نظریه استیلاء و غلبه در تعیین امام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== جستارهای وابسته == * +== جستارهای وابسته == {{مدخل‌های وابسته}} *))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل‌های وابسته}} +{{مدخل‌ وابسته}}))
خط ۴۳: خط ۴۳:


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل‌ وابسته}}
* [[انتخاب امام]]
* [[انتخاب امام]]
* [[انتصاب امام]]
* [[انتصاب امام]]

نسخهٔ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۵۳

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث راه تعیین امام است

مقدمه

مستندات نظریه استیلاء

مستند روائی استیلاء

روایات نبوی در رد استیلاء

  • سخنان نبی اکرم(ص) نظریه استیلاء و تغلب را رد می‌‌کند و پیامبر اکرم(ص) انتساب حاکمان ستمگر را به خود مردود می‌‌شمارد:
  • بنابر نقل احمد بن حنبل ابن عمر از نبی اکرم(ص) نقل می‌‌کند: «سَيَكُونُ عَلَيْكُم أُمَراءُ يَأْمُرُونَكُمْ بِمَا لَا يَفْعَلُونَ فَمَنْ صَدَّقَهُمْ بِكِذْبِهِمْ وَ أَعَانَهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَ غَشِيَ أَبْوَابَهُمْ فَلَيْسَ مِنِّي وَ لَسْتُ مِنْهُ وَ لَمْ يَرِدْ عَلَيَّ الْحَوْضَ»[۱۱].
  • و از رسول الله(ص) نقل شده که هر گونه یاری و کمک و همراهی با فرمان روایی ستمگر را به شدت مذمت فرمودند«قَالَ: أَلَا وَ مَنْ عَلَّقَ سَوْطاً بَيْنَ يَدَيْ سُلْطَانٍ جَعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ السَّوْطَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- ثُعْبَاناً مِنَ النَّارِ طُولُهُ سَبْعُونَ ذِرَاعاً يُسَلِّطُهُ اللَّهُ عَلَيْهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ وَ عَنْهُ(ص) ایضاً أَنَّهُ قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيْنَ أَعْوَانُ الظَّلَمَةِ وَ مَنْ لَاقَ لَهُمْ دَوَاةً أَوْ رَبَطَ كِيساً أَوْ مَدَّ لَهُمْ مَدَّةَ قَلَمٍ فَاحْشُرُوهُمْ مَعَهُمْ»[۱۲].
  • اما روایاتی که سلطان را ظل الله نامیده است در واقع مدح سلطان عادل است و مذمت سلطان ستمگر. «عَنِ النَّبِيِّ(ص) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ السُّلْطَانَ ظِلُّ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ يَأْوِي إِلَيْهِ كُلُّ مَظْلُومٍ مِنْ عِبَادِهِ فَإِنْ عَدَلَ كَانَ لَهُ الْأَجْرُ وَ عَلَى الرَّعِيَّةِ الشُّكْرُ وَ إِذَا جَارَ كَانَ عَلَيْهِ الْإِصْرُ وَ عَلَى الرَّعِيَّةِ الصَّبْرُ» [۱۳]، سلطان سایه خداوند روی زمین است که بندگان مظلوم خداوند به او پناه می‌‌آورند پس اگر به عدالت رفتار کند برای او پاداش و بر آن بنده مظلوم سپاس لازم است اما اگر ستم کند بر او کیفر و بر رعیت تحمل لازم است[۱۴].
  • اما روایات السمع و الطاعه بعد از غمض عین از سند، اطاعت و تسلیم فرمان حاکم متوقف شده است به ما لم يَأْمُر بِمَعْصِيَةٍ[۱۵] علاوه بر این که تشخیص معصیت بودن اوامر فرمان روا در مواردی مشکل است به ویژه با حضور فریب کارانه علمای وابسته به حکام جور و وعاظ السلاطین که موظف به تئوریزه کردن رفتار فرمان روایان هستند.
  • حاصل کلام اینکه روایاتی که دستور به اطاعت و پیروی محض و بی چون و چرا از حاکم می‌‌دهد با تعالیم مسلم و روشن دین اسلام سازگاری ندارد: قرآن کریم پیروی و تبعیت از حاکم جور را تأیید نکرده و سکوت و بی تفاوتی و ترک نهی از منکر و پیروی از ستمگران را به شدت مذمت فرموده است: ﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ[۱۶] و نیز می‌‌فرماید: ﴿لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ[۱۷]، ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا[۱۸]، ﴿يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا[۱۹].

استناد نظریه استیلاء به سلف

استناد به ضرورت

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع تعیین امام

پانویس

  1. ر.ک: شرح المقاصد، ج ۵، ص ۲۳۳. قبل از تفتازانی هم دیگر نویسندگان سنی به این نظر تصریح کرده‌اند مانند اسفرائینی در کتاب الجنایات: وتنعقد الإمامة بالقهر و الاستیلاء، ولو كان فاسقاً أو جاهلاً أو عجیما ر.ک: الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج ۴، ص ۲۰.
  2. اصول السنة، ص ۴۵ احمد بن حنبل شیبانی (م ۲۴۱)، و اعتقاد اهل السنة، ج ۱، ص ۱۶۸ حسن بن منصور لا کلائی، و جلاء العینین فی محاکمة الاحمدین، ص ۲۲۵ نعمان بن محمود خیرالدین الوسی.
  3. منهاج السنة، ج ۱، ص ۵۵۶.
  4. رسالة إلی اهل الثغر، ص ۲۹۶.
  5. اجمع الفقهاء علی وجوب طاعة السلطان المتغلب و الجهاد معه و ان طاعته خیر من الخروج علیه. فتح الباری، ج ۱۳، ص ۵.
  6. «يكون بعدى أئمة لا يهتدون بهداى و لا يستنون بسنتى، و سيقوم فيهم رجال قلوبهم قلوب الشياطين في جثمان انس، قال حذيفة: قلت كيف أصنع يا رسول اللّه ان أدركت ذلك؟ قال: تسمع و تطيع الامير و ان ضرب ظهرك و أخذ مالك، فاسمع و أطع‏»؛ صحیح مسلم، «باب الأمر بلزوم الجماعه عند ظهور الفتن و تحذیر الدعاه إلی الکفر».
  7. «از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  8. «مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَانِي فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ أَطَاعَ أَمِيرِي فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَى أَمِيرِي فَقَدْ عَصَانِي»؛ ر.ک: صحیح بخاری کتاب الحکام، ج ۸، ص ۱۰۴.
  9. «مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئاً فَلْيَصْبِرْ عَلَیْهِ فَإِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ خَرَجَ مِنْ السُّلْطَانِ شِبْراً فَمَاتَ عَلَیْهِ إِلَّا مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»؛ ر.ک: صحیح مسلم، ج ۶، ص ۲۲.
  10. و هر که سلطان خدا را در دنیا اکرام کند خداوند او را در روز قیامت مورد اکرام قرار می‌‌دهد؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۴۲ و ر.ک: کنز العمال، ج ۶، ص ۴.
  11. مسند احمد، ج ۲، ص ۹۵، مسند عبدالله بن عمر.
  12. وسائل، ج ۱۷، ص ۱۸۰.
  13. ر.ک: کنز العمال، ج ۶، ص ۴.
  14. و از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «السُّلْطَانُ ظِلُّ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ يَأْوِي إِلَيْهِ الضعیف و به ینتصر المظلوم و من اکرم سلطان الله فی الدنیا اکرمه الله فی الاخره یوم القیامه». جلال الدین سیوطی الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۶۹.
  15. صحیح بخاری، باب السمع و الطاعه للامام، ج ۴، ص ۸ و ج ۸، ص ۱۰۶.
  16. «و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد» سوره هود، آیه ۱۱۳.
  17. «کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعنت شده‌اند از این رو که نافرمانی ورزیدند و تجاوز می‌‌کردند از کار ناپسندی که می‌‌کردند باز نمی‌ایستادند بی گمان، زشت است کاری که می‌‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۸-۷۹.
  18. «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  19. «روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم و می‌‌گویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند پروردگارا! به آنان دو چندان عذاب ده! و آنها را به لعنتی بزرگ لعنت فرما!» سوره احزاب، آیه ۶۶-۶۸.
  20. ر.ک: بررسی حدیث معرفت امام، ص ۱۵۲.
  21. الأحکام السلطانیة للفراء، ص ۲۳.
  22. شرح العقائد النسفیة، ص ۱۰۰.
  23. ر.ک: شرح صحیح مسلم، ج ۱۲، ص ۲۲۹.
  24. روضة الطالبین، ج ۷، ص ۲۶۶.
  25. فتح الباری، ج ۱۳، ص ۵.
  26. ر.ک: شرح العقیدة السفارینیه، ج ۲، ص ۱۲۷؛ الامامة العظمی عند أهل السنة و الجماعة، ص ۲۰۰.
  27. برای تفصیل اقوال ر.ک: فصلنامه تخصصی امامت پژوهی سال چهارم شماره ۱۶، ص ۱۱۹.
  28. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۶۳-۱۶۹.