زهد در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{ولایت}}
| موضوع مرتبط = زهد
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = [[زهد]]
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[زهد]]''' است. "'''[[زهد]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[زهد در لغت]] - [[زهد در قرآن]] - [[زهد در حدیث]] - [[زهد در نهج البلاغه]] - [[زهد در اخلاق اسلامی]] - [[زهد در عرفان اسلامی]] - [[زهد در معارف دعا و زیارات]] - [[زهد در معارف و سیره علوی]] - [[زهد در معارف و سیره سجادی]] - [[زهد در معارف و سیره نبوی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زهد در قرآن]] | [[زهد در حدیث]] | [[زهد در نهج البلاغه]] | [[زهد در اخلاق اسلامی]] | [[زهد در معارف دعا و زیارات]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[زهد (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
'''[[زهد]]:''' بی‌رغبتی به [[دنیا]] برای رسیدن به [[آخرت]] و [[خدا]]
'''[[زهد]]:''' بی‌رغبتی به [[دنیا]] برای رسیدن به [[آخرت]] و [[خدا]]


==واژه‌شناسی لغوی==
== واژه‌شناسی لغوی ==
*"[[زهد]]" در لغت ضدّ رغبت<ref>الصحاح، ج۲، ص۴۸۱؛ لسان العرب، ج۳، ص۱۹۶؛ جمهرة اللغه، ج۲، ص۱۴۶، «زهد».</ref> و به معنای ترک چیزی و اعراض از آن است<ref>الصحاح، ج۲، ص۴۸۱؛ المصباح، ج۲، ص۲۵۷؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۲۹۶، «زهد».</ref> و بر اندک بودن و [[حقارت]] چیزی دلالت می‌‌کند<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۳۰؛ اساس البلاغه، ج۱، ص۱۹۷، «زهد».</ref>.
*"[[زهد]]" در لغت ضدّ رغبت<ref>الصحاح، ج۲، ص۴۸۱؛ لسان العرب، ج۳، ص۱۹۶؛ جمهرة اللغه، ج۲، ص۱۴۶، «زهد».</ref> و به معنای ترک چیزی و اعراض از آن است<ref>الصحاح، ج۲، ص۴۸۱؛ المصباح، ج۲، ص۲۵۷؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۲۹۶، «زهد».</ref> و بر اندک بودن و [[حقارت]] چیزی دلالت می‌‌کند<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۳۰؛ اساس البلاغه، ج۱، ص۱۹۷، «زهد».</ref>.
*در اصطلاح، [[زهد]] درباره [[دنیا]] به کار رفته و بدین معناست که [[انسان]] تعلق و رغبت [[باطنی]] به [[دنیا]] و زینت‌های آن نداشته و [[زندگی دنیوی]] وی برای [[آخرت]] باشد<ref>التحقیق، ج۴، ص۳۵۵-۳۵۶، «زهد».</ref>. در منابع [[اخلاقی]] و [[عرفانی]] برای آن تعریف‌هایی ذکر شده که مفادهای آنها به هم نزدیک‌اند.
* در اصطلاح، [[زهد]] درباره [[دنیا]] به کار رفته و بدین معناست که [[انسان]] تعلق و رغبت [[باطنی]] به [[دنیا]] و زینت‌های آن نداشته و [[زندگی دنیوی]] وی برای [[آخرت]] باشد<ref>التحقیق، ج۴، ص۳۵۵-۳۵۶، «زهد».</ref>. در منابع [[اخلاقی]] و [[عرفانی]] برای آن تعریف‌هایی ذکر شده که مفادهای آنها به هم نزدیک‌اند.
*در [[اخلاق]] آن را ضدّ [[دنیادوستی]] و [[گرایش به دنیا]] دانسته و گفته‌اند: [[زهد]] آن است که شخص، [[دنیا]] را با قلبش نخواهد و با اعضایش ترک کند، مگر به مقداری که برای بدنش ضروری است<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۴۳؛ الاخلاق، ص۲۵۷.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۵۹.</ref>.
* در [[اخلاق]] آن را ضدّ [[دنیادوستی]] و [[گرایش به دنیا]] دانسته و گفته‌اند: [[زهد]] آن است که شخص، [[دنیا]] را با قلبش نخواهد و با اعضایش ترک کند، مگر به مقداری که برای بدنش ضروری است<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۴۳؛ الاخلاق، ص۲۵۷.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۵۹.</ref>.
*در [[عرفان]]، [[زهد]] یکی از منازل [[سلوک]] به سوی [[خدا]] دانسته شده<ref>منازل السائرین، ص۳۰-۳۱.</ref> و برای آن تعریف‌های بسیاری ذکر شده است<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۵۲-۱۵۴.</ref>؛ مانند [[بغض دنیا]] و اعراض از آن<ref>التعریفات، ص۱۵۳؛ التعاریف، ص۳۹۰، «زهد».</ref> و ترک هر چیزی که [[انسان]] را از [[یاد خدا]] باز دارد<ref>مصباح الشریعه، ص۲۱۶.</ref>.
* در [[عرفان]]، [[زهد]] یکی از منازل [[سلوک]] به سوی [[خدا]] دانسته شده<ref>منازل السائرین، ص۳۰-۳۱.</ref> و برای آن تعریف‌های بسیاری ذکر شده است<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۵۲-۱۵۴.</ref>؛ مانند [[بغض دنیا]] و اعراض از آن<ref>التعریفات، ص۱۵۳؛ التعاریف، ص۳۹۰، «زهد».</ref> و ترک هر چیزی که [[انسان]] را از [[یاد خدا]] باز دارد<ref>مصباح الشریعه، ص۲۱۶.</ref>.
*در روایاتی از [[اهل بیت]]{{عم}} نیز تعریف‌هایی برای [[زهد]] [[بیان]] شده است؛ برای نمونه در روایتی از [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، [[زهد]] به کوتاهی [[آرزو]]، [[شکرگزاری]] برابر هر نعمتی و پرهیز از تمام [[محارم]] [[الهی]] تعریف شده و در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: [[زهد]] به ضایع کردن [[مال]] و [[حرام]] کردن [[حلال]] نیست، بلکه [[زهد]] آن است که اعتمادت به آنچه در دست داری بیشتر نباشد از [[اعتماد]] بر آنچه نزد خداست<ref>الکافی، ج۵، ص۷۰-۷۱.</ref>.
* در روایاتی از [[اهل بیت]] {{عم}} نیز تعریف‌هایی برای [[زهد]] [[بیان]] شده است؛ برای نمونه در روایتی از [[امیرمؤمنان]] {{ع}}، [[زهد]] به کوتاهی [[آرزو]]، [[شکرگزاری]] برابر هر نعمتی و پرهیز از تمام [[محارم]] [[الهی]] تعریف شده و در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: [[زهد]] به ضایع کردن [[مال]] و [[حرام]] کردن [[حلال]] نیست، بلکه [[زهد]] آن است که اعتمادت به آنچه در دست داری بیشتر نباشد از [[اعتماد]] بر آنچه نزد خداست<ref>الکافی، ج۵، ص۷۰-۷۱.</ref>.
*برخی [[زهد]] را یکی از درجات پنج‌گانه [[تقوا]] و به معنای پرهیز از مباحات و بالاتر از درجه [[ورع]] به معنای پرهیز از [[شبهات]] دانسته‌اند<ref>البحر المدید، ج۱، ص۵۷۲.</ref>. برخی نیز مرتبه [[زهد]] را پایین‌تر از مرتبه [[رضا]] و [[رضا]] را [[برترین]] منزل کمال به شمار آورده‌اند<ref>کشف المحجوب، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref>.
* برخی [[زهد]] را یکی از درجات پنج‌گانه [[تقوا]] و به معنای پرهیز از مباحات و بالاتر از درجه [[ورع]] به معنای پرهیز از [[شبهات]] دانسته‌اند<ref>البحر المدید، ج۱، ص۵۷۲.</ref>. برخی نیز مرتبه [[زهد]] را پایین‌تر از مرتبه [[رضا]] و [[رضا]] را [[برترین]] منزل کمال به شمار آورده‌اند<ref>کشف المحجوب، ص۲۷۱-۲۷۲.</ref>.
*[[گرایش]] به [[زهد]] و اعراض از [[دنیا]] و اشتغال به [[اصلاح]] [[نفس]]، در تمام دوره‌های [[زندگی]] [[بشر]] و در میان همه [[اقوام]] و [[ملل]] بوده<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۱-۱۸۷.</ref> و [[پیامبران الهی]]{{عم}} به ویژه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نیز [[اهل بیت]] ایشان{{عم}} [[بهترین]] الگوی [[زندگی]] زاهدانه بودند<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۵۶-۵۷.</ref>. برخی از [[دانشمندان]] در کتاب‌هایشان به [[بیان]] مظاهر گوناگون زهدِ هریک از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]] ایشان{{عم}} پرداخته‌اند؛ مانند [[شیخ صدوق]] در کتاب الزهد<ref>الذریعه، ج۱۲، ص۶۵.</ref>؛ همچنین از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} به ویژه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[روایات]] فراوانی در [[تشویق]] به [[زهد]] و [[تبیین]] ابعاد گوناگون آن وارد شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۷۰-۷۳، ۱۴۱؛ ج۳، ص۲۸؛ ج۴، ص۷-۸، ۳۸، ۱۰۲.</ref>.
* [[گرایش]] به [[زهد]] و اعراض از [[دنیا]] و اشتغال به [[اصلاح]] [[نفس]]، در تمام دوره‌های [[زندگی]] [[بشر]] و در میان همه [[اقوام]] و [[ملل]] بوده<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۱-۱۸۷.</ref> و [[پیامبران الهی]] {{عم}} به ویژه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و نیز [[اهل بیت]] ایشان {{عم}} [[بهترین]] الگوی [[زندگی]] زاهدانه بودند<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۵۶-۵۷.</ref>. برخی از [[دانشمندان]] در کتاب‌هایشان به [[بیان]] مظاهر گوناگون زهدِ هریک از [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] ایشان {{عم}} پرداخته‌اند؛ مانند [[شیخ صدوق]] در کتاب الزهد<ref>الذریعه، ج۱۲، ص۶۵.</ref>؛ همچنین از [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} به ویژه [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[روایات]] فراوانی در [[تشویق]] به [[زهد]] و [[تبیین]] ابعاد گوناگون آن وارد شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۷۰-۷۳، ۱۴۱؛ ج۳، ص۲۸؛ ج۴، ص۷-۸، ۳۸، ۱۰۲.</ref>.
*[[دانشمندان]] [[مسلمان]]، اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]، توجه ویژه‌ای به [[زهد]] داشتند و از همان آغاز، آثار بسیاری را در این زمینه به رشته تحریر در آورده‌اند که برخی از آنان کتاب خویش را نیز کتاب الزهد نام نهاده‌اند؛ مانند [[حسن بن علی بن فضال کوفی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[احمد بن حنبل]]، [[بیهقی]] و [[عبدالله بن مبارک]]<ref>الفهرست، ص۲۸۴؛ کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۲۲-۱۴۲۳؛ الذریعه، ج۱۲، ص۶۴-۶۶.</ref>. برخی نیز در ضمن فصلی از کتاب‌های [[اخلاقی]] و [[عرفانی]] خود به [[بیان]] این موضوع پرداخته‌اند؛ نظیر [[قشیری]]<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۵۱-۱۵۵.</ref>، [[غزالی]]<ref>نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۴۳-۲۴۸۸.</ref>، [[فیض کاشانی]]<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۳۴۵-۳۷۶.</ref> و [[محمد مهدی نراقی]]<ref>جامع‌السعادات، ج۲، ص۴۳-۵۸.</ref>؛ همچنین بسیاری از [[محدثان]]، بابی از کتاب خویش را به بحث از [[زهد]] اختصاص داده‌اند<ref>صحیح مسلم، ج۸، ص۲۱۰؛ نک: الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۰-۱۹.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۰.</ref>.
* [[دانشمندان]] [[مسلمان]]، اعم از [[شیعه]] و [[سنی]]، توجه ویژه‌ای به [[زهد]] داشتند و از همان آغاز، آثار بسیاری را در این زمینه به رشته تحریر در آورده‌اند که برخی از آنان کتاب خویش را نیز کتاب الزهد نام نهاده‌اند؛ مانند [[حسن بن علی بن فضال کوفی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[احمد بن حنبل]]، [[بیهقی]] و [[عبدالله بن مبارک]]<ref>الفهرست، ص۲۸۴؛ کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۲۲-۱۴۲۳؛ الذریعه، ج۱۲، ص۶۴-۶۶.</ref>. برخی نیز در ضمن فصلی از کتاب‌های [[اخلاقی]] و [[عرفانی]] خود به [[بیان]] این موضوع پرداخته‌اند؛ نظیر [[قشیری]]<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۵۱-۱۵۵.</ref>، [[غزالی]]<ref>نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۴۳-۲۴۸۸.</ref>، [[فیض کاشانی]]<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۳۴۵-۳۷۶.</ref> و [[محمد مهدی نراقی]]<ref>جامع‌السعادات، ج۲، ص۴۳-۵۸.</ref>؛ همچنین بسیاری از [[محدثان]]، بابی از کتاب خویش را به بحث از [[زهد]] اختصاص داده‌اند<ref>صحیح مسلم، ج۸، ص۲۱۰؛ نک: الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۰-۱۹.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۰.</ref>.
 
== [[حقیقت]] و مراتب [[زهد]] ==
* از دیدگاه [[قرآن]]، [[زهد]] به معنای بی‌بهره بودن از [[مال]] و [[ثروت]] و امکانات [[دنیوی]] نیست و برخلاف تصور برخی، نیازی نیست که [[زهد]] حتما با [[فقر]] و تهیدستی توأم باشد، بلکه [[حقیقت]] [[زهد]] آن است که [[انسان]] به [[دنیا]] به گونه‌ای دلبسته نشود که از [[یاد خدا]] و [[قیامت]] غافل گردد<ref>الاخلاق، ص۲۵۷؛ حجه‌التفاسیر، ج۷، ص۲۸۷؛ نمونه، ج۱۵، ص۴۶۴.</ref>، چنان‌که [[سلیمان]] {{ع}} با اینکه [[مال]] و [[ثروت]] فراوانی داشت، به آنها دلبسته نبود و با ردّ هدایای گرانبهای [[ملکه سبا]] این معنا را نشان داد: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتَاكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ}}<ref>«پس چون (فرستاده) نزد سلیمان آمد (سلیمان) گفت: آیا به من با مالی (اندک) مدد می‌رسانید؟ آنچه خدا به من ارزانی داشته است از آنچه به شما داده بهتر است بلکه شما به ارمغان خود شادی می‌ورزید» سوره نمل، آیه ۳۶.</ref><ref>نمونه، ج۱۵، ص۴۶۴.</ref> و نیز [[پیامبر]] {{صل}}، [[فدک]] و [[عوالی]] را به [[فاطمه]] {{س}} بخشید که درآمد سالانه بسیار زیادی داشت، با این حال [[فاطمه]] {{س}} از بزرگ‌ترین زاهدان بود و با کمترین امکانات [[زندگی]] می‌کرد<ref>حجه‌التفاسیر، ج۷، ص۲۸۷-۲۸۸.</ref>، از این‌رو [[امیرمؤمنان]] {{ع}}، برخوردار بودن یا نبودن از [[دنیا]] را جزو [[حقیقت]] [[زهد]] به شمار نیاورده و تمام [[زهد]] را خلاصه شده در دو عبارت از [[قرآن]] دانسته که [[انسان]] بر آنچه از دست داده [[غمگین]] و از آنچه [[خدا]] به او داده شادمان نشود: {{متن قرآن|لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۳.</ref><ref>شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص۱۰۲.</ref> با این حال برخی [[لذت]] بردن از تمتعات [[دنیا]] را [[مانع]] [[زهد]] دانسته‌اند<ref>البحر المدید، ج۵، ص۱۳۵.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۱.</ref>.
* در تحقق [[فضیلت]] [[زهد]]، اختیاری بودن و [[نیت]] درست نیز شرط است، بنابراین کسی که [[تارک دنیا]] باشد ولی این کار وی به جهت دسترسی نداشتن به [[دنیا]] یا برای غرضی غیر از [[خدا]] و [[آخرت]] مانند دستیابی به [[نام نیک]]، به دست آوردن [[دل‌ها]] یا سنگینی کار و [[سختی]] حفظ [[اموال]] باشد، [[زاهد]] به شمار نمی‌آید<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۵۸.</ref>.
* در [[آیات]] و [[روایات]]، برای جلوگیری از [[افراط]] و تفریطی که موجب دور شدن از [[حقیقت]] [[زهد]] می‌شود، از یک سو گروهی از [[مردم]] که با [[حرص]] و ولع به دنبال [[دنیا]] و زرق و برق‌های [[جهان]] ماده می‌روند، به ناپایداری [[دنیا]] و بی‌ارزش بودن [[مال]] و [[جاه]] توجه داده شده‌اند و از سوی دیگر اهمیت کار و کوشش به گروهی که به بهانه [[زهد]] از کار و تلاش دست می‌کشند، گوشزد شده و [[آیات]] و روایاتی که روزی‌رسان را تنها [[خدا]] معرفی کرده، در پی پایان دادن به [[حرص]] و [[دنیادوستی]] و نیز فعالیت بی‌قید و شرط برای کسب درآمد بیشترند؛ نه اینکه به دنبال از بین بردن [[نشاط]] کار و کوشش برای [[زندگی]] آبرومندانه و خودکفا باشند<ref>نمونه، ج۱۱، ص۳۱۹.</ref>، بنابراین [[حرام]] شمردن چیزهای پاکیزه‌ای که [[خدا]] آنها را [[حلال]] کرده از نظر [[قرآن]] [[ممنوع]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ}} <ref>«ای مؤمنان! چیزهای پاکیزه‌ای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید» سوره مائده، آیه ۸۷.</ref>. نیز: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ}} <ref>«بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است» سوره اعراف، آیه ۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ}} <ref>«ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام می‌داری؟» سوره تحریم، آیه ۱.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۱۸۹.</ref> و [[زهد]] برخی از [[صوفیه]] با [[التزام]] به اموری چون [[مصرف]] نکردن گوشت، پوشیدن لباس‌های [[خشن]]، شب‌زنده‌داری‌های طولانی و ترک [[معاشرت]] با [[زنان]]، زهدی منفی است که مورد [[تأیید]] [[اسلام]] نیست<ref>اطیب البیان، ج۴، ص۴۵۳.</ref>، چنان‌که [[مسیحیان]] نیز نوعی [[رهبانیت]] ابداع کردند{{متن قرآن| ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref> سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند؛ سوره حدید، آیه: ۲۷.</ref> که در ابتدا مصداقی از [[زهد]] و بی‌اعتنایی به [[دنیا]] بود؛ ولی به تدریج به [[انحراف]] کشیده شد تا آنجا که [[ازدواج]] بر مردان و [[زنان]] [[راهب]]، [[حرام]] و هرگونه حضور در اجتماع نیز [[نکوهش]] شد، از این‌رو صومعه‌ها و دیرها را در مکان‌هایی دورافتاده برای [[عبادت]] برمی‌گزیدند و در محیطی دور از اجتماع [[زندگی]] می‌کردند<ref>التفسیر الکاشف، ج۷، ص۲۵۸؛ من وحی القرآن، ج۲، ص۴۹-۵۰؛ نمونه، ج۲۳، ص۳۸۲-۳۸۵.</ref>. [[ستایش]] [[ثواب]] [[دنیا]] در کنار [[ثواب]] [[آخرت]]: {{متن قرآن|فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ}}<ref>«پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.</ref> از دیگر [[ادله]] [[مخالفت]] [[قرآن]] با [[زیاده‌روی]] در [[ترک دنیا]] و زهدورزی است<ref>المنار، ج۴، ص۱۷۳.</ref>.
* برخی با استفاده از [[آیه]] ۴۰ [[سوره]] نازعات: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد...» سوره نازعات، آیه ۴۰.</ref> [[زهد]] در [[دنیا]] و رغبت به [[آخرت]] را [[تمسک]] به [[اطاعت خدا]] و اجتناب از [[هواهای نفسانی]] دانسته‌اند<ref>التبیان، ج۱۰، ص۲۶۴.</ref> و به [[باور]] بعضی، [[زهد]] تنها در [[حرام]] است، زیرا [[حلال]] از جانب [[خدا]] بر [[بندگان]] [[مباح]] شده و نعمتی را که [[خدا]] بر بنده‌اش ارزانی داشته و او [[شکر]] آن را به جا آورده، امساک و [[زهد]] از آن خلاف [[ادب]] است؛ اما در برابر، برخی [[زهد]] در [[حرام]] را [[واجب]] و [[زهد]] در [[حلال]] را [[فضیلت]] دانسته‌اند<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۷۴.</ref>، چنان‌که [[کافران]]، به این جهت که در [[دنیا]] از امور [[پاکیزه]] بهره‌مند شدند و آن را بر بهره‌های بهشتی برگزیدند، در [[قیامت]] توبیخ خواهند شد: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا...}}<ref>«و روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه کنند و (به آنان گویند): چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهره‌مند شدید...» سوره احقاف، آیه ۲۰.</ref> و از همین‌رو [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[زهد]] در [[دنیا]] را بر بهره‌مندی از آن ترجیح دادند<ref>مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۲.</ref>.
* برای [[زهد]] به اعتبارهای گوناگون، درجات متعددی ذکر شده است؛ برای نمونه از دیدگاه اخلاق‌پژوهان [[زهد]] به اعتبار نَفس [[ترک دنیا]] سه درجه دارد:
# [[ترک دنیا]] با تلاش و [[سختی]]، در حالی که آن را [[دوست]] دارد؛
# کوچک شمردن [[دنیا]] و ترک آن به آسانی؛
# ترک آن با [[اشتیاق]]
* و به اعتبار آنچه ترک می‌کند ۵ درجه دارد:
# ترک [[محرمات]]؛
# ترک مشتبهات؛
# ترک [[حلال]] مازاد بر [[نیاز]]؛
# ترک هرگونه [[لذت]] مادی؛
# ترک غیر [[خدا]].
* به اعتبار [[هدف]] نیز سه درجه دارد:
# [[نجات]] از [[آتش]] و دیگر عذاب‌های [[دوزخ]]؛
# رسیدن به [[ثواب]] و [[بهشت]]؛
# رسیدن به [[خدا]] و [[مقام]] لقاءاللّه<ref>جامع‌السعادات، ج۲، ص۵۰-۵۷؛ نیز نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۵۸-۲۴۶۱؛ الاخلاق، ص۲۵۸-۲۵۹.</ref>.
* در [[حدیثی]]، [[امام سجاد]] {{ع}} [[زهد]] را ۱۰ درجه دانسته که [[برترین]] درجه آن پایین‌ترین درجه [[ورع]] است<ref>الخصال، ص۴۳۷.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۳.</ref>.
 
== اهمیت و [[جایگاه]] [[زهد]] ==
* از آنجا که دلبستگی به [[دنیا]] و [[برگزیدن]] آن بر [[آخرت]]، عامل [[گمراهی]]: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ}}<ref> «آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کج می‌خواهند در گمراهی ژرفی به سر می‌برند» سوره ابراهیم، آیه ۳.</ref> و ترک [[آخرت]]: {{متن قرآن|إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا}} <ref>«بی‌گمان اینان این جهان شتابان را دوست دارند و روزی سنگین را که در پیش روی خویش دارند وا می‌نهند» سوره انسان، آیه ۲۷.</ref> و موجب [[عذاب]] [[دوزخ]]: {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا}} <ref>«هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو می‌دهیم سپس برای او دوزخ را می‌گماریم که در آن نکوهیده رانده درآید» سوره اسراء، آیه ۱۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>و زندگی این جهان را برگزیده باشد...» سوره نازعات، آیه ۳۸.</ref> و [[خشم خدا]] می‌شود{{متن قرآن|مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} <ref>«بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره نحل، آیه ۱۰۶-۱۰۷.</ref>، [[زهد]] و بی‌رغبتی به [[دنیا]] می‌تواند [[انسان]] را از این امور [[ناپسند]] [[نجات]] دهد و موجب شود که وی در راه [[آخرت]] و [[سعادت]] گام نهد، از این‌رو [[قرآن کریم]] آنچه را نزد خداست از [[زندگی]] [[دنیا]] [[برتر]] و پایدارتر معرفی کرده و بدین ترتیب [[انسان‌ها]] را به [[زهد]] در [[دنیا]] [[تشویق]] کرده: {{متن قرآن|وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«و هر چه به شما داده شده است کالای زندگانی این جهان و آرایه آن است و آنچه نزد خداوند است بهتر و پایاتر است، آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره قصص، آیه ۶۰</ref>؛ نیز: {{متن قرآن|...قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى...}}<ref>«بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است» سوره نساء، آیه ۷۷.</ref>؛ {{متن قرآن|...أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ}} <ref>«...آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى}} <ref>«و بی‌گمان جهان واپسین برای تو از این جهان بهتر است» سوره ضحی، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى}} <ref>«بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۶-۱۷.</ref><ref>الرسالة القشیریه، ص۱۵۱؛ بیان‌السعاده، ج۳، ص۱۹۴؛ رسائل اخوان الصفا، ج۴، ص۸۱.</ref> و دلخوش بودن و سرگرم شدن به [[زن]]، [[فرزند]]، پول‌های انباشته شده طلا و نقره، اسب‌های [[عالی]] که [[مظهر]] جلال و حشمت‌اند، چارپایان، کشت و زرع و [[راضی]] بودن به این امور و [[غفلت]] از [[خدا]] و [[آخرت]] را [[نکوهش]] کرده و [[عاقبت]] [[نیک]] را نزد [[خداوند]] دانسته: {{متن قرآن|زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ}}<ref>«دوستداری خواستنی‌ها از زنان و فرزندان و دارایی‌های فراوان انباشته از زر و سیم و اسب‌های نشاندار و چارپایان و کشتزاران، برای مردم آراستگی یافته است؛ اینها سرمایه زندگی نزدیک‌تر (در این جهان) است و خداوند است که نکوفرجامی، (تنها) نزد او است» سوره آل عمران، آیه ۱۴.</ref><ref>تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹؛ البحرالمدید، ج۱، ص۳۳۰-۳۳۱؛ مجموعه آثار، ج۲، ص۲۲۵-۲۲۶، «حکمت‌ها و اندرزها».</ref> و برای بی‌رغبت کردن [[انسان‌ها]] به [[دنیا]]، شکوفه‌های [[زندگی]] [[دنیا]] را وسیله [[آزمایش]] قرار داده و روزی [[پروردگار]] را [[برتر]] و پایدارتر معرفی کرده: {{متن قرآن|وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى}}<ref>«و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.</ref><ref>بدایع الکلام، ص۱۳۰.</ref> و با یادآوری حتمی بودن [[مرگ]]، و در نتیجه زوال همه نعمت‌هایی که [[انسان‌ها]] در [[زندگی]] [[دنیا]]، از آنها برخوردارند، [[لزوم]] [[زهد]] در [[دنیا]] را گوشزد کرده است: {{متن قرآن|...وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«...با آنکه مرده بودید، شما را زنده گردانید؛ آنگاه شما را می‌میراند، دگرباره زنده می‌گرداند و سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره بقره، آیه ۲۸.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۳۷۸؛ تفسیر صدرالمتألهین، ج۲، ص۲۷۱.</ref> و آنچه را [[خدا]] در [[زمین]] قرار داده زینتی برای [[زمین]] دانسته تا [[انسان‌ها]] آزموده شوند و معلوم شود که عمل چه کسی بهتر و زاهدانه‌تر است: {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا}}<ref>«ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کرده‌ایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند» سوره کهف، آیه ۷.</ref><ref>تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۳۳۵؛ الکشاف، ج۲، ص۷۰؛ تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۷۳.</ref>، چنان‌که [[غایت]] و نتیجه [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] را نیز همین [[آزمون]] دانسته: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا}}<ref>«و اوست که آسمان‌ها و زمین را آفرید... تا شما را بیازماید که کدام نکوکردارترید» سوره هود، آیه ۷.</ref> و در [[حدیثی]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} کسی که عملش نیکوتر است به شخص زاهدتر [[تفسیر]] شده<ref>مکارم الاخلاق، ص۴۴۷؛ بحار الانوار، ج۷۴، ص۹۳.</ref> و [[کافران]] [[ثروتمندی]] را که به زینت [[دنیا]] [[دل]] بسته‌اند و [[مؤمنان]] [[زاهد]] را مسخره می‌کنند، [[نکوهش]] کرده است: {{متن قرآن|زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج۲، ص۵۴۱؛ فتح القدیر، ج۱، ص۲۴۴؛ الوجیز، ج۱، ص۱۷۸.</ref> [[نکوهش]] و [[نهی]] از دلبستگی به [[دنیا]] و [[غفلت]] از [[خدا]] و [[آخرت]] که نقطه مقابل [[زهد]] است، در [[آیات]] فراوان دیگری نیز بازتاب یافته است<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۳-۵۶۴.</ref>.
* گزارش‌های پرشمار [[قرآن]] از [[زهد]] [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] و [[ستایش]] آن، از دیگر [[ادله]] اهمیت و [[جایگاه]] والای [[زهد]] از دیدگاه [[قرآن]] است، چنان که براساس آیه‌ای، [[خصلت]] پیامبرانی مانند [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] و [[یعقوب]] {{عم}} یاد [[آخرت]] دانسته شده که لازمه آن زهدورزی در دنیاست: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ}}<ref>«و از بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم» سوره ص، آیه ۴۵-۴۶.</ref><ref>التبیان، ج۸، ص۵۷۱؛ مجمع البیان، ج۸، ص۷۵۰؛ فتح القدیر، ج۴، ص۵۰۱.</ref> و در [[آیات]] زیادی از زبان [[پیامبران]] گوناگون [[نقل]] شده که خطاب به [[مردم]] زمان خویش می‌گفتند: ما در برابر [[تبلیغ دین]] از شما مزد و [[مالی]] نمی‌خواهیم: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ}} <ref>«و ای قوم من! برای آن (پیامبری خود) از شما مالی نمی‌خواهم، پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست» سوره هود، آیه ۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي}} <ref>«ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست» سوره هود، آیه ۵۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ}} <ref>«و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴، ۱۸۰.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ}} <ref>«بگو: من از شما پاداشی بر این (رسالت) نمی‌خواهم و چیزی بر خود نمی‌بندم» سوره ص، آیه ۸۶.</ref>. و به گفته برخی، نام [[زکریا]]، [[یحیی]]، [[عیسی]] و [[الیاس]] {{عم}} به جهت شدّت [[زهد]] در [[دنیا]] و روی‌گردانی از زخارف آن، در آیه‌ای به صورت جداگانه ذکر شده و ایشان از شایستگان به شمار آمده‌اند: {{متن قرآن|وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۵.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۵۲؛ البحر المحیط، ج۴، ص۵۷۴؛ المیزان، ج۷، ص۲۴۶.</ref>، چنان که در آیه‌ای دیگر، [[یحیی]] {{ع}} با وصف "حَصور" ستوده شده: {{متن قرآن|...أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا...}}<ref>«...خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید می‌دهد که «کلمه‌ای از خداوند» را راست می‌شمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار...» سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref> که به معنای [[زهد]] و دوری از [[هوا و هوس]] دانسته شده<ref>روض الجنان، ج۴، ص۳۱۰؛ الجدید، ج۲، ص۵۰؛ نمونه، ج۲، ص۵۳۳-۵۳۶.</ref> و در روایتی [[نبوی]]، حکمی که در [[کودکی]] به وی داده شد: {{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم» سوره مریم، آیه ۱۲.</ref> به [[زهد]] [[تفسیر]] شده است<ref>مکارم‌الاخلاق، ص۴۴۷؛ بحارالانوار، ج۷۴، ص۹۴.</ref>؛ همچنین [[قرآن]] از وجود انسان‌هایی ربّانی در میان [[بنی‌اسرائیل]] خبر داده که مانند [[پیامبران]]، با [[تورات]] برای [[یهودیان]] [[حکم]] می‌کردند: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ...}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی...» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref> و به گفته‌ای مقصود از ربّانیون، زاهدان و عابدان [[یهود]] است<ref>الکشاف، ج۱، ص۶۳۷؛ البحرالمدید، ج۲، ص۴۳؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۱۴۴.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۳-۵۶۵.</ref>.
* در [[آیات]] متعددی به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[فرمان]] داده شده که [[زندگی]] زاهدانه‌ای داشته باشد و از توجه به مظاهر و زینت‌های [[دنیا]] بپرهیزد: {{متن قرآن|لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ...}}<ref>«به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز...» سوره حجر، آیه ۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن| وَلا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى}}<ref> و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است؛ سوره طه، آیه: ۱۳۱.</ref> نیز: {{متن قرآن|فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ}} <ref>«و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵ و ۸۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}} <ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref><ref>بدایع الکلام، ص۱۳۰.</ref>. و حتّی به [[همسران]] خویش پیشنهاد کند که اگر [[زندگی]] زاهدانه با او را نمی‌پسندند و خواستار [[زندگی]] [[دنیا]] و زینت‌های آن هستند، اعلام کنند تا [[پیامبر]] {{صل}} آنان را [[طلاق]] دهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>؛ ولی اگر خواستار [[خدا]] و فرستاده‌اش و [[زندگی]] آخرت‌اند، [[خدا]] برای نیکوکاران‌شان [[پاداش]] بزرگی فراهم کرده است: {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۳۴-۲۳۵.</ref> گفته شده: [[همسران پیامبر]] {{صل}} از او خواستند تا [[نفقه]] آنان را افزایش دهد و بدین ترتیب آن [[حضرت]] را آزردند. [[پیامبر]] {{صل}} یک ماه از آنان کناره‌گیری کرد تا اینکه [[آیات]] فوق نازل شدند و لازمه برخورداری از [[پاداش]] بزرگ [[الهی]] را [[تحمل]] [[زندگی]] زاهدانه در کنار [[پیامبر]] {{صل}} اعلام کردند<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۴-۵۵۵؛ زاد المسیر، ج۳، ص۴۵۹-۴۶۰.</ref>.
* در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا}}<ref>«بزرگوار است آن (خداوند) که اگر بخواهد برای تو بهتر از آن برمی‌گمارد:» سوره فرقان، آیه ۱۰.</ref> گفته شده: فرشته‌ای از جانب [[خدا]] بر [[پیامبر]] {{صل}} نازل شد و گفت: [[خداوند]] تو را مخیر کرده که اگر خواستی کلید همه خزانه‌های [[دنیا]] را به تو ببخشد که پیش و پس از تو به هیچ‌کس نداده و در عین حال از [[پاداش اخروی]] تو چیزی کاسته نشود؛ اما آن [[حضرت]] این پیشنهاد را نپذیرفت و تمام آن را برای [[آخرت]] طلب کرد<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۴؛ غرائب القرآن، ج۵، ص۲۲۳.</ref>.
* در آیه‌ای نیز از [[اصحاب صُفّه]] که به جهت پرداختن به اموری مانند [[جهاد]] و [[عبادت]]، از کسب و کار و تأمین معاش خود باز مانده بودند ولی با وجود [[فقر]]، به شدت خویشتنداری کرده و از دیگران چیزی نمی‌خواستند، [[ستایش]] و به [[انفاق]] به آنان [[فرمان]] داده شده است: {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا...}}<ref>«(این بخشش‌ها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتاده‌اند (و برای کسب و کار) سفر نمی‌توانند کرد، نادان آنان را- از بس که خویشتندارند- توانگر می‌پندارد، ایشان را به چهره باز می‌شناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمی‌خواهند» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج۲، ص۶۶۶.</ref>.
* در [[روایات]] هم [[زهد]] کلید همه [[خوبی‌ها]]، [[بهترین]] راه جست‌وجوی [[حقّ]] و تنها راه چشیدن مزه [[ایمان]] دانسته شده و برای آن آثاری مانند [[حکمت]]، [[بصیرت]]، آسان شدن [[سختی‌ها]] و فراغت [[دل]] برای پرداختن به [[آخرت]] ذکر شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۲.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۶.</ref>.
 
== راه‌های دستیابی به [[زهد]] ==
* مهم‌ترین راه‌های رسیدن به [[زهد]]، [[ایمان]] به [[تقدیر الهی]] و [[شناخت]] [[آخرت]] و [[ایمان]] به آن‌اند:
=== [[ایمان]] به [[قضا و قدر]] ===
* [[قرآن کریم]] پس از [[بیان]] اینکه هرچه در [[زمین]] یا در نَفس [[انسان‌ها]] به آنان می‌رسد، پیش از آنکه پدید آید در [[لوح محفوظ]] نوشته شده است، [[هدف]] از اعلام این خبر را آراسته شدن [[مؤمنان]] به [[زهد]] دانسته است: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا... * لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است... * تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>، زیرا اگر [[انسان]] بداند هر مصیبتی که به وی رسیده تقدیری [[الهی]] است که حتما به او می‌‌رسید، برای از دست دادن [[نعمت]] بیش از حدّ [[اندوهگین]] نمی‌شود و اگر بداند نعمتی که به وی رسیده نیز تقدیری [[الهی]] و امانتی در دست اوست، از به دست آوردن آن دچار [[شادی]] بیش از حدّ و نکوهیده نمی‌شود<ref>کشف‌الاسرار، ج۹، ص۴۹۸؛ الکشاف، ج۴، ص۴۷-۴۸؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۶۷.</ref>. برخی در [[تفسیر]] [[آیه]] گفته‌اند: اگر [[انسان]] بداند آنچه از دستش می‌رود [[خداوند]] عوض آن را در [[آخرت]] ضمانت کرده، هرگز برای از دست دادن آن [[غمگین]] نمی‌شود و از سوی دیگر اگر بداند آنچه را به دست می‌آورد [[حقوق]] و تکالیفی بر آن بار شده و شکری بر آن [[واجب]] می‌شود، هرگز بر آن شاد نمی‌شود<ref>مجمع‌البیان، ج۹، ص۳۶۲؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۱۱۱-۱۱۲؛ تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۹۳.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۶.</ref>.
=== [[شناخت]] [[آخرت]] و [[ایمان]] به آن ===
* [[باور]] به [[آخرت]] و مقایسه لذت‌ها و شهوات [[دنیا]] با نعمت‌های [[عظیم]] [[آخرت]]، [[انسان]] را به سوی [[زهد]] سوق می‌دهد، از این‌رو [[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی برای دور کردن [[انسان‌ها]] از [[دنیاطلبی]] و [[تشویق]] آنان به [[زهد]]، دنیا را با [[آخرت]] مقایسه کرده و به کوچکی و کوتاهی [[دنیا]] و [[عظمت]] و ماندگاری [[آخرت]] اشاره کرده است: {{متن قرآن|بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى}} <ref>«بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۶-۱۷.</ref> نیز: {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ}} <ref>«و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بی‌گمان برای کسانی که پرهیزگاری می‌ورزند سرای واپسین نیکوتر است» سوره انعام، آیه ۳۲.</ref>؛{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} <ref>«کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کرده‌اند نابود و آنچه انجام می‌داده‌اند تباه است» سوره هود، آیه ۱۵-۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا كُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا}} <ref>«هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو می‌دهیم سپس برای او دوزخ را می‌گماریم که در آن نکوهیده رانده درآید و از کوشش آنانکه جهان واپسین را بخواهند و فراخور آن بکوشند و مؤمن باشند؛ سپاسگزاری خواهد شد به هر یک از آنان و اینان از دهش پروردگارت یاری می‌رسانیم و دهش پروردگارت بازداشته نیست بنگر چگونه برخی از آنان را بر برخی دیگر برتر می‌داریم و بی‌گمان جهان واپسین در پایه‌ها و در برتری بزرگ‌تر است» سوره اسراء، آیه ۱۸-۲۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}} <ref>«آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند و هر که در راه خداوند نبرد کند چه کشته شود و چه پیروز گردد زودا که به او پاداشی سترگ ارزانی داریم» سوره نساء، آیه ۷۴.</ref>؛ {{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ}} <ref>«آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را می‌خواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است می‌داشتیم، بی‌گمان او را بهره‌ای سترگ است و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۷۹-۸۰.</ref><ref>رسائل اخوان الصفا، ج۴، ص۸۱.</ref>؛ همچنین زمانی که [[قارون]] با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد و [[دنیاطلبان]] [[قوم]] وی [[آرزو]] کردند که آنچه به [[قارون]] داده شده آنان نیز داشتند<ref>{{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}} «آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را می‌خواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است می‌داشتیم، بی‌گمان او را بهره‌ای سترگ است» سوره قصص، آیه ۷۹.</ref>، [[دانشمندان]] زاهدی که به [[آخرت]] [[علم]] و [[ایمان]] داشتند، ایشان را توبیخ کرده و یادآور شدند که [[پاداش الهی]] از زینت‌های [[دنیا]] [[برتر]] است و تنها با [[صبر]] می‌توان این مطلب را [[ادراک]] کرد و به [[پاداش]] [[آخرت]] رسید: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ}}<ref>«و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۸۰.</ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۸۶؛ زبدة التفاسیر، ج۵، ص۱۹۶؛ روح البیان، ج۶، ص۴۳۴.</ref>؛ نیز [[پیامبران]] {{عم}}، پس از [[بیان]] اینکه از دیگران هیچ‌گونه مزد و [[مالی]] نمی‌خواهند، اعلام می‌کردند که اجر خویش را از [[خدا]] می‌گیرند: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ...}}<ref>«و ای قوم من! برای آن (پیامبری خود) از شما مالی نمی‌خواهم، پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست» سوره هود، آیه ۲۹؛ {{متن قرآن|يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي}} «ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست» سوره هود، آیه ۵۱؛ {{متن قرآن|وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴، ۱۸۰ و... .</ref>.
* در [[روایات]] نیز بسیار یاد کردن [[مرگ]]<ref>الکافی، ج۲، ص۱۳۱؛ کنز العمال، ج۲، ص۲۹۱.</ref> و [[آخرت]] و [[نعمت‌ها]] و عذاب‌های آن<ref>تحف العقول، ص۷۶؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۱۷۴.</ref> سبب [[زهد]] در [[دنیا]] دانسته شده است<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۷.</ref>.
 
== زهد در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱==
منظور [[زهد]] [[پیامبر]] و موضع [[پیامبر]] در رابطه با [[زهد]] دیگران و [[جامعه]] است. این واژه در [[قرآن کریم]] نیامده و فقط یکی از مشتقات آن به صورت اسم فاعل ([[زاهد]]) آمده که از مبحث اصطلاحی [[زهد]] خارج است. البته آیاتی موجود است که به مبحث [[زهد]] در اعراض [[دنیا]] و یا [[مذمت]] [[دنیا پرستی]] پرداخته‌اند. مانند: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضٰاتِ اللٰهِ وَ اللٰهُ رَؤُفٌ بِالْعِبٰادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> یا آیاتی است که در [[مذمت]] [[دنیا]] است و ناظر به موضوع [[زهد]] است. البته اگر این [[مواهب مادی]] [[تغییر]] جهت دهند و نردبانی برای رسیدن به [[اهداف الهی]] گردند، سرمایه‌هایی می‌شوند که [[خدا]] آنها را می‌خرد و [[بهشت]] جاویدان و [[سعادت ابدی]] به آنها می‌بخشد. {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref> [[خدا]] [[جان]] و [[مال]] اهل [[ایمان]] را به [[بهشت]] خریداری کرده آنها را که در [[راه خدا]] [[جهاد]] می‌کند، [[دشمنان دین]] را بکشند یا خود کشته شوند، این [[وعده]] قطعی است بر [[خدا]] و عهدی است که در [[تورات]] و [[انجیل]] و [[قرآن]] یاد فرموده است. و از [[خدا]] با وفا‌تر به [[عهد]] کیست‌؟ ای اهل [[ایمان]] شما به خود در این معامله (خریداری [[بهشت]] به [[جان]] و [[مال]])[[بشارت]] دهید که این [[معاهده]] با [[خدا]] به [[حقیقت]] [[سعادت]] و [[پیروزی]] بزرگی است».. بنابراین اهمیت این مدخل به [[دلیل]] تعلیماتی است که [[خداوند]] به [[پیامبر]] در باره آن بیان می‌کند.
#{{متن قرآن|وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى}}<ref>«و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.</ref>
#{{متن قرآن|لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>. {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.</ref>
#{{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.</ref>
#{{متن قرآن|وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.</ref>
#{{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش ت» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>
#{{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولً}}<ref>«و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمه‌ای فرا جوشانی * یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابه‌لای آن جویبارهایی، نیک روان‌سازی * یا چنان که می‌پنداری، آسمان را پاره‌پاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری * یا خانه‌ای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشته‌ای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۰-۹۳.</ref>
#{{متن قرآن|وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا * أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا * انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا * تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا}}<ref>«و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟! چرا به سوی او فرشته‌ای فرو نفرستاده‌اند تا بیم‌دهنده‌ای همراه او باشد؟ * یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمی‌افکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟ * بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند و گمراه شدند و نمی‌توانند راهی بیابند * بزرگوار است آن (خداوند) که اگر بخواهد برای تو بهتر از آن برمی‌گمارد» سوره فرقان، آیه ۷-۱۰.</ref>
#{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref>
#{{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.</ref>
#{{متن قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست و او به هر چیزی گواه است» سوره سبأ، آیه ۴۷.</ref>
#{{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ}}<ref>«بگو: من از شما پاداشی بر این (رسالت) نمی‌خواهم و چیزی بر خود نمی‌بندم» سوره ص، آیه ۸۶.</ref>
#{{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمر» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>


==[[حقیقت]] و مراتب [[زهد]]==
'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
*از دیدگاه [[قرآن]]، [[زهد]] به معنای بی‌بهره بودن از [[مال]] و [[ثروت]] و امکانات [[دنیوی]] نیست و برخلاف تصور برخی، نیازی نیست که [[زهد]] حتما با [[فقر]] و تهیدستی توأم باشد، بلکه [[حقیقت]] [[زهد]] آن است که [[انسان]] به [[دنیا]] به گونه‌ای دلبسته نشود که از [[یاد خدا]] و [[قیامت]] غافل گردد<ref>الاخلاق، ص۲۵۷؛ حجه‌التفاسیر، ج۷، ص۲۸۷؛ نمونه، ج۱۵، ص۴۶۴.</ref>، چنان‌که [[سلیمان]]{{ع}} با اینکه [[مال]] و [[ثروت]] فراوانی داشت، به آنها دلبسته نبود و با ردّ هدایای گرانبهای [[ملکه سبا]] این معنا را نشان داد: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتَاكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ}}<ref>«پس چون (فرستاده) نزد سلیمان آمد (سلیمان) گفت: آیا به من با مالی (اندک) مدد می‌رسانید؟ آنچه خدا به من ارزانی داشته است از آنچه به شما داده بهتر است بلکه شما به ارمغان خود شادی می‌ورزید» سوره نمل، آیه ۳۶.</ref><ref>نمونه، ج۱۵، ص۴۶۴.</ref> و نیز [[پیامبر]]{{صل}}، [[فدک]] و [[عوالی]] را به [[فاطمه]] {{س}} بخشید که درآمد سالانه بسیار زیادی داشت، با این حال [[فاطمه]] {{س}} از بزرگ‌ترین زاهدان بود و با کمترین امکانات [[زندگی]] می‌کرد<ref>حجه‌التفاسیر، ج۷، ص۲۸۷-۲۸۸.</ref>، از این‌رو [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، برخوردار بودن یا نبودن از [[دنیا]] را جزو [[حقیقت]] [[زهد]] به شمار نیاورده و تمام [[زهد]] را خلاصه شده در دو عبارت از [[قرآن]] دانسته که [[انسان]] بر آنچه از دست داده [[غمگین]] و از آنچه [[خدا]] به او داده شادمان نشود: {{متن قرآن|لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ}}<ref>«تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۳.</ref><ref>شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص۱۰۲.</ref> با این حال برخی [[لذت]] بردن از تمتعات [[دنیا]] را [[مانع]] [[زهد]] دانسته‌اند<ref>البحر المدید، ج۵، ص۱۳۵.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۱.</ref>.
# [[پیامبر]] موظف به داشتن [[زندگی]] زاهدانه وعدم توجه به زرق برق [[زندگی]] [[دنیا]]: {{متن قرآن|لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ}}<ref>«به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.</ref>.... {{متن قرآن|وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ}}<ref>«و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.</ref>.... {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش ت» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>.
*در تحقق [[فضیلت]] [[زهد]]، اختیاری بودن و [[نیت]] درست نیز شرط است، بنابراین کسی که [[تارک دنیا]] باشد ولی این کار وی به جهت دسترسی نداشتن به [[دنیا]] یا برای غرضی غیر از [[خدا]] و [[آخرت]] مانند دستیابی به [[نام نیک]]، به دست آوردن [[دل‌ها]] یا سنگینی کار و [[سختی]] حفظ [[اموال]] باشد، [[زاهد]] به شمار نمی‌آید<ref>جامع السعادات، ج۲، ص۵۸.</ref>.
# [[پاداش]] [[عظیم]] [[الهی]]، [[وعده خداوند]] به [[همسران پیامبر]]، در صورت [[زهد]] ورزی، ترجیح [[خدا]] و [[پیامبر]] بر [[زندگی]] مرفه [[دنیا]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>.... {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.</ref>.
*در [[آیات]] و [[روایات]]، برای جلوگیری از [[افراط]] و تفریطی که موجب دور شدن از [[حقیقت]] [[زهد]] می‌شود، از یک سو گروهی از [[مردم]] که با [[حرص]] و ولع به دنبال [[دنیا]] و زرق و برق‌های [[جهان]] ماده می‌روند، به ناپایداری [[دنیا]] و بی‌ارزش بودن [[مال]] و [[جاه]] توجه داده شده‌اند و از سوی دیگر اهمیت کار و کوشش به گروهی که به بهانه [[زهد]] از کار و تلاش دست می‌کشند، گوشزد شده و [[آیات]] و روایاتی که روزی‌رسان را تنها [[خدا]] معرفی کرده، در پی پایان دادن به [[حرص]] و [[دنیادوستی]] و نیز فعالیت بی‌قید و شرط برای کسب درآمد بیشترند؛ نه اینکه به دنبال از بین بردن [[نشاط]] کار و کوشش برای [[زندگی]] آبرومندانه و خودکفا باشند<ref>نمونه، ج۱۱، ص۳۱۹.</ref>، بنابراین [[حرام]] شمردن چیزهای پاکیزه‌ای که [[خدا]] آنها را [[حلال]] کرده از نظر [[قرآن]] [[ممنوع]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! چیزهای پاکیزه‌ای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید» سوره مائده، آیه ۸۷؛ نیز: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ}} «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است» سوره اعراف، آیه ۳۲؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ}} «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام می‌داری؟» سوره تحریم، آیه ۱.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۱۸۹.</ref> و [[زهد]] برخی از [[صوفیه]] با [[التزام]] به اموری چون [[مصرف]] نکردن گوشت، پوشیدن لباس‌های [[خشن]]، شب‌زنده‌داری‌های طولانی و ترک [[معاشرت]] با [[زنان]]، زهدی منفی است که مورد [[تأیید]] [[اسلام]] نیست<ref>اطیب البیان، ج۴، ص۴۵۳.</ref>، چنان‌که [[مسیحیان]] نیز نوعی [[رهبانیت]] ابداع کردند{{متن قرآن| ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref> سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت  آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند؛ سوره حدید، آیه: ۲۷.</ref> که در ابتدا مصداقی از [[زهد]] و بی‌اعتنایی به [[دنیا]] بود؛ ولی به تدریج به [[انحراف]] کشیده شد تا آنجا که [[ازدواج]] بر مردان و [[زنان]] [[راهب]]، [[حرام]] و هرگونه حضور در اجتماع نیز [[نکوهش]] شد، از این‌رو صومعه‌ها و دیرها را در مکان‌هایی دورافتاده برای [[عبادت]] برمی‌گزیدند و در محیطی دور از اجتماع [[زندگی]] می‌کردند<ref>التفسیر الکاشف، ج۷، ص۲۵۸؛ من وحی القرآن، ج۲، ص۴۹-۵۰؛ نمونه، ج۲۳، ص۳۸۲-۳۸۵.</ref>. ([[رهبانیت]]) [[ستایش]] [[ثواب]] [[دنیا]] در کنار [[ثواب]] [[آخرت]]: {{متن قرآن|فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ}}<ref>«پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.</ref> از دیگر [[ادله]] [[مخالفت]] [[قرآن]] با [[زیاده‌روی]] در [[ترک دنیا]] و زهدورزی است<ref>المنار، ج۴، ص۱۷۳.</ref>.
# [[زندگی]] زاهدانه [[پیامبر]] - [[زندگی]] مرفه و پر زرق برق - بهانه [[مشرکان]] [[مکه]]، در [[ایمان]] نیاوردن به [[رسالت]] آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا}}<ref>«و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمه‌ای فرا جوشانی» سوره اسراء، آیه ۹۰.</ref>... {{متن قرآن|وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ}}<ref>«و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟! چرا به سوی او فرشته‌ای فرو نفرستاده‌اند تا بیم‌دهنده‌ای همراه او باشد؟» سوره فرقان، آیه ۷.</ref>
*برخی با استفاده از [[آیه]] ۴۰ [[سوره]] نازعات: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد...» سوره نازعات، آیه ۴۰.</ref> [[زهد]] در [[دنیا]] و رغبت به [[آخرت]] را [[تمسک]] به [[اطاعت خدا]] و اجتناب از [[هواهای نفسانی]] دانسته‌اند<ref>التبیان، ج۱۰، ص۲۶۴.</ref> و به [[باور]] بعضی، [[زهد]] تنها در [[حرام]] است، زیرا [[حلال]] از جانب [[خدا]] بر [[بندگان]] [[مباح]] شده و نعمتی را که [[خدا]] بر بنده‌اش ارزانی داشته و او [[شکر]] آن را به جا آورده، امساک و [[زهد]] از آن خلاف [[ادب]] است؛ اما در برابر، برخی [[زهد]] در [[حرام]] را [[واجب]] و [[زهد]] در [[حلال]] را [[فضیلت]] دانسته‌اند<ref>الرسالة القشیریه، ص۱۷۴.</ref>، چنان‌که [[کافران]]، به این جهت که در [[دنیا]] از امور [[پاکیزه]] بهره‌مند شدند و آن را بر بهره‌های بهشتی برگزیدند، در [[قیامت]] توبیخ خواهند شد: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا...}}<ref>«و روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه کنند و (به آنان گویند): چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهره‌مند شدید...» سوره احقاف، آیه ۲۰.</ref> و از همین‌رو [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[زهد]] در [[دنیا]] را بر بهره‌مندی از آن ترجیح دادند<ref>مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۲.</ref>.
# بی‌ارزش بودن زرق برق [[دنیا]] و اگر [[خداوند]] می‌خواست [[قادر]] بود بهتر از آن چیزی در بهانه‌جوئی‌های [[کافران]] مطرح شده و اساس [[نظام ارزشی]] آنها را به [[پیامبر]] عطا می‌کرد: {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا}}<ref>«بزرگوار است آن (خداوند) که اگر بخواهد برای تو بهتر از آن برمی‌گمارد:» سوره فرقان، آیه ۱۰.</ref>.
*برای [[زهد]] به اعتبارهای گوناگون، درجات متعددی ذکر شده است؛ برای نمونه از دیدگاه اخلاق‌پژوهان [[زهد]] به اعتبار نَفس [[ترک دنیا]] سه درجه دارد:
# ناسازگاری برخی [[همسران پیامبر]]، با [[زندگی]] زاهدانه [[حضرت]] و موظف شدن [[پیامبر]] به واگزار کردن [[اختیار]] [[طلاق]] به [[همسران]] خود، در صورت نپذیرفتن ادامه [[زندگی]] زاهدانه با وی: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>
#[[ترک دنیا]] با تلاش و [[سختی]]، در حالی که آن را [[دوست]] دارد؛
# [[زهد]] ورزی [[پیامبر]] در خواست نکردن [[اجر]] و مزد از [[مردم]] برای خود، در برابر [[هدایت]] و انجام [[رسالت]]: {{متن قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ}}<ref>«بگو: من از شما پاداشی بر این (رسالت) نمی‌خواهم و چیزی بر خود نمی‌بندم» سوره ص، آیه ۸۶.</ref>.... {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۷۰.</ref>.
#کوچک شمردن [[دنیا]] و ترک آن به آسانی؛
#ترک آن با [[اشتیاق]]
*و به اعتبار آنچه ترک می‌کند ۵ درجه دارد:
#ترک [[محرمات]]؛
#ترک مشتبهات؛
#ترک [[حلال]] مازاد بر [[نیاز]]؛
#ترک هرگونه [[لذت]] مادی؛
#ترک غیر [[خدا]].
*به اعتبار [[هدف]] نیز سه درجه دارد:
#[[نجات]] از [[آتش]] و دیگر عذاب‌های [[دوزخ]]؛
#رسیدن به [[ثواب]] و [[بهشت]]؛
#رسیدن به [[خدا]] و [[مقام]] لقاءاللّه<ref>جامع‌السعادات، ج۲، ص۵۰-۵۷؛ نیز نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۵۸-۲۴۶۱؛ الاخلاق، ص۲۵۸-۲۵۹.</ref>.
*در [[حدیثی]]، [[امام سجاد]]{{ع}} [[زهد]] را ۱۰ درجه دانسته که [[برترین]] درجه آن پایین‌ترین درجه [[ورع]] است<ref>الخصال، ص۴۳۷.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴، ص ۵۶۳.</ref>.


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)| '''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴''']]
{{منابع}}
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده: مدخل]]
[[رده:زهد]]
[[رده: زهد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۱

زهد: بی‌رغبتی به دنیا برای رسیدن به آخرت و خدا

واژه‌شناسی لغوی

حقیقت و مراتب زهد

  • از دیدگاه قرآن، زهد به معنای بی‌بهره بودن از مال و ثروت و امکانات دنیوی نیست و برخلاف تصور برخی، نیازی نیست که زهد حتما با فقر و تهیدستی توأم باشد، بلکه حقیقت زهد آن است که انسان به دنیا به گونه‌ای دلبسته نشود که از یاد خدا و قیامت غافل گردد[۲۵]، چنان‌که سلیمان (ع) با اینکه مال و ثروت فراوانی داشت، به آنها دلبسته نبود و با ردّ هدایای گرانبهای ملکه سبا این معنا را نشان داد: ﴿فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتَاكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ[۲۶][۲۷] و نیز پیامبر (ص)، فدک و عوالی را به فاطمه (س) بخشید که درآمد سالانه بسیار زیادی داشت، با این حال فاطمه (س) از بزرگ‌ترین زاهدان بود و با کمترین امکانات زندگی می‌کرد[۲۸]، از این‌رو امیرمؤمنان (ع)، برخوردار بودن یا نبودن از دنیا را جزو حقیقت زهد به شمار نیاورده و تمام زهد را خلاصه شده در دو عبارت از قرآن دانسته که انسان بر آنچه از دست داده غمگین و از آنچه خدا به او داده شادمان نشود: ﴿لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ[۲۹][۳۰] با این حال برخی لذت بردن از تمتعات دنیا را مانع زهد دانسته‌اند[۳۱][۳۲].
  • در تحقق فضیلت زهد، اختیاری بودن و نیت درست نیز شرط است، بنابراین کسی که تارک دنیا باشد ولی این کار وی به جهت دسترسی نداشتن به دنیا یا برای غرضی غیر از خدا و آخرت مانند دستیابی به نام نیک، به دست آوردن دل‌ها یا سنگینی کار و سختی حفظ اموال باشد، زاهد به شمار نمی‌آید[۳۳].
  • در آیات و روایات، برای جلوگیری از افراط و تفریطی که موجب دور شدن از حقیقت زهد می‌شود، از یک سو گروهی از مردم که با حرص و ولع به دنبال دنیا و زرق و برق‌های جهان ماده می‌روند، به ناپایداری دنیا و بی‌ارزش بودن مال و جاه توجه داده شده‌اند و از سوی دیگر اهمیت کار و کوشش به گروهی که به بهانه زهد از کار و تلاش دست می‌کشند، گوشزد شده و آیات و روایاتی که روزی‌رسان را تنها خدا معرفی کرده، در پی پایان دادن به حرص و دنیادوستی و نیز فعالیت بی‌قید و شرط برای کسب درآمد بیشترند؛ نه اینکه به دنبال از بین بردن نشاط کار و کوشش برای زندگی آبرومندانه و خودکفا باشند[۳۴]، بنابراین حرام شمردن چیزهای پاکیزه‌ای که خدا آنها را حلال کرده از نظر قرآن ممنوع است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ [۳۵]. نیز: ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ [۳۶]؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ [۳۷][۳۸] و زهد برخی از صوفیه با التزام به اموری چون مصرف نکردن گوشت، پوشیدن لباس‌های خشن، شب‌زنده‌داری‌های طولانی و ترک معاشرت با زنان، زهدی منفی است که مورد تأیید اسلام نیست[۳۹]، چنان‌که مسیحیان نیز نوعی رهبانیت ابداع کردند﴿ ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ[۴۰] که در ابتدا مصداقی از زهد و بی‌اعتنایی به دنیا بود؛ ولی به تدریج به انحراف کشیده شد تا آنجا که ازدواج بر مردان و زنان راهب، حرام و هرگونه حضور در اجتماع نیز نکوهش شد، از این‌رو صومعه‌ها و دیرها را در مکان‌هایی دورافتاده برای عبادت برمی‌گزیدند و در محیطی دور از اجتماع زندگی می‌کردند[۴۱]. ستایش ثواب دنیا در کنار ثواب آخرت: ﴿فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ[۴۲] از دیگر ادله مخالفت قرآن با زیاده‌روی در ترک دنیا و زهدورزی است[۴۳].
  • برخی با استفاده از آیه ۴۰ سوره نازعات: ﴿وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى[۴۴] زهد در دنیا و رغبت به آخرت را تمسک به اطاعت خدا و اجتناب از هواهای نفسانی دانسته‌اند[۴۵] و به باور بعضی، زهد تنها در حرام است، زیرا حلال از جانب خدا بر بندگان مباح شده و نعمتی را که خدا بر بنده‌اش ارزانی داشته و او شکر آن را به جا آورده، امساک و زهد از آن خلاف ادب است؛ اما در برابر، برخی زهد در حرام را واجب و زهد در حلال را فضیلت دانسته‌اند[۴۶]، چنان‌که کافران، به این جهت که در دنیا از امور پاکیزه بهره‌مند شدند و آن را بر بهره‌های بهشتی برگزیدند، در قیامت توبیخ خواهند شد: ﴿وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا...[۴۷] و از همین‌رو پیامبر اکرم (ص) و امیرمؤمنان (ع) زهد در دنیا را بر بهره‌مندی از آن ترجیح دادند[۴۸][۴۹].
  • برای زهد به اعتبارهای گوناگون، درجات متعددی ذکر شده است؛ برای نمونه از دیدگاه اخلاق‌پژوهان زهد به اعتبار نَفس ترک دنیا سه درجه دارد:
  1. ترک دنیا با تلاش و سختی، در حالی که آن را دوست دارد؛
  2. کوچک شمردن دنیا و ترک آن به آسانی؛
  3. ترک آن با اشتیاق
  • و به اعتبار آنچه ترک می‌کند ۵ درجه دارد:
  1. ترک محرمات؛
  2. ترک مشتبهات؛
  3. ترک حلال مازاد بر نیاز؛
  4. ترک هرگونه لذت مادی؛
  5. ترک غیر خدا.
  • به اعتبار هدف نیز سه درجه دارد:
  1. نجات از آتش و دیگر عذاب‌های دوزخ؛
  2. رسیدن به ثواب و بهشت؛
  3. رسیدن به خدا و مقام لقاءاللّه[۵۰].

اهمیت و جایگاه زهد

  • از آنجا که دلبستگی به دنیا و برگزیدن آن بر آخرت، عامل گمراهی: ﴿الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ[۵۳] و ترک آخرت: ﴿إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا [۵۴] و موجب عذاب دوزخ: ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا [۵۵]؛ ﴿وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۵۶] و خشم خدا می‌شود﴿مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ [۵۷]، زهد و بی‌رغبتی به دنیا می‌تواند انسان را از این امور ناپسند نجات دهد و موجب شود که وی در راه آخرت و سعادت گام نهد، از این‌رو قرآن کریم آنچه را نزد خداست از زندگی دنیا برتر و پایدارتر معرفی کرده و بدین ترتیب انسان‌ها را به زهد در دنیا تشویق کرده: ﴿وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۵۸]؛ نیز: ﴿...قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى...[۵۹]؛ ﴿...أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ [۶۰]؛ ﴿وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى [۶۱]؛ ﴿بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى [۶۲][۶۳] و دلخوش بودن و سرگرم شدن به زن، فرزند، پول‌های انباشته شده طلا و نقره، اسب‌های عالی که مظهر جلال و حشمت‌اند، چارپایان، کشت و زرع و راضی بودن به این امور و غفلت از خدا و آخرت را نکوهش کرده و عاقبت نیک را نزد خداوند دانسته: ﴿زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ[۶۴][۶۵] و برای بی‌رغبت کردن انسان‌ها به دنیا، شکوفه‌های زندگی دنیا را وسیله آزمایش قرار داده و روزی پروردگار را برتر و پایدارتر معرفی کرده: ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۶۶][۶۷] و با یادآوری حتمی بودن مرگ، و در نتیجه زوال همه نعمت‌هایی که انسان‌ها در زندگی دنیا، از آنها برخوردارند، لزوم زهد در دنیا را گوشزد کرده است: ﴿...وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ[۶۸][۶۹] و آنچه را خدا در زمین قرار داده زینتی برای زمین دانسته تا انسان‌ها آزموده شوند و معلوم شود که عمل چه کسی بهتر و زاهدانه‌تر است: ﴿إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا[۷۰][۷۱]، چنان‌که غایت و نتیجه آفرینش آسمان‌ها و زمین را نیز همین آزمون دانسته: ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا[۷۲] و در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) کسی که عملش نیکوتر است به شخص زاهدتر تفسیر شده[۷۳] و کافران ثروتمندی را که به زینت دنیا دل بسته‌اند و مؤمنان زاهد را مسخره می‌کنند، نکوهش کرده است: ﴿زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ[۷۴][۷۵] نکوهش و نهی از دلبستگی به دنیا و غفلت از خدا و آخرت که نقطه مقابل زهد است، در آیات فراوان دیگری نیز بازتاب یافته است[۷۶].
  • گزارش‌های پرشمار قرآن از زهد پیامبران و اولیای الهی و ستایش آن، از دیگر ادله اهمیت و جایگاه والای زهد از دیدگاه قرآن است، چنان که براساس آیه‌ای، خصلت پیامبرانی مانند ابراهیم، اسحاق و یعقوب (ع) یاد آخرت دانسته شده که لازمه آن زهدورزی در دنیاست: ﴿وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ[۷۷][۷۸] و در آیات زیادی از زبان پیامبران گوناگون نقل شده که خطاب به مردم زمان خویش می‌گفتند: ما در برابر تبلیغ دین از شما مزد و مالی نمی‌خواهیم: ﴿وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ [۷۹]؛ ﴿يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي [۸۰]؛ ﴿وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ [۸۱]؛ ﴿قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ [۸۲]. و به گفته برخی، نام زکریا، یحیی، عیسی و الیاس (ع) به جهت شدّت زهد در دنیا و روی‌گردانی از زخارف آن، در آیه‌ای به صورت جداگانه ذکر شده و ایشان از شایستگان به شمار آمده‌اند: ﴿وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ[۸۳][۸۴]، چنان که در آیه‌ای دیگر، یحیی (ع) با وصف "حَصور" ستوده شده: ﴿...أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا...[۸۵] که به معنای زهد و دوری از هوا و هوس دانسته شده[۸۶] و در روایتی نبوی، حکمی که در کودکی به وی داده شد: ﴿يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا[۸۷] به زهد تفسیر شده است[۸۸]؛ همچنین قرآن از وجود انسان‌هایی ربّانی در میان بنی‌اسرائیل خبر داده که مانند پیامبران، با تورات برای یهودیان حکم می‌کردند: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ...[۸۹] و به گفته‌ای مقصود از ربّانیون، زاهدان و عابدان یهود است[۹۰][۹۱].
  • در آیات متعددی به پیامبر اکرم (ص) فرمان داده شده که زندگی زاهدانه‌ای داشته باشد و از توجه به مظاهر و زینت‌های دنیا بپرهیزد: ﴿لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ...[۹۲]؛ ﴿ وَلا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۹۳] نیز: ﴿فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ [۹۴]؛ ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا [۹۵][۹۶]. و حتّی به همسران خویش پیشنهاد کند که اگر زندگی زاهدانه با او را نمی‌پسندند و خواستار زندگی دنیا و زینت‌های آن هستند، اعلام کنند تا پیامبر (ص) آنان را طلاق دهد: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۹۷]؛ ولی اگر خواستار خدا و فرستاده‌اش و زندگی آخرت‌اند، خدا برای نیکوکاران‌شان پاداش بزرگی فراهم کرده است: ﴿وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا[۹۸][۹۹] گفته شده: همسران پیامبر (ص) از او خواستند تا نفقه آنان را افزایش دهد و بدین ترتیب آن حضرت را آزردند. پیامبر (ص) یک ماه از آنان کناره‌گیری کرد تا اینکه آیات فوق نازل شدند و لازمه برخورداری از پاداش بزرگ الهی را تحمل زندگی زاهدانه در کنار پیامبر (ص) اعلام کردند[۱۰۰].
  • در شأن نزول آیه ﴿تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا[۱۰۱] گفته شده: فرشته‌ای از جانب خدا بر پیامبر (ص) نازل شد و گفت: خداوند تو را مخیر کرده که اگر خواستی کلید همه خزانه‌های دنیا را به تو ببخشد که پیش و پس از تو به هیچ‌کس نداده و در عین حال از پاداش اخروی تو چیزی کاسته نشود؛ اما آن حضرت این پیشنهاد را نپذیرفت و تمام آن را برای آخرت طلب کرد[۱۰۲].
  • در آیه‌ای نیز از اصحاب صُفّه که به جهت پرداختن به اموری مانند جهاد و عبادت، از کسب و کار و تأمین معاش خود باز مانده بودند ولی با وجود فقر، به شدت خویشتنداری کرده و از دیگران چیزی نمی‌خواستند، ستایش و به انفاق به آنان فرمان داده شده است: ﴿لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا...[۱۰۳][۱۰۴].
  • در روایات هم زهد کلید همه خوبی‌ها، بهترین راه جست‌وجوی حقّ و تنها راه چشیدن مزه ایمان دانسته شده و برای آن آثاری مانند حکمت، بصیرت، آسان شدن سختی‌ها و فراغت دل برای پرداختن به آخرت ذکر شده است[۱۰۵][۱۰۶].

راه‌های دستیابی به زهد

ایمان به قضا و قدر

  • قرآن کریم پس از بیان اینکه هرچه در زمین یا در نَفس انسان‌ها به آنان می‌رسد، پیش از آنکه پدید آید در لوح محفوظ نوشته شده است، هدف از اعلام این خبر را آراسته شدن مؤمنان به زهد دانسته است: ﴿مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا... * لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ[۱۰۷]، زیرا اگر انسان بداند هر مصیبتی که به وی رسیده تقدیری الهی است که حتما به او می‌‌رسید، برای از دست دادن نعمت بیش از حدّ اندوهگین نمی‌شود و اگر بداند نعمتی که به وی رسیده نیز تقدیری الهی و امانتی در دست اوست، از به دست آوردن آن دچار شادی بیش از حدّ و نکوهیده نمی‌شود[۱۰۸]. برخی در تفسیر آیه گفته‌اند: اگر انسان بداند آنچه از دستش می‌رود خداوند عوض آن را در آخرت ضمانت کرده، هرگز برای از دست دادن آن غمگین نمی‌شود و از سوی دیگر اگر بداند آنچه را به دست می‌آورد حقوق و تکالیفی بر آن بار شده و شکری بر آن واجب می‌شود، هرگز بر آن شاد نمی‌شود[۱۰۹][۱۱۰].

شناخت آخرت و ایمان به آن

  • باور به آخرت و مقایسه لذت‌ها و شهوات دنیا با نعمت‌های عظیم آخرت، انسان را به سوی زهد سوق می‌دهد، از این‌رو قرآن کریم در آیات فراوانی برای دور کردن انسان‌ها از دنیاطلبی و تشویق آنان به زهد، دنیا را با آخرت مقایسه کرده و به کوچکی و کوتاهی دنیا و عظمت و ماندگاری آخرت اشاره کرده است: ﴿بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى [۱۱۱] نیز: ﴿وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ [۱۱۲]؛﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [۱۱۳]؛ ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا كُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا [۱۱۴]؛ ﴿فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا [۱۱۵]؛ ﴿فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ [۱۱۶][۱۱۷]؛ همچنین زمانی که قارون با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد و دنیاطلبان قوم وی آرزو کردند که آنچه به قارون داده شده آنان نیز داشتند[۱۱۸]، دانشمندان زاهدی که به آخرت علم و ایمان داشتند، ایشان را توبیخ کرده و یادآور شدند که پاداش الهی از زینت‌های دنیا برتر است و تنها با صبر می‌توان این مطلب را ادراک کرد و به پاداش آخرت رسید: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ[۱۱۹][۱۲۰]؛ نیز پیامبران (ع)، پس از بیان اینکه از دیگران هیچ‌گونه مزد و مالی نمی‌خواهند، اعلام می‌کردند که اجر خویش را از خدا می‌گیرند: ﴿وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ...[۱۲۱].
  • در روایات نیز بسیار یاد کردن مرگ[۱۲۲] و آخرت و نعمت‌ها و عذاب‌های آن[۱۲۳] سبب زهد در دنیا دانسته شده است[۱۲۴].

زهد در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱

منظور زهد پیامبر و موضع پیامبر در رابطه با زهد دیگران و جامعه است. این واژه در قرآن کریم نیامده و فقط یکی از مشتقات آن به صورت اسم فاعل (زاهد) آمده که از مبحث اصطلاحی زهد خارج است. البته آیاتی موجود است که به مبحث زهد در اعراض دنیا و یا مذمت دنیا پرستی پرداخته‌اند. مانند: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضٰاتِ اللٰهِ وَ اللٰهُ رَؤُفٌ بِالْعِبٰادِ[۱۲۵] یا آیاتی است که در مذمت دنیا است و ناظر به موضوع زهد است. البته اگر این مواهب مادی تغییر جهت دهند و نردبانی برای رسیدن به اهداف الهی گردند، سرمایه‌هایی می‌شوند که خدا آنها را می‌خرد و بهشت جاویدان و سعادت ابدی به آنها می‌بخشد. ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۱۲۶] خدا جان و مال اهل ایمان را به بهشت خریداری کرده آنها را که در راه خدا جهاد می‌کند، دشمنان دین را بکشند یا خود کشته شوند، این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده است. و از خدا با وفا‌تر به عهد کیست‌؟ ای اهل ایمان شما به خود در این معامله (خریداری بهشت به جان و مال)بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است».. بنابراین اهمیت این مدخل به دلیل تعلیماتی است که خداوند به پیامبر در باره آن بیان می‌کند.

  1. ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۱۲۷]
  2. ﴿لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ[۱۲۸]
  3. ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۱۲۹]. ﴿وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا[۱۳۰]
  4. ﴿فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۱۳۱]
  5. ﴿وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ[۱۳۲]
  6. ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا[۱۳۳]
  7. ﴿وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولً[۱۳۴]
  8. ﴿وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا * أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا * انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا * تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا[۱۳۵]
  9. ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ[۱۳۶]
  10. ﴿قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا[۱۳۷]
  11. ﴿قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ[۱۳۸]
  12. ﴿قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ[۱۳۹]
  13. ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ[۱۴۰]

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. پیامبر موظف به داشتن زندگی زاهدانه وعدم توجه به زرق برق زندگی دنیا: ﴿لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ[۱۴۱].... ﴿وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ[۱۴۲].... ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا[۱۴۳].
  2. پاداش عظیم الهی، وعده خداوند به همسران پیامبر، در صورت زهد ورزی، ترجیح خدا و پیامبر بر زندگی مرفه دنیا: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا[۱۴۴].... ﴿وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا[۱۴۵].
  3. زندگی زاهدانه پیامبر - زندگی مرفه و پر زرق برق - بهانه مشرکان مکه، در ایمان نیاوردن به رسالت آن حضرت: ﴿وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا[۱۴۶]... ﴿وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ[۱۴۷]
  4. بی‌ارزش بودن زرق برق دنیا و اگر خداوند می‌خواست قادر بود بهتر از آن چیزی در بهانه‌جوئی‌های کافران مطرح شده و اساس نظام ارزشی آنها را به پیامبر عطا می‌کرد: ﴿تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا[۱۴۸].
  5. ناسازگاری برخی همسران پیامبر، با زندگی زاهدانه حضرت و موظف شدن پیامبر به واگزار کردن اختیار طلاق به همسران خود، در صورت نپذیرفتن ادامه زندگی زاهدانه با وی: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۱۴۹]
  6. زهد ورزی پیامبر در خواست نکردن اجر و مزد از مردم برای خود، در برابر هدایت و انجام رسالت: ﴿قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ[۱۵۰].... ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ[۱۵۱][۱۵۲].

منابع

پانویس

  1. الصحاح، ج۲، ص۴۸۱؛ لسان العرب، ج۳، ص۱۹۶؛ جمهرة اللغه، ج۲، ص۱۴۶، «زهد».
  2. الصحاح، ج۲، ص۴۸۱؛ المصباح، ج۲، ص۲۵۷؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۲۹۶، «زهد».
  3. معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۳۰؛ اساس البلاغه، ج۱، ص۱۹۷، «زهد».
  4. التحقیق، ج۴، ص۳۵۵-۳۵۶، «زهد».
  5. جامع السعادات، ج۲، ص۴۳؛ الاخلاق، ص۲۵۷.
  6. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۵۹.
  7. منازل السائرین، ص۳۰-۳۱.
  8. الرسالة القشیریه، ص۱۵۲-۱۵۴.
  9. التعریفات، ص۱۵۳؛ التعاریف، ص۳۹۰، «زهد».
  10. مصباح الشریعه، ص۲۱۶.
  11. الکافی، ج۵، ص۷۰-۷۱.
  12. البحر المدید، ج۱، ص۵۷۲.
  13. کشف المحجوب، ص۲۷۱-۲۷۲.
  14. المیزان، ج۶، ص۱۸۱-۱۸۷.
  15. جامع السعادات، ج۲، ص۵۶-۵۷.
  16. الذریعه، ج۱۲، ص۶۵.
  17. الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۷۰-۷۳، ۱۴۱؛ ج۳، ص۲۸؛ ج۴، ص۷-۸، ۳۸، ۱۰۲.
  18. الفهرست، ص۲۸۴؛ کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۲۲-۱۴۲۳؛ الذریعه، ج۱۲، ص۶۴-۶۶.
  19. الرسالة القشیریه، ص۱۵۱-۱۵۵.
  20. نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۴۳-۲۴۸۸.
  21. المحجة البیضاء، ج۷، ص۳۴۵-۳۷۶.
  22. جامع‌السعادات، ج۲، ص۴۳-۵۸.
  23. صحیح مسلم، ج۸، ص۲۱۰؛ نک: الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۰-۱۹.
  24. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۶۰.
  25. الاخلاق، ص۲۵۷؛ حجه‌التفاسیر، ج۷، ص۲۸۷؛ نمونه، ج۱۵، ص۴۶۴.
  26. «پس چون (فرستاده) نزد سلیمان آمد (سلیمان) گفت: آیا به من با مالی (اندک) مدد می‌رسانید؟ آنچه خدا به من ارزانی داشته است از آنچه به شما داده بهتر است بلکه شما به ارمغان خود شادی می‌ورزید» سوره نمل، آیه ۳۶.
  27. نمونه، ج۱۵، ص۴۶۴.
  28. حجه‌التفاسیر، ج۷، ص۲۸۷-۲۸۸.
  29. «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۳.
  30. شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص۱۰۲.
  31. البحر المدید، ج۵، ص۱۳۵.
  32. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۶۱.
  33. جامع السعادات، ج۲، ص۵۸.
  34. نمونه، ج۱۱، ص۳۱۹.
  35. «ای مؤمنان! چیزهای پاکیزه‌ای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید» سوره مائده، آیه ۸۷.
  36. «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است» سوره اعراف، آیه ۳۲.
  37. «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام می‌داری؟» سوره تحریم، آیه ۱.
  38. التحریر و التنویر، ج۵، ص۱۸۹.
  39. اطیب البیان، ج۴، ص۴۵۳.
  40. سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند؛ سوره حدید، آیه: ۲۷.
  41. التفسیر الکاشف، ج۷، ص۲۵۸؛ من وحی القرآن، ج۲، ص۴۹-۵۰؛ نمونه، ج۲۳، ص۳۸۲-۳۸۵.
  42. «پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
  43. المنار، ج۴، ص۱۷۳.
  44. «و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد...» سوره نازعات، آیه ۴۰.
  45. التبیان، ج۱۰، ص۲۶۴.
  46. الرسالة القشیریه، ص۱۷۴.
  47. «و روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه کنند و (به آنان گویند): چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهره‌مند شدید...» سوره احقاف، آیه ۲۰.
  48. مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۳۳.
  49. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۶۲.
  50. جامع‌السعادات، ج۲، ص۵۰-۵۷؛ نیز نک: احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۲۴۵۸-۲۴۶۱؛ الاخلاق، ص۲۵۸-۲۵۹.
  51. الخصال، ص۴۳۷.
  52. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۶۳.
  53. «آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کج می‌خواهند در گمراهی ژرفی به سر می‌برند» سوره ابراهیم، آیه ۳.
  54. «بی‌گمان اینان این جهان شتابان را دوست دارند و روزی سنگین را که در پیش روی خویش دارند وا می‌نهند» سوره انسان، آیه ۲۷.
  55. «هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو می‌دهیم سپس برای او دوزخ را می‌گماریم که در آن نکوهیده رانده درآید» سوره اسراء، آیه ۱۸.
  56. و زندگی این جهان را برگزیده باشد...» سوره نازعات، آیه ۳۸.
  57. «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره نحل، آیه ۱۰۶-۱۰۷.
  58. «و هر چه به شما داده شده است کالای زندگانی این جهان و آرایه آن است و آنچه نزد خداوند است بهتر و پایاتر است، آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره قصص، آیه ۶۰
  59. «بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است» سوره نساء، آیه ۷۷.
  60. «...آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.
  61. «و بی‌گمان جهان واپسین برای تو از این جهان بهتر است» سوره ضحی، آیه ۴.
  62. «بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۶-۱۷.
  63. الرسالة القشیریه، ص۱۵۱؛ بیان‌السعاده، ج۳، ص۱۹۴؛ رسائل اخوان الصفا، ج۴، ص۸۱.
  64. «دوستداری خواستنی‌ها از زنان و فرزندان و دارایی‌های فراوان انباشته از زر و سیم و اسب‌های نشاندار و چارپایان و کشتزاران، برای مردم آراستگی یافته است؛ اینها سرمایه زندگی نزدیک‌تر (در این جهان) است و خداوند است که نکوفرجامی، (تنها) نزد او است» سوره آل عمران، آیه ۱۴.
  65. تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹؛ البحرالمدید، ج۱، ص۳۳۰-۳۳۱؛ مجموعه آثار، ج۲، ص۲۲۵-۲۲۶، «حکمت‌ها و اندرزها».
  66. «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
  67. بدایع الکلام، ص۱۳۰.
  68. «...با آنکه مرده بودید، شما را زنده گردانید؛ آنگاه شما را می‌میراند، دگرباره زنده می‌گرداند و سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره بقره، آیه ۲۸.
  69. التفسیر الکبیر، ج۲، ص۳۷۸؛ تفسیر صدرالمتألهین، ج۲، ص۲۷۱.
  70. «ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کرده‌ایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند» سوره کهف، آیه ۷.
  71. تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۳۳۵؛ الکشاف، ج۲، ص۷۰؛ تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۷۳.
  72. «و اوست که آسمان‌ها و زمین را آفرید... تا شما را بیازماید که کدام نکوکردارترید» سوره هود، آیه ۷.
  73. مکارم الاخلاق، ص۴۴۷؛ بحار الانوار، ج۷۴، ص۹۳.
  74. «زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.
  75. مجمع‌البیان، ج۲، ص۵۴۱؛ فتح القدیر، ج۱، ص۲۴۴؛ الوجیز، ج۱، ص۱۷۸.
  76. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۶۳-۵۶۴.
  77. «و از بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم» سوره ص، آیه ۴۵-۴۶.
  78. التبیان، ج۸، ص۵۷۱؛ مجمع البیان، ج۸، ص۷۵۰؛ فتح القدیر، ج۴، ص۵۰۱.
  79. «و ای قوم من! برای آن (پیامبری خود) از شما مالی نمی‌خواهم، پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست» سوره هود، آیه ۲۹.
  80. «ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست» سوره هود، آیه ۵۱.
  81. «و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴، ۱۸۰.
  82. «بگو: من از شما پاداشی بر این (رسالت) نمی‌خواهم و چیزی بر خود نمی‌بندم» سوره ص، آیه ۸۶.
  83. «و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۵.
  84. التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۵۲؛ البحر المحیط، ج۴، ص۵۷۴؛ المیزان، ج۷، ص۲۴۶.
  85. «...خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید می‌دهد که «کلمه‌ای از خداوند» را راست می‌شمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار...» سوره آل عمران، آیه ۳۹.
  86. روض الجنان، ج۴، ص۳۱۰؛ الجدید، ج۲، ص۵۰؛ نمونه، ج۲، ص۵۳۳-۵۳۶.
  87. «ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم» سوره مریم، آیه ۱۲.
  88. مکارم‌الاخلاق، ص۴۴۷؛ بحارالانوار، ج۷۴، ص۹۴.
  89. «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی...» سوره مائده، آیه ۴۴.
  90. الکشاف، ج۱، ص۶۳۷؛ البحرالمدید، ج۲، ص۴۳؛ تفسیر قاسمی، ج۴، ص۱۴۴.
  91. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۶۳-۵۶۵.
  92. «به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز...» سوره حجر، آیه ۸۸.
  93. و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است؛ سوره طه، آیه: ۱۳۱.
  94. «و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵ و ۸۵.
  95. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  96. بدایع الکلام، ص۱۳۰.
  97. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  98. «و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.
  99. التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۳۴-۲۳۵.
  100. مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۴-۵۵۵؛ زاد المسیر، ج۳، ص۴۵۹-۴۶۰.
  101. «بزرگوار است آن (خداوند) که اگر بخواهد برای تو بهتر از آن برمی‌گمارد:» سوره فرقان، آیه ۱۰.
  102. التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۴؛ غرائب القرآن، ج۵، ص۲۲۳.
  103. «(این بخشش‌ها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتاده‌اند (و برای کسب و کار) سفر نمی‌توانند کرد، نادان آنان را- از بس که خویشتندارند- توانگر می‌پندارد، ایشان را به چهره باز می‌شناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمی‌خواهند» سوره بقره، آیه ۲۷۳.
  104. مجمع‌البیان، ج۲، ص۶۶۶.
  105. الکافی، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۲.
  106. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۶۶.
  107. «هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است... * تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید» سوره حدید، آیه ۲۲.
  108. کشف‌الاسرار، ج۹، ص۴۹۸؛ الکشاف، ج۴، ص۴۷-۴۸؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۶۷.
  109. مجمع‌البیان، ج۹، ص۳۶۲؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۱۱۱-۱۱۲؛ تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۹۳.
  110. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۶۶.
  111. «بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۶-۱۷.
  112. «و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بی‌گمان برای کسانی که پرهیزگاری می‌ورزند سرای واپسین نیکوتر است» سوره انعام، آیه ۳۲.
  113. «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کرده‌اند نابود و آنچه انجام می‌داده‌اند تباه است» سوره هود، آیه ۱۵-۱۶.
  114. «هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو می‌دهیم سپس برای او دوزخ را می‌گماریم که در آن نکوهیده رانده درآید و از کوشش آنانکه جهان واپسین را بخواهند و فراخور آن بکوشند و مؤمن باشند؛ سپاسگزاری خواهد شد به هر یک از آنان و اینان از دهش پروردگارت یاری می‌رسانیم و دهش پروردگارت بازداشته نیست بنگر چگونه برخی از آنان را بر برخی دیگر برتر می‌داریم و بی‌گمان جهان واپسین در پایه‌ها و در برتری بزرگ‌تر است» سوره اسراء، آیه ۱۸-۲۱.
  115. «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند و هر که در راه خداوند نبرد کند چه کشته شود و چه پیروز گردد زودا که به او پاداشی سترگ ارزانی داریم» سوره نساء، آیه ۷۴.
  116. «آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را می‌خواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است می‌داشتیم، بی‌گمان او را بهره‌ای سترگ است و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۷۹-۸۰.
  117. رسائل اخوان الصفا، ج۴، ص۸۱.
  118. ﴿فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ «آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را می‌خواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است می‌داشتیم، بی‌گمان او را بهره‌ای سترگ است» سوره قصص، آیه ۷۹.
  119. «و دانشوران گفتند: وای بر شما! پاداش خداوند برای آن کس که ایمان آورد و کرداری شایسته دارد بهتر است و آن را جز به شکیبایان فرا نیاموزند» سوره قصص، آیه ۸۰.
  120. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۸۶؛ زبدة التفاسیر، ج۵، ص۱۹۶؛ روح البیان، ج۶، ص۴۳۴.
  121. «و ای قوم من! برای آن (پیامبری خود) از شما مالی نمی‌خواهم، پاداش من جز بر (عهده) خداوند نیست» سوره هود، آیه ۲۹؛ ﴿يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي «ای قوم من! در برابر آن (رسالت) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ پاداش من جز بر (عهده) آن کس که مرا آفریده است نیست» سوره هود، آیه ۵۱؛ ﴿وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ «و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴، ۱۸۰ و... .
  122. الکافی، ج۲، ص۱۳۱؛ کنز العمال، ج۲، ص۲۹۱.
  123. تحف العقول، ص۷۶؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۱۷۴.
  124. گرامی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۵۶۷.
  125. «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
  126. «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  127. «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
  128. «به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.
  129. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  130. «و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.
  131. «پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.
  132. «و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.
  133. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش ت» سوره کهف، آیه ۲۸.
  134. «و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمه‌ای فرا جوشانی * یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابه‌لای آن جویبارهایی، نیک روان‌سازی * یا چنان که می‌پنداری، آسمان را پاره‌پاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری * یا خانه‌ای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشته‌ای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۰-۹۳.
  135. «و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟! چرا به سوی او فرشته‌ای فرو نفرستاده‌اند تا بیم‌دهنده‌ای همراه او باشد؟ * یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمی‌افکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟ * بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند و گمراه شدند و نمی‌توانند راهی بیابند * بزرگوار است آن (خداوند) که اگر بخواهد برای تو بهتر از آن برمی‌گمارد» سوره فرقان، آیه ۷-۱۰.
  136. «آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۹۰.
  137. «بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.
  138. «بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست و او به هر چیزی گواه است» سوره سبأ، آیه ۴۷.
  139. «بگو: من از شما پاداشی بر این (رسالت) نمی‌خواهم و چیزی بر خود نمی‌بندم» سوره ص، آیه ۸۶.
  140. «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمر» سوره شوری، آیه ۲۳.
  141. «به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.
  142. «و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.
  143. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش ت» سوره کهف، آیه ۲۸.
  144. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  145. «و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.
  146. «و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمه‌ای فرا جوشانی» سوره اسراء، آیه ۹۰.
  147. «و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟! چرا به سوی او فرشته‌ای فرو نفرستاده‌اند تا بیم‌دهنده‌ای همراه او باشد؟» سوره فرقان، آیه ۷.
  148. «بزرگوار است آن (خداوند) که اگر بخواهد برای تو بهتر از آن برمی‌گمارد:» سوره فرقان، آیه ۱۰.
  149. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  150. «بگو: من از شما پاداشی بر این (رسالت) نمی‌خواهم و چیزی بر خود نمی‌بندم» سوره ص، آیه ۸۶.
  151. «آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۹۰.
  152. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۶۷۰.