رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
جز (جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[پرونده:173589.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی]]]] | [[پرونده:173589.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم امینی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[ابراهیم امینی]]'''، در مقاله ''«[[علم امام از دیدگاه احادیث (مقاله)|علم امام از دیدگاه احادیث]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[ابراهیم امینی]]'''، در مقاله ''«[[علم امام از دیدگاه احادیث (مقاله)|علم امام از دیدگاه احادیث]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«قرآن کتابی است جامع همه علوم مورد نیاز مردم، کلیات و ریشههای همه علوم در این کتاب آسمانی نهاده شده که هر کس به مقدار استعداد و توانش میتواند از آن بهره بگیرد. در قرآن میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ }}﴾}} <ref> و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>. و میفرماید:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلا مِّنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ }}﴾}} <ref> و به راستی به سوی شما آیاتی روشنگر و مثلی (عبرت آموز) از کسانی که پیش از شما گذشتند و اندرزی برای پرهیزگاران فرو فرستادهایم؛ سوره نور، آیه: ۳۴.</ref>. [[حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: چیزی نیست که دو نفر در آن اختلاف دارند جز اینکه در کتاب خدا ریشه دارد و لکن عقول مردم به آن نمیرسد<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} مَا مِنْ أَمْرٍ يَخْتَلِفُ فِيهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَكِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ"}}؛ کافی ج ۱، ص:۶۰.</ref>. [[عمر بن قیس]] میگوید از [[حضرت امام محمد باقر]]{{ع}} شنیدم که میفرمود خداوند متعال چیزی را نگذاشته که امت به آن احتیاج دارد جز اینکه در قرآن نازل کرده و برای پیامبرش بیان نموده است و برای هر چیزی حدی قرار داده و دلیلی برایش مقرر داشته که بر آن دلالت کند و برای کسی که از این حد تجاوز نماید نیز حدی قرار داده است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" عَنْ عُمَرَ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَدَعْ شَيْئاً يَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِي كِتَابِهِ وَ بَيَّنَهُ لِرَسُولِهِ ص وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَيْهِ دَلِيلًا يَدُلُّ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى ذَلِكَ الْحَدَّ حَدّاً"}}؛ کافی، ج ۱ ص: ۵۹.</ref>. [[سماعه]] میگوید به [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} عرض کردم: آیا همه چیز در کتاب خدا و سنت پیامبر وارد شده یاشما از پیش خودتان میگوئید؟ فرمود: بلکه همه چیز در کتاب خدا و سنت [[پیامبر]] وارد شده است. <ref>{{عربی|اندازه=120%|" عَنْ سَمَاعَةَ: عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسى{{ع}}، قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَكُلُّ شَيْءٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ{{صل}}، أَوْ تَقُولُونَ فِيهِ؟ قَالَ: بَلْ كُلُّ شَيْءٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ{{صل}}"}}؛ کافی، ج:۱، ص:۶۲.</ref>. چنانکه ملاحظه میفرمائید از این قبیل آیات و احادیث که نمونههای فراوانی دارد، استفاده میشود که قرآن کتابی است جامع همه علوم مورد نیاز مردم و تبیان و روشنگر هر چیزی است. و این مطلبی است که [[ائمه]]{{عم}} از آن خبر دادهاند و در احادیث متواتر آمده است. و قابل تردید و تشکیک نیست، گر چه چگونگی مطلب خوب برای ما روشن نیست و چنین علومی را نمیتوانیم از قرآن استفاده نمائیم شاید مراد علوم و اخبار مربوط به شریعت و ارشاد و هدایت مردم باشد، آنهم بصورت کلی و ریشه ای نه جزئی ولی در این قسمت هم ما ناتوانیم و نمیتوانیم مدرک هر چیزی را ولو بصورت کلی در قرآن بیابیم لکن ناتوانی ما دلیل عدم وجود ریشههای علوم در قرآن نیست شاید [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که قرآن بر او نازل شده و [[ائمه]]{{عم}} استفادههائی از قرآن کرده باشند که در خور استعداد ما نیست چون استفاده از قرآن برای همه افراد یکسان نیست بلکه هر کس به مقدار استعداد ذاتی و غور و تحقیق خود میتواند از آن بهره بگیرد در این میان [[ائمه]]{{عم}} که از راهنماییهای [[پیامبر]]{{صل}} و تأییدات الهی و علوم لدنی برخوردار بودهاند از سایر مردم برتری دارند، [[ائمه]] اطهار مطالبی را از قرآن استفاده میکردند که برای دیگران مقدور نبود و این مطلب در احادیث منصوص است از باب نمونه: [[یعقوب بن جعفر]] میگوید: در مکه خدمت [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} بودم، مردی به آن حضرت عرض کرد: شما قرآن را طوری تفسیر مینمائید که از دیگران شنیده نمیشود! فرمود: قرآن قبل از دیگران بر ما نازل شده، و قبل از اینکه برای دیگران تفسیر بشود بر ما تفسیر شده پس ما حلال و حرام و ناسخ و منسوخ و سفری و حضری قرآن را میشناسیم. میدانیم که آیات قرآن در چه شب و چند عدد و درباره چه شخصی و در چه موضوعی نازل شده است. پس ما علماء خدا در زمین هستیم و شاهدان بر خلق میباشیم و این قول خداست که فرمود: "زودا که گواهی آنان نوشته شود و آنان بازخواست گردند"<ref>سوره زخرف، آیه: ۱۹.</ref>. پس شهادت مال ماست و سئوال نسبت به مشهود علیه. پساین علمی است که به تو ابلاغ نمودم و وظیفه ام را نسبت به تو انجام دادم اگر مورد قبولت قرار گرفت خدای را سپاس بگو و اگر قبول نکردی بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است<ref> سوره حج، آیه: ۱۷.</ref><ref>{{عربی|اندازه=120%|"يَعْقُوبُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي الْحَسَنِ {{ع}} بِمَكَّةَ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّكَ لَتُفَسِّرُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ مَا لَمْ تَسْمَعْ بِهِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ {{ع}} عَلَيْنَا نَزَلَ قَبْلَ النَّاسِ وَ لَنَا فُسِّرَ قَبْلَ أَنْ يُفَسَّرَ فِي النَّاسِ فَنَحْنُ نَعْرِفُ حَلَالَهُ وَ حَرَامَهُ وَ نَاسِخَهُ وَ مَنْسُوخَهُ وَ سَفَرِيَّهُ وَ حَضَرِيَّهُ وَ فِي أَيِّ لَيْلَةٍ نَزَلَتْ كَمْ مِنْ آيَةٍ وَ فِيمَنْ نَزَلَتْ وَ فِيمَا نَزَلَتْ فَنَحْنُ حُكَمَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ﴿{{متن قرآن| سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ }}﴾ فَالشَّهَادَةُ لَنَا وَ الْمَسْأَلَةُ لِلْمَشْهُودِ عَلَيْهِ فَهَذَا عِلْمُ مَا قَدْ أَنْهَيْتُهُ إِلَيْكَ وَ أَدَّيْتُهُ إِلَيْكَ مَا لَزِمَنِي فَإِنْ قَبِلْتَ فَاشْكُرْ وَ إِنْ تَرَكَتْ فَ ﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ }}﴾ "}}؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص ۱۹۸.</ref>. چنانکه ملاحظه میفرمائید در این احادیث استفاده ازقرآن به عنوان یکی از مهمترین راههای علوم [[اهل بیت]] معرفی شده است. و در تعلیل مطلب فرمودهاند: قرآن در خانه ما نازل شده، بیشتر از سایرین عنایت به جمع کردن آیات داشتهایم. از شأن نزول آیات و ناسخ و منسوخ ومحکم و متشابه آنها اطلاع داریم. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آیات قرآن را برای ما تفسیر نموده است که میدانیم کدام آیه در شب و کدام در روز و کدام در سفر و کدام در حضر نازل شده است. هر آیهای را میدانیم درباره چه شخصی و در چه موضوعی نازل شده است. ما از همه کس به تفسیر قرآن و حلال و حرام آن آشناتریم. بنابراین تفسیر قرآن را میتوان یکی از طرق علمائمه [[اهل بیت]]{{عم}} معرفی نمود، که در حدیث [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} در تقسیم علوم [[ائمه]] به عنوان "ماض" معرفی شده و به "مفسر" تعریف شده است چون آیات قرآن که در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و قبل از زمان [[ائمه]]{{عم}} نازل شده بود بوسیله [[پیامبر]]{{صل}} مورد تفسیر و توضیح قرار گرفت، تا برای [[ائمه]]{{عم}} باقی بماند»<ref>[[علم امام از دیدگاه احادیث (مقاله)|علم امام از دیدگاه احادیث]]، ص:۸.</ref>. | ::::::«قرآن کتابی است جامع همه علوم مورد نیاز مردم، کلیات و ریشههای همه علوم در این کتاب آسمانی نهاده شده که هر کس به مقدار استعداد و توانش میتواند از آن بهره بگیرد. در قرآن میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ }}﴾}} <ref> و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>. و میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلا مِّنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ }}﴾}} <ref> و به راستی به سوی شما آیاتی روشنگر و مثلی (عبرت آموز) از کسانی که پیش از شما گذشتند و اندرزی برای پرهیزگاران فرو فرستادهایم؛ سوره نور، آیه: ۳۴.</ref>. [[حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: چیزی نیست که دو نفر در آن اختلاف دارند جز اینکه در کتاب خدا ریشه دارد و لکن عقول مردم به آن نمیرسد<ref>{{عربی|اندازه=120%|" مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} مَا مِنْ أَمْرٍ يَخْتَلِفُ فِيهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَكِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ"}}؛ کافی ج ۱، ص:۶۰.</ref>. [[عمر بن قیس]] میگوید از [[حضرت امام محمد باقر]]{{ع}} شنیدم که میفرمود خداوند متعال چیزی را نگذاشته که امت به آن احتیاج دارد جز اینکه در قرآن نازل کرده و برای پیامبرش بیان نموده است و برای هر چیزی حدی قرار داده و دلیلی برایش مقرر داشته که بر آن دلالت کند و برای کسی که از این حد تجاوز نماید نیز حدی قرار داده است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" عَنْ عُمَرَ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَدَعْ شَيْئاً يَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِي كِتَابِهِ وَ بَيَّنَهُ لِرَسُولِهِ ص وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَيْهِ دَلِيلًا يَدُلُّ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى ذَلِكَ الْحَدَّ حَدّاً"}}؛ کافی، ج ۱ ص: ۵۹.</ref>. [[سماعه]] میگوید به [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} عرض کردم: آیا همه چیز در کتاب خدا و سنت پیامبر وارد شده یاشما از پیش خودتان میگوئید؟ فرمود: بلکه همه چیز در کتاب خدا و سنت [[پیامبر]] وارد شده است. <ref>{{عربی|اندازه=120%|" عَنْ سَمَاعَةَ: عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسى{{ع}}، قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَكُلُّ شَيْءٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ{{صل}}، أَوْ تَقُولُونَ فِيهِ؟ قَالَ: بَلْ كُلُّ شَيْءٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ{{صل}}"}}؛ کافی، ج:۱، ص:۶۲.</ref>. چنانکه ملاحظه میفرمائید از این قبیل آیات و احادیث که نمونههای فراوانی دارد، استفاده میشود که قرآن کتابی است جامع همه علوم مورد نیاز مردم و تبیان و روشنگر هر چیزی است. و این مطلبی است که [[ائمه]]{{عم}} از آن خبر دادهاند و در احادیث متواتر آمده است. و قابل تردید و تشکیک نیست، گر چه چگونگی مطلب خوب برای ما روشن نیست و چنین علومی را نمیتوانیم از قرآن استفاده نمائیم شاید مراد علوم و اخبار مربوط به شریعت و ارشاد و هدایت مردم باشد، آنهم بصورت کلی و ریشه ای نه جزئی ولی در این قسمت هم ما ناتوانیم و نمیتوانیم مدرک هر چیزی را ولو بصورت کلی در قرآن بیابیم لکن ناتوانی ما دلیل عدم وجود ریشههای علوم در قرآن نیست شاید [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که قرآن بر او نازل شده و [[ائمه]]{{عم}} استفادههائی از قرآن کرده باشند که در خور استعداد ما نیست چون استفاده از قرآن برای همه افراد یکسان نیست بلکه هر کس به مقدار استعداد ذاتی و غور و تحقیق خود میتواند از آن بهره بگیرد در این میان [[ائمه]]{{عم}} که از راهنماییهای [[پیامبر]]{{صل}} و تأییدات الهی و علوم لدنی برخوردار بودهاند از سایر مردم برتری دارند، [[ائمه]] اطهار مطالبی را از قرآن استفاده میکردند که برای دیگران مقدور نبود و این مطلب در احادیث منصوص است از باب نمونه: [[یعقوب بن جعفر]] میگوید: در مکه خدمت [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} بودم، مردی به آن حضرت عرض کرد: شما قرآن را طوری تفسیر مینمائید که از دیگران شنیده نمیشود! فرمود: قرآن قبل از دیگران بر ما نازل شده، و قبل از اینکه برای دیگران تفسیر بشود بر ما تفسیر شده پس ما حلال و حرام و ناسخ و منسوخ و سفری و حضری قرآن را میشناسیم. میدانیم که آیات قرآن در چه شب و چند عدد و درباره چه شخصی و در چه موضوعی نازل شده است. پس ما علماء خدا در زمین هستیم و شاهدان بر خلق میباشیم و این قول خداست که فرمود: "زودا که گواهی آنان نوشته شود و آنان بازخواست گردند"<ref>سوره زخرف، آیه: ۱۹.</ref>. پس شهادت مال ماست و سئوال نسبت به مشهود علیه. پساین علمی است که به تو ابلاغ نمودم و وظیفه ام را نسبت به تو انجام دادم اگر مورد قبولت قرار گرفت خدای را سپاس بگو و اگر قبول نکردی بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است<ref> سوره حج، آیه: ۱۷.</ref><ref>{{عربی|اندازه=120%|"يَعْقُوبُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي الْحَسَنِ {{ع}} بِمَكَّةَ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّكَ لَتُفَسِّرُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ مَا لَمْ تَسْمَعْ بِهِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ {{ع}} عَلَيْنَا نَزَلَ قَبْلَ النَّاسِ وَ لَنَا فُسِّرَ قَبْلَ أَنْ يُفَسَّرَ فِي النَّاسِ فَنَحْنُ نَعْرِفُ حَلَالَهُ وَ حَرَامَهُ وَ نَاسِخَهُ وَ مَنْسُوخَهُ وَ سَفَرِيَّهُ وَ حَضَرِيَّهُ وَ فِي أَيِّ لَيْلَةٍ نَزَلَتْ كَمْ مِنْ آيَةٍ وَ فِيمَنْ نَزَلَتْ وَ فِيمَا نَزَلَتْ فَنَحْنُ حُكَمَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ﴿{{متن قرآن| سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ }}﴾ فَالشَّهَادَةُ لَنَا وَ الْمَسْأَلَةُ لِلْمَشْهُودِ عَلَيْهِ فَهَذَا عِلْمُ مَا قَدْ أَنْهَيْتُهُ إِلَيْكَ وَ أَدَّيْتُهُ إِلَيْكَ مَا لَزِمَنِي فَإِنْ قَبِلْتَ فَاشْكُرْ وَ إِنْ تَرَكَتْ فَ ﴿{{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ }}﴾ "}}؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص ۱۹۸.</ref>. چنانکه ملاحظه میفرمائید در این احادیث استفاده ازقرآن به عنوان یکی از مهمترین راههای علوم [[اهل بیت]] معرفی شده است. و در تعلیل مطلب فرمودهاند: قرآن در خانه ما نازل شده، بیشتر از سایرین عنایت به جمع کردن آیات داشتهایم. از شأن نزول آیات و ناسخ و منسوخ ومحکم و متشابه آنها اطلاع داریم. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آیات قرآن را برای ما تفسیر نموده است که میدانیم کدام آیه در شب و کدام در روز و کدام در سفر و کدام در حضر نازل شده است. هر آیهای را میدانیم درباره چه شخصی و در چه موضوعی نازل شده است. ما از همه کس به تفسیر قرآن و حلال و حرام آن آشناتریم. بنابراین تفسیر قرآن را میتوان یکی از طرق علمائمه [[اهل بیت]]{{عم}} معرفی نمود، که در حدیث [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} در تقسیم علوم [[ائمه]] به عنوان "ماض" معرفی شده و به "مفسر" تعریف شده است چون آیات قرآن که در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و قبل از زمان [[ائمه]]{{عم}} نازل شده بود بوسیله [[پیامبر]]{{صل}} مورد تفسیر و توضیح قرار گرفت، تا برای [[ائمه]]{{عم}} باقی بماند»<ref>[[علم امام از دیدگاه احادیث (مقاله)|علم امام از دیدگاه احادیث]]، ص:۸.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
[[پرونده:11700.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عسکری امامخان|امامخان]]]] | [[پرونده:11700.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عسکری امامخان|امامخان]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عسکری امامخان]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[عسکری امامخان]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«استفاده از قرآن کریم از جمله راههایی بود که [[ائمه]]{{عم}} بدان وسیله کسب علم میکردند. روایات بسیاری شهادت میدهند که قرآن کریم همانطور که ظاهر دارد دارای معانی باطنی است چنانکه [[جابر بن یزید]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل میکند: که [[امام]] فرمود: {{عربی|"يَا جَابِرُ إِنَ لِلْقُرْآنِ بَطْناً وَ لِلْبَطْنِ بَطْناً "}}<ref>من لایحضره الفقیه، ج۱، ص ۳۳۲.</ref>. لذا جای هیچگونه تعجب نیست اگر گفته شود، خبرهای مربوط به آسمان و زمین و گذشته و آینده را در آن میتوان یافت. {{عربی|" فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ "}}<ref>الکافی، ج ۱، ص:۲۴۰.</ref>. چنانکه [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}}در [[نهج البلاغه]] میفرماید: آن قرآن است که اگر بخواهید گویا میگردد، ولی خودش سخن نمیگوید: اما من از آن شما را میآگاهانم: بدانید که در قرآن دانشی است که به آنچه در آینده خواهد آمد خبر میدهد. و سخن از گذشته نیز در آن فراوان است. و دوای درد شما و باعث نظم و ترتیب میان شما است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُم "}}؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد جواد شریعت، خطبه ۱۵۸، ص ۳۷۰.</ref>. و در بحث [[علم غیب]] ثابت کردیم که بندگان برگزیده خدا عالم به غیب هستند پس هیچ چیز در امور مربوط به شریعت و حلال و حرام الهی بر آنها مخفی نمیماند و آنها از ان آگاه اند، زیرا خداوند درهای غیب را روی آنها میگشاید. قرآن کریم بر [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} نازل شد لذا مسلم است که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} یکی از برگزیدیگان خدا برای [[علم غیب]] است و تمام علوم قرآن نزد اوست. چنان که خدای سبحان به رسولش میفرماید:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا }}﴾}} <ref> خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۳.</ref>. بشر میتواند با تلاش و کوشش علوم عادی را فراگیرد هرچند آن هم جزو عطایای الهی است، اما علمی که خداوند به [[رسول اکرم]]{{صل}} عطا نمود هرگز، بطور متعارف قابل تعلّم نیست و اگر تعلیم غیبی خداوند نبود ممکن نبود کسی بتواند آن را یاد بگیرد. زیرا درباره تعلیم انسان های عادی میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ }}﴾}} <ref> به انسان آنچه نمیدانست آموخت؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۳.</ref>. ولی درباره تعلیم [[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ }}﴾}} جمله {{عربی|﴿{{متن قرآن|لَمْ تَكُنْ}}﴾}} نشان میدهد که اگر تعلیم خدا نبود تلاش و کوشش [[پیامبر]]{{صل}} برای فراگیری آن علوم غیبی سودمند نبود. لذا بوسیله نزول قرآن که {{عربی|﴿{{متن قرآن| تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}﴾}} <ref> بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>. است بر قلب [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} ایشان را به غیب آگاه ساخت. حالا در آیهای از قرآن کریم، سخن از شخصی غیر از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به میان آمده است که دارای [[علم الکتاب]] است یعنی تمام علوم قرآن نزد اوست و بر حقانیت [[رسول خدا]]{{صل}} گواهی میدهد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}} <ref> بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref>. از این آیه به خوبی روشن میشود که کسی وجود دارد که علم کتاب "قرآن" نزد اوست. و درین آیه شریفه [[علم الکتاب]] بطور مطلق آمده است لذا شامل تمام علوم مربوط به کتاب الهی میشود. پس گستردگی و وسعت این علم را از آنجا ملاحظه بفرمایید که در رابطه با وزیر [[حضرت سلیمان]]{{ع}} در قرآن آمده: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}﴾}} <ref>امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است؛ سوره نمل، آیه:۴۰.</ref>. پس کسی که مقداری از علم کتاب نزد او بود این قدرت را از خود نشان داد پس کسی که تمام علم کتاب نزد او باشد خدا میداند که حامل چه قدرتی باشد. اما چه کسی این قدرت را دارد و [[علم الکتاب]] نزد چه کسی است. قرآن تنها اشاره سربستهای به آن دارد. بعض مفسرین گفتهاند منظور "خداوند" است و گروهی از مفسران نیز گفتهاند: که منظور از آن دانشمندان اهل کتاب و افرادی همچون سلمان و عبدالله بن سلام است که نشانههای [[پیامبر]]{{صل}} را در کتب آسمانی پیشین دیده بودند و گواه بر حقانیت او میشدند. ولی بسیاری از مفسران در کتب خود نقل کردهاند که این آیه شریفه در شأن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} است. روایات فراوانی از شیعه و سنی، مصداق این تعبیر قرآنی را در مورد [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}اذعان دارند و در کتابهاشان نوشتهاند. چنانکه خود آن حضرت میفرماید: "منم آن کس که دارنده [[علم الکتاب]] است<ref> محمد صفار قمی، بصائر الدرجات، ص ۲۱۶.</ref>»<ref>[[عسکری امامخان]]، [[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]، فصل پنجم.</ref>. | ::::::«استفاده از قرآن کریم از جمله راههایی بود که [[ائمه]]{{عم}} بدان وسیله کسب علم میکردند. روایات بسیاری شهادت میدهند که قرآن کریم همانطور که ظاهر دارد دارای معانی باطنی است چنانکه [[جابر بن یزید]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل میکند: که [[امام]] فرمود: {{عربی|"يَا جَابِرُ إِنَ لِلْقُرْآنِ بَطْناً وَ لِلْبَطْنِ بَطْناً "}}<ref>من لایحضره الفقیه، ج۱، ص ۳۳۲.</ref>. لذا جای هیچگونه تعجب نیست اگر گفته شود، خبرهای مربوط به آسمان و زمین و گذشته و آینده را در آن میتوان یافت. {{عربی|" فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ "}}<ref>الکافی، ج ۱، ص:۲۴۰.</ref>. چنانکه [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}}در [[نهج البلاغه]] میفرماید: آن قرآن است که اگر بخواهید گویا میگردد، ولی خودش سخن نمیگوید: اما من از آن شما را میآگاهانم: بدانید که در قرآن دانشی است که به آنچه در آینده خواهد آمد خبر میدهد. و سخن از گذشته نیز در آن فراوان است. و دوای درد شما و باعث نظم و ترتیب میان شما است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُم "}}؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد جواد شریعت، خطبه ۱۵۸، ص ۳۷۰.</ref>. و در بحث [[علم غیب]] ثابت کردیم که بندگان برگزیده خدا عالم به غیب هستند پس هیچ چیز در امور مربوط به شریعت و حلال و حرام الهی بر آنها مخفی نمیماند و آنها از ان آگاه اند، زیرا خداوند درهای غیب را روی آنها میگشاید. قرآن کریم بر [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} نازل شد لذا مسلم است که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} یکی از برگزیدیگان خدا برای [[علم غیب]] است و تمام علوم قرآن نزد اوست. چنان که خدای سبحان به رسولش میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا }}﴾}} <ref> خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۳.</ref>. بشر میتواند با تلاش و کوشش علوم عادی را فراگیرد هرچند آن هم جزو عطایای الهی است، اما علمی که خداوند به [[رسول اکرم]]{{صل}} عطا نمود هرگز، بطور متعارف قابل تعلّم نیست و اگر تعلیم غیبی خداوند نبود ممکن نبود کسی بتواند آن را یاد بگیرد. زیرا درباره تعلیم انسان های عادی میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ }}﴾}} <ref> به انسان آنچه نمیدانست آموخت؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۳.</ref>. ولی درباره تعلیم [[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ }}﴾}} جمله {{عربی|﴿{{متن قرآن|لَمْ تَكُنْ}}﴾}} نشان میدهد که اگر تعلیم خدا نبود تلاش و کوشش [[پیامبر]]{{صل}} برای فراگیری آن علوم غیبی سودمند نبود. لذا بوسیله نزول قرآن که {{عربی|﴿{{متن قرآن| تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}﴾}} <ref> بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>. است بر قلب [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} ایشان را به غیب آگاه ساخت. حالا در آیهای از قرآن کریم، سخن از شخصی غیر از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} به میان آمده است که دارای [[علم الکتاب]] است یعنی تمام علوم قرآن نزد اوست و بر حقانیت [[رسول خدا]]{{صل}} گواهی میدهد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| [[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}} <ref> بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref>. از این آیه به خوبی روشن میشود که کسی وجود دارد که علم کتاب "قرآن" نزد اوست. و درین آیه شریفه [[علم الکتاب]] بطور مطلق آمده است لذا شامل تمام علوم مربوط به کتاب الهی میشود. پس گستردگی و وسعت این علم را از آنجا ملاحظه بفرمایید که در رابطه با وزیر [[حضرت سلیمان]]{{ع}} در قرآن آمده: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}﴾}} <ref>امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است؛ سوره نمل، آیه:۴۰.</ref>. پس کسی که مقداری از علم کتاب نزد او بود این قدرت را از خود نشان داد پس کسی که تمام علم کتاب نزد او باشد خدا میداند که حامل چه قدرتی باشد. اما چه کسی این قدرت را دارد و [[علم الکتاب]] نزد چه کسی است. قرآن تنها اشاره سربستهای به آن دارد. بعض مفسرین گفتهاند منظور "خداوند" است و گروهی از مفسران نیز گفتهاند: که منظور از آن دانشمندان اهل کتاب و افرادی همچون سلمان و عبدالله بن سلام است که نشانههای [[پیامبر]]{{صل}} را در کتب آسمانی پیشین دیده بودند و گواه بر حقانیت او میشدند. ولی بسیاری از مفسران در کتب خود نقل کردهاند که این آیه شریفه در شأن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} است. روایات فراوانی از شیعه و سنی، مصداق این تعبیر قرآنی را در مورد [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}اذعان دارند و در کتابهاشان نوشتهاند. چنانکه خود آن حضرت میفرماید: "منم آن کس که دارنده [[علم الکتاب]] است<ref> محمد صفار قمی، بصائر الدرجات، ص ۲۱۶.</ref>»<ref>[[عسکری امامخان]]، [[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]، فصل پنجم.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
[[پرونده:11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری|مطهری]]]] | [[پرونده:11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری|مطهری]]]] | ||
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه ''«[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایاننامه ''«[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«اولین منبع علم [[ائمه]] {{ع}} به حقیقت کتاب خداوند است که [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} در حالات مختلف از آن استفاده میکردند. قرآن کتابی است که در عالم اسفل به صورت الفاظ ظهور یافته است. این کتاب معجزه الهی است که حقیقت ساری آن در [[لوح محفوظ]] و [[کتاب مبین]] نهفته است و تنها انسانهایی به حقیقت آن راه پیدا میکنند که به طور کلی طاهر و پاک باشند و به طهارت کبری رسیده باشند. (...) [[ائمه]]{{عم}} با اتصال به حقیقت الهی آن به بسیاری از علوم غیبی که با چشم عادی نمیتوانند آن را پیدا کنند، دست یافتهاند و این آگاهی کامل از قرآن به گونهای است که تفسیر و تأویل و ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را به خوبی میدانند. قرآن مجید میفرماید:{{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref> و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> از این آیه استفاده میشود که کسی وجود دارد که تمام علم کتاب نزد اوست»<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۰.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%B9%D9%82%D9%84_%D9%88_%D9%86%D9%82%D9%84_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) علم ائمه از نظر عقل و نقل؛ ص: ۶۲]</ref>. | ::::::«اولین منبع علم [[ائمه]] {{ع}} به حقیقت کتاب خداوند است که [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} در حالات مختلف از آن استفاده میکردند. قرآن کتابی است که در عالم اسفل به صورت الفاظ ظهور یافته است. این کتاب معجزه الهی است که حقیقت ساری آن در [[لوح محفوظ]] و [[کتاب مبین]] نهفته است و تنها انسانهایی به حقیقت آن راه پیدا میکنند که به طور کلی طاهر و پاک باشند و به طهارت کبری رسیده باشند. (...) [[ائمه]]{{عم}} با اتصال به حقیقت الهی آن به بسیاری از علوم غیبی که با چشم عادی نمیتوانند آن را پیدا کنند، دست یافتهاند و این آگاهی کامل از قرآن به گونهای است که تفسیر و تأویل و ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را به خوبی میدانند. قرآن مجید میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref> و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> از این آیه استفاده میشود که کسی وجود دارد که تمام علم کتاب نزد اوست»<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۰.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%B9%D9%82%D9%84_%D9%88_%D9%86%D9%82%D9%84_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) علم ائمه از نظر عقل و نقل؛ ص: ۶۲]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۵. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛}} | {{جمع شدن|۵. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛}} |
نسخهٔ ۲۶ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۰
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | علم معصوم |
رابطه قرآن با علم معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیتالله ابراهیم امینی، در مقاله «علم امام از دیدگاه احادیث» در اینباره گفته است:
- «قرآن کتابی است جامع همه علوم مورد نیاز مردم، کلیات و ریشههای همه علوم در این کتاب آسمانی نهاده شده که هر کس به مقدار استعداد و توانش میتواند از آن بهره بگیرد. در قرآن میفرماید: ﴿﴿ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ﴾﴾ [۱]. و میفرماید: ﴿﴿ وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلا مِّنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴾﴾ [۲]. حضرت صادق(ع) فرمود: چیزی نیست که دو نفر در آن اختلاف دارند جز اینکه در کتاب خدا ریشه دارد و لکن عقول مردم به آن نمیرسد[۳]. عمر بن قیس میگوید از حضرت امام محمد باقر(ع) شنیدم که میفرمود خداوند متعال چیزی را نگذاشته که امت به آن احتیاج دارد جز اینکه در قرآن نازل کرده و برای پیامبرش بیان نموده است و برای هر چیزی حدی قرار داده و دلیلی برایش مقرر داشته که بر آن دلالت کند و برای کسی که از این حد تجاوز نماید نیز حدی قرار داده است[۴]. سماعه میگوید به حضرت موسی بن جعفر(ع) عرض کردم: آیا همه چیز در کتاب خدا و سنت پیامبر وارد شده یاشما از پیش خودتان میگوئید؟ فرمود: بلکه همه چیز در کتاب خدا و سنت پیامبر وارد شده است. [۵]. چنانکه ملاحظه میفرمائید از این قبیل آیات و احادیث که نمونههای فراوانی دارد، استفاده میشود که قرآن کتابی است جامع همه علوم مورد نیاز مردم و تبیان و روشنگر هر چیزی است. و این مطلبی است که ائمه(ع) از آن خبر دادهاند و در احادیث متواتر آمده است. و قابل تردید و تشکیک نیست، گر چه چگونگی مطلب خوب برای ما روشن نیست و چنین علومی را نمیتوانیم از قرآن استفاده نمائیم شاید مراد علوم و اخبار مربوط به شریعت و ارشاد و هدایت مردم باشد، آنهم بصورت کلی و ریشه ای نه جزئی ولی در این قسمت هم ما ناتوانیم و نمیتوانیم مدرک هر چیزی را ولو بصورت کلی در قرآن بیابیم لکن ناتوانی ما دلیل عدم وجود ریشههای علوم در قرآن نیست شاید پیامبر اکرم(ص) که قرآن بر او نازل شده و ائمه(ع) استفادههائی از قرآن کرده باشند که در خور استعداد ما نیست چون استفاده از قرآن برای همه افراد یکسان نیست بلکه هر کس به مقدار استعداد ذاتی و غور و تحقیق خود میتواند از آن بهره بگیرد در این میان ائمه(ع) که از راهنماییهای پیامبر(ص) و تأییدات الهی و علوم لدنی برخوردار بودهاند از سایر مردم برتری دارند، ائمه اطهار مطالبی را از قرآن استفاده میکردند که برای دیگران مقدور نبود و این مطلب در احادیث منصوص است از باب نمونه: یعقوب بن جعفر میگوید: در مکه خدمت حضرت موسی بن جعفر(ع) بودم، مردی به آن حضرت عرض کرد: شما قرآن را طوری تفسیر مینمائید که از دیگران شنیده نمیشود! فرمود: قرآن قبل از دیگران بر ما نازل شده، و قبل از اینکه برای دیگران تفسیر بشود بر ما تفسیر شده پس ما حلال و حرام و ناسخ و منسوخ و سفری و حضری قرآن را میشناسیم. میدانیم که آیات قرآن در چه شب و چند عدد و درباره چه شخصی و در چه موضوعی نازل شده است. پس ما علماء خدا در زمین هستیم و شاهدان بر خلق میباشیم و این قول خداست که فرمود: "زودا که گواهی آنان نوشته شود و آنان بازخواست گردند"[۶]. پس شهادت مال ماست و سئوال نسبت به مشهود علیه. پساین علمی است که به تو ابلاغ نمودم و وظیفه ام را نسبت به تو انجام دادم اگر مورد قبولت قرار گرفت خدای را سپاس بگو و اگر قبول نکردی بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است[۷][۸]. چنانکه ملاحظه میفرمائید در این احادیث استفاده ازقرآن به عنوان یکی از مهمترین راههای علوم اهل بیت معرفی شده است. و در تعلیل مطلب فرمودهاند: قرآن در خانه ما نازل شده، بیشتر از سایرین عنایت به جمع کردن آیات داشتهایم. از شأن نزول آیات و ناسخ و منسوخ ومحکم و متشابه آنها اطلاع داریم. پیامبر اکرم(ص) آیات قرآن را برای ما تفسیر نموده است که میدانیم کدام آیه در شب و کدام در روز و کدام در سفر و کدام در حضر نازل شده است. هر آیهای را میدانیم درباره چه شخصی و در چه موضوعی نازل شده است. ما از همه کس به تفسیر قرآن و حلال و حرام آن آشناتریم. بنابراین تفسیر قرآن را میتوان یکی از طرق علمائمه اهل بیت(ع) معرفی نمود، که در حدیث حضرت موسی بن جعفر(ع) در تقسیم علوم ائمه به عنوان "ماض" معرفی شده و به "مفسر" تعریف شده است چون آیات قرآن که در زمان پیامبر(ص) و قبل از زمان ائمه(ع) نازل شده بود بوسیله پیامبر(ص) مورد تفسیر و توضیح قرار گرفت، تا برای ائمه(ع) باقی بماند»[۹].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
|
۳. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۴. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۵. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛ |
---|
آقای رنجبر، در مقاله «کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام» در اینباره گفته است:
|
۶. پژوهشگران وبگاه پرسمان. |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
پرسشهای وابسته
- منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
- رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا ارتباط با ارواح میتواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
- ↑ و به راستی به سوی شما آیاتی روشنگر و مثلی (عبرت آموز) از کسانی که پیش از شما گذشتند و اندرزی برای پرهیزگاران فرو فرستادهایم؛ سوره نور، آیه: ۳۴.
- ↑ " مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَا مِنْ أَمْرٍ يَخْتَلِفُ فِيهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَكِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ"؛ کافی ج ۱، ص:۶۰.
- ↑ " عَنْ عُمَرَ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَدَعْ شَيْئاً يَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِي كِتَابِهِ وَ بَيَّنَهُ لِرَسُولِهِ ص وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَيْهِ دَلِيلًا يَدُلُّ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى ذَلِكَ الْحَدَّ حَدّاً"؛ کافی، ج ۱ ص: ۵۹.
- ↑ " عَنْ سَمَاعَةَ: عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسى(ع)، قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَكُلُّ شَيْءٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ(ص)، أَوْ تَقُولُونَ فِيهِ؟ قَالَ: بَلْ كُلُّ شَيْءٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ(ص)"؛ کافی، ج:۱، ص:۶۲.
- ↑ سوره زخرف، آیه: ۱۹.
- ↑ سوره حج، آیه: ۱۷.
- ↑ "يَعْقُوبُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي الْحَسَنِ (ع) بِمَكَّةَ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّكَ لَتُفَسِّرُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ مَا لَمْ تَسْمَعْ بِهِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) عَلَيْنَا نَزَلَ قَبْلَ النَّاسِ وَ لَنَا فُسِّرَ قَبْلَ أَنْ يُفَسَّرَ فِي النَّاسِ فَنَحْنُ نَعْرِفُ حَلَالَهُ وَ حَرَامَهُ وَ نَاسِخَهُ وَ مَنْسُوخَهُ وَ سَفَرِيَّهُ وَ حَضَرِيَّهُ وَ فِي أَيِّ لَيْلَةٍ نَزَلَتْ كَمْ مِنْ آيَةٍ وَ فِيمَنْ نَزَلَتْ وَ فِيمَا نَزَلَتْ فَنَحْنُ حُكَمَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ﴿﴿ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ ﴾﴾ فَالشَّهَادَةُ لَنَا وَ الْمَسْأَلَةُ لِلْمَشْهُودِ عَلَيْهِ فَهَذَا عِلْمُ مَا قَدْ أَنْهَيْتُهُ إِلَيْكَ وَ أَدَّيْتُهُ إِلَيْكَ مَا لَزِمَنِي فَإِنْ قَبِلْتَ فَاشْكُرْ وَ إِنْ تَرَكَتْ فَ ﴿﴿ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴾﴾ "؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص ۱۹۸.
- ↑ علم امام از دیدگاه احادیث، ص:۸.
- ↑ «در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست». سوره آل عمران، آیه۷.
- ↑ «و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست». سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ «که بیانگر هر چیزى است»؛ سوره نحل، آیه۸۹.
- ↑ بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۳-۱۲۲.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص ۳۳۲.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص:۲۴۰.
- ↑ " ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُم "؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد جواد شریعت، خطبه ۱۵۸، ص ۳۷۰.
- ↑ خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۳.
- ↑ به انسان آنچه نمیدانست آموخت؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۳.
- ↑ بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
- ↑ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.
- ↑ امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است؛ سوره نمل، آیه:۴۰.
- ↑ محمد صفار قمی، بصائر الدرجات، ص ۲۱۶.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۷۱.
- ↑ و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ اصول کافی، ج۲، ص۱۰.
- ↑ علم ائمه از نظر عقل و نقل؛ ص: ۶۲
- ↑ "بهم عُلِمَ الکتاب و به عُلِمُوا و بهم قام الکتابُ و به قاموا".
- ↑ (و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است)، سوره مبارکه نحل، آیه ۸۹.
- ↑ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام.
- ↑ «و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است»؛ سوره نحل، آیه ۸۹.
- ↑ «هیچ جنبندهای در زمین، و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند، نیست مگر اینکه امتّهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم؛ سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور میگردند»؛ سوره انعام، آیه ۳۸.
- ↑ وبگاه پرسمان