حلیت در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
“حلال” در مقابل [[حرام]] ([[ممنوع]])، هر فعل عاری از ممنوعیت را شامل می‌شود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۲، ص۳۱۶.</ref>. [[حلال و حرام]] به عنوان دو مفهوم [[فقهی]]، تابع [[قانون‌گذاری]] و [[نظام]] [[تشریع]] [[دینی]] است؛ از این‌رو، حلال به چیزی اطلاق می‌شود که شرعاً ممنوعیت نداشته باشد. غذای حلال، غذای موافق طبع و [[فطرت سالم]] [[انسانی]] است<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۶۹ و ۵۸۱.</ref>. و به تعبیر برخی [[مفسران]]، کلمه “حل” در تمام موارد استعمالش، معنای [[آزادی]] در عمل را می‌رساند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۳۱.</ref>. به بیان دیگر، آنچه را [[خداوند]] از آن [[نهی]] کرده باشد، حرام و مابقی آن حلال است. طرح مفهوم [[حلال]] در حوزه ارزش‌های [[اجتماعی]] بیشتر به اعتبار [[لزوم]] رعایت [[حقوق]] [[شرعی]] دیگران - به عنوان یکی از ملاک‌های [[فقهی]] [[حلیت]] - است. از آنجا که [[حکم]] حلیت به “طیبات” به معنای عام تعلق گرفته، نیازی به ذکر [[آیات]] آن به صورت مستقل [[احساس]] نمی‌شود. [[منابع فقهی]] متکفل بیان تفصیلی و مستدل امور [[حلال و حرام]] و [[احکام]] و ویژگی‌های آنها در یک [[نظام تشریعی]] هستند<ref>برای آشنایی بیشتر با محللات و محرمات شرعی، حدود و ملاک‌های آن، ر.ک: محمد آصف المحسنی، حدود الشریعه، ج۱-۲؛ علی مشکینی، واجب و حرام اعتقادی و عملی.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۵۴.</ref>
“حلال” در مقابل [[حرام]] ([[ممنوع]])، هر فعل عاری از ممنوعیت را شامل می‌شود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۲، ص۳۱۶.</ref>. [[حلال و حرام]] به عنوان دو مفهوم [[فقهی]]، تابع [[قانون‌گذاری]] و [[نظام]] [[تشریع]] [[دینی]] است؛ از این‌رو، حلال به چیزی اطلاق می‌شود که شرعاً ممنوعیت نداشته باشد. غذای حلال، غذای موافق طبع و [[فطرت سالم]] [[انسانی]] است<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۶۹ و ۵۸۱.</ref>. و به تعبیر برخی [[مفسران]]، کلمه “حل” در تمام موارد استعمالش، معنای [[آزادی]] در عمل را می‌رساند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۳۱.</ref>. به بیان دیگر، آنچه را [[خداوند]] از آن [[نهی]] کرده باشد، حرام و مابقی آن حلال است. طرح مفهوم [[حلال]] در حوزه ارزش‌های [[اجتماعی]] بیشتر به اعتبار [[لزوم]] رعایت [[حقوق]] [[شرعی]] دیگران - به عنوان یکی از ملاک‌های [[فقهی]] [[حلیت]] - است. از آنجا که [[حکم]] حلیت به “طیبات” به معنای عام تعلق گرفته، نیازی به ذکر [[آیات]] آن به صورت مستقل [[احساس]] نمی‌شود. [[منابع فقهی]] متکفل بیان تفصیلی و مستدل امور [[حلال و حرام]] و [[احکام]] و ویژگی‌های آنها در یک [[نظام تشریعی]] هستند<ref>برای آشنایی بیشتر با محللات و محرمات شرعی، حدود و ملاک‌های آن، ر. ک: محمد آصف المحسنی، حدود الشریعه، ج۱-۲؛ علی مشکینی، واجب و حرام اعتقادی و عملی.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۵۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۴۷

مقدمه

“حلال” در مقابل حرام (ممنوع)، هر فعل عاری از ممنوعیت را شامل می‌شود[۱]. حلال و حرام به عنوان دو مفهوم فقهی، تابع قانون‌گذاری و نظام تشریع دینی است؛ از این‌رو، حلال به چیزی اطلاق می‌شود که شرعاً ممنوعیت نداشته باشد. غذای حلال، غذای موافق طبع و فطرت سالم انسانی است[۲]. و به تعبیر برخی مفسران، کلمه “حل” در تمام موارد استعمالش، معنای آزادی در عمل را می‌رساند[۳]. به بیان دیگر، آنچه را خداوند از آن نهی کرده باشد، حرام و مابقی آن حلال است. طرح مفهوم حلال در حوزه ارزش‌های اجتماعی بیشتر به اعتبار لزوم رعایت حقوق شرعی دیگران - به عنوان یکی از ملاک‌های فقهی حلیت - است. از آنجا که حکم حلیت به “طیبات” به معنای عام تعلق گرفته، نیازی به ذکر آیات آن به صورت مستقل احساس نمی‌شود. منابع فقهی متکفل بیان تفصیلی و مستدل امور حلال و حرام و احکام و ویژگی‌های آنها در یک نظام تشریعی هستند[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۲، ص۳۱۶.
  2. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱، ص۵۶۹ و ۵۸۱.
  3. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۳۱.
  4. برای آشنایی بیشتر با محللات و محرمات شرعی، حدود و ملاک‌های آن، ر. ک: محمد آصف المحسنی، حدود الشریعه، ج۱-۲؛ علی مشکینی، واجب و حرام اعتقادی و عملی.
  5. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۵۴.