ابوایوب انصاری در تراجم و رجال: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۰: خط ۴۰:
*مردی از [[طایفه]] بنی سعد که او هم در میان [[خوارج]] بود، صدای [[عبدالله بن وهب]] را شنید و گفت: من به [[وسیله]] [[عبدالله بن وهب]] گول خوردم و در این [[جنگ]] شرکت کردم، حال می‌بینم خودش در راه و حرکت خویش تردید دارد و درباره [[دوست]] خود که به دست [[علی بن ابی طالب]] کشته شده، می‌گوید: نمی‌دانم بهشتی است یا [[جهنمی]]! لذا فوراً با گروهی از همراهانش از [[جنگ]] با [[حضرت علی]]{{ع}} کناره گرفت و از [[سپاه]] [[خوارج]] خارج شد. *اما جمعی از [[خوارج]] که برای [[نبرد]] با [[حضرت]] باقی مانده بودند، هزار نفرشان به [[میمنه]] [[سپاه]] [[حضرت]] که فرمانده‌اش [[ابوایوب انصاری]] بود، حمله کردند و [[سعی]] داشتند تا او را از پای درآورند. در این حال بود که [[حضرت]] مهلت دادن به [[خوارج]] را جایز ندانست و [[فرمان]] حمله را صادر کرد و برای [[اطمینان]] نیروهایش در میدان [[نبرد]] با این [[خبر غیبی]] [[بشارت]] داد و فرمود: "به آنان حمله کنید که [[سوگند]] به [[خدا]]، از شما ده تن کشته و از [[خوارج]] نیز ده تن سالم نخواهند ماند"<ref>{{متن حدیث|اِحْمِلُوا عَلَيْهِمْ فَوَ اَللَّهِ لاَ يُقْتَلُ مِنْكُمْ عَشَرَةٌ وَ لاَ يَسْلَمُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ}}</ref>.
*مردی از [[طایفه]] بنی سعد که او هم در میان [[خوارج]] بود، صدای [[عبدالله بن وهب]] را شنید و گفت: من به [[وسیله]] [[عبدالله بن وهب]] گول خوردم و در این [[جنگ]] شرکت کردم، حال می‌بینم خودش در راه و حرکت خویش تردید دارد و درباره [[دوست]] خود که به دست [[علی بن ابی طالب]] کشته شده، می‌گوید: نمی‌دانم بهشتی است یا [[جهنمی]]! لذا فوراً با گروهی از همراهانش از [[جنگ]] با [[حضرت علی]]{{ع}} کناره گرفت و از [[سپاه]] [[خوارج]] خارج شد. *اما جمعی از [[خوارج]] که برای [[نبرد]] با [[حضرت]] باقی مانده بودند، هزار نفرشان به [[میمنه]] [[سپاه]] [[حضرت]] که فرمانده‌اش [[ابوایوب انصاری]] بود، حمله کردند و [[سعی]] داشتند تا او را از پای درآورند. در این حال بود که [[حضرت]] مهلت دادن به [[خوارج]] را جایز ندانست و [[فرمان]] حمله را صادر کرد و برای [[اطمینان]] نیروهایش در میدان [[نبرد]] با این [[خبر غیبی]] [[بشارت]] داد و فرمود: "به آنان حمله کنید که [[سوگند]] به [[خدا]]، از شما ده تن کشته و از [[خوارج]] نیز ده تن سالم نخواهند ماند"<ref>{{متن حدیث|اِحْمِلُوا عَلَيْهِمْ فَوَ اَللَّهِ لاَ يُقْتَلُ مِنْكُمْ عَشَرَةٌ وَ لاَ يَسْلَمُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ}}</ref>.
*پس از [[فرمان]] حمله، دلاور مردان [[سپاه امام]]{{صل}} حمله را آغاز کرده و در اندک زمانی تمام [[لشکریان]] [[خوارج]] را متلاشی نمودند و همان‌گونه که [[امام]]{{ع}} [[وعده]] داده بود، فقط نه تن از [[سپاهیان]] [[امام]] به [[شهادت]] رسیدند و از [[خوارج]] نیز فقط هشت یا نه نفر [[جان]] سالم به در برده و موفق به فرار شدند <ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۷۲.</ref>.
*پس از [[فرمان]] حمله، دلاور مردان [[سپاه امام]]{{صل}} حمله را آغاز کرده و در اندک زمانی تمام [[لشکریان]] [[خوارج]] را متلاشی نمودند و همان‌گونه که [[امام]]{{ع}} [[وعده]] داده بود، فقط نه تن از [[سپاهیان]] [[امام]] به [[شهادت]] رسیدند و از [[خوارج]] نیز فقط هشت یا نه نفر [[جان]] سالم به در برده و موفق به فرار شدند <ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۷۲.</ref>.
*در این [[جنگ]] چون [[ابوایوب]] خود را مورد حمله دید و از طرفی [[فرمان]] [[حضرت علی]]{{ع}} هم برای حمله صادر شد، [[دست]] به [[شمشیر]] برد و بر آن گروه [[نادان]] حمله کرد و دلاورانه [[شمشیر]] زد و یکی از سران [[خوارج]] به نام [[زید بن حصین]] طائی را به [[هلاکت]] رساند؛ چون [[آتش]] [[جنگ]] فرو نشست به [[محضر امام]]{{ع}} آمد و عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]، من [[زید بن حصین طانی]] را به [[قتل]] رساندم و چنان نیزه به سینه‌اش زدم که از پشت او خارج شد و به او گفتم: "ای [[دشمن خدا]]، [[بشارت]] باد بر تو [[آتش جهنم]]"<ref>{{عربی|ابشر یا عدو الله بالنار}}</ref> اما او در پاسخ گفت: به زودی (در [[قیامت]]) خواهی دانست که کدام یک از ما به [[آتش]] سزاوارتریم [[امام]]{{ع}} در راستای [[اطمینان]] [[قلب]] [[ابوایوب]] فرمود:"او به [[آتش جهنم]] سزاوارتر است"
*در این [[جنگ]] چون [[ابوایوب]] خود را مورد حمله دید و از طرفی [[فرمان]] [[حضرت علی]]{{ع}} هم برای حمله صادر شد، [[دست]] به [[شمشیر]] برد و بر آن گروه [[نادان]] حمله کرد و دلاورانه [[شمشیر]] زد و یکی از سران [[خوارج]] به نام [[زید بن حصین]] طائی را به [[هلاکت]] رساند؛ چون [[آتش]] [[جنگ]] فرو نشست به [[محضر امام]]{{ع}} آمد و عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]، من [[زید بن حصین طانی]] را به [[قتل]] رساندم و چنان نیزه به سینه‌اش زدم که از پشت او خارج شد و به او گفتم: "ای [[دشمن خدا]]، [[بشارت]] باد بر تو [[آتش جهنم]]"<ref>{{عربی|ابشر یا عدو الله بالنار}}</ref> اما او در پاسخ گفت: به زودی (در [[قیامت]]) خواهی دانست که کدام یک از ما به [[آتش]] سزاوارتریم [[امام]]{{ع}} در راستای [[اطمینان]] [[قلب]] [[ابوایوب]] فرمود:"او به [[آتش جهنم]] سزاوارتر است"<ref>{{متن حدیث|هو أولی بها لیا}}، تاریخ طبری، ج۵، ص۸۷ و کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۶.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۵-۷۷.</ref>
<ref>{{متن حدیث|هو أولی بها لیا}}، تاریخ طبری، ج۵، ص۸۷ و کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۶.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۵-۷۷.</ref>


==صراحت و [[حق]] گویی [[ابوایوب]] در برابر [[معاویه]]==
==صراحت و [[حق]] گویی [[ابوایوب]] در برابر [[معاویه]]==

نسخهٔ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۳

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ابوایوب انصاری است. "ابوایوب انصاری" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ابوایوب انصاری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

ارادت و اخلاص ابوایوب به امیرالمؤمنین(ع)

ابوایوب و نقل حدیث غدیر

  • رباح بن حارث نخعی می‌گوید: من در خدمت حضرت علی(ع) نشسته بودم که ناگهان گروهی نقاب‌دار از راه رسیدند و خطاب به ایشان گفتند: "سلام بر تو ای مولا و سرور ما". امیرالمؤمنین(ع) سلام آنها را پاسخ داد و بعد فرمود: "چگونه مرا مولای خود می‌خوانید، مگر نه این که شما عده‌ای از اعراب بادیه نشینید؟" گفتند: آری، اما از رسول خدا(ص) شنیدیم که در روز غدیرخم فرمود: "هرکس من مولای اویم علی نیز مولای اوست، خداوندا، یاران اون را دوست بدار و دشمنانش را دشمن، و کسی که او را یاری کنند، یاریش فرما و کسی که او را خوار کند، مخذولش گردان"[۹].
  • راوی می‌گوید: حضرت با شنیدن این سخنان تبسمی بر لب نشاند به گونه‌ای که دندان‌های آن حضرت دیده شد. سپس فرمود: " ای مردم شاهد باشید که پیامبرتان در حق من چه فرموده و چگونه شما را به یاری من فرمان داده است".
  • رباح بن حارث نخعی می‌گوید: طولی نکشید که این گروه نقاب‌دار به سوی مرکب‌ها و بارهای خود بازگشتند و من آنان را دنبال کردم و از یکی از آنان پرسیدم، شما کی هستید؟ گفت: ما گروهی از انصاریم و آن یکی هم – اشاره به شخص خاصی کرد - "ابوایوب انصاری" صاحب منزل پیامبر خدا(ص) است. راوی می‌گوید" من جلو رفتم و به حضور وی رسیدم و با او مصاحفه کردم[۱۰].[۱۱]

اقامه نماز جماعت ابوایوب، به جای عثمان

ابوایوب در جنگ‌های عصر خلافت علی(ع)

دلاوری ابوایوب انصاری در نهروان

صراحت و حق گویی ابوایوب در برابر معاویه

حمله بسر بن ارطاة و فرار ابوایوب از مدینه

درگذشت ابوایوب

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: الاصابه، ج۲، ص۲۳۴؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۱۱۲؛ رجال طوسی، ص۴۰، ش۱؛ طبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۶ وسیر أعلام النبلاء، ج۴، ص۶۱.
  2. ر.ک: اسد الغابه، ج۵، ص۱۴۳؛ الاصابه، ج۲، ص۲۳۴؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۱۱۲ و تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۵۳.
  3. تا قبل از هجرت پیامبر، این شهر را «یثرب» و پس از ههجرت پیامبر به «مدینه الرسول» شهرت یافت.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۰-۷۱.
  5. ر.ک: وقعه صفین، ص۹۳؛ الجمل، ص۱۰۵ و شرح ابن ابی الحدید ج۷، ص۳۶ و ۳۹.
  6. دوازده نفر عبارتند از: ۱. خالد بن سعید بن عاص ۲. مقداد بن اسود ۳. ابی بن کعب ۴. عمار یاسر ۵. ابوذر غفاری ۶. سلمان فارسی ۷. عبدالله بن مسعود ۸. بریده اسلمی (از مهاجرین) ۹. خزیمه بن ثابت (ذوالشهادتین). ۱۰. سهل بن حنیف ۱۱. ابو ایوب انصاری ۱۲. ابو الهیثم بن تیهان (و تعدادی دیگر از انصار بودند).
  7. خصال صدوق، ج۲، ص۴۶۵، باب اثنی عشر، ح۴.
  8. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۱.
  9. «فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ - اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ اُنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اُخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»
  10. شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۲۰۸.
  11. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۱-۷۲.
  12. کامل ابن اثیر، ج۲، ص۳۰۰.
  13. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۲-۷۳.
  14. شرح ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۱۷.
  15. منتخب کنز العمال در حاشیه مسند، ج۵، ص۴۵۱ و ر.ک: ارجح المطالب، ص۶۰۳.
  16. کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۴ و تاریخ طبری، ج۵، ص۸۳.
  17. ر.ک: کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۵؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۸۶ و شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۷۲.
  18. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۳-۷۵.
  19. «يَا حَبَّذَا اَلرَّوْحَةُ إِلَى اَلْجَنَّةِ»!
  20. «اِحْمِلُوا عَلَيْهِمْ فَوَ اَللَّهِ لاَ يُقْتَلُ مِنْكُمْ عَشَرَةٌ وَ لاَ يَسْلَمُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ»
  21. شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۷۲.
  22. ابشر یا عدو الله بالنار
  23. «هو أولی بها لیا»، تاریخ طبری، ج۵، ص۸۷ و کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۰۶.
  24. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۵-۷۷.
  25. أنا قتلته، إذ أنت و أبوک علی الجمل الأحمر، معکما لواء الکفر
  26. اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۸۶.
  27. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۸.
  28. «و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم)‌اش از همه جا فراوان می‌رسید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.
  29. ر.ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۳ - ۱۷.
  30. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۸-۸۰.
  31. اسد الغابه، ج۲، ص۸۱ و ر.ک: الاصابه، ج۲، ص۲۳۵ و تهذیب التهذیب، ج۳، ص۵۱۰.
  32. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۸۰-۸۱.