خمس: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = شأن اقتصادی معصوم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[خمس در لغت]] - [[خمس در قرآن]] - [[خمس در حدیث]] - [[خمس در فقه اسلامی]] - [[خمس در فقه سیاسی]] - [[خمس در جامعهشناسی اسلامی]] - [[خمس در معارف و سیره نبوی]] - [[خمس در معارف و سیره علوی]] - [[خمس در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = شأن اقتصادی معصوم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[خمس در لغت]] - [[خمس در قرآن]] - [[خمس در حدیث]] - [[خمس در فقه اسلامی]] - [[خمس در فقه سیاسی]] - [[خمس در جامعهشناسی اسلامی]] - [[خمس در معارف و سیره نبوی]] - [[خمس در معارف و سیره علوی]] - [[خمس در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
«خمس» حقِ مالیِ مختص به [[بنیهاشم]] که عوض از [[زکات]] است و پس از [[غزوه بدر]] [[تشریع]] شد. خمس به هفت چیز تعلق میگیرد: [[غنایم جنگی]]، [[معادن]]، [[گنج]] (دفینه)، [[مال]] [[حلال]] مخلوط به [[حرام]]، سود ناشی از [[کسب و کار]] و جواهرهایی که با غواصی از دریا استخراج میشود. [[مصرف خمس]] برای شش مورد است: [[خدا]]، [[رسول]]{{صل}}، [[ذویالقربی]]، یتامی، [[مساکین]] و [[ابنسبیل]] که سه سهم اول به [[سهم امام]] و سه سهم دوم به سهم [[سادات]] معروف است<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[خمس - ادرکنی (مقاله)| مقاله «خمس»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref>. | |||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
خمس در لغت یک پنجم از هر چیزی است<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۱۷.</ref> و | {{اصلی|خمس در لغت}} | ||
خمس در لغت یک پنجم از هر چیزی است<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۱۷.</ref> و یکی از مالیاتهای دینی است که بر درآمدهای [[مسلمانان]] قرار داده شده است. آنچه از راه [[کسب و کار]]، معدن، گنج، [[غنایم جنگی]] و... به دست میآید، بیست درصد آن را (که همان خمس است) باید به [[پیامبر]] و [[امام]] و در عصر غیبت به [[ولیّ امر مسلمین]] و [[مرجع تقلید]] داد. | |||
به خمس، "وجوهات" هم گفته میشود. خمس یکی از [[فروع دین]] و | به خمس، "وجوهات" هم گفته میشود. خمس یکی از [[فروع دین]] و واجبات عملی اسلام است که در [[قرآن]] آمده: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى...}}<ref>بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و... است؛ سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> و از پشتوانههای [[اقتصادی]] [[حکومت اسلامی]] و [[بیت المال]] به حساب میآید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۹۹.</ref>. | ||
فقهای گذشته به سبب وضوح مفهوم خمس، به جای تعریف آن، به بیان [[حکم]] آن پرداختهاند<ref>حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۷۰؛ طوسی، المبسوط، ۱/۲۳۶؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۱۹.</ref>. تنها از [[زمان]] [[شهید اول]] است که خمس به حقِ مالیِ مختص به بنیهاشم تعریف شده که عوض از زکات است<ref>شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۵۸.</ref> و فقهای بعدی اجمالاً این تعریف را پذیرفتهاند<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۸؛ عاملی، مدارک الاحکام، ۵/۳۵۹؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[خمس - ادرکنی (مقاله)| مقاله «خمس»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref> | |||
== آیه خمس == | == آیه خمس == | ||
{{اصلی|خمس در قرآن}} | {{اصلی|خمس در قرآن}} | ||
به دلیل آنکه واژه | به دلیل آنکه واژه خمس یا خُمُس تنها در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ ...}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او ...» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> به کار رفته و موارد مصرف آن را نیز مشخص نموده است، آن را "آیه خمس" نامیدهاند. {{متن قرآن|غَنِمْتُمْ}} از ریشه "غ ن م" و در لغت به دست آوردن چیزی بدون زحمت و [[مشقت]] معنا شده است. | ||
در این [[آیه]] اختصاص سهمیاز خمس [[غنائم]] به [[حضرت محمد]] {{صل}} مطرح شده و اینکه [[ایمان]] به [[آیات]] نازل شده بر [[پیامبر]] منشأ پرداخت خمس ذکر گردیده است: {{متن قرآن|فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ}}<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه خمس (مقاله)|مقاله «آیه خمس»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]؛ [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)| فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۴۹۸.</ref>. | در این [[آیه]] اختصاص سهمیاز خمس [[غنائم]] به [[حضرت محمد]] {{صل}} مطرح شده و اینکه [[ایمان]] به [[آیات]] نازل شده بر [[پیامبر]] منشأ پرداخت خمس ذکر گردیده است: {{متن قرآن|فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ}}<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه خمس (مقاله)|مقاله «آیه خمس»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]؛ [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)| فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۴۹۸.</ref>. | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
در میان [[ادیان پیشین]] پرداخت مال به صورت عملی [[عبادی]] برای مصرفهای خاص گزارش شده است<ref>کتاب مقدس، سفر اعداد، ب۱۸، ۸–۲۹، انجیل متی، ب۲۳، ۲۴.</ref> و برخی از [[روایات]]، [[تشریع]] خمس را به [[زمان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میرسانند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۲/۵۷.</ref>. [[سنت]] [[عبدالمطلب]] در [[پرداخت خمس]] گنج نیز گزارش شده است<ref>صدوق، من لایحضر، ۴/۳۶۵.</ref>. برخی گزارشهای [[تاریخی]] از وجود قانونی در [[دوران جاهلیت]] خبر میدهد که طبق آن برای | در میان [[ادیان پیشین]] پرداخت مال به صورت عملی [[عبادی]] برای مصرفهای خاص گزارش شده است<ref>کتاب مقدس، سفر اعداد، ب۱۸، ۸–۲۹، انجیل متی، ب۲۳، ۲۴.</ref> و برخی از [[روایات]]، [[تشریع]] خمس را به [[زمان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میرسانند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۲/۵۷.</ref>. [[سنت]] [[عبدالمطلب]] در [[پرداخت خمس]] گنج نیز گزارش شده است<ref>صدوق، من لایحضر، ۴/۳۶۵.</ref>. برخی گزارشهای [[تاریخی]] از وجود قانونی در [[دوران جاهلیت]] خبر میدهد که طبق آن برای امیر سپاه از غنیمتهای [[جنگی]] سهمی معادل یکچهارم بوده است<ref>زبیدی، تاج العروس، ۸/۲۶۴.</ref>. در [[اسلام]] در [[سال دوم هجری]] پس از [[غزوه بدر]]، [[آیه]] تشریع خمس<ref>انفال، ۴۱.</ref> نازل شد<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۹ و ۲۵۵؛ جرجانی، تفسیر شاهی، ۱/۳۱۶.</ref>. در زمان [[خلفا]] پرداخت خمس [[غنایم جنگی]] رواج داشت و بر همین اساس میان [[صحابه]] در پنج یک کردن [[اراضی]] مفتوحه [[ایران]] و [[عراق]] [[اختلاف]] به وجود آمد<ref>قطان، تاریخ التشریع الاسلامی، ۱۱۸.</ref>. در منابع حدیثی شیعه<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۹/۴۸۳–۵۲۳.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۲/۱۳۶–۱۳۷.</ref> روایات فراوانی درباره خمس و [[احکام]] آن یافت میشود. | ||
در میان آثار [[فقهی]] از زمان فقیهانی مانند [[ابن ابی عقیل عمانی]] که [[غیبت صغری]] را [[درک]] کردهاند<ref> حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۲۳.</ref> تا دورههای بعد از آن، [[احکام]] خمس ضمن مسائل یا باب خاصی<ref>صدوق، المقنع، ۱۷۱؛ مفید، المقنعه، ۲۷۶؛ سید مرتضی، الانتصار، ۲۲۵.</ref> یا ضمن کتابی مستقل<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۱۶/۲–۱۸۰؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰–۳۱۶.</ref> بررسی شده است<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[خمس - ادرکنی (مقاله)| مقاله «خمس»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref>. | در میان آثار [[فقهی]] از زمان فقیهانی مانند [[ابن ابی عقیل عمانی]] که [[غیبت صغری]] را [[درک]] کردهاند<ref> حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۲۳.</ref> تا دورههای بعد از آن، [[احکام]] خمس ضمن مسائل یا باب خاصی<ref>صدوق، المقنع، ۱۷۱؛ مفید، المقنعه، ۲۷۶؛ سید مرتضی، الانتصار، ۲۲۵.</ref> یا ضمن کتابی مستقل<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۱۶/۲–۱۸۰؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰–۳۱۶.</ref> بررسی شده است<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[خمس - ادرکنی (مقاله)| مقاله «خمس»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref>. | ||
== تشریع خمس و علت آن == | == تشریع خمس و علت آن == | ||
{{اصلی|خمس در فقه سیاسی}} | |||
خمس، در سال دوم [[هجرت]] با نزول [[آیه]] {{متن قرآن|وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>، بر [[مسلمانان]] [[واجب]] گشت. در [[شأن نزول]] آیۀ مربوط به خمس میگویند: "[[عبدالله بن جحش]]" ـ [[صحابی پیامبر]] {{صل}} ـ در [[نبرد]] با [[مشرکان]] در [[جنگ بدر]]، غنائمی بهدست آورد و این امر باعث رنجش دیگر جنگجویان گردید. از اینرو، [[عبدالله بن جحش]]، در نزدیکی [[مدینه]]، یک پنجم از آن [[غنایم]] را به [[رسول الله]] تحویل داد و [[پیامبر]] {{صل}} نیز تمامی آن را میان [[رزمندگان]] [[اسلام]] تقسیم کرد که [[آیه خمس]] در همین زمینه نازل شده بود<ref>سیره حلبی، ج۳، ص۱۵۷.</ref>. | خمس، در سال دوم [[هجرت]] با نزول [[آیه]] {{متن قرآن|وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref>، بر [[مسلمانان]] [[واجب]] گشت. در [[شأن نزول]] آیۀ مربوط به خمس میگویند: "[[عبدالله بن جحش]]" ـ [[صحابی پیامبر]] {{صل}} ـ در [[نبرد]] با [[مشرکان]] در [[جنگ بدر]]، غنائمی بهدست آورد و این امر باعث رنجش دیگر جنگجویان گردید. از اینرو، [[عبدالله بن جحش]]، در نزدیکی [[مدینه]]، یک پنجم از آن [[غنایم]] را به [[رسول الله]] تحویل داد و [[پیامبر]] {{صل}} نیز تمامی آن را میان [[رزمندگان]] [[اسلام]] تقسیم کرد که [[آیه خمس]] در همین زمینه نازل شده بود<ref>سیره حلبی، ج۳، ص۱۵۷.</ref>. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
== اهمیت و جایگاه خمس == | == اهمیت و جایگاه خمس == | ||
خمس از جمله فرایض اسلامی و عبادتهای [[مالی]] است که [[قرآن کریم]] در بیان اهمیت آن، [[ایمان]] را با آن پیوند زده و آن را در کنار جهاد قرار داده است: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> و عدم پرداخت آن از نگاه [[فقهی]] موجب | خمس از جمله فرایض اسلامی و عبادتهای [[مالی]] است که [[قرآن کریم]] در بیان اهمیت آن، [[ایمان]] را با آن پیوند زده و آن را در کنار جهاد قرار داده است: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> و عدم پرداخت آن از نگاه [[فقهی]] موجب تصرف غاصبانه خواهد بود<ref>یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۳۳۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳۱.</ref> که مانع از قبولی [[نماز]] میشود<ref>امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۱۵.</ref>. | ||
از ظاهر عبارات برخی از [[فقها]] بر میآید که | از ظاهر عبارات برخی از [[فقها]] بر میآید که خمس که به [[سهم امام]] و سهم [[سادات]] تقسیم میشود، [[ملک]] شخصی آنان است<ref> منتظری، کتاب الخمس، ۱۱–۱۲.</ref>؛ هرچند میان [[عالمان]] پیشین [[شیعه]] میتوان افرادی مانند [[کلینی]] را یافت که بحث خمس را در پایان مباحث امامت و [[حجت]] در [[کتاب کافی]] آوردهاند<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۳۸.</ref>. این امر نشانگر این است که [[کلینی]] خمس را از [[شئون امامت]] میدانسته است<ref>منتظری، دراسات، ۳/۱۱۵.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[خمس - ادرکنی (مقاله)| مقاله «خمس»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref> | ||
== موارد [[وجوب خمس]] == | == موارد [[وجوب خمس]] == | ||
{{اصلی|خمس در فقه اسلامی}} | |||
اموالی که خمس به آنها تعلّق میگیرد هفت چیز است. انحصار متعلّق خمس در این هفت چیز بر حسب استقراء و تفحّص در ادّله [[شرعی]] است<ref>جواهر الکلام، ج۸، ص ۴۲۲ ـ ۴۲۳.</ref>. البته عنوان "[[غنیمت]]" که در قرآن کریم متعلّق خمس قرار داده شده به لحاظ مفهومی شامل تمامی هفت چیز میشود؛ از این رو، گفتهاند: همه هفت مورد مندرج در غنیمت است<ref>البیان، ص ۳۴۱.</ref>. این هفت عنوان عبارتاند از: | اموالی که خمس به آنها تعلّق میگیرد هفت چیز است. انحصار متعلّق خمس در این هفت چیز بر حسب استقراء و تفحّص در ادّله [[شرعی]] است<ref>جواهر الکلام، ج۸، ص ۴۲۲ ـ ۴۲۳.</ref>. البته عنوان "[[غنیمت]]" که در قرآن کریم متعلّق خمس قرار داده شده به لحاظ مفهومی شامل تمامی هفت چیز میشود؛ از این رو، گفتهاند: همه هفت مورد مندرج در غنیمت است<ref>البیان، ص ۳۴۱.</ref>. این هفت عنوان عبارتاند از: | ||
# [[غنایم]] [[جنگی]]: غنایم جنگیِ به دست آمده از [[کافر حربی]] در صورتی که [[جنگ]] با | # '''[[غنایم]] [[جنگی]]:''' غنایم جنگیِ به دست آمده از [[کافر حربی]] در صورتی که [[جنگ]] با اذن امام یا [[نایب خاص]] ایشان رخ داده باشد، متعلّق خمس است و پس از [[اخراج]] خمس آن، باقی مانده بین [[رزمندگان]] تقسیم میشود و اگر جنگ بدون اذن امام باشد، همه غنایم از آنِ [[امام]] {{ع}} است. در [[وجوب]] خمس غنایم تفاوتی بین اموال منقول و غیر منقول نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۵ ـ ۱۱.</ref>. | ||
# معدن: | # '''معدن:''' خمس آنچه از معدن استخراج میشود پس از کسر هزینههای استخراج، واجب است. | ||
# گنج: گنج عبارت است از [[مال]] منقولی که در [[دل]] [[زمین]] یا [[کوه]] یا دیوار و یا درخت پنهان میکنند و در عرف به آن گنج میگویند. وجوب خمس در گنج منوط به رسیدن آن به حدّ نصاب است. نصاب آن در طلا بیست دینار و در نقره دویست درهم و در غیر آن دو، معادل ارزشی یکی از دو نصاب یاد شده است<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۳۲؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص ۲۶ ـ ۲۷.</ref>. | # '''گنج:''' گنج عبارت است از [[مال]] منقولی که در [[دل]] [[زمین]] یا [[کوه]] یا دیوار و یا درخت پنهان میکنند و در عرف به آن گنج میگویند. وجوب خمس در گنج منوط به رسیدن آن به حدّ نصاب است. نصاب آن در طلا بیست دینار و در نقره دویست درهم و در غیر آن دو، معادل ارزشی یکی از دو نصاب یاد شده است<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۳۲؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص ۲۶ ـ ۲۷.</ref>. | ||
# غوص: جواهری که به طور معمول با غواصی از دریا استحصال میشود، مانند لؤلؤ، مرجان و مروارید، چنانچه به حدّ نصاب برسد، واجب است | # '''غوص:''' جواهری که به طور معمول با غواصی از دریا استحصال میشود، مانند لؤلؤ، مرجان و مروارید، چنانچه به حدّ نصاب برسد، واجب است خمس آن پرداخت گردد. نصاب آن بنابر مشهور یک [[دینار]] است. قول مقابل مشهور بیست دینار است<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۴۳ ـ ۳۴۴؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۳۹ ـ ۴۱.</ref>. | ||
# سود کسب: درآمد حاصل از کسب و [[تجارت]]، پس از کسر مئونه، یعنی هزینههای مصرفی و جاری خود و [[خانواده]] در طول سال، متعلّق | # '''سود کسب:''' درآمد حاصل از کسب و [[تجارت]]، پس از کسر مئونه، یعنی هزینههای مصرفی و جاری خود و [[خانواده]] در طول سال، متعلّق خمس است. در تعلّق خمس به سود کسب، تفاوتی بین انواع کسب همچون تجارت، زراعت و صنعت و نیز اجاره اعیان و [[اموال]] نیست. | ||
# زمینی که [[ذمّی]] از [[مسلمان]] میخرد: بر [[وجوب]] پرداخت خمس زمینی که [[کافر]] ذمّی از مسلمان میخرد ادعای [[اجماع]] شده است؛ لکن نقل شده که گروهی از قدما این قسم را در شمار آنچه خمس به آنها تعلّق میگیرد ذکر نکردهاند<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۵۹؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۶۵.</ref>. | # '''زمینی که [[ذمّی]] از [[مسلمان]] میخرد:''' بر [[وجوب]] پرداخت خمس زمینی که [[کافر]] ذمّی از مسلمان میخرد ادعای [[اجماع]] شده است؛ لکن نقل شده که گروهی از قدما این قسم را در شمار آنچه خمس به آنها تعلّق میگیرد ذکر نکردهاند<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۵۹؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۶۵.</ref>. | ||
# [[مال]] [[حلال]] آمیخته به [[حرام]]: بنابر مشهور، [[اخراج]] | # '''[[مال]] [[حلال]] آمیخته به [[حرام]]:''' بنابر مشهور، [[اخراج]] خمس مال حلالی که با حرام آمیخته شده، در صورتی که صاحبش ناشناخته و مقدار حرام نامعلوم باشد، به جهت حلال شدن تصرّف در آن [[واجب]] است و در صورت عدم اخراج خمس، تصرّف در آن حرام است<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۶۳ ـ ۳۶۴؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۶۹ ـ ۷۲.</ref>. در صورت معلوم بودن صاحب مال حرام و نیز مقدار مال، خمس، ساقط و دفع مال به صاحبش واجب است<ref>جواهر الکلام، ج۱۶، ص۷۲ ـ ۷۳.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۳، ص ۴۹۵-۵۰۰؛ [[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[خمس - ادرکنی (مقاله)| مقاله «خمس»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.</ref> | ||
== موارد مصرف خمس == | == موارد مصرف خمس == |
نسخهٔ ۱۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۷
خمس یکی از مالیاتهای دینی است که بر درآمدهای مسلمانان قرار داده شده است و باید به پیامبر و امام و در عصر غیبت به ولیّ امر مسلمین و مرجع تقلید داد و در موارد خاصی مصرف میشود.
مقدمه
«خمس» حقِ مالیِ مختص به بنیهاشم که عوض از زکات است و پس از غزوه بدر تشریع شد. خمس به هفت چیز تعلق میگیرد: غنایم جنگی، معادن، گنج (دفینه)، مال حلال مخلوط به حرام، سود ناشی از کسب و کار و جواهرهایی که با غواصی از دریا استخراج میشود. مصرف خمس برای شش مورد است: خدا، رسول(ص)، ذویالقربی، یتامی، مساکین و ابنسبیل که سه سهم اول به سهم امام و سه سهم دوم به سهم سادات معروف است[۱].
معناشناسی
خمس در لغت یک پنجم از هر چیزی است[۲] و یکی از مالیاتهای دینی است که بر درآمدهای مسلمانان قرار داده شده است. آنچه از راه کسب و کار، معدن، گنج، غنایم جنگی و... به دست میآید، بیست درصد آن را (که همان خمس است) باید به پیامبر و امام و در عصر غیبت به ولیّ امر مسلمین و مرجع تقلید داد.
به خمس، "وجوهات" هم گفته میشود. خمس یکی از فروع دین و واجبات عملی اسلام است که در قرآن آمده: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى...﴾[۳] و از پشتوانههای اقتصادی حکومت اسلامی و بیت المال به حساب میآید[۴].
فقهای گذشته به سبب وضوح مفهوم خمس، به جای تعریف آن، به بیان حکم آن پرداختهاند[۵]. تنها از زمان شهید اول است که خمس به حقِ مالیِ مختص به بنیهاشم تعریف شده که عوض از زکات است[۶] و فقهای بعدی اجمالاً این تعریف را پذیرفتهاند[۷].[۸]
آیه خمس
به دلیل آنکه واژه خمس یا خُمُس تنها در آیه ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ ...﴾[۹] به کار رفته و موارد مصرف آن را نیز مشخص نموده است، آن را "آیه خمس" نامیدهاند. ﴿غَنِمْتُمْ﴾ از ریشه "غ ن م" و در لغت به دست آوردن چیزی بدون زحمت و مشقت معنا شده است.
در این آیه اختصاص سهمیاز خمس غنائم به حضرت محمد (ص) مطرح شده و اینکه ایمان به آیات نازل شده بر پیامبر منشأ پرداخت خمس ذکر گردیده است: ﴿فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ﴾[۱۰].
پیشینه
در میان ادیان پیشین پرداخت مال به صورت عملی عبادی برای مصرفهای خاص گزارش شده است[۱۱] و برخی از روایات، تشریع خمس را به زمان حضرت ابراهیم(ع) میرسانند[۱۲]. سنت عبدالمطلب در پرداخت خمس گنج نیز گزارش شده است[۱۳]. برخی گزارشهای تاریخی از وجود قانونی در دوران جاهلیت خبر میدهد که طبق آن برای امیر سپاه از غنیمتهای جنگی سهمی معادل یکچهارم بوده است[۱۴]. در اسلام در سال دوم هجری پس از غزوه بدر، آیه تشریع خمس[۱۵] نازل شد[۱۶]. در زمان خلفا پرداخت خمس غنایم جنگی رواج داشت و بر همین اساس میان صحابه در پنج یک کردن اراضی مفتوحه ایران و عراق اختلاف به وجود آمد[۱۷]. در منابع حدیثی شیعه[۱۸] و اهل سنت[۱۹] روایات فراوانی درباره خمس و احکام آن یافت میشود.
در میان آثار فقهی از زمان فقیهانی مانند ابن ابی عقیل عمانی که غیبت صغری را درک کردهاند[۲۰] تا دورههای بعد از آن، احکام خمس ضمن مسائل یا باب خاصی[۲۱] یا ضمن کتابی مستقل[۲۲] بررسی شده است[۲۳].
تشریع خمس و علت آن
خمس، در سال دوم هجرت با نزول آیه ﴿وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۲۴]، بر مسلمانان واجب گشت. در شأن نزول آیۀ مربوط به خمس میگویند: "عبدالله بن جحش" ـ صحابی پیامبر (ص) ـ در نبرد با مشرکان در جنگ بدر، غنائمی بهدست آورد و این امر باعث رنجش دیگر جنگجویان گردید. از اینرو، عبدالله بن جحش، در نزدیکی مدینه، یک پنجم از آن غنایم را به رسول الله تحویل داد و پیامبر (ص) نیز تمامی آن را میان رزمندگان اسلام تقسیم کرد که آیه خمس در همین زمینه نازل شده بود[۲۵].
با دقت در آیات و روایات مربوط به خمس، میتوان علت تشریع آن را دو امر دانست:
- تأمین بودجه برای حکومت اسلامی؛
- خمس از آنِ حکومت بوده لکن به منظور جلوگیری از هر گونه سوء ظن نسبت به حیف و میل اموال عمومی نظیر زکات، فقرای خاندان پیامبر (ص) از این درآمد تأمین میشدند[۲۶].[۲۷]
اهمیت و جایگاه خمس
خمس از جمله فرایض اسلامی و عبادتهای مالی است که قرآن کریم در بیان اهمیت آن، ایمان را با آن پیوند زده و آن را در کنار جهاد قرار داده است: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ﴾[۲۸] و عدم پرداخت آن از نگاه فقهی موجب تصرف غاصبانه خواهد بود[۲۹] که مانع از قبولی نماز میشود[۳۰].
از ظاهر عبارات برخی از فقها بر میآید که خمس که به سهم امام و سهم سادات تقسیم میشود، ملک شخصی آنان است[۳۱]؛ هرچند میان عالمان پیشین شیعه میتوان افرادی مانند کلینی را یافت که بحث خمس را در پایان مباحث امامت و حجت در کتاب کافی آوردهاند[۳۲]. این امر نشانگر این است که کلینی خمس را از شئون امامت میدانسته است[۳۳].[۳۴]
موارد وجوب خمس
اموالی که خمس به آنها تعلّق میگیرد هفت چیز است. انحصار متعلّق خمس در این هفت چیز بر حسب استقراء و تفحّص در ادّله شرعی است[۳۵]. البته عنوان "غنیمت" که در قرآن کریم متعلّق خمس قرار داده شده به لحاظ مفهومی شامل تمامی هفت چیز میشود؛ از این رو، گفتهاند: همه هفت مورد مندرج در غنیمت است[۳۶]. این هفت عنوان عبارتاند از:
- غنایم جنگی: غنایم جنگیِ به دست آمده از کافر حربی در صورتی که جنگ با اذن امام یا نایب خاص ایشان رخ داده باشد، متعلّق خمس است و پس از اخراج خمس آن، باقی مانده بین رزمندگان تقسیم میشود و اگر جنگ بدون اذن امام باشد، همه غنایم از آنِ امام (ع) است. در وجوب خمس غنایم تفاوتی بین اموال منقول و غیر منقول نیست[۳۷].
- معدن: خمس آنچه از معدن استخراج میشود پس از کسر هزینههای استخراج، واجب است.
- گنج: گنج عبارت است از مال منقولی که در دل زمین یا کوه یا دیوار و یا درخت پنهان میکنند و در عرف به آن گنج میگویند. وجوب خمس در گنج منوط به رسیدن آن به حدّ نصاب است. نصاب آن در طلا بیست دینار و در نقره دویست درهم و در غیر آن دو، معادل ارزشی یکی از دو نصاب یاد شده است[۳۸].
- غوص: جواهری که به طور معمول با غواصی از دریا استحصال میشود، مانند لؤلؤ، مرجان و مروارید، چنانچه به حدّ نصاب برسد، واجب است خمس آن پرداخت گردد. نصاب آن بنابر مشهور یک دینار است. قول مقابل مشهور بیست دینار است[۳۹].
- سود کسب: درآمد حاصل از کسب و تجارت، پس از کسر مئونه، یعنی هزینههای مصرفی و جاری خود و خانواده در طول سال، متعلّق خمس است. در تعلّق خمس به سود کسب، تفاوتی بین انواع کسب همچون تجارت، زراعت و صنعت و نیز اجاره اعیان و اموال نیست.
- زمینی که ذمّی از مسلمان میخرد: بر وجوب پرداخت خمس زمینی که کافر ذمّی از مسلمان میخرد ادعای اجماع شده است؛ لکن نقل شده که گروهی از قدما این قسم را در شمار آنچه خمس به آنها تعلّق میگیرد ذکر نکردهاند[۴۰].
- مال حلال آمیخته به حرام: بنابر مشهور، اخراج خمس مال حلالی که با حرام آمیخته شده، در صورتی که صاحبش ناشناخته و مقدار حرام نامعلوم باشد، به جهت حلال شدن تصرّف در آن واجب است و در صورت عدم اخراج خمس، تصرّف در آن حرام است[۴۱]. در صورت معلوم بودن صاحب مال حرام و نیز مقدار مال، خمس، ساقط و دفع مال به صاحبش واجب است[۴۲].[۴۳]
موارد مصرف خمس
براساس مشهور دیدگاه شیعه، خمس، شش سهم دارد؛ سه سهم آن مربوط به خداوند، رسول و خاندان اوست که این سهم به شخص رسول اکرم (ص) و پس از آن به امام (ع) تعلق میگیرد و سه سهم دیگر نیز عبارت است از فقرای سیّد، نیازمندان، کارهای عامّ المنفعه و آنچه که در راه تبلیغ و گسترش اسلام باشد و توسّط حاکم شرع و فقیه، یا به اذن او خرج شود. این نظر چنان مشهور است که برخی ادعای اجماع کردهاند[۴۴].[۴۵]
جستارهای وابسته
منابع
- هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت
- فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت
- ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵
- فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی
- سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
- سرمدی، محمود، مقاله «آیه خمس»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
پانویس
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۱۷.
- ↑ بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و... است؛ سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۹۹.
- ↑ حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۷۰؛ طوسی، المبسوط، ۱/۲۳۶؛ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۱۹.
- ↑ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۵۸.
- ↑ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۸؛ عاملی، مدارک الاحکام، ۵/۳۵۹؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
- ↑ «بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او ...» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه خمس»، دانشنامه معاصر قرآن کریم؛ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۴۹۸.
- ↑ کتاب مقدس، سفر اعداد، ب۱۸، ۸–۲۹، انجیل متی، ب۲۳، ۲۴.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۲/۵۷.
- ↑ صدوق، من لایحضر، ۴/۳۶۵.
- ↑ زبیدی، تاج العروس، ۸/۲۶۴.
- ↑ انفال، ۴۱.
- ↑ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۲۴۹ و ۲۵۵؛ جرجانی، تفسیر شاهی، ۱/۳۱۶.
- ↑ قطان، تاریخ التشریع الاسلامی، ۱۱۸.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۹/۴۸۳–۵۲۳.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۲/۱۳۶–۱۳۷.
- ↑ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۶۲۳.
- ↑ صدوق، المقنع، ۱۷۱؛ مفید، المقنعه، ۲۷۶؛ سید مرتضی، الانتصار، ۲۲۵.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۶/۲–۱۸۰؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۳۰–۳۱۶.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
- ↑ «و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ سیره حلبی، ج۳، ص۱۵۷.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۶، ص۳۴۶؛ کتاب الخمس، ص۳۰؛ وسایل الشیعه، ج۶، ص۳۴۶، باب ۲ من ابواب الانفال، حدیث ۶؛ المستدرک، ج۱، باب ۵ من ابواب الانفال، حدیث ۲؛ الکافی، ج۱، ص۴۰۹؛ راجع به موارد وجوب خمس و چگونگی توزیع آن، ر. ک: کتاب الخمس، ص۱۵؛ شرح لمعه، ج۲، ص۶۴.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۹۲.
- ↑ «و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۳۳۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۳۱.
- ↑ امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۱۵.
- ↑ منتظری، کتاب الخمس، ۱۱–۱۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۵۳۸.
- ↑ منتظری، دراسات، ۳/۱۱۵.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
- ↑ جواهر الکلام، ج۸، ص ۴۲۲ ـ ۴۲۳.
- ↑ البیان، ص ۳۴۱.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۵ ـ ۱۱.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۳۲؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص ۲۶ ـ ۲۷.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۴۳ ـ ۳۴۴؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۳۹ ـ ۴۱.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۵۹؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۶۵.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۶۳ ـ ۳۶۴؛ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۶۹ ـ ۷۲.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۶، ص۷۲ ـ ۷۳.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳، ص ۴۹۵-۵۰۰؛ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «خمس»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۲۱۷ ـ ۲۲۴.
- ↑ حمزة بن علی بن زهره حلبی، غنية النزوع، ص۱۳۰.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۲۸۷؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۹۹.