توبه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
*توبه: بازگشت به سوی خدا
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = فضایل اخلاقی| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[توبه در قرآن]] - [[توبه در حدیث]] - [[توبه در نهج البلاغه]] - [[توبه در اخلاق اسلامی]] - [[توبه در فقه اسلامی]] - [[توبه در معارف دعا و زیارات]] - [[توبه در معارف و سیره سجادی]] - [[توبه در معارف و سیره نبوی]] - [[توبه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
*توبه بر اساس لغت اگر با حرف "اِلی" متعدی شود، به معنای بازگشت بنده از گناه به اطاعت خداوند و چنانچه با حرف "علی" متعدی گردد، به معنای بازگشت خدا به سوی بنده به یکی از این دو صورت است:
| پرسش مرتبط  = }}
#موفق کردن عبد به توبه؛
#قبول توبه وی<ref>لسان العرب، ج ۲، ص ۶۱؛ المنجد، ص ۶۶، «توب»؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۲۵.</ref>.
*توبه در اصطلاح متکلمان، پشیمانی انسان از ارتکاب عمل ناپسند "گناه یا هر فعل مکروه یا مباحی که بهتر از آن را می‌توان انجام داد" به جهت زشتی آن "نه ترس از آبرو یا بیماری و..." و در نتیجه ترک کردن آن کار در حال و نیز عزم قاطع بر عدم بازگشت به آن در آینده است<ref>کشف المراد، ص ۵۶۶؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۱۱.</ref>
*برای تحقق توبه صیغه و عبارت خاصی تشریع نشده است، چنان که این مطلب از اختلاف روایات و نیز سخنان مفسران ذیل آیه ۳۷ سوره بقره به دست می‌آید<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۴۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۰۰؛جامع البیان، ج ۱، ص ۳۴۸.</ref>.
*توبه و واژه‌های أوْبه، انابه، [[تقوا]] و استغفار معنایی نزدیک هم دارند و میان آن‌ها تفاوت‌هایی هم هست؛ "اَوْبه" به معنای مطلق بازگشتن به اصل و مرجع است<ref>المصباح، ص ۲۹، «آب»؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۱۵۲، «اوب».</ref>. "اِنابه"، مرتبه بالاتر از توبه است؛ به این معنا که توبه رجوع از احکام و تبعات طبیعت به سوی احکام روحانیت و فطرت است و انابه، بازگشت از فطرت و روحانیت به سوی خدا و سفر کردن از بیتِ نفْس به سوی سر منزل مقصود است<ref>چهل حدیث، ص ۲۷۲.</ref>.
*"[[تقوا]]" با توبه در اصل ترک و اجتناب مشترک هستند؛ اما [[تقوا]] اجتناب از گناهی است که انسان انجام نداده است و تصمیم دارد که هرگز هم آن را انجام ندهد<ref>جامع السعادات، ج ۳، ص ۵۲ - ۵۳.</ref>.
*"استغفار" هم بنا بر قولی به اصلاح گذشته اختصاص دارد<ref>التوبة والانابه، ص ۲۰۷ - ۲۱۰.</ref> و بنا بر نظریه‌ای مطلق طلب آمرزش است که گاهی با دعا عملی می شود و زمانی با توبه و هنگامی با سایر طاعات<ref>الفروق اللغویه، ص ۴۸.</ref> و بنابر قول سومی استغفار، طلب از خداوند برای ازاله بدی هاست؛ ولی توبه سعی خود انسان در این مسیر است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص ۱۸۱.</ref>.
*توبه و مشتقات آن ۸۷ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته اند: ۲۴ مورد به صورت‌های مختلف اسمی و ۶۴ بار به اشکال گوناگون فعلی و ثلاثی مجرداند<ref>المعجم الاحصائی، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref> در این موارد بیشتر از مطالبی چون وجوب توبه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره نور، آیه: ۳۱.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان می‌شتابد، می‌گویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه: ۸.</ref>، شرایط پذیرش توبه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}﴾}}<ref> پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است.و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم؛ سوره نساء، آیه: ۱۷- ۱۸.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref> خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند.جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیده‌ها را) روشن بیان داشتند، که آنان را می‌آمرزم و من توبه‌پذیر بخشاینده‌ام؛ سوره بقره، آیه: ۱۵۹- ۱۶۰.</ref>، آثار توبه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا }}﴾}}<ref> جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است؛ سوره فرقان، آیه:۷۰.</ref>؛{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد.مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۶- ۸۹.</ref> و ویژگی توبه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان می‌شتابد، می‌گویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه:۸.</ref> سخن به میان آمده است.


==وجوب توبه==
'''توبه''' به‌معنای بازگشت و عبارت از [[پشیمانی]] و [[ترک گناه]] و بازگشت به سوی [[خداوند]] است و کسی را که توبه می‌‌کند «تائب» می‌‌نامند. براساس [[آیات]] و [[روایات]] توبه از [[گناهان]] [[واجب]] است، مانند: {{متن قرآن|وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمُ‏ تُفْلِحُونَ}}. البته توبه شرایطی مانند: پشیمانی از گذشته؛ [[عزم]] بر ترک گناه برای همیشه و ... نیز دارد.
*[[قرآن]] در ۷ آیه به صراحت با صیغه امر که بر وجوب دلالت می کند به توبه فرمان داده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره نور، آیه: ۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّه غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}}<ref> چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند.کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد.مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۶- ۸۹.</ref> و ویژگی توبه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان می‌شتابد، می‌گویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه:۸.</ref>افزون بر این، برای اثبات وجوب توبه به روایاتِ متواتر، اجماع و ادلّه عقلی نیز استدلال شده است<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۳۵ - ۲۳۶؛ حق الیقین، ج ۲، ص ۱۹۶ - ۱۹۷؛ جامع السعادات، ج ۳، ص ۵۶ - ۵۷.</ref>؛ همچنین از ظاهر ادله وجوب توبه و برخی از روایات و ادلّه دیگر برداشت می شود که وجوب توبه فوری است<ref>مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۳۶ - ۲۳۷.</ref>
*درباره وجوب توبه پرسش‌هایی هست که به مهم‌ترین آن‌ها پاسخ داده می‌شود:
#آیا توبه از هر گناهی واجب است؟ بیشتر محقّقان بر این عقیده اند که توبه تنها از گناهان کبیره و نیز از گناهان صغیره در صورتی که بر اثر عواملی مانند کوچک شمردن گناه، تکرار یا اظهار آن و ... حکم کبیره یابند واجب است؛ ولی توبه از دیگر گناهان صغیره به شرط اجتناب از کبایر، واجب نیست، زیرا اجتناب از گناهان کبیره سبب بخشیده شدن گناهان صغیره است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا }}﴾}}<ref> اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم؛ سوره نساء، آیه: ۳۱.</ref><ref>بحارالانوار، ج ۶، ص ۴۲؛ حق الیقین، ص ۲۰۶ - ۲۰۷؛ منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۳.</ref>
#آیا مؤمنان مرتکب گناه کبیره اگر قبل از توبه از دنیا رفته باشند، حتما عذاب می شوند؟ به نظر برخی طبق آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ فَمَا لِهَؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا}}﴾}}<ref> هر جا باشید هر چند در دژهای استوار، مرگ شما را در می‌یابد و اگر نیکی‌یی به ایشان رسد می‌گویند این از سوی خداوند است و اگر بدی‌یی به آنان رسد می‌گویند این از سوی توست بگو همه (چیز) از سوی خداوند است؛ بر سر این گروه چه آمده است که بر آن نیستند تا سخنی را دریابند؛ سوره نساء، آیه: ۷۸.</ref> عذاب ایشان قطعی است؛ ولی این برداشت درست نیست، زیرا اولاً ممکن است وعید به عذاب، به کافرانی اختصاص داشته باشد که پیش از آن ذکر شده اند. ثانیا ممکن است مراد آیه، اعلام این مطلب باشد که ما برای آنان عذاب آماده کرده ایم؛ اگر بخواهیم با عدالت رفتار کنیم و نخواهیم از ایشان درگذریم. فایده این اعلام نیز آن است که مؤمنان خود را از مکر الهی ایمن ندانند. ثالثا مفادِ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا }}﴾}}<ref> و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم؛ سوره نساء، آیه: ۱۸.</ref> صرفا وعید به عذاب است و نه تنها در آیه مذکور دلیل بر حتمی بودن عذاب نیست، بلکه عقلاً هم خُلْف وعید قبیح نیست<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۷ - ۳۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۸؛ روح المعانی، ج ۴، ص ۷۷.</ref>.
*پرسش‌های درخور دیگری نیز در این بحث هست؛ نظیر اینکه آیا برای هر گناهی توبه‌ای لازم است یا ترک توبه خود گناهی مستقل است؟ در پاسخ گفته شده است: برای هر گناهی توبه ای مستقل لازم نیست، زیرا این امکان هست که انسان از همه گناهانش پشیمان شود ولی متذکر مورد خاصی نیز نباشد<ref>کشف المراد، ص ۵۷۲.</ref>. تأخیر یا ترک توبه نیز گناه مستقلی نیست، چون اوامر الهی درباره توبه ارائه طریق و ارشاد به حکم عقل است، از این رو مخالفت با آن ها جز پیامدهای اصل گناه نتیجه ای ندارد<ref>منشور جاوید، ج ۸، ص ۲۲۲ - ۲۲۳؛ التوبة والانابه، ص ۱۵۶؛ روح المعانی، ج ۱۵، ص ۲۳۶.</ref>.


==ضرورت پذیرش توبه==
== معناشناسی ==
*ظاهر برخی آیات قرآن کریم مانند «اِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَی اللّهِ ...» (نساء/۴،۱۷) و نیز مدلول التزامی ادله ای که توبه را بر گنهکاران واجب می کنند، این است که قبول توبه بر خداوند واجب باشد و گرنه در مواردی که توبه پذیرفته نمی شود لازم می آید که فرمان الهی به توبه لغو و عبث باشد و صدور عبث از خداوند حکیم محال است. این ضرورت به معنای واجب بودن «بر» خداوند نیست، بلکه خداوند خود پذیرش توبه را از روی رحمت بر خویش واجب کرده است:«کتَبَ رَبُّکم عَلی نَفسِهِ الرَّحمَةَ...» (انعام/۶،۵۹)، چنان که ذکر وصف «رحیم» بعد از «غفور» و «توّاب» در موارد فراوانی از آیات قرآن کریم نظیر «اِلاَّ الَّذینَ تابوا واَصلَحوا وبَینوا فَاُولـئِک اَتوبُ عَلَیهِم واَنَا التَّوّابُ الرَّحیم» (بقره/۲،۱۶۰) و «مَن عَمِلَ مِنکم سوءًا بِجَهــلَةٍ ثُمَّ تابَ مِن بَعدِهِ واَصلَحَ فَاَنَّهُ غَفورٌ رَحیم» (انعام/۶،۵۴) گویای این است که قبول توبه خطاکاران نه از روی الزام و اجبار بلکه از سر احسان و کرم است.[۱۷]
=== معنای لغوی ===
بر این اساس در برخی آیات قرآن برای تمام گناهان وعده پذیرش توبه آمده است: «قُل یـعِبادِی الَّذینَ اَسرَفوا عَلی اَنفُسِهِم لاتَقنَطوا مِن رَحمَةِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یغفِرُ الذُّنوبَ جَمیعـًا» (زمر/۳۹،۵۳)، چنان که در آیه ۸۲ طه/۲۰ مطلقا درباره توبه از هر گناهی وعده پذیرش و آمرزش آمده است: «... اِنّی لَغَفّارٌ لِمَن تابَ وءامَنَ وعَمِلَ صــلِحـًا ثُمَّ اهتَدی» و از آنجا که خلف وعده از خداوند حکیم قبیح و محال است، عقل به شکلی قطعی به لزوم پذیرش
«توبه» در لغت به معانی رجوع کردن<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۱؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۳۵۷.</ref>، کنده شدن از گناه<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۷۸.</ref> و حیا کردن<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۳۸.</ref> به‌کار رفته است. توبه در دو معنای رجوع [[بنده]] به خداوند و رجوع خداوند به بنده به کار می‌رود. رجوع بنده به [[خدا]]، به معنای برگشت بنده از [[نافرمانی]] به [[طاعت]] است<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۳۳.</ref> و رجوع خدا به بنده، به معنای موفق کردن بنده به توبه<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۲؛ زمخشری، اساس البلاغه، ۶۵.</ref> یا بخشیدن و [[نجات]] وی از گناهان<ref>فیّومی، المصباح المنیر، ۷۸.</ref> است<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref>.
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۳
توبه حکم می کند.[۱۸]
گفتنی است وعده پذیرش توبه برای ایجاد امید در دل گنهکاران است. در قلمرو تربیت تنها ترساندن کافی نیست، بلکه کنار آن باید امید* را هم پرورش داد، چنان که از عناصر مهم دعوت انبیا انذار و تبشیر است.[۱۹] (انبیاء/۲۱، ۹۰؛ هود/۱۱، ۲)
از روایات فراوانی نیز برمی آید که پذیرش توبه از وعده های قطعی خداوند است[۲۰] و نیز از هر گناهی پذیرفته می شود[۲۱بر این اساس، توبه کافر نیز پذیرفتنی است، چنان که معنای توبه در آیه «... لِلَّذینَ یعمَلونَ السُّوءَ بِجَهــلَةٍ ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ» (نساء/۴،۱۷) اعم از توبه از شرک و غیر شرک است، چون در آیه بعدی: «... و لیست التوبة...» حال مؤمن و کافر هر دو را بازگو می کند، بنابراین کافر هم مانند مؤمن فاسق از مصادیق «الَّذینَ یعمَلونَ السُّوءَ بِجَهــلَةٍ» است. آری، آیات و روایاتی توبه از برخی گناهان نظیر شرک، اصرار بر کفر پس از ایمان و بدعتگذاری در دین را پذیرفته نمی دانند؛ امّا در همه این موارد یا توبه صوری بوده است نه واقعی تا پذیرفته شود یا توبه در ظرف قبول انجام نگرفته است[۲۲زیرا توبه که به معنای رجوع اختیاری از نافرمانی به اطاعت و بندگی است تنها در ظرف اختیار که همان حیات دنیاست شدنی است[۲۳]، چنان که در تفسیر آیه «اِنَّ الَّذینَ کفَروا بَعدَ ایمـنِهِم ثُمَّ ازدادوا کفرًا لَن تُقبَلَ تَوبَتُهُم و اُولـئِک هُمُ الضّالّون» (آل عمران/۳،۹۰) علت عدم قبولی توبه (به قرینه فقره «و اُولـئِک هُمُ الضّالّون» ) عدم وقوع توبه با اخلاص دانسته شده است، چنان که در ذیل همین آیه روایتی هست که طبق آن، گروه یاد شده در آیه توبه نمی کنند، مگر هنگام مرگ و دیدن احوال آخرت که بر اثر یأس از حیات دنیا و ترس از آخرت مجبور به توبه می شوند.[۲۴]
اگرچه توبه از تمام گناهان لازم است، توبه از برخی گناهان نیز صحیح است، زیرا گناهان از نظر قبح و زشتی و پیامدهای آن ها مختلف اند و عوامل خارجی و روانی نیز در تصمیم گیری های خوب و بد انسان مؤثر، بنابراین همان گونه که انسان در مقام ارتکاب گناه ممکن است مرتکب بعضی از گناهان شود، در مقام پشیمانی و توبه نیز ممکن است از برخی گناهان توبه کند و اساسا شدنی نیست که انسان های معمولی در یک لحظه آن چنان پاک و وارسته شوند که پیوند خود را با هر گونه گناهی بگسلند. برای صحت این توبه می توان از آیه«کتَبَ رَبُّکم عَلی نَفسِهِ الرَّحمَةَ اَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنکم سوءًا بِجَهــلَةٍ ثُمَّ تابَ مِن بَعدِهِ واَصلَحَ فَاَنَّهُ غَفورٌ رَحیم» (انعام/۶،۵۴)
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۴
کمک گرفت، چون کلمه «سوء» به صورت نکره آمده و به حسب ظاهر مفید آن است که اگر کسی یک بدی انجام بدهد و از آن توبه کند توبه اش پذیرفته می شود. افزون بر آنکه لازمِ رحمت گسترده الهی هم آن است که توبه از برخی از گناهان را نیز بپذیرد.[۲۵]


ظرف توبه و شرایط پذیرش آن:
=== معنای اصطلاحی ===
برخی از مفسران به استناد آیات ۱۷ ـ ۱۸ نساء/۴ با احترازی دانستن دو قید «بِجَهالَة» و «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ»[۲۶]پذیرش توبه را در گرو دو شرط دانسته اند: ۱. گناه کردن از روی جهالت باشد نه عناد و استکبار. ۲. قبل از فرا رسیدن زمان مرگ باشد: «اِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَی اللّهِ لِلَّذینَ یعمَلونَ السُّوءَ بِجَهــلَةٍ ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریب ... ولَیسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذینَ یعمَلونَ السَّیـٔتِ حَتّی اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ اِنّی تُبتُ الـٔنَ ولاَ الَّذینَ یموتونَ و هُم کفّار...».
«توبه» در اصطلاح [[علم اخلاق]] یعنی بازگشت از [[سرکشی]] به [[بندگی]]؛ از [[اطاعت]] نفس به [[اطاعت]] [[پروردگار]] و برای تحقق توبه صیغه و عبارت خاصی [[تشریع]] نشده است<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۳]]، ص ۳۰۴؛ [[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>.  
به نظر می رسد که قید «بِجَهالَة» در آیه نخست توضیحی[۲۷] و بدین معناست که هرکس مرتکب هر گناهی می شود، گونه ای جهالت او را به آن وادشته است، هرچند آگاهانه و از سر عناد باشد، زیرا کسی که با علم به زشتی عمل و پیامدهای دنیوی و اخروی آن باز هم به ارتکاب گناه اقدام می کند، در حقیقت، فاقد عقل عملی بوده، گرفتار نوعی جهالت است. قید «ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ» نیز بیانگر موضوع توبه و ظرف آن است، چون توبه به معنای بازگشت بنده به خداوند است و در نتیجه توبه خداوند نیز پذیرش این بازگشت است و آن هنگامی تحقق می یابد که بنده دارای تکلیف و اختیار باشد، بنابراین با مشاهده مرگ و برداشته شدن قلم تکلیف از او موضوع توبه رخت برمی بندد.[۲۸]
بر این اساس و نیز به استناد روایات مستفیض می توان گفت که توبه انسان تا لحظاتِ پایانی حیات هم پذیرفته می شود و خدای متعالی دَرِ توبه را بر روی خطاکاران تا زمانی که جان ایشان به گلوگاه می رسد نیز گشوده و این سخن، مقبول جمهور مفسّران است.[۲۹]
برخی مراد از قید «... ثُمَّ یتوبونَ مِن قَریبٍ ...» را وقوع توبه در زمانی دانسته اند که عرفا نزدیک به زمان وقوع معصیت باشد، بنابراین توبه در غیر این زمان پذیرفته نمی شود[۳۰]؛ اما این نظر درست نیست، زیرا اولاً از حصر «اِنَّما» در آیه نخست این معنا به دست می آید که این دو آیه با هم در مقام بیان ضابطه ای کلی برای قبول توبه هستند. ثانیا این قول موجب فاسد شدن معنای آیه بعدی می شود که در آن تنها به دو مورد از
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۵
توبه های نامقبول (توبه ای که تا زمان فرا رسیدن مرگ* به تأخیر افتد و توبه کافر، پس از مرگ) اشاره شده است، در حالی که بنابر قول یاد شده باید مصادیق دیگری نیز برای عدم پذیرش توبه باشد.
در پاسخ به این پرسش که چرا از فرصت توبه، با اینکه طولانی به نظر می رسد، به «قریب» یاد شده؟ وجوهی ذکر شده است: ۱. اَجل هرکسی حتما خواهد رسید و هرآنچه سرانجام می رسد نزدیک است. ۲. احتمال رسیدن اجل در هر لحظه وجود دارد و چیزی که تا این مقدار انتظارش می رود، به قریب متصف می شود.[۳۱]
در پذیرش توبه از برخی گناهان، شروط خاصی دخالت دارند؛ مانند توبه از گناهِ کتمان آیات روشن الهی که قبولی آن نیازمند اظهار حقیقت است: «اِنَّ الَّذینَ یکتُمونَ ما اَنزَلنا مِنَ البَینـتِ والهُدی مِن بَعدِ ما بَینّـهُ لِلنّاسِ فِی الکتـبِ اُولـئِک یلعَنُهُمُ اللّهُ و یلعَنُهُمُ اللّـعِنون * اِلاَّ الَّذینَ تابوا واَصلَحوا وبَینوا فَاُولـئِک اَتوبُ عَلَیهِم ...» (بقره/۲، ۱۵۹ ـ ۱۶۰چنان که بیشتر مفسران این آیه را مربوط به برخی از علمای یهود و نصارا دانسته اند که بشارت های مربوط به ظهور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را که در کتاب های آسمانی آنان آمده بود کتمان می کردند.[۳۲] شاید بتوان همه شروط اختصاصی را تحت عنوان «باز گرداندن و اَدای حق الله و حق الناس» گرد آورد.
شرایطی نیز برای کمال توبه هست؛ شرایطی که بی آن ها توبه محقّق می شود ولی کامل نیست. این شرایط بسیارند و در روایات با عبارات مختلفی به آن ها اشاره شده است؛ مانند اینکه زحمت طاعت را به خود بچشاند، چنان که لذت گناه را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه حرام بر بدنش روییده است با غم و اندوه از بین ببرد، تا آنجا که پوست به استخوان بچسبد و از نو گوشت بروید.[۳۳]
توبه صحیح و کامل بسیار دشوار است و به ریاضت های علمی و عملی نیاز دارد، زیرا ارتکاب گناهان به ویژه کبائر، انسان را از یاد توبه غافل می کند، بنابراین بهار توبه ایام جوانی است که بار گناهان و ظلمت باطنی کمتر و شرایط توبه آسان تر است.[۳۴]


آثار توبه
توبه عبارت است از «قیام [[انسان]] علیه خودش»، یک [[قیام]] اصلاحی<ref>اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۱۶۵؛ گفتارهای معنوی، ص۱۵۸.</ref> به انگیزه [[پاکیزه]] کردن خود<ref>گفتارهای معنوی، ص۷۲.</ref>. توبه یعنی حرکت دادن [[انسان‌ها]] از نفس‌پرستی به سوی حقیقت‌پرستی<ref>سیری در سیره نبوی، ص۱۸۶.</ref>. توبه یک حالت روانی و [[روحی]] و بلکه یک [[انقلاب]] روحی در انسان است، که لفظ {{متن حدیث|أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي‏ وَ أَتُوبُ‏ إِلَيْهِ‏}} بیان این حالت است<ref>گفتارهای معنوی، ص۱۰۸.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۸۶.</ref>


۱. تبدیل سیئات به حسنات:
== پیشینه ==
«اِلاّ مَن تابَ وءامَنَ وعَمِلَ عَمَلاً صــلِحـًا فَاُولـئِک یبَدِّلُ اللّهُ سَیـٔتِهِم حَسَنـت» (فرقان/۲۵،۷۰)؛ به این معنا که وقتی بر اثر توبه، ریشه های شرک و گناه از زمین دل انسان برکنده و به جای آن بذر ایمان و عمل صالح کاشته می شود، محصول کار انسان نیز از سیئات به حسنات بدل می شود.[۳۵]
توبه از مسائل مهم [[اخلاقی]] ـ [[عرفانی]] است که در [[ادیان الهی]]، مانند [[یهود]] و [[مسیحیت]]<ref>کتاب مقدس، مزامیر، ب ۱۳، ۱–۶ و ب ۱۹، ۱۲–۱۳؛ متی، ب ۹، ۱۳؛ مرقس، ب ۱، ۴.</ref> جایگاه ویژه‌ای دارد. در فرهنگ اسلامی نیز به این مسئله توجه خاصی شده است. [[قرآن کریم]] بر توبه بسیار تأکید کرده<ref>سوره توبه، آیه ۱۰۴، سوره توبه، آیه ۱۱۲، سوره فرقان، آیه ۷۱، سوره نصر، آیه ۳.</ref> و آن را سبب پاک شدن [[گناهان]]<ref>سوره شوری، آیه ۲۵، سوره طه، آیه ۸۲.</ref> و محبوب شدن نزد [[پروردگار]]<ref>سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref>می‌داند. [[روایات]] بسیاری نیز در موضوعاتی چون [[فضیلت]] توبه<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۳۰–۴۳۶.</ref>، چگونگی وقوع<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۷۶–۷۸.</ref>، وقت انجام<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۴۰.</ref> و شرایط قبول آن<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ۱/۴۴.</ref> آمده است. [[احیاء علوم الدین (کتاب)|احیاء علوم الدین]] [[غزالی]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۳–۲۱۲.</ref> و [[المحجة البیضاء (کتاب)|المحجة البیضاء]] [[فیض کاشانی]]<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۳–۱۰۵.</ref> را می‌توان از جمله نخستین کتاب‌های اخلاقی در این زمینه دانست<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref>.
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۶


۲. رهایی از لعنت خدا و خلق و برخورداری از هدایت و رحمت الهی:
== توبه و [[وجوب]] آن در [[قرآن]] ==
آنان که بعد از ایمان آوردن به خدا و شهادت به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله کفر ورزند و مرتد شوند، از هدایت خدا محروم و دچار لعنت وی، فرشتگان و مردم و نیز مستحق جهنّم و عذاب ابدی خواهند شد، مگر از ارتداد توبه کنند و به اصلاح خویش بپردازند: «کیفَ یهدِی اللّهُ قَومـًا کفَروا بَعدَ اِیمـنِهِم ...* اُولـئِک جَزاؤُهُم اَنَّ عَلَیهِم لَعنَةَ اللّهِ والمَلـئِکةِ والنّاسِ اَجمَعین * اِلاَّ الَّذینَ تابوا مِن بَعدِ ذلِک و اَصلَحوا فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم». (آل عمران/۳،۸۶ - ۸۹)
{{اصلی|توبه در قرآن}}
توبه نام نهمین سورۀ [[قرآن]] است که به [[سوره]] [[برائت]] هم مشهور است و تنها سوره‌ای است که در آغاز آن {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} نیست<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۶۰.</ref>. توبه و مشتقات آن ۸۷ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته‌‌اند و در این موارد از مطالبی چون [[وجوب توبه]]؛ شرایط پذیرش توبه؛ آثار و ویژگی توبه [[سخن]] به میان آمده است.


۳. بهره مندی از استغفار حاملان عرش:
در ۷ [[آیه]] به صراحت [[وجوب توبه]] بیان شده است، مانند: {{متن قرآن|وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمُ‏ تُفْلِحُونَ}}<ref>سورۀ نور، آیۀ ۳۱.</ref>. از این [[آیات]] استفاده می‌‌شود [[وجوب توبه]] فوری است.  
«اَلَّذینَ یحمِلونَ العَرشَ ومَن حَولَهُ ... یستَغفِرونَ لِلَّذینَ ءامَنوا رَبَّنا وسِعتَ کلَّ شَی ءٍ رَحمَةً و عِلمـًا فَاغفِرلِلَّذینَ تابوا واتَّبَعوا سَبیلَک وقِهِم عَذابَ الجَحیم». (غافر/۴۰،۷)


۴. محبوب خدا شدن:
دربارۀ [[وجوب]] [[توبه در قرآن]] پرسش‌‌هایی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
«اِنَّ اللّهَ یحِبُّ التَّوّ بینَ...». (بقره/۲،۲۲۲) در ادعیه و روایات نیز از خداوند با اسم شریف محب التوابین یاد شده است.[۳۶]
# آیا توبه از هر گناهی [[واجب]] است؟ بیشتر محقّقان بر این عقیده‌اند که توبه تنها از [[گناهان کبیره]] و نیز از [[گناهان]] صغیره در صورتی که بر اثر عواملی مانند کوچک شمردن گناه، تکرار یا اظهار آن و... [[حکم]] کبیره یابند [[واجب]] است؛ ولی توبه از دیگر [[گناهان]] صغیره به شرط اجتناب از کبایر [[واجب]] نیست؛ زیرا اجتناب از [[گناهان کبیره]] سبب بخشیده شدن [[گناهان]] صغیره است: {{متن قرآن|إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref>.
# آیا برای هر گناهی توبه‌‌ای لازم است یا ترک توبه خود گناهی مستقل است؟ برای هر گناهی توبه ای مستقل لازم نیست؛ زیرا این امکان هست که [[انسان]] از همۀ گناهانش پشیمان شود ولی متذکر مورد خاصی نیز نباشد<ref>کشف المراد، ص ۵۷۲.</ref>. تأخیر یا ترک توبه نیز [[گناه]] مستقلی نیست؛ چون [[اوامر الهی]] دربارۀ توبه ارائۀ طریق و [[ارشاد]] به [[حکم عقل]] است، لذا [[گناه]] مستقلی محسوب نمی‌شود<ref>ر.ک: [[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>.
# آیا ممکن است [[انسان]] از بعضی [[گناهان]] توبه کند در حالی که مرتکب [[گناهان]] دیگری می‌‌شود؟ همان‌‌گونه که [[انسان]] در مقام [[ارتکاب گناه]] ممکن است مرتکب بعضی از [[گناهان]] شود، در مقام [[پشیمانی]] و توبه نیز ممکن است از برخی [[گناهان]] توبه کند و اساسا شدنی نیست که انسان‌‌های معمولی در یک لحظه آنچنان [[پاک]] و [[وارسته]] شوند که پیوند خود را با هر‌گونه گناهی قطع کنند. البته برخی هم قائلند [[تبعیض]] در توبه صحیح نیست زیرا [[بنده]] یا دست از تمامی [[گناهان]] می‌‌کشد و یا بدون توبه باقی می‌‌ماند و در شمار [[گناهکاران]] قرار می‌‌‌گیرد<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۳]]، ص ۳۲۰.</ref>.


۵. بهشتی شدن:
== توبه در [[روایات]] ==
«اِلاّ مَن تابَ و ءامَنَ و عَمِلَ صــلِحـًا فَاُولـئِک یدخُلونَ الجَنَّة». (مریم/۱۹،۶۰)
{{اصلی|توبه در حدیث}}
برخی از روایاتی که در مورد توبه آمده است عبارت‌اند از:
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «چون [[بنده]] به توبه بی‌بازگشت رو آورد، [[خداوند]] او را [[دوست]] خواهد داشت؛ از این رو در [[دنیا]] و [[آخرت]] پرده‌ای بر او می‌‌افکند تا گناهانش آشکار نشود. راوی می‌‌گوید: از [[امام]] سؤال کردم: چگونه او را می‌‌پوشاند؟ فرمودند: دو فرشته‌اش گناهانی که از او ضبط کرده‌اند را محو می‌‌نمایند و [[خداوند]] به اندام‌های او [[فرمان]] می‌‌دهد که [[گناهان]] او را [[کتمان]] کنید و به مناطق [[زمین]] [[فرمان]] می‌‌دهد گناهانی که بر شما انجام داده را [[کتمان]] نمایید. بدین ترتیب آن [[بنده]] [[خداوند]] را [[ملاقات]] می‌‌کند در حالی که هیچ چیزی وجود ندارد که بر [[گناهان]] او [[شهادت]] بدهد»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}: إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحًا أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ یُوحِی إِلَی جَوَارِحِهِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ یُوحِی إِلَی بِقَاعِ الْأَرْضِ اکْتُمِی مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَی اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۰.</ref>.
# [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> فرمودند: «منظور از توبۀ نصوح، آن است که [[بنده]] از [[گناه]] توبه کند و پس از آن هرگز به آن روی نیاورد»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا قَالَ یَتُوبُ الْعَبْدُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْفُضَیْلِ سَأَلْتُ عَنْهَا أَبَا الْحَسَنِ {{ع}} فَقَالَ یَتُوبُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی الْمُفَتَّنُونَ التَّوَّابُونَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۲.</ref>.
# [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: «[[خداوند]] از توبۀ بنده‌اش بیشتر از مردی که شتر و توشه‌اش را در شبی تاریک گم کرده و بعد آن را می‌‌یابد، شادمان می‌گردد؛ [[خداوند]] از توبۀ بنده‌اش بیشتر از این مرد به هنگام یافتن توشه‌اش، شادمان می‌‌شود»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}}: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِکَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۵.</ref>.
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «چون [[بنده]] گناهی انجام دهد از صبح تا شب به او فرصت داده می‌‌شود اگر در این مدت [[استغفار]] کرد آن [[گناه]] بر او نوشته نمی‌شود»<ref>{{متن حدیث|عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} یَقُولُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أُجِّلَ مِنْ غُدْوَةٍ إِلَی اللَّیْلِ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۷.</ref> و...<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۳]]، ص ۳۳۱ـ ۳۳۸.</ref>.


۶. برخورداری از نعمت های بهشتی و عنایات ویژه خدا:
== [[حقیقت]] و ارکان ==
«لَهُم ما یشاءونَ فیها و لَدَینا مَزید». /۵۰،۳۵) آثار دیگری نیز برای توبه از خصوص برخی گناهان می توان ذکر کرد؛ از جمله تملک سرمایه در صورت توبه از رباخواری (بقره/۲،۲۷۹)، ارتفاع حکم به فسق و پذیرفته نشدن شهادت در صورت توبه از قذف زنان پاکدامن (نور/۲۴،۴ ـ ۵)، قطع کیفر عاملان فحشاء در صورت توبه و اصلاح (نساء/۴،۱۶) و سقوط حدود چهارگانه (کشته شدن، مصلوب شدن، قطع شدن دست و پای مخالف و تبعید شدن) از مفسدانی که قبل از دستگیر شدن توبه کنند (مائده/۵،۳۳ ـ ۳۴)؛ همچنین سقوط عذاب اخروی از محاربان در صورت توبه قبل از دستگیر شدن. (مائده/۵،۳۳ - ۳۴)
دانشمندان و متفکران اسلامی دربارۀ حقیقت توبه آرای مختلفی دارند. بعضی معتقدند [[ندامت]] و پشیمانی از گناه، حقیقت و [[روح]] توبه است<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷–۱۹۸؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۵۰؛ حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۵/۲۵۰.</ref> و برخی دیگر، حقیقت توبه را بازگشت [[بنده]] به [[خداوند]] معنا کرده‌اند<ref>انصاری، مرتضی، رسائل فقهیه، ۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ۴/۲۴۵.</ref>. پشیمانی و ندامت از گناه و [[عزم]] برای [[ترک گناه]]، دو رکن [[توبه]] محسوب می‌شوند و مقوّم [[حقیقت]] توبه‌اند. [[ندامت]] و پشیمانی باید عزم بر ترک گناه را به دنبال داشته باشد و اگر نداشته باشد، حقیقت توبه محقق نمی‌شود<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۵–۲۷۶؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۲–۲۳.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref>


توبه انبیا و اوصیا:
== شرایط پذیرش توبه ==
قرآن کریم همه اهل ایمان را به توبه دستور داده: «توبوا اِلَی اللّهِ جَمیعـًا اَیهَ المُؤمِنون» (نور/۲۴،۳۱)، پس توبه وظیفه ای عمومی است و همه مکلّفان حتی پیامبران را در برمی گیرد[۳۷]، چنان که در قرآن کریم به توبه برخی از پیامبران مانند حضرت آدم علیه السلام : «فَتَلَقّی ءادَمُ مِن رَبِّهِ کلِمـتٍ فَتابَ عَلَیه» (بقره/۲،۳۷)، حضرت یونس علیه السلام : «وَذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغـضِبـًا ... فَنَـادی فِی الظُّـلُمـتِ اَن لا اِلـهَ اِلاّ اَنتَ سُبحـنَک اِنّی کنتُ مِنَ الظّــلِمین»(انبیاء/۲۱،۸۷) و حضرت موسی علیه السلام : «فَلَمّا اَفاقَ قالَ سُبحـنَک تُبتُ اِلَیک ...» (اعراف/۷،۱۴۳) اشاره شده است.
برخی از شرایط پذیرش توبه بدین شرح است:
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۷
# '''[[گناه]] کردن از روی [[جهالت]] باشد نه عناد و [[استکبار]]:''' {{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.</ref>.
هدف توبه پاک شدن روح از آلودگی گناهان است، پس توبه پیامبران و اولیای الهی که از گناه پیراسته اند برای چیست؟ پاسخ این است که انتظارات از هرکس به شأن و مرتبه، امکانات و توانایی های او بستگی دارد؛ چه بسا کاری از کسی ادب و محبت ولی از دیگری عین بی ادبی و نامهربانی به شمار می آید و از آنجا که امامان و پیامبران علیهم السلام مستقیما با مبدأ جهان هستی مرتبط و از انوار علوم بی کران الهی بهره مندند و حقایق بسیاری برایشان آشکار است که بر دیگران پنهان است و به اندازه ای به خدا نزدیک اند که لحظه ای هم غفلت از او و اشتغال به مباحات برای آن ها خطا و لغزش به حساب می آید، تعجبی نیست که کارهای مباح و مکروه دیگران برای ایشان گناه شمرده شود[۳۸بنابراین سنخ گناه و توبه انبیاء و اولیای الهی با گونه گناه و توبه افراد عادی متفاوت است و از همین رو «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هر شبانه روز ۱۰۰ بار توبه و استغفار می کردند، بی آنکه گناهی مانند گناهان دیگران مرتکب شده باشند.[۳۹]
# '''قبل از فرا رسیدن زمان [[مرگ]] باشد:''' {{متن قرآن|وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>
از سوی دیگر، توبه که همان پشیمانی و انقطاع از گناه است، جز با نابودی ریشه ارتکاب گناهان مانند صفات ناپسند نفسانی، جهل و نادانی و غفلت محقّق نمی شود و از آنجا که انسان حتی اگر گناهی هم نکرده باشد، هیچ گاه از زمینه های لغزش و ارتکاب گناه خالی نیست، وجوب توبه نه تنها عمومی بلکه دائمی هست. این وجوب، اعمّ از وجوب شرعی است، زیرا توبه از برخی گناهان، مانند ترک واجبات و ارتکاب محرمات، واجب شرعی است؛ به این معنا که تارک آن، مستحق عذاب است؛ امّا وجوب توبه در برخی موارد مانند توبه از غفلت، به معنای شرط لازم برای رشد و نزدیکی بیشتر به خداوند است.[۴۰]
# '''توبه را به تأخیر نیندازد:''' آیۀ شریفۀ {{متن قرآن|ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ}}<ref>«سپس زود توبه می‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۷.</ref> [[بندگان]] را از خطر تسویف یعنی به [[آینده]] واگذار کردن [[آگاه]] می‌‌سازد؛ چون تأخیر در توبه و نپرداختن به آن، [[گناه]] را اندک اندک از ذهن [[آدمی]] [[پاک]] کرده و آن را به [[فراموشی]] می‌‌سپارد.
# '''[[توسّل]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{ع}} و [[شفاعت]] ایشان:''' بدون [[توسل]] نه دعایی به [[اجابت]] می‌‌رسد و نه توبه‌ای پذیرفته می‌‌شود؛ زیرا [[خداوند]]، تمامی امور را بر اساس مجاری و علل خود به انجام می‌‌رساند و در این زمینه نیز [[توسّل]] را وسیله و سبب پذیرش توبه و [[دعا]] قرار داده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۳]]، ص ۳۲۴.</ref>
# '''جبران حق الله:''' برخی از [[گناهان]] به حق الله تعلّق می‌‌گیرد و حق الله دارای دو قسم است:
## [[حق]] اللّهی که جبران‌ناپذیر است و پس از انجام آن هرچند می‌‌باید به [[پشیمانی]] و [[استغفار]] پرداخت، امّا راهی برای جبران آن وجود ندارد مانند: دروغ‌زنی، شنیدن موسیقی‌های [[حرام]مشروب [[خواری]] و....
## [[حق]] اللّهی که جبران پذیر است. این نوع [[گناهان]] قابل جبرانند و [[انسان]] هنگام توبه باید آنها را جبران کند مانند: ترک [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]] و دیگر [[عبادات]]<ref>ر.ک: [[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>.
# '''جبران [[حق الناس]]:''' برخی از [[گناهان]] به [[حق]] النّاس تعلّق می‌گیرد و [[حق]] النّاس نیز دارای دو قسم است:
## [[حق]] النّاسی که جبران آن ممکن است مانند: استفادۀ ناروا از [[اموال]] دیگران، [[گمراه کردن]] آنان در [[اصول دین]]، [[قتل]] عمد یا غیر عمد، ضرر وارد آوردن به اندام دیگران و.... در این موارد، توبه [[پشیمانی]] از آن [[گناه]] است، امّا جبران ننمودن آن، خودْ گناهی دیگر است که تنها با جبران آنچه انجام گرفته، رفع خواهد شد.
## [[حق]] النّاسی که امکان جبران نخواهد داشت مانند: [[غیبت]] دیگران و [[تهمت]] زدن به آنها و...<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۳]]، ص ۳۳۰؛ [[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.</ref>.


توبه نصوح:
شرایطی برای کمال توبه نیز وجود دارد؛ شرایطی که بدون آنها توبه محقّق می‌‌شود ولی کامل نیست؛ مانند اینکه زحمت [[طاعت]] را به خود بچشاند، چنانکه [[لذت]] [[گناه]] را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه [[حرام]] بر بدنش روییده است با [[غم]] و [[اندوه]] از بین ببرد<ref>ر.ک: [[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} توبۀ کامل را در شش مرحله می‌داند:
در قرآن کریم تنها یک جا توبه وصف شده است: «توبوا اِلَی اللّهِ تَوبَةً نَصوحـًا». (تحریم/۶۶،۸) در معنای توبه نصوح دو احتمال هست: ۱. از آنجا که نُصح در لغت عرب به معنای خاص است، توبه نصوح توبه ای است که تنها برای رضای خداوند انجام می گیرد و از هر انگیزه دیگری پیراسته و خالص است. ۲. چون نصح در لغت به معنای دوختن هم آمده، توبه نصوح توبه ای است که دین انسان را که گویا بر اثر گناه مانند پارچه ای پاره پاره شده، می دوزد و ترمیم و اصلاح می کند.[۴۱]
# [[پشیمانی]] از گذشته؛
در روایات، توبه نصوح با عباراتی گوناگون معرفی شده است که مضمون آن ها گویای قوّت و استحکام بالای این توبه است؛ مانند این روایت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که توبه نصوح آن است که شخص
# [[عزم]] بر [[ترک گناه]] برای همیشه؛
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۹، صفحه ۵۸
# ادای حقوق از دست رفتۀ [[مردم]] تا [[خداوند]] را بدون [[گناه]] دیدار کند؛
توبه کند و دیگر هرگز به گناه باز نگردد، چنان که شیر هرگز به پستان بازنمی گردد.[۴۲]
# هر واجبی را که بر عهده‌اش بوده و انجام نگرفته است، به‌جای آورد؛
# گوشتی را که از [[گناه]] بر بدنش روییده، با [[غم]] و [[اندوه]] [[آب]] کند؛
# تحمل [[سختی]] [[اطاعت]] همانطور که شیرینی [[گناه]] را چشیده بود<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ {{ع}} لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ": ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ، أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّینَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَی سِتَّةِ مَعَانٍ: أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَی مَا مَضَی، وَ الثَّانِی الْعَزْمُ عَلَی تَرْکِ الْعَوْدِ إِلَیْهِ أَبَداً، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّیَ إِلَی الْمَخْلُوقِینَ حُقُوقَهُمْ حَتَّی تَلْقَی اللَّهَ أَمْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَی کُلِّ فَرِیضَةٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَهَا فَتُؤَدِّیَ حَقَّهَا، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَی اللَّحْمِ الَّذِی نَبَتَ عَلَی السُّحْتِ فَتُذِیبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّی تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ یَنْشَأَ بَیْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِیدٌ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِیقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِیَةِ؛ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۱۸.</ref>
 
== [[ضرورت]] پذیرش توبه ==
براساس برخی از [[آیات]] و [[روایات]] پذیرش توبه امری ضروری است یعنی اگر شخصی توبه واقعی کرد توبه او مورد پذیرش قرار خواهد گرفت:
#{{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>؛ [[سنت الهی]] بر این [[استوار]] است که توبۀ [[بندگان]] را بپذیرد<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۱۷ ـ ۲۱۸.</ref>.
# ظاهر برخی [[آیات]] مانند: {{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.</ref> و نیز مدلول التزامی ادله‌‌ای که توبه را بر [[گنهکاران]] [[واجب]] می‌‌کنند، این است که قبول توبه بر [[خداوند]] [[واجب]] باشد و گرنه در مواردی که توبه پذیرفته نمی‌‌شود لازم می‌‌آید [[فرمان الهی]] به توبه لغو و [[بیهوده]] باشد و صادر شدن لغو از [[خداوند حکیم]] محال است<ref>ر.ک: [[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۵۰ ـ ۵۸.</ref>.
# [[امام علی]] {{ع}} در عباراتی با اشاره به آیۀ {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۱۰.</ref> فرمودند: «کسی را که [[توفیق]] توبه دهند از پذیرفته شدن توبه [[محروم]] نماند»<ref>{{متن حدیث|وَ مَنْ أُعْطِیَ التَّوْبَةَ لَمْ یُحْرَمِ الْقَبُولَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۵.</ref>.
# همچنین فرمودند: «سزاوار نیست [[خداوند]]... در [[دعا]] را بگشاید و در [[اجابت]] را ببندد یا در توبه را بگشاید و در [[مغفرت]] را ببندد»<ref>وَ قَالَ {{ع}}: {{متن حدیث|مَا کَانَ اللَّهُ لِیَفْتَحَ عَلَی عَبْدٍ بَابَ الشُّکْرِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّیَادَةِ؛ وَ لَا لِیَفْتَحَ عَلَی عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ؛ وَ لَا لِیَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۵.</ref> و....<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۱۷ـ ۲۱۸.</ref> بنابراین پذیرش توبه از وعده‌های قطعی [[خداوند]] است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.</ref> و نیز از هر گناهکاری پذیرفته می‌شود<ref>کنز العمال، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref>. بر این اساس توبۀ [[کافر]] نیز پذیرفتنی است و در [[آیات]] و روایاتی که توبه از برخی [[گناهان]] نظیر [[شرک]]، اصرار بر [[کفر]] پس از [[ایمان]] و [[بدعت]] گذاری در [[دین]] را پذیرفته نمی‌دانند، منظور یا توبۀ صوری است و یا توبه در ظرف قبول انجام نگرفته است<ref>ر.ک: [[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۵۰ ـ ۵۸. </ref>.
 
== آثار توبه ==
توبه واقعی آثاری دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# '''تبدیل [[سیئات]] به [[حسنات]]:''' {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ}}<ref>«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره فرقان، آیه ۷۰.</ref>.
# '''[[رهایی]] از [[لعنت خدا]] و [[خلق]] و برخورداری از [[هدایت]] و [[رحمت الهی]]:''' {{متن قرآن|أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۸۷ ـ ۸۹</ref>.
# '''بهره‌مندی از [[استغفار]] حاملان [[عرش]]:''' {{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ}}<ref>«کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس آنان را كه توبه كرده‏‌اند و به راه تو آمده‏اند بيامرز و از عذاب جهنم نگه دار» سوره غافر، آیه ۷.</ref>.
# '''محبوب [[خدا]] شدن:''' {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref>، در [[ادعیه]] و [[روایات]] نیز از [[خداوند]] با اسم [[شریف]] "محب التوابین" یاد شده است<ref>صحیفۀ سجادیه، دعای ۳۸، ص ۱۹۰؛ المجتنی من دعاء المجتبی، ص ۶۳.</ref> و...<ref>ر.ک: [[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹]]، ص ۵۰ ـ ۵۸؛ [[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۳]]، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref>.
 
== عوامل مؤثر در تقویت انگیزۀ توبه ==
برخی از عوامل موجب تقویت انگیزه برای توبه می‌‌شود مانند:
# [[تفکّر]] در عاقبت [[گناه]] و [[گناهکاران]]: در [[قرآن کریم]] بیش از ده مورد [[دعوت]] شده است تا در [[سرنوشت]] [[گناهکاران]] [[فکر]] شود: {{متن قرآن|فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّت‌هایی (بوده و) از میان رفته‌اند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>.
# [[تفکّر]] در اینکه تمامی [[مصیبت‌ها]] و [[مشکلات]] [[آدمی]] در دو [[دنیا]] و به ویژه [[مشکلات]] [[روحی]] اثر [[گناهان]] است.
# [[فکر]] در اینکه رسیدن به [[خداوند]]، [[هدف]] نهایی از [[خلقت انسان]] است و این [[هدف]] با توبه از [[گناهان]] امکان دارد و...<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۳]]، ص ۳۲۷ـ ۳۲۸.</ref>.
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[آداب باطنی دعا]]
* [[انابه]]
* [[توبه مجمل]]
* [[توبه موقت]]
* [[توبه ربانی]]
* [[توبه نفسانی]]
* [[درجات تائبان]]
* [[توبه اوصیا]]
* [[توبه اصفیا]]
* [[توبه انبیا]]
* [[توبه اولیا]]
* [[توبه استجابت]]
* [[توبه انابت]]
* [[توبه از بعضی گناهان]]
* [[توبه از جمیع گناهان]]
* [[توبه نصوح]]
* [[توبه اخص]]
* [[توبه خاص]]
* [[توبه عام]]
* [[توبه از حقوق خداوند]]
* [[توبه از حقوق مردم]]
* [[توبه از گناه صغیره]]
* [[توبه از گناه کبیره]]
* [[آثار توبه]]
* [[اخلاص در توبه]]
* [[آداب توبه]]
* [[یادآوری استغفار]]
* [[اسباب توبه]]
* [[استغفار]]
* [[اسرار توبه]]
* [[اصرار بر گناه]]
* [[تدارک سیئه با توبه]]
* [[تدارک گناهان]]
* [[ترک توبه]]
* [[تسویف توبه]]
* [[تعجیل در توبه]]
* [[تکفیر]]
* [[حسن عاقبت]]
* [[حقیقت توبه]]
* [[دوام توبه]]
* [[رجای توبه با آرزوی طولانی]]
* [[ستایش توبه]]
* [[شرایط توبه]]
* [[عزم بر ترک معاصی]]
* [[عزم بر جبران گذشته]]
* [[عفت]]
* [[قبول توبه]]
* [[یقین]]
* [[کراهت مرگ]]
* [[مرابطه]]
* [[مراتب توبه]]
* [[موانع توبه]]
* [[ندامت از گناه]]
* [[وجوب توبه]]
{{پایان مدخل وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[مهدی احمدپور|احمدپور، مهدی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{فضایل اخلاقی}}
 
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۷

توبه به‌معنای بازگشت و عبارت از پشیمانی و ترک گناه و بازگشت به سوی خداوند است و کسی را که توبه می‌‌کند «تائب» می‌‌نامند. براساس آیات و روایات توبه از گناهان واجب است، مانند: وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمُ‏ تُفْلِحُونَ. البته توبه شرایطی مانند: پشیمانی از گذشته؛ عزم بر ترک گناه برای همیشه و ... نیز دارد.

معناشناسی

معنای لغوی

«توبه» در لغت به معانی رجوع کردن[۱]، کنده شدن از گناه[۲] و حیا کردن[۳] به‌کار رفته است. توبه در دو معنای رجوع بنده به خداوند و رجوع خداوند به بنده به کار می‌رود. رجوع بنده به خدا، به معنای برگشت بنده از نافرمانی به طاعت است[۴] و رجوع خدا به بنده، به معنای موفق کردن بنده به توبه[۵] یا بخشیدن و نجات وی از گناهان[۶] است[۷].

معنای اصطلاحی

«توبه» در اصطلاح علم اخلاق یعنی بازگشت از سرکشی به بندگی؛ از اطاعت نفس به اطاعت پروردگار و برای تحقق توبه صیغه و عبارت خاصی تشریع نشده است[۸].

توبه عبارت است از «قیام انسان علیه خودش»، یک قیام اصلاحی[۹] به انگیزه پاکیزه کردن خود[۱۰]. توبه یعنی حرکت دادن انسان‌ها از نفس‌پرستی به سوی حقیقت‌پرستی[۱۱]. توبه یک حالت روانی و روحی و بلکه یک انقلاب روحی در انسان است، که لفظ «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي‏ وَ أَتُوبُ‏ إِلَيْهِ‏» بیان این حالت است[۱۲].[۱۳]

پیشینه

توبه از مسائل مهم اخلاقی ـ عرفانی است که در ادیان الهی، مانند یهود و مسیحیت[۱۴] جایگاه ویژه‌ای دارد. در فرهنگ اسلامی نیز به این مسئله توجه خاصی شده است. قرآن کریم بر توبه بسیار تأکید کرده[۱۵] و آن را سبب پاک شدن گناهان[۱۶] و محبوب شدن نزد پروردگار[۱۷]می‌داند. روایات بسیاری نیز در موضوعاتی چون فضیلت توبه[۱۸]، چگونگی وقوع[۱۹]، وقت انجام[۲۰] و شرایط قبول آن[۲۱] آمده است. احیاء علوم الدین غزالی[۲۲] و المحجة البیضاء فیض کاشانی[۲۳] را می‌توان از جمله نخستین کتاب‌های اخلاقی در این زمینه دانست[۲۴].

توبه و وجوب آن در قرآن

توبه نام نهمین سورۀ قرآن است که به سوره برائت هم مشهور است و تنها سوره‌ای است که در آغاز آن بِسْمِ اللَّهِ نیست[۲۵]. توبه و مشتقات آن ۸۷ بار در قرآن کریم به کار رفته‌‌اند و در این موارد از مطالبی چون وجوب توبه؛ شرایط پذیرش توبه؛ آثار و ویژگی توبه سخن به میان آمده است.

در ۷ آیه به صراحت وجوب توبه بیان شده است، مانند: وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمُ‏ تُفْلِحُونَ[۲۶]. از این آیات استفاده می‌‌شود وجوب توبه فوری است.

دربارۀ وجوب توبه در قرآن پرسش‌‌هایی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. آیا توبه از هر گناهی واجب است؟ بیشتر محقّقان بر این عقیده‌اند که توبه تنها از گناهان کبیره و نیز از گناهان صغیره در صورتی که بر اثر عواملی مانند کوچک شمردن گناه، تکرار یا اظهار آن و... حکم کبیره یابند واجب است؛ ولی توبه از دیگر گناهان صغیره به شرط اجتناب از کبایر واجب نیست؛ زیرا اجتناب از گناهان کبیره سبب بخشیده شدن گناهان صغیره است: إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا[۲۷].
  2. آیا برای هر گناهی توبه‌‌ای لازم است یا ترک توبه خود گناهی مستقل است؟ برای هر گناهی توبه ای مستقل لازم نیست؛ زیرا این امکان هست که انسان از همۀ گناهانش پشیمان شود ولی متذکر مورد خاصی نیز نباشد[۲۸]. تأخیر یا ترک توبه نیز گناه مستقلی نیست؛ چون اوامر الهی دربارۀ توبه ارائۀ طریق و ارشاد به حکم عقل است، لذا گناه مستقلی محسوب نمی‌شود[۲۹].
  3. آیا ممکن است انسان از بعضی گناهان توبه کند در حالی که مرتکب گناهان دیگری می‌‌شود؟ همان‌‌گونه که انسان در مقام ارتکاب گناه ممکن است مرتکب بعضی از گناهان شود، در مقام پشیمانی و توبه نیز ممکن است از برخی گناهان توبه کند و اساسا شدنی نیست که انسان‌‌های معمولی در یک لحظه آنچنان پاک و وارسته شوند که پیوند خود را با هر‌گونه گناهی قطع کنند. البته برخی هم قائلند تبعیض در توبه صحیح نیست زیرا بنده یا دست از تمامی گناهان می‌‌کشد و یا بدون توبه باقی می‌‌ماند و در شمار گناهکاران قرار می‌‌‌گیرد[۳۰].

توبه در روایات

برخی از روایاتی که در مورد توبه آمده است عبارت‌اند از:

  1. امام صادق(ع) فرمودند: «چون بنده به توبه بی‌بازگشت رو آورد، خداوند او را دوست خواهد داشت؛ از این رو در دنیا و آخرت پرده‌ای بر او می‌‌افکند تا گناهانش آشکار نشود. راوی می‌‌گوید: از امام سؤال کردم: چگونه او را می‌‌پوشاند؟ فرمودند: دو فرشته‌اش گناهانی که از او ضبط کرده‌اند را محو می‌‌نمایند و خداوند به اندام‌های او فرمان می‌‌دهد که گناهان او را کتمان کنید و به مناطق زمین فرمان می‌‌دهد گناهانی که بر شما انجام داده را کتمان نمایید. بدین ترتیب آن بنده خداوند را ملاقات می‌‌کند در حالی که هیچ چیزی وجود ندارد که بر گناهان او شهادت بدهد»[۳۱].
  2. امام صادق(ع) دربارۀ آیۀ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا[۳۲] فرمودند: «منظور از توبۀ نصوح، آن است که بنده از گناه توبه کند و پس از آن هرگز به آن روی نیاورد»[۳۳].
  3. امام باقر(ع) فرمودند: «خداوند از توبۀ بنده‌اش بیشتر از مردی که شتر و توشه‌اش را در شبی تاریک گم کرده و بعد آن را می‌‌یابد، شادمان می‌گردد؛ خداوند از توبۀ بنده‌اش بیشتر از این مرد به هنگام یافتن توشه‌اش، شادمان می‌‌شود»[۳۴].
  4. امام صادق(ع) فرمودند: «چون بنده گناهی انجام دهد از صبح تا شب به او فرصت داده می‌‌شود اگر در این مدت استغفار کرد آن گناه بر او نوشته نمی‌شود»[۳۵] و...[۳۶].

حقیقت و ارکان

دانشمندان و متفکران اسلامی دربارۀ حقیقت توبه آرای مختلفی دارند. بعضی معتقدند ندامت و پشیمانی از گناه، حقیقت و روح توبه است[۳۷] و برخی دیگر، حقیقت توبه را بازگشت بنده به خداوند معنا کرده‌اند[۳۸]. پشیمانی و ندامت از گناه و عزم برای ترک گناه، دو رکن توبه محسوب می‌شوند و مقوّم حقیقت توبه‌اند. ندامت و پشیمانی باید عزم بر ترک گناه را به دنبال داشته باشد و اگر نداشته باشد، حقیقت توبه محقق نمی‌شود[۳۹].[۴۰]

شرایط پذیرش توبه

برخی از شرایط پذیرش توبه بدین شرح است:

  1. گناه کردن از روی جهالت باشد نه عناد و استکبار: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا[۴۱].
  2. قبل از فرا رسیدن زمان مرگ باشد: وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۴۲].[۴۳]
  3. توبه را به تأخیر نیندازد: آیۀ شریفۀ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ[۴۴] بندگان را از خطر تسویف یعنی به آینده واگذار کردن آگاه می‌‌سازد؛ چون تأخیر در توبه و نپرداختن به آن، گناه را اندک اندک از ذهن آدمی پاک کرده و آن را به فراموشی می‌‌سپارد.
  4. توسّل به پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) و شفاعت ایشان: بدون توسل نه دعایی به اجابت می‌‌رسد و نه توبه‌ای پذیرفته می‌‌شود؛ زیرا خداوند، تمامی امور را بر اساس مجاری و علل خود به انجام می‌‌رساند و در این زمینه نیز توسّل را وسیله و سبب پذیرش توبه و دعا قرار داده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ[۴۵].[۴۶]
  5. جبران حق الله: برخی از گناهان به حق الله تعلّق می‌‌گیرد و حق الله دارای دو قسم است:
    1. حق اللّهی که جبران‌ناپذیر است و پس از انجام آن هرچند می‌‌باید به پشیمانی و استغفار پرداخت، امّا راهی برای جبران آن وجود ندارد مانند: دروغ‌زنی، شنیدن موسیقی‌های حرام، مشروب خواری و....
    2. حق اللّهی که جبران پذیر است. این نوع گناهان قابل جبرانند و انسان هنگام توبه باید آنها را جبران کند مانند: ترک نماز، روزه، حج و دیگر عبادات[۴۷].
  6. جبران حق الناس: برخی از گناهان به حق النّاس تعلّق می‌گیرد و حق النّاس نیز دارای دو قسم است:
    1. حق النّاسی که جبران آن ممکن است مانند: استفادۀ ناروا از اموال دیگران، گمراه کردن آنان در اصول دین، قتل عمد یا غیر عمد، ضرر وارد آوردن به اندام دیگران و.... در این موارد، توبه پشیمانی از آن گناه است، امّا جبران ننمودن آن، خودْ گناهی دیگر است که تنها با جبران آنچه انجام گرفته، رفع خواهد شد.
    2. حق النّاسی که امکان جبران نخواهد داشت مانند: غیبت دیگران و تهمت زدن به آنها و...[۴۸].

شرایطی برای کمال توبه نیز وجود دارد؛ شرایطی که بدون آنها توبه محقّق می‌‌شود ولی کامل نیست؛ مانند اینکه زحمت طاعت را به خود بچشاند، چنانکه لذت گناه را چشیده است و نیز گوشتی را که از راه حرام بر بدنش روییده است با غم و اندوه از بین ببرد[۴۹]. امام علی (ع) توبۀ کامل را در شش مرحله می‌داند:

  1. پشیمانی از گذشته؛
  2. عزم بر ترک گناه برای همیشه؛
  3. ادای حقوق از دست رفتۀ مردم تا خداوند را بدون گناه دیدار کند؛
  4. هر واجبی را که بر عهده‌اش بوده و انجام نگرفته است، به‌جای آورد؛
  5. گوشتی را که از گناه بر بدنش روییده، با غم و اندوه آب کند؛
  6. تحمل سختی اطاعت همانطور که شیرینی گناه را چشیده بود[۵۰].[۵۱]

ضرورت پذیرش توبه

براساس برخی از آیات و روایات پذیرش توبه امری ضروری است یعنی اگر شخصی توبه واقعی کرد توبه او مورد پذیرش قرار خواهد گرفت:

  1. وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۵۲]؛ سنت الهی بر این استوار است که توبۀ بندگان را بپذیرد[۵۳].
  2. ظاهر برخی آیات مانند: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا[۵۴] و نیز مدلول التزامی ادله‌‌ای که توبه را بر گنهکاران واجب می‌‌کنند، این است که قبول توبه بر خداوند واجب باشد و گرنه در مواردی که توبه پذیرفته نمی‌‌شود لازم می‌‌آید فرمان الهی به توبه لغو و بیهوده باشد و صادر شدن لغو از خداوند حکیم محال است[۵۵].
  3. امام علی (ع) در عباراتی با اشاره به آیۀ وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا[۵۶] فرمودند: «کسی را که توفیق توبه دهند از پذیرفته شدن توبه محروم نماند»[۵۷].
  4. همچنین فرمودند: «سزاوار نیست خداوند... در دعا را بگشاید و در اجابت را ببندد یا در توبه را بگشاید و در مغفرت را ببندد»[۵۸] و....[۵۹] بنابراین پذیرش توبه از وعده‌های قطعی خداوند است[۶۰] و نیز از هر گناهکاری پذیرفته می‌شود[۶۱]. بر این اساس توبۀ کافر نیز پذیرفتنی است و در آیات و روایاتی که توبه از برخی گناهان نظیر شرک، اصرار بر کفر پس از ایمان و بدعت گذاری در دین را پذیرفته نمی‌دانند، منظور یا توبۀ صوری است و یا توبه در ظرف قبول انجام نگرفته است[۶۲].

آثار توبه

توبه واقعی آثاری دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. تبدیل سیئات به حسنات: إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ[۶۳].
  2. رهایی از لعنت خدا و خلق و برخورداری از هدایت و رحمت الهی: أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۶۴].
  3. بهره‌مندی از استغفار حاملان عرش: الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ[۶۵].
  4. محبوب خدا شدن: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ[۶۶]، در ادعیه و روایات نیز از خداوند با اسم شریف "محب التوابین" یاد شده است[۶۷] و...[۶۸].

عوامل مؤثر در تقویت انگیزۀ توبه

برخی از عوامل موجب تقویت انگیزه برای توبه می‌‌شود مانند:

  1. تفکّر در عاقبت گناه و گناهکاران: در قرآن کریم بیش از ده مورد دعوت شده است تا در سرنوشت گناهکاران فکر شود: فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ[۶۹].
  2. تفکّر در اینکه تمامی مصیبت‌ها و مشکلات آدمی در دو دنیا و به ویژه مشکلات روحی اثر گناهان است.
  3. فکر در اینکه رسیدن به خداوند، هدف نهایی از خلقت انسان است و این هدف با توبه از گناهان امکان دارد و...[۷۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۱؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۳۵۷.
  2. فیومی، المصباح المنیر، ۷۸.
  3. فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۳۸.
  4. ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۳۳.
  5. جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۲؛ زمخشری، اساس البلاغه، ۶۵.
  6. فیّومی، المصباح المنیر، ۷۸.
  7. نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
  8. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص ۳۰۴؛ احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.
  9. اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۱۶۵؛ گفتارهای معنوی، ص۱۵۸.
  10. گفتارهای معنوی، ص۷۲.
  11. سیری در سیره نبوی، ص۱۸۶.
  12. گفتارهای معنوی، ص۱۰۸.
  13. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۲۸۶.
  14. کتاب مقدس، مزامیر، ب ۱۳، ۱–۶ و ب ۱۹، ۱۲–۱۳؛ متی، ب ۹، ۱۳؛ مرقس، ب ۱، ۴.
  15. سوره توبه، آیه ۱۰۴، سوره توبه، آیه ۱۱۲، سوره فرقان، آیه ۷۱، سوره نصر، آیه ۳.
  16. سوره شوری، آیه ۲۵، سوره طه، آیه ۸۲.
  17. سوره بقره، آیه ۲۲۲.
  18. کلینی، الکافی، ۲/۴۳۰–۴۳۶.
  19. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۷۶–۷۸.
  20. کلینی، الکافی، ۲/۴۴۰.
  21. دیلمی، ارشاد القلوب، ۱/۴۴.
  22. غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۳–۲۱۲.
  23. فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۳–۱۰۵.
  24. نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
  25. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۰.
  26. سورۀ نور، آیۀ ۳۱.
  27. «اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.
  28. کشف المراد، ص ۵۷۲.
  29. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.
  30. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص ۳۲۰.
  31. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحًا أَحَبَّهُ اللَّهُ فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ قَالَ یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ یُوحِی إِلَی جَوَارِحِهِ اکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ وَ یُوحِی إِلَی بِقَاعِ الْأَرْضِ اکْتُمِی مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ فَیَلْقَی اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۰.
  32. «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید» سوره تحریم، آیه ۸.
  33. «عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا قَالَ یَتُوبُ الْعَبْدُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْفُضَیْلِ سَأَلْتُ عَنْهَا أَبَا الْحَسَنِ (ع) فَقَالَ یَتُوبُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی الْمُفَتَّنُونَ التَّوَّابُونَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۲.
  34. «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع): إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیْلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِکَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۵.
  35. «عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أُجِّلَ مِنْ غُدْوَةٍ إِلَی اللَّیْلِ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۴۳۷.
  36. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص ۳۳۱ـ ۳۳۸.
  37. قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷–۱۹۸؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۵۰؛ حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۵/۲۵۰.
  38. انصاری، مرتضی، رسائل فقهیه، ۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ۴/۲۴۵.
  39. امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۵–۲۷۶؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۲–۲۳.
  40. نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
  41. «(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.
  42. «و توبه آن کسان که کارهای زشت می‌کنند تا هنگامی که مرگ هر یک از ایشان فرا رسد، می‌گوید: اکنون توبه کردم و نیز توبه آنان که در کفر می‌میرند پذیرفته نیست؛ برای آنها عذابی دردناک فراهم ساخته‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۸.
  43. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.
  44. «سپس زود توبه می‌کنند» سوره نساء، آیه ۱۷.
  45. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  46. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص ۳۲۴.
  47. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.
  48. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص ۳۳۰؛ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ ـ ۵۵۷.
  49. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.
  50. «وَ قَالَ (ع) لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ": ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ، أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّینَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَی سِتَّةِ مَعَانٍ: أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَی مَا مَضَی، وَ الثَّانِی الْعَزْمُ عَلَی تَرْکِ الْعَوْدِ إِلَیْهِ أَبَداً، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّیَ إِلَی الْمَخْلُوقِینَ حُقُوقَهُمْ حَتَّی تَلْقَی اللَّهَ أَمْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَی کُلِّ فَرِیضَةٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَهَا فَتُؤَدِّیَ حَقَّهَا، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَی اللَّحْمِ الَّذِی نَبَتَ عَلَی السُّحْتِ فَتُذِیبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّی تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ یَنْشَأَ بَیْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِیدٌ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِیقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِیَةِ؛ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۱۷.
  51. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۱۸.
  52. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  53. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۱۷ ـ ۲۱۸.
  54. «(پذیرش) توبه بر خداوند تنها برای آنان است که از نادانی کار زشتی انجام می‌دهند سپس زود توبه می‌کنند پس، این کسانند که خداوند توبه آنها را می‌پذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷.
  55. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.
  56. «و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت» سوره نساء، آیه ۱۱۰.
  57. «وَ مَنْ أُعْطِیَ التَّوْبَةَ لَمْ یُحْرَمِ الْقَبُولَ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۵.
  58. وَ قَالَ (ع): «مَا کَانَ اللَّهُ لِیَفْتَحَ عَلَی عَبْدٍ بَابَ الشُّکْرِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّیَادَةِ؛ وَ لَا لِیَفْتَحَ عَلَی عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ؛ وَ لَا لِیَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ، وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۵.
  59. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۱۷ـ ۲۱۸.
  60. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۴، ص ۲۳۸.
  61. کنز العمال، ج ۴، ص ۲۱۰.
  62. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸.
  63. «جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره فرقان، آیه ۷۰.
  64. «کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست در آن جاودانند و نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه به آنان مهلت خواهند داد مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۸۷ ـ ۸۹
  65. «کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس آنان را كه توبه كرده‏‌اند و به راه تو آمده‏اند بيامرز و از عذاب جهنم نگه دار» سوره غافر، آیه ۷.
  66. «بی‌گمان خداوند توبه کاران و شست‌وشوکنندگان را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
  67. صحیفۀ سجادیه، دعای ۳۸، ص ۱۹۰؛ المجتنی من دعاء المجتبی، ص ۶۳.
  68. ر.ک: احمدپور، مهدی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۸؛ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
  69. «پیش از شما سنّت‌هایی (بوده و) از میان رفته‌اند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.
  70. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۳، ص ۳۲۷ـ ۳۲۸.