تیمم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۰: خط ۲۰:


==اسباب [[تیمم]]==
==اسباب [[تیمم]]==
[[بیماری]]،[[سفر]] و سرزدن [[حدث]] و نیافتن آب از اسباب جواز یا [[وجوب]] تیمم به جای [[وضو]] و [[غسل]] اند: «واِن کُنتُم [[مَرضی]] اَو عَلی سَفَرٍ اَو جاءَ اَحَدٌ مِنکُم مِنَ الغائِطِ اَو لـمَستُمُ النِّساءَ فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا صَعیدًا طیبا». ([[نساء]] / ۴، ۴۳؛ [[مائده]] / ۵، ۶) معدودی از [[فقهای اهل سنت]] با استناد به ظاهر این [[آیات]] گفته‌اند که مسافر و [[بیمار]] حتی در صورت دسترسی به آب می‌‌توانند تیمم کنند.(۱) با توجه به [[مخالفت]] این برداشت با [[سنت]] [[قطعی]] و [[فقه اسلامی]]، برخی از [[مفسران]] آیات مذکور را از آیات مشکل [[قرآن]] برشمرده‌اند؛(۲) ولی بیشتر مفسران و [[فقها]] ظهور و دلالت این آیات را آشکار دانسته و گفته‌اند که کلمه «اَوْ» در جمله «اَو جاءَ اَحَدٌ مِنکُم مِنَ الغائِطِ» به معنای واو [[عاطفه]] و در نتیجه، [[آیه]] بدین معناست که اگر بیمار یا مسافر بودید و [[محدث]] شدید و آب نیافتید، تیمم کنید.(۳) برخی دیگر «اَوْ» را به معنای اصلی خود دانسته؛ ولی قید «فَلَم تَجِدوا ماءً» را به همه جملات پیشین بازگردانده‌اند، بنابراین، آیه بدین معناست که اگر بیمار یا مسافر بودید و آب نیافتید و حتی اگر بیمار و مسافر نبودید و دچار حدث شدید و آب نیافتید، تیمم کنید،(۴) بر این اساس سبب اصلی جواز تیمم، نیافتن آب است و [[مسافرت]] و بیماری تنها از آن رو در این آیات مطرح شده‌اند که این دو سبب بیش از سایر عوامل، وضو یا غسل را با اشکال مواجه می‌‌سازند،(۵) پس عمده‌ترین اسباب تیمم عبارت‌اند از:
[[بیماری]]،[[سفر]] و سرزدن [[حدث]] و نیافتن آب از اسباب جواز یا [[وجوب]] تیمم به جای [[وضو]] و [[غسل]] اند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا}}<ref>«ای مؤمنان! در حال مستی به نماز رو نیاورید تا هنگامی که دریابید چه می‌گویید و نیز در حال جنابت (به نماز و محل نماز رو نیاورید) مگر رهگذر باشید تا آنکه غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا یکی از شما از جای قضای حاجت باز آمد یا با زنان آمیزش کردید و آب نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید و بخشی از رخساره‌ها و دست‌هایتان را با آن مسح کنید که خداوند، در گذرنده‌ای آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۴۳.</ref> معدودی از [[فقهای اهل سنت]] با استناد به ظاهر این [[آیات]] گفته‌اند که مسافر و [[بیمار]] حتی در صورت دسترسی به آب می‌‌توانند تیمم کنند.<ref>تفسیر المنار، ج ۵، ص۱۱۹ - ۱۲۰.</ref> با توجه به [[مخالفت]] این برداشت با [[سنت]] [[قطعی]] و [[فقه اسلامی]]، برخی از [[مفسران]] آیات مذکور را از آیات مشکل [[قرآن]] برشمرده‌اند؛<ref>تفسیر المنار، ج ۵، ص۱۲۰؛ زبده البیان، ص۲۰؛ روح المعانی، ج ۵، ص۶۴.</ref> ولی بیشتر مفسران و [[فقها]] ظهور و دلالت این آیات را آشکار دانسته و گفته‌اند که کلمه {{متن قرآن|أَوْ}} در جمله {{متن قرآن|أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ}}<ref>«یکی از شما از جای قضای حاجت باز آمد » سوره نساء، آیه ۴۳.</ref> به معنای واو [[عاطفه]] و در نتیجه، [[آیه]] بدین معناست که اگر بیمار یا مسافر بودید و [[محدث]] شدید و آب نیافتید، تیمم کنید.<ref>کنزالعرفان، ج ۱، ص۲۴؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۳۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۲۰.</ref> برخی دیگر {{متن قرآن|أَوْ}} را به معنای اصلی خود دانسته؛ ولی قید {{متن قرآن|فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً}}<ref>« و آب نیافتید» سوره نساء، آیه ۴۳.</ref> را به همه جملات پیشین بازگردانده‌اند، بنابراین، آیه بدین معناست که اگر بیمار یا مسافر بودید و آب نیافتید و حتی اگر بیمار و مسافر نبودید و دچار حدث شدید و آب نیافتید، تیمم کنید،<ref>التیمم، ص۱۸؛ التنقیح، ج ۹، ص۳۶۲، ۳۶۴؛ بدایة المجتهد، ج ۱، ص۵۷.</ref> بر این اساس سبب اصلی جواز تیمم، نیافتن آب است و [[مسافرت]] و بیماری تنها از آن رو در این آیات مطرح شده‌اند که این دو سبب بیش از سایر عوامل، وضو یا غسل را با اشکال مواجه می‌‌سازند،<ref>التنقیح، ج ۹، ص۳۶۴، «کتاب الطهاره».</ref> پس عمده‌ترین اسباب تیمم عبارت‌اند از<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[تیمم (مقاله)|مقاله «تیممم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص.</ref>:
۱. [[تفسیر المنار]]، ج ۵، ص۱۱۹ - ۱۲۰.
۲. تفسیر المنار، ج ۵، ص۱۲۰؛ [[زبده البیان]]، ص۲۰؛ [[روح المعانی]]، ج ۵، ص۶۴.
۳. [[کنزالعرفان]]، ج ۱، ص۲۴؛ [[فقه]] القرآن، ج ۱، ص۳۶؛ [[تفسیر]] [[قرطبی]]، ج ۵، ص۲۲۰.
۴. التیمم، ص۱۸؛ التنقیح، ج ۹، ص۳۶۲، ۳۶۴؛ بدایة المجتهد، ج ۱، ص۵۷.
۵. التنقیح، ج ۹، ص۳۶۴، «کتاب الطهاره».
<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[تیمم (مقاله)|مقاله «تیممم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص.</ref>


===یافت نشدن آب===
===یافت نشدن آب===
خط ۸۹: خط ۸۳:


<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[تیمم (مقاله)|مقاله «تیممم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص.</ref>
<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]، [[تیمم (مقاله)|مقاله «تیممم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص.</ref>
==اجزا و شرایط [[تیمم]]==
==اجزا و شرایط [[تیمم]]==
تیمم اجزا و شرایطی دارد که بخشی از آنها در [[قرآن کریم]] آمده است:
تیمم اجزا و شرایطی دارد که بخشی از آنها در [[قرآن کریم]] آمده است:

نسخهٔ ‏۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۵

واژه‌شناسی

تیمم از ریشه «ی ـ م ـ م»[۱] یا «ا ـ م ـ م»[۲] در لغت به معنای قصد کردن[۳] یا روی آوردن به چیزی یا کسی[۴] آمده است و در اصطلاح فقه طهارتی است که با مسح صورت و دو دست با خاک به قصد طهارت صورت می‌‌گیرد.[۵] به تعبیر برخی فقها، تیمم عبارت است از رساندن خاک به صورت و دو دست با شرایطی خاص[۶] یا زدن دست‌ها بر خاک و مسح صورت و دست‌ها به نیت تقرب به خداوند.[۷] تیمم از تکالیف شرعی در موارد خاص و از ضروریات اسلام است[۸] که هنگام اضطرار و وجود مانع شرعی یا عقلی از طهارت با آب بر مکلفان واجب می‌‌گردد.[۹].[۱۰]

تیمم در قرآن کریم

موضوع تیمم در دو آیه قرآن به صراحت آمده است: ﴿فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا[۱۱]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۱۲] افزون بر این، برخی از احکام و مباحث مرتبط با این موضوع ضمن عناوینی کلی در آیاتی دیگر آمده‌اند؛ از جمله آیات مربوط به نفی عسر و حرج در دین؛ مانند ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۱۳]، ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ[۱۴]، آیاتی که در آن انسان‌ها از کشتن یا انداختن خود در هلاکت نهی شده‌اند؛ مانند ﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ[۱۵]، ﴿وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ[۱۶] و آیاتی که مؤمنان را ازباطل ساختن اعمالشان برحذر داشته‌اند؛ مانند آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ[۱۷]. در این آیات، برخی مباحث و احکام شرعی تیمم از جمله فلسفه و چگونگی تیمم و اسباب و شرایط وجوب آن مطرح شده‌اند.[۱۸]

حکمت تشریع تیمم

در مورد حکمت تشریع تیمم و مسح کردن صورت و دست‌ها با خاک، به رغم آلودگی ظاهری خاک این نکات شایان توجه و دقت‌اند:

  1. در تیمم استفاده از خاک پاک مجاز است نه خاک نجس که غالباً آلوده است: ﴿صَعِيدًا طَيِّبًا[۱۹].[۲۰]
  2. خاک به ویژه خاکی که در معرض تابش آفتاب قرار دارد خود زایل کننده آلودگی‌هاست.[۲۱] مؤید این امر آن است که لاشه حیوانات یا بدن انسان که در خاک دفن می‌‌شود پس از مدت کوتاهی تجزیه شده، بر اثر باکتری‌های موجود در خاک متلاشی می‌‌گردد،[۲۲] حتی برخی خاصیت پاک کنندگی خاک را از آب بیشتر دانسته‌اند،[۲۳] از این رو در احادیث برای رفع آلودگی از ظرف آلوده به آب دهان سگ، توصیه شده است که افزون بر آب، با خاک نیز تطهیر شود.[۲۴]
  3. تیمم موجب طهارت باطنی انسان می‌‌گردد: ﴿لِيُطَهِّرَكُمْ[۲۵] و از این راه خداوند انسان را از گناه و آلودگی‌های آن پاک می‌‌کند. [۲۶] به تعبیر برخی عارفان، همان‌گونه که خاک آتش را خاموش می‌‌کند انسان نیز به وسیله تیمم با خاک، آتش شهوت را در دنیا و آتش کیفر را در آخرت خاموش می‌‌کند.[۲۷]
  4. لمس کردن و سودنِ شریف‌ترین عضو بدن (پیشانی و صورت) با خاک، موجب تثبیت و تقویت روح فروتنی و تواضع در انسان می‌‌گردد. [۲۸]
  5. از جمله حکمت‌های تشریع تیمم، رفع حرج و سختی از مکلفان هنگام نیافتن آب یا زیانبار بودن آب برای آنان است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۲۹].[۳۰]؛ زیرا اگر مکلفان همواره ملزم به کسب طهارت با وضو و غسل می‌‌شدند برایشان مشقت آور بود. به تعبیر آیه فوق، خداوند با جایگزین کردن تیمم هنگام اضطرار، تکلیف نمازگزار را آسان و نعمت خود را بر آنان کامل کرده است: ﴿وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۳۱].[۳۲]

پیشینه تشریع تیمم

تیمم در شرایع پیشین سابقه نداشته [۳۳] و از تسهیلات ویژه امت پیامبر اکرم (ص) است.[۳۴] قرآن کریم در آیه ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۳۵] پیامبر (ص) را از رسولانی شمرده که بارهای سنگین و غل و زنجیرها را از مسلمانان برمی‌دارد: ﴿وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ. برخی مفسران از جمله مصادیق «اِصر» را در آیه، تکلیف به طهارت با آب در شرایع پیشین در همه احوال دانسته‌اند که پیامبراکرم (ص) آن را در موارد اضطرار از پیروان خود برداشت و تیمم را جایگزین آن کرد.[۳۶] پیامبر اکرم (ص)، سه چیز از جمله تیمم را از امتیازات مسلمانان برشمرده است.[۳۷] در احادیثی دیگر[۳۸] از جمله در روایات اهل بیت (ع)[۳۹] تیمم در شمار ۴ یا ۵ امتیازی دانسته شده که از میان پیامبران الهی تنها به پیامبراکرم (ص) داده شده است.

درباره چگونگی تشریع تیمم نقل کرده‌اند که در سال پنجم یا ششم هجری در غزوه بنی مصطلق پیامبر گروهی از مسلمانان را به مأموریتی فرستاد و آنان چون هنگام ظهر آبی نیافتند، بدون طهارت نماز گزاردند. در پی آن، آیه تیمم نازل شد: ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا[۴۰].[۴۱] طبق نقلی دیگر، پیامبراکرم (ص) که با گروهی از مسلمانان همسفر بودند، هنگام نماز آب نیافتند و آیه تیمم نازل شد. [۴۲] درباره شأن نزول عبارتِ ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى[۴۳]، ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا[۴۴] در این آیات که تجویز تیمم بیماران را دربردارد، نیز گفته‌اند که درباره فردی از انصار نازل شد که به سبب جراحت و بیماری، توانایی وضوگرفتن نداشت.[۴۵] برخی برآن‌اند که حکم تیمم در ابتدای بعثت پیامبر اکرم (ص) در مکه تشریع، ولی آیات تیمم در مدینه نازل شد و از حکم تشریع شده در مکه خبر داد. پیامبر اکرم (ص) در مواردی که مسلمانان به این حکم نیاز پیدا می‌‌کردند، این آیات را برای آنان تلاوت می‌‌فرمود [۴۶].[۴۷]

اسباب تیمم

بیماری،سفر و سرزدن حدث و نیافتن آب از اسباب جواز یا وجوب تیمم به جای وضو و غسل اند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا[۴۸] معدودی از فقهای اهل سنت با استناد به ظاهر این آیات گفته‌اند که مسافر و بیمار حتی در صورت دسترسی به آب می‌‌توانند تیمم کنند.[۴۹] با توجه به مخالفت این برداشت با سنت قطعی و فقه اسلامی، برخی از مفسران آیات مذکور را از آیات مشکل قرآن برشمرده‌اند؛[۵۰] ولی بیشتر مفسران و فقها ظهور و دلالت این آیات را آشکار دانسته و گفته‌اند که کلمه ﴿أَوْ در جمله ﴿أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ[۵۱] به معنای واو عاطفه و در نتیجه، آیه بدین معناست که اگر بیمار یا مسافر بودید و محدث شدید و آب نیافتید، تیمم کنید.[۵۲] برخی دیگر ﴿أَوْ را به معنای اصلی خود دانسته؛ ولی قید ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً[۵۳] را به همه جملات پیشین بازگردانده‌اند، بنابراین، آیه بدین معناست که اگر بیمار یا مسافر بودید و آب نیافتید و حتی اگر بیمار و مسافر نبودید و دچار حدث شدید و آب نیافتید، تیمم کنید،[۵۴] بر این اساس سبب اصلی جواز تیمم، نیافتن آب است و مسافرت و بیماری تنها از آن رو در این آیات مطرح شده‌اند که این دو سبب بیش از سایر عوامل، وضو یا غسل را با اشکال مواجه می‌‌سازند،[۵۵] پس عمده‌ترین اسباب تیمم عبارت‌اند از[۵۶]:

یافت نشدن آب

با نبودن آب، مکلف باید به جای وضو و غسل تیمم کند: «(۱) واِن کُنتُم... فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا». (نساء / ۴، ۴۳؛ مائده / ۵، ۶) این نکته در احادیث منقول از پیامبر (۲) (ص) و اهل بیت (۳) (ع) نیز مطرح شده است. از ظاهر آیه برمی آید که هرگاه آب برای وضو یا غسل کافی نباشد نیز تیمم جایز است؛(۴) ولی برخی فقها بر آن‌اند که اگر برای بخشی از اعضای وضو یا غسل آب باشد، مکلف باید آن مقدار را به کار برده، برای مقدار مانده تیمم کند؛(۵) همچنین تعبیر «فَلَم تَجِدوا ماءً» در آیات دلالت دارد که نمازگزار باید قبل از تیمم، برای یافتن آب جست و جو کند و در صورت نیافتن آب، تیمم کند.(۶) در احادیث نیز این تکلیف مطرح شده است.(۷) رأی مشهور فقهای امامی (۸) و برخی فقهای اهل سنت (۹) نیز همین است؛ اما برخی از فقهای اهل سنت برآن‌اند که جست و جوی آب لازم نیست.(۱۰) بیشتر فقهای شیعه جست و جو را به اندازه مسافت پرتاب دو تیر در زمین هموار و یک تیر در زمین ناهموار لازم دانسته‌اند؛(۱۱) اما فقهای دیگر جست و جو را تا حد پرتاب یک تیر در همه موارد (۱۲) یا تا هنگامی که وقت اجازه دهد (۱۳) یا امید پیدا کردن آب باشد (۱۴) ضروری شمرده‌اند. البته تکلیف جست و جو در مواردی ساقط می‌‌شود؛ از جمله جایی که جان یا مال خودش در معرض خطر (۱۵) یا وقت نماز تنگ (۱۶) یا یافت نشدن آب یقینی باشد.(۱۷) ۱. ارشاد الاذهان، ج ۱، ص۲۳۳؛ تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۴۹. ۲. سنن ابی داود، ج ۱، ص۸۴؛ سنن الترمذی، ج ۱، ص۸۱؛ سنن النسائی، ج ۱، ص۲۱۳. ۳. الکافی، ج ۳، ص۶۱؛ تهذیب، ج ۱، ص۱۸۳؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۴۱. ۴. التنقیح، ج ۹، ص۳۵۷، ۳۶۷؛ التیمم، ص۲۰. ۵. الاقناع، ج ۱، ص۷۲؛ المغنی، ج ۱، ص۲۴۷؛ مغنی المحتاج، ج ۱، ص۸۹. ۶. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۴۹؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۱۶؛ المغنی، ج ۱، ص۲۳۶. ۷. وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۴۱؛ السنن الکبری، ج ۱، ص۲۳۳. ۸. المعتبر، ج ۱، ص۳۹۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۴۹. ۹. المجموع، ج ۲، ص۲۴۸؛ المبسوط، سرخسی، ج ۱، ص۱۰۸. ۱۰. المغنی، ج ۱، ص۲۳۶؛ الخلاف، ج ۱، ص۱۴۷. ۱۱. مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۳۳۶؛ السرائر، ج ۱، ص۱۳۵؛ المهذب، ج ۱، ص۴۷. ۱۲. الحدائق، ج ۴، ص۲۵۰؛ البحر الرائق، ج ۱، ص۲۸۰ - ۲۸۱؛ تحفة الفقهاء، ج ۱، ص۳۸. ۱۳. مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۳۳۸؛ روضة الطالبین، ج ۱، ص۲۰۵. ۱۴. البحر الرائق، ج ۱، ص۲۸۰ - ۲۸۱. ۱۵. السرائر، ج ۱، ص۱۳۵؛ تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۵۱. ۱۶. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۵۲؛ روضة الطالبین، ج ۱، ص۲۰۵. ۱۷. مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۳۴۱؛ قواعد الاحکام، ج ۱، ص۲۳۶؛ جامع المقاصد، ج ۱، ص۴۶۵.

[۵۷]

دشواری کاربرد آب

چنانچه آب موجود باشد ولی استفاده از آن به عللی مانند سرمای شدید، ترس از سارقان و درندگان و گران قیمت بودن آب دشوار و مشقت آور باشد تیمم جایز است.(۱) مستند این امر به نظر برخی فقها تعبیر «فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا» (نساء / ۴، ۴۳؛ مائده / ۵، ۶) است که افزون بر یافت نشدن حقیقی آب، موارد ممنوعیت عقلی و شرعی کاربرد آن را نیز دربرمی گیرد،(۲) زیرا تعبیر آیه شامل دشواری کاربرد آب نیز می‌‌شود، هرچند آب موجود باشد؛(۳) همچنین به نظر شماری از فقها، آیه مذکور شامل ضرورت تیمم در موارد غصبی بودن آب می‌‌گردد.(۴) برخی فقها برای وجوب تیمم به سبب دشواری کاربرد آب * به آیاتی که بر نفی حرج در دین دلالت دارند مانند آیه ۶ مائده / ۵: «ما یُریدُ اللّهُ لِیَجعَلَ عَلَیکُم مِن حَرَجٍ» نیز استناد کرده‌اند.(۵) ۱. ارشاد الاذهان، ج ۱، ص۲۳۳؛ مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۳۵۰. ۲. فقه القرآن، ج ۱، ص۳۸؛ الفرقان، ج ۶، ص۱۸۴ - ۱۸۷. ۳. ذخیره المعاد، ج ۱، ص۱۰۷؛ مشرق الشمسین، ص۳۳۷. ۴. الفرقان، ج ۶، ص۱۹۱؛ التنقیح، ج ۱۰، ص۸. ۵. زبدة البیان، ص۲۰؛ المحلی، ج ۲، ص۱۱۶.

[۵۸]

زیانبار بودن آب

چنانچه کاربرد آب برای بیمار زیانبار باشد، به جای غسل یا وضو، تیمم واجب می‌‌شود:(۱) «و اِن کُنتُم مَرضی... فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا» (نساء / ۴، ۴۳؛ مائده / ۵، ۶)؛ با این توضیح که تعبیر «فَلَم تَجِدوا» در آیه شامل زیانبار بودن کاربرد آب نیز می‌‌شود.(۲) برخی در این باره، به آیات ۱۹۵ بقره / ۲ که از قرار دادن خود در معرض هلاکت منع کرده: «ولاتُلقوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَة» و ۲۹ نساء / ۴ که انسان‌ها را از کشتن خود برحذر داشته است: «لا تَقتُلوا اَنفُسَکُم» استناد کرده‌اند.(۳) بنابر روایتی، یکی از اصحاب پیامبر اکرم (ص) با استناد به آیه ۲۹نساء / ۴ در شبی سرد به جای غسل تیمم کرد و پیامبر عمل او را تأیید فرمود.(۴) بنابر روایتی، پیامبر اکرم (ص) درباره گروهی از مسلمانان که انجام دادن غسل را به مجروحی توصیه کرده بودند و وی در پی آن از دنیا رفته بود فرمود: خدا آنان را بکشد که وی را کشتند. او می‌‌توانست تیمم کند.(۵) دلیل دیگر فقها آیاتی‌اند که بر نفی عسر و حرج در دین دلالت دارند.(۶) در احادیث اهل بیت (ع) نیز بیماری * از اسباب جواز تیمم دانسته شده است.(۷) به نظر برخی واژه «مَرضی» در آیات مذکور شامل همه بیماران می‌‌شود؛(۸) اما عده ای برآن‌اند که تیمم در صورتی برای بیمار جایز است که بیماریش شدید باشد یا آب موجب تشدید آن یا به تأخیر افتادن بهبودی سلامت وی گردد.(۹) برخی دیگر گفته‌اند: بیمار، تنها در صورت ترس از مرگ می‌‌تواند تیمم کند.(۱۰) برخی فقها از آیات ۴۳ نساء / ۴ و ۶ مائده / ۵ استفاده کرده‌اند که تیمم برای بیمارانی که به آب دسترسی دارند جایز نیست؛ زیرا در این آیات جواز تیمم برای این افراد به نیافتن آب مشروط شده است.(۱۱) ۱. شرایع الاسلام، ج ۱، ص۳۸؛ المبسوط، سرخسی، ج ۱، ص۱۱۲. ۲. زبدة البیان، ص۲۵؛ التنقیح، ج ۱۰، ص۷؛ احکام القرآن، ج ۲، ص۴۶۱. ۳. مدارک الاحکام، ج ۲، ص۱۹۲؛ سبل السلام، ج ۱، ص۹۸؛ الشرح الکبیر، ج ۱، ص۲۳۸. ۴. سنن ابی داود، ج ۱، ص۸۴ - ۸۵؛ المستدرک، ج ۱، ص۱۷۷. ۵. سنن ابی داود، ج ۱، ص۸۵؛ الکافی، ج ۳، ص۶۸. ۶. المعتبر، ج ۱، ص۳۶۶؛ القواعد الفقهیه، ج ۱، ص۷۰؛ المحلی، ج ۲، ص۱۲۵. ۷. الکافی، ج ۳، ص۶۸؛ تهذیب، ج ۱، ص۱۸۵؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۳، ص۴۸. ۸. ذخیره المعاد، ج ۱، ص۹۳؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۴۸. ۹. المعتبر، ج ۱، ص۳۶۵؛ المغنی، ج ۱، ص۲۶۲؛ مواهب الجلیل، ج ۱، ص۴۸۹. ۱۰. المبسوط، سرخسی، ج ۱، ص۱۱۲؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۴۸؛ جامع المقاصد، ج ۱۲، ص۲۵. ۱۱. تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۱۸؛ بدایة المجتهد، ج ۱، ص۵۷. [۵۹]

نیاز شدید به آب

چنانچه مکلف یا دیگران برای نوشیدن یا مصارف دیگر به آب موجود نیاز شدید داشته باشند وی باید به جای وضو و غسل تیمم کند.(۱) مستند این حکم را برخی آیه ۱۹۵ بقره / ۲ دانسته‌اند که از افکندن خود در هلاکت نهی کرده است؛(۲) همچنین به آیه ۲۹ نساء / ۴ (۳) و آیات نفی عسر * و حرج در دین استناد شده است.(۴) برخی نیز مورد مذکور را از جمله موارد شمول تعبیر «فَلَم تَجِدوا ماءً» در آیات ۴۳ نساء / ۴ و ۶ مائده / ۵ دانسته‌اند؛ با این تفسیر که مراد آیه، ممکن نبودن استفاده از آب است که شامل موضوع مورد بحث می‌‌شود.(۵) افزون بر این، چنین استدلال شده است که در مورد تزاحم میان دو تکلیف واجب (وجوب اقامه نماز همراه با طهارت با آب و وجوب حفظ خود)، حفظ نفس مقدم است و از این رو مکلف باید به جای وضو یا غسل تیمم کند.(۶) ۱. تحریر الاحکام، ج ۱، ص۱۴۲؛ مواهب الجلیل، ج ۱، ص۴۹۰. ۲. ریاض المسائل، ج ۲، ص۲۹۵؛ التیمم، ص۸۰. ۳. المحلی، ج ۲، ص۱۳۶. ۴. مستند الشیعه، ج ۳، ص۳۸۳؛ التنقیح، ج ۹، ص۴۴۳ - ۴۴۴، «کتاب الطهاره»؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص۳۱۰. ۵. التیمم، ص۸۰؛ التنقیح، ج ۱۰، ص۷ - ۸، «کتاب الطهاره»؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۲۸. ۶. التنقیح، ج ۹، ص۴۴۹. [۶۰]

تنگ بودن وقت برای غسل یا وضو

چنانچه برای وضو و غسل وقت کافی نباشد، مکلف باید تیمم کند.(۱) مستند قرآنی این حکم به نظر برخی فقها، تعبیر «فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا» (نساء / ۴، ۴۳؛ مائده / ۵، ۶) است؛ زیرا مراد آیه، دسترسی نداشتن به آب است که شامل این مورد نیز می‌‌شود.(۲) به نظر برخی فقها، تجویز تیمم در این مورد تنها در صورتی است که مکلف به عمد وقت را تنگ نکرده باشد و در غیر این صورت تیمم و نماز او باطل است و باید پس از انقضای وقت، نماز را با وضو یا غسل اعاده کند؛(۳) ولی برخی دیگر بدون چنین قیدی، تیمم را در هر صورت واجب شمرده‌اند.(۴) ۱. منتهی المطلب، ج ۱، ص۱۳۷؛ نهایة الاحکام، ج ۱، ص۱۹۷. ۲. ر. ک: منتهی المطلب، ج ۱، ص۱۳۷؛ التنقیح، ج ۱، ص۷۳؛ ج ۹، ص۴۷۳ - ۴۷۴، «کتاب الطهاره». ۳. المعتبر، ج ۱، ص۳۹۳؛ جامع المقاصد، ج ۱، ص۴۶۶. ۴. شرایع الاسلام، ج ۱، ص۳۸؛ جامع المقاصد، ج ۱، ص۴۶۷؛ مدارک الاحکام، ج ۲، ص۱۸۵.

[۶۱]

اجزا و شرایط تیمم

تیمم اجزا و شرایطی دارد که بخشی از آنها در قرآن کریم آمده است:

نیت

نخستین جزء تیمم، نیت و قصد قربت است.(۱) لزوم نیت از آن روست که تیمم، عملی عبادی به شمار می‌‌رود و مکلف باید آن را خالصانه به جای آورد:(۲) «وما اُمِروا اِلاّ لِیَعبُدُوا اللّهَ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ» (بیّنه / ۹۸، ۵) و اخلاص نیز بدون نیت محقق نمی‌شود (۳) این شرط در احادیث از جمله حدیثی از پیامبر (ص) نیز مطرح شده است.(۴) درباره زمان نیت کردن در تیمم، برخی برآن‌اند که نیت باید هنگام زدن دست‌ها بر زمین باشد؛ زیرا از تعبیر «فَتَیَمَّموا صَعیدًا» می‌‌توان دریافت که زدن دست‌ها بر زمین نخستین کار در تیمم است؛(۵) ولی عده ای معتقدند نیت باید هنگام مسح پیشانی باشد،(۶) زیرا زدن دست‌ها بر زمین همانند برداشتن آب برای شستن صورت در وضو، مقدمه تیمم است نه جزء آن.(۷) در برابر، عده ای نیت را در تیمم لازم ندانسته‌اند.(۸) ۱. المغنی، ج ۱، ص۹۱؛ مسالک الافهام،شهید، ج ۱، ص۱۱۴؛ المجموع، ج ۱، ص۳۱۴، ج ۲، ص۲۲۰. ۲. الرسائل السعدیه، ص۸۵؛ المعتبر، ج ۱، ص۳۹۰؛ کنز العرفان، ج ۱، ص۳۲. ۳. المعتبر، ج ۱، ص۳۹۰. ۴. وسائل الشیعه، ج ۱، ص۴۸؛ صحیح البخاری، ج ۱، ص۲؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص۱۴۱۳. ۵. مسالک الافهام، کاظمی، ج ۱، ص۶۸؛ تفسیر جامع آیات الاحکام، ج ۱، ص۱۱۳. ۶. مسالک الافهام، کاظمی، ج ۱، ص۶۸؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۲. ۷. مشرق الشمسین، ص۳۳۹؛ مسالک الافهام، کاظمی، ج ۱، ص۶۸؛ التنقیح، ج ۱۰، ص۱۴۹. ۸. الرسائل السعدیه، ص۸۵؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۱۴۵؛ بدایة المجتهد، ج ۱، ص۵۸. [۶۲]

تماس دست‌ها با زمین

یکی از واجبات تیمم زدن دست‌ها بر زمین است.(۱) برخی این عمل را از جمله «فَتَیَمَّموا صَعیدًا» (نساء / ۴، ۴۳؛ مائده / ۵، ۶) استفاده کرده و آن را نخستین فعل در تیمم برشمرده‌اند؛(۲) اما درباره اینکه آیا هنگام تیمم دست‌ها باید بر زمین زده شود یا صرفا قرار گرفتن آنها بر زمین کافی است،اختلاف نظر وجود دارد. در بیشتر احادیث از جمله در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) در مورد آموزش تیمم به عمار (۳) و نیز احادیث اهل بیت (ع) بر «زدن» دست‌ها به زمین تصریح شده است (۴) و این نظر مشهور فقهای شیعه است؛(۵) اما در برخی احادیث از قرار دادن دست‌ها بر زمین یاد شده (۶) و شماری از فقها با استناد به آنها، لمس زمین را با دست کافی دانسته‌اند،(۷) چنان که برخی اطلاق «فَتَیَمَّموا صَعیدًا» (نساء / ۴، ۴۳) را نیز دال بر همین نظر شمرده‌اند.(۸) درباره شمار زدن یا قرار دادن دست بر زمین نیز آرای متفاوتی مطرح‌اند؛ برخی فقها از تعبیر «فامسَحوا بِوُجوهِکُم واَیدیکُم» (نساء / ۴، ۴۳) کفایت یک بار زدن را استفاده کرده‌اند؛ زیرا مسح صورت و دست‌ها که در آیه آمده، با یک بار زدن دست بر زمین و مسح صورت و دست‌ها محقق می‌‌شود؛(۹) اما به نظر برخی دیگر، دو بار دست بر زمین زدن لازم است: یک بار برای مسح صورت و بار دیگر برای مسح دست‌ها.(۱۰) عده ای نیز میان تیمم بدل از وضو و بدل از غسل تفکیک کرده‌اند.(۱۱) اقوال دیگری هم مطرح شده‌اند.(۱۲) همچنین فقها درباره مراد از «صعید» در آیات ۴۳ نساء / ۴ و ۶ مائده / ۵ آرای متفاوتی دارند؛ از جمله اینکه تیمم تنها بر خاک جایز است،(۱۳) زیرا «صعید» در لغت به معنای خاک است (۱۴) و سبب اطلاق صعید بر خاک آن است که به هوا صعود می‌‌کند؛(۱۵) همچنین بنابر آیه ۶ مائده / ۵ مسح صورت و دست‌ها باید با بخشی از زمین صورت گیرد؛ زیرا کلمه «مِنْه» در آن ذکر شده است: «فَامسَحوا بِوُجوهِکُم واَیدیکُم مِنهُ»، از این رو، تیمم و مسح تنها با خاک تحقق پذیر است.(۱۶) در تأیید این نظر، افزون بر آیات قرآن، به برخی احادیث نیز استناد شده است.(۱۷) قول دیگر که بیشتر فقهای شیعه و اهل سنت بدان پایبندند آن است که تیمم با دیگر اجزای زمین جز خاک نیز جایز است.(۱۸) مستند این رأی آن است که مفهوم واژه «صعید» به نظر بیشترِ لغویان صرفا خاک نیست، بلکه سطح زمین است.(۱۹) برخی آیات دیگر قرآن همچون آیات «صَعیدًا جُرُزا» (کهف / ۱۸، ۸) و «صَعیدًا زَلَقـا» (کهف / ۱۸، ۴۰) که به معنای زمین بی‌گیاه است و نیز برخی احادیث که صعید را مطلقا به معنای سطح زمین به کار برده‌اند، نیز همین رأی را تأیید می‌‌کنند.(۲۰) در برخی احادیث هم تیمم بر زمین، خاک باشد یا جز آن، مباح دانسته شده است.(۲۱) برپایه این دیدگاه، افزون بر خاک، تیمم بر سنگ، سنگ گچ، سنگ مرمر، کلوخ و ریگ جایز است؛(۲۲) اما در مورد مواد معدنی همچون آهن، طلا، نقره، عقیق، نمک و گیاهان اختلاف نظر وجود دارد؛ بیشتر فقهای شیعه و اهل سنت با این استدلال که واژه «صعید» این موارد را در برنمی گیرد، تیمم بر آنها را جایز نمی‌دانند؛(۲۳) اما شماری از فقها تیمم بر برخی مواد معدنی (۲۴) یا بر معادنی را که از جایگاه اصلی خود منتقل نشده باشند (۲۵) جایز شمرده‌اند. ۱. الوسیله، ص۷۱؛ الروضة البهیه، ج ۱، ص۴۵۴؛ مدارک الاحکام، ج ۲، ص۲۱۷. ۲. مسالک الافهام، کاظمی، ج ۱، ص۶۸؛ تفسیر جامع آیات الاحکام، ج ۱، ص۱۱۳. ۳. وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۶۰ - ۳۶۱؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص۱۹۳. ۴. الکافی، ج ۳، ص۶۱ - ۶۲؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۵۹. ۵. مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۴۲۹؛ الحدائق، ج ۴، ص۳۳۱. ۶. تهذیب، ج ۱، ص۲۰۸؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۶۰. ۷. مدارک الاحکام، ج ۲، ص۲۱۸؛ الروضة البهیه، ج ۱، ص۴۵۳. ۸. الحدائق، ج ۴، ص۳۳۱؛ المعتبر، ج ۱، ص۳۸۹. ۹. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۴؛ غنیة النزوع، ص۶۳؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۴۵. ۱۰. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۴؛ المغنی، ج ۱، ص۲۴۴. ۱۱. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۳؛ المهذب، ج ۱، ص۳۴؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۳۰. ۱۲. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۳؛ المعتبر، ج ۱، ص۳۸۸؛ بدایة المجتهد، ج ۱، ص۶۰. ۱۳. المعتبر، ج ۱، ص۳۷۲؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۱؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۹. ۱۴. ر.ک: الصحاح، ج ۲، ص۴۹۸؛ لسان العرب، ج ۳، ص۲۵۴؛ ر.ک: تاج العروس، ج ۳، ص۳۹۸، «صعد». ۱۵. مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۱؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۵۳؛ مفردات، ص۴۸۴، «صعد». ۱۶. منتهی المطلب، ج ۱، ق ۲، ص۱۴۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۳۹. ۱۷. مصباح الفقیه، ج ۱، ق ۲، ص۴۶۷؛ المجموع، ج ۲، ص۲۱۲؛ المحلی، ج ۲، ص۱۶۰. ۱۸. المعتبر، ج ۱، ص۳۷۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص۶۲؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸ - ۵۹۰. ۱۹. العین، ج ۱، ص۲۹۰؛ تاج العروس، ج ۲، ص۳۹۸؛ لسان العرب، ج ۳، ص۲۵۴، «صعد». ۲۰. المعتبر، ج ۱، ص۳۷۳؛ احکام القرآن، ج ۲، ص۴۸۸. ۲۱. الاستبصار، ج ۱، ص۱۷۰؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۵۰؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۸۰. ۲۲. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۵؛ تفسیر جامع، ج ۱، ص۱۰۴؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸. ۲۳. شرایع الاسلام، ج ۱، ص۳۸؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص۶۱ - ۶۲؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸ - ۵۹۰. ۲۴. روضة الطالبین، ج ۱، ص۲۲۲؛ السرائر، ج ۱، ص۱۳۷. ۲۵. الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸.


[۶۳]

مسح صورت و دست ها

پس از زدن دست‌ها بر زمین، مسح * صورت و دست‌ها واجب است:(۱) «فَامسَحوا بِوُجوهِکُم و اَیدیکُم مِنهُ» (مائده / ۵، ۶)؛ اما در مورد محدوده مسح در این دو عضو، در فقه اسلامی آرای گوناگونی مطرح‌اند؛ به نظر بیشتر فقهای امامی مسح بخشی از صورت کافی است؛ زیرا حرف «باء» در «بِوُجوهِکُم» بر بخشی از صورت دلالت دارد.(۲) احادیث منقول از اهل بیت (ع) نیز مؤید این نظرند.(۳) برخی از این فقها، مراد از بخشی از صورت را تنها پیشانی می‌‌دانند؛(۴) ولی عده ای دیگر افزون بر پیشانی مسح روی بینی تا نوک آن را نیز واجب (۵) و عده ای مستحب (۶) شمرده‌اند. در برابر، برخی از فقهای امامی (۷) و بیشتر فقهای اهل سنت (۸) مسح همه صورت را واجب دانسته‌اند. درباره مسح دست‌ها رأی مشهور فقهای شیعه آن است که تنها بخشی از دست یعنی از مچ تا سر انگشتان باید مسح شود.(۹) دلیل این امر عطف کلمه «اَیدیکُم» بر «بِوُجوهِکُم» در آیه ۶ مائده / ۵ است که بر مسح بخشی از دست دلالت دارد؛(۱۰) ولی برخی دیگر مسح از آرنج تا سر انگشتان را لازم دانسته‌اند؛(۱۱) با این استدلال که تناسب و تشابه عطف مذکور با عطفی مشابه در بخش دیگر آیه که به وضو مربوط است: «فَاغسِلوا وُجوهَکُم واَیدِیَکُم اِلَی المَرافِقِ» (مائده / ۵، ۶) اقتضا دارد که در تیمم مسح دست (مشابه وضو) از آرنج باشد.(۱۲) برخی فقها تنها مسح روی انگشتان را کافی دانسته‌اند.(۱۳) مستند این رأی روایتی از امام صادق(ع) است که در آن با اشاره به آیه ۳۸ مائده / ۵: «والسّارِقُ والسّارِقَةُ فاقطَعوا اَیدِیَهُما» و با این استدلال که در سرقت تنها انگشتان قطع می‌‌شوند، در تیمم مسح روی انگشتان کافی به شمار رفته است.(۱۴) فقهای اهل سنت نیز آرای مختلفی دارند؛ از جمله: مسح از مچ تا سر انگشتان،(۱۵) از آرنج تا سر انگشتان (۱۶) یا از شانه تا سر انگشتان.(۱۷) ۱. مستند الشیعه، ج ۳، ص۴۳۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۵. ۲. مسالک الافهام، کاظمی، ج ۱، ص۶۸؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۷. ۳. الکافی، ج ۳، ص۳۰؛ من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص۱۰۳. ۴. مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۶؛ مستند الشیعه، ج ۳، ص۴۳۷ - ۴۳۸. ۵. مستند الشیعه، ج ۳، ص۴۴۳؛ مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۴۳۸. ۶. ریاض المسائل، ج ۲، ص۳۱۸؛ رسائل الکرکی، ج ۱، ص۹۵. ۷. مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۶؛ مدارک الاحکام، ج ۲، ص۲۱۴ - ۲۱۵. ۸. روضة الطالبین، ج ۱، ص۲۲۵؛ کشاف القناع، ج ۱، ص۲۰۴. ۹. مشرق الشمسین، ص۳۳۹؛ جواهر الکلام، ج ۵، ص۲۰۲. ۱۰. ذخیرة المعاد، ج ۱، ص۱۰۴؛ کنز العرفان، ج ۱، ص۳۳۲. ۱۱. مسالک الافهام، کاظمی، ج ۱، ص۶۸؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۶. ۱۲. مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۲۹؛ منتهی المطلب، ج ۱، ص۱۴۶. ۱۳. السرائر، ج ۱، ص۱۳۶ - ۱۳۷؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۳۳. ۱۴. الکافی، ج ۳، ص۶۲؛ الاستبصار، ج ۱، ص۱۷۰. ۱۵. مواهب الجلیل، ج ۱، ص۵۱۱؛ المجموع، ج ۱۹، ص۱۰۷. ۱۶. الثمر الدانی، ص۷۷؛ مواهب الجلیل، ج ۱، ص۵۱۱؛ المغنی، ج ۱، ص۲۵۸. ۱۷. المحلی، ج ۲، ص۱۵۳؛ تفسیر جامع، ج ۱، ص۱۱۵.

[۶۴]

مباشرت

در تیمم مکلف باید خود، اعمال آن را انجام دهد،(۱) زیرا در تعابیر «فَتَیَمَّموا» و «فامسَحوا» در آیات (نساء / ۴، ۴۳؛ مائده / ۵، ۶)، شخص نمازگزار مخاطب اوامر الهی قرار گرفته و او شخصا باید تکلیف را انجام دهد.(۲) تنها در موارد ضرورت، نایب گرفتن در تیمم تجویز شده است.(۳) ۱. رسائل الکرکی، ج ۳، ص۲۱۱؛ مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۴۵۸. ۲. ذکری، ص۱۰۹؛ جامع المقاصد، ج ۱، ص۴۹۷؛ مدارک الاحکام، ج ۲، ص۲۲۷. ۳. ذکری، ص۱۰۹؛ مدارک الاحکام، ج ۲، ص۲۲۷.

[۶۵]

ترتیب

مکلف باید کارهای تیمم را به ترتیب انجام دهد؛(۱) یعنی ابتدا دست‌ها را بر زمین بزند و سپس صورت و آن گاه دست‌ها را مسح کند.(۲) برخی فقها وجوب ترتیب را از عطف با «واو» در آیات (نساء / ۴، ۴۳؛ مائده / ۵، ۶) استفاده کرده‌اند؛(۳) همچنین حرف «فاء» در «فَامسَحوا»(۴) و نیز مقدم بودن تعبیر «بِوُجوهِکُم» را بر «اَیدیکُم» دال بر ترتیب شمرده‌اند؛(۵) ولی برخی از فقهای اهل سنت ترتیب را مستحب دانسته‌اند.(۶) ۱. السرائر، ج ۱، ص۱۳۷؛ الخلاف، ج ۱، ص۱۳۸؛ الاقناع، ج ۱، ص۷۳ - ۷۴. ۲. جواهرالکلام، ج ۵، ص۱۷۳؛ غنائم الایام، ج ۱، ص۳۴۴. ۳. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۹۶ - ۱۹۷؛ فقه الصادق(ع)، ج ۳، ص۱۶۵ - ۱۶۶. ۴. فقه الصادق(ع)، ج ۳، ص۱۶۶. ۵. تذکره الفقهاء، ج ۲، ص۱۹۷؛ کتاب الطهاره، گلپایگانی، ج ۱، ص۲۵۹. ۶. مواهب الجلیل، ج ۱، ص۵۲۲.

[۶۶]

موالات

از دیگر واجبات تیمم، پیاپی انجام دادن کارهای آن است.(۱) دلیل قرآنی آن، به نظر برخی فقها،امر در آیات ۴۳ نساء / ۴ و ۶ مائده / ۵ است: «فَتَیَمَّموا صَعیدًا طَیِّبـًا فَامسَحوا بِوُجوهِکُم واَیدیکُم» که امری فوری است؛ یعنی باید مفاد آن فورا امتثال شود و در صورتی که متعلق امر چند کار و مخاطب یک شخص باشد، لازمه فوری بودن این است که مکلف آن کارها را پیاپی انجام دهد.(۲) مشابه این استدلال، درباره وضو هم شده است.(۳) برخی موالات را از امر به تیمم پس از قیام به نماز در آیه ۶ مائده / ۵ استفاده کرده‌اند.(۴) عده ای حرف «فاء» را در «فَامسَحوا» که در پی جمله «فَتَیَمَّموا» آمده، دال بر موالات دانسته‌اند.(۵) به ادله دیگری نیز برای شرط موالات در تیمم استناد شده است؛ از جمله اینکه تیمم جانشین وضوست که در آن، موالات شرط است.(۶) در مقابل، برخی فقها رعایت موالات را مستحب دانسته‌اند نه واجب.(۷) ۱. المعتبر، ج ۱، ص۳۹۴؛ مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۴۴۶؛ حاشیة الدسوقی، ج ۱، ص۱۵۲. ۲. کنزالعرفان، ج ۱، ص۳۲. ۳. کتاب الطهاره، انصاری، ج ۲، ص۱۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۲۷ ـ ۲۸. ۴. منتهی المطلب، ج ۱، ص۱۴۹؛ الحدائق، ج ۴، ص۳۵۵. ۵. فقه الصادق(ع)، ج ۳، ص۱۵۳. ۶. الخلاف، ج ۱، ص۱۳۸؛ مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۴۴۶؛ کشاف القناع، ج ۱، ص۲۰۵. ۷. المجموع، ج ۲، ص۱۳۳؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۸۸. [۶۷]

پاک و مباح بودن وسیله تیمم

خاک یا هرچیز دیگری که تیمم بر آن صورت می‌‌گیرد، باید پاک باشد:(۱) «فَتَیَمَّموا صَعیدًا طَیِّبـًا» (نساء / ۴، ۴۳؛ مائده / ۵، ۶)، از این رو تیمم بر زمین نجس صحیح نیست؛(۲) همچنین از واژه «طَیِّبا» در این آیات استفاده شده است که چیزی که تیمم با آن صورت می‌‌گیرد، باید مباح و تصرف در آن جایز باشد،(۳) بنابراین تیمم بر مکان غصبی جایز نیست.(۴) ۱. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۷۷؛ زبده البیان، ص۲۱؛ احکام القرآن، ج ۲، ص۴۸۷. ۲. المعتبر، ج ۱، ص۲۷۸؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۵۳. ۳. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۷۷؛ کنزالعرفان، ج ۱، ص۳۱؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۴۱. ۴. جامع المقاصد، ج ۱، ص۴۸۰؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۹۳. [۶۸]

رسیدن وقت نماز

تیمم باید پس از آغاز شدن وقت عبادت انجام گیرد.(۱) برخی این شرط را از آیه ۶ مائده / ۵ استفاده کرده‌اند که در آن خداوند پس از قیام مکلف برای نماز و نیافتن آب، به تیمم فرمان داده: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اِذا قُمتُم اِلَی الصَّلوة... فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا صَعیدًا»؛ زیرا قیام برای نماز هنگامی صورت می‌‌گیرد که وقت نماز آغاز شده باشد.(۲) برخی دیگر عطف «فَتَیَمَّموا» بر جمله «قُمتُم اِلَی الصَّلوة» را دلیل بر این شمرده‌اند که معطوف و معطوف علیه در حکم مساوی‌اند، از این رو همان‌گونه که وجوب اقامه نماز * پس از شروع وقت است، تیمم نیز در ابتدای وقت واجب می‌‌شود.(۳) برخی دیگر برآن‌اند که تیمم باید در پایان وقت نماز انجام گیرد،(۴) زیرا تیمم طهارتی برای هنگام اضطرار است و اضطرار جز در پایان وقت محقق نمی‌شود.(۵) به نظر شماری دیگر از فقها، اگر یافتن آب تا پایان وقت ممکن باشد تیمم باید تا آخر وقت به تأخیر افتد. در غیر این صورت می‌‌توان در ابتدای وقت تیمم کرد.(۶) در برابر، برخی فقها بر آن‌اند که تیمم حتی قبل از وقت جایز است،(۷) زیرا تیمم به جای وضو تشریع شده و وضو گرفتن قبل از وقت جایز است.(۸) شماری از پیروان این دیدگاه به آیه «اِذا قُمتُم اِلَی الصَّلوة... فَتَیَمَّموا» (نساء / ۴، ۴۳؛ مائده / ۵، ۶) استناد جسته و گفته‌اند که قیام برای نماز، گاه پیش از آغاز شدن وقت آن است.(۹) ۱. منتهی المطلب، ج ۱، ص۱۳۹؛ تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۹۹؛ الفقه الاسلامی، ج ۱، ص۵۹۳. ۲. المعتبر، ج ۱، ص۳۸۱؛ المجموع، ج ۲، ص۲۴۳. ۳. مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۱۷؛ مفتاح الکرامه، ج ۴، ص۴۶۴. ۴. الانتصار، ص۱۲۲؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۳۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۲۹. ۵. منتهی المطلب، ج ۱، ص۱۴۰؛ غنائم الایام، ج ۱، ص۳۶۷. ۶. تحفة الفقهاء، ج ۱، ص۴۳؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۵۴. ۷. الخلاف، ج ۱، ص۱۴۶؛ بدائع الصنائع، ج ۱، ص۵۴. ۸. المغنی، ج ۱، ص۲۳۵؛ المجموع، ج ۲، ص۲۴۳. ۹. المجموع، ج۲، ص۲۴۳؛ نیل الاوطار، ج۱، ص۳۲۹؛ تبصرة الفقهاء، ج ۱، ص۹۵. [۶۹]

اجزای تیمم

تیمم تکلیفی اضطراری به شمار می‌‌رود که منوط به نبودن آب برای وضو یا غسل یا ممکن نبودن کاربرد آن است.(۱) حال اگر پس از اقامه نماز، سبب تیمم از میان برود و مثلاً آب یافت شود، آیا ادای دوباره آن در وقت نماز یا قضای آن در خارج وقت لازم است یا نه؟ بسیاری از فقهای اهل سنت (۲) و امامیه (۳) با استناد به آیات ۴۳ نساء / ۴ و ۶مائده / ۵ که درصورت نبودن آب نمازگزار را به اقامه نماز با تیمم مکلف کرده و نیز احادیثی که تیمم را یکی از دو راه طهارت به شمار آورده‌اند (۴) و احادیث متعدد دیگر (۵) تیمم را کافی دانسته و گفته‌اند که در داخل یا خارج وقت اعاده یا قضای نماز لازم نیست،(۶) زیرا ادلّه مذکور اطلاق دارند و شامل تکلیف اضطراری نیز می‌‌شوند.(۷) برخی مقتضای آیات نفی عسر و حرج از جمله آیه ۱۸۵ بقره / ۲ را نیز همین دانسته‌اند؛ زیرا مکلف دانستن نمازگزار به اعاده یا قضای نماز، با تسهیل و تخفیفی که در این آیات برای مکلفان اعمال شده، منافات دارد.(۸) در برابر، برخی از فقها در صورت باقی بودن وقت، اعاده نماز را لازم (۹) و گروهی آن را مستحب دانسته‌اند.(۱۰) همچنین در صورتی که در اثنای نماز آب یافت شود، برخی فقها همان نماز را کافی دانسته و بر آن‌اند که نمازگزار نمی‌تواند نمازش را قطع کند. از جمله مستندات این نظر، آیه ۳۳ محمّد / ۴۷ است (۱۱) که مسلمانان را از باطل کردن اعمالشان بازداشته است: «ولاتُبطِـلوا اَعمــلَکُم». علاوه بر این، مکلف نماز خود را با دلیل شرعی و اجازه شارع آغاز کرده و باید آن را کامل کند (۱۲) و دلیلی بر جواز قطع کردن نماز از سوی شارع در دست نیست؛(۱۳) اما برخی فقها برآن‌اند که مکلف باید نماز را قطع کرده، پس از وضو یا غسل دوباره آن را به جا آورد.(۱۴) به نظر برخی دیگر، تا قبل از رکوع رکعت اول یا دوم می‌‌تواند نماز را قطع کند.(۱۵) البته اگر پس از تیمم و پیش از شروع نماز آب یافت شود، به اتفاق فقها تیمم باطل و نمازگزار مکلف به وضو یا غسل است،(۱۶) زیرا آیات ۴۳ نساء / ۴ و ۶ مائده / ۵ شرط جواز تیمم را یافت نشدن آب دانسته اند: «فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا» و در این فرض آب مفقود نیست.(۱۷) ۱. جواهرالکلام، ج ۲، ص۳۱۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۹۹. ۲. بدایة المجتهد، ج ۱، ص۹؛ الام، ج ۱، ص۶۲؛ المجموع، ج ۱، ص۹۲؛ ج ۲، ص۳۰۶. ۳. الهدایه، ص۸۷؛ المقنعه، ص۵۸؛ الخلاف، ج ۱، ص۵۸. ۴. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص۱۰۶؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۸۶. ۵. وسائل الشیعه، ج۳، ص۳۶۸-۳۶۹؛ ر.ک: کنزالعمال، ج ۹، ص۵۸۸ - ۵۹۹. ۶. الخلاف، ج ۱، ص۱۴۲؛ المقنع، ص۲۵؛ الام، ج ۱، ص۶۳. ۷. اصول الفقه، ج ۱، ص۱۹۰. ۸. همان؛ ر. ک: زبدة البیان، ص۲۰ - ۲۱. ۹. الخلاف، ج ۱، ص۱۵۰؛ الام، ج ۱، ص۶۳. ۱۰. المجموع، ج ۲، ص۳۰۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۳۴. ۱۱. مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۳۵ - ۴۳۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۳۵؛ المهذب البارع، ج ۱، ص۲۱۴. ۱۲. مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۳۵؛ المهذب البارع، ج ۱، ص۲۱۴. ۱۳. تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۳۵. ۱۴. تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۳۵؛ تحریر الاحکام، ج ۱، ص۱۵۲. ۱۵. الخلاف، ج ۱، ص۱۴۱ - ۱۴۲؛ مختلف الشیعه، ج ۱، ص۴۳۵. ۱۶. شرایع الاسلام، ج۱، ص۴۰؛ المعتبر، ج ۱، ص۳۹۹؛ الام، ج ۵، ص۱۱. ۱۷. التفسیر الکبیر، ج ۴، ص۳۱۶.

[۷۰]

منابع

پانویس

  1. قاموس المحیط، ج ۴، ص۱۹۳؛ الصحاح، ج ۵، ص۲۰۶۴؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص۵۸۱، «یمم».
  2. العین، ج ۸، ص۴۳۰؛ تاج العروس، ج ۸، ص۸؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص۲۲ - ۲۳، «امم».
  3. العین، ج ۸، ص۴۳۰؛ الصحاح، ج ۵، ص۲۰۶۴؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص۵۸۱.
  4. التحقیق، ج ۱۴، ص۲۶۶؛ الفروق اللغویه، ص۱۴۸، «یمم».
  5. معجم لغة الفقهاء، ص۱۵۲.
  6. مغنی المحتاج، ج ۱، ص۸۷؛ الاقناع، ج ۱، ص۷۰؛ اعانة الطالبین، ج ۱، ص۷۰.
  7. منتهی المطلب، ج ۱، ص۱۳۲؛ الحدائق، ج ۴، ص۲۴۳.
  8. جواهر الکلام، ج ۵، ص۷۳؛ مصباح الفقیه، ج ۱، ق ۲، ص۴۴۸.
  9. فقه الرضا(ع)، ص۸۸؛ الانتصار، ص۱۲۳؛ المبسوط، طوسی، ج ۱، ص۳۰.
  10. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  11. سوره نساء، آیه ۴۳.
  12. «ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.
  13. «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  14. «و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید؛ او شما را برگزید و در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد، او شما را پیش از این و در این (قرآن) مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و به (ریسمان) خداوند چنگ زنید؛ او سرور شماست که نیکو یار و نیکو یاور است» سوره حج، آیه ۷۸.
  15. سوره نساء، آیه 29.
  16. سوره بقره، آیه ۱۹۵.
  17. «ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.
  18. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  19. سوره نساء، آیه ۴۳.
  20. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص۱۷۷؛ فتح الوهاب، ج ۱، ص۴۴.
  21. مطهرات در اسلام، ص۸۷ - ۹۲؛ نمونه، ج ۳، ص۴۴۲ - ۴۴۳؛ تفسیر جامع، ج ۱، ص۱۲۱.
  22. نمونه، ج ۳، ص۴۴۳.
  23. مکتب اسلام، س ۱۹، ش ۹، ص۵۸، «خاک و اثرات درمانی و اعجازی آن».
  24. صحیح مسلم، ج ۱، ص۱۶۲؛ تهذیب، ج ۱، ص۲۲۵؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۲۲۶.
  25. سوره مائده، آیه ۶.
  26. المیزان، ج ۵، ص۲۳۰؛ الصافی، ج ۲، ص۱۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۰۸.
  27. کشف الاسرار، ج ۳، ص۵۰.
  28. نمونه، ج ۳، ص۴۴۲؛ تفسیر جامع، ج ۱، ص۱۲۱.
  29. «ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.
  30. المیزان، ج ۵، ص۲۳۰؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص۳۱.
  31. التبیان، ج ۳، ص۴۵۸ - ۴۵۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۰۸.
  32. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  33. تفسیر قمی، ج ۱، ص۲۴۲؛ بحارالانوار، ج ۷۸، ص۱۵۵.
  34. التبیان، ج ۴، ص۵۶۰؛ زادالمسیر، ج ۳، ص۱۸۵.
  35. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  36. تفسیر قمی، ج ۱ ص۲۴۲؛ بحارالانوار، ج ۷۸، ص۱۵۵.
  37. صحیح مسلم، ج ۲، ص۶۳؛ کنزالعمال، ج ۱۱، ص۴۰۹.
  38. صحیح البخاری، ج ۱، ص۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۲، ص۳۵۰.
  39. الکافی، ج ۲، ص۱۷؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص۳۵۰.
  40. « آب نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید » سوره نساء، آیه ۴۳.
  41. تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۱۵؛ بحارالانوار، ج ۲۰، ص۲۹۵.
  42. اسباب النزول، ص۱۰۲؛ المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص۴۹.
  43. «اگر بیمار بودید» سوره نساء، آیه 43.
  44. « آب نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید» سوره نساء، آیه ۴۳.
  45. مجمع البیان، ج ۳، ص۲۰۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۱۴؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۴۸۴.
  46. احادیث عایشه، ج ۲، ص۱۶۳ - ۱۶۴؛ سبل السلام، ج ۱، ص۴۰.
  47. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  48. «ای مؤمنان! در حال مستی به نماز رو نیاورید تا هنگامی که دریابید چه می‌گویید و نیز در حال جنابت (به نماز و محل نماز رو نیاورید) مگر رهگذر باشید تا آنکه غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا یکی از شما از جای قضای حاجت باز آمد یا با زنان آمیزش کردید و آب نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید و بخشی از رخساره‌ها و دست‌هایتان را با آن مسح کنید که خداوند، در گذرنده‌ای آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۴۳.
  49. تفسیر المنار، ج ۵، ص۱۱۹ - ۱۲۰.
  50. تفسیر المنار، ج ۵، ص۱۲۰؛ زبده البیان، ص۲۰؛ روح المعانی، ج ۵، ص۶۴.
  51. «یکی از شما از جای قضای حاجت باز آمد » سوره نساء، آیه ۴۳.
  52. کنزالعرفان، ج ۱، ص۲۴؛ فقه القرآن، ج ۱، ص۳۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۲۲۰.
  53. « و آب نیافتید» سوره نساء، آیه ۴۳.
  54. التیمم، ص۱۸؛ التنقیح، ج ۹، ص۳۶۲، ۳۶۴؛ بدایة المجتهد، ج ۱، ص۵۷.
  55. التنقیح، ج ۹، ص۳۶۴، «کتاب الطهاره».
  56. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  57. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  58. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  59. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  60. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  61. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  62. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  63. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  64. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  65. محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق، تیمم (مقاله)|مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  66. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  67. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  68. محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق، تیمم (مقاله)|مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  69. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  70. یوسفی مقدم، محمد صادق، مقاله «تیممم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص .