دلیل عقلی عصمت امام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه ' به 'رده:مدخل ')
خط ۵۷: خط ۵۷:
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:دلیل عقلی عصمت امام]]
[[رده:دلیل عقلی عصمت امام]]
{{امامت شناسی}}
{{امامت شناسی}}

نسخهٔ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۱

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عصمت امام است. "عصمت امام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عصمت امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ویژگی دیگر امام و جانشین رسول خدا(ص) عبارت است از عصمت و حفظ و مصونیت از گناه و خطا؛ در اینجا به تعریف عصمت اشاره می‌‌گردد:

تعریف عصمت

عصمت اسم مصدر از ریشه "ع. ص. م" و به معنای بازداشتن و جلوگیری کردن آمده است[۱]. فراهیدی (م۱۷۰) می‌‌گوید: العِصْمَه: أن يَعْصِمَك الله من الشر، أي: يدفع عنك[۲]. در اصطلاح متکلمان عصمت لطفی است که به واسطه آن، صدور گناه و خطا از معصوم ممتنع می‌‌گردد بدون اینکه از وی سلب اختیار شود. خواجه طوسی (م ۶۷۲) عصمت را چنین تعریف کرده است: و العصمه هی کون المکلف بحیث لا یمکن أن یصدر عنه المعاصی من غیر اجبار له علی ذلک[۳][۴].

دلایل عقلی عصمت امام

برای اثبات عصمت امام و لزوم آن ادله فراوانی اقامه شده است[۵] هر چند که ادله ضرورت عصمت پیامبر[۶] در بحث از عصمت امام نیز قابل استفاده است[۷]. می توان گفت: توجه به حقیقت منصب امامت و شئون و مسؤولیت‌ها و وظائف امام به عنوان جانشین پیامبر(ص) برای اثبات ضرورت صفت عصمت کافی است. به بیان دیگر تحقق امامت و انجام وظائف هادیان الهی بدون داشتن عصمت امکان پذیر نیست[۸]. برخی این بیان را بهترین دلیل برای اثبات ضرورت عصمت امام دانسته و گفته‌اند نیازی به ادله خواجه طوسی نیست[۹]. اما به نظر می‌‌رسد ادله‌ای که امثال خواجه نصیرالدین طوسی اقامه کرده‌اند می‌‌تواند تفصیل و توضیحی برای این بیان اجمالی تلقی گردد. در اینجا برای رعایت اختصار از میان ادله عقلی فراوانی که بر لزوم عصمت امام اقامه شده است به توضیح چند دلیل خواجه اکتفا می‌‌شود:

دلیل اول) لزوم تسلسل

دلیل ضرورت نصب امامت رفع خطا از امت است و اگر امام معصوم نباشد، باید به امام دیگر مراجعه کرد و اگر او هم معصوم نباشد، رجوع به امام دیگر لازم می‌‌آید و از آنجا که تسلسل، باطل است وجود امام معصوم ضروری خواهد بود. محقق طوسی می‌‌گوید: و امتناع التسلسل یوجب عصمته[۱۰].

دلیل دوم) حفظ شریعت

مسؤولیت مهم امام، حفاظت از شرع و معارف دینی از زیاده و نقصان و انحرافات است و کسی که معصوم نیست نمی‌تواند چنین وظیفه‌ای را به درستی انجام دهد. محقق طوسی می‌‌گوید: و لانه حافظ للشرع

اشکال: حفاظت و مراقبت از دین وابسته به امام به تنهایی نیست بلکه قرآن و سنت و اجماع امت و اجتهاد صحیح امام است که مجموعاً این مهم را فراهم می‌‌آورد و اگر امام دچار خطا و اشتباه شود با تذکر دیگر عالمان و مجتهدان دینی قابل جبران است. علاوه بر اینکه با اشتباه امام و غیر او، شریعت در جای خود محفوظ است و بر آن لطمه‌ای وارد نمی‌گردد[۱۱].

پاسخ: اولاً امور مذکور بدون وجود امام معصوم نمی‌تواند مانع از انحراف در دین شوند، زیرا؛ مسلمانان اتفاق دارند که قرآن به تنهایی نمی‌تواند حافظ دین باشد و تفسیر و استقبال از قرآن، متفاوت است و برداشت صحیح و قابل اطمینان در احکام و معارف مورد نیاز از قرآن برای غیر معصوم مقدور نیست[۱۲]. این مشکل در سنت هم باقی است یعنی تمام سنت به صورتی که قابل اعتماد باشد و موجب برطرف شدن تحیر و سرگردانی شود در دسترس همه قرار ندارد و اجماع هم بدون کشف از رای معصوم قابل اطمینان نخواهد بود.

ثانیاً: سایر مجتهدان نیز مانند امام غیر معصوم با اجتهادات و آراء ظنی نمی‌توانند امت را به نحو شایسته هدایت کنند. با نگاه عمیق و ژرف به حقیقت امامت و هدایت الهی، سخن از اجتهاد و برداشت‌های سطحی و احتمالی از منابع دین برای پاسخ به سوالات در معارف و احکام جایی ندارد.

ثالثاً: هر چند معارف و احکام دین ثبوتاً و در واقع از هر گونه صدمه و خدشه در امان است اما ضرورت عصمت امام مربوط به تبیین احکام و معارف دین در مقام اثبات و هدایت جامعه به دین ناب و خالص بدون شائبه انحراف و کج فهمی است. بنابراین اگر امام و پیشوای امت معصوم نباشد در دین نقص وارد می‌‌شود[۱۳].

رابعاً: برداشت‌ها و تفسیرهای متفاوت مجتهدان خود نیز نیازمند شاخص معتبر و مرجعی برای حل اختلافات علمی است تا فصل الخطاب آراء و نظرات متفاوت قرار گیرد و آن عبارت است از امام معصوم[۱۴].

دلیل سوم) لزوم تضاد

اگر امام مرتکب خطا یا گناهی شود، از سویی نهی و تبری جستن از عمل او لازم می‌‌شود از سوی دیگر به دلیل وجوب اطاعت از اولی الامر باید از او که امام و مقتداست تبعیت کرد؛ نافرمانی و انکار با اطاعت قابل جمع نیست. محقق طوسی می‌‌گوید: ولوجوب الانکار علیه لو اقدم علی المعصیه فیضاد امر الطاعه[۱۵].

دلیل چهارم) نقض غرض

غرض و هدف از نصب امام پیروی و انقیاد امت از اوامر و نواهی اوست و امام به معنی مقتدا و الگوی مردم است. حال بر فرض عدم عصمت و انجام معصیت و صدور خطا و اشتباه از او این هدف نقض می‌‌شود زیرا پیروی از غیر معصوم و عاصی و خطاکار لازم نیست. خواجه طوسی می‌‌گوید: و یفوت الغرض من نصبه

اشکال به دلیل سوم و چهارم: وجوب اطاعت از امام فقط در مواردی است که امام خطا نکرده باشد لذا تخلف از او در سایر موارد محذوری ندارد[۱۶]. پاسخ: تشخیص درست از نادرست و خطا از صواب در کارهای مدعی امامت و هدایت، بر عهده کیست؟ اگر امت این تشخیص را به صورت کامل داشتند نیازی به امام و هادی الهی نبود. حاصل کلام این که امام برای انجام وظیفه مهم هدایت و راهنمایی امت به معارف و اجرای درست احکام ابزاری لازم دارد که یکی از آنها عصمت است. با عصمت جانشین دینی رفتار کنند. پیامبر، امت می‌‌توانند به معارف صحیح دسترسی یافته و در مقام عمل نیز مطابق با وظیفه دینی رفتار کنند[۱۷].

جستارهای وابسته

منابع

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. راغب اصفهانی (م ۵۰۲) واژه «عصم» را به معنای خودداری کردن آورده است. العَصمُ: الإمساکُ.
  2. کتاب العین، ج ۱، ص ۳۱۳. عصمت، آن است که خداوند متعال تو را از شر نگه دارد؛ یعنی شر را از تو دفع کند.
  3. قواعد العقائد، می‌‌۷۲. علامه حلی نیز بر لطف بودن تأکید دارد علامه حلی، باب حادی عشر، ص ۶۶. در مفهوم و حقیقت عصمت و منشأ آن بحث‌های فراوانی در کتب کلامی به تفصیل مطرح شده است ر.ک: کشف المراد با عبارت و لا تنافی العصمه القدره، ص ۱۸۵ و اللوامع الهیه، ص ۲۴۴ و امامت پژوهی، ص ۱۵۴ و بحث از مفهوم و حقیقت عصمت در کتاب معارف و عقائد ۴، ص ۱۰۹ به تفصیل گذشت.
  4. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۰۱-۱۰۴
  5. علامه حلی در کتاب ارزشمند الالفین مجموع ادله عصمت امام را به بیش از ۱۰۰۰ دلیل رسانده است اعم از دلیل عقلی و نقلی.
  6. ر.ک: معارف و عقائد ۴، ص ۱۲۰.
  7. ر.ک: عقائد الإمامیة، ص ۶۷: عقیدتنا فی عصمه الإمام و نعتقد أن الإمام کالنبی یجب أن یکون معصوما من جمیع الرذائل و الفواحش ما ظهر منها و ما بطن من سن الطفولیه إلی الموت عمدا و سهوا کما یجب أن یکون معصوما من السهو و الخطأ و النسیان لان الائمه حفظه الشرع و القوامون علیه حالهم فی ذلک حال النبیّ(ص) و الدلیل الذی اقتضانا أن نعتقد بعصمه الانبیاء هو نفسه یقتضینا أن نعتقد بعصمه الائمه بلافرق.
  8. همان گونه که لاهیجی می‌‌گوید: و حق وجوب عصمت است چه همچنان که وجود امام لطف است عصمت امام نیز لطف است. بلکه لطف بودن متحقق نشود مگر به عصمت. سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص ۱۱۴.
  9. ر.ک: بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج ۲، ص ۳۹.
  10. ر.ک: کشف المراد، ص ۱۸۴. و ر.ک: الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۰ و فاضل مقداد، إرشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، ص ۳۳۲ و امامت پژوهی، ص ۱۵۸.
  11. ر.ک: شرح تجرید العقائد قوشجی، ص ۳۶۷.
  12. ر.ک: الحاشیه علی الهیات شرح الجدید، ص ۲۰۲ و امامت در بینش اسلامی، ص ۲۳۵.
  13. یعنی شریعت در واقع و نفس الامر از هر عیب و نقصی محفوظ است و اختلاف در آراء و نظرات مجتهدان تأثیری بر دین و شریعت در مقام واقع نمی‌گذارد و ممکن است نظر برخی از مجتهدان با واقع شریعت منطبق باشد و برخی دیگر منطبق نباشد. به بیان دیگر این اشکال ناشی از خلط بین مقام واقع و ثبوت با مقام اثبات است.
  14. ر.ک: وحی و نبوت، ص۴۰-۴۴ و خاتمیت، ص ۲۷-۶۰.
  15. ر.ک: کشف المراد، ص ۱۸۴.
  16. ر.ک: قوشجی، شرح تجرید الاعتقاد، ص ۳۶۷.
  17. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۰۱-۱۰۴