سیره علمی امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
'''[[سیره علمی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}''' مبتنی بر [[رشد]] [[آگاهی]] و شکوفایی [[علمی]] و بالندگی خرد جمعی است. در حکومت عدل مهدوی، [[جامعه بشری]] از نظر رشد عقلی و [[درک]] [[حقایق]]، به درجه بالایی خواهد رسید که سنخیّت با [[حکومت جهانی]] و عدالتگستر آن حضرت در همه ابعاد پیدا میکند. | '''[[سیره علمی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}''' مبتنی بر [[رشد]] [[آگاهی]] و شکوفایی [[علمی]] و بالندگی خرد جمعی است. در حکومت عدل مهدوی، [[جامعه بشری]] از نظر رشد عقلی و [[درک]] [[حقایق]]، به درجه بالایی خواهد رسید که سنخیّت با [[حکومت جهانی]] و عدالتگستر آن حضرت در همه ابعاد پیدا میکند. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[سیره علمی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} مبتنی بر [[رشد]] [[آگاهی]] و [[شکوفایی]] [[علمی]] و [[بالندگی]] [[خرد جمعی]] است. بدون [[شک]] تمام پیشرفتهای بشری در گرو رشد علمی و [[خرد]]ورزی [[جامعه]] است. هر اندازه [[عقل]] و خرد [[بشر]] فزونی یابد و به [[کمال نهایی]] خویش برسد، [[کارآمدی]] و کارآیی آن در عرصههای [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] نیز بیشتر شده و [[فضایل]] [[انسانی]] و [[اخلاقی]] را در جامعه نهادینه میکند<ref>[[قنبرعلی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]، ص ۲۲۶.</ref>. | [[سیره علمی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} مبتنی بر [[رشد]] [[آگاهی]] و [[شکوفایی]] [[علمی]] و [[بالندگی]] [[خرد جمعی]] است. بدون [[شک]] تمام پیشرفتهای بشری در گرو رشد علمی و [[خرد]]ورزی [[جامعه]] است. هر اندازه [[عقل]] و خرد [[بشر]] فزونی یابد و به [[کمال نهایی]] خویش برسد، [[کارآمدی]] و کارآیی آن در عرصههای [[اخلاق]] و [[فرهنگ]] نیز بیشتر شده و [[فضایل]] [[انسانی]] و [[اخلاقی]] را در جامعه نهادینه میکند<ref>[[قنبرعلی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]، ص ۲۲۶.</ref>. | ||
==شکوفایی علمی== | == شکوفایی علمی == | ||
در عرصه علمی، [[سیر]] [[تفکر]] بشری همواره در جهت [[پیشرفت]] و [[تسخیر]] عرصههای ناشناخته و جدیدی است. هر عصر جدیدی، معمولاً از [[فرصت]] [[شناخت]] بیشتری نسبت به گذشته برخو دار است. در فرایند [[تکامل]] علمی هر چند [[دانش بشری]]، افقهای بسیار گسترده و عظیمی را [[فتح]] نموده، اما باز هم در [[عصر ظهور]] پیشرفت شگرفی خواهد داشت و [[فهم]] و آگاهی [[انسانها]] نیز افزایش خواهد یافت. | در عرصه علمی، [[سیر]] [[تفکر]] بشری همواره در جهت [[پیشرفت]] و [[تسخیر]] عرصههای ناشناخته و جدیدی است. هر عصر جدیدی، معمولاً از [[فرصت]] [[شناخت]] بیشتری نسبت به گذشته برخو دار است. در فرایند [[تکامل]] علمی هر چند [[دانش بشری]]، افقهای بسیار گسترده و عظیمی را [[فتح]] نموده، اما باز هم در [[عصر ظهور]] پیشرفت شگرفی خواهد داشت و [[فهم]] و آگاهی [[انسانها]] نیز افزایش خواهد یافت. | ||
بر اساس [[روایات]]، در عصر ظهور، رشد علمی [[جامعه بشری]]، در پرتو [[رهبری]] الاهی [[امام مهدی]]{{ع}} به اوج کمال خویش میرسد و [[بشریت]] با شناخت مسائل [[معنوی]] و [[صلاح]] و [[سعادت]] [[روح]] خویش، در راه تحقق [[جامعه آرمانی]]، پلههای تکامل مادی و معنوی را میپیماید؛ زیرا در آن عصر، بشریت به [[خزانه]] دار [[علوم]] الاهی و منبع جوشان آگاهی و [[معرفت]] که چیزی از دیده ژرف نگر و [[حقیقت]] بین او پوشیده نیست؛ یعنی ولی [[معصوم]]{{عم}} دست مییابد و همه مسائل بشری، به [[هدف]] اصلی و مرز نهایی میرسد و بشریت به اوج تکامل علمی دست مییابد. | بر اساس [[روایات]]، در عصر ظهور، رشد علمی [[جامعه بشری]]، در پرتو [[رهبری]] الاهی [[امام مهدی]] {{ع}} به اوج کمال خویش میرسد و [[بشریت]] با شناخت مسائل [[معنوی]] و [[صلاح]] و [[سعادت]] [[روح]] خویش، در راه تحقق [[جامعه آرمانی]]، پلههای تکامل مادی و معنوی را میپیماید؛ زیرا در آن عصر، بشریت به [[خزانه]] دار [[علوم]] الاهی و منبع جوشان آگاهی و [[معرفت]] که چیزی از دیده ژرف نگر و [[حقیقت]] بین او پوشیده نیست؛ یعنی ولی [[معصوم]] {{عم}} دست مییابد و همه مسائل بشری، به [[هدف]] اصلی و مرز نهایی میرسد و بشریت به اوج تکامل علمی دست مییابد. | ||
عصر [[نورانی]] [[حکومت مهدوی]]{{ع}} دوران شکوفایی بشر در [[صنعت]]، تکنولوژی و توسعه همه جانبه است. [[جامعه عصر ظهور]]، در پرتو [[هدایتها]] و راهنماییهای امام مهدی{{ع}} در [[علوم تجربی]] و مسائل [[عقلی]] و [[جهان بینی]] و [[جهانشناسی]]، در پهنه بیکرانه [[دانایی]] و شناخت گام نهاده و به [[حقایق]] عجیبی دست مییابد. | عصر [[نورانی]] [[حکومت مهدوی]] {{ع}} دوران شکوفایی بشر در [[صنعت]]، تکنولوژی و توسعه همه جانبه است. [[جامعه عصر ظهور]]، در پرتو [[هدایتها]] و راهنماییهای امام مهدی {{ع}} در [[علوم تجربی]] و مسائل [[عقلی]] و [[جهان بینی]] و [[جهانشناسی]]، در پهنه بیکرانه [[دانایی]] و شناخت گام نهاده و به [[حقایق]] عجیبی دست مییابد. | ||
در این دوره [[دانش]] [[تجربی]] ره آوردهایی تازه به ارمغان میآورد و [[آدمی]] را در بسیاری از دشواریهای [[زندگی]] توان میبخشد، و راه بسیاری از [[مشکلات]] را هموار میسازد. [[انسان]] در این راستا و با این تجربهها همواره میکوشد تا به بار [[فرهنگی]] سنگین تری دست یابد و به شناختهای تازه تری برسد و [[اسرار]] و رموز بیشتری را آشکار سازد. | در این دوره [[دانش]] [[تجربی]] ره آوردهایی تازه به ارمغان میآورد و [[آدمی]] را در بسیاری از دشواریهای [[زندگی]] توان میبخشد، و راه بسیاری از [[مشکلات]] را هموار میسازد. [[انسان]] در این راستا و با این تجربهها همواره میکوشد تا به بار [[فرهنگی]] سنگین تری دست یابد و به شناختهای تازه تری برسد و [[اسرار]] و رموز بیشتری را آشکار سازد. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[دانش]]، بیست و هفت حرف (درجه و شاخه) دارد. تمامی آن چه [[پیامبران]] آورده و [[بشر]] تا [[زمان ظهور]] بدان دست مییابد، دو حرف بیش نیست؛ امّا وقتی [[قائم]] ما [[قیام]] کند، بیست و پنج حرف دیگر را نیز آشکار کرده، میان [[مردم]] منتشر میکند"<ref>{{متن حدیث|الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً، فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ{{ع}} أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ، وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۴، ص۵۵.</ref>. | [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "[[دانش]]، بیست و هفت حرف (درجه و شاخه) دارد. تمامی آن چه [[پیامبران]] آورده و [[بشر]] تا [[زمان ظهور]] بدان دست مییابد، دو حرف بیش نیست؛ امّا وقتی [[قائم]] ما [[قیام]] کند، بیست و پنج حرف دیگر را نیز آشکار کرده، میان [[مردم]] منتشر میکند"<ref>{{متن حدیث|الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً، فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ {{ع}} أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ، وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۴، ص۵۵.</ref>. | ||
با [[ظهور]] [[خورشید]] [[حاکمیت]] [[مهدوی]]، [[فکر]] و [[اندیشه]] بشر شکوفا میگردد و درخت [[سعادت انسان]] به بار مینشیند و شجره [[خبیث]] [[جهل]] و [[جور]] ریشه کن میگردد، در آن عصر در پرتو [[دین]] واحد و تحت [[امامت]] و [[ولایت]] واحد آخرین [[حجّت]] الاهی [[بشریت]] به گونهای [[رشد]] میکنند و قلههای بلند [[فرهنگ]] و دانش را [[تسخیر]] میکنند که به تمام بیست و هفت بخش [[علوم]] دست مییابند، در حالی که [[قبل از ظهور]] حضرتش با تمام [[پیشرفت]] [[علمی]] اش، خواه با چراغ [[وحی]] یا ابزار تجربه، به بیش از دو بخش آن دست نیازیده بود. | با [[ظهور]] [[خورشید]] [[حاکمیت]] [[مهدوی]]، [[فکر]] و [[اندیشه]] بشر شکوفا میگردد و درخت [[سعادت انسان]] به بار مینشیند و شجره [[خبیث]] [[جهل]] و [[جور]] ریشه کن میگردد، در آن عصر در پرتو [[دین]] واحد و تحت [[امامت]] و [[ولایت]] واحد آخرین [[حجّت]] الاهی [[بشریت]] به گونهای [[رشد]] میکنند و قلههای بلند [[فرهنگ]] و دانش را [[تسخیر]] میکنند که به تمام بیست و هفت بخش [[علوم]] دست مییابند، در حالی که [[قبل از ظهور]] حضرتش با تمام [[پیشرفت]] [[علمی]] اش، خواه با چراغ [[وحی]] یا ابزار تجربه، به بیش از دو بخش آن دست نیازیده بود. | ||
رشد چشم گیر علوم و پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیکی، سبب تحوّلی شگرف در عرصه [[زندگی]] و [[یکپارچگی]] جریان امور و سهولت [[ارتباطات]] و [[تعاملات اجتماعی]] میگردد؛ به گونهای که بین آن حضرت و یارانش پیکی نخواهد بود؛ او سخن میگوید و آنان در هر کجا که باشند وی را میبینند و صدایش را میشنوند، چنانکه امام صادق{{ع}} فرمود: "هنگامی که [[قائم]] ما{{ع}} [[قیام]] کند، [[خداوند]] آن چنان گوش و چشم [[شیعیان]] ما را تقویت میکند که میان آنها و قائم{{ع}} [[نامه]] رسانی نخواهد بود؛ او با آنها سخن میگوید و آنها سخنش را میشنوند و او را میبینند، در حالی که او در مکان خویش است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ لِشِيعَتِنَا فِي أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّى لَا يَكُونَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقَائِمِ{{ع}} بَرِيدٌ، يُكَلِّمُهُمْ وَ يَسْمَعُونَ، وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ}}؛ الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۴۱؛ منتخب الانوار المضیئه، ص۳۵۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶.</ref>. | رشد چشم گیر علوم و پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیکی، سبب تحوّلی شگرف در عرصه [[زندگی]] و [[یکپارچگی]] جریان امور و سهولت [[ارتباطات]] و [[تعاملات اجتماعی]] میگردد؛ به گونهای که بین آن حضرت و یارانش پیکی نخواهد بود؛ او سخن میگوید و آنان در هر کجا که باشند وی را میبینند و صدایش را میشنوند، چنانکه امام صادق {{ع}} فرمود: "هنگامی که [[قائم]] ما {{ع}} [[قیام]] کند، [[خداوند]] آن چنان گوش و چشم [[شیعیان]] ما را تقویت میکند که میان آنها و قائم {{ع}} [[نامه]] رسانی نخواهد بود؛ او با آنها سخن میگوید و آنها سخنش را میشنوند و او را میبینند، در حالی که او در مکان خویش است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ لِشِيعَتِنَا فِي أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّى لَا يَكُونَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقَائِمِ {{ع}} بَرِيدٌ، يُكَلِّمُهُمْ وَ يَسْمَعُونَ، وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ}}؛ الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۴۱؛ منتخب الانوار المضیئه، ص۳۵۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶.</ref>. | ||
این [[حدیث]] بیانگر پیشرفتهای صنعتی [[عصر ظهور]] است، همان طور که بخشی از آن اکنون نیز در سایه ماهوارهها، [[وسایل ارتباط جمعی]] و شبکه جهانی اینترنت عملی شده است و بخشهای کاملتر آن در [[زمان ظهور]] آن حضرت محقق میگردد. | این [[حدیث]] بیانگر پیشرفتهای صنعتی [[عصر ظهور]] است، همان طور که بخشی از آن اکنون نیز در سایه ماهوارهها، [[وسایل ارتباط جمعی]] و شبکه جهانی اینترنت عملی شده است و بخشهای کاملتر آن در [[زمان ظهور]] آن حضرت محقق میگردد. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "هنگامی که قائم قیام کند در کشورهای روی [[زمین]] کسانی را بر میانگیزد، در هر [[سرزمین]] یک نفر را، و به او میگوید: [[فرمان]] تو در [[کف دست]] تو است، هر گاه کاری برای تو پیش آمد که آن را نفهمیدی و ندانستی چگونه در آن [[حکم]] کنی، به کف خود بنگر و به آنچه در آن (مکتوب) است عمل کن"<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بَعَثَ فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ فِي كُلِّ إِقْلِيمٍ رَجُلًا يَقُولُ عَهْدُكَ فِي كَفِّكَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ أَمْرٌ لَا تَفْهَمُهُ وَ لَا تَعْرِفُ الْقَضَاءَ فِيهِ فَانْظُرْ إِلَى كَفِّكَ وَ اعْمَلْ بِمَا فِيهَا}}؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۱۹.</ref>. | [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هنگامی که قائم قیام کند در کشورهای روی [[زمین]] کسانی را بر میانگیزد، در هر [[سرزمین]] یک نفر را، و به او میگوید: [[فرمان]] تو در [[کف دست]] تو است، هر گاه کاری برای تو پیش آمد که آن را نفهمیدی و ندانستی چگونه در آن [[حکم]] کنی، به کف خود بنگر و به آنچه در آن (مکتوب) است عمل کن"<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بَعَثَ فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ فِي كُلِّ إِقْلِيمٍ رَجُلًا يَقُولُ عَهْدُكَ فِي كَفِّكَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ أَمْرٌ لَا تَفْهَمُهُ وَ لَا تَعْرِفُ الْقَضَاءَ فِيهِ فَانْظُرْ إِلَى كَفِّكَ وَ اعْمَلْ بِمَا فِيهَا}}؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۱۹.</ref>. | ||
در دوران [[قبل از ظهور]] [[کوشش]] [[انسان]] در مسیر [[تکامل]] [[شناخت]]، بیشتر به بعد مادی [[جهان]] و [[زندگی]] انسان معطوف بوده است و چون انسان با ماده سر و کار دارد و تلاش او برای این است که [[خواص]] و آثار بیشتری از ماده را بشناسد، مسائل ماورای ماده و بعد [[معنوی]] [[حیات]] به خاطر پیچیدگی و [[دشواری]] که دارد بدان پایه مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. حیات [[روحی]] و معنوی، در گستردگی و [[اسرار]] آمیزی قابل مقایسه با [[حیات مادی]] و فیزیکی انسان نیست و انسان در قلمرو [[حیات معنوی]] ابزار لازم برای [[شناخت]] را نیز به طور کامل در [[اختیار]] ندارند. | در دوران [[قبل از ظهور]] [[کوشش]] [[انسان]] در مسیر [[تکامل]] [[شناخت]]، بیشتر به بعد مادی [[جهان]] و [[زندگی]] انسان معطوف بوده است و چون انسان با ماده سر و کار دارد و تلاش او برای این است که [[خواص]] و آثار بیشتری از ماده را بشناسد، مسائل ماورای ماده و بعد [[معنوی]] [[حیات]] به خاطر پیچیدگی و [[دشواری]] که دارد بدان پایه مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. حیات [[روحی]] و معنوی، در گستردگی و [[اسرار]] آمیزی قابل مقایسه با [[حیات مادی]] و فیزیکی انسان نیست و انسان در قلمرو [[حیات معنوی]] ابزار لازم برای [[شناخت]] را نیز به طور کامل در [[اختیار]] ندارند. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در حالی که [[رشد]] و [[پیشرفت]] [[علمی]] و [[فرهنگی]] [[انسان]] تاکنون، بیشتر مربوط به امور طبیعی و بخشهای مادی [[زندگی]] بوده است و در [[ابعاد معنوی]]، [[بشریت]] رشد چندانی نداشته است، اما در [[دوران ظهور]]، به شکل گستردهای، امدادهای آسمانی برای رفع [[مشکلات]] مادی و معیشتی و حتی فرهنگی [[بشر]] به [[یاری]] زمینیان میشتابد. چنانکه مراد از [[وراثت زمین]] در [[آیه]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> انتقال [[منافع]] آن و استقرار برکتهای [[حیات]] [[زمین]] برای [[صالحان]] است و این برکتهای پایان ناپذیر، اعم از برکتهای مادی و [[معنوی]] است. | در حالی که [[رشد]] و [[پیشرفت]] [[علمی]] و [[فرهنگی]] [[انسان]] تاکنون، بیشتر مربوط به امور طبیعی و بخشهای مادی [[زندگی]] بوده است و در [[ابعاد معنوی]]، [[بشریت]] رشد چندانی نداشته است، اما در [[دوران ظهور]]، به شکل گستردهای، امدادهای آسمانی برای رفع [[مشکلات]] مادی و معیشتی و حتی فرهنگی [[بشر]] به [[یاری]] زمینیان میشتابد. چنانکه مراد از [[وراثت زمین]] در [[آیه]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> انتقال [[منافع]] آن و استقرار برکتهای [[حیات]] [[زمین]] برای [[صالحان]] است و این برکتهای پایان ناپذیر، اعم از برکتهای مادی و [[معنوی]] است. | ||
در بخشهای معماری و ساختمان سازی، پیشرفتهای چشمگیری رخ میدهد. توسعه شهری به گونهای فزاینده [[رو به کمال]] میرود و [[مساجد]] به عنوان نماد این توسعه وسعت فراوان مییابند. نمونهای از آن، در برخی [[روایات]] [[عصر ظهور]]، توسعه ساخت و سازها و بنای [[مسجد]] بزرگ [[کوفه]] به عنوان مرکز [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} یاد شده است، توسعه [[شهرها]] چنان خواهد بود که مردی سوار بر استر تیزرو به قصد [[نماز جمعه]] حرکت میکند؛ امّا بر اثر فاصله فراوان مکان و فراخی [[شهر]] به آن نمیرسد، چنانکه [[مفضل بن عمر]]، از [[امام صادق]]{{ع}} در این باره نقل کرده است که فرمود: "هنگامی که [[قائم]] [[آل]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[قیام]] کند، در [[پشت کوفه]] (منطقه [[نجف اشرف]]) مسجدی میسازد که هزار در ورودی دارد و [[شهر کوفه]] چنان توسعه مییابد که خانههای آن به [[رود فرات]] در [[کربلا]] و «[[حیره]]» متصل میشود به طوری که مردی در [[روز جمعه]] سوار استر تندرو میشود تا خود را به [[نماز]] برساند، ولی به نماز نمیرسد"<ref>{{متن حدیث| إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ{{عم}} بَنَى فِي ظَهْرِ الْكُوفَةِ مَسْجِداً لَهُ أَلْفُ بَابٍ وَ اتَّصَلَتْ بُيُوتُ أَهْلِ الْكُوفَةِ بِنَهْرَيْ كَرْبَلَاءَ وَ بِالْحِيرَةِ حَتَّى يَخْرُجَ الرَّجُلُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ عَلَى بَغْلَةٍ سَفْوَاءَ يُرِيدُ الْجُمُعَةَ فَلَا يُدْرِكُهَا}}؛ الغیبه، طوسی، ص۴۶۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۰.</ref>. | در بخشهای معماری و ساختمان سازی، پیشرفتهای چشمگیری رخ میدهد. توسعه شهری به گونهای فزاینده [[رو به کمال]] میرود و [[مساجد]] به عنوان نماد این توسعه وسعت فراوان مییابند. نمونهای از آن، در برخی [[روایات]] [[عصر ظهور]]، توسعه ساخت و سازها و بنای [[مسجد]] بزرگ [[کوفه]] به عنوان مرکز [[حکومت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} یاد شده است، توسعه [[شهرها]] چنان خواهد بود که مردی سوار بر استر تیزرو به قصد [[نماز جمعه]] حرکت میکند؛ امّا بر اثر فاصله فراوان مکان و فراخی [[شهر]] به آن نمیرسد، چنانکه [[مفضل بن عمر]]، از [[امام صادق]] {{ع}} در این باره نقل کرده است که فرمود: "هنگامی که [[قائم]] [[آل]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[قیام]] کند، در [[پشت کوفه]] (منطقه [[نجف اشرف]]) مسجدی میسازد که هزار در ورودی دارد و [[شهر کوفه]] چنان توسعه مییابد که خانههای آن به [[رود فرات]] در [[کربلا]] و «[[حیره]]» متصل میشود به طوری که مردی در [[روز جمعه]] سوار استر تندرو میشود تا خود را به [[نماز]] برساند، ولی به نماز نمیرسد"<ref>{{متن حدیث| إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ {{عم}} بَنَى فِي ظَهْرِ الْكُوفَةِ مَسْجِداً لَهُ أَلْفُ بَابٍ وَ اتَّصَلَتْ بُيُوتُ أَهْلِ الْكُوفَةِ بِنَهْرَيْ كَرْبَلَاءَ وَ بِالْحِيرَةِ حَتَّى يَخْرُجَ الرَّجُلُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ عَلَى بَغْلَةٍ سَفْوَاءَ يُرِيدُ الْجُمُعَةَ فَلَا يُدْرِكُهَا}}؛ الغیبه، طوسی، ص۴۶۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۰.</ref>. | ||
در عرصه [[احکام]] و [[معارف دین]]، [[رشد]] و [[پیشرفت]] [[علوم]] با [[کشف]] عرصههای جدید [[دانش]]، زمینه را برای [[فهم]] و گسترش [[آموزههای دینی]] فراهم میکند و [[انسانها]] از طریق [[سیر]] آفاقی عرصههای جدیدتری از [[عظمت]] [[خلقت]] الاهی را میشناسند و حتی در حوزه احکام و مسائل [[شرعی]] همگان [[صاحب نظر]] میشوند. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "در [[زمان ظهور]]، دانش و بینشی ارزانی میشود که [[زنان]] در [[خانهها]] بر اساس [[کتاب خدا]] و [[سنّت پیامبر]] [[قضاوت]] میکنند"<ref>{{متن حدیث|تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}}}؛ الغیبه، نعمانی، ص۲۳۹؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۵۲.</ref>. | در عرصه [[احکام]] و [[معارف دین]]، [[رشد]] و [[پیشرفت]] [[علوم]] با [[کشف]] عرصههای جدید [[دانش]]، زمینه را برای [[فهم]] و گسترش [[آموزههای دینی]] فراهم میکند و [[انسانها]] از طریق [[سیر]] آفاقی عرصههای جدیدتری از [[عظمت]] [[خلقت]] الاهی را میشناسند و حتی در حوزه احکام و مسائل [[شرعی]] همگان [[صاحب نظر]] میشوند. [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: "در [[زمان ظهور]]، دانش و بینشی ارزانی میشود که [[زنان]] در [[خانهها]] بر اساس [[کتاب خدا]] و [[سنّت پیامبر]] [[قضاوت]] میکنند"<ref>{{متن حدیث|تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}}}؛ الغیبه، نعمانی، ص۲۳۹؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۵۲.</ref>. | ||
در عرصه [[بهداشت]] و درمان، به [[برکت]] پیشرفت علوم و [[شکوفایی]] شگفت انگیز [[دانشها]] و بهرهگیری از آن برای گسترش بهداشت و درمان، [[بیماریها]] ریشه کن میشود. ازآنجا که از [[وظایف حکومت]]، [[مبارزه]] با عوامل [[آلودگی]] است؛ زیرا سبب به خطر افتادن بهداشت [[محیط زیست]] میشود؛ از این رو، باید از هرگونه تخلّفات بهداشتی و هر آنچه سبب نابودی بهداشت محیط زیست میشود جلوگیری گردد. | در عرصه [[بهداشت]] و درمان، به [[برکت]] پیشرفت علوم و [[شکوفایی]] شگفت انگیز [[دانشها]] و بهرهگیری از آن برای گسترش بهداشت و درمان، [[بیماریها]] ریشه کن میشود. ازآنجا که از [[وظایف حکومت]]، [[مبارزه]] با عوامل [[آلودگی]] است؛ زیرا سبب به خطر افتادن بهداشت [[محیط زیست]] میشود؛ از این رو، باید از هرگونه تخلّفات بهداشتی و هر آنچه سبب نابودی بهداشت محیط زیست میشود جلوگیری گردد. | ||
در عصر [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} وضعیت جسمی و بهداشت [[مردم]] دگرگون میشود و [[بیماران]] تندرستی یافته و بیماریهای کشنده مهار میشود و [[مرگ]] و میرها، اندک و ناچیز میگردد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "چون [[قائم]] [[قیام]] کند [[خداوند]] از هر مؤمنی [[بیماری]] [[نقص]] و آفت را دور ساخته و تندرستی و [[توانایی]] را به او باز میگرداند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ الْعَاهَةَ}}؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۱۷.</ref>. | در عصر [[حکومت]] [[مهدی]] {{ع}} وضعیت جسمی و بهداشت [[مردم]] دگرگون میشود و [[بیماران]] تندرستی یافته و بیماریهای کشنده مهار میشود و [[مرگ]] و میرها، اندک و ناچیز میگردد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "چون [[قائم]] [[قیام]] کند [[خداوند]] از هر مؤمنی [[بیماری]] [[نقص]] و آفت را دور ساخته و تندرستی و [[توانایی]] را به او باز میگرداند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ الْعَاهَةَ}}؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۱۷.</ref>. | ||
در [[عصر ظهور]]، در اثر پیشرفت علوم [[پزشکی]] و گسترش بهداشت عمومی، [[عمر]] مردم بسیار طولانی میشود. [[مفضل بن عمر]] از امام صادق{{ع}} نقل کرده که فرمود: "هنگامی که [[قائم]] ما [[ظهور]] فرماید [[زمین]] از [[نور]] پروردگارش منور گردد چنانچه [[مردم]] از روشنی [[خورشید]] [[بینیاز]] گردند و [[تاریکی]] نابود شود و در [[سلطنت]] آن حضرت مردی آنقدر [[عمر]] کند که هزار فرزند پسر پی در پی از او به وجود آید که در میان فرزندانش دختری متولد نشده باشد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَى الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ وَ يُعَمَّرُ الرَّجُلُ فِي مُلْكِهِ حَتَّى يُولَدَ لَهُ أَلْفُ ذَكَرٍ لَا يُولَدُ فِيهِمْ أُنْثَى}}؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۸۱؛ الغیبه، طوسی، ص۴۶۸.</ref>.<ref>[[قنبرعلی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]، ص ۲۲۷.</ref> | در [[عصر ظهور]]، در اثر پیشرفت علوم [[پزشکی]] و گسترش بهداشت عمومی، [[عمر]] مردم بسیار طولانی میشود. [[مفضل بن عمر]] از امام صادق {{ع}} نقل کرده که فرمود: "هنگامی که [[قائم]] ما [[ظهور]] فرماید [[زمین]] از [[نور]] پروردگارش منور گردد چنانچه [[مردم]] از روشنی [[خورشید]] [[بینیاز]] گردند و [[تاریکی]] نابود شود و در [[سلطنت]] آن حضرت مردی آنقدر [[عمر]] کند که هزار فرزند پسر پی در پی از او به وجود آید که در میان فرزندانش دختری متولد نشده باشد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَى الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ وَ يُعَمَّرُ الرَّجُلُ فِي مُلْكِهِ حَتَّى يُولَدَ لَهُ أَلْفُ ذَكَرٍ لَا يُولَدُ فِيهِمْ أُنْثَى}}؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۸۱؛ الغیبه، طوسی، ص۴۶۸.</ref>.<ref>[[قنبرعلی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]، ص ۲۲۷.</ref> | ||
==رشد عقلانی== | == رشد عقلانی == | ||
[[رشد عقلانیت عمومی]] و توجّه به شاخصهای [[عقلانی]] و نهادینه شدن [[فرهنگ]] [[عقلگرایی]] و [[خردورزی]] در [[جامعه]]، از دیگر دستاوردهای [[حکومت مهدوی]] است که در عرصههای مختلف [[زندگی]] [[مردمان]] [[عصر ظهور]]، نمود پیدا میکند<ref>آخرین منجی، ص۳۰۱.</ref>. | [[رشد عقلانیت عمومی]] و توجّه به شاخصهای [[عقلانی]] و نهادینه شدن [[فرهنگ]] [[عقلگرایی]] و [[خردورزی]] در [[جامعه]]، از دیگر دستاوردهای [[حکومت مهدوی]] است که در عرصههای مختلف [[زندگی]] [[مردمان]] [[عصر ظهور]]، نمود پیدا میکند<ref>آخرین منجی، ص۳۰۱.</ref>. | ||
در عصر [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} باعنایت خاص خداوندی، [[عقول]] [[بشر]] کامل میگردد. [[امام باقر]]{{ع}} درباره [[رشد عقلانیت]] و [[خرد جمعی]] در عصر ظهور میفرماید: "هنگامی که قائم ما [[قیام]] کند دست خود را (کنایه از [[عنایت]] و اشراف حضرت) برسر [[بندگان]] قرار میدهد، پس [[خرد]] مردم زیاد شده و [[فهم]] آنان کامل میگردد"<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا{{ع}} وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهَا أَحْلَامُهُمْ}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۵؛ کمال الدین، ص۶۷۵.</ref>. | در عصر [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} باعنایت خاص خداوندی، [[عقول]] [[بشر]] کامل میگردد. [[امام باقر]] {{ع}} درباره [[رشد عقلانیت]] و [[خرد جمعی]] در عصر ظهور میفرماید: "هنگامی که قائم ما [[قیام]] کند دست خود را (کنایه از [[عنایت]] و اشراف حضرت) برسر [[بندگان]] قرار میدهد، پس [[خرد]] مردم زیاد شده و [[فهم]] آنان کامل میگردد"<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا {{ع}} وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهَا أَحْلَامُهُمْ}}؛ الکافی، ج۱، ص۲۵؛ کمال الدین، ص۶۷۵.</ref>. | ||
در [[حکومت عدل مهدوی]]، [[جامعه بشری]] از نظر [[رشد عقلی]] و [[درک]] [[حقایق]]، به درجه بالایی خواهد رسید که سنخیّت با [[حکومت جهانی]] و [[عدالتگستر]] آن حضرت در همه ابعاد پیدا میکند و بشریّت صلاحیّت و ظرفیّت درک [[معارف]] والای [[دینی]] را داشته باشند. این امر سبب میشود که بسیاری از [[انسانها]] به [[شریعت اسلام]] و [[امام]] [[معصوم]] روی آورند؛ زیرا درک و [[آگاهی]] بشری به این مرحله از [[تکامل]] میرسد تا مردم تشخیص دهند که امام{{ع}} از جانب [[ذات باری تعالی]] است و نظر او در تبیین بایستهها و [[فضایل اخلاقی]] جنبه [[یقینی]] دارد. | در [[حکومت عدل مهدوی]]، [[جامعه بشری]] از نظر [[رشد عقلی]] و [[درک]] [[حقایق]]، به درجه بالایی خواهد رسید که سنخیّت با [[حکومت جهانی]] و [[عدالتگستر]] آن حضرت در همه ابعاد پیدا میکند و بشریّت صلاحیّت و ظرفیّت درک [[معارف]] والای [[دینی]] را داشته باشند. این امر سبب میشود که بسیاری از [[انسانها]] به [[شریعت اسلام]] و [[امام]] [[معصوم]] روی آورند؛ زیرا درک و [[آگاهی]] بشری به این مرحله از [[تکامل]] میرسد تا مردم تشخیص دهند که امام {{ع}} از جانب [[ذات باری تعالی]] است و نظر او در تبیین بایستهها و [[فضایل اخلاقی]] جنبه [[یقینی]] دارد. | ||
[[شکوفایی]] [[عقلانیت]] در عصر ظهور، هماهنگ با تعلیمات [[وحیانی]] و محوریت [[آموزههای دین]] است نه عقلانیت [[انسان]] محور؛ زیرا با همه ارجگذاری به [[عقل]] و [[عقلانیت]]، هیچ گاه نمیتوان ادعا کرد که [[قوه]] [[خرد]] به [[تنهایی]] میتواند بدون مدد جستن از [[وحی]] و مبانی [[شریعت]]، اصول و معیاری [[اخلاقی]] بیعیب و [[نقص]] را ارائه کند، بلکه از آنجا که [[آفریدگار هستی]] [[حقیقت]] و [[هویت انسان]] را بهتر از خود او میشناسد، بهتر میتواند معیاری برای بایدها و نبایدهای او تعیین نماید. از این رو، اندیشههای اخلاقی بسیاری در طول قرنهای مختلف، تنها با تکیه بر قوه خرد شکل گرفته و در [[جامعه]] توسعه یافتهاند، ولی هیچ کدام از این نظریهها نتوانستهاند [[مشکلات]] بنیادین [[بشر]] را پاسخ گویند و حتی بحرانهای شخصیتی و [[اجتماعی]] بسیاری را در پی داشتهاند. | [[شکوفایی]] [[عقلانیت]] در عصر ظهور، هماهنگ با تعلیمات [[وحیانی]] و محوریت [[آموزههای دین]] است نه عقلانیت [[انسان]] محور؛ زیرا با همه ارجگذاری به [[عقل]] و [[عقلانیت]]، هیچ گاه نمیتوان ادعا کرد که [[قوه]] [[خرد]] به [[تنهایی]] میتواند بدون مدد جستن از [[وحی]] و مبانی [[شریعت]]، اصول و معیاری [[اخلاقی]] بیعیب و [[نقص]] را ارائه کند، بلکه از آنجا که [[آفریدگار هستی]] [[حقیقت]] و [[هویت انسان]] را بهتر از خود او میشناسد، بهتر میتواند معیاری برای بایدها و نبایدهای او تعیین نماید. از این رو، اندیشههای اخلاقی بسیاری در طول قرنهای مختلف، تنها با تکیه بر قوه خرد شکل گرفته و در [[جامعه]] توسعه یافتهاند، ولی هیچ کدام از این نظریهها نتوانستهاند [[مشکلات]] بنیادین [[بشر]] را پاسخ گویند و حتی بحرانهای شخصیتی و [[اجتماعی]] بسیاری را در پی داشتهاند. | ||
[[امام مهدی]]{{ع}} افزون بر اینکه خود [[رئیس]] عاقلان است و از قوه خرد در [[اداره نظام سیاسی]] و [[اقتصادی]] جامعه بهره میبرد، با عالم ماورا نیز پیوند دارد و از دانشهای آسمانی برخوردار است. او با [[یاری]] جستن از [[ذات باری تعالی]] و وحی و [[شریعت آسمانی]]، بر نیازها و مشکلات [[جامعه بشری]] چیره میشود و [[اقتصاد]] و [[فرهنگ]] سالم، [[آسایش]] و [[امنیت]]، [[رفاه عمومی]] و [[پارسایی]] را در جامعه میگستراند. بنابراین، بخش مهمی از [[آبادانی]]، [[رفاه]]، آسایش، [[توسعه اقتصادی]] و... در [[مدینه فاضله]] [[مهدوی]]، وام دار [[وجود امام معصوم]] و [[مصون از خطا]] و [[اشتباه]] است؛ زیرا وجود او، مایه خیر و [[برکت]] بوده و تصرفات ولایی او، همه مشکلات بشری را مرتفع میکند. | [[امام مهدی]] {{ع}} افزون بر اینکه خود [[رئیس]] عاقلان است و از قوه خرد در [[اداره نظام سیاسی]] و [[اقتصادی]] جامعه بهره میبرد، با عالم ماورا نیز پیوند دارد و از دانشهای آسمانی برخوردار است. او با [[یاری]] جستن از [[ذات باری تعالی]] و وحی و [[شریعت آسمانی]]، بر نیازها و مشکلات [[جامعه بشری]] چیره میشود و [[اقتصاد]] و [[فرهنگ]] سالم، [[آسایش]] و [[امنیت]]، [[رفاه عمومی]] و [[پارسایی]] را در جامعه میگستراند. بنابراین، بخش مهمی از [[آبادانی]]، [[رفاه]]، آسایش، [[توسعه اقتصادی]] و... در [[مدینه فاضله]] [[مهدوی]]، وام دار [[وجود امام معصوم]] و [[مصون از خطا]] و [[اشتباه]] است؛ زیرا وجود او، مایه خیر و [[برکت]] بوده و تصرفات ولایی او، همه مشکلات بشری را مرتفع میکند. | ||
در [[حکومت جهانی امام مهدی]]{{ع}} پا به پای [[هوشمندی]] و بالا آمدن [[علم]] و [[دانش]]، عقل بشر هم [[رشد]] میکند و بالا میآید؛ دانش [[غرور]] میآورد، ولی عقل [[تواضع]] میآورد؛ دانش ویران میکند، ولی عقل [[عمران]] و آبادانی دارد؛ هوش [[شیطنت]] میآورد، ولی عقل [[فضیلت]] و [[انسانیت]] و [[شرف]] میآورد و ملاک [[برتری]] [[انسانها]] بر سایر جانداران عالم در این است که [[انسان]] دارای عقل است. | در [[حکومت جهانی امام مهدی]] {{ع}} پا به پای [[هوشمندی]] و بالا آمدن [[علم]] و [[دانش]]، عقل بشر هم [[رشد]] میکند و بالا میآید؛ دانش [[غرور]] میآورد، ولی عقل [[تواضع]] میآورد؛ دانش ویران میکند، ولی عقل [[عمران]] و آبادانی دارد؛ هوش [[شیطنت]] میآورد، ولی عقل [[فضیلت]] و [[انسانیت]] و [[شرف]] میآورد و ملاک [[برتری]] [[انسانها]] بر سایر جانداران عالم در این است که [[انسان]] دارای عقل است. | ||
در [[حکومت مهدوی]]، نه تنها خردها کامل میشود، بلکه بر هوش و دانش و جمیع شئوون [[زندگی]] [[بشر]] [[عقل]] [[حاکم]] میشود و در سایه [[حکومت]] عقل همه این ابزارهای دو دم در مسیر خیر و [[صلاح]] و [[رفاه]] و [[سعادت]] [[جامعه انسانی]] مورد استفاده قرار میگیرند و این از هنرهای بزرگ [[امام عصر]]{{ع}}است که خردها را از [[زندان]] حصار در حصار هوسها و [[تمایلات]] [[آزاد]] میکند، و آنها را حاکم بر [[سرنوشت انسانها]] قرار میدهد و انسانهای آن عصر همه [[خردمند]] و [[اهل]] [[اندیشه]] هستند و هرچه را عقل اقدامی [[قبیح]] و [[زشت]] و [[ناپسند]] تشخیص دهد، از آن اجتناب میکنند و پیداست که چه [[مدینه]] فاضلهای خواهد بود. | در [[حکومت مهدوی]]، نه تنها خردها کامل میشود، بلکه بر هوش و دانش و جمیع شئوون [[زندگی]] [[بشر]] [[عقل]] [[حاکم]] میشود و در سایه [[حکومت]] عقل همه این ابزارهای دو دم در مسیر خیر و [[صلاح]] و [[رفاه]] و [[سعادت]] [[جامعه انسانی]] مورد استفاده قرار میگیرند و این از هنرهای بزرگ [[امام عصر]] {{ع}}است که خردها را از [[زندان]] حصار در حصار هوسها و [[تمایلات]] [[آزاد]] میکند، و آنها را حاکم بر [[سرنوشت انسانها]] قرار میدهد و انسانهای آن عصر همه [[خردمند]] و [[اهل]] [[اندیشه]] هستند و هرچه را عقل اقدامی [[قبیح]] و [[زشت]] و [[ناپسند]] تشخیص دهد، از آن اجتناب میکنند و پیداست که چه [[مدینه]] فاضلهای خواهد بود. | ||
بنابراین، عقل و [[پیروی]] از آن در اندیشه [[اسلامی]]، جای گاه بلندی دارد و [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] بدان تأکید میکنند و آن را حجتی [[باطنی]] در کنار [[حجت]] ظاهری [[پیامبر]] و [[امام]] [[معصوم]]{{عم}} به شمار میآورند به گونهای که [[شریعت اسلام]] عقل را یکی از منابع چهارگانه [[استنباط احکام]] [[شرعی]] برمیشمارد، اما عقل به [[تنهایی]] هرگز نمیتواند همه [[مشکلات]] [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و... بشری را حل کند و خود نیز بر این [[ناتوانی]] [[اذعان]] دارد. از این رو، [[وحی]] به کمک آن میآید. [[عقل آدمی]] در [[عصر ظهور]] به مرتبه [[تکامل]] خود میرسد و به [[انسان]] عصر ظهور [[یاری]] میرساند تا در [[اخلاق]] و [[بینش]] [[انسانی]] خود به مرحله کمال برسد، اما باز قلمرو آن حدود و ثغوری دارد و بسیاری از امور از جمله تدوین [[قوانین اجتماعی]] از حیطه تصرفات آن به دور خواهد بود. البته تکامل [[قوه]] [[خرد]] سبب میگردد انسان تشخیص دهد که تنها خرد، راه حل مشکلات و معضلات بشری نیست و امور ماورایی هم چون وحی و [[شریعت]] الاهی و نیز شخصی آسمانی باید به یاری آن [[حجت باطنی]] بیایند تا بحرانهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و [[امنیتی]] او حل شود. بنابراین، تنها عقل، برای رفع مشکلات بشر کارآیی ندارد و [[جانشین]] همه چیز نمیتواند شود. انسان برای [[شناخت]] همه چیز و رفع همه [[مشکلات]] خویش تنها به [[عقل]] خود نباید تکیه کند؛ زیرا عقل [[تباهی]] و [[فساد]] را به دنبال میآورد و افقی تیره و تار را فراسوی [[آدمی]] ترسیم میسازد. | بنابراین، عقل و [[پیروی]] از آن در اندیشه [[اسلامی]]، جای گاه بلندی دارد و [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] بدان تأکید میکنند و آن را حجتی [[باطنی]] در کنار [[حجت]] ظاهری [[پیامبر]] و [[امام]] [[معصوم]] {{عم}} به شمار میآورند به گونهای که [[شریعت اسلام]] عقل را یکی از منابع چهارگانه [[استنباط احکام]] [[شرعی]] برمیشمارد، اما عقل به [[تنهایی]] هرگز نمیتواند همه [[مشکلات]] [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و... بشری را حل کند و خود نیز بر این [[ناتوانی]] [[اذعان]] دارد. از این رو، [[وحی]] به کمک آن میآید. [[عقل آدمی]] در [[عصر ظهور]] به مرتبه [[تکامل]] خود میرسد و به [[انسان]] عصر ظهور [[یاری]] میرساند تا در [[اخلاق]] و [[بینش]] [[انسانی]] خود به مرحله کمال برسد، اما باز قلمرو آن حدود و ثغوری دارد و بسیاری از امور از جمله تدوین [[قوانین اجتماعی]] از حیطه تصرفات آن به دور خواهد بود. البته تکامل [[قوه]] [[خرد]] سبب میگردد انسان تشخیص دهد که تنها خرد، راه حل مشکلات و معضلات بشری نیست و امور ماورایی هم چون وحی و [[شریعت]] الاهی و نیز شخصی آسمانی باید به یاری آن [[حجت باطنی]] بیایند تا بحرانهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و [[امنیتی]] او حل شود. بنابراین، تنها عقل، برای رفع مشکلات بشر کارآیی ندارد و [[جانشین]] همه چیز نمیتواند شود. انسان برای [[شناخت]] همه چیز و رفع همه [[مشکلات]] خویش تنها به [[عقل]] خود نباید تکیه کند؛ زیرا عقل [[تباهی]] و [[فساد]] را به دنبال میآورد و افقی تیره و تار را فراسوی [[آدمی]] ترسیم میسازد. | ||
در [[حکومت]] [[دین]] مدار [[مهدوی]]، [[عقلانیت]] و [[فرزانگی]] با [[عبودیت]] و [[بندگی]] [[خدای متعال]]، مفهوم پیدا میکند. وقتی از [[امام صادق]]{{ع}} درباره عقلانیت و [[خرد]] ورزی سوال شد: «عقل چیست؟ حضرت فرمود: عقل آن است که [[انسان]] به وسیله او [[خدا]] را بپرستد و [[بهشت]] جاویدان را کسب کند»؛ {{متن حدیث|مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ}}؛ سپس [[راوی]] پرسید: {{متن حدیث|فَالَّذِي كَانَ فِي مُعَاوِيَةَ قَالَ تِلْكَ النَّكْرَاءُ وَ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِعَقْلٍ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۱؛ معانی الأخبار، ص۲۴۰.</ref>؛ «پس آنچه در [[معاویه]] بود چیست؟ حضرت در پاسخ فرمود: آنچه معاویه داشت هوش بالائی بود و آن [[شیطنت]] بود شبیه به عقل، اما عقل نبود». | در [[حکومت]] [[دین]] مدار [[مهدوی]]، [[عقلانیت]] و [[فرزانگی]] با [[عبودیت]] و [[بندگی]] [[خدای متعال]]، مفهوم پیدا میکند. وقتی از [[امام صادق]] {{ع}} درباره عقلانیت و [[خرد]] ورزی سوال شد: «عقل چیست؟ حضرت فرمود: عقل آن است که [[انسان]] به وسیله او [[خدا]] را بپرستد و [[بهشت]] جاویدان را کسب کند»؛ {{متن حدیث|مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ}}؛ سپس [[راوی]] پرسید: {{متن حدیث|فَالَّذِي كَانَ فِي مُعَاوِيَةَ قَالَ تِلْكَ النَّكْرَاءُ وَ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِعَقْلٍ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۱؛ معانی الأخبار، ص۲۴۰.</ref>؛ «پس آنچه در [[معاویه]] بود چیست؟ حضرت در پاسخ فرمود: آنچه معاویه داشت هوش بالائی بود و آن [[شیطنت]] بود شبیه به عقل، اما عقل نبود». | ||
در [[جوامع]] صنعتی امروز، هوش، [[استعداد]]، [[دانش]] و تجربه بشری زیاد شده و در سایه [[تیزهوشی]]، سخت کوشی و [[پایمردی]] در مسائل گوناگون [[علمی]]، فنی، [[صنعت]] و تکنولوژی به اعماق دریاها [[سفر]] کرده و تا اوج [[آسمانها]] به پرواز در آمده و در این زمینه پیشرفتهای شگرفی پیدا کردهاند و ارمغانهای بزرگی برای [[بشریت]] آوردهاند، از [[جهان]] اتمها و موجودات ذره بینی تا جهان کهکشانها و سحابیها را که میلیونها سال نوری با [[زمین]] فاصله دارند در زیر [[سیطره]] و [[نفوذ]] علمی خویش در آورده و به تاخت و تاز در عرصه فضای بیکران جهان مشغول میباشند. نیز در دانش [[طب]] پیشرفتهای عظیمی کردهاند؛ ولی متاسفانه عقل و خرد آنها [[رشد]] نکرده و شکوفا نشده و از [[قوه]] به فعلیت در نیامده است؛ اگر عقل بالا میآمد که [[گناه]] نمیکردند، [[ستم]] و [[تبعیض]] و [[فساد اخلاقی]] در آنجا رواج نداشت. | در [[جوامع]] صنعتی امروز، هوش، [[استعداد]]، [[دانش]] و تجربه بشری زیاد شده و در سایه [[تیزهوشی]]، سخت کوشی و [[پایمردی]] در مسائل گوناگون [[علمی]]، فنی، [[صنعت]] و تکنولوژی به اعماق دریاها [[سفر]] کرده و تا اوج [[آسمانها]] به پرواز در آمده و در این زمینه پیشرفتهای شگرفی پیدا کردهاند و ارمغانهای بزرگی برای [[بشریت]] آوردهاند، از [[جهان]] اتمها و موجودات ذره بینی تا جهان کهکشانها و سحابیها را که میلیونها سال نوری با [[زمین]] فاصله دارند در زیر [[سیطره]] و [[نفوذ]] علمی خویش در آورده و به تاخت و تاز در عرصه فضای بیکران جهان مشغول میباشند. نیز در دانش [[طب]] پیشرفتهای عظیمی کردهاند؛ ولی متاسفانه عقل و خرد آنها [[رشد]] نکرده و شکوفا نشده و از [[قوه]] به فعلیت در نیامده است؛ اگر عقل بالا میآمد که [[گناه]] نمیکردند، [[ستم]] و [[تبعیض]] و [[فساد اخلاقی]] در آنجا رواج نداشت. | ||
جایگاه عقل چنان رفیع است که در [[روایات]] در ردیف [[انبیاء]] و [[امامان]]{{عم}} قرار داده شده و از او به عنوان [[حجت خدا]] یاده شده است. [[امام کاظم]]{{ع}} به هشام فرمود: "[[خداوند]] در میان [[مردم]] دو [[حجت]] دارد: یکی حجت ظاهری است که عبارت است از [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}}، دوم [[حجت باطنی]] و درونی که [[عقل]] است"<ref>{{متن حدیث|عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ}}؛ تحف العقول عن آل الرسول{{عم}}، ص۳۸۶.</ref>. | جایگاه عقل چنان رفیع است که در [[روایات]] در ردیف [[انبیاء]] و [[امامان]] {{عم}} قرار داده شده و از او به عنوان [[حجت خدا]] یاده شده است. [[امام کاظم]] {{ع}} به هشام فرمود: "[[خداوند]] در میان [[مردم]] دو [[حجت]] دارد: یکی حجت ظاهری است که عبارت است از [[پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}}، دوم [[حجت باطنی]] و درونی که [[عقل]] است"<ref>{{متن حدیث|عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ}}؛ تحف العقول عن آل الرسول {{عم}}، ص۳۸۶.</ref>. | ||
همانطور که پیامبران هرگز به [[گناه]] [[دعوت]] نمیکنند عقل هم هرگز به گناه دعوت نمیکند، عقل جز به [[راستی و درستی]] و [[پاکی]] و [[حسن نیت]] دعوت ندارد، دنیای امروز عقل را کوبیده و هوش و [[دانش]] به حد اعلا رسیده است، [[حاکم]] بر دنیای [[صنعت]] هوش است، اختراعات همه [[مال]] هوش است، [[علم]] مربوط به هوش و [[استعداد]] است، آری؛ اگر در کنار اینها عامل باشند دانش و هوش را در مجرای صحیح [[انسانی]] به کار میگیرند<ref>[[قنبرعلی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]، ص ۲۳۵.</ref>. | همانطور که پیامبران هرگز به [[گناه]] [[دعوت]] نمیکنند عقل هم هرگز به گناه دعوت نمیکند، عقل جز به [[راستی و درستی]] و [[پاکی]] و [[حسن نیت]] دعوت ندارد، دنیای امروز عقل را کوبیده و هوش و [[دانش]] به حد اعلا رسیده است، [[حاکم]] بر دنیای [[صنعت]] هوش است، اختراعات همه [[مال]] هوش است، [[علم]] مربوط به هوش و [[استعداد]] است، آری؛ اگر در کنار اینها عامل باشند دانش و هوش را در مجرای صحیح [[انسانی]] به کار میگیرند<ref>[[قنبرعلی صمدی|صمدی، قنبرعلی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|سیره امام مهدی در عصر ظهور]]، ص ۲۳۵.</ref>. |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۲
سیره علمی حضرت مهدی (ع) مبتنی بر رشد آگاهی و شکوفایی علمی و بالندگی خرد جمعی است. در حکومت عدل مهدوی، جامعه بشری از نظر رشد عقلی و درک حقایق، به درجه بالایی خواهد رسید که سنخیّت با حکومت جهانی و عدالتگستر آن حضرت در همه ابعاد پیدا میکند.
مقدمه
سیره علمی حضرت مهدی (ع) مبتنی بر رشد آگاهی و شکوفایی علمی و بالندگی خرد جمعی است. بدون شک تمام پیشرفتهای بشری در گرو رشد علمی و خردورزی جامعه است. هر اندازه عقل و خرد بشر فزونی یابد و به کمال نهایی خویش برسد، کارآمدی و کارآیی آن در عرصههای اخلاق و فرهنگ نیز بیشتر شده و فضایل انسانی و اخلاقی را در جامعه نهادینه میکند[۱].
شکوفایی علمی
در عرصه علمی، سیر تفکر بشری همواره در جهت پیشرفت و تسخیر عرصههای ناشناخته و جدیدی است. هر عصر جدیدی، معمولاً از فرصت شناخت بیشتری نسبت به گذشته برخو دار است. در فرایند تکامل علمی هر چند دانش بشری، افقهای بسیار گسترده و عظیمی را فتح نموده، اما باز هم در عصر ظهور پیشرفت شگرفی خواهد داشت و فهم و آگاهی انسانها نیز افزایش خواهد یافت.
بر اساس روایات، در عصر ظهور، رشد علمی جامعه بشری، در پرتو رهبری الاهی امام مهدی (ع) به اوج کمال خویش میرسد و بشریت با شناخت مسائل معنوی و صلاح و سعادت روح خویش، در راه تحقق جامعه آرمانی، پلههای تکامل مادی و معنوی را میپیماید؛ زیرا در آن عصر، بشریت به خزانه دار علوم الاهی و منبع جوشان آگاهی و معرفت که چیزی از دیده ژرف نگر و حقیقت بین او پوشیده نیست؛ یعنی ولی معصوم (ع) دست مییابد و همه مسائل بشری، به هدف اصلی و مرز نهایی میرسد و بشریت به اوج تکامل علمی دست مییابد.
عصر نورانی حکومت مهدوی (ع) دوران شکوفایی بشر در صنعت، تکنولوژی و توسعه همه جانبه است. جامعه عصر ظهور، در پرتو هدایتها و راهنماییهای امام مهدی (ع) در علوم تجربی و مسائل عقلی و جهان بینی و جهانشناسی، در پهنه بیکرانه دانایی و شناخت گام نهاده و به حقایق عجیبی دست مییابد.
در این دوره دانش تجربی ره آوردهایی تازه به ارمغان میآورد و آدمی را در بسیاری از دشواریهای زندگی توان میبخشد، و راه بسیاری از مشکلات را هموار میسازد. انسان در این راستا و با این تجربهها همواره میکوشد تا به بار فرهنگی سنگین تری دست یابد و به شناختهای تازه تری برسد و اسرار و رموز بیشتری را آشکار سازد.
امام صادق (ع) فرمود: "دانش، بیست و هفت حرف (درجه و شاخه) دارد. تمامی آن چه پیامبران آورده و بشر تا زمان ظهور بدان دست مییابد، دو حرف بیش نیست؛ امّا وقتی قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را نیز آشکار کرده، میان مردم منتشر میکند"[۲].
با ظهور خورشید حاکمیت مهدوی، فکر و اندیشه بشر شکوفا میگردد و درخت سعادت انسان به بار مینشیند و شجره خبیث جهل و جور ریشه کن میگردد، در آن عصر در پرتو دین واحد و تحت امامت و ولایت واحد آخرین حجّت الاهی بشریت به گونهای رشد میکنند و قلههای بلند فرهنگ و دانش را تسخیر میکنند که به تمام بیست و هفت بخش علوم دست مییابند، در حالی که قبل از ظهور حضرتش با تمام پیشرفت علمی اش، خواه با چراغ وحی یا ابزار تجربه، به بیش از دو بخش آن دست نیازیده بود.
رشد چشم گیر علوم و پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژیکی، سبب تحوّلی شگرف در عرصه زندگی و یکپارچگی جریان امور و سهولت ارتباطات و تعاملات اجتماعی میگردد؛ به گونهای که بین آن حضرت و یارانش پیکی نخواهد بود؛ او سخن میگوید و آنان در هر کجا که باشند وی را میبینند و صدایش را میشنوند، چنانکه امام صادق (ع) فرمود: "هنگامی که قائم ما (ع) قیام کند، خداوند آن چنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت میکند که میان آنها و قائم (ع) نامه رسانی نخواهد بود؛ او با آنها سخن میگوید و آنها سخنش را میشنوند و او را میبینند، در حالی که او در مکان خویش است"[۳].
این حدیث بیانگر پیشرفتهای صنعتی عصر ظهور است، همان طور که بخشی از آن اکنون نیز در سایه ماهوارهها، وسایل ارتباط جمعی و شبکه جهانی اینترنت عملی شده است و بخشهای کاملتر آن در زمان ظهور آن حضرت محقق میگردد.
امام صادق (ع) فرمود: "هنگامی که قائم قیام کند در کشورهای روی زمین کسانی را بر میانگیزد، در هر سرزمین یک نفر را، و به او میگوید: فرمان تو در کف دست تو است، هر گاه کاری برای تو پیش آمد که آن را نفهمیدی و ندانستی چگونه در آن حکم کنی، به کف خود بنگر و به آنچه در آن (مکتوب) است عمل کن"[۴].
در دوران قبل از ظهور کوشش انسان در مسیر تکامل شناخت، بیشتر به بعد مادی جهان و زندگی انسان معطوف بوده است و چون انسان با ماده سر و کار دارد و تلاش او برای این است که خواص و آثار بیشتری از ماده را بشناسد، مسائل ماورای ماده و بعد معنوی حیات به خاطر پیچیدگی و دشواری که دارد بدان پایه مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. حیات روحی و معنوی، در گستردگی و اسرار آمیزی قابل مقایسه با حیات مادی و فیزیکی انسان نیست و انسان در قلمرو حیات معنوی ابزار لازم برای شناخت را نیز به طور کامل در اختیار ندارند.
در حالی که رشد و پیشرفت علمی و فرهنگی انسان تاکنون، بیشتر مربوط به امور طبیعی و بخشهای مادی زندگی بوده است و در ابعاد معنوی، بشریت رشد چندانی نداشته است، اما در دوران ظهور، به شکل گستردهای، امدادهای آسمانی برای رفع مشکلات مادی و معیشتی و حتی فرهنگی بشر به یاری زمینیان میشتابد. چنانکه مراد از وراثت زمین در آیه: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۵] انتقال منافع آن و استقرار برکتهای حیات زمین برای صالحان است و این برکتهای پایان ناپذیر، اعم از برکتهای مادی و معنوی است.
در بخشهای معماری و ساختمان سازی، پیشرفتهای چشمگیری رخ میدهد. توسعه شهری به گونهای فزاینده رو به کمال میرود و مساجد به عنوان نماد این توسعه وسعت فراوان مییابند. نمونهای از آن، در برخی روایات عصر ظهور، توسعه ساخت و سازها و بنای مسجد بزرگ کوفه به عنوان مرکز حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) یاد شده است، توسعه شهرها چنان خواهد بود که مردی سوار بر استر تیزرو به قصد نماز جمعه حرکت میکند؛ امّا بر اثر فاصله فراوان مکان و فراخی شهر به آن نمیرسد، چنانکه مفضل بن عمر، از امام صادق (ع) در این باره نقل کرده است که فرمود: "هنگامی که قائم آل پیامبر اکرم (ص) قیام کند، در پشت کوفه (منطقه نجف اشرف) مسجدی میسازد که هزار در ورودی دارد و شهر کوفه چنان توسعه مییابد که خانههای آن به رود فرات در کربلا و «حیره» متصل میشود به طوری که مردی در روز جمعه سوار استر تندرو میشود تا خود را به نماز برساند، ولی به نماز نمیرسد"[۶].
در عرصه احکام و معارف دین، رشد و پیشرفت علوم با کشف عرصههای جدید دانش، زمینه را برای فهم و گسترش آموزههای دینی فراهم میکند و انسانها از طریق سیر آفاقی عرصههای جدیدتری از عظمت خلقت الاهی را میشناسند و حتی در حوزه احکام و مسائل شرعی همگان صاحب نظر میشوند. امام باقر (ع) میفرماید: "در زمان ظهور، دانش و بینشی ارزانی میشود که زنان در خانهها بر اساس کتاب خدا و سنّت پیامبر قضاوت میکنند"[۷].
در عرصه بهداشت و درمان، به برکت پیشرفت علوم و شکوفایی شگفت انگیز دانشها و بهرهگیری از آن برای گسترش بهداشت و درمان، بیماریها ریشه کن میشود. ازآنجا که از وظایف حکومت، مبارزه با عوامل آلودگی است؛ زیرا سبب به خطر افتادن بهداشت محیط زیست میشود؛ از این رو، باید از هرگونه تخلّفات بهداشتی و هر آنچه سبب نابودی بهداشت محیط زیست میشود جلوگیری گردد.
در عصر حکومت مهدی (ع) وضعیت جسمی و بهداشت مردم دگرگون میشود و بیماران تندرستی یافته و بیماریهای کشنده مهار میشود و مرگ و میرها، اندک و ناچیز میگردد. امام صادق (ع) فرمود: "چون قائم قیام کند خداوند از هر مؤمنی بیماری نقص و آفت را دور ساخته و تندرستی و توانایی را به او باز میگرداند"[۸].
در عصر ظهور، در اثر پیشرفت علوم پزشکی و گسترش بهداشت عمومی، عمر مردم بسیار طولانی میشود. مفضل بن عمر از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: "هنگامی که قائم ما ظهور فرماید زمین از نور پروردگارش منور گردد چنانچه مردم از روشنی خورشید بینیاز گردند و تاریکی نابود شود و در سلطنت آن حضرت مردی آنقدر عمر کند که هزار فرزند پسر پی در پی از او به وجود آید که در میان فرزندانش دختری متولد نشده باشد"[۹].[۱۰]
رشد عقلانی
رشد عقلانیت عمومی و توجّه به شاخصهای عقلانی و نهادینه شدن فرهنگ عقلگرایی و خردورزی در جامعه، از دیگر دستاوردهای حکومت مهدوی است که در عرصههای مختلف زندگی مردمان عصر ظهور، نمود پیدا میکند[۱۱].
در عصر ظهور امام مهدی (ع) باعنایت خاص خداوندی، عقول بشر کامل میگردد. امام باقر (ع) درباره رشد عقلانیت و خرد جمعی در عصر ظهور میفرماید: "هنگامی که قائم ما قیام کند دست خود را (کنایه از عنایت و اشراف حضرت) برسر بندگان قرار میدهد، پس خرد مردم زیاد شده و فهم آنان کامل میگردد"[۱۲].
در حکومت عدل مهدوی، جامعه بشری از نظر رشد عقلی و درک حقایق، به درجه بالایی خواهد رسید که سنخیّت با حکومت جهانی و عدالتگستر آن حضرت در همه ابعاد پیدا میکند و بشریّت صلاحیّت و ظرفیّت درک معارف والای دینی را داشته باشند. این امر سبب میشود که بسیاری از انسانها به شریعت اسلام و امام معصوم روی آورند؛ زیرا درک و آگاهی بشری به این مرحله از تکامل میرسد تا مردم تشخیص دهند که امام (ع) از جانب ذات باری تعالی است و نظر او در تبیین بایستهها و فضایل اخلاقی جنبه یقینی دارد.
شکوفایی عقلانیت در عصر ظهور، هماهنگ با تعلیمات وحیانی و محوریت آموزههای دین است نه عقلانیت انسان محور؛ زیرا با همه ارجگذاری به عقل و عقلانیت، هیچ گاه نمیتوان ادعا کرد که قوه خرد به تنهایی میتواند بدون مدد جستن از وحی و مبانی شریعت، اصول و معیاری اخلاقی بیعیب و نقص را ارائه کند، بلکه از آنجا که آفریدگار هستی حقیقت و هویت انسان را بهتر از خود او میشناسد، بهتر میتواند معیاری برای بایدها و نبایدهای او تعیین نماید. از این رو، اندیشههای اخلاقی بسیاری در طول قرنهای مختلف، تنها با تکیه بر قوه خرد شکل گرفته و در جامعه توسعه یافتهاند، ولی هیچ کدام از این نظریهها نتوانستهاند مشکلات بنیادین بشر را پاسخ گویند و حتی بحرانهای شخصیتی و اجتماعی بسیاری را در پی داشتهاند.
امام مهدی (ع) افزون بر اینکه خود رئیس عاقلان است و از قوه خرد در اداره نظام سیاسی و اقتصادی جامعه بهره میبرد، با عالم ماورا نیز پیوند دارد و از دانشهای آسمانی برخوردار است. او با یاری جستن از ذات باری تعالی و وحی و شریعت آسمانی، بر نیازها و مشکلات جامعه بشری چیره میشود و اقتصاد و فرهنگ سالم، آسایش و امنیت، رفاه عمومی و پارسایی را در جامعه میگستراند. بنابراین، بخش مهمی از آبادانی، رفاه، آسایش، توسعه اقتصادی و... در مدینه فاضله مهدوی، وام دار وجود امام معصوم و مصون از خطا و اشتباه است؛ زیرا وجود او، مایه خیر و برکت بوده و تصرفات ولایی او، همه مشکلات بشری را مرتفع میکند.
در حکومت جهانی امام مهدی (ع) پا به پای هوشمندی و بالا آمدن علم و دانش، عقل بشر هم رشد میکند و بالا میآید؛ دانش غرور میآورد، ولی عقل تواضع میآورد؛ دانش ویران میکند، ولی عقل عمران و آبادانی دارد؛ هوش شیطنت میآورد، ولی عقل فضیلت و انسانیت و شرف میآورد و ملاک برتری انسانها بر سایر جانداران عالم در این است که انسان دارای عقل است.
در حکومت مهدوی، نه تنها خردها کامل میشود، بلکه بر هوش و دانش و جمیع شئوون زندگی بشر عقل حاکم میشود و در سایه حکومت عقل همه این ابزارهای دو دم در مسیر خیر و صلاح و رفاه و سعادت جامعه انسانی مورد استفاده قرار میگیرند و این از هنرهای بزرگ امام عصر (ع)است که خردها را از زندان حصار در حصار هوسها و تمایلات آزاد میکند، و آنها را حاکم بر سرنوشت انسانها قرار میدهد و انسانهای آن عصر همه خردمند و اهل اندیشه هستند و هرچه را عقل اقدامی قبیح و زشت و ناپسند تشخیص دهد، از آن اجتناب میکنند و پیداست که چه مدینه فاضلهای خواهد بود.
بنابراین، عقل و پیروی از آن در اندیشه اسلامی، جای گاه بلندی دارد و قرآن و سنت نبوی بدان تأکید میکنند و آن را حجتی باطنی در کنار حجت ظاهری پیامبر و امام معصوم (ع) به شمار میآورند به گونهای که شریعت اسلام عقل را یکی از منابع چهارگانه استنباط احکام شرعی برمیشمارد، اما عقل به تنهایی هرگز نمیتواند همه مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... بشری را حل کند و خود نیز بر این ناتوانی اذعان دارد. از این رو، وحی به کمک آن میآید. عقل آدمی در عصر ظهور به مرتبه تکامل خود میرسد و به انسان عصر ظهور یاری میرساند تا در اخلاق و بینش انسانی خود به مرحله کمال برسد، اما باز قلمرو آن حدود و ثغوری دارد و بسیاری از امور از جمله تدوین قوانین اجتماعی از حیطه تصرفات آن به دور خواهد بود. البته تکامل قوه خرد سبب میگردد انسان تشخیص دهد که تنها خرد، راه حل مشکلات و معضلات بشری نیست و امور ماورایی هم چون وحی و شریعت الاهی و نیز شخصی آسمانی باید به یاری آن حجت باطنی بیایند تا بحرانهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی او حل شود. بنابراین، تنها عقل، برای رفع مشکلات بشر کارآیی ندارد و جانشین همه چیز نمیتواند شود. انسان برای شناخت همه چیز و رفع همه مشکلات خویش تنها به عقل خود نباید تکیه کند؛ زیرا عقل تباهی و فساد را به دنبال میآورد و افقی تیره و تار را فراسوی آدمی ترسیم میسازد.
در حکومت دین مدار مهدوی، عقلانیت و فرزانگی با عبودیت و بندگی خدای متعال، مفهوم پیدا میکند. وقتی از امام صادق (ع) درباره عقلانیت و خرد ورزی سوال شد: «عقل چیست؟ حضرت فرمود: عقل آن است که انسان به وسیله او خدا را بپرستد و بهشت جاویدان را کسب کند»؛ «مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ»؛ سپس راوی پرسید: «فَالَّذِي كَانَ فِي مُعَاوِيَةَ قَالَ تِلْكَ النَّكْرَاءُ وَ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِعَقْلٍ»[۱۳]؛ «پس آنچه در معاویه بود چیست؟ حضرت در پاسخ فرمود: آنچه معاویه داشت هوش بالائی بود و آن شیطنت بود شبیه به عقل، اما عقل نبود».
در جوامع صنعتی امروز، هوش، استعداد، دانش و تجربه بشری زیاد شده و در سایه تیزهوشی، سخت کوشی و پایمردی در مسائل گوناگون علمی، فنی، صنعت و تکنولوژی به اعماق دریاها سفر کرده و تا اوج آسمانها به پرواز در آمده و در این زمینه پیشرفتهای شگرفی پیدا کردهاند و ارمغانهای بزرگی برای بشریت آوردهاند، از جهان اتمها و موجودات ذره بینی تا جهان کهکشانها و سحابیها را که میلیونها سال نوری با زمین فاصله دارند در زیر سیطره و نفوذ علمی خویش در آورده و به تاخت و تاز در عرصه فضای بیکران جهان مشغول میباشند. نیز در دانش طب پیشرفتهای عظیمی کردهاند؛ ولی متاسفانه عقل و خرد آنها رشد نکرده و شکوفا نشده و از قوه به فعلیت در نیامده است؛ اگر عقل بالا میآمد که گناه نمیکردند، ستم و تبعیض و فساد اخلاقی در آنجا رواج نداشت.
جایگاه عقل چنان رفیع است که در روایات در ردیف انبیاء و امامان (ع) قرار داده شده و از او به عنوان حجت خدا یاده شده است. امام کاظم (ع) به هشام فرمود: "خداوند در میان مردم دو حجت دارد: یکی حجت ظاهری است که عبارت است از پیامبران و امامان (ع)، دوم حجت باطنی و درونی که عقل است"[۱۴].
همانطور که پیامبران هرگز به گناه دعوت نمیکنند عقل هم هرگز به گناه دعوت نمیکند، عقل جز به راستی و درستی و پاکی و حسن نیت دعوت ندارد، دنیای امروز عقل را کوبیده و هوش و دانش به حد اعلا رسیده است، حاکم بر دنیای صنعت هوش است، اختراعات همه مال هوش است، علم مربوط به هوش و استعداد است، آری؛ اگر در کنار اینها عامل باشند دانش و هوش را در مجرای صحیح انسانی به کار میگیرند[۱۵].
جستارهای وابسته
- سبک زندگی امام مهدی
- سیره اخلاقی امام مهدی
- سیره عبادی امام مهدی
- سیره خانوادگی امام مهدی
- سیره تربیتی امام مهدی
- سیره اجتماعی امام مهدی
- سیره علمی امام مهدی
- سیره تبلیغی امام مهدی
- سیره سیاسی امام مهدی
- سیره اقتصادی امام مهدی
- سیره فرهنگی امام مهدی
- سیره مدیریتی امام مهدی
- سیره نظامی امام مهدی
- سیره قضایی امام مهدی
- سیره جهادی امام مهدی
- سیره حکومتی امام مهدی
منابع
پانویس
- ↑ صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۲۲۶.
- ↑ «الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً، فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ (ع) أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ، وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۴، ص۵۵.
- ↑ «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ لِشِيعَتِنَا فِي أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّى لَا يَكُونَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقَائِمِ (ع) بَرِيدٌ، يُكَلِّمُهُمْ وَ يَسْمَعُونَ، وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ»؛ الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۴۱؛ منتخب الانوار المضیئه، ص۳۵۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶.
- ↑ «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بَعَثَ فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ فِي كُلِّ إِقْلِيمٍ رَجُلًا يَقُولُ عَهْدُكَ فِي كَفِّكَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ أَمْرٌ لَا تَفْهَمُهُ وَ لَا تَعْرِفُ الْقَضَاءَ فِيهِ فَانْظُرْ إِلَى كَفِّكَ وَ اعْمَلْ بِمَا فِيهَا»؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۱۹.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ « إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (ع) بَنَى فِي ظَهْرِ الْكُوفَةِ مَسْجِداً لَهُ أَلْفُ بَابٍ وَ اتَّصَلَتْ بُيُوتُ أَهْلِ الْكُوفَةِ بِنَهْرَيْ كَرْبَلَاءَ وَ بِالْحِيرَةِ حَتَّى يَخْرُجَ الرَّجُلُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ عَلَى بَغْلَةٍ سَفْوَاءَ يُرِيدُ الْجُمُعَةَ فَلَا يُدْرِكُهَا»؛ الغیبه، طوسی، ص۴۶۸؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۰.
- ↑ «تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)»؛ الغیبه، نعمانی، ص۲۳۹؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۵۲.
- ↑ «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ الْعَاهَةَ»؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۱۷.
- ↑ « إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَى الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ وَ يُعَمَّرُ الرَّجُلُ فِي مُلْكِهِ حَتَّى يُولَدَ لَهُ أَلْفُ ذَكَرٍ لَا يُولَدُ فِيهِمْ أُنْثَى»؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۸۱؛ الغیبه، طوسی، ص۴۶۸.
- ↑ صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۲۲۷.
- ↑ آخرین منجی، ص۳۰۱.
- ↑ «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا (ع) وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهَا أَحْلَامُهُمْ»؛ الکافی، ج۱، ص۲۵؛ کمال الدین، ص۶۷۵.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۱؛ معانی الأخبار، ص۲۴۰.
- ↑ «عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ»؛ تحف العقول عن آل الرسول (ع)، ص۳۸۶.
- ↑ صمدی، قنبرعلی، سیره امام مهدی در عصر ظهور، ص ۲۳۵.