|
|
(۱۰۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{خرد}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[امداد غیبی در قرآن]] - [[امداد غیبی در کلام اسلامی]] - [[امداد غیبی در معارف مهدویت]] | پرسش مرتبط = }} |
| '''امداد غيبى''' به معناى خصوص کمک غير عادى خداوند و یا عموم مددی است كه از [[جهان غيب]] سرچشمه مىگيرد. بنابر این، مراد از امداد غیبی مىتواند ویژه دخالتهای غیبی الهی در زندگی بشر باشد و همچنین در برخی کاربریها، شامل: جهان و نظم، حيات و نشاط، اموال و فرزندان و همه نعمتهاى الهیای که از عالم غيب و با تفضل الهی به انسان داده شده است باشد.
| |
|
| |
|
| در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امداد غيبى (پرسش)]]''' قابل دسترسی هستند.
| | '''امداد غیبی''' از دو واژه [[امداد]] به معنای [[یاری]] رسانی و [[غیب]] به معنای پنهانی تشکیل یافته است. امداد غیبی به [[یاری]] از سوی [[خدا]] و از ناحیه [[غیب]] گفته میشود که معمولاً از راههای نامتعارف و غیر عادی و [[ناپیدا]] است. |
| | |
| | امداد غیبی [[سنت الهی|سنتی الهی]] است که در موقعیتهای خاص و با شرائط ویژه، پدیدار میشود و محدویت زمانی و مکانی ندارد و روشهای آن، بسته به زمان، مکان و موقعیت حوادث، متفاوت و متنوع گزارش شده است. |
|
| |
|
| ==واژه شناسی لغوی ==
| | مهمترین سند اعتبار وجود امداد غیبی، [[آیات قرآنی]] است که به روشنی از این پدیده یاد کردهاند. |
| امداد غيبى تعبيرى مركب از دو واژه "امداد" و "غيب" است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>. | |
|
| |
|
| ريشه "امداد" كلمه «م ـ د ـ د» است كه معناى انبساط و امتداد دارد<ref>التحقيق، ج ۱۱، ص ۵۲، «مدّ».</ref>. «مدّت» نيز كه براى زمان مستمر بهكار مىرود از همين باب است <ref>مفردات، ص ۷۶۳، «مدّ».</ref>. اين واژه بر زياد شدن هم دلالت دارد، چنانكه زمان مدّ آب رودخانه، بر آب آن افزوده مىشود <ref>النهايه،ج۴،ص۳۰۷؛ لسانالعرب، ج۱۳، ص۵۰ـ۵۱، «مدد»؛ قاموس قرآن، ج ۶، ص ۲۴۲.</ref>. «امداد» يارى كردن ديگرى است، و بيشتر در موارد دوستداشتنى بهكار مىرود، بر خلاف «مدّ» كه در موارد ناپسند استعمال مىشود<ref>مفردات، ص ۷۶۳، «مدّ».</ref>. امداد منحصر به چيزهاى مادى نيست و در معنويات هم بهكار مىرود <ref>التحقيق، ج ۱۱، ص ۵۲ ، «مدّ».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>.
| | امداد غیبی را میتوان با [[شهود]] و [[ادراک]] شخصی، گزارش [[معصومان]] و [[اولیای الهی]] و [[عقل]] دریافت و [[اثبات]] کرد. |
|
| |
|
| "غيب" چيزى است كه از انسان پوشيده و مخفى است، گرچه به معناى شك نيز بهكار رفته است <ref>لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۵۱، «غيب».</ref>، زيرا شك معمولا در امر مخفى حاصل مىشود. برخى واژهپژوهان آن را به معناى پوشيده از چشم گرفتهاند <ref>مقائيس اللغه، ج ۴، ص ۴۰۳، «غيب».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>. | | == تعریف امداد غیبی == |
| | عبارت "امداد غیبی" از دو واژه [[امداد]] (از ریشه: م - د - د) به معنای [[یاری]] رسانی <ref> مفردات، ص ۷۶۳، «مدّ».</ref> و [[غیب]] به معنای امر پنهانی<ref>مقاییس اللغة، ج ۴، ص ۴۰۳، «غیب».</ref> تشکیل شده است. |
|
| |
|
| با توجه به معناى امداد و غيب معلوم مىشود كه امدادهاى غيبى به معناى مددهايى است كه از غيب سرچشمه مىگيرد، هر چند با عنايت به معناى لغوى واژه مزبور مىتوان جهان و نظم، حيات و نشاط و همه نعمتهاى موجود در آن را مدد گرفته از عالم غيب و از مصاديق امدادهاى غيبى دانست <ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۳۴۴، «امدادهاى غيبى در زندگى بشر».</ref>، چنانكه قرآن، اموال و فرزندان را از امدادهاى الهى دانسته است <ref>(وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ)</ref>؛ ولى اين تركيب اصطلاحاً به معناى مددهاى غيبى ويژه در زندگى بشر است<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۳۴۴، «امدادهاى غيبى در زندگى بشر».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>.
| | == منشأ امداد غیبی == |
| | تنها [[خدا]] امدادرسان [[غیبی]] است و این نوع [[یاریرسانی]] با دیگر [[شئون]] [[الهی]] مانند [[خالقیت]] و رازقیت، متفاوت است. همچنین امداد غیبی با امور [[خارقالعاده]] مثل [[معجزه]] و [[کرامت]] هم فرق دارد. |
|
| |
|
| با توجه به اينكه كمكهاى ويژه الهى بهرغم غير عادى بودن، به اسباب طبيعى مستند است و از سوى ديگر معجزات و كرامات نيز مستند به سببهاى طبيعى غير عادى است <ref>الميزان، ج ۱، ص ۸۲.</ref> مناسب است تفاوت آنها روشن شود. به نظر مىرسد مهمترين ويژگىِ جداكننده معجزات پيغمبران و كرامات اوليا از امدادهاى غيبى اين است كه گرچه هردو به اذن خدا و وساطت نيروهاى غيبى و اسباب طبيعى غير عادى انجام مىگيرد؛ ولى در معجزه و كرامت خود شخص نقش اصلى دارد؛ اما در امداد غيبى شخص چنين نقشى ندارد و در حالى كه اميدش از همهجا قطع شده مدد الهى از او دستگيرى مىكند<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>.
| | == چیستی امداد غیبی == |
| | امداد غیبی به یاریهای [[خدا]] در شرائط خاص گفته میشود که فراتر از توان، [[اراده]] و محاسبات اشخاص است و عوامل آن [[ناپیدا]] است ولی اثر و نتیجه نهایی آن [[امداد]]، قابل [[حس]] و [[درک]] است. |
|
| |
|
| تعبير «امداد غيبى» در قرآن بهكار نرفته؛ ولى آيات متعددى به امدادهاى غيبى الهى اشاره كرده است؛ مانند: فرستادن سپاه نامرئى {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر سر آنان بادی و نیز سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره احزاب، آیه ۹.</ref>، يارى با فرشتگان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ }}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده از سوی خود شما را یاری رساند؟ چرا؛ بیگمان بسنده است و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۴ - ۱۲۵.</ref>، ايجاد آرامش در دلهاى مؤمنان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref>، ايجاد هراس در دلهاى دشمنان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار میدهند که خداوند حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد جایگاهی است؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.</ref>، فرستادن بادهاى ويرانگر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر سر آنان بادی و نیز سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره احزاب، آیه ۹.</ref>، كم جلوه دادن لشكر دشمن {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ}}﴾}}<ref> و آنگاه را یاد کن که آنان را- چون رویاروی شدید- به چشمتان اندک نمود و شما را نیز در چشم آنان، اندک نشان داد تا خداوند کاری انجام یافتنی را به پایان برد و کارها به خداوند باز گردانده میشود؛ سوره انفال، آیه ۴۴.</ref>، فرستادن لشكر پرندگان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ}}﴾}}<ref> و بر سر ایشان پرندگانی دستهدسته فرستاد؛ سوره فیل، آیه ۳.</ref>، برهم زدن نقشههاى دشمنان {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ذَٰلِكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> چنین است؛ و خداوند نیرنگ کافران را بیرنگ میکند؛ سوره انفال، آیه ۱۸.</ref> و ... <ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>.
| | == [[امداد غیبی در قرآن]] == |
| | امداد غیبی از [[سنتهای الهی]] است که در [[قرآن کریم]] با الفاظ و [[ادبیات]] ویژهای به آن تصریح شده؛ هرچند عبارت "امداد غیبی" در [[قرآن]] به کار نرفته و ترکیب آن [[عربی]] نیست. |
|
| |
|
| از مهمترين مصداقهاى امداد غيبى كمكهاى ويژه پنهانى است كه از طرف خدا در جنگهاى صدر اسلام به [[پیامبر خاتم|پيامبر اكرم]]{{صل}} و مؤمنان رسيده است، به طورى كه ۴۰ آيه بدان اختصاص يافته است <ref>جهاد در قرآن، ص ۱۲۹.</ref> آيات ديگرى نيز اين كمكها را در قالب «هدايتبخشى»، «حكمتافكنى»، «توفيقيابى»، «حفظ و نگهدارى از گناه» و غير آنها مطرح كرده است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹]</ref>.
| | === امداد غیبی به [[پیامبران]] === |
| ==سنت بودن امداد غيبى==
| | [[قرآن]] درخواست [[پیامبران]] برای دریافت [[امداد الهی]] را از زبان [[نوح]]، [[لوط]]، [[طالوت]] و یارانش [[نقل]] میکند. درواقع گروههای [[سرکش]] آنقدر [[مخالفت با پیامبران]] را ادامه میدادند که ایشان از [[ایمان]] آوردن آنها [[نومید]] میگشتند، حتی [[گمان]] میکردند که گروه اندک [[مؤمنان]] نیز به آنها [[دروغ]] گفتهاند و گویا در مسیر دعوتشان تنها هستند <ref> نمونه، ج ۱۰، ص ۹۸.</ref>: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}<ref> تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی رسیدند و پنداشتند که مردم در وعده پشتیبانی به آنان دروغ گفتهاند، ناگهان یاری ما به آنان رسید و هر کس را که میخواستیم رهایی یافت و عذاب ما از گروه گنهکاران بازگردانده نمیشود؛ سوره یوسف، آیه ۱۱۰.</ref> در این هنگام که امیدشان از همه جا بریده میشد [[یاری]] [[خدا]] و [[پیروزی]] فرا میرسید<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[امدادهای غیبی (مقاله)|مقاله «امدادهای غیبی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۹۹ - ۳۲۴.</ref>. |
| گروهى از آيات قرآن كه به كمکهاى ويژه خدا اشاره كرده است به عنوان وعده تخلفناپذير الهى بر وقوع حتمى آنها تأكيد مىكند
| |
| <ref>مجمعالبيان، ج ۸ ، ص ۴۸۴؛ تفسير قرطبى، ج ۱۴، ص ۴۳؛ نمونه، ج ۱۶، ص ۴۶۷ ـ ۴۶۸.</ref>{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ }}﴾}}<ref> و یاری مؤمنان بر ما واجب است؛ سوره روم، آیه ۴۷.</ref>. برخى گفتهاند: ظاهر آيه، يارى شدن مؤمنان در دنياست؛ ولى اين گفته صحيح نيست، زيرا: اولاً چيزى ظاهر آيه را مقيد نمىسازد. و ثانياً برخى از روايات عموميت آن را نسبت به دنيا و آخرت تأييد مىكند <ref>روح المعانى، مج ۱۲، ج ۲۱، ص ۷۹.</ref> آيه ۵۱ غافر از حمايت مؤكد خدا از پيامبران خويش و پيروان آنها سخن مىگويد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الأَشْهَادُ}}﴾}}<ref> ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم؛ سوره غافر، آیه ۵۱.</ref> و خداوند در سوره صافّات يارى كردن رسولان از جانب خودش را قطعى دانسته: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}﴾}}<ref> و درباره بندگانی که فرستادهایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است که آنان یاری شدهاند؛ سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۲.</ref> و آن را به صورتهاى گوناگون تأكيد كرده است؛ مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي}}﴾}}<ref> خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ سوره مجادله، آیه ۲۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۰]</ref>.
| |
|
| |
|
| در اثبات امدادهاى غيبى و سنت بودن آن و پيروزى پيامبران توجه به انواع عذابهايى كه خدا بر مكذبان رسولانش در گذشته فرو فرستاده، كفايت مىكند <ref>الميزان، ج ۱۵، ص ۳۴.</ref> :{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لّا يُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref> سپس پیامبران خویش را پیدرپی فرستادیم، هر گاه که پیامبری برای امتی آمد او را دروغگو شمردند آنگاه آنان را در پی یکدیگر به هلاکت آوردیم و با نابود کردنشان آنها را موضوع افسانهها گرداندیم پس بر گروهی که ایمان نمیآورند نفرین باد!؛ سوره مومنون، آیه ۴۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۰]</ref>.
| | === امداد غیبی به [[اولیای خدا]] === |
| | برخی از محققان، [[الهام]] [[قلبی]] به [[مادر موسی]] در شرائط [[بحرانی]]<ref> و به مادر موسی [[الهام]] کردیم که به او شیر بده و اگر بر جان او ترسیدی او را در صندوقی بنه و به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref> و نیز اعطای [[حکمت]] به [[لقمان]] <ref> سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref> را از مصادیق [[امداد الهی]] و از نوع [[غیبی]] آن برشمردهاند. |
|
| |
|
| تقاضاى پيامبران الهى نسبت به اينگونه امدادها هم بر اهميت تأثير كمكهاى ويژه خدا گواهى مىدهد، و هم بر وجود آنها دلالت دارد. قرآن اين درخواست را از زبان نوح{{ع}}، لوط{{ع}} طالوت و يارانش و همچنين رسول اكرم{{صل}} و مؤمنان نقل مىكند. در سوره انفال، درخواست كمك از سوى پيامبر و مسلمانان در جنگ بدر را نقل مىكند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که از پروردگارتان فریادخواهی میکردید و به شما پاسخ داد که من با هزار فرشته پیاپی امدادگر شما خواهم بود؛ سوره انفال، آیه ۹.</ref> در پارهاى از روايات آمده است كه پيامبر{{صل}} نيز با مسلمانان در يارى خواستن از خدا همصدا بود و مىگفت: پروردگارا! وعدهاى را كه به من دادهاى تحقق بخش. خدايا، اگر اين گروه مؤمنان نابود شوند، پرستش تو از زمين برچيده خواهد شد <ref>مجمع البيان، ج ۴، ص ۸۰۷ ؛ نمونه، ج ۷، ص ۱۰۳.</ref>. در بقره اين درخواست را روش مستمر تاريخى پيغمبران الهى و امتهاى آنان مىشناساند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}﴾}}<ref> آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما در گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی میگفتند: یاری خداوند کی در میرسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است؛ سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> گويا اين يك سنت الهى و رمز تربيت و تكامل است كه همه امتها بايد در كوره سخت حوادث قرار گرفته و آبديده شوند و همچون فولاد از كوره به درآيند، و براى حوادث مهمتر و دشوارتر آماده شوند <ref>نمونه، ج ۲، ص ۱۰۲. </ref>مشكلات، چنان امتهاى پيامبران پيشين را احاطه مىكرده كه پيامبران با آنها همصدا شده، مىگفتند: پس يارى خدا كجاست؟!<ref>نمونه، ج ۲، ص ۱۰۲. </ref>. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}﴾}} سخن خدا <ref>نمونه، ج ۲، ص ۱۰۱. </ref>و بدين معناست كه خدا به وعدهاش جامه عمل مىپوشاند و آنها را از كمكهاى ويژه خويش بهرهمند مىسازد، چنانكه خواسته پيامبر اكرم{{صل}} و مسلمانان را در جنگ بدر اجابت كرد و فرشتگان امدادگر را به ياريشان فرستاد<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۰ - ۳۰۱]</ref>.
| | === امداد غیبی به [[پیامبر خاتم]] === |
| | از مهمترین مصداقهای امداد غیبی کمکهای ویژه پنهانی است که از طرف [[خدا]] در [[جنگهای صدر اسلام]] به [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] و [[مؤمنان]] رسیده است، به طوری که ۴۰ [[آیه]] بدان اختصاص یافته است <ref>[[جهاد]] در قرآن، ص ۱۲۹.</ref> |
|
| |
|
| گفتنى است كه گرچه امدادهاى غيبى سنتى الهى است، ولى سنّت ديگر خدا بر جريان داشتن كارها براساس علل و اسباب طبيعى عادى است: {{عربی|اندازه=150%|«أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَاب»}}؛ همچنين سنّت خدا بر اين قرار گرفته كه جز در موارد استثنايى و خاص، عوامل غير عادى را جايگزين اسباب عادى نكند. مؤمنان رزمنده بدون بهرهمندى از تجهيزات نظامى و بدون جنگيدن در ميدان نبرد پيروز نمىشوند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ}}﴾}}<ref> و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید؛ سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>؛ ولى در عين حال ممكن است عوامل مادى و عادى نتواند چنان كه بايد كارساز شود، يا به تنهايى براى شكست جبهه باطل كافى نباشند، و پيروزى دشمن هم براى دين و مسلمانان خطرات جدّى و فراوان داشته باشد. در چنين مواردى معمولاً امدادهاى غيبى بهره آدميان مىشود<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۱]</ref>.
| | === امداد غیبی به [[مؤمنان]] === |
| بر اساس آيه ۲۱۴ سوره بقره جمعى مىپنداشتند عامل اصلىِ ورود به بهشت فقط اظهار ايمان به خداست، آن هم بدون رنج و ناراحتى و دشمنان را هم خدا نابود خواهد ساخت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}﴾}}<ref> آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما در گذشتند بر سر شما نیامده است؟ به آنان سختی و رنج رسید و لرزانده شدند تا جایی که پیامبر و مؤمنان همراه وی میگفتند: یاری خداوند کی در میرسد؟ آگاه باشید که یاری خداوند نزدیک است؛ سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> قرآن در برابر اين پندار باطل به سنّت دائمى خدا اشاره كرده است كه پيشينيان نيز به سختيهاى فراوانى دچار شدند، به طورى كه پيامبر و آنها كه بدو گرويده بودند گفتند: پس يارى خدا كى خواهد رسيد؟ جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| مَتَى نَصْرُ اللَّهِ }}﴾}} از سوى پيامبران و گروندگان به آنها زمانى گفته مىشد كه سختيها به آخرين درجه مىرسيد، و به معناى اعتراض يا ترديد درباره كمك الهى نيست، بلكه تقاضا و انتظار است، ازاينرو به دنبال آن خداوند به آنها بشارت مىداد كه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}﴾}}<ref>نمونه، ج ۲، ص ۱۰۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۱ - ۳۰۲]</ref>.
| | [[مؤمنان]] نیز، در میدانهای پرخطری همچون [[جنگ]]، از امداد غیبی [[الهی]]، بهرهمند میشوند: {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref> به راستی خدااز مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد؛ سوره فتح، آیه ۱۸.</ref> در این [[آیه]] [[نزول]] [[آرامش]] و [[پیروزی]] زودرس از مصداقهای امداد غیبی است. همچنین در [[آیه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}<ref> ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر سر آنان بادی و نیز سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره احزاب، آیه ۹.</ref> به فرستادن لشکریانی [[ناپیدا]] برای [[یاری]] [[مؤمنان]]، تصریح شده است. |
|
| |
|
| افزون بر اين، معمولا هنگامِ هجوم سختيها و يورش دشمنان است كه مؤمنان آزموده مىشوند. "خبّاب بن ارت" گويد: از آزار مشركان به پيامبر شكايت بردم. فرمود: امّتهايى كه پيش از شما بودند، در فشار انواع گرفتاريها قرار مىگرفتند، تا آنجا كه بعضى از آنها را با ارّه دو نيم مىكردند؛ ولى اين فشارها هرگز آنها را از دين خدا منصرف نمىكرد<ref>التفسير الكبير، ج ۶ ، ص ۲۰؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۵۸۴ ؛ نمونه، ج ۲، ص ۱۰۲.</ref>
| | == امداد غیبی در [[سیره معصومان]] == |
| براساس آيهاى ديگر آنقدر گروههاى سركش مخالفت خود با پيامبرانشان را ادامه مىدادند كه از ايمان آوردن آنها نوميد مىگشتند، حتى گمان مىكردند كه گروه اندك مؤمنان نيز به آنها دروغ گفتهاند، و چنين احساسى بدانها دست مىداد كه در مسير دعوتشان تنها هستند<ref> نمونه، ج ۱۰، ص ۹۸.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}﴾}}<ref> تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی رسیدند و پنداشتند که مردم در وعده پشتیبانی به آنان دروغ گفتهاند، ناگهان یاری ما به آنان رسید و هر کس را که میخواستیم رهایی یافت و عذاب ما از گروه گنهکاران بازگردانده نمیشود؛ سوره یوسف، آیه ۱۱۰.</ref> در اين هنگام كه اميدشان از همه جا بريده مىشد يارى خدا و پيروزى فرا مىرسيد<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲]</ref>.
| | # '''[[امداد غیبی در سیره پیامبر خاتم]] {{صل}}''': [[قرآن]] در [[سوره انفال]]، درخواست کمک [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] در [[جنگ بدر]] از [[خدا]] را [[نقل]] میکند: {{متن قرآن|إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ}}<ref> یاد کن آنگاه را که از پروردگارتان فریادخواهی میکردید و به شما پاسخ داد که من با هزار فرشته پیاپی امدادگر شما خواهم بود؛ سوره انفال، آیه ۹.</ref> در پارهای از [[روایات]] آمده است که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] [[خدا]] نیز با [[مسلمانان]] در [[یاری]] خواستن از [[خدا]] همصدا بود و میگفت: پروردگارا! وعدهای را که به من دادهای تحقق بخش. خدایا، اگر این گروه [[مؤمنان]] نابود شوند، [[پرستش]] تو از [[زمین]] برچیده خواهد شد <ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۰۷؛ نمونه، ج ۷، ص ۱۰۳.</ref>. |
| ==مصاديق امداد غيبى==
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امیرالمؤمنین]] {{ع}}''': [[امیرالمؤمنین]] در یکی از خطبههای خود به [[امدادهای الهی]] اشاره میکند و میفرماید: {{متن حدیث|وَ قَدْ تَوَكَّلَ اللَّهُ لِأَهْلِ هَذَا الدِّينِ بِإِعْزَازِ الْحَوْزَةِ وَ سَتْرِ الْعَوْرَةِ وَ الَّذِي نَصَرَهُمْ وَ هُمْ قَلِيلٌ لَا يَنْتَصِرُونَ وَ مَنَعَهُمْ وَ هُمْ قَلِيلٌ لَا يَمْتَنِعُونَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ}} <ref> خدا به پيروان اين دين وعده داده كه اسلام را سر بلند و نقاط ضعف مسلمين را جبران كند، خدايى كه مسلمانان را به هنگام كمى نفرات يارى كرد، و آنگاه كه نمى توانستند از خود دفاع كنند، از آنها دفاع كرد، اكنون زنده است و هرگز نمى ميرد. نهج البلاغه، خطبه شماره 134 </ref> این نشان میدهد که [[امدادهای غیبی]] تنها به [[عصر پیامبر]]، اختصاص ندارد. |
| بسيارى از آيات قرآن بيانگر اين مطلب است كه امدادهاى غيبى بيشتر در جنگ ظهور و تجلى كرده است. در قرآن به مصاديق گوناگونى از امداد غيبى اشاره شده است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲]</ref>.:
| | # '''[[امداد غیبی در سیره حضرت زهرا]] (س)''': |
| ===فرستادن سپاه ديده نشدنى===
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام حسن]] (ع)''': |
| قرآن در سه مورد از فرستادن لشكرهايى نامرئى ياد مىكند و آنها را يارى دهندگان سپاه توحيد مىداند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}}﴾}}<ref> و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد؛ سوره توبه، آیه ۲۶ و ۴۰؛ سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> <ref>المعجم الاحصائى، ج ۱، ص ۳۳۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲]</ref>.
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام حسین]] (ع)''': |
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام سجاد]] (ع)''': |
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام باقر]] (ع)''': |
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام صادق]] (ع)''': |
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام موسی]] (ع)''': |
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام رضا]] (ع)''': |
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام جواد]] (ع)''': |
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام نقی]] (ع)''': |
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام عسکری]] (ع)''': |
| | # '''[[امداد غیبی در سیره امام عصر]] {{ع}}''': [[پیامبر اکرم]] درباره [[امدادهای غیبی]] [[خدا]] به [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: "... [[قائم]] [[اهل بیت]] من، به [[یاری]] [[الهی]] [[تأیید]] میشود"<ref> {{متن حدیث|قَائِمُ أَهْلِ بَيْتِي...يُؤَيَّدُ بِنَصْرِ اللَّهِ... }}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۵۷، ح ۲</ref>. همچنین در [[روایت]] دیگری پس از آنکه [[یاری]] [[خدا]] را از جمله [[امدادهای غیبی]] مربوط به [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} دانسته، چنین میفرماید: " او به وسیله [[فرشتگان]] [[خدا]] سبحانه و تعالی [[یاری]] میشود"<ref> {{متن حدیث|وَ يُنْصَرُ بِمَلَائِكَةِ اللَّهِ }}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۵۷، ح ۲</ref>. از [[روایات]] استفاده میشود فرشتگانی که به [[یاری]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] میشتابند، سه گروه هستند: [[فرشتگان]] [[مقرّب]]، [[فرشتگان]] حاضر در [[جنگ بدر]]<ref> {{متن حدیث|يَا ثَابِتُ كَأَنِّي بِقَائِمِ أَهْلِ بَيْتِي قَدْ أَشْرَفَ عَلَى نَجَفِكُمْ هَذَا وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى نَاحِيَةِ الْكُوفَةِ فَإِذَا هُوَ أَشْرَفَ عَلَى نَجَفِكُمْ نَشَرَ رَايَةَ رَسُولِ اللَّهِ فَإِذَا هُوَ نَشَرَهَا انْحَطَّتْ عَلَيْهِ مَلَائِكَةُ بَدْر}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۰۷، ح ۲</ref> و فرشتگان حاضر در [[قیام]] [[امام حسین]] <ref> شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۹۹، ح ۵۸</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۷۲-۷۶.</ref>. [[رسول خدا]] در [[حدیث معراج]] به [[نقل]] از [[خدا]] سبحانه و تعالی چنین فرموده است: "... و باد را مسخّر او میکنم و گردنکشان سخت را رام او میسازم.... "<ref>{{متن حدیث|وَ لَأُسَخِّرَنَّ لَهُ الرِّيَاحَ وَ لَأُذَلِّلَنَ لَهُ الرِّقَابَ الصِّعَابَ}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۴، باب ۲۳، ح ۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۷۲-۷۶.</ref>.. [[امام باقر]] {{ع}} نیز میفرماید: "[[قائم]] ما [[منصور]] به [[رعب]]؛ یعنی [[یاری]] شده با القای [[ترس]] در [[دل]] [[دشمنان]]ش است"<ref> [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۷۲-۷۶.</ref>. |
|
| |
|
| تعبير قرآن در دو مورد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}}﴾}}و در يك مورد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا }}﴾}} است. جنود جمع "جند" به معناى "گروه و جمع فشرده و سخت" است، كه از "جَنَد" به معناى زمين سختِ داراى سنگ گرفته شده و سپاه را به سبب فشرده بودن "جُند" گفتهاند <ref>مفردات، ص ۲۰۷؛ التحقيق، ج ۲، ص ۱۲۰، "جند".</ref>. برخى هم گفتهاند كه بر تجمّع و يارى دلالت دارد <ref>مقائيس اللغه، ج ۱، ص ۴۸۵، «جند».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲]</ref>.
| | == امداد غیبی در [[کلام اسلامی]] == |
|
| |
|
| آيه ۴۰ توبه به وضع مخاطرهآميز پيامبر در غار ثور كه دشمن در يك قدمى او بود اشاره كرده و يارى وى را با سپاه ديده نشدنى يادآور شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا }}﴾}}<ref> اگر او را یاری ندهید بیگمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد؛ فرود آورد؛ سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> برخى از مفسران سپاه ديده نشدنى را در اين آيه "فرشتگان" دانستهاند <ref>جامع البيان، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۷۷؛ تفسر قرطبى، ج ۸ ، ص ۹۵.</ref>؛ ولى در تعيين مصداق فرشتگان بين آنها اختلاف است؛ برخى آنها را فرشتگان مأمور نگهدارى از آن حضرت در سفر هجرت دانستهاند <ref>روح المعانى، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۴۲.</ref> . برخى ديگر گفتهاند: منظور فرشتگان يارى دهنده پيامبر و مسلمانان در جنگهاى پس از هجرت است <ref>نمونه، ج ۷، ص ۴۲۰.</ref> طبرسى نيز از بعضى نقل كرده كه آنها، فرشتگانِ مأمور به دعا براى حضرت بودهاند <ref>مجمع البيان، ج ۵ ، ص ۴۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۲ - ۳۰۳]</ref>.
| | === امکان امداد غیبی === |
|
| |
|
| بعضى سپاه ديده نشدنى را شامل غير فرشتگان نيز دانسته، و نيروهايى را كه از حسّ بشر بيرون است به آن افزودهاند <ref>من وحى القرآن، ج ۱۱، ص ۱۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳]</ref>.
| | === [[اثبات]] امداد غیبی === |
|
| |
|
| در روايتى آمده است: به فرمان خداوند درختى در دهانه غار روييد، به طورى كه چهره [[پیامبر خاتم|رسولاكرم]]{{صل}} را پوشانيد. عنكبوتى نيز مأمور شد تا در جلو دَرِ غار تارهايى بدواند و سرانجام، كبوترانى وحشى بر تخم گذاردن در قسمت جلوى غار مأمور شدند<ref>الميزان، ج ۹، ص ۲۹۲.</ref>. مجموع اين عوامل، دشمن را كه در يك قدمى دستگيرى حضرت بود، از ورود به غار منصرف كرد، با آنكه مطمئن بودند كه تا آنجا آمده و به جاى ديگرى نرفته است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳]</ref>.
| | === اقتضای امداد غیبی === |
| | هرچند [[امدادهای غیبی]]، سنتی [[الهی]] است، ولی دیگر [[سنّت]] [[خدا]]، جریان [[کارها]] براساس علل و اسباب طبیعی و عادی است: {{متن حدیث|أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَاب}}؛ همچنین [[سنّت الهی|سنّت خدا]] بر این قرار گرفته که جز در موارد استثنایی و خاص، عوامل غیر عادی را جایگزین اسباب عادی نکند. [[مؤمنان]] [[رزمنده]] بدون بهرهمندی از تجهیزات نظامی و بدون [[جنگیدن]] در میدان [[نبرد]] [[پیروز]] نمیشوند: {{متن قرآن|وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ}}<ref> و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید؛ سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>. |
|
| |
|
| در جنگ احزاب دشمنان اسلام اعم از مشركان، يهود و ساير نيروها يك ماه شهر مدينه را محاصره كردند، به طورى كه مسلمانان ناچار به ماندن در شهر و كندن خندق در اطراف آن شدند. تعبير قرآن از اين موقعيّت خطرناک و آزمون دشوار ابتلا و تزلزل شديد است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِيدًا}}﴾}}<ref> در آنجا مؤمنان را آزمودند و سخت لرزاندند؛ سوره احزاب، آیه ۱۱.</ref> در چنين حالى كه چشمهاى رزمندگان مسلمان خيره و جانشان به گلوگاه رسيده و گمانهاى خاصى درباره خدا پيدا كرده بودند، [[پیامبر خاتم|رسولاكرم]]{{صل}} از خداوند كمك خواست <ref>نورالثقلين، ج ۴، ص ۲۵۴.</ref> در پى آن امدادهاى غيبى به يارى آنان آمد كه از مهمترين آنها لشكرهاى نامرئى بود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}}﴾}}<ref> و ما بر سر آنان بادی و نیز سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم؛ سوره احزاب، آیه ۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳]</ref>. | | === شرائط امداد غیبی === |
| | گاهی با همه تلاشها در [[جبهه حق]]، ممکن است عوامل مادی و عادی چنان که باید کارساز نشوند، یا به [[تنهایی]] برای [[شکست]] [[جبهه]] [[باطل]] کافی نباشند و [[پیروزی]] [[دشمن]] هم برای [[دین]] و [[مسلمانان]] خطرات جدّی و فراوان داشته باشد؛ اینجا است که [[امدادهای غیبی]] بهره [[مؤمنان]] میشود<ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[امدادهای غیبی (مقاله)|مقاله «امدادهای غیبی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۹۹ - ۳۲۴.</ref>. |
|
| |
|
| در جنگ حنين دشمن به پيروزى موقّت رسيده و مسلمانان جنگجو از گرد پيامبر پراكنده شدند، و نزديك بود كه دستاوردهاى چند ساله نبى اكرم{{صل}} و مسلمانان بر باد رود؛ ليكن باز هم امدادهاى غيبى و از جمله آنها سپاه نامرئى، آنان را نجات بخشيد <ref>تفسير ابن كثير، ج ۲، ص ۳۵۷.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ }}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳ - ۳۰۴]</ref>. | | == انواع و روشهای امداد غیبی == |
| ===يارى با فرشتگان===
| | امداد غیبی میتواند برای یک شخص عادی، یک [[شخصیت]] مهم [[اجتماعی]] [[سیاسی]] یا یک گروه از [[مردم]] یا همه [[امت]] اتفاق بیافتد. همچنین گاهی امداد غیبی از نوع [[اثبات]] کننده و ایجابی برای [[یاران]] [[خدا]] است و گاهی ویرانگر و سلبی برای [[دشمنان خدا]]. در همه این موارد، زمانی از [[ناحیه]] [[غیب]]، [[امداد]] انجام میشود که طبق شرائط عادی امکان [[پیروزی]] یا ادامه راه وجود نداشته باشد. البته امداد غیبی هرگز با [[حکمت الهی]] و [[مصالح]] کلی [[جهان آفرینش]] و [[نظام]] [[هدایتی]] [[انسان]]، ناسازگار نیست. |
| روشنترين و مهمترين مصداق كمكهاى ويژه الهى آمدن فرشتگان امدادگر به يارى پيامبر و مسلمانان در جنگهاى صدر اسلام است. گرچه خدا در جنگهاى فراوانى مسلمانان را يارى كرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ }}﴾}}<ref> بیگمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز جنگ شما را یاری کرده است ؛ سوره توبه، آیه ۲۵.</ref>؛ ولى در آياتى به حضور فرشتگان امدادگر تصريح كرده است و اگر در مورد عبارت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}}﴾}} جاى تفسير آن به همه نيروهاى پنهان هستى باشد؛ ليكن مراد از {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَلـئِكَةِ}}﴾}} بىترديد فقط فرشتگان است. به گفته بيشتر مفسران، يارى فرشتگان كه در آيات آمده، مربوط به بدر و اُحُد است؛ ليكن اگر آيات مربوط به لشكرهاى نامرئى را هم به آنها بيفزاييم، نبردهاى احزاب، حنين و جنگ با يهود بنىقريظه را نيز در برمىگيرد<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۴]</ref>.
| | * [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومان]] {{عم}}، از امدادهای گوناگون [[الهی]] در برهههای خاص به ویژه در شرائط [[جنگی]] یاد کردهاند که عناوین آن از این قرار است: |
| | # '''[[فرستادن لشکریان ناپیدا]]''': [[قرآن]] در سه مورد از فرستادن لشکرهایی نامرئی یاد میکند و آنها را [[یاری]] دهندگان [[سپاه]] [[توحید]] میداند: {{متن قرآن|وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا}}<ref> و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد؛ سوره توبه، آیه ۲۶ و ۴۰؛ سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> |
| | # '''[[امداد با فرشتگان]]''': [[قرآن]] در [[سوره آلعمران]] به [[نصرت]] [[سپاهیان اسلام]] در [[نبرد]] [[بدر]] به وسیله [[فرشتگان]] تصریح کرده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشکرُونَ إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيَكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاثَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ}}<ref>و بیگمان خداوند در بدر شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید یاد کن آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده از سوی خود شما را یاری رساند؟ چرا؛ بیگمان بسنده است و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۳- ۱۲۵.</ref> این [[آیات]] پس از شکستِ [[مسلمانان]] در [[اُحُد]] نازل شد. آنجا که [[دشمن]] [[مشرک]] خواست با تهاجمی دوباره اساس [[حکومت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] [[خدا]] در [[مدینه]] را ویران کند <ref>نمونه، ج ۳، ص ۷۸.</ref>. |
| | # '''[[به کار گرفتن موجودات]] (مانند: پرندگان)''': در ماجرای [[اصحاب فیل]]، [[خدا]] پرندگانی را برای نابودی [[لشکر]] [[ابرهه]] فرستاد. این امر هرچند از [[ناحیه]] [[غیب]] صورت گرفت و نامتعارف بود اما [[مردم]]، اسباب آنکه پرندگان بودند را به چشم دیدند. [[خدا]] در [[قرآن]] به این واقعه اشاره میکند: {{متن قرآن|وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍ}}<ref> و بر سر ایشان پرندگانی دستهدسته فرستاد که بر آنان سنگریزههایی از گلسنگ فرو میافکندند پس خداوند آنها را چون کاهبرگی نیم جویده کرد؛ سوره فیل، آیه ۳ - ۵.</ref>. این پرندگان از مصادیق بارز [[امداد الهی]] بودند. |
| | # '''[[الهام قلبی]]''': هنگامی که جاسوسان [[فرعون]] در پی یافتن نوزاد [[مادر]] [[موسی]] و کشتن او بودند و او [[مأموریت]] یافت تا آن طفل شیرخوار را به امواج نیل سپارد، در [[بحرانی]] [[روحی]] هر لحظه [[بیم]] آن میرفت که فریادی زند، و آنان را از وجود [[موسی]] خبردار سازد، لکن [[خدا]] [[دل]] وی را محکم ساخت: {{متن قرآن|لَوْلا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> اگر دلش را استوار نمیداشتیم تا از باورکنندگان باشد به راستی نزدیک بود که آن راز را فاش کند؛ سوره قصص، آیه ۱۰.</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[امدادهای غیبی (مقاله)|مقاله «امدادهای غیبی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۹۹ - ۳۲۴.</ref>. منظور از ربط [[قلب]] در این [[آیه]]، تقویت [[دل]] [[مادر]] [[موسی]] است تا به [[وحی الهی]] [[ایمان]] داشته و این حادثه بزرگ را [[تحمل]] کند، و بداند که [[وعده خدا]] در زمینه نگهداری و بازگرداندن فرزندش به وی [[حق]] است <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۳۲ ـ ۳۳.</ref><ref>[[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[امدادهای غیبی (مقاله)|مقاله «امدادهای غیبی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۴، ص ۲۹۹ - ۳۲۴.</ref>. این تعبیر درباره [[اصحاب کهف]] نیز آمده است. آنان در جامعهای میزیستند که بر ابراز [[عقاید]] [[توحیدی]] خود [[قادر]] نبودند: {{متن قرآن|وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ}}<ref> و دلهایشان را استوار داشتیم؛ سوره کهف، آیه ۱۴.</ref> [[خداوند]] دلهایشان را [[استحکام]] بخشید، و در نتیجه با [[قدرت]] و [[شهامت]] برپا خاستند و ندای [[توحید]] سر دادند. <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۳۲ ـ ۳۳.</ref>. |
| | # '''[[ایجاد آرامش و تقویت روحیه]]''': |
|
| |
|
| آيات ۱۲۳ ـ ۱۲۵ آلعمران به نصرت سپاهيان اسلام در نبرد بدر به وسيله فرشتگان تصريح كرده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيَكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاثَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ}}﴾}}<ref> و بیگمان خداوند در بدر شما را با آنکه ناتوان بودید یاری کرد پس، از خداوند پروا کنید، باشد که سپاس گزارید یاد کن آنگاه را که به مؤمنان میگفتی: آیا بسندهتان نیست که خداوند با سه هزار فرشته فرو فرستاده از سوی خود شما را یاری رساند؟ چرا؛ بیگمان بسنده است و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۳- ۱۲۵.</ref> اين آيات پس از شكستِ مسلمانان در اُحُد نازل شد. آنجا كه دشمن مشرك خواست با تهاجمى دوباره اساس حكومت پيامبر{{صل}} در مدينه را ويران كند <ref>نمونه، ج ۳، ص ۷۸.</ref>. در آن لحظات سخت با نزول آيات فوق و ابتكار بىنظير رسول اكرم{{صل}}«فرمان عمومى به آماده شدن همه نيروها حتى مجروحان براى پيكار با دشمن و حركت از مدينه» <ref>فروغ ابديت، ج ۲، ص ۷۷؛ تاريخ پيامبر اسلام، ص ۳۱۸؛ نبردهاى محمد۹، ص ۱۳۴.</ref> مسلمانان روحيه و نيرويى تازه گرفته و مجدّداً آماده پيكار با مشركان شدند. دشمنان نيز با مشاهده اين حركت به وحشت افتاده و به تصور اينكه لشكرى تازهنفس از مدينه عازم جنگ شده وادار به عقبنشينى و بازگشت به شهر خود شدند<ref> نمونه، ج ۳، ص ۷۸.</ref>. آيات سوره آلعمران اصل ماجرا را بيان كرده؛ ليكن چگونگى و شرح فرود آمدن فرشتگان يارىبخش را آيات ۷ ـ ۱۵ سوره انفال عهدهدار است. آيه نهم اين سوره استغاثه به خداوند و اجابت آن را از سوى خدا به صورت امداد فرشتگان در جنگ بدر يادآور شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که از پروردگارتان فریادخواهی میکردید و به شما پاسخ داد که من با هزار فرشته پیاپی امدادگر شما خواهم بود؛ سوره انفال، آیه ۹.</ref> اين درگيرى، اولين درگيرى مسلمانان با كافران بود و به سبب عواملى مانند عدم توازن نيروها و چند برابر بودن دشمن، اصرار آنان بر نجات، اموالى كه در كاروان ابوسفيان داشتند و كينههاى عميق آنان نسبت به پيامبر و اسلام، مرحله سختى پيش آمده بود، ازاينرو در آيه بالا لفظ «استغاثه» بهكار رفته است . اين واژه معمولا در جايى بهكار مىرود كه خطرِ گرفتار شدن در چنگ دشمن احساس شود. پيامبر دست به دعا برداشت و گفت: خدايا اگر مسلمانان كشته شوند كسى كه در زمين تو را بندگى كند نخواهد ماند <ref>الميزان، ج ۹، ص ۲۳؛ نمونه، ج ۷، ص ۹۸.</ref>.
| | == شرائط دریافت امداد غیبی == |
| در اين هنگام خداوند دعاى آن حضرت را مستجاب كرده و فرمود: شما را به ۱۰۰۰ فرشته يارى مىكنم؛ فرشتگانى كه به وصف «مُرْدِف» از آنها ياد مىكند. آنها فرشتگانى بودند كه فرشتگان ديگر را در رديف خويش سوار كرده بودند <ref>روح المعانى، مج۶، ج۹، ص۲۵۱.</ref>. براى اين وصف معانى ديگرى نيز در تفاسير آمده است: فرشتههايى كه پى در پى به يارى مسلمانان شتافتند <ref>الميزان، ج۹،ص۲۰ـ۲۱؛ نمونه، ج۷، ص۱۰۳ـ۱۰۴.</ref> يا فرشتگانى كه فرمانده و فرمانبر بودند كه فرماندهان را «مُرْدِف» و فرمانبرداران را «مُرْدَف» گويند. البته ظاهر لفظ «مردف» همان معناى نخست است كه بسيارى از مفسران<ref> جوامع الجامع، ج ۲، ص ۶ ؛ الميزان، ج ۹، ص ۲۰؛ راهنما، ج ۶ ، ص ۴۲۸.</ref> و نيز اهل لغت آوردهاند <ref>مفردات، ص ۳۴۹، «ردف».</ref> و براساس آن، به اين پرسش نيز پاسخ داده مىشود كه چرا در سوره آلعمران شمار فرشتگان امدادگر ۳۰۰۰ ولى در اين آيات ۱۰۰۰ نفر آمده است، زيرا مردِفين ۱۰۰۰ نفر بودند و ۲۰۰۰ فرشته ديگر پشت سر آنان قرار داشتند<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۳ - ۳۰۵]</ref>.
| | برپایه [[آیات قرآنی]]، شخص یا اشخاصی که از سوی [[خدا]] [[امداد]] شدهاند، شرائطی داشتهاند: |
| | # '''[[ایمان]]''': یکی از شرائط برخورداری از [[امدادهای الهی]] [[ایمان]] است. بدین لحاظ در چند جای [[قرآن]] وقتی از [[یاری]] و [[دستگیری]] [[خدا]] و نجاتبخشی او سخن رفته [[مؤمنان]] را مشمول این [[لطف]] خاص دانسته است: {{متن قرآن|وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ }}<ref>و یاری مؤمنان بر ما واجب است؛ سوره روم، آیه ۴۷.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُواْ كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> سپس پیامبرانمان و مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ بدینگونه بنا به حقّی که بر عهده ماست مؤمنان را رهایی میبخشیم؛ سوره یونس، آیه ۱۰۳.</ref> |
| | # '''[[پارسایی]]''': [[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ }}<ref> چرا؛ بیگمان بسنده است و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خدا شما را با پنج هزار فرشته نشانگدار یاری خواهد رساند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۵.</ref> که مربوط به [[جنگ احد]] است، شرطهایی برای [[امداد الهی]] ذکر کرده که از جمله آنها [[پارسایی]] است. |
| | # '''[[استقامت]] و [[پایداری]]''': در دو [[آیه]] [[قرآن]]، [[استقامت]] شرط برخورداری از [[امدادهای غیبی]] دانسته شده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ }}<ref> [[فرشتگان]] بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس [[پایداری]] کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!؛ سوره فصلت، آیه۳۰.</ref> |
| | # '''[[جهاد]] و [[یاری دین]]''': [[قرآن]] شرط بهرهمندی از امداد غیبی را [[یاری]] [[خداوند]] ([[یاری دین]]) دانسته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ }}<ref> ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد؛ سوره محمد، آیه۷.</ref><ref>الفرقان، ج ۲۶ ـ ۲۷، ص ۹۱ ـ ۹۲.</ref> گفتنی است که از جمله شرایط [[جهاد]] [[پاکی]] [[انگیزهها]] است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه۶۹.</ref> |
|
| |
|
| برخى معتقدند كه اين فرشتگان همراه پيامبر در جنگ شركت داشتهاند <ref>تفسير قرطبى، ج ۴، ص ۱۲۴.</ref>؛ ولى به نظر مىرسد كه آنان فقط براى تقويت روحى مسلمانان و تضعيف مشركان آمده بودند <ref>التفسير الكبير، ج ۱۵، ص ۱۳۰؛ پرتوى از قرآن، ج ۳، ص ۳۲۵؛ نمونه، ج ۳، ص ۸۰ .</ref>، زيرا اولا از آيات قرآن نيز همين نظر استفاده مىشود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ}}﴾}}<ref> و خداوند آن را جز مژدهای برای شما قرار نداد و آنان را فرستاد تا دلهاتان بدان آرام یابد؛ سوره آل عمران، آیه ۱۲۶ و سوره انفال آیه ۱۰.</ref> ثانياً اگر فرشتگان، جنگاوران دشمن را كشته باشند فضيلتى براى لشكر اسلام در اين باره نمىماند. ثالثاً كتب تاريخى شمار كشتههاى بدر و كشندگان آنها را ثبت كرده و هيچ نامى از كشنده ناشناختهاى نيامده است. اين حقيقت وقتى آشكارتر مىگردد كه به قدرت فرشتهها نيز توجه كنيم و بدانيم كه يكى از آنان براى نابود كردن دنيا كفايت مىكند، چنانكه جبرئيل{{ع}} با پرى از بالهاى خويش شهرهاى قوم لوط را نابود كرد <ref>التفسير الكبير، ج ۱۵، ص ۱۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۵]</ref>.
| | == جستارهای وابسته == |
| ===آرام كردن دلهاى مؤمنان===
| | {{مدخل وابسته}} |
| واژه "سكينه" در آرامش قلب بهكار مى رود و بر عدم اضطراب و تشويشِ انسان در كارها و ايستادگى در برابر حوادث پيچيده و مشكل دلالت دارد<ref>الميزان، ج ۲، ص ۲۸۹.</ref> سكينه يك حالت فوق العاده روحى و موهبتى الهى است، كه انسان در پرتو آن مشكلترين حوادث را هضم، و با وجود مشكلات، در خود احساس آرامش مىكند. اين آرامش ممكن است جنبه عقيدتى داشته و تزلزل اعتقاد را برطرف سازد يا جنبه عملى داشته باشد و به انسان شكيبايى و ثبات قدم بخشد<ref> نمونه، ج ۲۲، ص ۲۷.</ref>. خداوند در لحظات حساس جنگ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref> يا زمان مخفى شدن رسول اكرم{{صل}} در غار و احتمال برخورد وى با دشمنانى كه به قصد كشتن وى آمده و تا مرز دستگيرى او پيش رفته بودند و بدين جهت نيز همراه يا همراهان وى به شدّت دچار هراس شده بودند، با ايجاد آرامش كامل در قلب آن حضرت، او را يارى كرد. نه تنها پيامبر اسلام، بلكه همه پيغمبران خدا از اين موهبت الهى برخوردار بودهاند <ref>البرهان، ج ۲، ص ۷۵۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۵ - ۳۰۶]</ref>.
| | * [[جنود]] |
| | * [[نصرت]] |
| | * [[نصرت الهی]] |
| | {{پایان مدخل وابسته}} |
|
| |
|
| مؤمنان نيز، به لحاظ بهرهمندى از گوهر ايمان در ميدانهاى پرخطرى همچون صحنههاى كارزار بدان يارى مىشدند {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}﴾}}<ref> به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد؛ سوره فتح، آیه ۱۸.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که کافران به ننگ دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره فتح، آیه ۲۶.</ref> و بالاتر اينكه قرآن سبب پيروزى اهل ايمان و شكست دشمنان را فرستادن آرامش بر قلب آنها دانسته است <ref>جهاد در قرآن، ص ۱۴۵ ـ ۱۴۶.</ref>، چنانكه در بنىاسرائيل تابوت را وسيله سكينه و آرامش آنها قرار داده و همراه داشتن آن را در جنگها سبب غلبه آنان بر دشمنانشان دانسته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ}}﴾}}<ref> نشانه پادشاهی او این است که تابوت عهد نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان نهفته است ؛ سوره بقره، آیه ۲۴۸.</ref><ref>جامع البيان، مج ۲، ج ۲، ص ۸۲۲ ؛ مجمع البيان، ج ۲، ص ۱۴۴؛ زادالمسير، ج ۱، ص ۲۵۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۶]</ref>.
| | == منابع == |
| | {{منابع}} |
| | #[[پرونده:000055.jpg|22px]] [[محمد حسن ناصحی|ناصحی، محمد حسن]]، [[امدادهای غیبی (مقاله)|مقاله «امدادهای غیبی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']] |
| | #[[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] |
| | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| از مهمترين ميدانهاى كارزار كه مسلمانان در آن تا آستانه شكست پيش رفتند و خطر بزرگى متوجه آنان شد، جنگ حنين بود كه جز اندكى ساير مجاهدان از گِرد آن حضرت پراكنده شدند و از ميدان گريختند. در اين برهه خطرناك بود كه خداوند با ايجاد آرامش در قلب پيامبر و مؤمنان، بدانان روحيهاى دوباره بخشيد و آنان را نجات داد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> آنگاه خداوند آرامش خویش را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید؛ فرود آورد و کافران را به عذاب افکند و آن، کیفر کافران است؛ سوره توبه، آیه ۲۶.</ref> <ref>نمونه، ج ۷، ص ۳۴۶ ـ ۳۴۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۶]</ref>.
| | == پانویس == |
| ===خواب كوتاه و سبک===
| | {{پانویس}} |
| برخى از آيات قرآن امدادهاى غيبى الهى را در قالب خوابهاى كوتاهمدت و سبك بيان مىكند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که خداوند خوابی سبک را بر شما فرا میپوشاند تا از سوی او آرامشی برای شما باشد ؛ سوره انفال، آیه ۱۱.</ref> برخى مفسران گفتهاند: قرآن كريم ضمن بيان اينگونه امدادها آن را سبب امن و آسايش و از بين رفتن ترس مسلمانان مىداند، زيرا تا هنگامى كه در خواب هستند اثر ترس از ايشان منتفى است و چون بيدار شوند شادابى و نشاطى دارند كه به صاحبش شجاعت بخشيده و فكر ترس را از سر وى بيرون مىكند. آيه مذكور بيانگر اين امداد الهى در جنگ بدر است كه شامل حال همه مسلمانان شده است <ref>التفسير الكبير، ج ۱۵، ص۱۳۲؛ التحرير والتنوير، ج۹، ص ۲۷۸؛ تفسير المنار، ج ۹، ص ۶۱۰ .</ref> همين امداد در جنگ احد نيز درباره برخى از ياران پيامبر{{صل}} آمده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ}}﴾}}<ref> آنگاه، خداوند پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی دیگر که در اندیشه جان خود بودند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۶]</ref>.
| |
|
| |
|
| برخى گفتهاند: گرچه هر خوابى از جانب خداست؛ ولى تفاوت اين خواب و تأكيد بر آن بدين جهت است كه از يك سو مسلمانان از جهات گوناگونى از جمله كمى شمار آنان و فراوانى دشمن، ابزار و ادوات جنگى گسترده مشركان، تشنگى زياد و ... دچار ترس شده بودند و از سويى ديگر هرگز خواب به چشمان انسان هراسناك نمىآيد؛ ولى اگر بخوابد ترس او از بين مىرود، بنابراين، خداوند اين خواب را بر مسلمانان غالب كرد تا ترس آنان از بين رفته و اطمينان قلب يابند، به ويژه اينكه اين خواب يكباره و براى همه مسلمانان حاصل شده كه نشان خارق العاده بودن آن است و همين از عوامل پيروزى مسلمانان در جنگ بدر شد <ref>التفسير الكبير، ج ۱۵، ص ۱۳۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۷]</ref>.
| | [[رده:اصطلاحات قرآنی]] |
| ===نزول باران===
| |
| از ديگر امدادهاى غيبى الهى كه در جنگ بدر به يارى مسلمانان آمد نزول باران بود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ}}﴾}}<ref> و از آسمان آبی فرو میباراند تا شما را بدان پاکیزه گرداند و پلیدی شیطان را از شما بزداید و دلهایتان را نیرومند سازد و گامهایتان را بدان استوار دارد؛ سوره انفال، آیه ۱۱.</ref> به گفته مفسران در جنگ بدر لشكر قريش قبل از مسلمانان به چاههاى بدر رسيده، آنجا را تصرف كردند، به طورى كه مسلمانان ناگزير شدند در سرزمينى خشك فرود آيند كه شنهاى روان مانع از حركت آنان مىشد. در چنين حالى از يك سو ترس از كثرت دشمنان و فراوانى ادوات و تجهيزات جنگى آنان و از سوى ديگر مشكلات حركت در چنين سرزمينى همراه با گرد و غبارهايى كه ازآن ايجاد مىشد و نيز تشنگى باعث شده بود كه مسلمانان در تنگنا قرار بگيرند. شيطان نيز در فرصت پيش آمده به وسوسه آنان پرداخته، آنان را بيم نابودى داد. در اين هنگام امدادهاى الهى به سراغشان آمد و با نزول باران راه نفوذ وسوسههاى شيطان بسته شد. از بركات باران اين بود كه شنهاى روان در زير پاى آنان محكم شده و بركههاى آب پديد آمد كه با آن رفع تشنگى و تطهير كردند. از ديگر بركاتش اين بود كه دلهاى مؤمنان را به همديگر پيوند داد و آنها را به يكديگر نزديك ساخت و ثابت قدم گردانيد<ref>التحرير والتنوير، ج ۹، ص ۲۸۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۷]</ref>.
| |
| ===ايجاد هراس در دلهاى دشمنان===
| |
| ايجاد هراس و رعب در دل دشمنان از كمكهاى ويژه خداست كه ۴ بار در قرآن از آن ياد شده است و همه آنها درباره شرايط دشوار جنگ و جهاد است. منظور از رعب اين است كه بر اثر شدت ترس، انسان نااميد شود و احساس كند كه راه رهايى از گرفتارى كه به آن دچار گشته وجود ندارد <ref>مفردات، ص ۳۵۶، «رعب»؛ قاموس قرآن، ج ۳، ص ۱۰۵.</ref>ز برخى نيز رعب را حالتى دانستهاند كه بر اثر آن آرامش به طور كلّى از انسان گرفته مىشود <ref>التحقيق، ج ۴، ص ۱۳۸، «رعب».</ref> قرآن در بيان نجات معجزهگونه مسلمانان پس از شكست آنها در احد از افكندن رعب در دل كافران خبر داده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُواْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ}}﴾}}<ref> به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار میدهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۱.</ref> اگر در آن شرايط دشوار اين هراس بر دل دشمنان افكنده نمىشد، آنها به مدينه هجوم آورده، نظام اسلامى را با خطرى جدّى روبهرو مىكردند؛ ليكن در حالى كه چنين تصميمى داشتند، ناگهان هراس عجيبى در دلهايشان افتاد كه باعث شد به صورت لشكرى شكست خورده به مكه باز گردند <ref>نمونه، ج ۳، ص ۱۲۵.</ref>. به عقيده برخى مفاد اين آيه وعدهاى نيكو از جانب خداست به اينكه مسلمانان را با لشكر ترس يارى مىكند<ref>الميزان، ج ۴، ص ۴۳.</ref> و خدا اين وعده را قطعى ساخته، بدان جامه عمل پوشانيد <ref>تفسير المنار، ج ۴، ص ۱۷۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۷ - ۳۰۸]</ref>.
| |
| | |
| در جنگ بدر نيز خداوند براساس وعده خويش سپاه ترس را يك باره و ناگهانى بر قلب دشمن چيره ساخت <ref>تفسير المنار،، ج ۹، ص ۶۱۲ .</ref>:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ}}﴾}}<ref> من در دل کافران بیم خواهم افکند بنابراین، با شمشیر بر فراز گردنهاشان بزنید و دستشان را کوتاه کنید؛ سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>، بهگونهاى كه ارتش انبوه و نيرومند قريش روحيه خويش را باخته و گروهى از آنان از درگيرى با مسلمانان وحشت داشتند. بىترديد اين هراسافكنى در دل دشمن از اسباب مهم پيروزى سپاه اسلام بود<ref>نمونه، ج ۷، ص ۱۰۷. </ref>. همين امر در جنگ با يهود بنىقريظه نيز باعث تسليم و شكست آنها شد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ }}﴾}}<ref> و در دلهاشان هراس افکند؛ سوره احزاب، آیه ۲۶.</ref> <ref>البصائر، ج ۳۲، ص ۲۸۴.</ref> در جنگ با يهود بنىنضير نيز خداوند چنان ترسى بر قلبهاى دشمنان افكند كه فرصت هرگونه حركت را از آنان گرفت و خانههاى خود را با دست خود ويران مىكردند <ref>نمونه، ج ۲۳، ص ۴۸۹ ـ ۴۹۰.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الأَبْصَارِ}}﴾}}<ref> و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!؛ سوره حشر، آیه ۲.</ref> آنان از رسول اكرم{{صل}} مىخواستند كه به دور ساختن آنها از وطن اكتفا كند و آنان را نكشد. بدون شك اين، امدادى الهى براى پيامبر و مؤمنان رزمنده بود <ref>الفرقان، ج ۲۷، ص ۲۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۸]</ref>.
| |
| | |
| در رواياتى پيامبر اكرم{{صل}} براى خود چند ويژگى برشمرده كه از جمله آنها يارى شدن به وسيله هراسافكنى خدا در دل دشمنان است <ref>الامالى، ص ۲۸۵؛ بحار الانوار، ج ۸ ، ص ۳۸؛ ج ۱۶، ص ۳۱۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۸]</ref>.
| |
| ===فرستادن بادهاى ويرانگر===
| |
| برخى از آيات قرآن به بادهايى اشاره دارد كه در بعضى جنگها، مؤمنان به آن يارى شده و در شكست دشمنان مؤثر افتاده است. آيه ۹ سوره احزاب ضمن برشمردن باد به عنوان امدادگر ويژه غيبى، به مؤمنان فرمان مىدهد كه به ياد نعمتهاى خدا باشند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر سر آنان بادی و نیز سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست؛ سوره احزاب، آیه ۹.</ref> اين آيه درباره برهه حسّاس جنگ خندق است كه طوفانى سهمگين و ناگهانى به يارى مسلمانان شتافت و خيمه و خرگاه دشمن را درهم ريخت <ref>نمونه، ج ۷، ص ۲۱۶ ـ ۲۲۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| | |
| سرعت اين باد به اندازهاى بود كه ديگهاى غذايشان را سرنگون و طنابهاى خيمهها را پاره مىكرد. برخى مفسران از اين باد ويرانگر كه خدا به كمك لشكر اسلام فرستاد، به "باد صبا" تعبير كردهاند<ref>جامع البيان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص ۱۵۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| | |
| به نقلى پيامبر فرمودند: " نُصِرت بالصبا ..."<ref>تفسير قرطبى، ج ۱۴، ص ۹۵.</ref>. نكتهاى كه به خوبى ثابت مىكند كه وزيدن اين باد مانند بادهاى عادى نبوده، بلكه امداد غيبى محسوب مىشود، اين است كه در محل وزيدن آن لشكر اسلام نيز حضور داشت، و بين آنها و لشكر دشمن به جز يك خندق فاصلهاى نبود، با اين حال، طوفان فقط به لشكر احزاب لطمه وارد ساخت و كمترين آسيبى به مسلمانان وارد نشد. شدّت و سرعت باد به قدرى بود كه ترس بر دشمن چيره شد و وادار به فرار شدند <ref>تفسير قرطبى، ج ۱۴، ص ۹۵.</ref>. پس از وزش اين باد سركرده مشركان، ابوسفيان به آنها گفت: اين باد هيچ چيزى را براى ما نمىگذارد <ref>مجمع البيان، ج ۸ ، ص ۵۴۰ .</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| | |
| طوفانى كه در جنگ احزاب به يارى مسلمانان آمد، هم تند بود و هم سرد، آن هم در شبى سرد و هوايى زمستانى، و بدين جهت نه اسباب جنگ آنها باقى ماند، و نه خود مىتوانستند در آنجا بمانند<ref> من وحى القرآن، ج ۱۸، ص ۲۷۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| | |
| برخى گفتهاند كه بادهاى ويرانگرى كه در اين آيه آمده، قسمتى از لشكر خداست كه ديده مىشود، چنانكه لشكرهايى نيز دارد كه ديده نمىشود و ازاينرو در آيه، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| جُنودًا لَم تَرَوها}}﴾}} را بر جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحـًا}}﴾}} عطف كرده است <ref>غزوة الاحزاب فى ضوء القرآن، ص ۱۶۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| ===كم جلوه دادن لشكر دشمن===
| |
| از چيزهايى كه در تقويت روحى جنگجويان در ميدان جنگ اثر به سزايى دارد، احساس كمشمار بودن نيروى دشمن است. در اولين جهاد تهاجمى مسلمانان در جنگ بدر همين عامل، به يارى مسلمانان آمد و آنها كه شمارشان فقط ۳۱۳ نفر بود و از ابزار و آلات جنگى محدودى برخوردار بودند، توانستند با روحيهاى بالا بر دشمن انبوه خويش بتازند و آنان را شكست دهند. آيات ۴۳ ـ ۴۴ سوره انفال به اين مهم پرداخته و از اين كمك ويژه الهى خبر مىدهد. در آغاز خداوند در عالم رؤيا دشمنان را به پيامبر{{صل}} كم نشان داد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلاً وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلاً وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولاً وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ}}﴾}}<ref> یاد کن آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت اندک نشان داد و اگر آنان را بسیار نشان داده بود سست میشدید و در کار جنگ اختلاف مییافتید ولی خداوند شما را در امان داشت که او به اندیشهها داناست و آنگاه را یاد کن که آنان را چون رویاروی شدید به چشمتان اندک نمود و شما را نیز در چشم آنان، اندک نشان داد تا خداوند کاری انجام یافتنی را به پایان برد و کارها به خداوند باز گردانده میشود؛ سوره انفال، آیه ۴۳ - ۴۴.</ref> بهگونهاى كه اگر آنها را با همان شمار فراوان براى آن حضرت جلوهگر مىساخت، سپاه اسلام به سستى و سپس اختلاف مىگراييد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الأَمْرِ وَلَكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ }}﴾}} پيامبر اسلام اين رؤيا را براى لشكر باز گفت و اين كار باعث بالا رفتن روحيه آنها شد <ref>نمونه، ج ۷، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref> اين رؤيا نعمتى الهى بود تا هراس مسلمانان را بزدايد و آنان را در برابر دشمن شجاع گرداند <ref>جامع البيان، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۸؛ روح المعانى، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| | |
| برخى بر اين اعتقادند كه نه در خواب بلكه در بيدارى دشمن را در ديدگاه پيامبر كم نشان داد؛ ولى حق آن است كه هم در خواب و هم در بيدارى آنان را كم جلوهگر ساخت <ref>جامع البيان، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۸؛ الميزان، ج ۹، ص ۹۳.</ref>، زيرا آيه بعد به كم جلوه دادن به هنگام درگيرى تصريح كرده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلاً}}﴾}} و اين مسئله سبب تجديد روحيه مسلمانان و آمادگى بيشتر آنها براى كارزار شد<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۰]</ref>.
| |
| | |
| نشانههايى وجود دارد كه دستكم گروهى از مسلمانان، اگر از كم و كيف واقعى دشمن باخبر بودند، تن به درگيرى نمىدادند؛ ولى چون خدا اراده كرده بود تا اين جهاد رقم بخورد و مسلمانان به پيروزى رسند، دشمن را در خواب و بيدارى به رسول اكرم{{صل}} و مسلمانان كم نشان داد <ref>نمونه، ج ۷، ص ۱۸۹.</ref> از سوى ديگر، دشمن كه با تصرف خداوند، مسلمانان را كمشمار مىديد و از روحيه بالا و ايمان آنان آگاه نبود لشكر اسلام را دستكم گرفت، چنانكه ابوجهل مىگفت: ياران محمد{{صل}} به اندازه خوراك يك شترند، بدين جهت نه از مكه كمك خواستند و نه از همه نيروى خويش براى رويارويى با مسلمانان بهره بردند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولاً }}﴾}} پايان اين ماجرا نيز جز پيروزى مسلمانان و شكست و فرار مشركان نبود <ref>روح المعانى، مج ۶ ، ج ۱۰، ص ۱۳؛ نمونه، ج ۷، ص ۱۹۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| ===فرستادن لشكر پرندگان===
| |
| قصه اصحاب فيل كه در قرآن سورهاى را به خود اختصاص داده، بيانگر مصداق ديگرى از كمكهاى ويژه الهى در قالب لشكرى از پرندگان است كه با سنگريزههايى كه با خود حمل مىكردند سپاه بزرگ ابرهه را نابود ساختند. آنگاه كه ارتش ابرهه با فيل سواران خود، به قصد نابودى كعبه به مكه آمدند، عبدالمطلب دست در حلقه خانه كعبه برد و از خداى خانه در برابر هجوم آنان يارى طلبيد و در حالى كه مردم مكه از ترس به كوهها پناه برده بودند ناگهان فرزندش به وى نزديك شده و گفت: ابرى سياه از سوى درياى سرخ به سوى مكه مىآيد. عبدالمطلب با خرسندى گفت: اى قريشيان، به خانههاى خويش باز گرديد كه يارى خدا بهره شما شده است. در اين هنگام پرندگانى همانند پرستو به طرف مكه آمده و با سنگريزهها لشكر بزرگ ابرهه را نابود ساختند و خانه خدا از آسيب آنها در امان ماند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍ}}﴾}}<ref> و بر سر ایشان پرندگانی دستهدسته فرستاد که بر آنان سنگریزههایی از گلسنگ فرو میافکندند پس خداوند آنها را چون کاهبرگی نیم جویده کرد؛ سوره فیل، آیه ۳ - ۵.</ref> بر اثر اهميت اين حادثه سال وقوع آن را "سال فيل" ناميدند و سرآغازِ تاريخ عرب شناخته شد<ref> السيرة النبويه، ج ۱، ص ۳۸ ـ ۶۲ ؛ بحارالانوار، ج ۱۵، ص۱۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۰۹]</ref>.
| |
| ===بازداشتن از گناه===
| |
| امداد غيبى خدا گاهى به شكل نجات انسان از ورطه گناه، محقق مىشود، آن هم در لحظات حساسى كه همه زمينهها و اسباب <ref>الميزان، ج ۱۱، ص ۱۲۶ ـ ۱۳۰.</ref> براى گرفتار آمدن در دام گناه فراهم شده است، چنانكه اين امداد درباره حضرت يوسف{{ع}} تحقق يافت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ }}﴾}}<ref> و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد ؛ سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> برهان رب در آيه چندگونه تفسير شده است؛ از جمله اينكه مقصود از آن يك نوع كمك خدايى بود كه در پاسخ به شايستگيهاى آن حضرت بهره وى شد و او را از گناه رهايى بخشيد <ref>فى ظلال القرآن، ج ۴، ص ۱۹۸۱؛ الميزان، ج ۱۱، ص ۱۲۶ ـ ۱۳۰.</ref>. پس از اين آيه باز هم خداوند نجات يوسف{{ع}} را از گناهكارى، به خويش نسبت مىدهد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}﴾}}<ref> بدین گونه بر آن بودیم تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم؛ سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> عبارت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}﴾}}<ref> او از بندگان ناب ما بود ؛ سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> بيانگر اين است كه اينگونه كمكهاى ويژه الهى كه در لحظات طوفانى گناه بهره انسانها مىشود، ويژه يوسف{{ع}} نيست و هركس كه در زمره بندگان خالص خدا قرار گيرد شايسته چنين لطف و موهبتى خواهد بود <ref>نمونه، ج ۹، ص ۳۷۳ ـ ۳۷۸.</ref>
| |
| <ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۱]</ref>.
| |
| ===تقويت دل===
| |
| هنگامى كه جاسوسان فرعون در پى يافتن نوزاد مادر موسى{{ع}} و كشتن او بودند، و او مأموريت يافت تا آن طفل شيرخوار را به امواج نيل سپارد، در بحرانى روحى هر لحظه بيم آن مىرفت كه فريادى زند، و آنان را از وجود موسى{{ع}} خبردارسازد، ليكن خداوند دل وى را محكم ساخت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| لَوْلا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref> اگر دلش را استوار نمیداشتیم تا از باورکنندگان باشد به راستی نزدیک بود که آن راز را فاش کند؛ سوره قصص، آیه ۱۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۱]</ref>.
| |
| | |
| منظور از ربط قلب در اين آيه، تقويت دل مادر موسى{{ع}}است تا به وحى الهى ايمان داشته و اين حادثه بزرگ را تحمل كند، و بداند كه وعده خدا در زمينه نگهدارى و بازگرداندن موسى{{ع}} به وى حق است <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۳۲ ـ ۳۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۱]</ref>.
| |
| | |
| اين تعبير درباره اصحاب كهف نيز آمده است. آنان در جامعهاى مىزيستند كه بر ابراز عقايد توحيدى خود قادر نبودند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ}}﴾}}<ref> و دلهایشان را استوار داشتیم؛ سوره کهف، آیه ۱۴.</ref> خداوند دلهايشان را استحكام بخشيد، و در نتيجه با قدرت و شهامت برپا خاستند و نداى توحيد سر دادند. <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۳۲ ـ ۳۳.</ref> در شرايط دشوار جنگ بدر نيز خداوند با فرستادن باران در زمانى كه لشكر اسلام سخت به آن نياز داشت، دلهاى آنان را محكم ساخت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ}}﴾}}<ref> و از آسمان آبی فرو میباراند تا شما را بدان پاکیزه گرداند و پلیدی شیطان را از شما بزداید و دلهایتان را نیرومند سازد و گامها یتان را بدان استوار دارد؛ سوره انفال، آیه ۱۱.</ref>
| |
| <ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۱]</ref>.
| |
| ===الهام===
| |
| القاى مطالبى از جانب خدا بر قلب انسان كه او را به انجام دادن يا ترك كارى برمىانگيزد الهام است <ref>لسان العرب، ج ۱۲، ۳۴۶؛ المنجد، ص ۷۳۷، «لهم».</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| | |
| در مواردى الهام به لفظ "وحى" در قرآن آمده است، چنان كه مادر موسى{{ع}} در لحظاتى بحرانى و ترسناک كه از كشته شدن فرزند خويش بيمناک و قدرت تصميمگيرى او كاهش يافته بود، "الهام قلبى" به ياريش آمد. الهامى كه او را به كارى خطرناک فرا مىخواند؛ ولى با اين همه احساس آرامش مىكرد، زيرا به وى الهام مىشد كه نترس و اندوهگين نباش. ما حتماً موسى{{ع}} را به تو باز مىگردانيم <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۲۳ ـ ۲۵.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}﴾}}<ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر جان او ترسیدی او را در صندوقی بنه و به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد ؛ سوره قصص، آیه ۷.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| | |
| درباره حواريان عيسى{{ع}} نيز لفظ وحى بهكار رفته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُواْ آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ}}﴾}}<ref> و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم؛ سوره مائده، آیه ۱۱۱.</ref> امام باقر{{ع}} در تفسير اين آيه مراد از وحى را الهامى دانستهاند كه به حواريان شد <ref>تفسير عياشى، ج۲، ص ۸۵ ؛ البرهان، ج۱، ص ۳۸۱.</ref> و مفادش اين بود كه به خدا و رسول او ايمان آورند. آنان نيز به اين دعوت پاسخ مثبت دادند <ref>نمونه، ج ۵ ، ص ۱۲۷.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| | |
| درباره حضرت يوسف مىفرمايد: هنگامى كه برادران وى تصميم گرفتند او را در چاه قرار دهند ما به او وحى كرديم كه تو آنها را از اين امر آگاه خواهى ساخت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ}}﴾}}<ref> پس چون او را بردند و همدل شدند که وی را در نهانگاه چاه نهند چنین کردند و ما به او وحی کردیم که روزی آنان را از این کارشان آگاه میکنی، در حالی که آنان درنیابند؛ سوره یوسف، آیه ۱۵.</ref> گرچه برخى از اهل تفسير وحى را در اين آيه همان وحىِ نبوت گرفتهاند <ref>الميزان، ج ۱۱، ص ۱۰۰.</ref>؛ امّا به قرينه آيه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا }}﴾}}<ref> و چون به برنایی خویش رسید بدو نیروی داوری و دانش بخشیدیم؛ سوره یوسف، آیه ۲۲.</ref> بايد گفت كه مراد از آن الهامى بوده كه در آن شرايط بحرانى و در تنهايى و ژرفاى چاه به يوسف شد تا بداند تنها نيست و نگهدارى دارد، ازاينرو نور اميد بر دلش تابيد، و تاريكيهاى نوميدى را از جان وى زدود <ref>نمونه، ج ۹، ص ۳۴۳.</ref> در موارد ديگرى نيز واژه وحى به معناى الهام بهكار رفته است؛ مانند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذَا رَأى الَّذِينَ أَشْرَكُواْ شُرَكَاءَهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَؤُلاء شُرَكَاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِكَ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ}}﴾}}<ref> و چون مشرکان شریکهایشان را که برای خداوند میپنداشتند ببینند میگویند: پروردگارا! اینانند شریکهایی که ما به جای تو به پرستش میخواندیم آنگاه آن شریکان به آنان پاسخ میدهند که: بیگمان شما دروغگویید؛ سوره نحل، آیه ۸۶.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}<ref> زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است ؛ سوره زلزال، آیه ۵.</ref><ref>الميزان، ج ۶ ، ص ۲۲۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| | |
| برخى محققان بر اين باورند كه منشأ اكتشافات بزرگ تاريخ، و نيز نظريههاى علمى تحول آفرين در دنياى علم، الهاماتى است كه به صاحبان اين نظريهها و اكتشافات مىشود، و اين را از مصاديق امدادهاى غيبى دانستهاند<ref>مجموعه آثار، ج ۳، ص ۳۵۱، "امدادهاى غيبى در زندگى بشر"؛ منشور جاويد، ج ۸ ، ص ۲۹۷ ـ ۳۰۶.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| | |
| ===جارى ساختن حكمت بر دل لقمان===
| |
| خداوند به لقمان حكمت عطا كرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ}}﴾}}<ref>و به راستی ما به لقمان فرزانگی دادهایم؛ سوره لقمان، آیه ۱۲.</ref> حكمت چندگونه تفسير شده است؛ از جمله شناخترازهاى جهان هستى و آگاهى از حقايق <ref>نمونه، ج۱۷، ص۳۶.</ref> برخى از مفسّران در ضمن آوردن روايتى طولانى به تبيين چگونگى اعطاى حكمت لقمان حكيم پرداختهاند <ref>مجمع البيان، ج ۸، ص ۴۹۴.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۲]</ref>.
| |
| === توفيق انجام دادن نيكيها===
| |
| آيه ۷۳ سوره انبياء ضمن بر شمردن برخى از ويژگيهاى گروهى از پيامبران مىفرمايد: انجام دادن كارهاى نيك را به آنها وحى كرديم: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}}﴾}}<ref> و به آنها انجام کارهای نیک وحی کردیم؛ سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> برخى گفتهاند: مراد از وحى در اين آيه ممكن است وحى تشريعى و همچنين وحى تكوينى به معناى توفيق انجام دادن كارهاى نيك باشد <ref>نمونه، ج ۱۳، ص ۴۵۶.</ref>. برخى ديگر اعتقاد دارند اين وحى، نوعى امداد غيبى بود كه آنان را به سوى كارهاى شايسته مىكشاند <ref>منشور جاويد، ج ۱۰، ص ۹۱ ـ ۹۳.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۳]</ref>.
| |
| ===فرود آمدن سفره آسمانى و غذا يا ميوه بهشتى===
| |
| دست كم در ۴ مورد قرآن به اين حقيقت پرداخته شده است:
| |
| #درباره مريم{{ع}} مىفرمايد: هرگاه زكريا در محراب بر مريم وارد مىشد رزقى را نزد او مىيافت. حضرت مريم در پاسخ اين سؤال كه اين رزق از كجاست مىگفت از نزد خداست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ}}﴾}}<ref>و هرگاه زکریّا در محراب عبادت نزد وی میرفت کنار او، رزقی مییافت و میپرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او میگفت: از نزد خداوند؛ آری خداوند به هر که بخواهد بیحساب و شمار روزی میدهد؛ سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref> درباره منظور از رزق در اين آيه اختلاف است؛ برخى آن را غذايى ويژه مىدانند كه بوى خوشى از آن استشمام مىشد <ref>من وحى القرآن، ج ۵ ، ص ۳۴۸. </ref>بعضى هم آن را انواع غذاهايى دانستهاند كه در آن زمان يافت نمىشد <ref>تفسير مراغى، ج ۳، ص ۱۴۵؛ المنير، ج ۳، ص ۲۱۴.</ref> برخى اعتقاد دارند كه ميوههاى تابستانى در فصل زمستان و عكس آن بوده است <ref>تفسير قرطبى، ج ۴، ص ۷۱.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref>روايات فراوانى مراد از رزق را در آيه بالا، نوعى ميوه بهشتى مىداند كه در غير فصل آن، نزد مريم{{ع}} حاضر مىشده و اين به لطف خدا و امداد غيبى بوده است. شواهدى در خود آيه، اين تفسير را تقويت مىكند؛ مانند نكره آوردن واژه "رزق" و پاسخ مريم{{ع}} به زكريا كه اين روزى از سوى خداست، و نيز شگفتى زكريا{{ع}}از ديدن اين حادثه و تقاضاى فرزند در همان لحظه از خداوند<ref>الميزان، ج ۳، ص ۱۷۴؛ نمونه، ج ۲، ص ۵۳۰.</ref>برخى مفسران نيز اين واقعه را دليل بر سر زدن كرامت از اوليا دانسته و مريم{{ع}} را از جمله اين انسانها دانستهاند كه از اين قاعده مستثنا نيست <ref>تفسير قاسمى، ج ۴، ص ۹۳.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۳]</ref>.
| |
| #بهرهمندى بنىاسرائيل از غذايى آسمانى كه آيات: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}﴾}}<ref> و ابر را سایهبان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم و گفتیم از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا میداشتند؛ سوره بقره، آیه ۵۷.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}﴾}}<ref> و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به آن سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایهبان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم و گفتیم: از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم میکردند؛ سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى}}﴾}}<ref> ای بنی اسرائیل! ما شما را از دشمنتان رهایی بخشیدیم و با شما در سوی راست کوه طور وعده نهادیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم ؛ سوره طه، آیه ۸۰.</ref>از آن خبر مىدهد. آنان در دوران سرگردانى در صحراى سينا: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ }}﴾}}<ref> خداوند فرمود: که آمدن به این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان میشوند؛ سوره مائده، آیه ۲۶.</ref> از گناه و نافرمانى خدا، پشيمان گشته و از خداوند خواستند تا بار ديگر نعمتهاى خود را بر آنان ارزانى دارد. خداوند در اين باره مىفرمايد: "منّ" و "سلوى" بر شما نازل كرديم: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى }}﴾}}<ref>و ابر را سایهبان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم؛ سوره بقره، آیه ۵۷.</ref> درباره مراد از "منّ" و "سلوى" در بين مفسران اختلاف است؛ برخى ۶ معنا براى آن ذكر كردهاند؛ از جمله اينكه "منّ" نوعى خوردنى شبيه برف بوده كه از آسمان بر بنى اسرائيل فرود مىآمده است <ref>تفسير قرطبى، ج ۱، ص ۲۷۶.</ref><ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref> اين نكته هم شايان توجه است كه، فروفرستادن اين غذا، به مدت ۴۰ سال، آن هم در بيابان و به مقدار كافى براى آنها، امرى غير عادى است.<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۴]</ref>.
| |
| #فرود آمدن غذاى آسمانى، بر ياران نزديك حضرت عيسى{{ع}} كه در آيات ۱۱۲ ـ ۱۱۵ سوره مائده آمده است. حواريان آن را از عيسى{{ع}} درخواست كردند، و عيسى{{ع}} هم آن را از خداى خويش تقاضا كرد. اين تقاضا پذيرفته شد و آنها از سفره غذاى آسمانى بهرهمند گشتند. البته در اين مورد گرچه لطف خدا و امداد غيبى او در فرود آمدن سفره آسمانى نقش داشته؛ ولى مىتوان اين را معجزهاى از حضرت عيسى{{ع}} دانست، بر خلاف دو مورد پيشگفته كه فرود آمدن غذاهاى آسمانى با واسطه و درخواست پيامبرى صورت نگرفته است<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۴]</ref>.
| |
| #باردار شدن مريم{{ع}}؛ آنگاه كه مريم{{ع}}به لحاظ شرايط دشوار جسمى و روحى آرزوى مرگ كرد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا}}﴾}}<ref> کاش پیش از این مرده و از یاد رفته بودم؛ سوره مریم، آیه ۲۳.</ref> چنين ندا آمد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَلاَّ تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا}}﴾}}<ref> غمگین مباش، خداوند از بن پای تو جویباری روان کرده است و تنه نخل را به سوی خود بتکان تا خرمایی چیده بر تو فرو ریزد؛ سوره مریم، آیه ۲۴ - ۲۵.</ref> اينكه با تكان دادن درخت خشكيده خرما، خرمايى تازه از آن فرو ريزد امرى غير عادى است كه جز با امداد الهى امكانپذير نيست. گرچه مفسّران در اينجا اختلاف كردهاند و عدّهاى آن را معجزه زكريا{{ع}} <ref>التفسير الكبير، ج ۲۱، ص ۲۰۶.</ref> و گروهى نيز آن را از "ارهاصات" يا معجزات مقدّماتى و پيش درآمد نبوت حضرت عيسى{{ع}} دانستهاند؛ ليكن حقيقت آن است كه اين كار غير عادى با كمك ويژه الهى محقّق شده است <ref>نمونه، ج ۱۳، ص ۴۵.</ref>، افزون بر اين جوى آبى نيز كه براساس برخى روايات ناگهان براى مريم{{ع}} ايجاد شد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا}}﴾}} از امور غير عادى است كه با امداد غيبى، تحقق يافته است.<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۶۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۴]</ref>.
| |
| | |
| === شرح صدر===
| |
| از موهبتهاى بزرگ الهى كه با لطف خاص او نصيب انسان مىشود، شرح صدر يا توسعه روح انسان <ref>نمونه، ج ۲۷، ص ۱۲۱.</ref> و به تعبيرى ديگر توسعه ظرفيت معنوى انسان است. شرح صدر مقابل "ضيق صدر" است، كه در آيه ۹۷ سوره حجر آمده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ}}﴾}}<ref> و ما به درستی میدانیم که تو از آنچه میگویند دلتنگ میگردی؛ سوره حجر، آیه ۹۷.</ref> هيچ پيامبر يا رهبر بزرگى بدون اين ويژگى توان تحمّل سختيها را نخواهد داشت و آنكس كه رسالتش از همه بزرگتر است "مانند نبى اكرم{{صل}}" بايد از شرح صدرى افزونتر از ديگران هم برخوردار باشد و خداوند اين هديه معنوى را به وى ارزانى داشت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}﴾}}<ref> آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است خداوند را به پاکی میستاید و او پیروزمند فرزانه است ؛ سوره حشر، آیه ۱.</ref> و اين بزرگترين هديه الهى به آن حضرت بود <ref>نمونه، ج ۲۷، ص ۱۲۲.</ref>. حالات و رفتارهاى پيامبر اكرم{{صل}} در برخورد با مشكلات و حوادث پيچيده دوران حياتش نشان مىدهد كه ظرفيت معنوى و قدرت تحمل وى نه امرى عادى، بلكه تأييدى الهى و ربّانى بوده است <ref>نمونه، ج ۲۷، ص ۱۲۳.</ref>. برخى مفسران اين آيه را به معناى ظاهرى آن گرفته و گفتهاند كه در كودكى قلب پيامبر{{صل}} توسط فرشتهها با شكافتن سينه وى بيرون آورده و شست و شو داده شد و سپس با علم و رأفت و رحمت پُر گشت <ref>التفسير الكبير، ج ۳۲، ص ۲؛ الدرالمنثور، ج ۸ ، ص ۵۴۷ ـ ۵۴۸ .</ref>. برخى ديگر گفتهاند: منظور، قلب جسمانى نيست، بلكه اشاره به امدادهاى الهى، از نظر روحى و تقويت عزم و اراده آن رسول خدا و پاكسازى وى از هرگونه نقص اخلاقى و وسوسه شيطانى است <ref>نمونه، ج ۲۷، ص ۱۲۳.</ref>. اين مطلب را روايتى از پيامبر اكرم{{صل}} تأييد مىكند <ref>مجمع البيان، ج ۱۰، ص ۷۷۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۴ - ۳۱۵]</ref>.
| |
| ===تأييد به روح القدس===
| |
| برخى از پيامبران، به وسيله روح القدس تأييد و يارى شده و كارهايى بزرگ و گاه خارق عادت از آنها سر مىزده است، چنان كه عيسىابن مريم{{ع}} با تأييد روحالقدس در گهواره با مردم سخن گفته است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ}}﴾}}<ref> به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی ؛ سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۵]</ref>.
| |
| ===رهايى بخشيدن از گرفتارى و عذاب===
| |
| اينگونه كمكهاى ويژه الهى را در مورد پيامبرانى همچون موسى، ابراهيم، يونس و برخى ديگر از پيامآوران آسمانى{{عم}} به ويژه پيامبر خاتم{{صل}} مىيابيم. در اين رابطه قرآن بيشتر با واژگانى برگرفته از لفظ "نجات" سخن گفته است، چنانكه درباره رهايى موسى بن عمران{{ع}} از ميان امواج سهمگين و خروشان نيل مىفرمايد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الآخَرِينَ}}﴾}}<ref> به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی ؛ سوره شعراء، آیه ۶۴ - ۶۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۵]</ref>.
| |
| | |
| يونس{{ع}} نيز بر اثر رها كردن قوم خويش در دريا گرفتار نهنگى بزرگ شد كه وى را بلعيد. او در آن زندان ترسناك و در آن تاريكيهاى متراكم، خدا را خواند و تقاضاى فريادرسى كرد. خداوند نيز با كمك ويژه خود، او را از آن وضعيت خطرناك نجات بخشيده و اندوه وى را زدود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ}}﴾}}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم؛ سوره انبیاء، آیه 88.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۵]</ref>.
| |
| | |
| آيه ۵۸ سوره هود هم درباره رها ساختن حضرت هود{{ع}} است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّيْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ}}﴾}}<ref> و چون «امر» ما در رسید هود و مؤمنان همراه او را به بخشایشی از خویش رهاندیم و آنان را از عذابی سخت رهایی بخشیدیم؛ سوره هود، آیه ۵۸.</ref>هنگام فرود آمدن عذاب سخت الهى بر گروهى كه هود{{ع}} مأمور هدايتشان بود، خداوند خود و مؤمنان همراه او را به مكان امن و آرامى برد، چنانكه پيش از فرا رسيدن طوفان، كشتى نجات نوح آماده بود و پيش از آنكه شهرهاى لوط{{ع}} درهم كوبيده شود، شب هنگام، لوط پيامبر و شمار اندكى از ياران با ايمان وى به فرمان خدا آن شهر را ترك كردند <ref>نمونه، ج ۹، ص ۱۴۱.</ref> با تعبيرى نزديك به آنچه در آيه پيشگفته آمده در آيات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}﴾}}<ref> و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانههای خویش از پا درافتادند؛ سوره هود، آیه ۶۷.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ}}﴾}}<ref> و چون امر ما دررسید شعیب و مؤمنان همراه او را با بخشایشی از سوی خویش رهایی بخشیدیم و بانگ آسمانی ستمگران را فرو گرفت و در خانههای خود از پا در افتادند؛ سوره هود، آیه ۹۴.</ref> از نجات حضرت صالح{{ع}} و ديگرى حضرت شعيب{{ع}} نيز سخن رفته است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
| | |
| افزون بر اينها، برخى از آيات، رهايى مردم حجاز را از وضع نابسامان و خطرناكى كه داشتند، بيان كرده و كمكهاى خدا در اين زمينه و نعمت بزرگ اسلام و رسول اكرم{{صل}} را به آنان يادآورى مىكند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا}}﴾}}<ref> و نعمتهای خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
| | |
| خداى سبحان در اين آيه، الفت دادن دلهاى آنان را به خود نسبت داده و با اين تعبير به معجزه اجتماعى دين خدا اشاره كرده است؛ يعنى ايجاد دوستى و برادرى ميان مردمى كه به اندك بهانهاى سالها به جنگ و خونريزى مىپرداختند از راههاى عادى ممكن نبود؛ ولى در سايه لطف خدا و يارى او در سالهايى اندك، ممكن شد <ref>نمونه، ج ۳، ص ۲۹ ـ ۳۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
| ===خنثا كردن نقشههاى دشمنان===
| |
| خداوند در پارهاى ازموارد، برهم زدن نقشههاى دقيق و حيله گرانه دشمنان راه حق را به خود نسبت مىدهد، و در شكست دادن آنها دست غيبى را مؤثر مىداند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا }}﴾}}<ref> و هزل نیست آنان نیرنگی میبازند ؛ سوره طارق، آیه ۱۴ - ۱۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
| | |
| كيد دشمنان پيامبر همان نقشههاى آنها براى مبارزه با آن حضرت و آيين اوست؛ مانند تبليغات بر ضدّ قرآن، محاصره اقتصادى، تهمتها و سخنان ناشايست درباره وى و قرآن، و شكنجه و آزار مسلمانان <ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۳۷۵.</ref> خداوند فرموده است: من هم در برابر حيلهگريهاى آنان چارهجويى مىكنم. گفته شده كه مراد از كيد خدا در اين آيه، همان لطفهايى است كه شامل حال رسول خدا{{صل}} و مؤمنان كرده، و دشمنان را غافلگير و در نتيجه، كوشش آنان را بىثمر كرد و توطئههايشان را درهم شكست <ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۳۷۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۶]</ref>.
| |
| | |
| درباره نقشههاى نمروديان برضدّ ابراهيم{{ع}} نيز فرمود: آنها مىخواستند تا با نقشهاى خطرناك وى را نابود كنند؛ ليكن با يارى خدا كه نتيجهاش سالم ماندن آن پيامبر بزرگ در كام امواج آتش بود، كارهاى آنان در جهت خاموش ساختن نور حق به زيان خودشان و به نفع ابراهيم{{ع}} تمام شد <ref>روحالمعانى، مج۱۰، ج۱۷، ص۱۰۴؛ نمونه، ج ۱۳، ص ۴۴۷.</ref>: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الأَخْسَرِينَ}}﴾}}<ref> و با او نیرنگی ورزیدند ما هم آنان را زیانکارتر گرداندیم ؛ سوره انبیاء، آیه ۷۰.</ref> برخى مفسّران گفتهاند: مردم ۴۰ روز براى برافروختن آتش هيزم تهيّه مىكردند، به طورى كه وقتى آنها را به آتش كشيدند خود نيز توان نزديك شدن به آن را نداشتند و ناگزير ابراهيم را با منجنيق به سوى آن پرتاپ كردند <ref>مجمع البيان، ج ۷، ص ۸۷ ؛ التفسير الكبير، ج ۲۲، ص ۱۸۷؛ الكامل، ج ۱، ص ۹۸.</ref>؛ ولى به فرمان خدا آتش سرد و سلامت شد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ}}﴾}}<ref> گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش ؛ سوره انبیاء، آیه 69.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۷]</ref>.
| |
| | |
| آيه ۱۸ سوره انفال نيز كمكهاى ويژه غيبى به مسلمانان و شكست دشمنان در جنگ بدر را يادآورى مىكند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| ذَلِكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ}}﴾}}<ref> چنین است؛ و خداوند نیرنگ کافران را بیرنگ میکند؛ سوره انفال، آیه ۱۸.</ref> در دو جاى ديگر قرآن هم آمده است كه تكذيب كنندگان را فرصت مىدهم، زيرا تدبير من سخت استوار است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ}}﴾}}<ref> و به آنان مهلت میدهم که تدبیر من سنجیده است ؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ}}﴾}}<ref> و به آنان مهلت میدهم، که تدبیر من سنجیده است؛ سوره قلم، آیه ۴۵.</ref> پيامبرى كه شايد بيش از ديگر پيامبران با ياريهاى ويژه الهى، جانش حفظ شد، رسولاكرم{{صل}}است. در آيه ۹ سوره يس آمده است كه در پيش رو و در پشت سر كافران سدّى قرار داديم و چشمانشان را پوشانديم، ازاينرو نمىبينند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ}}﴾}}<ref> و ما پیش رویشان سدّی و پشت سرشان سدّی نهادهایم و دیدگان آنان را فرو پوشاندهایم چنان که چیزی نمیبینند ؛ سوره یس، آیه ۹.</ref> جمعى از مفسّران گفتهاند: آيه بالا در مورد ابوجهل يا مردى از طايفه بنىمخزوم يا قريش نازل شده كه چندين بار قصد جان پيامبر را كردند؛ ولى خداوند هر بار به صورتى غير عادى وى را از گزند دشمنان نگه داشت و در آن لحظه حساسى كه آنها مشرف بر كشتن وى مىشدند، چشمانشان نمىديد يا قدرت حركت از آنان گرفته مىشد <ref>روح المعانى، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۳۲۳.</ref>. در رواياتى آمده است كه زمانى كه گروهى از قريش عزم نابودى پيامبر{{صل}} را داشتند، وقتى نزديك او شدند، خداوند با ايجاد تاريكى از پشت سر و نيز پيش روى آنها باعث شد كه آن حضرت را نبينند <ref>الدرالمنثور، ج ۷، ص ۴۳ ـ ۴۵.</ref>
| |
| <ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۷]</ref>.
| |
| | |
| در آيه ۲۷ سوره جنّ هم به گماشته شدن مراقبانى براى رسولان الهى تصريح كرده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا}}﴾}}<ref> جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد؛ سوره جن، آیه ۲۷.</ref> گروهى از مفسّران بر اين عقيدهاند كه مراد از رصد، فرشتگان مأمور حفظ جان رسول خدا{{صل}} از بديها و نقشههاى دشمنان است <ref>مجمع البيان، ج ۱۰، ص ۵۶۳ .</ref>؛ ولى برخى ديگر گفتهاند: رصد به افراد گروه نگهبان گفته مىشود و مراد از آن در آيه بالا فرشته هايى است كه خداوند بدانها مأموريت داده كه اصالت وحى را پس از تحقق آن، از اسبابى كه آنرا خدشهدار مىكند نگهبانى كنند <ref>نمونه، ج ۲۵، ص ۱۴۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۷]</ref>.
| |
| | |
| برخى نوشتهاند: يكى از مشركان چون پيغمبراكرم{{صل}} را تنها يافت بر وى مسلط شد و با شمشير قصد جان او كرد؛ امّا خداوند با كمك خويش و به صورتى غير عادى او را حفظ كرد <ref>مجمعالبيان، ج۱۰، ص۵۶۳ ؛ مناقب، ج۱، ص۱۰۳؛ نمونه، ج ۴، ص ۳۰۵.</ref> آيه ۱۱ سوره مائده به اين واقعه مربوط دانسته شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان از نعمت خداوند بر خود یاد کنید، آنگاه که گروهی بر آن بودند تا بر شما دستدرازی کنند و خداوند دستشان را از شما کوتاه کرد، و از خداوند پروا کنید و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند؛ سوره مائده، آیه 11.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۱۸]</ref>.
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| *[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۲۹۹-۳۲۴]
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس2}}
| |
| | |
| {{دانشنامه امامت-خرد}}
| |
| [[رده:مدخل مرتبط با امام مهدی]] | |