ابوبرزه اسلمی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۴۹: خط ۴۹:
[[شریک بن شهاب]] پیوسته در آرزوی [[ملاقات]] با فردی از [[صحابه]] برای شنیدن [[حدیث]] درباره خوارج بود، تا اینکه ابوبرزه را در [[عرفه]]، در جمع عده‌ای از یارانش دید ابوبرزه با گزارشی از گفتگوی مردی با رسول خدا {{صل}} و [[اعتراض]] وی به [[حضرت]]، [[حدیث]] {{متن حدیث|يَمْرُقُونَ مِنَ اَلدِّينِ}}؛ را بیان و تاکید که خود شاهد این [[گفتگو]] بوده و با دو گوش خود آن حدیث را شنیده است<ref>احمدی بن حنبل، ج۴، ص۴۲۱؛ ابن ابی شبیه، ج۸، ص۷۳۸.</ref>.
[[شریک بن شهاب]] پیوسته در آرزوی [[ملاقات]] با فردی از [[صحابه]] برای شنیدن [[حدیث]] درباره خوارج بود، تا اینکه ابوبرزه را در [[عرفه]]، در جمع عده‌ای از یارانش دید ابوبرزه با گزارشی از گفتگوی مردی با رسول خدا {{صل}} و [[اعتراض]] وی به [[حضرت]]، [[حدیث]] {{متن حدیث|يَمْرُقُونَ مِنَ اَلدِّينِ}}؛ را بیان و تاکید که خود شاهد این [[گفتگو]] بوده و با دو گوش خود آن حدیث را شنیده است<ref>احمدی بن حنبل، ج۴، ص۴۲۱؛ ابن ابی شبیه، ج۸، ص۷۳۸.</ref>.


پس از [[مرگ یزید]] و [[آشفتگی]] [[امر]] [[خلافت]]، [[مروان]] در [[شام]] و [[ابن زبیر]] در [[مکه]] ادعای خلافت داشتند و [[قاریان]] در [[بصره]] [[شورش]] کردند. درگیری آنان در تحلیل ابوبرزه، نوعی [[دنیاگرایی]] بود که می‌بایست از آن کناره گرفت. [[ابن حجر]]<ref>فتح، ج۱۳، ص۲۹-۲۸ و ۶۳-۵۹.</ref> با اشاره به پایگاه و نقش [[اجتماعی]] ابوبرزه - که مورد [[مشورت]] قرار می‌گیرد. بر اساس سخن وی، اعتزال را به دو دسته [[اجتهادی]] و [[دنیا]] خواهانه تقسیم کرده است. [[سیار بن سلامه]] می‌گوید: به همراه پدرم نزد ابوبرزه رفتیم. پدرم کوشید تا وی را در این‌باره به سخن درآورد. ابوبرزه با اشاره به اینکه سخن وی برای خداست، گفت: با [[قریش]] مخالفم. رسول خدا {{صل}} [[عرب]] را از [[ذلت]] و [[گمراهی]] رهانید، ولی [[دنیا خواهی]] آنان، موجب فسادشان شد. [[مروان]]<ref>و به روایتی عبدالملک؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۲۴.</ref> در [[شام]] و [[ابن زبیر]] در [[مکه]] برای [[دنیا]] می‌جنگند و عده‌ای نیز که شما آنان را قراء می‌نامید، جز برای دنیا [[نبرد]] نمی‌کنند<ref>مروزی، ۸۴-۸۳؛ بخاری، الصحیح، ج۸، ص۱۰۰.</ref>. او برای توفیقش در [[مخالفت]] با [[قریش]]، [[خدا]] را [[سپاس]] گفت و به استناد [[روایت]] {{متن حدیث| اَلْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ }} از [[رسول خدا]] {{صل}}، [[امامت]] و [[رهبری]] را تا زمانی [[حق]] قریش دانست که با [[مردم]] [[مهربان]] و به تعهدات خود [[وفادار]] بوده، در محکم و [[حکومت]]، [[عدالت]] برقرار کنند<ref>ابو یعلی، ج۶، ص۳۲۳؛ حق مردم بر حاکمان و حق حاکمان را بر مردم بیان کرده است.</ref>. او [[بهترین]] کار را در آن شرایط، [[کناره‌گیری]] از درگیری‌های داخلی دنیا خواهانه و شرکت نکردن در نبردهایی [[وصف]] کرد که در آن [[خون]] [[مسلمانان]] ریخته می‌شود<ref>بخاری، الصحیح، ج۸، ص۱۰۰؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۵۹۵؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۲۴.</ref>.
پس از [[مرگ یزید]] و [[آشفتگی]] [[امر]] [[خلافت]]، [[مروان]] در [[شام]] و [[ابن زبیر]] در [[مکه]] ادعای خلافت داشتند و [[قاریان]] در [[بصره]] [[شورش]] کردند. درگیری آنان در تحلیل ابوبرزه، نوعی [[دنیاگرایی]] بود که می‌بایست از آن کناره گرفت. [[ابن حجر]]<ref>فتح، ج۱۳، ص۲۹-۲۸ و ۶۳-۵۹.</ref> با اشاره به پایگاه و نقش [[اجتماعی]] ابوبرزه - که مورد [[مشورت]] قرار می‌گیرد. بر اساس سخن وی، اعتزال را به دو دسته [[اجتهادی]] و [[دنیا]] خواهانه تقسیم کرده است. [[سیار بن سلامه]] می‌گوید: به همراه پدرم نزد ابوبرزه رفتیم. پدرم کوشید تا وی را در این‌باره به سخن درآورد. ابوبرزه با اشاره به اینکه سخن وی برای خداست، گفت: با [[قریش]] مخالفم. رسول خدا {{صل}} [[عرب]] را از [[ذلت]] و [[گمراهی]] رهانید، ولی [[دنیا خواهی]] آنان، موجب فسادشان شد. [[مروان]]<ref>و به روایتی عبدالملک؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۲۴.</ref> در [[شام]] و [[ابن زبیر]] در [[مکه]] برای [[دنیا]] می‌جنگند و عده‌ای نیز که شما آنان را قراء می‌نامید، جز برای دنیا [[نبرد]] نمی‌کنند<ref>مروزی، ۸۴-۸۳؛ بخاری، الصحیح، ج۸، ص۱۰۰.</ref>. او برای توفیقش در [[مخالفت]] با [[قریش]]، [[خدا]] را [[سپاس]] گفت و به استناد [[روایت]] {{متن حدیث| اَلْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ }} از [[رسول خدا]] {{صل}}، [[امامت]] و [[رهبری]] را تا زمانی [[حق]] قریش دانست که با [[مردم]] [[مهربان]] و به تعهدات خود [[وفادار]] بوده، در محکم و [[حکومت]]، [[عدالت]] برقرار کنند<ref>ابو یعلی، ج۶، ص۳۲۳؛ حق مردم بر حاکمان و حق حاکمان را بر مردم بیان کرده است.</ref>. او [[بهترین]] کار را در آن شرایط، [[کناره‌گیری]] از درگیری‌های داخلی دنیا خواهانه و شرکت نکردن در نبردهایی وصف کرد که در آن [[خون]] [[مسلمانان]] ریخته می‌شود<ref>بخاری، الصحیح، ج۸، ص۱۰۰؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۵۹۵؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۲۴.</ref>.


[[محدثان]] و صاحبان [[صحاح]]، از [[ابوبرزه]] ۴۶ روایت نقل کرده‌اند که برخی مورد استناد [[فقهای شیعه]] و [[سنی]] قرار گرفته است. [[استحباب]] گفتن [[اذان]] در مناره و اقامه در [[مسجد]]، کیفیت [[رکوع]]<ref>ابن حجر، تلخیص، ج۳، ص۱۹۳ و ۳۷۷.</ref>، وقت [[نماز]]، [[روزه]] مسافر، نماز بر شخص حد خورده، شرط چهار [[اقرار]] برای [[رجم]] و خیار مجلس<ref>ابن قدامه، ج۱، ص۳۹۸ و ج۲، ص۴۲۰ و ج۴، ص۶ و ۱۷۷ و ج۱۰، ص۱۶۶؛ طوسی، الخلاف ج۳، ص۷.</ref> از [[روایات فقهی]] ابوبرزه است. درباره خوردن غذای [[مجوسیان]] نیز به [[عمل]] ابوبرزه استناد کرده‌اند. مجوسیانی در [[منزل]] وی سکونت داشتند و هدایایی در [[نوروز]] و مهرگان برای وی می‌فرستادند. او به خانواده‌اش [[دستور]] داده بود هدیه‌ای جز میوه از آنان نپذیرند<ref>ابن ابی شیبه، ج۵، ص۵۴۸ و ج۷، ص۵۸۷.</ref>.
[[محدثان]] و صاحبان [[صحاح]]، از [[ابوبرزه]] ۴۶ روایت نقل کرده‌اند که برخی مورد استناد [[فقهای شیعه]] و [[سنی]] قرار گرفته است. [[استحباب]] گفتن [[اذان]] در مناره و اقامه در [[مسجد]]، کیفیت [[رکوع]]<ref>ابن حجر، تلخیص، ج۳، ص۱۹۳ و ۳۷۷.</ref>، وقت [[نماز]]، [[روزه]] مسافر، نماز بر شخص حد خورده، شرط چهار [[اقرار]] برای [[رجم]] و خیار مجلس<ref>ابن قدامه، ج۱، ص۳۹۸ و ج۲، ص۴۲۰ و ج۴، ص۶ و ۱۷۷ و ج۱۰، ص۱۶۶؛ طوسی، الخلاف ج۳، ص۷.</ref> از [[روایات فقهی]] ابوبرزه است. درباره خوردن غذای [[مجوسیان]] نیز به [[عمل]] ابوبرزه استناد کرده‌اند. مجوسیانی در [[منزل]] وی سکونت داشتند و هدایایی در [[نوروز]] و مهرگان برای وی می‌فرستادند. او به خانواده‌اش [[دستور]] داده بود هدیه‌ای جز میوه از آنان نپذیرند<ref>ابن ابی شیبه، ج۵، ص۵۴۸ و ج۷، ص۵۸۷.</ref>.
۲۱۷٬۶۰۹

ویرایش