حرص در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حرص| عنوان مدخل  = [[حرص]]| مداخل مرتبط = [[حرص در قرآن]] - [[حرص در حدیث]] - [[حرص در نهج البلاغه]] - [[حرص در معارف دعا و زیارات]] - [[حرص در اخلاق اسلامی]]| پرسش مرتبط  = حرص (پرسش)}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[حرص]]''' است. "'''[[حرص]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حرص در قرآن]] | [[حرص در حدیث]] | [[حرص در نهج البلاغه]] | [[حرص در معارف دعا و زیارات]] | [[حرص در اخلاق اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حرص (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
*واژه حرص، مترادف [[آز]]، در [[قرآن کریم]] پنج بار به کار رفته‌است. این واژه گرچه در [[احادیث]] و متون [[اخلاقی]] بار معنایی منفی یافته، امّا در [[قرآن]] یک بار در معنای اصطلاحی و چهار بار در همان معنای لغوی به‌کار رفته است<ref>{{متن قرآن| إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ }}؛ سوره نحل، آیه ۳۷، {{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ }}؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۳، {{متن قرآن| وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا}}؛ سوره نساء، آیه ۱۲۹ و {{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره توبه، آیه ۱۲۸</ref>. [[خداوند]] می‌فرماید: و آن‌ها را حریص‌ترین [[مردم]] -حتی حریص‌تر از مشرکان- بر زندگی (این [[دنیا]] و اندوختن [[ثروت]]) خواهی یافت (تا آن‌جا) که هر یک از آن‌ها [[آرزو]] دارد هزار سال [[عمر]] به او داده شود! در حالی که این [[عمر طولانی]]، او را از [[کیفر]] (الهی) باز نخواهد داشت و [[خداوند]] به اعمال آن‌ها بیناست<ref>{{متن قرآن| وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ }}؛ سوره بقره، آیه:۹۶.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 47- 48.</ref>.
* واژه حرص، مترادف [[آز]]، در [[قرآن کریم]] پنج بار به کار رفته‌است. این واژه گرچه در [[احادیث]] و متون [[اخلاقی]] بار معنایی منفی یافته، امّا در [[قرآن]] یک بار در معنای اصطلاحی و چهار بار در همان معنای لغوی به‌کار رفته است<ref>{{متن قرآن| إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ }}؛ سوره نحل، آیه ۳۷، {{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ }}؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۳، {{متن قرآن| وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا}}؛ سوره نساء، آیه ۱۲۹ و {{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره توبه، آیه ۱۲۸</ref>. [[خداوند]] می‌فرماید: و آن‌ها را حریص‌ترین [[مردم]] -حتی حریص‌تر از مشرکان- بر زندگی (این [[دنیا]] و اندوختن [[ثروت]]) خواهی یافت (تا آن‌جا) که هر یک از آن‌ها [[آرزو]] دارد هزار سال [[عمر]] به او داده شود! در حالی که این [[عمر طولانی]]، او را از [[کیفر]] (الهی) باز نخواهد داشت و [[خداوند]] به اعمال آن‌ها بیناست<ref>{{متن قرآن| وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ }}؛ سوره بقره، آیه:۹۶.</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 47- 48.</ref>.
==حرص در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱==
== حرص در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱==
منظور از این مدخل [[حرص ممدوح]] و شدت [[اراده]] و تلاش [[رسول]] گرامی‌اسلام برای گرویدن به [[دین]] و [[توحید]] است که در [[آیات قرآن]] با واژه حرص، اسف، [[حزن]] و [[حسرت]] خوردن مطرح شده است و گرنه ساحت [[مقدس]] [[پیامبر]] از [[حرص مذموم]]، مبرا است.
منظور از این مدخل [[حرص ممدوح]] و شدت [[اراده]] و تلاش [[رسول]] گرامی‌اسلام برای گرویدن به [[دین]] و [[توحید]] است که در [[آیات قرآن]] با واژه حرص، اسف، [[حزن]] و [[حسرت]] خوردن مطرح شده است و گرنه ساحت [[مقدس]] [[پیامبر]] از [[حرص مذموم]]، مبرا است.
#{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>
#{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>
#{{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.</ref>
#{{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.</ref>
#{{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«اگر (هم) تو بر راهنمایی‌شان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا می‌گذارد، راهنمایی نمی‌کند و آنان را یاوری نیست» سوره نحل، آیه ۳۷.</ref>
#{{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«اگر (هم) تو بر راهنمایی‌شان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا می‌گذارد، راهنمایی نمی‌کند و آنان را یاوری نیست» سوره نحل، آیه ۳۷.</ref>
#{{متن قرآن|فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ}}<ref>«پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.</ref>
#{{متن قرآن|فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ}}<ref>«پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.</ref>
#{{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}}<ref>«بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.</ref>
#{{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}}<ref>«بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.</ref>
#{{متن قرآن|لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمی‌آورند به هلاکت افکنی» سوره شعراء، آیه ۳.</ref>
#{{متن قرآن|لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمی‌آورند به هلاکت افکنی» سوره شعراء، آیه ۳.</ref>
خط ۲۴: خط ۱۶:
'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح شده است:
'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح شده است:
# حرص و شدت [[اراده]] [[پیامبر]] برای [[ایمان]] و [[هدایت مردم]]: {{متن قرآن|حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ}}<ref>«بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>
# حرص و شدت [[اراده]] [[پیامبر]] برای [[ایمان]] و [[هدایت مردم]]: {{متن قرآن|حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ}}<ref>«بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>
#با همه حرص و شدت [[اراده]] و تلاش [[پیامبر]] بسیاری از [[مردم]] [[ایمان]] نمی‌آورند: {{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.</ref>
# با همه حرص و شدت [[اراده]] و تلاش [[پیامبر]] بسیاری از [[مردم]] [[ایمان]] نمی‌آورند: {{متن قرآن|وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.</ref>
#با توجه به [[خلقت انسان]] توسط [[خداوند]] و تفاوت‌های در استعدادها همه [[مردم]] [[پیام]] [[هدایت]]، را یکنواخت، دریافت نمی‌کنند. و بعضی هم اصلا دریافت نمی‌کنند و بر همین اساس هرچند [[پیامبر]] حرص ولع برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] داشته باشد بسیاری [[ایمان]] نمی‌آورند و [[هدایت]] آنها به دست [[خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۴۵.</ref>.
# با توجه به [[خلقت انسان]] توسط [[خداوند]] و تفاوت‌های در استعدادها همه [[مردم]] [[پیام]] [[هدایت]]، را یکنواخت، دریافت نمی‌کنند. و بعضی هم اصلا دریافت نمی‌کنند و بر همین اساس هرچند [[پیامبر]] حرص ولع برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] داشته باشد بسیاری [[ایمان]] نمی‌آورند و [[هدایت]] آنها به دست [[خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۴۴۵.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
==[[دنیاخواهی]] بیش از اندازه==
[[حِرص]] از ریشه «ح ـ ر ـ ص» در لغت به معنای [[زیاده‌روی]] در [[رغبت]] و خواستن<ref>مفردات، ص۱۱۳؛ لسان العرب، ج ۳، ص۱۲۵؛ تاج العروس، ج ۹، ص۲۵۱، «حرص».</ref> یا [[طلب]] چیزی با تمام تلاش برای رسیدن به آن است<ref>المصباح، ص۱۳۰، «حرص»؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص۲۲۳.</ref>. به گفته برخی معنای اصلی [[حرص]]، رغبت شدید همراه فعالیت و عمل است و [[کوشش]] بسیار و [[اراده]] از لوازم این معناست<ref>التحقیق، ج ۲، ص۱۹۴، «حرص».</ref>. در [[زبان فارسی]] واژه «[[آز]]» از نظر مفهومی معادل حرص است و هر دو در [[فارسی]] به کار می‌روند<ref>لغت نامه، ج ۱، ص۷۱، «آز»؛ ج ۶، ص۷۷۶۸، «حرص»؛ فرهنگ فارسی، ص۴۵، ۱۳۴۸، «آز».</ref>. حرص به معنای واژگانی، بسته به متعلق آن [[پسندیده]] یا [[ناپسند]] است. [[حرص ممدوح]] اقسامی دارد؛ مانند حرص بر [[هدایت]] [[انسان‌ها]] که در آیاتی از [[قرآن]] درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمده است و گویای [[رأفت]] و [[رحمت]] آن حضرت است<ref>سوره توبه آیه ۱۲۸؛ سوره یوسف آیه ۱۰۳؛ سوره نحل آیه ۳۷؛ سوره شعراء آیه ۳</ref>، حرص بر کسب [[درجات معنوی]] و [[آخرتی]]، چنان‌که [[آیه]] ۲۶ [[مطفّفین]]<ref>{{متن قرآن|خِتَـٰمُهُۥ مِسْكٌۭ وَفِى ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ ٱلْمُتَنَـٰفِسُونَ}} «که مهر آن، مشک است و در چنین چیزی رغبت‌کنندگان باید رغبت کنند» سوره مطفّفین، آیه ۲۶.</ref> [[مؤمنان]] را به [[رقابت]] در بهره‌مندی از [[نعمت‌های بهشتی]] [[ترغیب]] می‌کند و [[امام باقر]]{{ع}} نیز [[برترین]] قسم حرص را رقابت در درجات معنوی دانسته است<ref>تحف العقول، ص۲۸۶.</ref> و حرص بر [[طلب دانش]] و [[فهم دین]]، چنان‌که خدای والا پیامبر اکرم{{صل}} را به [[دعا]] برای فزون شدن [[دانش]] [[فرمان]] می‌دهد: {{متن قرآن|فَتَعَـٰلَى ٱللَّهُ ٱلْمَلِكُ ٱلْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِٱلْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰٓ إِلَيْكَ وَحْيُهُۥ وَقُل رَّبِّ زِدْنِى عِلْمًۭا}}<ref>«پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.</ref>؛ نیز [[موسی]]{{ع}} به شاگردی [[خضر]]{{ع}} می‌رود تا از او [[دانش]] بیاموزد: {{متن قرآن|قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰٓ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًۭا}}<ref>«موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی که تو را آموخته‌اند به من بیاموزی؟» سوره کهف، آیه ۶۶.</ref>[[حرص]] [[ناپسند]] نیز گونه‌های مختلفی دارد؛ مانند حرص بر [[زندگی دنیا]] و [[درازی عمر]]<ref>{{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٍۢ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍۢ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِۦ مِنَ ٱلْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَٱللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ}} «و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست می‌دارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمی‌کند و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref>، حرص بر [[مال‌اندوزی]]<ref>{{متن قرآن|وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰٓ}} «و (مال) گرد آورد و اندوخت» سوره معارج، آیه ۱۸.</ref>، حرص بر شهوترانی جنسی<ref>{{متن قرآن|لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِى سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ}} «(امّا) به جان تو سوگند که آنان در سرمستی خویش سرگشته بودند» سوره حجر، آیه ۷۲.</ref> و حرص بر [[خوردن و آشامیدن]].<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْتُمْ يَـٰمُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍۢ وَٰحِدٍۢ فَٱدْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلْأَرْضُ مِنۢ بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ ٱلَّذِى هُوَ أَدْنَىٰ بِٱلَّذِى هُوَ خَيْرٌ ٱهْبِطُوا۟ مِصْرًۭا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلْمَسْكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٍۢ مِّنَ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ وَيَقْتُلُونَ ٱلنَّبِيِّـۧنَ بِغَيْرِ ٱلْحَقِّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ}} «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref> گرچه [[حرص]] از نظر لغوی، [[ممدوح]] یا [[مذموم]] است و در [[قرآن]] نیز به هر دو معنا به کار رفته‌است، پس از [[عصر نزول]]، به تدریج این واژه معنای اصطلاحی یافته و به حرص [[ناپسند]] منحصر شده‌است؛ تا آنجا که در کتاب‌های [[اخلاق]]، بیشتر حرص به معنای [[دنیاخواهی]] بیش از اندازه به ویژه [[زیاده‌روی]] در [[طلب]] [[مال]] به کار رفته است.


== جستارهای وابسته ==
مشتقات واژه حرص در [[قرآن کریم]] ۵ بار به کار رفته‌اند که تنها یک مورد آن درباره حرص ناپسند است (حرص بر [[زندگی دنیا]]) و معنای اصطلاحی حرص را می‌توان از واژه‌های دیگری دریافت؛ مانند هلع<ref>{{متن قرآن|إِنَّ ٱلْإِنسَـٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا}} «بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref>، شُحّ<ref>{{متن قرآن|وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلْإِيمَـٰنَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةًۭ مِّمَّآ أُوتُوا۟ وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌۭ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِۦ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ}} «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.</ref> و آیاتی که از مالدوستی بیش از اندازه<ref>{{متن قرآن|وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلْخَيْرِ لَشَدِيدٌ}} «و به راستی او بسیار دوستدار دارایی است» سوره عادیات، آیه ۸.</ref><ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۸۰.</ref> و سرگرم شدن به [[آرزو]] ([[اَمَل]])<ref>{{متن قرآن|ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا۟ وَيَتَمَتَّعُوا۟ وَيُلْهِهِمُ ٱلْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}} «آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.</ref>.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۲ ـ ۳.</ref> [[نکوهش]] کرده‌اند.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۴۶.</ref>


==منابع==
==پیوندهای معنایی [[حرص]]==
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه''']]
مفهوم حرص به مفهوم برخی واژه‌های دیگر نزدیک است، هر چند میان آنها تفاوت‌هایی نیز هست:
#'''[[طمع]]''': را به [[امید]] [[قوی]] در [[دل]] نسبت به چیزی<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص۴۲۵، «طمع».</ref> و کشش نفس به سوی چیزی به سبب [[گرایش]] به آن<ref>مفردات، ص۳۰۷، «طمع».</ref> معنا کرده و در مقابل «[[یأس]]» دانسته‌اند<ref>لسان العرب، ج ۸، ص۲۰۱، «طمع».</ref>. برخی واژه‌شناسان طمع را مرادف حرص<ref>العین، ج ۲، ص۱۰۹۴؛ الصحاح، ج ۳، ص۱۲۵۵، «طمع».</ref> و بعضی حرص را شدیدترین انواع طمع<ref>الفروق الغویه، ص۱۸۳، «الحرص والطمع».</ref> به شمار آورده و گروهی با پذیرش نزدیک بودن معنای این دو واژه، درباره تفاوت میان آنها گفته‌اند: طمع در بیشتر موارد به امر قریب‌الحصول تعلق می‌گیرد<ref>المصباح، ص۳۷۸، «طمع».</ref>. برخی [[علمای اخلاق]] نیز متعلق طمع را [[اموال]] دیگران و متعلق حرص را مطلق اموال دانسته‌اند<ref>جامع السعادات، ج ۲، ص۱۰۱، ۱۰۸.</ref>. با دقت در استعمالات این دو کلمه می‌توان گفت که در هر دو، مفهوم [[رغبت]] و میل نهفته است<ref>الکافی، ج ۲، ص۳۱۷، ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref> و در واژه حرص مفهوم [[کوشش]] نیز هست؛ برخلاف مفهوم طمع که بیشتر امری [[قلبی]] است، پس طمع مقدمه و زمینه‌ای برای پیدایی حرص است، چنان که [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌فرماید: اگر طمع در [[دل انسان]] به [[هیجان]] آید، حرص او را هلاک می‌کند<ref>نهج‌البلاغه، حکمت ۱۰۸.</ref>. می‌توان گفت حرص اظهار طمعی است که در نفس پنهان است<ref>مداواة النفوس، ج ۱، ص۶۰.</ref>.
#'''[[شح]]''': در اصل به معنای منع است. سپس مفهوم حرص نیز به آن پیوست شده، در نتیجه شح به معنای [[بخل]] همراه حرص به کار رفته‌است<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷۸؛ الصحاح، ج ۱، ص۳۷۸؛ مفردات، ص۲۵۶، «شح».</ref>، بنابراین برخلاف نظر برخی واژه‌پژوهان<ref>المصباح، ص۳۰۶، «شح»؛ المیزان، ج ۵، ص۱۰۱.</ref> شح مرادف بخل نیست، بلکه اخص از آن است.
#'''هلع''': بسیاری از [[مفسران]]، هلع را به معنای شدت حرص و [[جزع]] دانسته‌اند<ref>برای نمونه ر.ک: جامع البیان، ج ۲۹، ص۹۵ ـ ۹۶؛ التبیان، ج ۱۰، ص۱۲۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۶۴۳؛ ج ۳۰، ص۱۲۸.</ref>؛ اما از آنجا که [[عرب]] به شتر تند رو و چالاک «ناقة هلواع» می‌گوید<ref>الصحاح، ج ۳، ص۱۳۰۸، «هلع»؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۱۸۸.</ref> و با دقت در کاربرد [[قرآنی]] [[هلوع]] شاید بتوان گفت که هلع به معنای سبکسری و ناسنجیده و شتابزده عمل‌کردن است که بارزترین لوازم آن، [[بخل]]، [[حرص]] و [[بی‌صبری]] هنگام سختی‌هاست.
#'''بخل''': بخل در لغت، خودداری از اعطای زاید بر [[نیاز انسان]] به [[سائل]] است و در [[شرع]]، عدم پرداخت [[حقوق]] [[واجب]] [[مالی]]<ref>المصباح، ص۳۸، «بخل».</ref> و چون متعلق حرص گردآوری [[مال]] است، از نظر رتبه وقوع، بخل پس از حرص است و نخست [[انسان]] آزمندانه به انباشتن مال می‌پردازد و سپس از بذل آن در راه [[حق]] بخل می‌ورزد.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۴۷.</ref>
 
==ریشه‌ها و عوامل [[حرص]]==
حرص دارای ریشه‌ها و عوامل گوناگون طبیعی و اکتسابی است:
 
===[[سرشت آدمی]]===
[[آیات]] چندی [[شاهد]] یا مؤید سرشتی بودن حرص در انسان‌اند.<ref>سوره معارج آیه ۱۹؛ سوره نساء آیه ۱۲۸؛ سوره فصّلت آیه ۴۹؛ سوره فجر آیه ۲۰؛ سوره عادیات آیه ۸</ref> در این میان، [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ ٱلْإِنسَـٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref> که در آن به [[آفرینش]] هلع و حرص در [[انسان]] اشاره شده، محور بحث بسیاری از [[مفسران]] در این موضوع قرار گرفته است و به تبیین معنای آیه و پیوند آن با موضوع [[جبر و اختیار]] و احسن بودن [[نظام آفرینش]] پرداخته‌اند.
 
برخی سرشتی بودن هلع را نپذیرفته و آیه یادشده را استعاره از این معنا دانسته‌اند که انسان به سبب [[برگزیدن]] اختیاری [[جزع]] و منع از خیر، گویا بر آن سرشته شده است<ref>الکشاف، ج ۴، ص۱۵۸ ـ ۱۵۹.</ref> و بعضی برای هلع دو معنا یاد کرده‌اند:
# [[حالت نفسانی]] که در این صورت هلع [[آفریده]] [[الهی]] است، بی‌اینکه [[اراده انسان]] در آن دخالتی داشته باشد.
#افعالی که بر آن حالت نفسانی دلالت می‌کنند که انسان در این [[افعال]] [[اختیار]] دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۲۹؛ تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۳۸۹.</ref>.
 
برخی سرشتی بودن حرص را پذیرفته و [[غایت]] آن را [[آزمایش الهی]] می‌دانند که بی‌مقاومت نفس در برابر [[بدی]] تحقق نمی‌یابد<ref>التبیان، ج ۱۰، ص۱۲۱.</ref>. گروهی دیگر در توضیح آن گفته‌اند: حرص که از شاخه‌های [[حب ذات]] است، نه تنها به خودی خود [[ناپسند]] نیست، تنها ابزار نیل انسان به [[سعادت]] و کمال است، چون سبب [[حرکت]] او به سوی چیزهایی می‌شود که خیر خود را در آن می‌بیند و [[مذموم]] شدن حرص از [[سوء]] [[تدبیر]] انسان در به‌کارگیری آن سرچشمه می‌گیرد، درنتیجه اگر حرص شدید انسان بر خیر جایگزین حرص شدید بر خیر [[واقعی]] و مسابقه برای رسیدن به [[آمرزش الهی]] بدل شود، از این [[نعمت الهی]] بهره‌گیری شده‌است و چنانچه در مسیر پشت‌کردن به [[دین]] و [[مال‌اندوزی]] و نگهداری آن به کار رود، [[نعمت خدا]] به نقمت بدل می‌شود، بنابراین [[نکوهش]] [[حرص]] در [[آیه]] ۱۹ معارج با نسبت‌دادن آن به [[آفرینش الهی]] که بهترین آفرینش‌هاست<ref>{{متن قرآن|ٱلَّذِىٓ أَحْسَنَ كُلَّ شَىْءٍ خَلَقَهُۥ وَبَدَأَ خَلْقَ ٱلْإِنسَـٰنِ مِن طِينٍۢ}} «اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید» سوره سجده، آیه ۷.</ref> منافاتی ندارد؛ زیرا آنچه سزاوار [[مذمت]] است به آفرینش الهی باز نمی‌گردد بلکه بر اثر [[سوء]] [[تدبیر]] [[انسان]] است<ref>المیزان، ج ۲۰، ص۱۳ ـ ۱۵.</ref>. افزون بر وجود اصل حرص در نهاد انسان، بی‌پایانی حرص نیز امری سرشتی است؛ زیرا انسان ذاتا به دنبال [[کمال مطلق]] است و تا به آن نرسد آرام نمی‌گیرد، بنابراین همان‌گونه که برای مراتب کمال پایانی نیست، برای درجات حرص نیز پایانی نیست<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱، ص۶۸.</ref>. با [[انحراف]] حرص از مسیر مستقیم، باز هم حرص پایانی نداشته و انسان هرگز از [[طلب]] [[اموال]] و مواهب [[زندگی]] خسته نمی‌شود و با گذشت [[زمان]]، حرص درون او بیشتر ریشه می‌دواند، چنان‌که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: فرزند [[آدم]] پیر می‌شود و حرص بر [[مال]] و بر [[عمر]] در او [[جوان]] می‌شوند<ref>بحارالانوار، ج ۷۰، ص۱۶۱؛ کنز العمال، ج ۳، ص۴۶۰.</ref>.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۴۹.</ref>
 
===[[گرایش]] به [[جاودانگی]]===
گرایش به جاودانگی در نهاد همگان هست، چنان‌که شیطانْ آدم{{ع}} را با [[وعده]] [[خلود]] و [[پادشاهی]] [[جاودانه]] [[وسوسه]] کرد: {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ ٱلشَّيْطَـٰنُ قَالَ يَـٰٓـَٔادَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلْخُلْدِ وَمُلْكٍۢ لَّا يَبْلَىٰ}}<ref>«اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! می‌خواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمی‌شود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰.</ref> [[میل به جاودانگی]] ابزار [[رسیدن به کمال]] است؛ اگر نادرست تدبیر شود، انسان به [[گمان]] اینکه [[ثروت]] به او زندگی جاودانه می‌بخشد بر مال‌اندوزی حرص خواهد ورزید: {{متن قرآن|يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُۥٓ أَخْلَدَهُۥ}}<ref>«گمان دارد که دارایی‌اش او را جاودان خواهد کرد» سوره همزه، آیه ۳.</ref>، در حالی که [[جهان طبیعت]] فناپذیر است و [[جاودانگی]] در سرای [[آخرت]] خواهد بود.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۰.</ref>
 
===[[شرک]] و [[ضعف ایمان]]===
از دیدگاه [[قرآن کریم]]، [[یهود]] و [[مشرکان]] حریص‌ترین [[مردم]] بر [[زندگی دنیا]] هستند: {{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٍۢ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍۢ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِۦ مِنَ ٱلْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَٱللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست می‌دارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمی‌کند و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref> از مطلق آوردن «الَّذینَ اَشرَکوا» می‌توان برداشت کرد که خود شرک علتی برای پیدایی [[حرص]] است؛ زیرا پشت‌کردن به [[امور معنوی]] که در رأس آن [[ایمان]] به [[خدای یگانه]] و [[پرستش]] اوست، به شکل طبیعی روآوردن به [[دنیاپرستی]] و مادیگرایی را در پی خواهد داشت<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص۷۱؛ ج ۲، ص۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۲۵.</ref>، چنان‌که [[آتش جهنم]] کسانی را فرا می‌خواند که از [[دعوت الهی]] روی گردانند و به گردآوردن و نگهداری [[اموال]] بپردازند: {{متن قرآن|تَدْعُوا۟ مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّىٰ * وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰٓ}}<ref>«هر که را (از حق) رو گردانید و پشت کرد فرا می‌خواند * و (مال) گرد آورد و اندوخت» سوره معارج، آیه ۱۷-۱۸.</ref> از ترتیب موجود در [[آیه]] می‌توان دریافت که روگردانان از دعوت الهی به حرص بر [[دنیا]] و [[مال‌اندوزی]] رومی‌آورند.
 
[[سستی ایمان]] نیز همچون [[بی‌ایمانی]] خاستگاه حرص است. نداشتن [[ایمان راسخ]] به [[وعده‌های الهی]] و روزی رسان بودن او سبب [[نگرانی]] از [[آینده]]، در نتیجه [[آزمندی]] براندوختن اموال می‌شود. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} منشأ حرص را [[بدگمانی به خدا]] دانسته است<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۰.</ref>
 
===[[وسوسه‌های شیطانی]]===
[[شیطان]] با زینت‌دادن حرص بر دنیا و [[زشت]] جلوه‌دادن امر آخرت و با [[ایجاد خوف]] وهمی از [[فقر]]: {{متن قرآن|ٱلشَّيْطَـٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِٱلْفَحْشَآءِ وَٱللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةًۭ مِّنْهُ وَفَضْلًۭا وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌۭ}}<ref>«شیطان شما را از تنگدستی می‌هراساند و به کار زشت وا می‌دارد و خداوند شما را به آمرزش و بخششی از سوی خویش نوید می‌دهد؛ و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۸.</ref>[[انسان]] را به [[حرص]]، [[بخل]] و روی‌آوردن به [[دنیا]] فرا می‌خواند، در حالی که خود به [[مؤمنان]] [[آمرزش]] و فضل خود را [[وعده]] می‌دهد و آنان را به [[انفاق]] در راه خود [[دعوت]] می‌کند<ref>تفسیر سلمی، ج ۱، ص۸۰ - ۸۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۴۸.</ref>. برخی [[مفسران]] با بهره‌گیری از آیاتی مانند ۱۱۹ [[نساء]]<ref>{{متن قرآن|وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَـَٔامُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلْأَنْعَـٰمِ وَلَـَٔامُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ ٱللَّهِ وَمَن يَتَّخِذِ ٱلشَّيْطَـٰنَ وَلِيًّۭا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًۭا مُّبِينًۭا}} «و بی‌گمان آنان را گمراه می‌کنم و به آرزو (های دور و دراز) می‌افکنم و به آنان فرمان می‌دهم آنگاه گوش چارپایان را (به خرافه‌پرستی) می‌شکافند و به آنان فرمان می‌دهم آنگاه آفرینش خداوند را دگرگونه می‌سازند؛ و هر که به جای خداوند، شیطان را به یاوری برگزیند زیانی آشکار کرده است» سوره نساء، آیه ۱۱۹.</ref> می‌گوید: مهم‌ترین ابزار [[اغوای شیطان]] افکندن امانی ([[آرزوها]] و خیالپردازی‌های [[باطل]]) در [[دل انسان]] است و حرص و [[امل]]، زاده امانی‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۴۸.</ref>.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۰.</ref>
 
===[[تنافس]] [[دنیایی]]===
وجود [[روحیه]] [[برتری‌طلبی]]، [[فخرفروشی]] و [[رقابت]] در انسان از داعیه‌های حرص است. [[قرآن کریم]] از سویی اصل وجود این [[خصلت]] را که برخاسته از حب‌ذات است در انسان می‌پذیرد، چنان که در تعریف [[زندگی دنیا]]، بخشی از آن را [[تفاخر]] و [[تکاثر]] در [[اموال]] و [[فرزندان]] می‌داند<ref>{{متن قرآن|ٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّمَا ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَا لَعِبٌۭ وَلَهْوٌۭ وَزِينَةٌۭ وَتَفَاخُرٌۢ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌۭ فِى ٱلْأَمْوَٰلِ وَٱلْأَوْلَـٰدِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ ٱلْكُفَّارَ نَبَاتُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَىٰهُ مُصْفَرًّۭا ثُمَّ يَكُونُ حُطَـٰمًۭا وَفِى ٱلْـَٔاخِرَةِ عَذَابٌۭ شَدِيدٌۭ وَمَغْفِرَةٌۭ مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضْوَٰنٌۭ وَمَا ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَآ إِلَّا مَتَـٰعُ ٱلْغُرُورِ}} «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون‌خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آمرزش و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و زندگانی این جهان جز مایه فریب نیست» سوره حدید، آیه ۲۰.</ref> و از سوی دیگر با جهت‌دهی صحیح به آن، [[رقابت]] بر سر نعمت‌های ناپایدار [[دنیایی]] را به سوی رقابت بر نعمت‌های [[برتر]] و [[پایدار]] [[آخرتی]] سوق می‌دهد.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۱.</ref>
 
==پیامدهای [[حرص]]==
حرص دارای پیامدهای بسیار [[ناگواری]] است که مانع [[رسیدن انسان به کمال]] و [[آرامش]] می‌شوند:
 
===ریشه بسیاری از [[گناهان]]===
حرص اگر شدت یابد، [[انسان]] را به [[معصیت الهی]] و [[آزار دیگران]] وا می‌دارد. بسیاری از گناهانی را که [[قرآن کریم]] برای [[یهود]] برمی‌شمارد، مانند [[تحریف دین]]، [[رباخواری]] و [[خوردن مال]] [[مردم]]<ref>{{متن قرآن|وَأَخْذِهِمُ ٱلرِّبَوٰا۟ وَقَدْ نُهُوا۟ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلْبَـٰطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَـٰفِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًۭا}} «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.</ref> در حرص آنان ریشه داشتند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۵.</ref>. تعبیر {{متن قرآن|أَكَّـٰلُونَ لِلسُّحْتِ}}<ref>سوره مائده، آیه ۴۲.</ref> درباره یهود که در آن با صیغه [[مبالغه]] به حرامخواری بسیار آنها اشاره شده است نیز تأکید شدیدی بر حرص و حرامخواری آنان است<ref>تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۱۹.</ref>؛ حتی برخی [[مفسران]] با سازگارکردن آیاتی نتیجه گرفته‌اند که [[دشمنی]] شدید یهود با [[اهل]] [[ایمان]]<ref>{{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةًۭ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱلْيَهُودَ وَٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةًۭ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱلَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّا نَصَـٰرَىٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًۭا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}} «بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند» سوره مائده، آیه ۸۲.</ref> از حرص آنان سرچشمه می‌گیرد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۶۶.</ref>. [[حسدورزی]] نیز گاه زاییده حرص است. قرآن کریم [[انصار]] را چنین می‌ستاید که آنان به آنچه [[پیامبر]]{{صل}} به [[مهاجران]] بخشید نیاز (و مسلّم‌تر [[حسادت]]) در [[دل]] [[حس]] نمی‌کنند و ریشه این [[خصلت نیک]] آنان را در دور بودنشان از [[شر]] حرص و [[بخل]] ([[شح]]) می‌داند<ref>الوجیز، ج ۲، ص۱۰۸۳.</ref>: {{متن قرآن|وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلْإِيمَـٰنَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةًۭ مِّمَّآ أُوتُوا۟ وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌۭ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِۦ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.</ref> در [[روایات اهل‌بیت]]{{عم}} سه صفت [[کبر]]، [[حرص]] و [[حسد]] ریشه دیگر [[گناهان]] نامیده شده‌اند<ref>الکافی، ج ۲، ص۳۱۵ ـ ۳۱۷.</ref>. [[چیرگی]] حرص بر [[دل انسان]] او را از همه انواع خیر مانند [[انفاق]]، [[احسان]]، [[یاری]] [[مردم]]، [[امر به معروف]]، [[نهی از منکر]] و [[ارشاد]] دیگران باز می‌دارد<ref>التحقیق، ج ۶، ص۲۲، «شحّ».</ref>. [[قرآن کریم]] یکی از موانع [[آشتی]] در [[اختلافات]] [[خانوادگی]] میان [[همسران]] را حضور حرص و [[بخل]] (شُح) در [[نفوس]] می‌داند که سبب گذشت نکردن از [[حقوق]] خود برای پایان بخشیدن به اختلافات می‌شود<ref>همان، ص۲۲ - ۲۳.</ref>: {{متن قرآن|وَإِنِ ٱمْرَأَةٌ خَافَتْ مِنۢ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًۭا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَآ أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًۭا وَٱلصُّلْحُ خَيْرٌۭ وَأُحْضِرَتِ ٱلْأَنفُسُ ٱلشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُوا۟ وَتَتَّقُوا۟ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًۭا}}<ref>«و اگر زنی از کناره‌گیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جان‌ها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بی‌گمان خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref>.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۱.</ref>
 
===[[تنگی زندگی]] و [[محرومیت]]===
چیره‌شدن حرص بر [[دل]] سبب تنگ‌شدن عرصه [[زندگی]] بر [[انسان]] می‌شود؛ حتی با داشتن روزی فراوان باز هم حرص بر [[مال‌اندوزی]] بیشتر و [[زیاده‌خواهی]]، [[آسایش]] را از او می‌گیرد<ref>جوامع الجامع، ج ۲، ص۴۷؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۶۳ ـ ۶۴.</ref>؛ همچنین حرص و [[ترس]] از کم‌شدن [[مال]]، مانع انفاق [[آدمی]] می‌شود و این کار او هرچند به [[هدف]] [[زیاده‌خواهی]] انجام می‌گیرد، مانع افزایش و گسترش [[نعمت]] وی می‌شود<ref>الخصال، ص۵۰۵، العهود المحمدیه، ص۱۵۷.</ref>، چون خدای متعالی [[برکت]] و وسعت [[رزق]] را در [[انفاق]] نهاده است.
 
[[هبوط]] [[حضرت آدم]]{{ع}} از بهشتِ بی‌رنج به دنیای پرمشقت<ref>{{متن قرآن|فَقُلْنَا يَـٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّۭ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ ٱلْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰٓ * إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ * وَأَنَّكَ لَا تَظْمَؤُا۟ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ}} «گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی * بی‌گمان برای تو (مقرّر) است که در آنجا گرسنه نشوی و برهنه نمانی * و اینکه در آنجا تشنه نشوی و آفتاب‌زده نگردی» سوره طه، آیه ۱۱۸-۱۱۹.</ref> محرومیتی بر اثر [[حرص]] او بود.
 
خدای والا به سبب [[گناهان]] [[یهود]] از جمله [[رباخواری]] و [[رشوه‌گیری]] برخاسته از حرصشان، برخی غذاهای [[پاکیزه]] مانند هر [[حیوان]] چنگالدار و دنبه گاو و گوسفند را بر آنان [[حرام]] کرد؛ همچنین حرص [[یهودیان]] بر غذاهای گوناگون زمینی و ترک [[قناعت]] بر روزی آسمانی<ref>{{متن قرآن|وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ ٱلْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ ٱلْمَنَّ وَٱلسَّلْوَىٰ كُلُوا۟ مِن طَيِّبَـٰتِ مَا رَزَقْنَـٰكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـٰكِن كَانُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}} «و ابر را سایه‌بان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم (و گفتیم) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا می‌داشتند» سوره بقره، آیه ۵۷.</ref> به [[محرومیت]] آنان از روزی آسمانی و گرفتارشدن به [[خشم الهی]] و [[ذلت]] و [[بدبختی]] انجامید.<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْتُمْ يَـٰمُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍۢ وَٰحِدٍۢ فَٱدْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلْأَرْضُ مِنۢ بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ ٱلَّذِى هُوَ أَدْنَىٰ بِٱلَّذِى هُوَ خَيْرٌ ٱهْبِطُوا۟ مِصْرًۭا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلْمَسْكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٍۢ مِّنَ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ وَيَقْتُلُونَ ٱلنَّبِيِّـۧنَ بِغَيْرِ ٱلْحَقِّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ}} «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.</ref> در [[روایات]] نیز [[حرص]] مایه سلب [[آسایش]]<ref>تحف العقول، ص۹۰.</ref> و اظهار آن، زاینده [[فقر]] <ref>بحارالانوار، ج ۷۰، ص۱۶۲.</ref> و ترک آن افزاینده روزی<ref>الخصال، ص۵۰۵.</ref> و [[آزادشده]] از [[اسارت]] آن بی‌نیازترین [[مردم]]<ref>الکافی، ج ۲، ص۳۱۶.</ref> دانسته شده است.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۲.</ref>
 
===[[عذاب]] [[آخرتی]]===
حرص بر [[دنیا]]، رویگردانی از [[آخرت]]، در نتیجه عذاب آخرتی را در پی‌دارد. [[قرآن کریم]] پس از [[قبیح]] شمردن شیوه [[یهودیان]] در [[آزمندی]]، همه زراندوزانشان را که از [[اخراج]] [[حقوق]] مالی‌شان سرباز می‌زنند، به عذاب دردناک [[تهدید]] می‌کند: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِنَّ كَثِيرًۭا مِّنَ ٱلْأَحْبَارِ وَٱلرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلْبَـٰطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ يَكْنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍۢ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> [[حال]] کسانی که [[مال]] خود را به [[باطل]] نگه می‌دارند در [[قیامت]] چنان خواهد بود، پس کسی که (از روی حرص و [[آز]]) در گرفتن مال دیگری به باطل و [[تزویر]] و [[مکر]] می‌کوشد، وضعیت بدتری خواهد داشت<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۴۳ ـ ۴۴.</ref>. به عذاب آخرتی یهودیان [[حریص]]، در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٍۢ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍۢ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِۦ مِنَ ٱلْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَٱللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست می‌دارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمی‌کند و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref> اشاره شده است.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۲.</ref>
 
==[[درمان]] [[حرص]]==
از [[آیات قرآن]] می‌توان راه‌های ذیل را برای درمان حرص و آراسته شدن به [[قناعت]] به دست آورد:
 
===[[نماز]] و [[تکالیف شرعی]]===
[[قرآن کریم]] پس از آنکه در [[سیاق]] [[ذم]]، [[انسان]] را مخلوقی [[حریص]] ([[هلوع]]) می‌داند، [[نمازگزاران]] را از این عموم استثنا می‌کند که بیانگر تأثیر فراوان نماز در دفع حرص است: {{متن قرآن|إِنَّ الإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلاَّ الْمُصَلِّينَ}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند * چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * جز نمازگزاران،» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۲.</ref> و سپس این اوصاف را برای نمازگزاران برمی شمارد: [[مداومت]] بر نماز، قراردادن [[حق]] معیّنی برای [[سائل]] و [[محروم]] در اموالشان، [[تصدیق]] [[روز قیامت]]، [[ترس]] از [[عذاب الهی]]، [[پاکدامنی]]، رعایت [[امانت‌ها]] و عهدها، [[قیام]] به شهادت‌ها و [[محافظت]] بر نماز. تقدیم نماز بر دیگر [[اعمال]] از این روست که نماز اثری بارز در دفع [[رذیلت]] حرص دارد، چنان‌که نماز بازدارنده انسان از [[فحشا]] و منکر است.<ref>{{متن قرآن|ٱتْلُ مَآ أُوحِىَ إِلَيْكَ مِنَ ٱلْكِتَـٰبِ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنْهَىٰ عَنِ ٱلْفَحْشَآءِ وَٱلْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ ٱللَّهِ أَكْبَرُ وَٱللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ}} «آنچه از این کتاب بر تو وحی شده است بخوان و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است و خداوند می‌داند که چه انجام می‌دهید» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref>.<ref>المیزان، ج ۲۰، ص۱۵.</ref>.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۲.</ref>
 
===چشمداشت به نعمت‌های [[برتر]] [[الهی]]===
[[قرآن کریم]] با [[ترغیب]] [[مؤمنان]] به نعمت‌های برتر الهی، آنان را از [[حرص]] بر نعمت‌های [[پست]] [[دنیایی]] باز می‌دارد؛ پس از اشاره به [[نعمت]] عظیم [[قرآن]]، به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: به آنچه گروه‌هایی را از آن بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز: {{متن قرآن|وَلَقَدْ ءَاتَيْنَـٰكَ سَبْعًۭا مِّنَ ٱلْمَثَانِى وَٱلْقُرْءَانَ ٱلْعَظِيمَ * لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِۦٓ أَزْوَٰجًۭا مِّنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَٱخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و بی‌گمان به تو سوره فاتحه و قرآن سترگ را داده‌ایم * به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۷-۸۸.</ref> برخی در [[تفسیر آیه]] گفته‌اند: نگاهت را از نعمت‌های ظاهری و [[باطنی]] که [[خدا]] به تو داده است، فراتر مبر و به نعمت‌های پست دنیایی [[چشم]] مدوز<ref>المیزان، ج ۱۲، ص۱۹۲.</ref>. به مؤمنان نیز سفارش می‌کند که به جای شاد بودن به اندوخته‌های خود، به فضل و [[رحمت خدا]] شادمان باشند: {{متن قرآن|قُلْ بِفَضْلِ ٱللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا۟ هُوَ خَيْرٌۭ مِّمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«بگو: به بخشش خداوند و به بخشایش وی- آری، به آن- باید شاد گردند، این از آنچه فراهم می‌آورند بهتر است» سوره یونس، آیه ۵۸.</ref> و روزی [[پروردگار]] را بهتر و پایدارتر می‌خواند: {{متن قرآن|وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌۭ وَأَبْقَىٰ}}<ref>سوره طه، آیه ۱۳۱.</ref>.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۳.</ref>
 
===[[توحید]] و [[توکل]]===
این [[اعتقاد]] که خدا ضامن روزی همه [[بندگان]] است و روزیِ هرکس کاملاً مشخص بوده<ref>{{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن دَآبَّةٍۢ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا ٱللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلْعَلِيمُ}} «و چه بسیار جنبندگانی که روزی خویش را بر نمی‌توانند داشت؛ خداوند آنها و شما را روزی می‌دهد و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۶۰.</ref> و هیچ‌کس نمی‌تواند مانع رسیدن صاحبش به آن شود، [[انسان]] را به [[توکل بر خدا]] واداشته و از افتادن در ورطه [[آزمندی]] باز خواهد داشت. [[قرآن کریم]] با [[حصر]] روزی‌دهی به [[خدا]]، [[مؤمنان]] را به [[انفاق]] [[تشویق]] و انگیزه‌های [[حرص]] را در آنان کم می‌کند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص۲۰۵.</ref> و به [[تقواپیشگان]] [[وعده]] می‌دهد که جهت خروج از [[گرفتاری‌ها]] برای آنان راه گذاشته و از جایی که [[گمان]] نمی‌برند روزی‌شان را می‌رساند.<ref>{{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍۢ وَأَشْهِدُوا۟ ذَوَىْ عَدْلٍۢ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا۟ ٱلشَّهَـٰدَةَ لِلَّهِ ذَٰلِكُمْ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجْعَل لَّهُۥ مَخْرَجًۭا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ بَـٰلِغُ أَمْرِهِۦ قَدْ جَعَلَ ٱللَّهُ لِكُلِّ شَىْءٍۢ قَدْرًۭا}} «پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید * و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است» سوره طلاق، آیه ۲-۳.</ref> البته درجه [[توکل]] هرکس با مرتبه [[ایمان]] او نسبت مستقیم دارد و مؤمنان خاص بر عموم مؤمنان این [[برتری]] را دارند که پیوسته در [[آرامش]] [[قلب]] به سر می‌برند و از [[عذاب]] حرص و [[اسارت]] [[طمع]] آزادند. پیداست که این امر جز با [[شناخت خدا]] و [[اعتماد]] بر او شدنی نیست<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۲۶۰ ـ ۲۶۱.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان شیعه]]{{عم}} بارها بر [[فضیلت]] اندک‌طلبی و [[قناعت]] و مقسوم بودن [[روزی‌ها]] تأکید و بیان کرده‌اند که [[عفت]]، بازدارنده روزی و [[حرص]]، جلب کننده [[فضل خدا]] نیست<ref>برای نمونه ر.ک: المحجة البیضاء، ج ۶، ص۵۱؛ التمحیص، ص۵۲؛ بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص۳۵.</ref>. [[اخلاق]] پژوهان راه‌های دیگری را نیز برای [[درمان]] [[رذیلت]] حرص پیش نهاده‌اند که بیشتر برگرفته از روایات‌اند؛ مانند یادآوری آفات [[دنیایی]] و [[آخرتی]] [[مال‌اندوزی]]، نگاه کردن به [[پایین‌تر]] از خود در نعمت‌های دنیایی، [[تأمل]] در [[سیره انبیاء]] و [[اولیاء]] و [[صالحان]] که به [[قناعت]] و [[صبر]] بر اندک آراسته بودند و [[اقتدا]] به آنان و در مقابل، تأمل در [[سیره]] کافرانی که در تنعم و انباشت [[مال]] به سر می‌بردند<ref>جامع السعادات، ج ۲، ص۱۰۵ ـ ۱۰۷؛ معراج السعاده، ص۳۰۴ ـ ۳۰۶؛ المحجة البیضاء، ج ۶، ص۵۴ ـ ۵۸.</ref>.<ref>[[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص ۵۵۳.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[کاظم دلیری|دلیری، کاظم]]، [[حرص - دلیری (مقاله)|مقاله «حرص»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:حرص]]
[[رده:حرص]]
[[رده:حرص در قرآن]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۴

مقدمه

  • واژه حرص، مترادف آز، در قرآن کریم پنج بار به کار رفته‌است. این واژه گرچه در احادیث و متون اخلاقی بار معنایی منفی یافته، امّا در قرآن یک بار در معنای اصطلاحی و چهار بار در همان معنای لغوی به‌کار رفته است[۱]. خداوند می‌فرماید: و آن‌ها را حریص‌ترین مردم -حتی حریص‌تر از مشرکان- بر زندگی (این دنیا و اندوختن ثروت) خواهی یافت (تا آن‌جا) که هر یک از آن‌ها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالی که این عمر طولانی، او را از کیفر (الهی) باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آن‌ها بیناست[۲][۳].

حرص در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱

منظور از این مدخل حرص ممدوح و شدت اراده و تلاش رسول گرامی‌اسلام برای گرویدن به دین و توحید است که در آیات قرآن با واژه حرص، اسف، حزن و حسرت خوردن مطرح شده است و گرنه ساحت مقدس پیامبر از حرص مذموم، مبرا است.

  1. ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ[۴]
  2. ﴿وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ[۵]
  3. ﴿إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۶]
  4. ﴿فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۷]
  5. ﴿فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا[۸]
  6. ﴿لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ[۹]
  7. ﴿مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى[۱۰]
  8. ﴿إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ[۱۱]

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح شده است:

  1. حرص و شدت اراده پیامبر برای ایمان و هدایت مردم: ﴿حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ[۱۲]
  2. با همه حرص و شدت اراده و تلاش پیامبر بسیاری از مردم ایمان نمی‌آورند: ﴿وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ[۱۳]
  3. با توجه به خلقت انسان توسط خداوند و تفاوت‌های در استعدادها همه مردم پیام هدایت، را یکنواخت، دریافت نمی‌کنند. و بعضی هم اصلا دریافت نمی‌کنند و بر همین اساس هرچند پیامبر حرص ولع برای هدایت انسان‌ها داشته باشد بسیاری ایمان نمی‌آورند و هدایت آنها به دست خداوند است: ﴿إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ[۱۴][۱۵].

دنیاخواهی بیش از اندازه

حِرص از ریشه «ح ـ ر ـ ص» در لغت به معنای زیاده‌روی در رغبت و خواستن[۱۶] یا طلب چیزی با تمام تلاش برای رسیدن به آن است[۱۷]. به گفته برخی معنای اصلی حرص، رغبت شدید همراه فعالیت و عمل است و کوشش بسیار و اراده از لوازم این معناست[۱۸]. در زبان فارسی واژه «آز» از نظر مفهومی معادل حرص است و هر دو در فارسی به کار می‌روند[۱۹]. حرص به معنای واژگانی، بسته به متعلق آن پسندیده یا ناپسند است. حرص ممدوح اقسامی دارد؛ مانند حرص بر هدایت انسان‌ها که در آیاتی از قرآن درباره پیامبر اکرم(ص) آمده است و گویای رأفت و رحمت آن حضرت است[۲۰]، حرص بر کسب درجات معنوی و آخرتی، چنان‌که آیه ۲۶ مطفّفین[۲۱] مؤمنان را به رقابت در بهره‌مندی از نعمت‌های بهشتی ترغیب می‌کند و امام باقر(ع) نیز برترین قسم حرص را رقابت در درجات معنوی دانسته است[۲۲] و حرص بر طلب دانش و فهم دین، چنان‌که خدای والا پیامبر اکرم(ص) را به دعا برای فزون شدن دانش فرمان می‌دهد: ﴿فَتَعَـٰلَى ٱللَّهُ ٱلْمَلِكُ ٱلْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِٱلْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰٓ إِلَيْكَ وَحْيُهُۥ وَقُل رَّبِّ زِدْنِى عِلْمًۭا[۲۳]؛ نیز موسی(ع) به شاگردی خضر(ع) می‌رود تا از او دانش بیاموزد: ﴿قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰٓ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًۭا[۲۴]حرص ناپسند نیز گونه‌های مختلفی دارد؛ مانند حرص بر زندگی دنیا و درازی عمر[۲۵]، حرص بر مال‌اندوزی[۲۶]، حرص بر شهوترانی جنسی[۲۷] و حرص بر خوردن و آشامیدن.[۲۸] گرچه حرص از نظر لغوی، ممدوح یا مذموم است و در قرآن نیز به هر دو معنا به کار رفته‌است، پس از عصر نزول، به تدریج این واژه معنای اصطلاحی یافته و به حرص ناپسند منحصر شده‌است؛ تا آنجا که در کتاب‌های اخلاق، بیشتر حرص به معنای دنیاخواهی بیش از اندازه به ویژه زیاده‌روی در طلب مال به کار رفته است.

مشتقات واژه حرص در قرآن کریم ۵ بار به کار رفته‌اند که تنها یک مورد آن درباره حرص ناپسند است (حرص بر زندگی دنیا) و معنای اصطلاحی حرص را می‌توان از واژه‌های دیگری دریافت؛ مانند هلع[۲۹]، شُحّ[۳۰] و آیاتی که از مالدوستی بیش از اندازه[۳۱][۳۲] و سرگرم شدن به آرزو (اَمَل)[۳۳].[۳۴] نکوهش کرده‌اند.[۳۵]

پیوندهای معنایی حرص

مفهوم حرص به مفهوم برخی واژه‌های دیگر نزدیک است، هر چند میان آنها تفاوت‌هایی نیز هست:

  1. طمع: را به امید قوی در دل نسبت به چیزی[۳۶] و کشش نفس به سوی چیزی به سبب گرایش به آن[۳۷] معنا کرده و در مقابل «یأس» دانسته‌اند[۳۸]. برخی واژه‌شناسان طمع را مرادف حرص[۳۹] و بعضی حرص را شدیدترین انواع طمع[۴۰] به شمار آورده و گروهی با پذیرش نزدیک بودن معنای این دو واژه، درباره تفاوت میان آنها گفته‌اند: طمع در بیشتر موارد به امر قریب‌الحصول تعلق می‌گیرد[۴۱]. برخی علمای اخلاق نیز متعلق طمع را اموال دیگران و متعلق حرص را مطلق اموال دانسته‌اند[۴۲]. با دقت در استعمالات این دو کلمه می‌توان گفت که در هر دو، مفهوم رغبت و میل نهفته است[۴۳] و در واژه حرص مفهوم کوشش نیز هست؛ برخلاف مفهوم طمع که بیشتر امری قلبی است، پس طمع مقدمه و زمینه‌ای برای پیدایی حرص است، چنان که امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید: اگر طمع در دل انسان به هیجان آید، حرص او را هلاک می‌کند[۴۴]. می‌توان گفت حرص اظهار طمعی است که در نفس پنهان است[۴۵].
  2. شح: در اصل به معنای منع است. سپس مفهوم حرص نیز به آن پیوست شده، در نتیجه شح به معنای بخل همراه حرص به کار رفته‌است[۴۶]، بنابراین برخلاف نظر برخی واژه‌پژوهان[۴۷] شح مرادف بخل نیست، بلکه اخص از آن است.
  3. هلع: بسیاری از مفسران، هلع را به معنای شدت حرص و جزع دانسته‌اند[۴۸]؛ اما از آنجا که عرب به شتر تند رو و چالاک «ناقة هلواع» می‌گوید[۴۹] و با دقت در کاربرد قرآنی هلوع شاید بتوان گفت که هلع به معنای سبکسری و ناسنجیده و شتابزده عمل‌کردن است که بارزترین لوازم آن، بخل، حرص و بی‌صبری هنگام سختی‌هاست.
  4. بخل: بخل در لغت، خودداری از اعطای زاید بر نیاز انسان به سائل است و در شرع، عدم پرداخت حقوق واجب مالی[۵۰] و چون متعلق حرص گردآوری مال است، از نظر رتبه وقوع، بخل پس از حرص است و نخست انسان آزمندانه به انباشتن مال می‌پردازد و سپس از بذل آن در راه حق بخل می‌ورزد.[۵۱]

ریشه‌ها و عوامل حرص

حرص دارای ریشه‌ها و عوامل گوناگون طبیعی و اکتسابی است:

سرشت آدمی

آیات چندی شاهد یا مؤید سرشتی بودن حرص در انسان‌اند.[۵۲] در این میان، آیه ﴿إِنَّ ٱلْإِنسَـٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا[۵۳] که در آن به آفرینش هلع و حرص در انسان اشاره شده، محور بحث بسیاری از مفسران در این موضوع قرار گرفته است و به تبیین معنای آیه و پیوند آن با موضوع جبر و اختیار و احسن بودن نظام آفرینش پرداخته‌اند.

برخی سرشتی بودن هلع را نپذیرفته و آیه یادشده را استعاره از این معنا دانسته‌اند که انسان به سبب برگزیدن اختیاری جزع و منع از خیر، گویا بر آن سرشته شده است[۵۴] و بعضی برای هلع دو معنا یاد کرده‌اند:

  1. حالت نفسانی که در این صورت هلع آفریده الهی است، بی‌اینکه اراده انسان در آن دخالتی داشته باشد.
  2. افعالی که بر آن حالت نفسانی دلالت می‌کنند که انسان در این افعال اختیار دارد[۵۵].

برخی سرشتی بودن حرص را پذیرفته و غایت آن را آزمایش الهی می‌دانند که بی‌مقاومت نفس در برابر بدی تحقق نمی‌یابد[۵۶]. گروهی دیگر در توضیح آن گفته‌اند: حرص که از شاخه‌های حب ذات است، نه تنها به خودی خود ناپسند نیست، تنها ابزار نیل انسان به سعادت و کمال است، چون سبب حرکت او به سوی چیزهایی می‌شود که خیر خود را در آن می‌بیند و مذموم شدن حرص از سوء تدبیر انسان در به‌کارگیری آن سرچشمه می‌گیرد، درنتیجه اگر حرص شدید انسان بر خیر جایگزین حرص شدید بر خیر واقعی و مسابقه برای رسیدن به آمرزش الهی بدل شود، از این نعمت الهی بهره‌گیری شده‌است و چنانچه در مسیر پشت‌کردن به دین و مال‌اندوزی و نگهداری آن به کار رود، نعمت خدا به نقمت بدل می‌شود، بنابراین نکوهش حرص در آیه ۱۹ معارج با نسبت‌دادن آن به آفرینش الهی که بهترین آفرینش‌هاست[۵۷] منافاتی ندارد؛ زیرا آنچه سزاوار مذمت است به آفرینش الهی باز نمی‌گردد بلکه بر اثر سوء تدبیر انسان است[۵۸]. افزون بر وجود اصل حرص در نهاد انسان، بی‌پایانی حرص نیز امری سرشتی است؛ زیرا انسان ذاتا به دنبال کمال مطلق است و تا به آن نرسد آرام نمی‌گیرد، بنابراین همان‌گونه که برای مراتب کمال پایانی نیست، برای درجات حرص نیز پایانی نیست[۵۹]. با انحراف حرص از مسیر مستقیم، باز هم حرص پایانی نداشته و انسان هرگز از طلب اموال و مواهب زندگی خسته نمی‌شود و با گذشت زمان، حرص درون او بیشتر ریشه می‌دواند، چنان‌که پیامبر(ص) فرمود: فرزند آدم پیر می‌شود و حرص بر مال و بر عمر در او جوان می‌شوند[۶۰].[۶۱]

گرایش به جاودانگی

گرایش به جاودانگی در نهاد همگان هست، چنان‌که شیطانْ آدم(ع) را با وعده خلود و پادشاهی جاودانه وسوسه کرد: ﴿فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ ٱلشَّيْطَـٰنُ قَالَ يَـٰٓـَٔادَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلْخُلْدِ وَمُلْكٍۢ لَّا يَبْلَىٰ[۶۲] میل به جاودانگی ابزار رسیدن به کمال است؛ اگر نادرست تدبیر شود، انسان به گمان اینکه ثروت به او زندگی جاودانه می‌بخشد بر مال‌اندوزی حرص خواهد ورزید: ﴿يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُۥٓ أَخْلَدَهُۥ[۶۳]، در حالی که جهان طبیعت فناپذیر است و جاودانگی در سرای آخرت خواهد بود.[۶۴]

شرک و ضعف ایمان

از دیدگاه قرآن کریم، یهود و مشرکان حریص‌ترین مردم بر زندگی دنیا هستند: ﴿وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٍۢ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍۢ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِۦ مِنَ ٱلْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَٱللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ[۶۵] از مطلق آوردن «الَّذینَ اَشرَکوا» می‌توان برداشت کرد که خود شرک علتی برای پیدایی حرص است؛ زیرا پشت‌کردن به امور معنوی که در رأس آن ایمان به خدای یگانه و پرستش اوست، به شکل طبیعی روآوردن به دنیاپرستی و مادیگرایی را در پی خواهد داشت[۶۶]، چنان‌که آتش جهنم کسانی را فرا می‌خواند که از دعوت الهی روی گردانند و به گردآوردن و نگهداری اموال بپردازند: ﴿تَدْعُوا۟ مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّىٰ * وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰٓ[۶۷] از ترتیب موجود در آیه می‌توان دریافت که روگردانان از دعوت الهی به حرص بر دنیا و مال‌اندوزی رومی‌آورند.

سستی ایمان نیز همچون بی‌ایمانی خاستگاه حرص است. نداشتن ایمان راسخ به وعده‌های الهی و روزی رسان بودن او سبب نگرانی از آینده، در نتیجه آزمندی براندوختن اموال می‌شود. امیر مؤمنان(ع) منشأ حرص را بدگمانی به خدا دانسته است[۶۸].[۶۹]

وسوسه‌های شیطانی

شیطان با زینت‌دادن حرص بر دنیا و زشت جلوه‌دادن امر آخرت و با ایجاد خوف وهمی از فقر: ﴿ٱلشَّيْطَـٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِٱلْفَحْشَآءِ وَٱللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةًۭ مِّنْهُ وَفَضْلًۭا وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌۭ[۷۰]انسان را به حرص، بخل و روی‌آوردن به دنیا فرا می‌خواند، در حالی که خود به مؤمنان آمرزش و فضل خود را وعده می‌دهد و آنان را به انفاق در راه خود دعوت می‌کند[۷۱]. برخی مفسران با بهره‌گیری از آیاتی مانند ۱۱۹ نساء[۷۲] می‌گوید: مهم‌ترین ابزار اغوای شیطان افکندن امانی (آرزوها و خیالپردازی‌های باطل) در دل انسان است و حرص و امل، زاده امانی‌اند[۷۳].[۷۴]

تنافس دنیایی

وجود روحیه برتری‌طلبی، فخرفروشی و رقابت در انسان از داعیه‌های حرص است. قرآن کریم از سویی اصل وجود این خصلت را که برخاسته از حب‌ذات است در انسان می‌پذیرد، چنان که در تعریف زندگی دنیا، بخشی از آن را تفاخر و تکاثر در اموال و فرزندان می‌داند[۷۵] و از سوی دیگر با جهت‌دهی صحیح به آن، رقابت بر سر نعمت‌های ناپایدار دنیایی را به سوی رقابت بر نعمت‌های برتر و پایدار آخرتی سوق می‌دهد.[۷۶]

پیامدهای حرص

حرص دارای پیامدهای بسیار ناگواری است که مانع رسیدن انسان به کمال و آرامش می‌شوند:

ریشه بسیاری از گناهان

حرص اگر شدت یابد، انسان را به معصیت الهی و آزار دیگران وا می‌دارد. بسیاری از گناهانی را که قرآن کریم برای یهود برمی‌شمارد، مانند تحریف دین، رباخواری و خوردن مال مردم[۷۷] در حرص آنان ریشه داشتند[۷۸]. تعبیر ﴿أَكَّـٰلُونَ لِلسُّحْتِ[۷۹] درباره یهود که در آن با صیغه مبالغه به حرامخواری بسیار آنها اشاره شده است نیز تأکید شدیدی بر حرص و حرامخواری آنان است[۸۰]؛ حتی برخی مفسران با سازگارکردن آیاتی نتیجه گرفته‌اند که دشمنی شدید یهود با اهل ایمان[۸۱] از حرص آنان سرچشمه می‌گیرد[۸۲]. حسدورزی نیز گاه زاییده حرص است. قرآن کریم انصار را چنین می‌ستاید که آنان به آنچه پیامبر(ص) به مهاجران بخشید نیاز (و مسلّم‌تر حسادت) در دل حس نمی‌کنند و ریشه این خصلت نیک آنان را در دور بودنشان از شر حرص و بخل (شح) می‌داند[۸۳]: ﴿وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلْإِيمَـٰنَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةًۭ مِّمَّآ أُوتُوا۟ وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌۭ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِۦ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ[۸۴] در روایات اهل‌بیت(ع) سه صفت کبر، حرص و حسد ریشه دیگر گناهان نامیده شده‌اند[۸۵]. چیرگی حرص بر دل انسان او را از همه انواع خیر مانند انفاق، احسان، یاری مردم، امر به معروف، نهی از منکر و ارشاد دیگران باز می‌دارد[۸۶]. قرآن کریم یکی از موانع آشتی در اختلافات خانوادگی میان همسران را حضور حرص و بخل (شُح) در نفوس می‌داند که سبب گذشت نکردن از حقوق خود برای پایان بخشیدن به اختلافات می‌شود[۸۷]: ﴿وَإِنِ ٱمْرَأَةٌ خَافَتْ مِنۢ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًۭا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَآ أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًۭا وَٱلصُّلْحُ خَيْرٌۭ وَأُحْضِرَتِ ٱلْأَنفُسُ ٱلشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُوا۟ وَتَتَّقُوا۟ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًۭا[۸۸].[۸۹]

تنگی زندگی و محرومیت

چیره‌شدن حرص بر دل سبب تنگ‌شدن عرصه زندگی بر انسان می‌شود؛ حتی با داشتن روزی فراوان باز هم حرص بر مال‌اندوزی بیشتر و زیاده‌خواهی، آسایش را از او می‌گیرد[۹۰]؛ همچنین حرص و ترس از کم‌شدن مال، مانع انفاق آدمی می‌شود و این کار او هرچند به هدف زیاده‌خواهی انجام می‌گیرد، مانع افزایش و گسترش نعمت وی می‌شود[۹۱]، چون خدای متعالی برکت و وسعت رزق را در انفاق نهاده است.

هبوط حضرت آدم(ع) از بهشتِ بی‌رنج به دنیای پرمشقت[۹۲] محرومیتی بر اثر حرص او بود.

خدای والا به سبب گناهان یهود از جمله رباخواری و رشوه‌گیری برخاسته از حرصشان، برخی غذاهای پاکیزه مانند هر حیوان چنگالدار و دنبه گاو و گوسفند را بر آنان حرام کرد؛ همچنین حرص یهودیان بر غذاهای گوناگون زمینی و ترک قناعت بر روزی آسمانی[۹۳] به محرومیت آنان از روزی آسمانی و گرفتارشدن به خشم الهی و ذلت و بدبختی انجامید.[۹۴] در روایات نیز حرص مایه سلب آسایش[۹۵] و اظهار آن، زاینده فقر [۹۶] و ترک آن افزاینده روزی[۹۷] و آزادشده از اسارت آن بی‌نیازترین مردم[۹۸] دانسته شده است.[۹۹]

عذاب آخرتی

حرص بر دنیا، رویگردانی از آخرت، در نتیجه عذاب آخرتی را در پی‌دارد. قرآن کریم پس از قبیح شمردن شیوه یهودیان در آزمندی، همه زراندوزانشان را که از اخراج حقوق مالی‌شان سرباز می‌زنند، به عذاب دردناک تهدید می‌کند: ﴿يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِنَّ كَثِيرًۭا مِّنَ ٱلْأَحْبَارِ وَٱلرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلْبَـٰطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ يَكْنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍۢ[۱۰۰] حال کسانی که مال خود را به باطل نگه می‌دارند در قیامت چنان خواهد بود، پس کسی که (از روی حرص و آز) در گرفتن مال دیگری به باطل و تزویر و مکر می‌کوشد، وضعیت بدتری خواهد داشت[۱۰۱]. به عذاب آخرتی یهودیان حریص، در آیه ﴿وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٍۢ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍۢ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِۦ مِنَ ٱلْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَٱللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ[۱۰۲] اشاره شده است.[۱۰۳]

درمان حرص

از آیات قرآن می‌توان راه‌های ذیل را برای درمان حرص و آراسته شدن به قناعت به دست آورد:

نماز و تکالیف شرعی

قرآن کریم پس از آنکه در سیاق ذم، انسان را مخلوقی حریص (هلوع) می‌داند، نمازگزاران را از این عموم استثنا می‌کند که بیانگر تأثیر فراوان نماز در دفع حرص است: ﴿إِنَّ الإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلاَّ الْمُصَلِّينَ[۱۰۴] و سپس این اوصاف را برای نمازگزاران برمی شمارد: مداومت بر نماز، قراردادن حق معیّنی برای سائل و محروم در اموالشان، تصدیق روز قیامت، ترس از عذاب الهی، پاکدامنی، رعایت امانت‌ها و عهدها، قیام به شهادت‌ها و محافظت بر نماز. تقدیم نماز بر دیگر اعمال از این روست که نماز اثری بارز در دفع رذیلت حرص دارد، چنان‌که نماز بازدارنده انسان از فحشا و منکر است.[۱۰۵].[۱۰۶].[۱۰۷]

چشمداشت به نعمت‌های برتر الهی

قرآن کریم با ترغیب مؤمنان به نعمت‌های برتر الهی، آنان را از حرص بر نعمت‌های پست دنیایی باز می‌دارد؛ پس از اشاره به نعمت عظیم قرآن، به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: به آنچه گروه‌هایی را از آن بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز: ﴿وَلَقَدْ ءَاتَيْنَـٰكَ سَبْعًۭا مِّنَ ٱلْمَثَانِى وَٱلْقُرْءَانَ ٱلْعَظِيمَ * لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِۦٓ أَزْوَٰجًۭا مِّنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَٱخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ[۱۰۸] برخی در تفسیر آیه گفته‌اند: نگاهت را از نعمت‌های ظاهری و باطنی که خدا به تو داده است، فراتر مبر و به نعمت‌های پست دنیایی چشم مدوز[۱۰۹]. به مؤمنان نیز سفارش می‌کند که به جای شاد بودن به اندوخته‌های خود، به فضل و رحمت خدا شادمان باشند: ﴿قُلْ بِفَضْلِ ٱللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا۟ هُوَ خَيْرٌۭ مِّمَّا يَجْمَعُونَ[۱۱۰] و روزی پروردگار را بهتر و پایدارتر می‌خواند: ﴿وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌۭ وَأَبْقَىٰ[۱۱۱].[۱۱۲]

توحید و توکل

این اعتقاد که خدا ضامن روزی همه بندگان است و روزیِ هرکس کاملاً مشخص بوده[۱۱۳] و هیچ‌کس نمی‌تواند مانع رسیدن صاحبش به آن شود، انسان را به توکل بر خدا واداشته و از افتادن در ورطه آزمندی باز خواهد داشت. قرآن کریم با حصر روزی‌دهی به خدا، مؤمنان را به انفاق تشویق و انگیزه‌های حرص را در آنان کم می‌کند[۱۱۴] و به تقواپیشگان وعده می‌دهد که جهت خروج از گرفتاری‌ها برای آنان راه گذاشته و از جایی که گمان نمی‌برند روزی‌شان را می‌رساند.[۱۱۵] البته درجه توکل هرکس با مرتبه ایمان او نسبت مستقیم دارد و مؤمنان خاص بر عموم مؤمنان این برتری را دارند که پیوسته در آرامش قلب به سر می‌برند و از عذاب حرص و اسارت طمع آزادند. پیداست که این امر جز با شناخت خدا و اعتماد بر او شدنی نیست[۱۱۶]. پیامبر(ص) و امامان شیعه(ع) بارها بر فضیلت اندک‌طلبی و قناعت و مقسوم بودن روزی‌ها تأکید و بیان کرده‌اند که عفت، بازدارنده روزی و حرص، جلب کننده فضل خدا نیست[۱۱۷]. اخلاق پژوهان راه‌های دیگری را نیز برای درمان رذیلت حرص پیش نهاده‌اند که بیشتر برگرفته از روایات‌اند؛ مانند یادآوری آفات دنیایی و آخرتی مال‌اندوزی، نگاه کردن به پایین‌تر از خود در نعمت‌های دنیایی، تأمل در سیره انبیاء و اولیاء و صالحان که به قناعت و صبر بر اندک آراسته بودند و اقتدا به آنان و در مقابل، تأمل در سیره کافرانی که در تنعم و انباشت مال به سر می‌بردند[۱۱۸].[۱۱۹]

منابع

پانویس

  1. ﴿ إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ ؛ سوره نحل، آیه ۳۷، ﴿وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ ؛ سوره یوسف، آیه ۱۰۳، ﴿ وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا؛ سوره نساء، آیه ۱۲۹ و ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ؛ سوره توبه، آیه ۱۲۸
  2. ﴿ وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ؛ سوره بقره، آیه:۹۶.
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 47- 48.
  4. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
  5. «و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.
  6. «اگر (هم) تو بر راهنمایی‌شان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا می‌گذارد، راهنمایی نمی‌کند و آنان را یاوری نیست» سوره نحل، آیه ۳۷.
  7. «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.
  8. «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
  9. «مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمی‌آورند به هلاکت افکنی» سوره شعراء، آیه ۳.
  10. «ما قرآن را بر تو فرو نفرستاده‌ایم که به رنج افتی» سوره طه، آیه ۲.
  11. «بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.
  12. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
  13. «و بیشتر مردم مؤمن نیستند گرچه تو آزمند باشی» سوره یوسف، آیه ۱۰۳.
  14. «بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.
  15. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۴۴۵.
  16. مفردات، ص۱۱۳؛ لسان العرب، ج ۳، ص۱۲۵؛ تاج العروس، ج ۹، ص۲۵۱، «حرص».
  17. المصباح، ص۱۳۰، «حرص»؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص۲۲۳.
  18. التحقیق، ج ۲، ص۱۹۴، «حرص».
  19. لغت نامه، ج ۱، ص۷۱، «آز»؛ ج ۶، ص۷۷۶۸، «حرص»؛ فرهنگ فارسی، ص۴۵، ۱۳۴۸، «آز».
  20. سوره توبه آیه ۱۲۸؛ سوره یوسف آیه ۱۰۳؛ سوره نحل آیه ۳۷؛ سوره شعراء آیه ۳
  21. ﴿خِتَـٰمُهُۥ مِسْكٌۭ وَفِى ذَٰلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ ٱلْمُتَنَـٰفِسُونَ «که مهر آن، مشک است و در چنین چیزی رغبت‌کنندگان باید رغبت کنند» سوره مطفّفین، آیه ۲۶.
  22. تحف العقول، ص۲۸۶.
  23. «پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.
  24. «موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی که تو را آموخته‌اند به من بیاموزی؟» سوره کهف، آیه ۶۶.
  25. ﴿وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ ٱلنَّاسِ عَلَىٰ حَيَوٰةٍۢ وَمِنَ ٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍۢ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِۦ مِنَ ٱلْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَٱللَّهُ بَصِيرٌۢ بِمَا يَعْمَلُونَ «و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست می‌دارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمی‌کند و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.
  26. ﴿وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰٓ «و (مال) گرد آورد و اندوخت» سوره معارج، آیه ۱۸.
  27. ﴿لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِى سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ «(امّا) به جان تو سوگند که آنان در سرمستی خویش سرگشته بودند» سوره حجر، آیه ۷۲.
  28. ﴿وَإِذْ قُلْتُمْ يَـٰمُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍۢ وَٰحِدٍۢ فَٱدْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلْأَرْضُ مِنۢ بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ ٱلَّذِى هُوَ أَدْنَىٰ بِٱلَّذِى هُوَ خَيْرٌ ٱهْبِطُوا۟ مِصْرًۭا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلْمَسْكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٍۢ مِّنَ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ وَيَقْتُلُونَ ٱلنَّبِيِّـۧنَ بِغَيْرِ ٱلْحَقِّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.
  29. ﴿إِنَّ ٱلْإِنسَـٰنَ خُلِقَ هَلُوعًا «بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند» سوره معارج، آیه ۱۹.
  30. ﴿وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلْإِيمَـٰنَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةًۭ مِّمَّآ أُوتُوا۟ وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌۭ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِۦ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.
  31. ﴿وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلْخَيْرِ لَشَدِيدٌ «و به راستی او بسیار دوستدار دارایی است» سوره عادیات، آیه ۸.
  32. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۵۸۰.
  33. ﴿ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا۟ وَيَتَمَتَّعُوا۟ وَيُلْهِهِمُ ٱلْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ «آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.
  34. تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص۲ ـ ۳.
  35. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۴۶.
  36. مقاییس اللغه، ج ۳، ص۴۲۵، «طمع».
  37. مفردات، ص۳۰۷، «طمع».
  38. لسان العرب، ج ۸، ص۲۰۱، «طمع».
  39. العین، ج ۲، ص۱۰۹۴؛ الصحاح، ج ۳، ص۱۲۵۵، «طمع».
  40. الفروق الغویه، ص۱۸۳، «الحرص والطمع».
  41. المصباح، ص۳۷۸، «طمع».
  42. جامع السعادات، ج ۲، ص۱۰۱، ۱۰۸.
  43. الکافی، ج ۲، ص۳۱۷، ۳۱۹ ـ ۳۲۰.
  44. نهج‌البلاغه، حکمت ۱۰۸.
  45. مداواة النفوس، ج ۱، ص۶۰.
  46. مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۷۸؛ الصحاح، ج ۱، ص۳۷۸؛ مفردات، ص۲۵۶، «شح».
  47. المصباح، ص۳۰۶، «شح»؛ المیزان، ج ۵، ص۱۰۱.
  48. برای نمونه ر.ک: جامع البیان، ج ۲۹، ص۹۵ ـ ۹۶؛ التبیان، ج ۱۰، ص۱۲۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۶۴۳؛ ج ۳۰، ص۱۲۸.
  49. الصحاح، ج ۳، ص۱۳۰۸، «هلع»؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص۱۸۸.
  50. المصباح، ص۳۸، «بخل».
  51. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۴۷.
  52. سوره معارج آیه ۱۹؛ سوره نساء آیه ۱۲۸؛ سوره فصّلت آیه ۴۹؛ سوره فجر آیه ۲۰؛ سوره عادیات آیه ۸
  53. «بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند» سوره معارج، آیه ۱۹.
  54. الکشاف، ج ۴، ص۱۵۸ ـ ۱۵۹.
  55. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۱۲۹؛ تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۳۸۹.
  56. التبیان، ج ۱۰، ص۱۲۱.
  57. ﴿ٱلَّذِىٓ أَحْسَنَ كُلَّ شَىْءٍ خَلَقَهُۥ وَبَدَأَ خَلْقَ ٱلْإِنسَـٰنِ مِن طِينٍۢ «اوست که هر چه آفرید نیکو آفرید و آفرینش آدمی را از گلی آغازید» سوره سجده، آیه ۷.
  58. المیزان، ج ۲۰، ص۱۳ ـ ۱۵.
  59. التفسیر الکبیر، ج ۱، ص۶۸.
  60. بحارالانوار، ج ۷۰، ص۱۶۱؛ کنز العمال، ج ۳، ص۴۶۰.
  61. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۴۹.
  62. «اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! می‌خواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمی‌شود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰.
  63. «گمان دارد که دارایی‌اش او را جاودان خواهد کرد» سوره همزه، آیه ۳.
  64. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۰.
  65. «و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست می‌دارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمی‌کند و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.
  66. جوامع الجامع، ج ۱، ص۷۱؛ ج ۲، ص۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص۲۵.
  67. «هر که را (از حق) رو گردانید و پشت کرد فرا می‌خواند * و (مال) گرد آورد و اندوخت» سوره معارج، آیه ۱۷-۱۸.
  68. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  69. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۰.
  70. «شیطان شما را از تنگدستی می‌هراساند و به کار زشت وا می‌دارد و خداوند شما را به آمرزش و بخششی از سوی خویش نوید می‌دهد؛ و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۸.
  71. تفسیر سلمی، ج ۱، ص۸۰ - ۸۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۴۸.
  72. ﴿وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَـَٔامُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلْأَنْعَـٰمِ وَلَـَٔامُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ ٱللَّهِ وَمَن يَتَّخِذِ ٱلشَّيْطَـٰنَ وَلِيًّۭا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًۭا مُّبِينًۭا «و بی‌گمان آنان را گمراه می‌کنم و به آرزو (های دور و دراز) می‌افکنم و به آنان فرمان می‌دهم آنگاه گوش چارپایان را (به خرافه‌پرستی) می‌شکافند و به آنان فرمان می‌دهم آنگاه آفرینش خداوند را دگرگونه می‌سازند؛ و هر که به جای خداوند، شیطان را به یاوری برگزیند زیانی آشکار کرده است» سوره نساء، آیه ۱۱۹.
  73. التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۴۸.
  74. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۰.
  75. ﴿ٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّمَا ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَا لَعِبٌۭ وَلَهْوٌۭ وَزِينَةٌۭ وَتَفَاخُرٌۢ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌۭ فِى ٱلْأَمْوَٰلِ وَٱلْأَوْلَـٰدِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ ٱلْكُفَّارَ نَبَاتُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَىٰهُ مُصْفَرًّۭا ثُمَّ يَكُونُ حُطَـٰمًۭا وَفِى ٱلْـَٔاخِرَةِ عَذَابٌۭ شَدِيدٌۭ وَمَغْفِرَةٌۭ مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضْوَٰنٌۭ وَمَا ٱلْحَيَوٰةُ ٱلدُّنْيَآ إِلَّا مَتَـٰعُ ٱلْغُرُورِ «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون‌خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آمرزش و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و زندگانی این جهان جز مایه فریب نیست» سوره حدید، آیه ۲۰.
  76. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۱.
  77. ﴿وَأَخْذِهِمُ ٱلرِّبَوٰا۟ وَقَدْ نُهُوا۟ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَٰلَ ٱلنَّاسِ بِٱلْبَـٰطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَـٰفِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًۭا «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  78. التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۰۵.
  79. سوره مائده، آیه ۴۲.
  80. تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۱۹.
  81. ﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةًۭ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱلْيَهُودَ وَٱلَّذِينَ أَشْرَكُوا۟ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةًۭ لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱلَّذِينَ قَالُوٓا۟ إِنَّا نَصَـٰرَىٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًۭا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ «بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند» سوره مائده، آیه ۸۲.
  82. التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۶۶.
  83. الوجیز، ج ۲، ص۱۰۸۳.
  84. «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.
  85. الکافی، ج ۲، ص۳۱۵ ـ ۳۱۷.
  86. التحقیق، ج ۶، ص۲۲، «شحّ».
  87. همان، ص۲۲ - ۲۳.
  88. «و اگر زنی از کناره‌گیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جان‌ها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بی‌گمان خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.
  89. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۱.
  90. جوامع الجامع، ج ۲، ص۴۷؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۶۳ ـ ۶۴.
  91. الخصال، ص۵۰۵، العهود المحمدیه، ص۱۵۷.
  92. ﴿فَقُلْنَا يَـٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّۭ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ ٱلْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰٓ * إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ * وَأَنَّكَ لَا تَظْمَؤُا۟ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ «گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی * بی‌گمان برای تو (مقرّر) است که در آنجا گرسنه نشوی و برهنه نمانی * و اینکه در آنجا تشنه نشوی و آفتاب‌زده نگردی» سوره طه، آیه ۱۱۸-۱۱۹.
  93. ﴿وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ ٱلْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ ٱلْمَنَّ وَٱلسَّلْوَىٰ كُلُوا۟ مِن طَيِّبَـٰتِ مَا رَزَقْنَـٰكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـٰكِن كَانُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «و ابر را سایه‌بان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم (و گفتیم) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا می‌داشتند» سوره بقره، آیه ۵۷.
  94. ﴿وَإِذْ قُلْتُمْ يَـٰمُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍۢ وَٰحِدٍۢ فَٱدْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلْأَرْضُ مِنۢ بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ ٱلَّذِى هُوَ أَدْنَىٰ بِٱلَّذِى هُوَ خَيْرٌ ٱهْبِطُوا۟ مِصْرًۭا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلْمَسْكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٍۢ مِّنَ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا۟ يَكْفُرُونَ بِـَٔايَـٰتِ ٱللَّهِ وَيَقْتُلُونَ ٱلنَّبِيِّـۧنَ بِغَيْرِ ٱلْحَقِّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا۟ وَّكَانُوا۟ يَعْتَدُونَ «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند» سوره بقره، آیه ۶۱.
  95. تحف العقول، ص۹۰.
  96. بحارالانوار، ج ۷۰، ص۱۶۲.
  97. الخصال، ص۵۰۵.
  98. الکافی، ج ۲، ص۳۱۶.
  99. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۲.
  100. «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
  101. التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۴۳ ـ ۴۴.
  102. «و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست می‌دارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمی‌کند و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.
  103. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۲.
  104. «بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند * چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * جز نمازگزاران،» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۲.
  105. ﴿ٱتْلُ مَآ أُوحِىَ إِلَيْكَ مِنَ ٱلْكِتَـٰبِ وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنْهَىٰ عَنِ ٱلْفَحْشَآءِ وَٱلْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ ٱللَّهِ أَكْبَرُ وَٱللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ «آنچه از این کتاب بر تو وحی شده است بخوان و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است و خداوند می‌داند که چه انجام می‌دهید» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
  106. المیزان، ج ۲۰، ص۱۵.
  107. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۲.
  108. «و بی‌گمان به تو سوره فاتحه و قرآن سترگ را داده‌ایم * به چیزی که دسته‌هایی از کافران را بدان بهره‌مند کرده‌ایم چشم مدوز و برای آنان اندوه مخور و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۷-۸۸.
  109. المیزان، ج ۱۲، ص۱۹۲.
  110. «بگو: به بخشش خداوند و به بخشایش وی- آری، به آن- باید شاد گردند، این از آنچه فراهم می‌آورند بهتر است» سوره یونس، آیه ۵۸.
  111. سوره طه، آیه ۱۳۱.
  112. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۳.
  113. ﴿وَكَأَيِّن مِّن دَآبَّةٍۢ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا ٱللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلْعَلِيمُ «و چه بسیار جنبندگانی که روزی خویش را بر نمی‌توانند داشت؛ خداوند آنها و شما را روزی می‌دهد و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۶۰.
  114. التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص۲۰۵.
  115. ﴿فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍۢ وَأَشْهِدُوا۟ ذَوَىْ عَدْلٍۢ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا۟ ٱلشَّهَـٰدَةَ لِلَّهِ ذَٰلِكُمْ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجْعَل لَّهُۥ مَخْرَجًۭا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ بَـٰلِغُ أَمْرِهِۦ قَدْ جَعَلَ ٱللَّهُ لِكُلِّ شَىْءٍۢ قَدْرًۭا «پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید * و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است» سوره طلاق، آیه ۲-۳.
  116. تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۲۶۰ ـ ۲۶۱.
  117. برای نمونه ر.ک: المحجة البیضاء، ج ۶، ص۵۱؛ التمحیص، ص۵۲؛ بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص۳۵.
  118. جامع السعادات، ج ۲، ص۱۰۵ ـ ۱۰۷؛ معراج السعاده، ص۳۰۴ ـ ۳۰۶؛ المحجة البیضاء، ج ۶، ص۵۴ ـ ۵۸.
  119. دلیری، کاظم، مقاله «حرص»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۵۵۳.