قول زور: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
== مقدمه ==
==مقدمه==
از نظر، لغت‌شناسی کلمه “زور” به معنای [[انحراف از حق]] است و به همین دلیل به [[دروغ]] و نیز هر سخن [[باطل]] دیگری “زور” اطلاق شده است<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۷۱.</ref>. قول زور، ظاهراً صرف قول و [[کلام]] نیست، چه در برخی از [[روایات]]، حضور در مجالس [[لغو]] به [[غنا]] نیز [[تفسیر]] شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۴۰.</ref> مگر آنکه وجه [[غالب]] و مشخصه غنا نیز [[کلام]] و قول باشد که البته مورد [[اختلاف]] است. [[تفسیر نمونه]] نیز در توضیح این واژه می‌نویسد: “قول زور” به معنای [[زورگویی]]، [[دروغ]]، سخنان [[لهو]]، [[تحمیل]] [[اراده]]، [[اجبار]]، [[توسل]] به شیوه‌های غیراخلاقی، [[فریب‌کاری]]، بهره‌گیری از سیاست‌های مزورانه و... به کار رفته است. [اگر چه] در اصل به معنای سخن دروغ و [[باطل]] و خارج از حد [[اعتدال]] می‌باشد<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۹۱.</ref>.
از نظر، لغت‌شناسی کلمه “زور” به معنای [[انحراف از حق]] است و به همین دلیل به [[دروغ]] و نیز هر سخن [[باطل]] دیگری “زور” اطلاق شده است<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۷۱.</ref>. قول زور، ظاهراً صرف قول و [[کلام]] نیست، چه در برخی از [[روایات]]، حضور در مجالس [[لغو]] به [[غنا]] نیز [[تفسیر]] شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۴۰.</ref> مگر آنکه وجه [[غالب]] و مشخصه غنا نیز [[کلام]] و قول باشد که البته مورد [[اختلاف]] است. [[تفسیر نمونه]] نیز در توضیح این واژه می‌نویسد: “قول زور” به معنای [[زورگویی]]، [[دروغ]]، سخنان [[لهو]]، [[تحمیل]] [[اراده]]، [[اجبار]]، [[توسل]] به شیوه‌های غیراخلاقی، [[فریب‌کاری]]، بهره‌گیری از سیاست‌های مزورانه و... به کار رفته است. [اگر چه] در اصل به معنای سخن دروغ و [[باطل]] و خارج از حد [[اعتدال]] می‌باشد<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۹۱.</ref>.
از دید برخی لغت‌شناسان، “زور” نتیجه [[عدول]] از [[حق]] و [[صدق]] و روال طبیعی امور است و لذا باطل، دروغ و [[انحراف]] از طریق حق از مصداق‌های “زور” شمرده می‌شوند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۳۸۵.</ref>.
از دید برخی لغت‌شناسان، “زور” نتیجه [[عدول]] از [[حق]] و [[صدق]] و روال طبیعی امور است و لذا باطل، دروغ و [[انحراف]] از طریق حق از مصداق‌های “زور” شمرده می‌شوند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۳۸۵.</ref>.
خط ۶: خط ۵:
[[قرآن کریم]] در [[وصف]] [[مؤمنان]] [[نیکوکار]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ}}<ref>«و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref> از این [[آیه]] دو ترجمه با دو برداشت ارائه شده که طبق ترجمه اول، معنای آیه این است: مؤمنان کسانی‌اند که [[گواهی]] دروغ نمی‌دهند. طبق ترجمه دوم، معنای آیه این است: مؤمنان، کسانی‌اند که در مجالس باطل شرکت نمی‌کند. ترجمه دوم، با ظاهر آیه تناسب بیشتری دارد. [[علامه طباطبایی]] با عطف توجه به دو برداشت فوق، در توضیح {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ}} می‌نویسد: اگر مراد از [[زور]]، دروغ باشد، تقدیر کلام چنین می‌شود: [[بندگان]] [[رحمان]] کسانی هستند که [[شهادت]] به دروغ نمی‌دهند و اگر مراد از زور لهو و باطل، مانند غنا و امثال آن باشد، تقدیر کلام چنین می‌شود: بندگان رحمان کسانی هستند که در مجلس باطل حاضر نمی‌شوند. از این دو احتمال، ذیل آیه با احتمال دوم، تناسب بیشتری دارد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۳۷.</ref>. و اگر هر دو ترجمه توأمان مورد نظر باشد، معنای آیه این می‌شود: مؤمنان، کسانی‌اند که نه در مجلس [[باطل]] حضور می‌یابند و نه [[آلوده]] [[لغو]] و [[بیهودگی]] می‌شوند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۱۶۵.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۹۶.</ref>
[[قرآن کریم]] در [[وصف]] [[مؤمنان]] [[نیکوکار]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ}}<ref>«و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref> از این [[آیه]] دو ترجمه با دو برداشت ارائه شده که طبق ترجمه اول، معنای آیه این است: مؤمنان کسانی‌اند که [[گواهی]] دروغ نمی‌دهند. طبق ترجمه دوم، معنای آیه این است: مؤمنان، کسانی‌اند که در مجالس باطل شرکت نمی‌کند. ترجمه دوم، با ظاهر آیه تناسب بیشتری دارد. [[علامه طباطبایی]] با عطف توجه به دو برداشت فوق، در توضیح {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ}} می‌نویسد: اگر مراد از [[زور]]، دروغ باشد، تقدیر کلام چنین می‌شود: [[بندگان]] [[رحمان]] کسانی هستند که [[شهادت]] به دروغ نمی‌دهند و اگر مراد از زور لهو و باطل، مانند غنا و امثال آن باشد، تقدیر کلام چنین می‌شود: بندگان رحمان کسانی هستند که در مجلس باطل حاضر نمی‌شوند. از این دو احتمال، ذیل آیه با احتمال دوم، تناسب بیشتری دارد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۳۷.</ref>. و اگر هر دو ترجمه توأمان مورد نظر باشد، معنای آیه این می‌شود: مؤمنان، کسانی‌اند که نه در مجلس [[باطل]] حضور می‌یابند و نه [[آلوده]] [[لغو]] و [[بیهودگی]] می‌شوند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]] و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۱۶۵.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۹۶.</ref>


==[[آیات]] قرآنی مرتبط==
== [[آیات]] قرآنی مرتبط ==
# [[نهی]] [[مؤمنان]] از [[توسل]] به قول زور: {{متن قرآن|اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ}}<ref>«و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.</ref>.
# [[نهی]] [[مؤمنان]] از [[توسل]] به قول زور: {{متن قرآن|اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ}}<ref>«و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.</ref>.
#عدم [[شهادت]] [[زور]] [یا عدم حضور در مجالس [[لهو و لعب]]] از جمله ویژگی‌های [[مؤمنان راستین]]: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا}}<ref>«و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref>.
# عدم [[شهادت]] [[زور]] [یا عدم حضور در مجالس [[لهو و لعب]]] از جمله ویژگی‌های [[مؤمنان راستین]]: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا}}<ref>«و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref>.
#در برخی آیات [[زورگویی]] از [[ساحت]] [[پیامبران]] طرد شده<ref>{{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا}} «و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود» سوره مریم، آیه ۱۴.</ref> و مصداق‌هایی از قول زور همچون [[انکار]] [[حقانیت]] [[وحی]]<ref>{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا}} «و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رسانده‌اند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند» سوره فرقان، آیه ۴.</ref> و توسل به شیوه‌های غیرمعقول برای طرد [[همسر]] به جای [[طلاق]] [[مشروع]]<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَرًا مِنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ}} «کسانی از شما که زنان خود را ظهار می‌کنند، آن زنان، مادران آنان نیستند، مادرانشان جز کسانی که آنان را زاده‌اند نمی‌باشند و اینان بی‌گمان سخنی ناپسند و نادرست می‌گویند و باری، خداوند به یقین در گذرنده‌ای آمرزنده است» سوره مجادله، آیه ۲.</ref>، معرفی شده است.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۹۶.</ref>
# در برخی آیات [[زورگویی]] از [[ساحت]] [[پیامبران]] طرد شده<ref>{{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا}} «و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود» سوره مریم، آیه ۱۴.</ref> و مصداق‌هایی از قول زور همچون [[انکار]] [[حقانیت]] [[وحی]]<ref>{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا}} «و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رسانده‌اند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند» سوره فرقان، آیه ۴.</ref> و توسل به شیوه‌های غیرمعقول برای طرد [[همسر]] به جای [[طلاق]] [[مشروع]]<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَرًا مِنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ}} «کسانی از شما که زنان خود را ظهار می‌کنند، آن زنان، مادران آنان نیستند، مادرانشان جز کسانی که آنان را زاده‌اند نمی‌باشند و اینان بی‌گمان سخنی ناپسند و نادرست می‌گویند و باری، خداوند به یقین در گذرنده‌ای آمرزنده است» سوره مجادله، آیه ۲.</ref>، معرفی شده است.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۹۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۲

مقدمه

از نظر، لغت‌شناسی کلمه “زور” به معنای انحراف از حق است و به همین دلیل به دروغ و نیز هر سخن باطل دیگری “زور” اطلاق شده است[۱]. قول زور، ظاهراً صرف قول و کلام نیست، چه در برخی از روایات، حضور در مجالس لغو به غنا نیز تفسیر شده است[۲] مگر آنکه وجه غالب و مشخصه غنا نیز کلام و قول باشد که البته مورد اختلاف است. تفسیر نمونه نیز در توضیح این واژه می‌نویسد: “قول زور” به معنای زورگویی، دروغ، سخنان لهو، تحمیل اراده، اجبار، توسل به شیوه‌های غیراخلاقی، فریب‌کاری، بهره‌گیری از سیاست‌های مزورانه و... به کار رفته است. [اگر چه] در اصل به معنای سخن دروغ و باطل و خارج از حد اعتدال می‌باشد[۳]. از دید برخی لغت‌شناسان، “زور” نتیجه عدول از حق و صدق و روال طبیعی امور است و لذا باطل، دروغ و انحراف از طریق حق از مصداق‌های “زور” شمرده می‌شوند[۴].

قرآن کریم در وصف مؤمنان نیکوکار می‌فرماید: وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ[۵] از این آیه دو ترجمه با دو برداشت ارائه شده که طبق ترجمه اول، معنای آیه این است: مؤمنان کسانی‌اند که گواهی دروغ نمی‌دهند. طبق ترجمه دوم، معنای آیه این است: مؤمنان، کسانی‌اند که در مجالس باطل شرکت نمی‌کند. ترجمه دوم، با ظاهر آیه تناسب بیشتری دارد. علامه طباطبایی با عطف توجه به دو برداشت فوق، در توضیح الَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ می‌نویسد: اگر مراد از زور، دروغ باشد، تقدیر کلام چنین می‌شود: بندگان رحمان کسانی هستند که شهادت به دروغ نمی‌دهند و اگر مراد از زور لهو و باطل، مانند غنا و امثال آن باشد، تقدیر کلام چنین می‌شود: بندگان رحمان کسانی هستند که در مجلس باطل حاضر نمی‌شوند. از این دو احتمال، ذیل آیه با احتمال دوم، تناسب بیشتری دارد[۶]. و اگر هر دو ترجمه توأمان مورد نظر باشد، معنای آیه این می‌شود: مؤمنان، کسانی‌اند که نه در مجلس باطل حضور می‌یابند و نه آلوده لغو و بیهودگی می‌شوند[۷].[۸]

آیات قرآنی مرتبط

  1. نهی مؤمنان از توسل به قول زور: اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ[۹].
  2. عدم شهادت زور [یا عدم حضور در مجالس لهو و لعب] از جمله ویژگی‌های مؤمنان راستین: وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا[۱۰].
  3. در برخی آیات زورگویی از ساحت پیامبران طرد شده[۱۱] و مصداق‌هایی از قول زور همچون انکار حقانیت وحی[۱۲] و توسل به شیوه‌های غیرمعقول برای طرد همسر به جای طلاق مشروع[۱۳]، معرفی شده است.[۱۴]

منابع

پانویس

  1. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۷۱.
  2. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۴۰.
  3. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۹۱.
  4. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۳۸۵.
  5. «و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند» سوره فرقان، آیه ۷۲.
  6. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۳۷.
  7. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۱۶۵.
  8. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۹۶.
  9. «و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰.
  10. «و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.
  11. وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا «و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود» سوره مریم، آیه ۱۴.
  12. وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا «و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رسانده‌اند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند» سوره فرقان، آیه ۴.
  13. الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَرًا مِنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ «کسانی از شما که زنان خود را ظهار می‌کنند، آن زنان، مادران آنان نیستند، مادرانشان جز کسانی که آنان را زاده‌اند نمی‌باشند و اینان بی‌گمان سخنی ناپسند و نادرست می‌گویند و باری، خداوند به یقین در گذرنده‌ای آمرزنده است» سوره مجادله، آیه ۲.
  14. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۹۶.