ام وهب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[ام وهب]]<ref>این ام وهب غیر از ام وهب، مادر وهب بن حباب (عبدالله) کلبی است؛ زیرا این ام وهب دختر عبد و همسر عبدالله بن عمیر است و در روز عاشورا به شهادت رسید، اما ام وهب مادر وهب بن حباب مسیحی بود و مسلمان شد و در روز عاشورا پسرش وهب شهید شد اما خودش به شهادت نرسید. به ذیل نام وهب بن حباب (عبدالله) کلبی، در همین اثر مراجعه نمایید.</ref> [[همسر]] [[عبدالله بن عمیر کلبی]] از بنی علیم از [[طایفه]] [[نمر بن قاسط]] معروف به «[[اموهب بنت عبد]]» است <ref> تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۹؛ مقتل مقرم، ص۲۳۸ و البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۸۳.</ref>. | [[ام وهب]]<ref>این ام وهب غیر از ام وهب، مادر وهب بن حباب (عبدالله) کلبی است؛ زیرا این ام وهب دختر عبد و همسر عبدالله بن عمیر است و در روز عاشورا به شهادت رسید، اما ام وهب مادر وهب بن حباب مسیحی بود و مسلمان شد و در روز عاشورا پسرش وهب شهید شد اما خودش به شهادت نرسید. به ذیل نام وهب بن حباب (عبدالله) کلبی، در همین اثر مراجعه نمایید.</ref> [[همسر]] [[عبدالله بن عمیر کلبی]] از بنی علیم از [[طایفه]] [[نمر بن قاسط]] معروف به «[[اموهب بنت عبد]]» است <ref> تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۹؛ مقتل مقرم، ص۲۳۸ و البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۸۳.</ref>. برخی نام وی را «قمر» یا «قمری» خواندهاند<ref>اعلام النساء المؤمنات، ص۵۹۹-۵۹۸، ریاحین الشریعه، ج۳، ص۳۰۰.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۹۹.</ref> | ||
او با همسرش عبدالله که از [[یاران]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود<ref>ر.ک: اصحاب امام علی{{ع}} ج۲، ص۷۸۴.</ref>. در یکی از محلههای [[کوفه]] سکونت داشت. | او با همسرش عبدالله که از [[یاران]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود<ref>ر.ک: اصحاب امام علی{{ع}} ج۲، ص۷۸۴.</ref>. در یکی از محلههای [[کوفه]] سکونت داشت. |
نسخهٔ ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۶
- این مدخل از زیرشاخههای بحث یاران امام حسین، شهدای کربلا و مرتبط با مدخل ام وهب است. "ام وهب" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
ام وهب[۱] همسر عبدالله بن عمیر کلبی از بنی علیم از طایفه نمر بن قاسط معروف به «اموهب بنت عبد» است [۲]. برخی نام وی را «قمر» یا «قمری» خواندهاند[۳].[۴]
او با همسرش عبدالله که از یاران امیرالمؤمنین(ع) بود[۵]. در یکی از محلههای کوفه سکونت داشت.
عبدالله شوهر وی وقتی متوجه شد که لشکر زیادی در نخیله کوفه اجتماع کرده و عازم جنگ با ابا عبدالله الحسین هستند سخت غمناک شد و با خود گفت: «به خدا سوگند خیلی مشتاق جنگ با مشرکین بودم و امید دارم که جهاد با سپاه عمر سعد که با فرزند دختر پیامبرشان میجنگند ثوابش نزد خدا کمتر از جهاد با مشرکین نباشد» [۶]
لذا تصمیم گرفت به یاری امام حسین(ع) بشتابد، و همسرش ام وهب را از قصد خود آگاه کرد، او نیز استقبال کرد و گفت: راه درستی میروی و مرا هم با خودت ببر، و این زن و شوهر با هم راهی کربلا شدند و مخفیانه و شبانه آمدند تا خود را به کاروان حسینی رساندند و با حضرت در کربلا ماندند[۷].[۸]
ام وهب به همراه همسرش در میدان نبرد
در روز عاشورا موقعی که غلام زیاد بن ابیه، به نام یسار و غلام عبیدالله بن زیاد، به نام سالم که مردان دلاوری بودند مبارز میطلبیدند، ابتدا حبیب بن مظاهر و بریر بن خضیر برخاستند تا به جنگ آن دو بروند، اما حضرت به آنها فرمود: «شما بنشینید».
سپس عبدالله بن عمیر خدمت امام(ع) آمد و اجازه میدان خواست تا به جنگ آن دو برود، حضرت نگاهی به سینه پهن او کرد و فرمود: من تو را برای مبارزه با کسانی که قرین تو هستند نگاه داشته بودم – و سپس به او اجازه میدان داد و فرمود:- اگر مایلی به جنگ آن دو برو».
عبدالله پس از اجازه از امام(ع) عازم میدان شد، بلافاصله همسرش ام وهب گرزی به دست گرفت و به همسرش توصیه فداکاری و جانفشانی کرد و گفت: ای عبدالله، پدر و مادرم به فدایت از پاکان و طیبین و از ذریه محمد(ص) دفاع و قتال کن[۹]
و خود به دنبال شوهر عازم رزم و جهاد شد، اما شوهرش از او خواست که پیش زنان بازگردد ولی ام وهب دامن او را گرفت و همسر را بدرقه و همراهی نمود و چنین گفت: «رهایت نمیکنم تا من هم با تو بمیرم»[۱۰].
امام حسین(ع) که ناظر جانفشانی این زن و شوهر بود خطاب به ام وهب صدا زد: خدا شما را از خاندانم پاداش دهد، خدا تو را ای ام وهب رحمت کند، به میان زنان برگرد و با آنان باش؛ زیرا بر زنان جهاد و قتال نیست[۱۱]
ام وهب به فرمان امام(ع) از میدان معرکه بازگشت و در جمع زنان قرار گرفت[۱۲].
عبدالله شوهر او چون مقابل یسار غلام زیاد و سالم غلام عبیدالله بن زیاد قرار گرفت سخنانی بین آن دو و عبدالله رد و بدل شد، و بین ایشان جنگ درگرفت و عبدالله به شهادت رسید.
بنا به قولی، ام وهب پس از شهادت همسرش کنار جسد پاک او آمد خاک و خون از چهره او برگرفت و گفت: «از خدایی که بهشت را گوارای تو کرد میخواهم که مرا همراه تو سازد»[۱۳]
در این موقع شمر بن ذی الجوشن به غلام خود رستم دستور داد که عمودی آهنین بر فرق این زن داغدار وارد کند! و غلام به دستور اربابش چنان عمود بر فرق ام وهب وارد کرد که فرق او را شکافت و در دم جان به جان آفرین تسلیم کرد و این زن با ایمان به خیل شهیدان پیوست[۱۴].
بنا به قولی، ام وهب نخستین زنی بود که در کربلا به شهادت رسید.[۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ این ام وهب غیر از ام وهب، مادر وهب بن حباب (عبدالله) کلبی است؛ زیرا این ام وهب دختر عبد و همسر عبدالله بن عمیر است و در روز عاشورا به شهادت رسید، اما ام وهب مادر وهب بن حباب مسیحی بود و مسلمان شد و در روز عاشورا پسرش وهب شهید شد اما خودش به شهادت نرسید. به ذیل نام وهب بن حباب (عبدالله) کلبی، در همین اثر مراجعه نمایید.
- ↑ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۹؛ مقتل مقرم، ص۲۳۸ و البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۸۳.
- ↑ اعلام النساء المؤمنات، ص۵۹۹-۵۹۸، ریاحین الشریعه، ج۳، ص۳۰۰.
- ↑ جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص:۹۹.
- ↑ ر.ک: اصحاب امام علی(ع) ج۲، ص۷۸۴.
- ↑ "وَاللّه ِ لَقَد كُنتُ عَلى جِهادِ أهلِ الشِّركِ حَريصاً، وإنّي لَأَرجو ألّا يَكونَ جِهادُ هؤُلاءِ الَّذينَ يَغزونَ ابنَ بِنتِ نَبِيِّهِم أيسَرَ ثَواباً عِندَ اللّه ِ مِن ثَوابِهِ إيّايَ في جِهادِ المُشرِكينَ"
- ↑ مقتل ابومخنف، تحقیق غفاری، ص۱۲۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۹؛ البدایة والنهایه، ج۸، ص۱۸۳؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۶۴؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۲۰۱ و ابصارالعین، ص۱۵۷.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۳۱۶-۳۱۷.
- ↑ "فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي! قَاتِلْ دُونَ اَلطَّيِّبِينَ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدٍ!"
- ↑ إِنِّي لَنْ أَدَعَكَ دُونَ أَنْ أَمُوتَ مَعَكَ؛ البدایه والنهایه، ج۸، ص۱۸۳ و اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۰۳.
- ↑ «جُزِيتُمْ مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ خَيْراً، اِرْجِعِي رَحِمَكِ اَللَّهُ إِلَى اَلنِّسَاءِ فَاجْلِسِي مَعَهُنَّ، فَإِنَّهُ لَيْسَ عَلَى اَلنِّسَاءِ قِتَالٌ»
- ↑ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۶۴؛ اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۰۳؛ ابصار العین، ص۱۵۸ و مقتل مقرم، ص۲۳۸.
- ↑ "أَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِي رَزَقَكَ الجَنَّةَ أَنْ یُصْحِبَنِي مَعَكَ"
- ↑ ابصارالعین، ص۱۹۷ و در نفس المهموم، ص۲۶۰ آمده که: ام وهب کنار جسد شوهرش گفت: «هَنِيئاً لَكَ الْجَنَّةُ»؛ «بهشت گوارای تو باد».
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۳۱۷-۳۱۹.