ترجیح مؤمن بر غیر مؤمن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
== مقدمه ==
==مقدمه==
در [[نظام ارزشی]] [[اسلام]]، [[مؤمنان]] به این [[دین]]، به دلیل‌های عدیده، بر غیرمؤمنان از هر صنف و گروه ترجیح یافته‌اند؛ از این‌رو، عموم مؤمنان و [[نظام اجتماعی]] مبتنی بر جهت‌گیری‌های کلان [[اعتقادی]] و ارزشی دین، باید این تفوق و [[سیادت]] را در تمام برنامه‌ها، مناسبات و تعامل‌های ریز و درشت خویش به رسمیت شناخته و عملاً بر آن مهر [[تأیید]] نهند.
در [[نظام ارزشی]] [[اسلام]]، [[مؤمنان]] به این [[دین]]، به دلیل‌های عدیده، بر غیرمؤمنان از هر صنف و گروه ترجیح یافته‌اند؛ از این‌رو، عموم مؤمنان و [[نظام اجتماعی]] مبتنی بر جهت‌گیری‌های کلان [[اعتقادی]] و ارزشی دین، باید این تفوق و [[سیادت]] را در تمام برنامه‌ها، مناسبات و تعامل‌های ریز و درشت خویش به رسمیت شناخته و عملاً بر آن مهر [[تأیید]] نهند.
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.</ref> می‌نویسد: اگر بالادست بودن [[مسلمانان]] را [[مقید]] به هیچ قیدی به جز [[ایمان]] نکرده، برای این بود که به ما بفهماند شما مسلمانان اگر ایمان داشته باشید نباید در [[عزم]] خود [[سست]] شوید. برای اینکه ایمان امری است که با [[علو]] شما قرین و توأم است و به هیچ وجه ممکن نیست با [[حفظ ایمان]] خود زیردست [[کفار]] شوید، چون ایمان ملازم با [[تقوا]] و [[صبر]] است و ملاک [[فتح]] و [[ظفر]] هم در همین دو است<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۰.</ref>. [[تفسیر نمونه]] نیز در توضیح [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا}}<ref>«آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزی‌یی بهره شما گردد، می‌گویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهره‌ای باشد، می‌گویند آیا ما بر شما دست نیافته‌ایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشته‌ایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref> می‌نویسد: از آنجا که کلمه [[سبیل]] به اصطلاح از قبیل نکره در [[سیاق]] [[نفی]] است و معنی عموم را می‌رساند از [[آیه]] استفاده می‌شود که [[کافران]] نه تنها از نظر [[منطق]]، بلکه از نظر نظامی و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با [[ایمان]]، چیره نخواهند شد. اگر [[پیروزی]] آنها بر [[مسلمانان]] را در میدان‌های مختلف با چشم خود می‌بینیم به سبب آن است که بسیاری از مسلمانان [[مؤمنان]] [[واقعی]] نیستند و [[راه و رسم]] ایمان و [[وظایف]] و [[مسئولیت‌ها]] و رسالت‌های خویش را به کلی فراموش کرده‌اند<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۷۵.</ref>. در درون [[جامعه]] مؤمنان نیز، قاعدتاً کسانی که مراتب بالاتری از ایمان، [[تقوا]]، [[کمالات]] و [[فضایل اخلاقی]] و [[اعمال]] [[نیکو]] دارند، بر سایرین ترجیح داده می‌شوند؛ البته تأکید بر این رجحان بیشتر با [[هدف]] ترسیم خطوط کلان [[جامعه اسلامی]] صورت می‌گیرد، وگرنه این مقوله‌ها به دلیل ماهیت کیفی قابل اندازه‌گیری نیستند و [[برتری]] مؤمنان و [[متقیان]] نیز الزاماً به معنای [[استحقاق]] بیشتر برای دریافت امکانات و امتیازهای ویژه نیست.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۵.</ref>
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.</ref> می‌نویسد: اگر بالادست بودن [[مسلمانان]] را [[مقید]] به هیچ قیدی به جز [[ایمان]] نکرده، برای این بود که به ما بفهماند شما مسلمانان اگر ایمان داشته باشید نباید در [[عزم]] خود [[سست]] شوید. برای اینکه ایمان امری است که با [[علو]] شما قرین و توأم است و به هیچ وجه ممکن نیست با [[حفظ ایمان]] خود زیردست [[کفار]] شوید، چون ایمان ملازم با [[تقوا]] و [[صبر]] است و ملاک [[فتح]] و [[ظفر]] هم در همین دو است<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۰.</ref>. [[تفسیر نمونه]] نیز در توضیح [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا}}<ref>«آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزی‌یی بهره شما گردد، می‌گویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهره‌ای باشد، می‌گویند آیا ما بر شما دست نیافته‌ایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشته‌ایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref> می‌نویسد: از آنجا که کلمه [[سبیل]] به اصطلاح از قبیل نکره در [[سیاق]] [[نفی]] است و معنی عموم را می‌رساند از [[آیه]] استفاده می‌شود که [[کافران]] نه تنها از نظر [[منطق]]، بلکه از نظر نظامی و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با [[ایمان]]، چیره نخواهند شد. اگر [[پیروزی]] آنها بر [[مسلمانان]] را در میدان‌های مختلف با چشم خود می‌بینیم به سبب آن است که بسیاری از مسلمانان [[مؤمنان]] [[واقعی]] نیستند و [[راه و رسم]] ایمان و [[وظایف]] و [[مسئولیت‌ها]] و رسالت‌های خویش را به کلی فراموش کرده‌اند<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۷۵.</ref>. در درون [[جامعه]] مؤمنان نیز، قاعدتاً کسانی که مراتب بالاتری از ایمان، [[تقوا]]، [[کمالات]] و [[فضایل اخلاقی]] و [[اعمال]] [[نیکو]] دارند، بر سایرین ترجیح داده می‌شوند؛ البته تأکید بر این رجحان بیشتر با [[هدف]] ترسیم خطوط کلان [[جامعه اسلامی]] صورت می‌گیرد، وگرنه این مقوله‌ها به دلیل ماهیت کیفی قابل اندازه‌گیری نیستند و [[برتری]] مؤمنان و [[متقیان]] نیز الزاماً به معنای [[استحقاق]] بیشتر برای دریافت امکانات و امتیازهای ویژه نیست.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۵.</ref>


==[[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط==
== [[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط ==
#توجه دادن به برتری [[مؤمن]] بر [[کافر]]: {{متن قرآن|...وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>«...و پیروان تو را تا روز رستخیز بر کافران برتر می‌گمارم» سوره آل عمران، آیه ۵۵.</ref>.
# توجه دادن به برتری [[مؤمن]] بر [[کافر]]: {{متن قرآن|...وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>«...و پیروان تو را تا روز رستخیز بر کافران برتر می‌گمارم» سوره آل عمران، آیه ۵۵.</ref>.
#امر [[حضرت]] به [[تواضع]] در مقابل مؤمنان: {{متن قرآن|وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن» سوره شعراء، آیه ۲۱۵.</ref>.
# امر [[حضرت]] به [[تواضع]] در مقابل مؤمنان: {{متن قرآن|وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن» سوره شعراء، آیه ۲۱۵.</ref>.
#امر حضرت به برخورد ملاطفت‌آمیز با مؤمنان: {{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ...}}<ref>«و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما!.».. سوره انعام، آیه ۵۴.</ref>.
# امر حضرت به برخورد ملاطفت‌آمیز با مؤمنان: {{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ...}}<ref>«و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما!.».. سوره انعام، آیه ۵۴.</ref>.
#عدم طرد مؤمنان، [[سیره]] [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و من مؤمنان را از خود نمی‌رانم» سوره شعراء، آیه ۱۱۴.</ref>.
# عدم طرد مؤمنان، [[سیره]] [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و من مؤمنان را از خود نمی‌رانم» سوره شعراء، آیه ۱۱۴.</ref>.
# [[وعده]] [[قطعی]] [[نصرت]] مؤمنان: {{متن قرآن|ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«سپس پیامبرانمان و مؤمنان را رهایی می‌بخشیم؛ بدین‌گونه بنا به حقّی که بر عهده ماست مؤمنان را رهایی می‌بخشیم» سوره یونس، آیه ۱۰۳.</ref>.
# [[وعده]] [[قطعی]] [[نصرت]] مؤمنان: {{متن قرآن|ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«سپس پیامبرانمان و مؤمنان را رهایی می‌بخشیم؛ بدین‌گونه بنا به حقّی که بر عهده ماست مؤمنان را رهایی می‌بخشیم» سوره یونس، آیه ۱۰۳.</ref>.
آیاتی نیز به [[برتری]] موقعیت [[مؤمنان]] در پیشگاه [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} «و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.</ref>؛ عدم [[تساوی]] [[مؤمن]] با [[فاسق]]<ref>{{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ}} «آیا آنکه مؤمن است همگون کسی است که نافرمان است؟ (هرگز) برابر نیستند» سوره سجده، آیه ۱۸.</ref> و [[لزوم]] [[گزینش]] [[همسران]] مؤمن به دلیل برتری [[شأن]] و [[منزلت]] ایشان بر [[زنان]] [[مشرک]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}} «با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> توجه داده است. در برخی از [[آیات]] نیز غیرمؤمنان، به [[زشتی]] و [[پلیدی]]<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}} «خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref> و [[کفار]] عنود به عنوان بدترین جنبندگان توصیف شده‌اند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}} «بی‌گمان بدترین جنبندگان نزد خداوند کافرانند که ایمان نمی‌آورند» سوره انفال، آیه ۵۵.</ref>، [[نفی]] [[سلطه کفار]] بر [[مؤمنان]]<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا}} «آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزی‌یی بهره شما گردد، می‌گویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهره‌ای باشد، می‌گویند آیا ما بر شما دست نیافته‌ایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشته‌ایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref> نیز نمود دیگری از [[برتری]] بلامنازع ایشان است<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۵.</ref>
آیاتی نیز به [[برتری]] موقعیت [[مؤمنان]] در پیشگاه [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}} «و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.</ref>؛ عدم [[تساوی]] [[مؤمن]] با [[فاسق]]<ref>{{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ}} «آیا آنکه مؤمن است همگون کسی است که نافرمان است؟ (هرگز) برابر نیستند» سوره سجده، آیه ۱۸.</ref> و [[لزوم]] [[گزینش]] [[همسران]] مؤمن به دلیل برتری [[شأن]] و [[منزلت]] ایشان بر [[زنان]] [[مشرک]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}} «با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> توجه داده است. در برخی از [[آیات]] نیز غیرمؤمنان، به [[زشتی]] و [[پلیدی]]<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}} «خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref> و [[کفار]] عنود به عنوان بدترین جنبندگان توصیف شده‌اند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}} «بی‌گمان بدترین جنبندگان نزد خداوند کافرانند که ایمان نمی‌آورند» سوره انفال، آیه ۵۵.</ref>، [[نفی]] [[سلطه کفار]] بر [[مؤمنان]]<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا}} «آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزی‌یی بهره شما گردد، می‌گویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهره‌ای باشد، می‌گویند آیا ما بر شما دست نیافته‌ایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشته‌ایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref> نیز نمود دیگری از [[برتری]] بلامنازع ایشان است<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۵.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۱

مقدمه

در نظام ارزشی اسلام، مؤمنان به این دین، به دلیل‌های عدیده، بر غیرمؤمنان از هر صنف و گروه ترجیح یافته‌اند؛ از این‌رو، عموم مؤمنان و نظام اجتماعی مبتنی بر جهت‌گیری‌های کلان اعتقادی و ارزشی دین، باید این تفوق و سیادت را در تمام برنامه‌ها، مناسبات و تعامل‌های ریز و درشت خویش به رسمیت شناخته و عملاً بر آن مهر تأیید نهند. علامه طباطبایی در تفسیر آیه وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۱] می‌نویسد: اگر بالادست بودن مسلمانان را مقید به هیچ قیدی به جز ایمان نکرده، برای این بود که به ما بفهماند شما مسلمانان اگر ایمان داشته باشید نباید در عزم خود سست شوید. برای اینکه ایمان امری است که با علو شما قرین و توأم است و به هیچ وجه ممکن نیست با حفظ ایمان خود زیردست کفار شوید، چون ایمان ملازم با تقوا و صبر است و ملاک فتح و ظفر هم در همین دو است[۲]. تفسیر نمونه نیز در توضیح آیه الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا[۳] می‌نویسد: از آنجا که کلمه سبیل به اصطلاح از قبیل نکره در سیاق نفی است و معنی عموم را می‌رساند از آیه استفاده می‌شود که کافران نه تنها از نظر منطق، بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد. اگر پیروزی آنها بر مسلمانان را در میدان‌های مختلف با چشم خود می‌بینیم به سبب آن است که بسیاری از مسلمانان مؤمنان واقعی نیستند و راه و رسم ایمان و وظایف و مسئولیت‌ها و رسالت‌های خویش را به کلی فراموش کرده‌اند[۴]. در درون جامعه مؤمنان نیز، قاعدتاً کسانی که مراتب بالاتری از ایمان، تقوا، کمالات و فضایل اخلاقی و اعمال نیکو دارند، بر سایرین ترجیح داده می‌شوند؛ البته تأکید بر این رجحان بیشتر با هدف ترسیم خطوط کلان جامعه اسلامی صورت می‌گیرد، وگرنه این مقوله‌ها به دلیل ماهیت کیفی قابل اندازه‌گیری نیستند و برتری مؤمنان و متقیان نیز الزاماً به معنای استحقاق بیشتر برای دریافت امکانات و امتیازهای ویژه نیست.[۵]

آیات قرآنی مرتبط

  1. توجه دادن به برتری مؤمن بر کافر: ...وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ[۶].
  2. امر حضرت به تواضع در مقابل مؤمنان: وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ[۷].
  3. امر حضرت به برخورد ملاطفت‌آمیز با مؤمنان: إِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ...[۸].
  4. عدم طرد مؤمنان، سیره پیامبران الهی: وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ[۹].
  5. وعده قطعی نصرت مؤمنان: ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ[۱۰].

آیاتی نیز به برتری موقعیت مؤمنان در پیشگاه خداوند[۱۱]؛ عدم تساوی مؤمن با فاسق[۱۲] و لزوم گزینش همسران مؤمن به دلیل برتری شأن و منزلت ایشان بر زنان مشرک[۱۳] توجه داده است. در برخی از آیات نیز غیرمؤمنان، به زشتی و پلیدی[۱۴] و کفار عنود به عنوان بدترین جنبندگان توصیف شده‌اند[۱۵]، نفی سلطه کفار بر مؤمنان[۱۶] نیز نمود دیگری از برتری بلامنازع ایشان است[۱۷]

منابع

پانویس

  1. «و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.
  2. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۰.
  3. «آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزی‌یی بهره شما گردد، می‌گویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهره‌ای باشد، می‌گویند آیا ما بر شما دست نیافته‌ایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشته‌ایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.
  4. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۷۵.
  5. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۵۵.
  6. «...و پیروان تو را تا روز رستخیز بر کافران برتر می‌گمارم» سوره آل عمران، آیه ۵۵.
  7. «و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن» سوره شعراء، آیه ۲۱۵.
  8. «و چون مؤمنان به آیات ما، نزد تو آیند بگو: درود بر شما!.».. سوره انعام، آیه ۵۴.
  9. «و من مؤمنان را از خود نمی‌رانم» سوره شعراء، آیه ۱۱۴.
  10. «سپس پیامبرانمان و مؤمنان را رهایی می‌بخشیم؛ بدین‌گونه بنا به حقّی که بر عهده ماست مؤمنان را رهایی می‌بخشیم» سوره یونس، آیه ۱۰۳.
  11. وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.
  12. أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ «آیا آنکه مؤمن است همگون کسی است که نافرمان است؟ (هرگز) برابر نیستند» سوره سجده، آیه ۱۸.
  13. وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ «با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.
  14. فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ «خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.
  15. إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ «بی‌گمان بدترین جنبندگان نزد خداوند کافرانند که ایمان نمی‌آورند» سوره انفال، آیه ۵۵.
  16. الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا «آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزی‌یی بهره شما گردد، می‌گویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهره‌ای باشد، می‌گویند آیا ما بر شما دست نیافته‌ایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشته‌ایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.
  17. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۵۵.