مقاومت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۸: خط ۲۸:
#'''[[عدالت]]''': یکی از مهم‌ترین مبانی مقاومت بعد از [[توحید]] "عدالت" است. برخی [[اعتقاد]] و [[باور]] به "خدا" در [[اندیشه]] را [[توحید نظری]] و فردی، و "عدالت اجتماعی" را [[تجلی]] [[خدا]] در [[زندگی]] و [[توحید]] [[اجتماعی]] می‌دانند<ref>مطهری‌، مرتضی‌، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۷۴.</ref>. ابن‌عاشور با [[فطری]] دانستن [[عدالت]] می‌نویسد: "خداوند از ایجاد تا [[ختم رسالت]] [[پیامبران]]، [[هدف]] واحدی را دنبال می‌کرد و آن [[حفظ نظام]] این عالم و تأمین [[مصالح]] و احوال [[اهل]] عالم بوده است و آن را تحت آن چه [[عدالت]] و [[استقامت]] نامیده است در [[نفوس]] پیروانش آنها را علاقمند می‌کند و به‌سمت [[عدالت]] و [[استقامت]] می‌کشاند‌"<ref>ابن‌عاشور، محمد طاهر، اصول النظام الاجتماعی فی الاسلام‌، ص۸.</ref>. [[مطهری]] "عدالت" را معیار [[اسلام]] و [[منشأ دین]] و [[قانون]] می‌داند؛ بدین‌معنا که [[عدالت]] به‌مثابه اصلی است که [[دین]] و [[قانون]] براساس آن ایجاد می‌گردد و می‌نویسد: "عدل [[قرآن]]، همدوش [[توحید]]، رکن معاد‌، [[هدف]] [[تشریع]] [[نبوّت]]، [[فلسفه]] [[زعامت]] و [[امامت]]، معیار کمال فرد‌، و مقیاس [[سلامت]] [[اجتماع]] است"<ref>مطهری‌، مرتضی‌، مجموعه آثار، ج۱، ص۶۱.</ref>. جوادی‌آملی می‌نویسد: "نادیده‌انگاشتن [[قسط و عدل]]، [[مخالفت]] با [[نظام]] طبیعی و اهتمام به آن، هماهنگی با [[نظام هستی]] است"<ref>جوادی‌آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۱۷، ص۱۹۲-۱۹۳.</ref>. [[عدالت]] مفهومی مشترک در میان مکتب‌های [[الهی]] و بشری است. ازاین‌رو اگر نظریه [[عدالت]] در درون پارادایم خودش؛ یعنی با [[جهان‌بینی دینی]] تعریف نشود‌، همه چیز به‌هم می‌ریزد<ref>سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۳۴۹.</ref>. [[قرآن]] همگان را به [[عدالت]] و [[احسان]] [[امر]] می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>. [[پیامبر]] نیز [[رسالت]] خود را اقامه [[عدالت]] در [[جامعه]] برمی‌شمارد: {{متن قرآن|وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}}<ref>«و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>. [[آیات]] متعدد بیانگر آن است بین توحید‌، [[عدل]] و [[احسان]] رابطه [[تکوینی]] وجود دارد و این رابطه معنایی به‌خاطر [[جامعیت]] مفهوم "عدالت" است‌<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۱۱، ص۴۶۹.</ref>. و از سوی دیگر تنظیم‌کننده [[روابط]] و تأمین‌کننده نیازمندی‌های بشری نیز هست. با این بیان "مقاومت" از منظر [[قرآن]]، همچون امور [[تکوینی]]، بر اساس [[عدالت]] یا [[تابعی]] از [[عدالت]] است‌، ازاین‌رو همه فعالیت‌های [[اجتماعی]] و هرگونه [[اقدام]] و [[برنامه‌ریزی]] و وضع [[قوانین]] در حوزه‌های مختلف نیز باید برآمده از [[عدالت]] و تأمین‌کننده نیاز‌ها و ایفای [[حقوق]] طبیعی [[انسان‌ها]] و [[جوامع انسانی]] باشد، در غیر این صورت [[خروج]] از مقاومت تلقی می‌شود.
#'''[[عدالت]]''': یکی از مهم‌ترین مبانی مقاومت بعد از [[توحید]] "عدالت" است. برخی [[اعتقاد]] و [[باور]] به "خدا" در [[اندیشه]] را [[توحید نظری]] و فردی، و "عدالت اجتماعی" را [[تجلی]] [[خدا]] در [[زندگی]] و [[توحید]] [[اجتماعی]] می‌دانند<ref>مطهری‌، مرتضی‌، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۷۴.</ref>. ابن‌عاشور با [[فطری]] دانستن [[عدالت]] می‌نویسد: "خداوند از ایجاد تا [[ختم رسالت]] [[پیامبران]]، [[هدف]] واحدی را دنبال می‌کرد و آن [[حفظ نظام]] این عالم و تأمین [[مصالح]] و احوال [[اهل]] عالم بوده است و آن را تحت آن چه [[عدالت]] و [[استقامت]] نامیده است در [[نفوس]] پیروانش آنها را علاقمند می‌کند و به‌سمت [[عدالت]] و [[استقامت]] می‌کشاند‌"<ref>ابن‌عاشور، محمد طاهر، اصول النظام الاجتماعی فی الاسلام‌، ص۸.</ref>. [[مطهری]] "عدالت" را معیار [[اسلام]] و [[منشأ دین]] و [[قانون]] می‌داند؛ بدین‌معنا که [[عدالت]] به‌مثابه اصلی است که [[دین]] و [[قانون]] براساس آن ایجاد می‌گردد و می‌نویسد: "عدل [[قرآن]]، همدوش [[توحید]]، رکن معاد‌، [[هدف]] [[تشریع]] [[نبوّت]]، [[فلسفه]] [[زعامت]] و [[امامت]]، معیار کمال فرد‌، و مقیاس [[سلامت]] [[اجتماع]] است"<ref>مطهری‌، مرتضی‌، مجموعه آثار، ج۱، ص۶۱.</ref>. جوادی‌آملی می‌نویسد: "نادیده‌انگاشتن [[قسط و عدل]]، [[مخالفت]] با [[نظام]] طبیعی و اهتمام به آن، هماهنگی با [[نظام هستی]] است"<ref>جوادی‌آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۱۷، ص۱۹۲-۱۹۳.</ref>. [[عدالت]] مفهومی مشترک در میان مکتب‌های [[الهی]] و بشری است. ازاین‌رو اگر نظریه [[عدالت]] در درون پارادایم خودش؛ یعنی با [[جهان‌بینی دینی]] تعریف نشود‌، همه چیز به‌هم می‌ریزد<ref>سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۳۴۹.</ref>. [[قرآن]] همگان را به [[عدالت]] و [[احسان]] [[امر]] می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>. [[پیامبر]] نیز [[رسالت]] خود را اقامه [[عدالت]] در [[جامعه]] برمی‌شمارد: {{متن قرآن|وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}}<ref>«و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>. [[آیات]] متعدد بیانگر آن است بین توحید‌، [[عدل]] و [[احسان]] رابطه [[تکوینی]] وجود دارد و این رابطه معنایی به‌خاطر [[جامعیت]] مفهوم "عدالت" است‌<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۱۱، ص۴۶۹.</ref>. و از سوی دیگر تنظیم‌کننده [[روابط]] و تأمین‌کننده نیازمندی‌های بشری نیز هست. با این بیان "مقاومت" از منظر [[قرآن]]، همچون امور [[تکوینی]]، بر اساس [[عدالت]] یا [[تابعی]] از [[عدالت]] است‌، ازاین‌رو همه فعالیت‌های [[اجتماعی]] و هرگونه [[اقدام]] و [[برنامه‌ریزی]] و وضع [[قوانین]] در حوزه‌های مختلف نیز باید برآمده از [[عدالت]] و تأمین‌کننده نیاز‌ها و ایفای [[حقوق]] طبیعی [[انسان‌ها]] و [[جوامع انسانی]] باشد، در غیر این صورت [[خروج]] از مقاومت تلقی می‌شود.
#'''[[فطرت]]''': در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] بر وجود [[فطرت]] مشترک میان [[آدمیان]] تأکید شده است که از [[حقیقت]] خود مبدل نخواهد شد: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. مطابق فرمایش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} هر [[انسانی]] بر [[فطرت توحیدی]] [[آفریده]] شده است: {{متن حدیث|كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۳.</ref> از [[فطرت بشر]]، هم اصول مشترک [[الهی]] بر می‌آید و هم اصول مشترک [[انسانی]]<ref>جوادی‌آملی، عبدالله، روابط بین الملل در اسلام، ص۲۳.</ref>. [[ایمان به خدا]] و [[نفی]] [[شرک]] و [[طاغوت]] و [[وحدت]] [[هدف]]، نشانه‌های [[فطرت انسانی]] است و هرگونه [[شرک]] و ستم‌گری و هرگونه [[اختلاف]] و تفرقه‌، [[انحراف]] از [[فطرت]] قلمداد می‌شود‌<ref>صدر، سید محمدباقر، اسلام راهبر زندگی، ص۱۷۲‌.</ref>. [[انسان]] به [[حکم]] [[فطرت]]، عدول از [[حق]]، [[عدالت]] و [[انسانیت]] را، فارغ از [[اعتقاد]] به [[باورهای دینی]] نمی‌پسندد. [[تاریخ]] [[گواهی]] می‌دهد در [[جوامع بشری]] تلاش برای اقامه [[عدالت]] و دست‌یابی به [[حقوق انسانی]] از سوی آگاهان [[جامعه]] همواره وجود داشته و با [[ظلم]]، [[تجاوز]]، [[ستمگری]] و [[سلطه]] به مقابله و [[مبارزه]] برخاسته‌اند و برهمین‌اساس است که [[مطهری]] انسان‌هایی را که بر اساس [[فطرت]]، [[اهل]] [[احسان]]، [[جود]] و [[عدالت]] باشند‌، را به [[خداپرستی]] [[فطری]] تعبیر نموده است و نزد [[خدا]] ماْجور می‌داند حتی اگر [[مشرک]] باشند‌<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۷۷.</ref>. همه [[تمایلات]] و [[سنن]] [[فطری]] [[بشر]] را می‌توان به‌طور خلاصه [[استقامت]] در [[دعوت]] به [[عدل]] و بازداشتن از [[ظلم]] و [[انحراف از حق]] بیان داشت که هرانسانی به [[فطرت]] [[سلیم]] خود آن را [[عدالت]] می‌داند‌<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۷، ص۷۳.</ref>. براساس رویکرد [[جهان شمولی اسلام]]، در [[قرآن]] [[امر]] به "مقاومت" با [[تبیین]] [[عدالت]]، [[آزادی]]، [[حقوق]] طبیعی و [[کرامت]] [[انسان در قرآن]] مبتنی بر [[فطرت]] مشترک [[انسانی]] بنا نهاده شده است و برهمین‌اساس [[تشریع احکام]] و وضع [[قوانین]] و دستورالعمل‌های فردی و [[اجتماعی]] بر مبنای [[فطرت]] [[الهی]] در [[قرآن]] مورد تاکید قرار گرفته است.
#'''[[فطرت]]''': در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] بر وجود [[فطرت]] مشترک میان [[آدمیان]] تأکید شده است که از [[حقیقت]] خود مبدل نخواهد شد: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>. مطابق فرمایش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} هر [[انسانی]] بر [[فطرت توحیدی]] [[آفریده]] شده است: {{متن حدیث|كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۳.</ref> از [[فطرت بشر]]، هم اصول مشترک [[الهی]] بر می‌آید و هم اصول مشترک [[انسانی]]<ref>جوادی‌آملی، عبدالله، روابط بین الملل در اسلام، ص۲۳.</ref>. [[ایمان به خدا]] و [[نفی]] [[شرک]] و [[طاغوت]] و [[وحدت]] [[هدف]]، نشانه‌های [[فطرت انسانی]] است و هرگونه [[شرک]] و ستم‌گری و هرگونه [[اختلاف]] و تفرقه‌، [[انحراف]] از [[فطرت]] قلمداد می‌شود‌<ref>صدر، سید محمدباقر، اسلام راهبر زندگی، ص۱۷۲‌.</ref>. [[انسان]] به [[حکم]] [[فطرت]]، عدول از [[حق]]، [[عدالت]] و [[انسانیت]] را، فارغ از [[اعتقاد]] به [[باورهای دینی]] نمی‌پسندد. [[تاریخ]] [[گواهی]] می‌دهد در [[جوامع بشری]] تلاش برای اقامه [[عدالت]] و دست‌یابی به [[حقوق انسانی]] از سوی آگاهان [[جامعه]] همواره وجود داشته و با [[ظلم]]، [[تجاوز]]، [[ستمگری]] و [[سلطه]] به مقابله و [[مبارزه]] برخاسته‌اند و برهمین‌اساس است که [[مطهری]] انسان‌هایی را که بر اساس [[فطرت]]، [[اهل]] [[احسان]]، [[جود]] و [[عدالت]] باشند‌، را به [[خداپرستی]] [[فطری]] تعبیر نموده است و نزد [[خدا]] ماْجور می‌داند حتی اگر [[مشرک]] باشند‌<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۷۷.</ref>. همه [[تمایلات]] و [[سنن]] [[فطری]] [[بشر]] را می‌توان به‌طور خلاصه [[استقامت]] در [[دعوت]] به [[عدل]] و بازداشتن از [[ظلم]] و [[انحراف از حق]] بیان داشت که هرانسانی به [[فطرت]] [[سلیم]] خود آن را [[عدالت]] می‌داند‌<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۷، ص۷۳.</ref>. براساس رویکرد [[جهان شمولی اسلام]]، در [[قرآن]] [[امر]] به "مقاومت" با [[تبیین]] [[عدالت]]، [[آزادی]]، [[حقوق]] طبیعی و [[کرامت]] [[انسان در قرآن]] مبتنی بر [[فطرت]] مشترک [[انسانی]] بنا نهاده شده است و برهمین‌اساس [[تشریع احکام]] و وضع [[قوانین]] و دستورالعمل‌های فردی و [[اجتماعی]] بر مبنای [[فطرت]] [[الهی]] در [[قرآن]] مورد تاکید قرار گرفته است.
#'''[[آخرت‌گرایی]]''': یکی دیگر از مبانی مقاومت در [[قرآن]]، [[حقیقت]] [[معاد]] است که از [[اعتقاد به توحید]] ریشه می‌گیرد‌. [[انسان]] [[معتقد]] به [[معاد]]، در همه عرصه‌ها با [[جهاد]] و [[مبارزه]] و بذل [[مال]] و [[جان]] تا مرز [[شهادت]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}} «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>، خود را در مسیر [[اطاعت]] و برخورداری از [[نصرت]] و [[فلاح]] و [[رستگاری]] [[حقیقی]] می‌بیند و به احدی الحسنیین می‌اندیشد<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ}} «بگو آیا برای ما جز یکی از دو نکویی را انتظار دارید؟ و ما برای شما انتظار داریم که خداوند شما را از سوی خویش یا به دست ما به عذابی دچار فرماید پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.</ref>. یکی از عمده‌ترین تفاوت حامیان [[اندیشه‌ها]] و مکتب‌های مادی و غیرمادی، [[باور]] یا عدم [[باور]] آنان به [[معاد]] و به [[جهان آخرت]] است.[[اعتقاد]] به [[معاد]]، [[بینش]] [[انسان]] را از تنگنای [[دنیا]] به فراخنای [[جهان]] باقی پیوند می‌دهد، و [[همّت]] او را بلندمرتبه‌تر از آن می‌گرداند که بخواهد به تعلّقات [[دنیوی]] و [[مادّی]] و تضییع [[حقوق]] دیگران [[خشنود]] گردد و بدان [[رضایت]] دهد. [[حضرت علی]]{{ع}} [[هدف]] نهایی از [[خلقت]] را [[قیامت]] می‌داند. {{متن حدیث|فَإِنَّ الْغَايَةَ، الْقِيَامَةُ}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۰.</ref>. این اصل در حوزه [[اندیشه]] و نظر و عملکرد منشأ اثر است، یکی از آثار [[اعتقاد]] به [[معاد]]، توجه به عواقب [[اعمال]] است که موجب می‌شود [[انسان]] به [[عدالت]] [[رفتار]] کند و [[آزادی]] منطبق بر [[فرمان الهی]] را در نظر بگیرد و در محدوده [[حکم خداوند]] عمل کند و بی‌مبالاتی و [[بی‌بندوباری]] که در [[آخرت]] موجب [[عذاب]] می‌شود، نداشته باشد‌<ref>سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۱۸۲.</ref>. جوادی‌آملی می‌نویسد: "فراموشی [[معاد]] موجب تبه‌کاری و [[ستمگری]] فردی و [[اجتماعی]] است"‌<ref>جوادی‌آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۴ (معاد در قرآن)، ص۲۲.</ref>. [[اعتقاد]] به معاد‌، موجب [[اطاعت‌پذیری]] از [[خدا]] و [[عامل مقاومت]] و [[پایداری]] در برابر [[ولایت کافران]]<ref>{{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}} «و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref> و موجب [[استقامت]] و [[نصرت الهی]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ}} «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref>، آخرت‌اندیشی و [[وارستگی]] [[مجاهدان]]<ref>{{متن قرآن|فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ}} «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند» سوره نساء، آیه ۷۴.</ref> و سالم‌سازی [[اقتصاد]]<ref>{{متن قرآن|وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ * أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ * يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ * كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ}} «وای بر کم‌فروشان! * آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند * و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند * آیا آنان نمی‌دانند که برانگیخته خواهند شد * در روزی بزرگ؟ * روزی که مردم نزد پروردگار جهانیان بپا می‌ایستند * نه چنین است، کارنامه بدکاران در «سجّین» است» سوره مطففین، آیه ۱-۷.</ref> می‌گردد. [[قرآن]] [[حیات]] [[حقیقی]] را [[زندگی]] [[اخروی]] دانسته و در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ}}<ref>«و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.</ref> به آن [[اذعان]] نموده است.
#'''[[آخرت‌گرایی]]''': یکی دیگر از مبانی مقاومت در [[قرآن]]، [[حقیقت]] [[معاد]] است که از [[اعتقاد به توحید]] ریشه می‌گیرد‌. [[انسان]] [[معتقد]] به [[معاد]]، در همه عرصه‌ها با [[جهاد]] و [[مبارزه]] و بذل [[مال]] و [[جان]] تا مرز [[شهادت]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}} «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>، خود را در مسیر [[اطاعت]] و برخورداری از [[نصرت]] و [[فلاح]] و [[رستگاری]] [[حقیقی]] می‌بیند و به احدی الحسنیین می‌اندیشد<ref>{{متن قرآن|قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ}} «بگو آیا برای ما جز یکی از دو نکویی را انتظار دارید؟ و ما برای شما انتظار داریم که خداوند شما را از سوی خویش یا به دست ما به عذابی دچار فرماید پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.</ref>. یکی از عمده‌ترین تفاوت حامیان [[اندیشه‌ها]] و مکتب‌های مادی و غیرمادی، [[باور]] یا عدم [[باور]] آنان به [[معاد]] و به [[جهان آخرت]] است.[[اعتقاد]] به [[معاد]]، [[بینش]] [[انسان]] را از تنگنای [[دنیا]] به فراخنای [[جهان]] باقی پیوند می‌دهد، و [[همّت]] او را بلندمرتبه‌تر از آن می‌گرداند که بخواهد به تعلّقات [[دنیوی]] و [[مادّی]] و تضییع [[حقوق]] دیگران [[خشنود]] گردد و بدان [[رضایت]] دهد. [[حضرت علی]]{{ع}} [[هدف]] نهایی از [[خلقت]] را [[قیامت]] می‌داند. {{متن حدیث|فَإِنَّ الْغَايَةَ، الْقِيَامَةُ}}<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۰.</ref>. این اصل در حوزه [[اندیشه]] و نظر و عملکرد منشأ اثر است، یکی از آثار [[اعتقاد]] به [[معاد]]، توجه به عواقب [[اعمال]] است که موجب می‌شود [[انسان]] به [[عدالت]] [[رفتار]] کند و [[آزادی]] منطبق بر [[فرمان الهی]] را در نظر بگیرد و در محدوده [[حکم خداوند]] عمل کند و بی‌مبالاتی و [[بی‌بندوباری]] که در [[آخرت]] موجب [[عذاب]] می‌شود، نداشته باشد‌<ref>سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۱۸۲.</ref>. جوادی‌آملی می‌نویسد: "فراموشی [[معاد]] موجب تبه‌کاری و [[ستمگری]] فردی و [[اجتماعی]] است"‌<ref>جوادی‌آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۴ (معاد در قرآن)، ص۲۲.</ref>. [[اعتقاد]] به معاد‌، موجب [[اطاعت‌پذیری]] از [[خدا]] و [[عامل مقاومت]] و [[پایداری]] در برابر [[ولایت کافران]]<ref>{{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}} «و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref> و موجب [[استقامت]] و [[نصرت الهی]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ}} «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref>، آخرت‌اندیشی و [[وارستگی]] [[مجاهدان]]<ref>{{متن قرآن|فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ}} «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند» سوره نساء، آیه ۷۴.</ref> و سالم‌سازی [[اقتصاد]]<ref>{{متن قرآن|وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ * أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ * يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ * كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ}} «وای بر کم‌فروشان! * آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند * و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند * آیا آنان نمی‌دانند که برانگیخته خواهند شد * در روزی بزرگ؟ * روزی که مردم نزد پروردگار جهانیان بپا می‌ایستند * نه چنین است، کارنامه بدکاران در «سجّین» است» سوره مطففین، آیه ۱-۷.</ref> می‌گردد. [[قرآن]] [[حیات]] [[حقیقی]] را [[زندگی]] [[اخروی]] دانسته و در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ}}<ref>«و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.</ref> به آن [[اذعان]] نموده است<ref>[[اصغر زاهدی‌تیر|زاهدی‌تیر، اصغر]]، [[محمد هادی امین ناجی|امین ناجی، محمد هادی]]، [[بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن (مقاله)|بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن]]، [[مطالعات تفسیری (نشریه)|فصلنامه تفسیری]]، ص227</ref>.


==اهمیت مقاومت==
==اهمیت مقاومت==

نسخهٔ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۹

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مقاومت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.


مفهوم مقاومت

معنای لغوی مقاومت

  • واژه "مقاومت" به‌صراحت در قرآن نیامده است‌. کاربرد مقاومت در فرهنگ اسلامی و بررسی لغوی و تفسیری بیانگر آن است که "مقاومت" واژه‌ای بومی‌سازی شده است که ریشه قرآنی دارد. اثبات آن با طرح نکات زیر قابل دسترسی است‌.
  1. بومی‌سازی لغات، نوعی تولید علم "مفهوم‌سازی‌" است. وام‌گیری لغات و بومی‌سازی در زبان‌شناسی، امری رایج بوده و هست‌، مثلاً کلمه "تمدن" که عربی است در زبان فارسی در جایی به‌کار می‌رود که عرب بدان "الحضارة" می‌گوید[۱]. مفهوم مقاومت در سیر تحول و به‌کارگیری لغات چنیین وضعیتی پیدا کرده است.
  2. در علم صرف عربی باب "مفاعله" و "تفاعل" برای مشارکت کاربرد دارند، که "مفاعله‌" مشارکت یک طرفه و "تفاعل" مشارکت دو طرفه را می‌رساند و نکته قابل‌توجه این است که "قام‌" فقط در باب "مفاعله" کاربرد دارد و ناظر به زمان و مکانی است که از آن یک مقاومت و تسلط یک طرفه به‌دست آید[۲]. یعنی "مقاومت" مفهومی دارد که فقط برای جبهه حق قابلیت کاربرد دارد. ازاین‌رو براساس مفهوم قرآنی کاربرد واژه "مقاومت" برای جبهه باطل صحیح به‌نظر نمی‌رسد.

معنای اصطلاحی مقاومت

مبانی مقاومت

  • هر موضوعی با پیش‌فرض‌هایی روبرو است که مبنای تعیین اهداف، اصول، استراتژی و روش‌های آن موضوع قرار می‌گیرد. مقاومت به‌عنوان یک موضوع کلیدی در قرآن نیز دارای مبانی و اصول ثابتی است که تحقق مقاومت و هرگونه اقدام در وضع قوانین و انتخاب روش باید بر اساس آن صورت پذیرد، مهم‌ترین مبانی مقاومت عبارت‌اند از:
  1. توحیدگرایی: اساس مقاومت در قرآن بر توحید بنا شده است. امر به مقاومت و ایستادگی در قرآن از جمله آیه ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ[۱۷] به دو موضوع بنیادین برمی‌گردد که یکی شناختن خدا و دیگری برقراری عدالت و قسط در جامعه بشری است[۱۸]. که جامعه متکثر را به‌سوی "توحید" سوق می‌دهد. امام خمینی می‌گوید: "ما از این اصل اعتقادی (توحید)، اصل آزادی بشر را می‌آموزیم..."[۱۹]. آیت‌الله خامنه‌ای مفهوم توحید اجتماعی را که مقاومت بر اساس آن شکل می‌گیرد، به‌معنای پایبندی به وحدت و یکپارچگی جهان و خویشاوندی تمام اجزا و عناصر آن، برابری انسان‌ها در آفرینش و مایه‌های انسانی و در امکان تعالی و تکامل و آزادگی همه انسان‌ها از قید اسارت و عبودیت غیر خدا می‌داند[۲۰]. در اسلام "خط مشی و برنامه" با "حقیقت" یکسانند. قرآن با پیوند بین الوهیت و عبودیت، مسئله عقیده را در چهارچوب بنیادین "توحید" و "عدالت" تفسیر کرد و با ارائه جهان‌بینی و ایدئولوژی جامعی، تمامی امور را در شبکه هستی به خداوند واگذار کرد. اسلام با دعوت به اقرار و ایمان به ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ با معنای حقیقی آن در تمامی امور، حاکمیت را به خدا بازگرداند و تجاوزگرانی که با قائل شدن این حق برای خویشتن در دنیا به سلطنت خداوند تجاوز می‌نمایند را طرد کرد[۲۱]. براین اساس مقاومت بر توحید بنا می‌شود و امر به مقاومت، امر به اقامه توحید و لوازم آن است؛ اعم از تشکیل حکومت و تعیین استراتژی جهت تحقق حاکمیت خدا و ایفای حقوق انسانی بر اساس مبانی است و بر مبنای آن مبارزه با شرک، بی‌عدالتی، دفع تجاوز، ستمگری و ظلم و دفاع از مظلوم شکل می‌گیرد.
  2. عدالت: یکی از مهم‌ترین مبانی مقاومت بعد از توحید "عدالت" است. برخی اعتقاد و باور به "خدا" در اندیشه را توحید نظری و فردی، و "عدالت اجتماعی" را تجلی خدا در زندگی و توحید اجتماعی می‌دانند[۲۲]. ابن‌عاشور با فطری دانستن عدالت می‌نویسد: "خداوند از ایجاد تا ختم رسالت پیامبران، هدف واحدی را دنبال می‌کرد و آن حفظ نظام این عالم و تأمین مصالح و احوال اهل عالم بوده است و آن را تحت آن چه عدالت و استقامت نامیده است در نفوس پیروانش آنها را علاقمند می‌کند و به‌سمت عدالت و استقامت می‌کشاند‌"[۲۳]. مطهری "عدالت" را معیار اسلام و منشأ دین و قانون می‌داند؛ بدین‌معنا که عدالت به‌مثابه اصلی است که دین و قانون براساس آن ایجاد می‌گردد و می‌نویسد: "عدل قرآن، همدوش توحید، رکن معاد‌، هدف تشریع نبوّت، فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فرد‌، و مقیاس سلامت اجتماع است"[۲۴]. جوادی‌آملی می‌نویسد: "نادیده‌انگاشتن قسط و عدل، مخالفت با نظام طبیعی و اهتمام به آن، هماهنگی با نظام هستی است"[۲۵]. عدالت مفهومی مشترک در میان مکتب‌های الهی و بشری است. ازاین‌رو اگر نظریه عدالت در درون پارادایم خودش؛ یعنی با جهان‌بینی دینی تعریف نشود‌، همه چیز به‌هم می‌ریزد[۲۶]. قرآن همگان را به عدالت و احسان امر می‌کند: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ[۲۷]. پیامبر نیز رسالت خود را اقامه عدالت در جامعه برمی‌شمارد: ﴿وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ[۲۸]. آیات متعدد بیانگر آن است بین توحید‌، عدل و احسان رابطه تکوینی وجود دارد و این رابطه معنایی به‌خاطر جامعیت مفهوم "عدالت" است‌[۲۹]. و از سوی دیگر تنظیم‌کننده روابط و تأمین‌کننده نیازمندی‌های بشری نیز هست. با این بیان "مقاومت" از منظر قرآن، همچون امور تکوینی، بر اساس عدالت یا تابعی از عدالت است‌، ازاین‌رو همه فعالیت‌های اجتماعی و هرگونه اقدام و برنامه‌ریزی و وضع قوانین در حوزه‌های مختلف نیز باید برآمده از عدالت و تأمین‌کننده نیاز‌ها و ایفای حقوق طبیعی انسان‌ها و جوامع انسانی باشد، در غیر این صورت خروج از مقاومت تلقی می‌شود.
  3. فطرت: در قرآن کریم و روایات بر وجود فطرت مشترک میان آدمیان تأکید شده است که از حقیقت خود مبدل نخواهد شد: ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ[۳۰]. مطابق فرمایش پیامبر اکرم(ص) هر انسانی بر فطرت توحیدی آفریده شده است: «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ»[۳۱] از فطرت بشر، هم اصول مشترک الهی بر می‌آید و هم اصول مشترک انسانی[۳۲]. ایمان به خدا و نفی شرک و طاغوت و وحدت هدف، نشانه‌های فطرت انسانی است و هرگونه شرک و ستم‌گری و هرگونه اختلاف و تفرقه‌، انحراف از فطرت قلمداد می‌شود‌[۳۳]. انسان به حکم فطرت، عدول از حق، عدالت و انسانیت را، فارغ از اعتقاد به باورهای دینی نمی‌پسندد. تاریخ گواهی می‌دهد در جوامع بشری تلاش برای اقامه عدالت و دست‌یابی به حقوق انسانی از سوی آگاهان جامعه همواره وجود داشته و با ظلم، تجاوز، ستمگری و سلطه به مقابله و مبارزه برخاسته‌اند و برهمین‌اساس است که مطهری انسان‌هایی را که بر اساس فطرت، اهل احسان، جود و عدالت باشند‌، را به خداپرستی فطری تعبیر نموده است و نزد خدا ماْجور می‌داند حتی اگر مشرک باشند‌[۳۴]. همه تمایلات و سنن فطری بشر را می‌توان به‌طور خلاصه استقامت در دعوت به عدل و بازداشتن از ظلم و انحراف از حق بیان داشت که هرانسانی به فطرت سلیم خود آن را عدالت می‌داند‌[۳۵]. براساس رویکرد جهان شمولی اسلام، در قرآن امر به "مقاومت" با تبیین عدالت، آزادی، حقوق طبیعی و کرامت انسان در قرآن مبتنی بر فطرت مشترک انسانی بنا نهاده شده است و برهمین‌اساس تشریع احکام و وضع قوانین و دستورالعمل‌های فردی و اجتماعی بر مبنای فطرت الهی در قرآن مورد تاکید قرار گرفته است.
  4. آخرت‌گرایی: یکی دیگر از مبانی مقاومت در قرآن، حقیقت معاد است که از اعتقاد به توحید ریشه می‌گیرد‌. انسان معتقد به معاد، در همه عرصه‌ها با جهاد و مبارزه و بذل مال و جان تا مرز شهادت[۳۶]، خود را در مسیر اطاعت و برخورداری از نصرت و فلاح و رستگاری حقیقی می‌بیند و به احدی الحسنیین می‌اندیشد[۳۷]. یکی از عمده‌ترین تفاوت حامیان اندیشه‌ها و مکتب‌های مادی و غیرمادی، باور یا عدم باور آنان به معاد و به جهان آخرت است.اعتقاد به معاد، بینش انسان را از تنگنای دنیا به فراخنای جهان باقی پیوند می‌دهد، و همّت او را بلندمرتبه‌تر از آن می‌گرداند که بخواهد به تعلّقات دنیوی و مادّی و تضییع حقوق دیگران خشنود گردد و بدان رضایت دهد. حضرت علی(ع) هدف نهایی از خلقت را قیامت می‌داند. «فَإِنَّ الْغَايَةَ، الْقِيَامَةُ»[۳۸]. این اصل در حوزه اندیشه و نظر و عملکرد منشأ اثر است، یکی از آثار اعتقاد به معاد، توجه به عواقب اعمال است که موجب می‌شود انسان به عدالت رفتار کند و آزادی منطبق بر فرمان الهی را در نظر بگیرد و در محدوده حکم خداوند عمل کند و بی‌مبالاتی و بی‌بندوباری که در آخرت موجب عذاب می‌شود، نداشته باشد‌[۳۹]. جوادی‌آملی می‌نویسد: "فراموشی معاد موجب تبه‌کاری و ستمگری فردی و اجتماعی است"‌[۴۰]. اعتقاد به معاد‌، موجب اطاعت‌پذیری از خدا و عامل مقاومت و پایداری در برابر ولایت کافران[۴۱] و موجب استقامت و نصرت الهی[۴۲]، آخرت‌اندیشی و وارستگی مجاهدان[۴۳] و سالم‌سازی اقتصاد[۴۴] می‌گردد. قرآن حیات حقیقی را زندگی اخروی دانسته و در آیه ﴿وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ[۴۵] به آن اذعان نموده است[۴۶].

اهمیت مقاومت

مقاومت در قرآن

  • آیاتی که در قرآن کریم بر "مقاومت" و "استقامت" دلالت دارند، به چند دسته تقسیم می‌شوند، که هر دسته آن ناظر به مسائل مربوط به خود می‌باشند.
  1. آیاتی که در آنها فرمان و امر به مقاومت آمده است، مانند: ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا[۴۷] و ﴿فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ[۴۸]، ﴿فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۴۹] و ﴿أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ[۵۰].
  2. آیاتی که در آنها از آثار مقاومت سخن گفته است: در آیات ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۵۱] و ﴿وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا[۵۲]. مخاطب یک آیه از چهار آیه‌ای که فرمان مقاومت و استقامت داده همه انسان‌ها هستند و این آیه با بیان وحدانیت خدای سبحان، خواهان مقاومت و استقامت بندگان در مسیر حرکت به‌سوی خدا است: ﴿أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ[۵۳]. اما سه آیه دیگر مشخصاً بعضی از پیامبران را مخاطب قرار داده است. در دو آیه[۵۴] از پیامبر اسلام(ص) خواسته شده است، همان‌گونه که به او فرمان داده شده، مقاومت و استقامت ورزد[۵۵]. در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ... وَلَا تَطْغَوْا[۵۶] به دلالت ایجابی و سلبی مقاومت اشاره و آمده است: مقاومت و استقامت، همان ادای رسالتی است که پیامبر بدان مأمور شده بود و منظور از ﴿وَلَا تَطْغَوْا این است که با کم و زیاد کردن آن؛ از حد مقاومت و استقامت که همان "اسلام" است، خارج نشوید[۵۷]. آیت‌الله خامنه‌ای می‌گوید: "از نظر قرآن مقاومت پای فشردن در نظر و عمل برطریق مستقیم و گم نکردن هدف است"[۵۸] و نیز ملاک مقاومت در ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ باید اهداف و مبانی باشد نه روش. استقامت در اهداف لازم است نه روش، در روش‌ها آزمون و خطا جاری است[۵۹].

موضوع و هدف مقاومت در قرآن

عرصه های مقاومت

آثار مقاومت

عوامل مقاومت بخش

موانع مقاومت

زیان های ترک مقاومت (سازش)

الگوهای مقاومت

نمونه های تاریخی مقاومت و سازش

اقدامات دشمن برای شکستن مقاومت

مسئولیتهای مقاومان

آینده مقاومت

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مهریزی، رضا، «واژه‌گزینی و رویکرد بومی تولید علم»، پگاه حوزه، سال۱۳۸۹، ش۲۹۸، ص۲۸‌.
  2. میرقادری‌، سید فضل‌الله؛ کیانی، حسین، «بن‌مایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۵‌.
  3. زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، تحقیق و تصحیح: علی شیری، ج۱۷، ص۵۹۲؛ طریحی‌، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین‌، ج۳، ص۵۶۶.
  4. ابن‌اثیر جزری‌، مبارک بن محمد‌، النهایة، ج۴، ص۱۲۵.
  5. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۶۹۲.
  6. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تحقیق: ابراهیم سامرائی، ج۵، ص۵۴۰.
  7. فیروزآبادی، مجد الدین، قاموس المحیط، ص۱۱۵۲؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷.
  8. رضوی، سیدعباس؛ قدمی، غلامرضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، مدخل «استقامت».
  9. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۱، ص۴۷؛ میرقادری‌، سید فضل‌الله؛ کیانی، حسین، «بن‌مایه ادب مقاومت در قرآن»، فصلنامه ادبیات هنر دینی، سال ۱۳۹۱، ش۱، ص۷۴؛ دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.
  10. ابن‌عاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، ج۶، ص۲۳۷.
  11. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۴؛ ج۹، ص۳۸؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۱۱۶؛ ج۱۱، ص۴۷.
  12. فیض کاشانی، محمدمحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۵۷.
  13. ابن‌عطیه اندلسی، عبدالحق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۵، ص۳۰.
  14. طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۷، ص۱۳۳.
  15. بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی عربی به فارسی، ترجمه رضا مهیار، ص۶۸۰؛ دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۳۰۲.
  16. زاهدی‌تیر، اصغر، امین ناجی، محمد هادی، بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن، فصلنامه تفسیری، ص222
  17. «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند)» سوره هود، آیه ۱۱۲.
  18. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۷۳.
  19. خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۸.
  20. خامنه‌ای، سیدعلی، طرح کلی اندیشه اسلامی، ص۵۲-۵۳؛ خامنه‌ای، سیدعلی، روح توحید، ص۵-۱۲.
  21. سید قطب، نشانه‌های راه، ترجمه: محمود محمودی، ص۴۱-۵۳.
  22. مطهری‌، مرتضی‌، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۷۴.
  23. ابن‌عاشور، محمد طاهر، اصول النظام الاجتماعی فی الاسلام‌، ص۸.
  24. مطهری‌، مرتضی‌، مجموعه آثار، ج۱، ص۶۱.
  25. جوادی‌آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۱۷، ص۱۹۲-۱۹۳.
  26. سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۳۴۹.
  27. «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.
  28. «و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم» سوره شوری، آیه ۱۵.
  29. طیب، سید عبدالحسین، تفسیر أطیب البیان، ج۱۱، ص۴۶۹.
  30. «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.
  31. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۳.
  32. جوادی‌آملی، عبدالله، روابط بین الملل در اسلام، ص۲۳.
  33. صدر، سید محمدباقر، اسلام راهبر زندگی، ص۱۷۲‌.
  34. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۷۷.
  35. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۷، ص۷۳.
  36. ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  37. ﴿قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ «بگو آیا برای ما جز یکی از دو نکویی را انتظار دارید؟ و ما برای شما انتظار داریم که خداوند شما را از سوی خویش یا به دست ما به عذابی دچار فرماید پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.
  38. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۰.
  39. سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص۱۸۲.
  40. جوادی‌آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۴ (معاد در قرآن)، ص۲۲.
  41. ﴿فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ «و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.
  42. ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.
  43. ﴿فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند» سوره نساء، آیه ۷۴.
  44. ﴿وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ * أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ * يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ * كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ «وای بر کم‌فروشان! * آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند * و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند * آیا آنان نمی‌دانند که برانگیخته خواهند شد * در روزی بزرگ؟ * روزی که مردم نزد پروردگار جهانیان بپا می‌ایستند * نه چنین است، کارنامه بدکاران در «سجّین» است» سوره مطففین، آیه ۱-۷.
  45. «و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  46. زاهدی‌تیر، اصغر، امین ناجی، محمد هادی، بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن، فصلنامه تفسیری، ص227
  47. «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید» سوره هود، آیه ۱۱۲.
  48. «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و از هوس‌های آنان پیروی مکن» سوره شوری، آیه ۱۵.
  49. «پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.
  50. «خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید» سوره فصلت، آیه ۶.
  51. «آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره احقاف، آیه ۱۳.
  52. «و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم» سوره جن، آیه ۱۶.
  53. «خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید» سوره فصلت، آیه ۶.
  54. ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲؛ ﴿فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و از هوس‌های آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم» سوره شوری، آیه ۱۵.
  55. جمعی از نویسندگان، دائرة‌المعارف قرآن کریم، ج۳، ص۱۵۰.
  56. «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن... و سرکشی نورزید» سوره هود، آیه ۱۱۲.
  57. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۴.
  58. خامنه‌ای، سیدعلی، خطبه نماز جمعه ۱۴/۳/۱۳۸۹، دسترسی از طریق: http: //farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۹۵۲۴.
  59. خامنه‌ای، سیدعلی، بصیرت و استقامت (مجموعه سخنرانی)، ص۹۹.
  60. «خداوند -که به دادگری ایستاده است- گواهی می‌دهد... * بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۸-۱۹.
  61. زمخشری، جارالله محمود بن عمر، الکشاف، ج۱، ص۳۴۵.
  62. «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن» سوره شوری، آیه ۱۵.
  63. خامنه‌ای، سیدعلی، بصیرت و استقامت (مجموعه سخنرانی)، ص۹۹.
  64. «خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید» سوره فصلت، آیه ۶.
  65. «آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند.».. سوره فصلت، آیه ۳۰.
  66. «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار!» سوره روم، آیه ۳۰.
  67. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۴۷-۴۸.
  68. سید قطب، ۱۴۱۲ ق، فی ظلال القرآن، ج۴، ص۱۹۳۱‌.
  69. زاهدی‌تیر، اصغر، امین ناجی، محمد هادی، بررسی مفهوم مقاومت با رویکرد اجتماعی در آیات قرآن، فصلنامه تفسیری، ص225