حجة الوداع در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[پیامبر]] در اوایل [[ذیقعده]] [[سال ۱۰ هجری]] همه [[مسلمانان]] را به برپایی حج فرا خواند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۱.</ref>. به [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}} پیامبر در ۱۰ سال اقامتش در [[مدینه]] هیچ حجی نگزارد تا اینکه [[خدا]] این [[آیه]] را بر او فرو فرستاد: {{متن قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>«و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیده‌ای که از هر راه دوری می‌رسند، نزد تو آیند» سوره حج، آیه ۲۷.</ref>؛ و در میان [[مردم]] برای [ادای][[ حج]] بانگ برآور، تا [[زائران]] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغری ـ که از هر راه دوری می‌آیند ـ به سوی تو روی آورند»؛ آن‌گاه رسول خدا{{صل}} همه مسلمانان را به شرکت در این حج فراخواند<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۴۵؛ تهذیب، ج ۵، ص۴۵۴؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص۵۲۰ - ۵۲۲.</ref> و از آنجا که آن حضرت این حج را حج پایانی و واپسین دیدار خود با مردم دانست و اندکی پس از [[موسم حج]] [[رحلت]] فرمود، این حج به [[حجه‌الوداع]] مشهور گردید<ref>المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۸ - ۱۰۸۹، ۱۱۰۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۶؛ مروج الذهب، ج ۴، ص۳۰۱.</ref>، چنان‌که برخی آن را «حجه‌الاسلام»<ref>المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۰۹؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۴، ص۲۱۱.</ref>، «حجه‌البلاغ»<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۶؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۴، ص۲۱۱.</ref> و «[[حجة]] التمام والکمال»<ref>عمدة القاری، ج ۱۸، ص۳۶.</ref> خوانده‌اند.
[[پیامبر]] در اوایل [[ذیقعده]] [[سال ۱۰ هجری]] همه [[مسلمانان]] را به برپایی حج فرا خواند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۱.</ref>. به [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}} پیامبر در ۱۰ سال اقامتش در [[مدینه]] هیچ حجی نگزارد تا اینکه [[خدا]] این [[آیه]] را بر او فرو فرستاد: {{متن قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>«و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیده‌ای که از هر راه دوری می‌رسند، نزد تو آیند» سوره حج، آیه ۲۷.</ref>؛ و در میان [[مردم]] برای [ادای][[ حج]] بانگ برآور، تا [[زائران]] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغری ـ که از هر راه دوری می‌آیند ـ به سوی تو روی آورند»؛ آن‌گاه رسول خدا{{صل}} همه مسلمانان را به شرکت در این حج فراخواند<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۴۵؛ تهذیب، ج ۵، ص۴۵۴؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص۵۲۰ - ۵۲۲.</ref> و از آنجا که آن حضرت این حج را حج پایانی و واپسین دیدار خود با مردم دانست و اندکی پس از [[موسم حج]] [[رحلت]] فرمود، این حج به [[حجه‌الوداع]] مشهور گردید<ref>المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۸ - ۱۰۸۹، ۱۱۰۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۶؛ مروج الذهب، ج ۴، ص۳۰۱.</ref>، چنان‌که برخی آن را «حجه‌الاسلام»<ref>المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۰۹؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۴، ص۲۱۱.</ref>، «حجه‌البلاغ»<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۶؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۴، ص۲۱۱.</ref> و «حجة التمام والکمال»<ref>عمدة القاری، ج ۱۸، ص۳۶.</ref> خوانده‌اند.


پس از فراخوان عمومی و [[آمادگی]] مسلمانان برای انجام دادن حج، سرانجام، پیامبر{{صل}} با خیل مسلمانانی که از مدینه و گرداگرد آن به ایشان پیوسته بودند، در واپسین روزهای ماه ذیقعده از مدینه بیرون رفتند<ref>المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۱؛ اعلام الوری، ج ۱، ص۲۵۹.</ref>. [[سیوطی]]، آیه‌های فرود آمده در این [[سفر]] را «[[آیات]] تابستانی» شمرده است<ref>الاتقان، ج ۱، ص۶۹.</ref>. به [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}} [[زمان]] [[حرکت]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[مدینه]] ۴ شب مانده به پایان [[ذیقعده]]<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۴۵؛ تهذیب، ج ۵، ص۴۵۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۵۲۰.</ref> و به گزارش [[واقدی]]، [[ابن هشام]] و بسیاری دیگر از [[سیره‌نگاران]]، ۵ شب مانده از ذیقعده<ref>المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۱؛ اعلام الوری، ج ۱، ص۲۵۹.</ref> بوده؛ اما [[ابن حزم اندلسی]] [[روز]] [[پنجشنبه]]، ۶ شب مانده به پایان ذیقعده<ref>جوامع السیرة النبویه، ص۲۰۷؛ حجة الوداع، ابن حزم، ص۳۴.</ref> را یاد کرده است.
پس از فراخوان عمومی و [[آمادگی]] مسلمانان برای انجام دادن حج، سرانجام، پیامبر{{صل}} با خیل مسلمانانی که از مدینه و گرداگرد آن به ایشان پیوسته بودند، در واپسین روزهای ماه ذیقعده از مدینه بیرون رفتند<ref>المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۱؛ اعلام الوری، ج ۱، ص۲۵۹.</ref>. [[سیوطی]]، آیه‌های فرود آمده در این [[سفر]] را «[[آیات]] تابستانی» شمرده است<ref>الاتقان، ج ۱، ص۶۹.</ref>. به [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}} [[زمان]] [[حرکت]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[مدینه]] ۴ شب مانده به پایان [[ذیقعده]]<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۴۵؛ تهذیب، ج ۵، ص۴۵۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۵۲۰.</ref> و به گزارش [[واقدی]]، [[ابن هشام]] و بسیاری دیگر از [[سیره‌نگاران]]، ۵ شب مانده از ذیقعده<ref>المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۱؛ اعلام الوری، ج ۱، ص۲۵۹.</ref> بوده؛ اما [[ابن حزم اندلسی]] [[روز]] [[پنجشنبه]]، ۶ شب مانده به پایان ذیقعده<ref>جوامع السیرة النبویه، ص۲۰۷؛ حجة الوداع، ابن حزم، ص۳۴.</ref> را یاد کرده است.

نسخهٔ ‏۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۵

مقدمه

پیامبر در اوایل ذیقعده سال ۱۰ هجری همه مسلمانان را به برپایی حج فرا خواند[۱]. به روایت امام صادق(ع) پیامبر در ۱۰ سال اقامتش در مدینه هیچ حجی نگزارد تا اینکه خدا این آیه را بر او فرو فرستاد: ﴿وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ[۲]؛ و در میان مردم برای [ادای]حج بانگ برآور، تا زائران پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغری ـ که از هر راه دوری می‌آیند ـ به سوی تو روی آورند»؛ آن‌گاه رسول خدا(ص) همه مسلمانان را به شرکت در این حج فراخواند[۳] و از آنجا که آن حضرت این حج را حج پایانی و واپسین دیدار خود با مردم دانست و اندکی پس از موسم حج رحلت فرمود، این حج به حجه‌الوداع مشهور گردید[۴]، چنان‌که برخی آن را «حجه‌الاسلام»[۵]، «حجه‌البلاغ»[۶] و «حجة التمام والکمال»[۷] خوانده‌اند.

پس از فراخوان عمومی و آمادگی مسلمانان برای انجام دادن حج، سرانجام، پیامبر(ص) با خیل مسلمانانی که از مدینه و گرداگرد آن به ایشان پیوسته بودند، در واپسین روزهای ماه ذیقعده از مدینه بیرون رفتند[۸]. سیوطی، آیه‌های فرود آمده در این سفر را «آیات تابستانی» شمرده است[۹]. به روایت امام صادق(ع) زمان حرکت پیامبر(ص) از مدینه ۴ شب مانده به پایان ذیقعده[۱۰] و به گزارش واقدی، ابن هشام و بسیاری دیگر از سیره‌نگاران، ۵ شب مانده از ذیقعده[۱۱] بوده؛ اما ابن حزم اندلسی روز پنجشنبه، ۶ شب مانده به پایان ذیقعده[۱۲] را یاد کرده است.

ایشان پیش از آغاز سفر، بدن و لباس خود را در کمال پاکیزگی بیاراست و با شصت و اندی قربانی، در حالی‌که همه زنان خود را همراه داشت، از مدینه خارج شد. هنگام ظهر به منطقه ذوالحلیفه رسید و در آنجا غسل کرد و نمازظهر خواند و حج را نیت کرد و محرم شد و لبیک گویان راهی مکه شد[۱۳]. لباس احرام حضرت از جنس صحار، نوعی لباس یمنی بود که آن را در مکه و در میقات تنعیم به تن کرد[۱۴]. اگرچه در زمان حرکت پیامبر(ص) از مدینه اختلاف است، برپایه همه گزارش‌های موجود، حضرت در چهارم ذیحجه به مکه رسید[۱۵]. براثر اختلاف یاد شده در زمان حرکت ایشان از مدینه، مدت سفر حضرت از مدینه تا مکه ۸ ۱۱ روز بوده است. براساس گزارش امام صادق(ع) حضرت رسول(ص) ۸ روز و ۷ شب[۱۶] و به نقل واقدی، ۹ روز و ۸ شب[۱۷] و به نظر ابن حزم، ۱۰ روز و ۹ شب در راه بود[۱۸]. حضرت محمد در طول سفر خود از مدینه تا مکه، تنها برای خواندن نماز و استراحت در ایستگاه‌های میانه راه می‌ایستاد. ایشان نمازظهر و عصر نیز مغرب و عشا را بی‌فاصله می‌خواندند، تا زودتر به مکه برسد و اعمال حج را بهنگام انجام دهد[۱۹]. واقدی توقف‌گاه‌های رسول خدا(ص) پس از ذوالحلیفه را این‌گونه شمرده است: ملل؛ شرف‌السیّاله؛ عرق الظّبیه؛ روحاء؛ منصرف؛ اِثایه؛ عرج؛ سقیا؛ ابواء؛ تلعتات الیمن؛ ثنیّة اراک؛ جحفه؛ قدید؛ مشلل؛ لَفَت؛ عسفان؛ غمیم؛ مرّالظّهران[۲۰]. حضرت وقتی به مکه رسید، از قسمت بالای مکه و از باب بنی‌شیبه به مسجدالحرام درآمد و هنگامی که کعبه را دید، دستش را به دعا بالا برد و شرافت، عظمت و کرامت کعبه را از خدا خواست[۲۱]. در مسجدالحرام پس از استلام حجرالاسود، ۷بار خانه را طواف کرد؛ آن‌گاه پشت مقام ابراهیم نماز طواف خواند و دوباره حجرالاسود را استلام کرد[۲۲]. به گزارش واقدی، رسول خدا(ص) افزون بر رکن اسود، رکن یمانی را هم استلام کرد[۲۳]. پس از این، از باب بنی مخزوم برای انجام دادن سعی از مسجدالحرام بیرون آمد و سعی را از کوه صفا آغاز و پس از ۷ بار پیمودن فاصله میان دو کوه، آن را بر فراز کوه مروه پایان داد[۲۴]. پیامبر(ص) طواف و سعی خود را سواره انجام دادند[۲۵].[۲۶]

تأسیس حج تمتع و متعة الحج

بخشی از مناسک حج که پیش از این انجام می‌گرفت در سال دهم و در مناسک حجه‌الوداع امضا شد؛ ولی بخش‌هایی نیز بدان افزوده شدند. معمولاً پس از سعی صفا و مروه، حاجیان همچنان محرم می‌ماندند، تا در روز نهم مناسک خود را در عرفات پی گیرند و پس از مناسک منا حج خود را به پایان می‌بردند؛ لیکن پیامبر(ص) پس از سعی صفا و مروه فرمان داد تا هرکه با قربانی عازم حج نشده، در این مرحله از احرام خارج شده و عمره تمتع نیت کند و سپس در روز هشتم مجددا محرم گشته و مناسک را به عنوان حج تمتع ادامه دهد. بدین ترتیب، کسانی که با خود قربانی نیاورده بودند از احرام خارج شدند و محرّمات احرام، بر آنها حلال شد، از این‌رو مقطعی را که حاجیان در مکه محرم نیستند، متعه حج و این نوع حج را حج تمتع نامیدند که در سال ۱۰ هجری تأسیس و تشریع شد[۲۷]. فرمان پیامبر(ص) به عمره تمتع و خروج از احرام، موجب شگفتی و اعتراض عده‌ای شد و حضرت در پاسخ بر درستی فرمان خود تأکید ورزید و این حکم را همیشگی دانست[۲۸]. عمر که از مخالفان این فرمان بود در دوره خلافت خود حکم(ص) پیامبر را لغو و ممنوع کیرد[۲۹] و سنت وی در این زمینه همچنان در احکام اهل سنت پابرجاست.[۳۰]

پیوستن امام علی به پیامبر در حجه الوداع

در ۴ یا ۵ ذیحجه و پس از تشریع حج تمتع، علی(ع) به مکه رسید. او که پیش از عزیمت پیامبر(ص) به حجه‌الوداع با دستور حضرت به یمن رفته بود، تا آنان را به اسلام فرا خواند و خمس و خراجشان را بستاند، پس از اجرای این مأموریت، مالیات‌های اهالی یمن و جزیه‌های مسیحیان نجران را همراه سی و اندی قربانی با خود به مکه آورد تا برای انجام دادن مناسک به پیامبر(ص) بپیوندد[۳۱]. این در حالی است که از گزارش ابوالفتوح رازی ذیل تفسیر آیه ۱۹۶ بقره برمی‌آید که حضرت علی(ع) پیش از تشریع حج تمتع به مکه رسیده بود. براساس این گزارش، رسول خدا(ص) و علی در احرام بودند که این آیه فرود آمد: ﴿وَأَتِمُّوا۟ ٱلْحَجَّ وَٱلْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا ٱسْتَيْسَرَ مِنَ ٱلْهَدْىِ وَلَا تَحْلِقُوا۟ رُءُوسَكُمْ حَتَّىٰ يَبْلُغَ ٱلْهَدْىُ مَحِلَّهُۥ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِۦٓ أَذًۭى مِّن رَّأْسِهِۦ فَفِدْيَةٌۭ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍۢ فَإِذَآ أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِٱلْعُمْرَةِ إِلَى ٱلْحَجِّ فَمَا ٱسْتَيْسَرَ مِنَ ٱلْهَدْىِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَـٰثَةِ أَيَّامٍۢ فِى ٱلْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌۭ كَامِلَةٌۭ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُۥ حَاضِرِى ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلْعِقَابِ[۳۲]. در این آیه از مؤمنان خواسته شد برای اللّه‌حج و عمره را به پایان ببرند (نه برای دیگر خدایان) و اگر دیگران مانع اجرای حج مؤمنان شدند، همانجایی که رسیده‌اند قربانی را انجام داده و از احرام حج درآیند. پس از آن، پیامبر(ص) از آن دسته از یارانش که بی‌قربانی به حج آمده بودند دستور داد از احرام خارج شوند[۳۳]؛ برخی مفسران معتقدند آیه در سال ۶ هجری و در شرایطی که مسلمانان برای انجام دادن حج و عمره با مخالفت مشرکان روبه‌رو بودند، نازل شده است[۳۴].[۳۵]

منابع

پانویس

  1. السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۱.
  2. «و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیده‌ای که از هر راه دوری می‌رسند، نزد تو آیند» سوره حج، آیه ۲۷.
  3. الکافی، ج ۴، ص۲۴۵؛ تهذیب، ج ۵، ص۴۵۴؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص۵۲۰ - ۵۲۲.
  4. المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۸ - ۱۰۸۹، ۱۱۰۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۶؛ مروج الذهب، ج ۴، ص۳۰۱.
  5. المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۰۹؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۴، ص۲۱۱.
  6. السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۶؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۴، ص۲۱۱.
  7. عمدة القاری، ج ۱۸، ص۳۶.
  8. المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۱؛ اعلام الوری، ج ۱، ص۲۵۹.
  9. الاتقان، ج ۱، ص۶۹.
  10. الکافی، ج ۴، ص۲۴۵؛ تهذیب، ج ۵، ص۴۵۴؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۵۲۰.
  11. المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۶۰۱؛ اعلام الوری، ج ۱، ص۲۵۹.
  12. جوامع السیرة النبویه، ص۲۰۷؛ حجة الوداع، ابن حزم، ص۳۴.
  13. الکافی، ج ۴، ص۲۴۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۰۹؛ المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹ - ۱۰۹۰.
  14. المغازی، ج ۳، ص۱۰۹۰؛ الطبقات، ج ۲، ص۱۷۳.
  15. الکافی، ج ۴، ص۲۴۵؛ تهذیب، ج ۵، ص۴۵۵.
  16. الکافی، ج ۴، ص۲۴۵؛ تهذیب، ج ۵، ص۴۵۴ - ۴۵۵.
  17. المغازی، ج ۳، ص۱۰۸۹.
  18. جوامع السیرة النبویه، ص۲۰۷ - ۲۰۸؛ حجة الوداع، ابن حزم، ص۳۴؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص۱۲۸.
  19. حجه‌الوداع، واثقی، ص۷۵ - ۷۶.
  20. المغازی، ج ۳، ص۱۰۹۲ - ۱۰۹۳، ۱۰۹۶ - ۱۰۹۷.
  21. المغازی، ج ۳، ص۱۰۹۷؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۰۹؛ الطبقات، ج ۲، ص۱۷۳.
  22. الکافی، ج ۴، ص۲۵۰؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص۴۹؛ سنن النسائی، ج ۵، ص۲۳۶.
  23. المغازی، ج ۳، ص۱۰۹۸.
  24. الکافی، ج ۴، ص۲۵۰؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۴۲؛ المغازی، ج ۳، ص۱۰۹۸ - ۱۰۹۹.
  25. صحیح مسلم، ج ۴، ص۶۷ - ۶۸؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۴۱۹ - ۴۲۰؛ منتهی المطلب، ج ۲، ص۶۹۷.
  26. محمدی یدک، علی، مقاله «حجة‌الوداع»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۴۷۲.
  27. الکافی، ج ۴، ص۲۴۸ - ۲۴۹، سنن ابی داود، ج ۱، ص۴۲۵ - ۴۲۶؛ السنن الکبری، ج ۵، ص۲۳.
  28. الکافی، ج ۴، ص۲۴۶؛ تهذیب، ج ۵، ص۲۵.
  29. جواهرالکلام، ج ۱۸، ص۲ - ۳.
  30. محمدی یدک، علی، مقاله «حجة‌الوداع»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۴۷۴.
  31. اعلام الوری، ج ۱، ص۲۵۹ - ۲۶۰.
  32. «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
  33. جامع البیان، ج ۲، ص۱۲۹ - ۱۳۰؛ روض الجنان، ج ۳، ص۹۷ - ۹۹.
  34. التحریر والتنویر، ج ۲، ص۲۱۲؛ فی ظلال القرآن، ج ۱، ص۱۹۳.
  35. محمدی یدک، علی، مقاله «حجة‌الوداع»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۴۷۴.