ابو ثمامه صائدی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
از [[یاران سید الشهدا]] و [[شهید نماز]]، که [[روز عاشورا]] به [[فیض]] [[شهادت]] رسید. وی ازچهرههای سرشناس [[شیعه]] در [[کوفه]] و مردی [[آگاه]] و [[شجاع]] و [[اسلحه]] شناس بود. [[مسلم بن عقیل]] در ایام [[بیعت]] گرفتن از [[مردم]] برای [[نهضت حسینی]]، او را مسؤول دریافت [[اموال]] و خرید [[اسلحه]] قرار داده بود. نامش [[عمر بن عبدالله صائدی|عمر بن عبداالله]] بود<ref>مقتل الحسین، مقرم، ص.۱۷۷ برخی هم عمرو بن عبد االله نوشتهاند. مثل تنقیح المقال، مامقانی، ج ۲،ص ۳۳۳</ref>. | از [[یاران سید الشهدا]] و [[شهید نماز]]، که [[روز عاشورا]] به [[فیض]] [[شهادت]] رسید. وی ازچهرههای سرشناس [[شیعه]] در [[کوفه]] و مردی [[آگاه]] و [[شجاع]] و [[اسلحه]] شناس بود. [[مسلم بن عقیل]] در ایام [[بیعت]] گرفتن از [[مردم]] برای [[نهضت حسینی]]، او را مسؤول دریافت [[اموال]] و خرید [[اسلحه]] قرار داده بود. نامش [[عمر بن عبدالله صائدی|عمر بن عبداالله]] بود<ref>مقتل الحسین، مقرم، ص. ۱۷۷ برخی هم عمرو بن عبد االله نوشتهاند. مثل تنقیح المقال، مامقانی، ج ۲،ص ۳۳۳</ref>. | ||
پیش از شروع درگیریهای [[کربلا]] خود را از [[کوفه]] به [[کربلا]] رساند و به [[امام]] پیوست. [[روز عاشورا]]، که [[یاران]] [[امام حسین|حسین بن علی]] به تدریج [[شهید]] میشدند و از تعدادشان کاسته میشد و این کاهش محسوس بود، ابو ثمامه هنگام [[ظهر]] [[خدمت]] [[امام]] آمد و گفت: جانم فدای تو! چنین میبینم که [[دشمنان]] به تو نزدیک شدهاند به [[خدا]] قسم تو کشته نخواهی شد مگر آنکه من پیش از تو کشته شوم. دوست دارم خدای خویش را در حالی [[دیدار]] کنم که این [[نماز]] را که وقتش نزدیک شده بخوانم. [[امام]]، نگاهی به بالا افکند، فرمود: [[نماز]] را به یادآوردی، [[خدا]] تو را از [[نماز]] گزاران ذاکر قرار دهد. | پیش از شروع درگیریهای [[کربلا]] خود را از [[کوفه]] به [[کربلا]] رساند و به [[امام]] پیوست. [[روز عاشورا]]، که [[یاران]] [[امام حسین|حسین بن علی]] به تدریج [[شهید]] میشدند و از تعدادشان کاسته میشد و این کاهش محسوس بود، ابو ثمامه هنگام [[ظهر]] [[خدمت]] [[امام]] آمد و گفت: جانم فدای تو! چنین میبینم که [[دشمنان]] به تو نزدیک شدهاند به [[خدا]] قسم تو کشته نخواهی شد مگر آنکه من پیش از تو کشته شوم. دوست دارم خدای خویش را در حالی [[دیدار]] کنم که این [[نماز]] را که وقتش نزدیک شده بخوانم. [[امام]]، نگاهی به بالا افکند، فرمود: [[نماز]] را به یادآوردی، [[خدا]] تو را از [[نماز]] گزاران ذاکر قرار دهد. | ||
آری، اینک اول وقت [[نماز]] است. مهلتی از [[سپاه]] [[دشمن]] خواستند. آنگاه [[ابو ثمامه]] و جمعی دیگر، با [[امام حسین]] [[نماز جماعت]] خواندند.<ref>سفینة | آری، اینک اول وقت [[نماز]] است. مهلتی از [[سپاه]] [[دشمن]] خواستند. آنگاه [[ابو ثمامه]] و جمعی دیگر، با [[امام حسین]] [[نماز جماعت]] خواندند.<ref>سفینة البحار، ج ۱،ص ۱۳۶، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۲۱</ref> وی جزء آخرین سه نفری بود که از [[یاران]] [[امام]] تا [[عصر عاشورا]] زنده مانده بودند. برخی گفتهاند که در اثر جراحتهای بسیار بر [[زمین]] افتاد، خویشانش او را به دوش کشیده و از میدان به در بردند و مدتها بعد از [[دنیا]] رفت<ref>عنصر شجاعت، ج ۲،ص ۱۵</ref><ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۳۹.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۱
مقدمه
از یاران سید الشهدا و شهید نماز، که روز عاشورا به فیض شهادت رسید. وی ازچهرههای سرشناس شیعه در کوفه و مردی آگاه و شجاع و اسلحه شناس بود. مسلم بن عقیل در ایام بیعت گرفتن از مردم برای نهضت حسینی، او را مسؤول دریافت اموال و خرید اسلحه قرار داده بود. نامش عمر بن عبداالله بود[۱].
پیش از شروع درگیریهای کربلا خود را از کوفه به کربلا رساند و به امام پیوست. روز عاشورا، که یاران حسین بن علی به تدریج شهید میشدند و از تعدادشان کاسته میشد و این کاهش محسوس بود، ابو ثمامه هنگام ظهر خدمت امام آمد و گفت: جانم فدای تو! چنین میبینم که دشمنان به تو نزدیک شدهاند به خدا قسم تو کشته نخواهی شد مگر آنکه من پیش از تو کشته شوم. دوست دارم خدای خویش را در حالی دیدار کنم که این نماز را که وقتش نزدیک شده بخوانم. امام، نگاهی به بالا افکند، فرمود: نماز را به یادآوردی، خدا تو را از نماز گزاران ذاکر قرار دهد.
آری، اینک اول وقت نماز است. مهلتی از سپاه دشمن خواستند. آنگاه ابو ثمامه و جمعی دیگر، با امام حسین نماز جماعت خواندند.[۲] وی جزء آخرین سه نفری بود که از یاران امام تا عصر عاشورا زنده مانده بودند. برخی گفتهاند که در اثر جراحتهای بسیار بر زمین افتاد، خویشانش او را به دوش کشیده و از میدان به در بردند و مدتها بعد از دنیا رفت[۳][۴].
جستارهای وابسته
- قیس بن عبدالله صائدی (قاتل)
منابع
پانویس
- ↑ مقتل الحسین، مقرم، ص. ۱۷۷ برخی هم عمرو بن عبد االله نوشتهاند. مثل تنقیح المقال، مامقانی، ج ۲،ص ۳۳۳
- ↑ سفینة البحار، ج ۱،ص ۱۳۶، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۲۱
- ↑ عنصر شجاعت، ج ۲،ص ۱۵
- ↑ ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۳۹.