بیت المال در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۵۲: خط ۵۲:
== تعبیرات [[امام علی]]{{ع}} درباره [[بیت المال]] ==
== تعبیرات [[امام علی]]{{ع}} درباره [[بیت المال]] ==
{{اصلی|بیت المال در نهج البلاغه}}
{{اصلی|بیت المال در نهج البلاغه}}
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با توجه به مورد [[مصرف]] منابع مالی در [[اسلام]] و اختیاراتی که برای [[حاکم]] در مصرف درست آن وجود دارد و ارتباط آن با [[شرع]] و بیشترین مورد درآمد آن دربارۀ بیت المال، تعبیرات گوناگونی دارند.
# '''بیت المال مسلمین:''' امام علی{{ع}} آن گاه که درباره حمله [[طلحه]] و [[زبیر]] به بیت المال [[بصره]] سخن می‌گوید و بخشی از جنایات آنان را در کشتن محافظان بیت المال بیان می‌نماید از تعبیر بیت المال مسلمین استفاده می‌کند: «پس بر استاندارم در بصره و نگهبانان بیت المال مسلمین و دیگر [[مردم]] از ساکنان بصره [[یورش]] بردند؛ گروهی را با [[شکنجه]] کشتند و گروهی را با [[مکر]] و [[حیله]]»<ref>{{متن حدیث|فَقَدِمُوا عَلَى عَامِلِي بِهَا وَ خُزَّانِ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ وَ غَيْرِهِمْ مِنْ أَهْلِهَا فَقَتَلُوا طَائِفَةً صَبْراً وَ طَائِفَةً غَدْراً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۲، صبحی صالح، ص۲۴۷.</ref>.
# '''مال الله:''' در سخنان گوناگونی حضرت از [[بیت المال]] به «مال الله» تعبیر نموده‌اند. در [[خطبه شقشقیه]] در [[سرزنش]] [[عثمان]] می‌فرماید: [[مال]] [[خداوند]] را به‌مانند علف بهاری می‌خورد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref> و آن گاه که از وی خواسته می‌شود در [[تقسیم بیت المال]]، اشراف را مقدم بدارد؟ می‌فرماید: اگر مال شخصی من بود در تقسیم آن [[مساوات]] را در نظر می‌گرفتم، در حالی که این مال خداست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۶، ص۱۸۳.</ref>.
# '''بیت المال [[حاکم]]:''' از آنجا که [[مصرف بیت المال]] در [[اختیار]] حاکم و [[کارگزاران]] مسلمانان است، حضرت در نامه خود به [[مالک اشتر]]، دستور می‌دهد که بخشی از بیت المال خود را برای [[مردم]] [[بی‌بضاعت]] قرار دهد. «بخشی از [[بیت]] المالت را برای آنان ([[مستمندان]]) قرار ده»<ref>{{متن حدیث|وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَيْتِ مَالِكِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.
# '''[[فیء]]:''' «فیء» بیشترین درآمد بیت المال است؛ از این رو حضرت از بیت المال به فیء تعبیر نموده است. در خطبه ۴۰، آن گاه که از [[ضرورت]] وجود [[حاکم]] سخن می‌گوید: یکی از علل آن را ضرورت گرد آوری فیء می‌داند: «و به وسیلۀ حاکم، [[بیت المال]] گردآوری می‌شود»<ref>{{متن حدیث|وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْءُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷، ص۱۸۴.</ref> ‌و هنگامی که [[مصرف بیت المال]] را یاد می‌کند از تعبیر تقسیم فیء استفاده می‌کند<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۴۸۱ - ۴۸۵.</ref>.


== اقسام [[بیت المال]] در [[کلام]] علی{{ع}} ==
== اقسام [[بیت المال]] در [[کلام]] علی{{ع}} ==

نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۷

ویژگی‌های سیاست علوی در منابع بیت المال

برخی از ویژگی‌های سیاست علوی درباره منابع بیت المال عبارت است از:

  1. اهتمام به افزایش درآمدهای بیت المال: افزایش درآمدهای عمومی مسلمانان، از اصول اساسی مدیریت بیت المال در سیاست علوی است. امام این اصل را یکی از حقوق مردم بر حکومت می‌داند و می‌فرماید: «و اما حق شما بر من این است که خیرخواه شما باشم و درآمد بیت المال شما را افزایش دهم»[۱].
  2. اصلاح رفتار کارگزاران بیت المال: در دوران حکومت امیرمؤمنان (ع) درآمدهای دولت به طور عمده از ناحیه منابع برون‌زا مانند خراج و جزیه تأمین می‌شد که در مقایسه با درآمدهای مالیاتی درون‌زا، استعداد بیش‌تری برای شکل‌گیری فساد مالی داشت و وضعیت ناآرام سیاسی و جنگ‌های داخلی و هنجارهای فاسد دوران گذشته نیز این استعداد را تشدید می‌کرد؛ بنابراین امام اصلاح رفتار کارگزاران بیت المال را از جمله سیاست‌های اصولی خود قرار داد. در حدیثی از حضرت آمده است: «اگر زمامدار، هدیه بپذیرد، خیانتکار باشد و اگر رشوه قبول کند، مشرک است»[۲].
  3. ترجیح آسایش مردم بر افزایش درآمد بیت المال: در نگاه علی بن ابی طالب (ع) فلسفه وجودی دولت، خدمت به مردم و دفاع از حقوق مستضعفان است و بیت المال نیز فلسفه‌ای جز این ندارد؛ از این رو هرگاه بین سیاست افزایش درآمد بیت المال و سیاست بهبود زندگی مردم، تزاحمی پیش آید، اولویت با بهبود زندگی مردم است[۳].

موارد مصرف بیت المال

موارد مصرف بیت المال در زمان حضرت امیر (ع) به دو قسمت مصارف خاص و مصارف عام تقسیم می‌شد.

مصارف خاص

  1. فقیران و مستمندان: رسیدگی به قشرهای آسیب‌پذیر و تأمین نیازمندی‌های آنان، اولویت نخست را در مصرف بیت المال به خود اختصاص می‌دهد؛ افزون بر این ه فریضه زکات در اصل برای چنین کاری تشریع شده است.
  2. آموزش و پرورش: هرچند در نظام اجتماعی صدر اسلام، نظام رسمی آموزش و پرورش به شکل امروزی آن نبود و اصلاً در آن روزگار، دولت چنین وظیفه‌ای به عهده نداشت، از روایات گوناگون و تأکید فراوان اسلام بر آموزش و پرورش، آشکار می‌شود که هزینه آن از موارد مصرف اصلی بیت المال بوده است.
  3. فرهنگ و ارشاد اسلامی: تغییر و اصلاح فرهنگ مردم و ترویج دین‌باوری، از اهم اهداف حکومت اسلامی است و بی‌تردید، هزینه‌های فرهنگی، یکی از مصارف مهم بیت المال به شمار می‌رود.
  4. سرمایه‌گذاری در امور زیربنایی: توجه به عمران و آبادی شهرها و اصلاح معاش مردم، از وظایف اصلی حاکم اسلامی است. بدیهی است، وقتی وظیفه‌ای با این اهمیت بر عهده حاکم نهاده می‌شود، هزینه آن نیز باید از بیت المال مسلمانان تأمین شود.
  5. هزینه‌های نظامی: فراهم ساختن تجهیزات و استحکامات دفاعی و پرداخت حقوق کارکنان نظامی، از وظایف جدایی ناپذیر حکومت اسلامی است که هزینه‌های آن از محل بیت المال تأمین می‌شود.
  6. تأمین خانواده‌های شهیدان: در نامه علی بن ابی طالب (ع) به مالک اشتر آمده است: اگر یکی از سربازانت و کسانی که با دشمنان تو مبارزه می‌کنند، به شهادت رسید، مانند یک وصی دل‌سوز و مورد اعتماد، جای او را پر کن؛ به گونه‌ای که اثر فقدان او در چهره آنان مشاهده نشود[۴].

و موارد دیگری مانند: بازنشستگان و از کارافتادگان؛ پرداخت دیون بدهکاران فقیر؛ مخارج زندانیان؛ پرداخت دیه کسانی که قاتل یا جانی مشخصی ندارند و حقوق قاضیان و کارمندان دولت.

مصارف عام

در صدر اسلام به علت کوچک بودن دولت و عدم وجود دستگاه‌های دولتی مناسب برای جذب تمام درآمدها در مصارف خاصی که ذکر شد، گاهی درآمدهای بیت المال دارای مازاد می‌شد. مقدار مازاد در میان مسلمانانی که برای پیشبرد اهداف اسلام و دفاع از کیان آن به مرکز حکومت مهاجرت می‌کردند، تقسیم می‌شد[۵].

اصول حاکم بر تخصیص بیت المال

  1. امانت بودن بیت المال: در نظام ارزشی اسلام، به طور کلی مال و ثروت، امانت و ودیعه خداوند است که با اختیارات محدودی به انسان واگذار شده است. این امانت، فقط یک سطح از امانتداری انسان در اموال است و چنان‌چه اموالی به امتی تعلق داشته باشد، سطح دیگری از امانتداری بر آن افزوده می‌شود. متصدیان بیت المال کسانی هستند که در هر دو سطح امانتداری مسئولند؛ چراکه از طرفی عهده‌دار اموالی هستند که به یکایک مسلمانان تعلق دارد و باید در مقابل منافع و مصالح آنان امانتدار خوبی باشند. از طرف دیگر، حامل امانت الهی‌اند و در مقابل خداوند مسئول خواهند بود؛ به همین دلیل، بی‌احتیاطی در حمل و تصدی بیت المال گناه مضاعف خواهد داشت.
  2. عمومی بودن بیت المال: درآمدهای بیت المال به عموم مسلمانان تعلق دارد و حاکم اسلامی موظف است در مصرف آن، منافع و مصالح همه اصناف و طبقات اجتماع را در نظر بگیرد.
  3. عدالت اجتماعی ـ اقتصادی: عدالت اقتصادی یکی از مشخصه‌های اساسی توزیع مطلوب بیت المال از دیدگاه اسلام است که با دو معیار تأمین اجتماعی و رسیدگی به طبقات محروم و آسیب‌پذیر جامعه و افزایش رفاه آنان و توازن اجتماعی ارزیابی می‌شود؛ البته این دو معیار با همدیگر رابطه متقابل داشته، هر یک به تحقق دیگری کمک می‌کند.
  4. تدبیر و اولویت‌سنجی: تدبیر و اولویت‌بندی بین نیازهای گوناگون از لوازم حتمی تخصیص بودجه کارآمد است و به این امر در کتاب و سنت تأکید شده است. تدبیر و اولویت‌سنجی، به ویژه در سیره پیامبر و امام علی (ع) مورد غفلت نبوده است[۶].

نمونه‌هایی از عدالت امام علی (ع) در تقسیم بیت المال

  1. اصبغ بن نباته می‌گوید: هرگاه مالی برای امام علی (ع) می‌آوردند معمول آن بود که آن را داخل بیت المال مسلمین می‌گذاشت، سپس مستحقین را جمع می‌کرد، دستی در مال می‌کرد و آنها را از چپ و راست می‌فشاند می‌فرمود: ای طلای زرد و ای سیم سفید، غیر مرا گول بزنید. سپس بیرون نمی‌آمد تا همه آن‌چه در بیت المال بود پخش می‌کرد و به هر صاحب حقی، حق او را می‌داد. بعد دستور می‌داد که جاروب شود و آب بپاشند. سپس در آنجا دو رکعت نماز می‌گذارد و بعد دنیا را سه طلاقه می‌کرد و بعد از سلام می‌گفت: «ای دنیا! خود را به من عرضه مکن، خود را پیش من زینت منما، مرا گول مزن که من تو را سه طلاقه کردم که رجوع در آن نیست»[۷].
  2. عاصم بن کلیب از پدرش نقل می‌کند که: مالی از اصفهان برای امام علی (ع) آوردند و اهل کوفه آن روزها اسباع[۸] بودند. امام امیرالمؤمنین (ع) همه آن مال را به هفت قسمت کرد. در آن میان رغیفی (گرده نانی) دید آن را هم هفت قسمت کرد و برای هرکس یک پاره از آن رغیف را گذاشت، سپس بین سران اسباع، قرعه انداخت که اولی را به کدام طایفه بدهد و دومی را به کدام طایفه و...[۹].
  3. هلال بن مسلم از جدش نقل می‌کند: عصر بود، مالی برای بیت المال آوردند، خود شاهد بودم که حضرت علی (ع) فرمود: «این مال را تقسیم کنید». گفتند: عصر است یا امیرالمؤمنین! تا فردا تأخیر بینداز. فرمود: آیا ضمانت می‌کنید که تا فردا زنده باشم؟ گفتند: چه چیز در اختیار ماست؟ امام فرمود: پس تأخیر نیندازید و تقسیم کنید.

راوی می‌گوید: شمعی آوردند و آن مال را در روشنایی شمع تقسیم کردند[۱۰].[۱۱]

دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) درباره بیت المال

امیرالمؤمنین(ع) پیش از بیعت مردم با ایشان، سیاست خود را نسبت به مصرف بیت المال اعلام کرد و با پذیرش مردم روبه رو شد. برخی از این سیاست‌ها عبارت بود از:

  1. عدالت و مساوات: پس از کشته شدن عثمان، مهاجر و انصار نزد علی(ع) آمده و گفتند: ابوالحسن بیا تا با تو بیعت کنیم؟ ما غیر تو را بر نمی‌گزینیم؟ حضرت نمی‌پذیرفت. مکرر نزد حضرت آمدند و گفتند: مردم جز با حکومت، اصلاح نمی‌شوند. حضرت پذیرش خود را مشروط کرد. آنان نیز پذیرفتند. حضرت بالای منبر رفت و فرمود: «اما بعد، به تحقیق طولانی شد مراجعه شما به من در آنچه از من می‌خواهید و دوست نداشتم حکومت بر شما را، پس نپذیرفتید از من، جز آنچه از من میخواستید. [که حکومت بر شما باشد] و به تحقیق می‌‌دانم آنچه دربارۀ شما گذشته است. پس اگر حکومت بر شما را بپذیرم بر من است که با عدل در میان شما رفتار کنم و مساوات برقرار نمایم و اگر کلید بیت المال شما با من است برای من از آن نیست، جز مانند آنچه برای یکی از شماست و نه هم برای غیر من جز این نیست. آیا با این شرایط، حکومت شما را به عهده گیرم؟ گفتند: آری! فرمود: آیا به آن رضایت دادید؟ گفتند: راضی شدیم! فرمود: خداوندا بر آنان گواه باش!»[۱۲]؛ پس از این، مردم با حضرت بیعت کردند.
  2. اعلام سیاست‌های مالی در آغاز خلافت: علی(ع) در روزهای اولیه خلافت خود، سیاست خویش را درباره بیت المال اعلام کرد. عثمان در روز جمعه هجدهم ذی‌حجه به دست مردم کشته شد و مردم در همان روز با علی(ع) بیعت کردند[۱۳]. حضرت در روز اول خلافتش و روزهای پس از آن، در جمع مردم به سخنرانی پرداخت و نظر خویش را دربارۀ بیت المال و شیوه تقسیم آن بیان نمود و به ایرادهای افرادی؛ مانند طلحه و زبیر نیز پاسخ داد.
  3. استفاده نکردن از بیت المال: از اشکالات مهمی که مردم به عثمان، خلیفه پیشین داشتند این بود که وی بیت المال مسلمانان را ملک طلق خود دانسته و در آن هر گونه که می‌خواست دخل و تصرف کرد. اینک خلیفه جدید، حکومت را به دست گرفته که دارای سابقه‌ای نیک و پیوندی استوار با رسول خدا(ص) است. او روش حکومتی خود را بر اساس سیره پیامبر اعلام کرده و همه را از سهم مساوی از بیت المال بهره مند می‌سازد[۱۴].

تعبیرات امام علی(ع) درباره بیت المال

امیرالمؤمنین(ع) با توجه به مورد مصرف منابع مالی در اسلام و اختیاراتی که برای حاکم در مصرف درست آن وجود دارد و ارتباط آن با شرع و بیشترین مورد درآمد آن دربارۀ بیت المال، تعبیرات گوناگونی دارند.

  1. بیت المال مسلمین: امام علی(ع) آن گاه که درباره حمله طلحه و زبیر به بیت المال بصره سخن می‌گوید و بخشی از جنایات آنان را در کشتن محافظان بیت المال بیان می‌نماید از تعبیر بیت المال مسلمین استفاده می‌کند: «پس بر استاندارم در بصره و نگهبانان بیت المال مسلمین و دیگر مردم از ساکنان بصره یورش بردند؛ گروهی را با شکنجه کشتند و گروهی را با مکر و حیله»[۱۵].
  2. مال الله: در سخنان گوناگونی حضرت از بیت المال به «مال الله» تعبیر نموده‌اند. در خطبه شقشقیه در سرزنش عثمان می‌فرماید: مال خداوند را به‌مانند علف بهاری می‌خورد[۱۶] و آن گاه که از وی خواسته می‌شود در تقسیم بیت المال، اشراف را مقدم بدارد؟ می‌فرماید: اگر مال شخصی من بود در تقسیم آن مساوات را در نظر می‌گرفتم، در حالی که این مال خداست[۱۷].
  3. بیت المال حاکم: از آنجا که مصرف بیت المال در اختیار حاکم و کارگزاران مسلمانان است، حضرت در نامه خود به مالک اشتر، دستور می‌دهد که بخشی از بیت المال خود را برای مردم بی‌بضاعت قرار دهد. «بخشی از بیت المالت را برای آنان (مستمندان) قرار ده»[۱۸].
  4. فیء: «فیء» بیشترین درآمد بیت المال است؛ از این رو حضرت از بیت المال به فیء تعبیر نموده است. در خطبه ۴۰، آن گاه که از ضرورت وجود حاکم سخن می‌گوید: یکی از علل آن را ضرورت گرد آوری فیء می‌داند: «و به وسیلۀ حاکم، بیت المال گردآوری می‌شود»[۱۹] ‌و هنگامی که مصرف بیت المال را یاد می‌کند از تعبیر تقسیم فیء استفاده می‌کند[۲۰].

اقسام بیت المال در کلام علی(ع)

شیوه تقسیم بیت المال

نزدیکان امام علی(ع) و بیت المال

منابع

پانویس

  1. «فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۴.
  2. ری‌شهری، محمد، موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۴، ص۱۵۵.
  3. حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۴۲۰ ـ ۴۲۱.
  4. حرانی، این شعبه، تحف العقول، ص۹۵.
  5. حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۴۲۷.
  6. حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۴۲۷ ـ ۴۳۱.
  7. صدوق، امالی، مجلس ۴۷، حدیث ۱۶؛ اربلی، کشف الغمه، ج۱، ص۲۲۱.
  8. کوفه گاهی ارباع بوده و گاهی اسباع؛ یعنی چهار ماه یک مرتبه با هفت ماه یک نوبت برای جهاد در مرزهای آذربایجان و قزوین می‌رفته‌اند، بقیه به طور منتظر خدمت در مرکز می‌ماندند.
  9. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۴۹؛ الغارات، ج۱، ص۵۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۳۹۹.
  10. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۸۲.
  11. ناظم‌زاده، سید اصغر، تجلی امامت ص ۱۰۳.
  12. « أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ طَالَ تَرْدَادُكُمْ إِلَيَّ فِيمَا أَرَدْتُمُوهُ مِنِّي وَ كَرِهْتُ أَمْرَكُمْ، فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ إِلاَّ مَا أَرَدْتُمْ مِنِّي، وَ قَدْ عَلِمْتُ مَا سَبَقَ فِيكُمْ فَإِنْ كُنْتُ أَتَوَلَّى أَمْرَكُمْ عَلَى اَلْعَدْلِ فِيكُمْ وَ اَلتَّسْوِيَةِ بَيْنَكُمْ وَ إِنْ تَكُنْ مَفَاتِيحُ بَيْتِ مَالِكُمْ مَعِي لَيْسَ لِي مِنْهُ إِلاَّ مِثْلُ مَا لِأَحَدِكُمْ وَ لاَ لِغَيْرِي إِلاَّ ذَلِكَ تَوَلَّيْتُ أَمْرَكُمْ. قَالُوا: نَعَمْ. قَالَ: أَ رَضِيتُمْ ذَلِكَ؟؟ قَالُوا: رَضِينَا. قَالَ: اَللَّهُمَّ اِشْهَدْ عَلَيْهِمْ»؛ شرح الأخبار، ج۱، ص۳۷۷؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۵۱ و ۴۵۶.
  13. مروج الذهب، ج۲، ص۳۴۹؛ تذکرة الخواص، ص۵۶.
  14. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۳، ص ۴۰۴ - ۴۲۷.
  15. «فَقَدِمُوا عَلَى عَامِلِي بِهَا وَ خُزَّانِ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ وَ غَيْرِهِمْ مِنْ أَهْلِهَا فَقَتَلُوا طَائِفَةً صَبْراً وَ طَائِفَةً غَدْراً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۲، صبحی صالح، ص۲۴۷.
  16. نهج البلاغه، خطبه ۳.
  17. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۶، ص۱۸۳.
  18. «وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَيْتِ مَالِكِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  19. «وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْءُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷، ص۱۸۴.
  20. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۳، ص ۴۸۱ - ۴۸۵.