ref> اشاره کرد.


قبیله مَذحِجُ دارای شاخه‌های مختلفی بوده است که عبارتند از:
[[قبیله مذحج]] بر منطقه بزرگی از [[یمن]] حکمرانی داشت و سکونت‌گاه آنان سرزمین "سرومَذحج" که امروزه «[[بیضاء]]» نامیده می‌شود، بود و از [[تثلیث]] و [[نجران]] در شمال تا [[مأرب]] و [[فِدَثینه]] را در برمی‌گرفت<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵ و ۱۷۵ و ۲۳۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص۷۱؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
#[[سَعدالعشیرة]]،
#[[مُراد]]،
#[[بنی‌الحارث بن کعب]]،
#[[نَخَع]]،
#[[صُداء]]،
#[[رُهاء]]،
#[[جَنب]]
#[[عَنس]]<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۴ - ۳۲۵؛ بعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۴۸؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۶۲.</ref>.
این قبیله بر منطقه بزرگی از [[یمن]] [[حکمرانی]] داشت و [[سکونت‌گاه]] آنان [[سرزمین]] [[سرومَذحج]] که امروزه «[[بیضاء]]» نامیده می‌شود بود و از [[تثلیث]] و [[نجران]] در شمال تا [[مأرب]] و [[فِدَثینه]] را در برمی‌گرفت<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵ و ۱۷۵ و ۲۳۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۱.</ref>


==قبایل مذحج==
== شاخه‌های مذحج ==
===سَعدالعشیره===
{{مذحج}}
از شاخه‌های بزرگ مَذحِج بود و دارای شعباتی بود که مشهورترینِ آنها [[زُبَید]] و [[جُعفِی]]<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۰۹ و ۴۱۰.</ref> و [[أنَس‌ الله]] هستند.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۱.</ref>
قبیله مَذحِج دارای شاخه‌های مختلفی بوده است که عبارتند از:
====زُبَید====
# [[سعدالعشیره|سَعدالعشیرة]]،
[[زبید بن صعب بن سعد العشیرة بن مَذحِج]] از شاخه‌های سعدالعشیره است که جایگاه آنان در [[تهامه]] [[یمن]] بود و از شهرهای آنها [[حُصَیب]]<ref>یعقوبی، البلدان، ص۹۸.</ref> و [[جازان]]<ref>(بندری در کنار دریای سرخ روبه‌روی جزایر فرسان که جیزان نیز نامیده می‌شود) محمد بن علی الاکوع، الیمن الخضراء مهد الحضاره، ص۱۸۲.</ref> [[فَعن]]، [[فرغان]]، [[تَثلیث]]، [[سازه]] و [[مَربَع]] بود<ref>عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، الجزء الثانی، ص۴۶۵ (ذیل کلمه زبید).</ref> و در [[همسایگی]] [[حاشد]] از [[همدان]] سکونت داشتند<ref>عبدالرحمن عبدالواحد الشجاع، الیمن فی صدر الاسلام، ص۳۳.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۲.</ref>
# [[مراد|مُراد]]،
=====[[اسلام]] زُبَید=====
# [[بنی‌الحارث بن کعب]]،
[[عمرو بن معدی کرب]] از بزرگان و [[شجاعان]] و [[شاعران]] زُبیدی بود که پیکارهایی با [[خَثعَم]] و [[حِمیر]] داشت<ref>حسن بن احمد همدانی، الاکلیل، الجزء العاشر، ص۱۴۳.</ref>. وی با گروهی از افراد [[قبیله]] خود به [[مدینه]] آمد و [[خدمت]] [[رسول‌الله]]{{صل}} رسید و اسلام آورد. اما در جریان [[ارتداد]] [[قبایل]] از اسلام خارج و دوباره به اسلام بازگشت<ref> ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۵۸۳.</ref>. وی در جنگ‌های [[یرموک]] و [[قادسیه]] و [[نهاوند]] شرکت داشت<ref>ابو علی اسماعیل بن القاسم القالی البغدادی، ذیل الامالی و النوادر، ص۱۴۴.</ref>.
# [[نخع|نَخَع]]،
# [[صداء|صُداء]]،
# [[رهاء|رُهاء]]،
# [[جنب|جَنب]]
# [[عنس|عَنس]]<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۴ - ۳۲۵؛ بعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۴۸؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۶۲.</ref>.
این قبیله بر منطقه بزرگی از [[یمن]] [[حکمرانی]] داشت و [[سکونت‌گاه]] آنان [[سرزمین]] [[سرومَذحج]] که امروزه «[[بیضاء]]» نامیده می‌شود بود و از [[تثلیث]] و [[نجران]] در شمال تا [[مأرب]] و [[فِدَثینه]] را در برمی‌گرفت<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵ و ۱۷۵ و ۲۳۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص۷۱.</ref>


[[واقدی]] درباره اسلام زُبَید می‌نویسد: چون [[علی]]{{ع}} به [[سرزمین]] [[یمن]] وارد شد. و به نزدیک مَذحِج رسید، به گروهی از آنها برخورد. علی{{ع}} آنان را به اسلام [[دعوت]] کرد، ولی مذحجیان نپذیرفتند و به [[جنگ]] با او پرداختند. وی نیز به آنان [[حمله]] برد. بیست نفر از ایشان کشته شدند و بقیه گریختند. علی{{ع}} از تعقیب آنان دست برداشت و آنها را به اسلام دعوت کرد که بی‌درنگ پذیرفتند و چند نفر از رؤسای مَذحِج نیز با علی{{ع}} [[بیعت]] کردند<ref>واقدی، المغازی، المجلد الثانی، ص۱۰۷۹.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۲.</ref>
== [[دین]] [[مردم]] مذحج ==
====جُعفِی====
# [[ادیان]] [[جاهلی]] مذحج: [[اعتقادات]] مَذْحِج در [[جاهلیت]] چونان بسیاری دیگر از [[قبایل عرب]]، متعدد بود. آنان مدتی را به [[پرستش]] بتان سر کردند و سپس برخی از بطون آن ـ هر چند اندک ـ، به [[آیین]] [[یهودیت]] گرویدند. سپس [[آیین نصرانیت]] در آنها [[نفوذ]] کرد<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref>.
این قبیله از شاخه‌های سعدالعشیره بود که در [[مخلاف]] مستقلی به نام [[جُعفِی]] سکونت داشتند.
# [[اسلام]] [[قبیله]] مذحج: با [[ظهور اسلام]] در [[مکه]]، برخی از مذحجیان ساکن در این [[شهر]] به جرگه [[مسلمین]] پیوستند<ref>ر. ک. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۸۹.</ref>. [[نفوذ اسلام]] در این قبیله از سال‌های بین هشتم [[هجری]] تا یازدهم هجری<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref> در پی ارسال [[سرایا]] از سوی [[نبی اکرم]] {{صل}} و [[وفود]] [[قبایل مذحجی]] به [[مدینه]] محقق گردید. در [[سال دهم هجرت]]، [[رسول خدا]] {{صل}}، سریه‌ای را به [[فرماندهی]] [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} به [[یمن]] فرستاد. علی {{ع}} به طائفه‌ای از مذحجیان برخوردند و آنان را به [[اسلام]] فراخواندند، اما آنان نپذیرفتند و گریختند. حضرت با آنان جنگید و بیست نفرشان را کشت و بقیه [[تسلیم]] شدند. علی {{ع}} بار دیگر آنان را به اسلام [[دعوت]] کرد و آنان پذیرفتند و تعدادی از سرانشان با ایشان [[بیعت]] کردند<ref>واقدی، مغازی، ج۳، ص۱۰۷۷-۱۰۷۸؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۲۳۸.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>


سرزمین آنان دره بزرگ [[جُردان]] بود که روستاهای زیادی داشت و تا [[صنعا]] ۴۲ فرسخ فاصله داشت و تا نزدیک حضرموت امتداد داشت<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۵۱ و ۱۸۸؛ محمد بن علی الاکوع، الیمن الخضراء مهد الحضاره، ص۳۹۰.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۲.</ref> 
== مذحج و نقش آنان در واقعه [[ادعای نبوت]] [[اسود عنسی]] ==
=====اسلام جُعفِی=====
[[ادعای پیامبری]] فردی از [[قبیله مذحج]] به نام اسود عنسی را می‌‌توان از مهم‌ترین اتفاقات در [[یمن]] در [[زمان]] [[حیات]] [[نبوی]] {{صل}} دانست. وی کاهنی از [[قبیله]] «[[عنس]]» بود و در [[ذی حجه]] [[سال دهم هجری]]، دعوی خود را اظهار و مناطق بین [[نجران]] تا [[صنعاء]] (سکونتگاه [[قبیله نخع]]) را [[تصرف]] نمود. [[مردم]] [[نخع]] برای مقابله با [[اسود]] به میدان آمدند و در دفع وی کوشیدند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۹، ص۴۸۲-۴۵۹.</ref>.<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری (مقاله)|نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری]]؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
دو نفر از بزرگان آنها به نام‌های [[قیس بن سَلَمة بن شراحیل]] و [[سَلَمة بن یزید]] به مدینه آمدند و به حضور رسول‌الله{{صل}} رسیدند و اسلام آوردند. [[رسول خدا]]{{صل}} برای قیس نامه‌ای نوشت و او را بر [[قبایل]] [[مُران]] و [[حَریم]] و [[کُلاب]] و وابستگان آنان [[امیر]] کرد <ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۲۴.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۳.</ref>
====أنس‌ الله====
از دیگر شاخه‌های سعدالعشیره می‌باشد. مردی از آنها به نام [[زُباب]] «[[فراض]]» [[بُت]] [[قبیله]] خود را [[شکست]] و به حضور [[پیامبر]] آمد و [[اسلام]] آورد<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۲.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۳.</ref>
===مراد===
«[[یَحابُر بن مَذحِج]]» شاخه‌ای از مَذحِج است که دارای شُعَبی از جمله [[بنوقَرَن]] و [[بنوعَرثَبان]]<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۲۴؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۴۵.</ref> بود.


بیشتر افراد مراد در «[[جوف]]» [[همدان]] [[سکونت]] داشتند و بازار [[تجاری]] آنها در [[أبین]] از [[سرزمین]] [[حِمیر]]<ref>عبدالرحمن عبدالواحد الشجاع، الیمن فی صدر الاسلام، ص۳۳.</ref> بود.
== حضور مذحجیان در فتوحات ==
در جریان فتح ایران در سال چهاردهم هجری، قبیله مذحج نیز در کنار سایر قبایل، به [[یاری]] دیگر [[مسلمانان]] در جریان فتوحات پیوستند. آنان در [[فتوحات اسلامی]] در [[شام]]، [[عراق]] و [[مصر]] نیز شرکت داشتند و سربازانشان در آن بسیار خوب درخشیدند<ref>الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.</ref>. [[جنگ قادسیه]]، مهم‌ترین واقعه در نخستین فتوح [[اسلامی]] در [[شرق]] و نقطه آغازین [[نبرد]] جدی با [[امپراتوری]] ساسانی و [[فروپاشی]] [[دفاعی]] آن [[دولت]] در مرزها به شمار می‌‌آمد. در این [[جنگ]]، [[زنان]] و مردان نخعی تحت [[فرماندهی]] [[سعد بن ابی وقاص زهری]] بودند<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۶۵.</ref>.


مراد در [[کشمکش]] و [[نزاع]] دائمی با [[همدان]] بود و بعضی از اوقات شاخه‌های دیگر [[مَذحِج]] را علیه همدان با خود همراه می‌کرد. تا آنجا که در فاصله [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] تا [[غزوه بدر]] در [[سال دوم هجری]]، شش [[جنگ]] بین مَذحِج و همدان روی داد که آخرین آنها [[پیکار]] «[[یوم الرّزم]]» بود که در هنگام [[جنگ بدر]] در محلی به نام [[الرّزم]] از بلاد مراد در وادی [[ملاحا]] در جوف همدان اتفاق افتاد و همدان به [[رهبری]] [[الاجدع بن مالک]] بر مراد به رهبری [[فَروَةَ بن مُسَیک]] [[پیروز]] شد و بسیاری از مردان مراد کشته و زخمی شدند <ref>حسن بن احمد همدانی، الاکلیل، الجزء العاشر، ص۸۶ و ۱۶۳ و ۱۸۶ و ۱۹۹؛ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۱۶؛ ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۵۸۱.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۳.</ref>
از میان مشاهیر مذحجی حاضر در این جنگ‌ها، نام [[مالک بن حارث نخعی]] به چشم می‌‌خورد. مالک در [[پیکار]] «[[یرموک]]» حضور داشت و از ناحیه چشم زخمی و از آن پس «اشتر» [[لقب]] گرفت<ref>دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ص۱۲۰؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۴۰۱. .</ref>.<ref>[[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری (مقاله)|نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری]]؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
====[[اسلام]] مراد====
[[فَروَة بن مُسَیک]] پس از شکست در [[جنگ]] رزم، به نزد [[کندیان]] رفت و چون شاهان کنده به او [[خیانت]] کردند از آنان ببرید و به [[دشمنی]] با آنها برخاست و سپس در [[سال نهم هجری]] به [[مدینه]] آمد و [[اسلام]] آورد و [[رسول‌الله]]{{صل}} او را بر [[قبیله]] مَذحِج و شاخه‌های آن (مُراد و زُبید) [[امیر]] کرد و [[خالد بن سعید بن عاص]] را برای جمع‌آوری [[زکات]] همراه او فرستاد<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۵۲۸؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۲۷. هشام بن محمد می‌نویسد: عمر بن خَطاب فَروه را مأمور جمع‌آوری صدقات مذحج قرار داد (جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۳۵۱).</ref>.


اما قول [[رازی]] که بیان داشته رسول‌الله{{صل}} [[فروه]] را بر [[صنعا]] و مخلاف‌های آن و حضرموت امیر گردانید<ref>احمد بن عبدالله رازی، تاریخ مدینة صنعا، ص۵۰۰ و ۱۴۲.</ref> صحیح به نظر نمی‌رسد؛ زیرا [[پیامبر]]{{صل}} [[وائل بن حجر حضرمی]] را بر [[فرمانروایان]] حضرموت [[ریاست]] داد و [[صنعا]] در [[اختیار]] [[ابناء]] بود.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۳-۷۴.</ref>
== [[مهاجرت]] قبایل مذحج به [[عراق]] ==
با آغاز [[فتوحات اسلامی]]، [[حیره]] و شهرهای اسلامی تازه تأسیس آن ـ [[کوفه]] و [[بصره]] ـ، [[شاهد]] مهاجرت تعداد زیادی از [[قبایل عرب]] بودند<ref>عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲.</ref>. پس از مهاجرت قبایل عرب به کوفه، این [[شهر]] تخطیط شد و هر قبیله، محله‌ای را به خود اختصاص داد. کوفه و بصره بعد از تخطیط به لحاظ موقعیت جغرافیایی، نیازمند میزبانی [[قبایل]] بیشتری بودند تا به [[تجهیز]] [[لشکر اسلام]] کمک کنند. در [[سال ۵۰ هجری]]، قبایل مذحج و [[اسد]] به [[تنهایی]] یک چهارم [[جمعیت]] کوفه را به خود اختصاص داده بودند<ref>نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>


===بنی‌الحارث بن کعب===
== نقش [[قبیله مذحج]] در وقایع و حوادث صدر اسلام ==
از شاخه‌های قدرتمند مَذحِج بنوالحارث بن کعب بود که در جنگجویی و [[شجاعت]] شهره بودند. [[دُرید بن صِمه جُشَمی]] درباره آنان گفته است: بنوالحارث گُل سرسبد شجاعتند<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، الجزء العاشر، ص۳۴.</ref>.
مذحجیان در [[سال دهم هجری]] و در پی ارسال سریه‌ای به [[فرماندهی]] علی {{ع}} توسط [[پیامبر]] {{صل}}، با حضرت آشنا شدند و با [[مشاهده]] [[رفتار]] [[پسندیده]] و [[منطق]] والای علی {{ع}}، جملگی به [[اسلام]] گرویدند. آنان در دوران [[خلافت امیرالمؤمنین]] {{ع}} و در پی برپا شدن [[فتنه]] [[جمل]] و با فراخوان دادن [[مردم کوفه]] از سوی علی {{ع}} جهت مقابله با [[ناکثین]]، چونان [[قبایل]] دیگر [[کوفی]] به [[یاری امام]] شتافتند<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۵؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۵۱۳.</ref>. در [[جنگ صفین]] نیز مذحجیان، عمده [[یاران]] [[وفادار]] حضرت را تشکیل می‌دادند.


در منابع، بزرگان آنان را [[پادشاه]] نامیده‌اند به گونه‌ای که در [[پیکار]] «کُلاب دوم» چهار نفر از [[پادشاهان]] آنان به [[رهبری]] [[عبدیغوث بن وقاص حارثی]] علیه [[بنی‌تمیم]] شرکت کردند، ولی [[قبایل]] [[یمنی]] [[شکست]] خوردند و عبدیغوث بن وقاص حارثی کشته شد <ref>ابوعبیده معمر بن المثنی، ایام العرب قبل الاسلام، تحقیق عادل جاسم البیانی، الجزء الثانی، ص۷۲.</ref>. جایگاه بنوالحارث دره [[نجران]] بود<ref>حسن بن أحمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۳۷؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، الجزء العاشر، ص۳۴.</ref> و با قبیله [[صداء]] هم‌پیمان بودند<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۱۳.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۴.</ref>
مذحجیان در [[نهضت امام حسین]] {{ع}}، نقش‌های متفاوتی از خود بروز دادند. چندان که برخی همچون [[هانی بن عروه]] تا پای [[جان]] بر [[بیعت]] خود با [[مسلم بن عقیل]] [[وفادار]] و [[استوار]] ماندند و بسیاری نیز تن‌ به‌ خواری‌ و سستی‌ دادند و از بیعت او پا پس کشیدند<ref>محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۳۷۹؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۶۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
====[[اسلام]] بنو‌الحارث بن کعب====
[[رسول‌الله]]{{صل}} در ماه [[ربیع الاول]] [[سال دهم هجری]] [[خالد بن ولید]] را به همراه چهارصد نفر برای [[دعوت]] این قبیله فرستاد. بنوالحارث اسلام را پذیرفتند و هفت تن از بزرگان آنان همراه [[خالد]] به حضور [[پیامبر]]{{صل}} آمدند و [[رسول‌الله]]{{صل}} [[قَیس بن حُصین حارثی]] را بر این [[قبیله]] [[فرمانده]] ساخت<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۳۹.</ref> و [[عمرو بن حزم انصاری]] را برای [[تعلیم]] [[فقه]] و [[سنت]] و [[تعالیم اسلام]] و گرفتن [[صدقات]] ایشان به [[نجران]] فرستاد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الثانی، ص۳۸۶ و ۵۳۲.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۴.</ref>


===نَخَع===
== اعلام و مشاهیر [[قبیله مذحج]] در [[جاهلیت]] و [[اسلام]] ==
از شاخه‌های مَذحِج، [[جَسر بن عمرو بن عُلَة بن جَلد بن مالک بن أُدَد]]<ref>هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۸۸؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، الجزء الثالث، ص۳۱۱؛ یاقوت حموی، المقتضب، ص۲۷۹.</ref> می‌باشد. جایگاه نخع جنوب شرقی [[بیضاء]]<ref>محمد بن علی الاکوع، پاورقی صفة جزیرة العرب، ص۱۷۶.</ref> در دره‌های [[مران]]، [[کَبران]]، [[نزعه]]، [[حَجُومة]]، [[مَلاحة]]، [[التیبب]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۷۸.</ref> و [[صَحب]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۸۹.</ref> بود.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۴-۷۵.</ref>
قبیله مذحج به عنوان یکی از بزرگترین و قدرتمندترین قبایل، به [[یقین]]، تعدادی بیشمار چهره‌های برجسته و ممتاز داشت. وجود چنین شخصیت‌های برجسته‌ای، مذحج را از جایگاه بسیار والایی در [[سلسله]] مراتب [[اجتماعی]] دوران [[جاهلی]] برخوردار کرده بود. همچنان که [[پس از ظهور]] اسلام نیز، [[رجال]] و شخصیت‌های متعدد این قبیله با خط مشی‌های مختلف، نقش آفرین بسیاری از حوادث و وقایع [[صدر اسلام]] شدند و در [[سرنوشت]] بسیاری از [[مسلمانان]] تأثیری عمیق بر جای نهادند.
برخی از رجال بزرگ مذحجیان در جاهلیت عبارت‌اند از: [[ابو ربیعه أفوه بن عمرو بن مالک أودی]]: [[حارث بن معاویة بن قیس]]؛ [[ذو الغُصّة أبو عُمَیْر]]؛ [[عبد یغوث حارثی]]؛ [[مرسوع بن حارث بن نار]] و [[أسماء بن دهر بن الحداء]].


====[[اسلام]] نَخَع====
از اعلام و رجال مذحج در ابتدای [[اسلام]] می‌توان از افرادی همچون: [[عمرو بن معدیکرب زبیدی مذحجی]]؛ [[یاسر بن عامر عنسی مذحجی]]؛ [[عمار بن یاسر]]؛ [[مالک اشتر نخعی]]؛ [[ابراهیم بن مالک]]؛ [[هانی بن عروه]]؛ [[اویس قرنی]]؛ [[کمیل بن زیاد]]؛ [[عبدالرحمن بن ملجم مرادی]]؛ [[عمرو بن حجاج زُبیدی]]؛ [[سنان بن أنس بن عمرو نخعی]]؛ [[شبث بن ربعی مذحجی]] و ... نام برد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
برخی از بزرگان نخع همچون [[مالک بن حارث]] هنگامی که [[علی]]{{ع}} در قبیله مَذحِج بود اسلام آوردند و در [[اقدامات نظامی]] وی در مَذحِج او را [[همراهی]] کردند<ref>واقدی، فتوح شام، تصحیح عبداللطیف عبدالرحمان، الجزء الأول، ص۶۲.</ref>. پس از آن، [[نمایندگان]] نخع آخرین نمایندگانی بودند که در نیمه [[محرم]] [[سال یازدهم هجری]] به حضور رسول‌الله{{صل}} در [[مدینه]] رسیدند. آنان دویست نفر بودند که در [[یمن]] با «[[معاذ بن جبل]]» [[بیعت]] کرده و [[مسلمان]] شده بودند<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۶؛ شهاب‌الدین احمد نویری، نهایة الأرب، ترجمه محمود مهدوی، جلد سوم، ص۹۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۵.</ref>


===صُدَاء===
== منابع ==
از دیگر شاخه‌های مَذحج، [[صُداءِ بن یزید بن حرب بن عُلَة بن جَلد بن مالک بن أُدَد]] است. این قبیله هم‌پیمان با [[جَنب]] و [[بنی‌الحارث بن کعب]] بود. صُداء در [[همسایگی]] بنوالحارث بن کعب در شمال [[نجران]] در دره‌های [[مَزخَة]]، [[البجباجة]]، [[حُزا]]، [[لجیة]]، [[العلوب]]، [[المدید]] و [[عَبَدان]] و منطقه [[عُبَرَة]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۸۷ و ۱۸۸.</ref>[[سکونت]] داشتند.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۵.</ref>
 
====اسلام صُدَاء====
پس از بازگشت رسول‌الله{{صل}} از [[جعرانه]] در [[سال هشتم هجری]] [[قیس بن سعد بن عباده]] را با چهارصد نفر از [[مسلمانان]] به [[قبیله]] صداء گسیل کرد. پس از آن، پانزده نفر از [[نمایندگان]] صداء به حضور [[رسول‌الله]]{{صل}} آمدند و [[اسلام]] آوردند و در [[حجةالوداع]] نیز یکصد نفر از افراد آن قبیله شرکت کردند<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۲۶.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۵.</ref>
 
===رُهاء===
از شاخه‌های مَذحِج، [[رُهاءِ بن منبه بن حرب بن عُلَة بن جَلد بن مالک بن أَدد]]<ref>ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۱۲. </ref> می‌باشد. آنان در سرو مَذحِج در دره‌های [[حُمَر]]، [[اسیل]]، [[قَصِص]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۸۷.</ref> و روستای [[بِهرور]] در جنوب شرقیِ [[رداع]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۸۲.</ref>[[سکونت]] داشتند.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۵-۷۶.</ref>
====اسلام رُهاء====
در [[سال نهم هجری]]، [[مالک بن مراره رُهاوی]] به [[نمایندگی]] [[شاهان حِمیَر]] به [[مدینه]] آمد، ولی رُهاوی‌ها در [[سال دهم هجری]] اسلام آوردند. در این سال پانزده نفر از مردان رُهاوی به حضور [[پیامبر]] آمدند و [[مسلمان]] شدند و [[قرآن]] و [[فرایض دینی]] را آموختند و پیامبر نیز به آنان هدایایی داد. گروهی از رُهاوی‌ها نیز در حجةالوداع همراه [[رسول خدا]]{{صل}} بودند و تا هنگام [[رحلت]] ایشان در مدینه به سر می‌بردند<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۴.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۶.</ref>
 
===جَنب===
از دیگر شاخه‌های مَذحِج، [[جَنب بن یزید بن حرب بن عُلَة بن جلد بن مالَک أُدَد]]<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، الجزء الثالث، ص۳۰۹.</ref> می‌باشد. جایگاه آنان به [[مخلاف جنبی]] شناخته می‌‌شد و در [[هران]]، [[ذَمار]] و روستای [[الکبیبة]] و [[سرزمین]] [[رَاحَة]] و [[محلاة]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۳۰ و ۲۲۷.</ref> بود. این قبیله با [[صُداء]] و [[سَعدالعشیره]] هم‌پیمان بود<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۹.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۶.</ref>
 
===عَنس===
از شاخه‌های مَذحِج، [[عَنس بن مالک بن أُدَد]]<ref>ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۲۵؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۳۶۶.</ref> می‌باشد. [[سکونت‌گاه]] این قبیله در [[نجد]] [[یمن]] در دو فرسخی [[شرق]] [[ذَمار]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۷۹.</ref> در [[رداع]] و قریه بزرگ [[هَرُوج]]<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۳۵۸.</ref> بود. و به نام [[مخلاف عَنس]] خوانده می‌شد<ref>حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۰۶؛ یعقوبی، البلدان، ص۹۷.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۶.</ref>
 
====[[اسلام]] عَنس====
[[عمار بن یاسر|عمار بن یاسر عَنسی]] با [[پدر]] و مادرش ([[سمیه]]) در [[مکه]] [[زندگی]] می‌کردند و با [[بنی مخزوم]] هم‌پیمان بودند. [[عمار]] و خانواده‌اش در دوران [[دعوت]] مخفی، [[اسلام]] آوردند <ref>محمد بن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، تحقیق سهیل زکار، ص۱۴۴.</ref>. همچنین مردی از عَنس به حضور [[رسول‌الله]]{{صل}} در [[مدینه]] آمد و اسلام آورد و مدتی نیز در مدینه ماند<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۲.</ref>.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۷۶-۷۷.</ref>
 
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:1100763.jpg|22px]] [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|'''نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت''']]
# [[پرونده:1100763.jpg|22px]] [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|'''نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت''']]
# [[پرونده:13681302.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]
# [[پرونده:IM010278.jpg|22px]] [[مریم سعیدیان جزی|سعیدیان جزی، مریم]]، [[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری (مقاله)|'''نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:قبیله مذحج]]
{{قبایل عرب}}
{{قبایل عرب}}
[[رده:قبیله‌های عرب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۵

مذحج یکی از قبایل برزگ عرب قحطانی است که از آن قبایل مختلفی منشعب گردید. این قبیله دارای جنگاوران نیرومندی بود که در شجاعت و مهارت در نبرد شهره بودند. قبل از اسلام بت پرست بودند و با ظهور اسلام، در عام الوفود مسلمان شدند. قبیله مذحج در فتوحات نقش موثری داشتند و در زمان حضرت علی (ع) نیز همراه ان حضرت بودند. از این قبیله اعلام و رجال بزرگی همچون یاسر، عمار یاسر، مالک اشتر، کمیل بن زیاد، هانی بن عروه و... در تاریخ ثبت شده است.

مقدمه

مذحج قبیله‌ای از قبایل عرب قحطانی و منتسب به مالک بن أُدد بن زید بن یشجب بن عریب زَید بن کهلان بن سبأ بن یشجب بن یعرب بن قحطان است[۱]. مالک و برادرش را از آن جهت که مادر آنان پس از مرگ شوهرش، به ازدواج کسی در نیامد و تمام همّ خود را بر پروردن دو فرزند خود معطوف داشت، مذحج خوانده‌اند[۲]. اینان جنگاوران نیرومندی بودند که به ارتش پادشاهان حِمیَر و از جمله شَمَریُهَرعِش پیوستند[۳].

از این قبیله، شاخه‌ها و قبایل بسیاری منشعب گردیدند که از جمله مهمترین آنها می‌‌توان به سَعدالعشیرة، بنی‌الحارث بن کعب، مُراد، نَخَع، صُداء، رُهاء، جَنب و عَنس[۴] اشاره کرد.

قبیله مذحج بر منطقه بزرگی از یمن حکمرانی داشت و سکونت‌گاه آنان سرزمین "سرومَذحج" که امروزه «بیضاء» نامیده می‌شود، بود و از تثلیث و نجران در شمال تا مأرب و فِدَثینه را در برمی‌گرفت[۵].[۶]

شاخه‌های مذحج

مذحج
مرادبنی‌الحارث بن کعبنخعصداء
جنبسعدالعشیرهرهاءعنس
زبیدجعفیانس الله

قبیله مَذحِج دارای شاخه‌های مختلفی بوده است که عبارتند از:

  1. سَعدالعشیرة،
  2. مُراد،
  3. بنی‌الحارث بن کعب،
  4. نَخَع،
  5. صُداء،
  6. رُهاء،
  7. جَنب
  8. عَنس[۷].

این قبیله بر منطقه بزرگی از یمن حکمرانی داشت و سکونت‌گاه آنان سرزمین سرومَذحج که امروزه «بیضاء» نامیده می‌شود بود و از تثلیث و نجران در شمال تا مأرب و فِدَثینه را در برمی‌گرفت[۸].[۹]

دین مردم مذحج

  1. ادیان جاهلی مذحج: اعتقادات مَذْحِج در جاهلیت چونان بسیاری دیگر از قبایل عرب، متعدد بود. آنان مدتی را به پرستش بتان سر کردند و سپس برخی از بطون آن ـ هر چند اندک ـ، به آیین یهودیت گرویدند. سپس آیین نصرانیت در آنها نفوذ کرد[۱۰].
  2. اسلام قبیله مذحج: با ظهور اسلام در مکه، برخی از مذحجیان ساکن در این شهر به جرگه مسلمین پیوستند[۱۱]. نفوذ اسلام در این قبیله از سال‌های بین هشتم هجری تا یازدهم هجری[۱۲] در پی ارسال سرایا از سوی نبی اکرم (ص) و وفود قبایل مذحجی به مدینه محقق گردید. در سال دهم هجرت، رسول خدا (ص)، سریه‌ای را به فرماندهی علی بن ابی‌طالب (ع) به یمن فرستاد. علی (ع) به طائفه‌ای از مذحجیان برخوردند و آنان را به اسلام فراخواندند، اما آنان نپذیرفتند و گریختند. حضرت با آنان جنگید و بیست نفرشان را کشت و بقیه تسلیم شدند. علی (ع) بار دیگر آنان را به اسلام دعوت کرد و آنان پذیرفتند و تعدادی از سرانشان با ایشان بیعت کردند[۱۳].[۱۴]

مذحج و نقش آنان در واقعه ادعای نبوت اسود عنسی

ادعای پیامبری فردی از قبیله مذحج به نام اسود عنسی را می‌‌توان از مهم‌ترین اتفاقات در یمن در زمان حیات نبوی (ص) دانست. وی کاهنی از قبیله «عنس» بود و در ذی حجه سال دهم هجری، دعوی خود را اظهار و مناطق بین نجران تا صنعاء (سکونتگاه قبیله نخع) را تصرف نمود. مردم نخع برای مقابله با اسود به میدان آمدند و در دفع وی کوشیدند[۱۵].[۱۶]

حضور مذحجیان در فتوحات

در جریان فتح ایران در سال چهاردهم هجری، قبیله مذحج نیز در کنار سایر قبایل، به یاری دیگر مسلمانان در جریان فتوحات پیوستند. آنان در فتوحات اسلامی در شام، عراق و مصر نیز شرکت داشتند و سربازانشان در آن بسیار خوب درخشیدند[۱۷]. جنگ قادسیه، مهم‌ترین واقعه در نخستین فتوح اسلامی در شرق و نقطه آغازین نبرد جدی با امپراتوری ساسانی و فروپاشی دفاعی آن دولت در مرزها به شمار می‌‌آمد. در این جنگ، زنان و مردان نخعی تحت فرماندهی سعد بن ابی وقاص زهری بودند[۱۸].

از میان مشاهیر مذحجی حاضر در این جنگ‌ها، نام مالک بن حارث نخعی به چشم می‌‌خورد. مالک در پیکار «یرموک» حضور داشت و از ناحیه چشم زخمی و از آن پس «اشتر» لقب گرفت[۱۹].[۲۰]

مهاجرت قبایل مذحج به عراق

با آغاز فتوحات اسلامی، حیره و شهرهای اسلامی تازه تأسیس آن ـ کوفه و بصره ـ، شاهد مهاجرت تعداد زیادی از قبایل عرب بودند[۲۱]. پس از مهاجرت قبایل عرب به کوفه، این شهر تخطیط شد و هر قبیله، محله‌ای را به خود اختصاص داد. کوفه و بصره بعد از تخطیط به لحاظ موقعیت جغرافیایی، نیازمند میزبانی قبایل بیشتری بودند تا به تجهیز لشکر اسلام کمک کنند. در سال ۵۰ هجری، قبایل مذحج و اسد به تنهایی یک چهارم جمعیت کوفه را به خود اختصاص داده بودند[۲۲].[۲۳]

نقش قبیله مذحج در وقایع و حوادث صدر اسلام

مذحجیان در سال دهم هجری و در پی ارسال سریه‌ای به فرماندهی علی (ع) توسط پیامبر (ص)، با حضرت آشنا شدند و با مشاهده رفتار پسندیده و منطق والای علی (ع)، جملگی به اسلام گرویدند. آنان در دوران خلافت امیرالمؤمنین (ع) و در پی برپا شدن فتنه جمل و با فراخوان دادن مردم کوفه از سوی علی (ع) جهت مقابله با ناکثین، چونان قبایل دیگر کوفی به یاری امام شتافتند[۲۴]. در جنگ صفین نیز مذحجیان، عمده یاران وفادار حضرت را تشکیل می‌دادند.

مذحجیان در نهضت امام حسین (ع)، نقش‌های متفاوتی از خود بروز دادند. چندان که برخی همچون هانی بن عروه تا پای جان بر بیعت خود با مسلم بن عقیل وفادار و استوار ماندند و بسیاری نیز تن‌ به‌ خواری‌ و سستی‌ دادند و از بیعت او پا پس کشیدند[۲۵].[۲۶]

اعلام و مشاهیر قبیله مذحج در جاهلیت و اسلام

قبیله مذحج به عنوان یکی از بزرگترین و قدرتمندترین قبایل، به یقین، تعدادی بیشمار چهره‌های برجسته و ممتاز داشت. وجود چنین شخصیت‌های برجسته‌ای، مذحج را از جایگاه بسیار والایی در سلسله مراتب اجتماعی دوران جاهلی برخوردار کرده بود. همچنان که پس از ظهور اسلام نیز، رجال و شخصیت‌های متعدد این قبیله با خط مشی‌های مختلف، نقش آفرین بسیاری از حوادث و وقایع صدر اسلام شدند و در سرنوشت بسیاری از مسلمانان تأثیری عمیق بر جای نهادند. برخی از رجال بزرگ مذحجیان در جاهلیت عبارت‌اند از: ابو ربیعه أفوه بن عمرو بن مالک أودی: حارث بن معاویة بن قیس؛ ذو الغُصّة أبو عُمَیْر؛ عبد یغوث حارثی؛ مرسوع بن حارث بن نار و أسماء بن دهر بن الحداء.

از اعلام و رجال مذحج در ابتدای اسلام می‌توان از افرادی همچون: عمرو بن معدیکرب زبیدی مذحجی؛ یاسر بن عامر عنسی مذحجی؛ عمار بن یاسر؛ مالک اشتر نخعی؛ ابراهیم بن مالک؛ هانی بن عروه؛ اویس قرنی؛ کمیل بن زیاد؛ عبدالرحمن بن ملجم مرادی؛ عمرو بن حجاج زُبیدی؛ سنان بن أنس بن عمرو نخعی؛ شبث بن ربعی مذحجی و ... نام برد[۲۷].

منابع

پانویس

  1. ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۰۵.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۷۸.
  3. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲.
  4. ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۴ - ۳۲۵؛ بعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۴۸؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۶۲.
  5. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵ و ۱۷۵ و ۲۳۷.
  6. منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۷۱؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  7. ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۴ - ۳۲۵؛ بعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۴۸؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۶۲.
  8. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵ و ۱۷۵ و ۲۳۷.
  9. منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۷۱.
  10. الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.
  11. ر. ک. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۵۸۹.
  12. الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.
  13. واقدی، مغازی، ج۳، ص۱۰۷۷-۱۰۷۸؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۶، ص۲۳۸.
  14. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  15. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۹، ص۴۸۲-۴۵۹.
  16. سعیدیان جزی، مریم، منتظرالقائم، اصغر، نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  17. الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.
  18. محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۶۵.
  19. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ص۱۲۰؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۴۰۱. .
  20. سعیدیان جزی، مریم، منتظرالقائم، اصغر، نقش قبیله نخع در تاریخ اسلام در قرن نخست هجری؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  21. عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲.
  22. نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، مشکوة، شماره ۵۳، زمستان ۵۷، ص۲۹-۳۰.
  23. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  24. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۵؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۳، ص۵۱۳.
  25. محمد بن جریر الطبری، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج۵، ص۳۷۹؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۶۱.
  26. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  27. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.