ذکر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
==[[موانع ذکر]]== | ==[[موانع ذکر]]== | ||
[[قرآن کریم]] موانع بسیاری برای [[ذکر]] بر میشمرد که در عرض یکدیگر نیستند. | *[[قرآن کریم]] موانع بسیاری برای [[ذکر]] بر میشمرد که در عرض یکدیگر نیستند. | ||
===خدای متعالی=== | |||
[[خدا]] [[قلب]] برخی را از [[ذکر]] خود [[غافل]] میکند: {{متن قرآن| | *[[خدا]] [[قلب]] برخی را از [[ذکر]] خود [[غافل]] میکند: {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>؛ بدین معنا که [[غفلت]] را بر دلهایشان مسلط میکند، در نتیجه [[یاد خدا]] را فراموش میکنند<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref>. | ||
*برخی، ایجاد [[غفلت]] را [[دلیل]] [[درستی]] [[مکتب]] [[جبر]] دانستهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۴۵۷.</ref>. در برابر، بعضی برای فرار از [[جبر]]، [[آیه]] را به معانی دیگری [[تأویل]] کردهاند؛ مانند "قلبش را در معرض [[غفلت]] قرار دادیم؛ [[قلب]] او را [[غافل]] یافتیم؛ [[قلب]] او را به [[غفلت]] نسبت دادیم و او را غَفْل (بیعلامت) کردیم؛ یعنی علامت [[مؤمنان]] را از [[قلب]] او برداشتیم، تا [[فرشتگان]] او را به نشانه [[ایمان]] نشناسند"<ref>الکشاف، ج۲، ص۷۱۸؛ مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۸.</ref>. مراد [[اغفال]] ابتدایی [[قلب]] نیست، بلکه مجازاتی از سوی خداست برای کسانی که با [[حق]] درافتادند و در [[پذیرش]] [[حق]] عناد ورزیدند، پس [[آیه]] مستلزم [[جبر]] نبوده و با [[اختیار]] منافاتی ندارد و نیازی به تأویلات یاد شده نیست<ref>المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | |||
===[[شیطان]]=== | |||
*گاهی [[انسان]] با [[اراده]] خود از [[شیطان]] [[پیروی]] کرده و سبب [[تسلط]] او بر خویش میشود{{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ}}<ref> «بیگمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند» سوره حجر، آیه ۴۲.</ref><ref>المیزان، ج۱۲، ص۱۶۶.</ref> که نتیجه آن [[فراموشی]] خداست، چنانکه بر اثر [[تسلط]] [[شیطان]] بر [[منافقان]]، آنان [[یاد خدا]] را فراموش میکنند: {{متن قرآن|اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ}}<ref>«شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.</ref>. | |||
*به دیده برخی، نشانه [[تسلط]] [[شیطان]]، سرگرم شدن [[انسان]] به مظاهر [[دنیا]] و [[غفلت]] از [[تفکر]] در [[نعمتهای الهی]] و عدم [[شکرگزاری]] برای آن و پرداختن زبان به [[دروغ]]، [[غیبت]] و [[تهمت]] به جای [[ذکر]] خداست<ref>روح البیان، ج۹، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref>. | |||
*[[شیطان]] با ابزار شراب و قمار به ایجاد [[دشمنی]] و [[کینه]] در [[دل]] [[انسانها]] پرداخته و آنان را از [[یاد خدا]] باز میدارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref><ref>البحر المحیط، ج۴، ص۳۵۸؛ روح البیان، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. برخی واژه {{متن قرآن|الصَّلَاةِ}} را اشاره به [[ذکر زبانی]] و {{متن قرآن|ذِكْرِ اللَّهِ}} را بیانگر [[ذکر قلبی]] دانستهاند<ref>التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | |||
[[ | ===[[دوست]] [[گمراهکننده]]=== | ||
*[[قرآن کریم]] با [[یادآوری]] [[حسرت]] شدید برخی از [[ستمگران]] در [[روز قیامت]]، به [[پشیمانی]] آنان از [[دوستی]] با کسانی اشاره میکند که ایشان را از [[یاد خدا]] باز داشته و [[گمراه]] کردند: {{متن قرآن|يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي...}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد.».. سوره فرقان، آیه ۲۸-۲۹.</ref>. [[مفسران]] [[ذکر]] را در این [[آیه]] [[یاد خدا]]<ref>الکشاف، ج۳، ص۲۷۷؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۴۵۵؛ البحر المحیط، ج۸، ص۱۰۲.</ref>، [[حق]]<ref>التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۴۱.</ref>، [[قرآن]]<ref>جامع البیان، ج۱۹، ص۷؛ مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۹۸.</ref> و [[پیامبر]]{{صل}}<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۶.</ref> دانستهاند. | |||
*به نظر برخی، مایه [[تأسف]] اینان در [[قیامت]] آن است که تا چند قدمی [[سعادت]] پیش رفته بودند و تا [[خوشبختی]] جاویدان فاصلهای نداشتند؛ اما دوری از [[پیامبر]]{{صل}} و [[دوستی]] با [[گمراهان]] آنان را از [[آیات]] [[خدا]] و اسباب [[بیداری]] دور و به [[گمراهی]] و [[بدبختی]] گرفتار کرد<ref>نمونه، ج۱۵، ص۷۱-۷۲.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | |||
===بهرههای مادی=== | |||
*[[خدا]] [[مؤمنان]] را [[نهی]] میکند که [[اموال]] و فرزندانشان آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>. [[ذکر خدا]] در این [[آیه]] [[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[قرآن]] و واجباتی مانند [[نماز]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[زکات]] یا همه فرائض دانسته شده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۲۹؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۱۸۴.</ref> که همگی از مصادیق ذکرند. | |||
*"الهاء" به معنای سرگرم کردن [[انسان]] به امری و [[غافل]] کردن وی از امری مهمتر است<ref>مفردات، ج۱، ص۷۴۸، «لهو».</ref>، بنابراین الهاء [[اموال]] و [[فرزندان]] از [[یاد خدا]]، یعنی توجه و [[وابستگی]] [[دل]] به آنها به گونهای باشد که [[دل]] را از [[یاد خدا]] خالی، در نتیجه از آن اعراض کند<ref>روح المعانی، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۹۱.</ref>. آری، [[اموال]] و [[فرزندان]] از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمانهای [[خدا]]، عاملی برای سعادتمندی [[انسان]] است<ref>نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.</ref>، چنان که کسب و [[تجارت]]، مردان [[الهی]] را از [[یاد خدا]] باز نمیدارد{{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ}}<ref> «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.</ref>. | |||
*بهرهمندی [[مشرکان]] از تمتّعات مادّی - مانند [[طول عمر]] و داشتن [[اموال]] و [[فرزندان]]- به [[فراموشی]] [[ذکر]]، در نتیجه هلاک آنان میانجامد: {{متن قرآن|وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا}}<ref>«امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهرهمند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده» سوره فرقان، آیه ۱۸.</ref><ref>مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۸؛ تفسیر واحدی، ص۴۷۷.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | |||
===[[تکاثر]]=== | |||
*[[قرآن کریم]] کسانی را [[توبیخ]] میکند، زیرا [[تکاثر]] یعنی [[تفاخر]] به فراوانیِ امور [[پست]] و بیارزش [[دنیایی]] آنان را از [[یاد خدا]] [[غافل]] کرده است: {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}}<ref>«زیادهخواهی شما را سرگرم داشت تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱-۲.</ref><ref>التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۲۷۲؛ روح البیان، ج۱۰، ص۵۰۲؛ المیزان، ج۲۰، ص۳۵۱.</ref>. | |||
*براساس [[روایات]] [[شأن نزول]]، این [[آیه]] درباره [[یهود]] یا برخی از [[قریش]] نازل شده که به بسیاریِ مردان و اَشراف خود بر دیگران [[تفاخر]] میکردند؛ حتی برای [[اثبات]] این [[برتری]]، به [[قبرستان]] میرفتند و [[قبور]] مردهها را میشمردند<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۱۲.</ref>. برخی {{متن قرآن|حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ}} را کنایه از [[مرگ]] دانسته و گفتهاند مراد استمرار [[غفلت]] از [[یاد خدا]] تا زمان [[مرگ]] است<ref>المیزان، ج۲۰، ص۳۵۱.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۴۸
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ذکر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- ذکر، مصدر ثلاثی مجرد از ریشه "ذ-ک-ر" در لغت به معنای یاد کردن قلبی و زبانی چیزی است[۱]. ممکن است هریک از دو قسم در برابر فراموشی یا غفلت باشد [۲].
- گاهی ذکر بر هیئتی در نفس اطلاق میشود (قوه ذاکره) که با آن میتوان معرفتهای به دست آمده را حفظ کرد[۳]. در محاورات اهل شرع، ذکر همان یاد خداست[۴][۵]
ذکر در قرآن
- مشتقات ریشه ذکر ۲۹۲ بار در قرآن به کار رفتهاند که بیشتر آنها درباره یاد خدا و نعمتها و آیات الهی و یادآوری آنهاست؛ برای نمونه:
- ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ﴾[۶]،
- ﴿وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[۷]،
- ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ﴾[۸]،
- ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ﴾[۹]،
- ﴿فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ﴾[۱۰]،
- ﴿فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا﴾[۱۱].
- در آیاتی نیز به معنای جنس مذکر در برابر مؤنث:
- یا یاد کردن کسی جز خدا:
- برخی در بیان معانی و مصادیق ذکر در قرآن کریم تا ۱۰ وجه و بعضی بیشتر برشمردهاند[۱۹].
- در آیات فراوان دیگری نیز برخی از مصادیق ذکر مانند تسبیح، تهلیل و تحمید یاد شدهاند که بحث از آنها به مداخل مناسب واگذار میشود.
- در منابع روایی شیعه و سنی، روایات بسیاری در اهمیت یاد خدا و تشویق به آن و بیان ابعاد گوناگونش مانند مصادیق، آثار و اوقات ویژه آن ذکر شدهاند[۲۰][۲۱].
حقیقت و اقسام ذکر
- ذکر در قرآن کریم، گاهی در برابر غفلت (عدم علم به دانستهها) و به معنای علم به دانستههاست ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۲۲]. زمانی نیز در مقابل نسیان (رخت بربستن صورت علم از خزانه ذهن) و به معنای وجود صورت علم در خزانه ذهن: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ﴾[۲۳] به کار رفته است[۲۴].
- مفسران، ذکر را به قلبی و زبانی قسمت کردهاند[۲۵]. آیاتی مانند ﴿فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۲۶] و آیه ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۲۷] به صراحت بیانگر ذکر قلبی هستند و در برخی منابع تفسیری، ذکر در آیاتی مانند ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ... وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ...﴾[۲۸][۲۹]، ﴿فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾[۳۰][۳۱] و ﴿فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ﴾[۳۲][۳۳] ذکر زبانی دانسته شده است.
- ذکر زبانی به معنای بر زبان آوردن اذکاری مانند تحمید، تهلیل، تکبیر، تسبیح، استغفار، قرائت قرآن و دعاست[۳۴]. ذکر قلبی، حضور معنایی در نفس است و تعلق آن به خدا﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ﴾[۳۵] نشان میدهد که انسان میتواند به خدا گونهای علم حضوری یابد که با علوم متعارف - یعنی حصول صورت و مفهوم معلوم نزد عالم- متفاوت است، زیرا "مفهومداشتن" بیانگر تحدید و وصف معلوم است که ذات الهی برتر از هر دوست﴿سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ﴾[۳۶]؛ ﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا﴾[۳۷][۳۸].
- در توضیح ذکر قلبی، سخنان دیگری نیز هست؛ مانند تفکر در عظمت، جلال و قدرت خدا و آیات او در آفرینش[۳۹]، توجه، خلوص و تقرب به سوی خدا[۴۰]، یادآوری امر و نهی الهی[۴۱]، یاد کردن و در نظر گرفتن حضور و احاطه خدا[۴۲] و درک عمیق از حضور خدا در نفس و همه جهان که به پایبندی به اوامر و نواهی خدا میانجامد و مانع گمراهی و انحراف میشود[۴۳].
- برخی حقیقت ذکر را ذکر قلبی و نامیده شدن ذکر زبانی به ذکر را بر پایه نامگذاری دال به اسم مدلول[۴۴] و بعضی بر اساس کار بست آن در "اثر" دانستهاند، چون ذکر زبانی هر چیز از آثار ذکر قلبی آن است[۴۵] و گناهکار گرچه با زبان ذکر خدا بگوید، در حقیقت غافل است[۴۶] و بیتوجه معنوی، ذکر زبانی بیفایده است[۴۷]؛ یا چندان سودی ندارد، هرچند ذکر زبانی نیز کنار توجه قلبی اهمیت و جایگاه خاصی دارد[۴۸].
- برخی کاربرد ذکر را در یاد کرد زبانی، حقیقی و در یادکرد قلبی، مجازی دانسته[۴۹] و بعضی نیز افزون بر ذکر قلبی و زبانی، ذکر شهودی را هم از اقسام ذکر برشمردهاند که از مراتب عالی ذکر قلبی به شمار میآید[۵۰].
- برخی هم یکی از گونههای ذکر را ذکر عملی دانسته و آن را به عبادت، اطاعت و افعال پسندیده تفسیر کردهاند[۵۱][۵۲]
اهمیت و ضرورت ذکر
- از دیدگاه قرآن کریم ذکر تا بدانجا اهمیت دارد که حکمت نماز، این مهمترین عبادت، "یاد خدا" دانسته شده است: ﴿فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾[۵۳]. "لام" در ﴿لِذِكْرِي﴾ برای تعلیل و معنای آیه چنین است: نماز را اقامه کن، تا بدین وسیله مرا با تسبیح و تعظیم و دیگر اذکار نماز یاد کرده باشی[۵۴].
- ذکر نماز پس از امر به مطلق عبادت، ذکر خاص پس از عام و گویای اهمیت نماز و این مطلب است که مهمترین عبادت برای تحقق یاد خدا نماز است[۵۵]. بر پایه ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾[۵۶] نماز انسان را از گناهان و کارهای ناپسند باز میدارد؛ ولی یاد خدا که با نماز به دست میآید، از این اثر نیز برتر است، زیرا یاد خدا ریشه و مایه اصلی هر خیر و سعادتی است؛ حتی میتوان آن را عامل اساسی نهی از فحشاء و منکر نیز دانست[۵۷]. گفته شده: یاد خدا بزرگترین خیری است که میشود به یک انسان برسد، چون کلید همه خیرات است و نهی از فحشاء و منکر نسبت به آن، فایدهای جزئی به شمار میآید[۵۸].
- در آیات پرشماری از قرآن و با خطابها و تأکیدات گوناگون، به ذکر خدا فرمان داده شده است: گاهی پیامبران الهی مخاطب این فرماناند؛ مانند سفارش موسی(ع) و هارون(ع) به عدم سستی در ذکر خدا: ﴿وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي﴾[۵۹]، توصیه زکریا(ع) به ذکر فراوان پروردگار: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيرًا﴾[۶۰]. و سفارش به پیامبر اکرم(ص) درباره ذکر خدا با تضرع، خوف و آهنگی معتدل، در صبح و شام: ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ﴾[۶۱]. و زمانی مخاطب این فرمان همه مؤمناناند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا﴾[۶۲]؛ نیز ﴿فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ﴾[۶۳].
- برپایه روایتی از امام صادق(ع) و به گفته ابنعباس، خدا برای هر فریضهای مرزی قرار داده و در حال عذر، انسان را از انجام دادن آن معاف کرده، جز ذکر که به آن در همه حالات، زمانها و مکانها فرمان داده است[۶۴]. سپس امام(ع) آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا﴾[۶۵] را تلاوت کردند. در تفسیر ذکر کثیر، سخنان دیگری نیز هست؛ مانند هیچگاه خدا را فراموش نکند، خدا را با اسماء حسنا و صفات علیا یاد کند، او را از آنچه شایستهاش نیست تنزیه کند و نمازهای پنجگانه[۶۶]. در روایاتی، ذکر کثیر بر تسبیحات فاطمه زهرا(س) و یاد کردن پنهانی خدا تطبیق شده است[۶۷].
- آیاتی به ذکر خدا در زمانها و مکانهای خاصی سفارش میکنند که بیانگر اهمیت ویژه ذکر در آن زمانها و مکانهاست؛ مانند توصیه به ذکر خدا هنگام بیتوته در مشعرالحرام ﴿فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ﴾[۶۸]، در دهه اول ذیحجه یا روزهای ۱۱-۱۳ ذیحجه در سرزمین منا: ﴿وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ﴾[۶۹][۷۰]، پس از پایان مناسک حجّ ﴿فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا﴾[۷۱]، هنگام روبهرو شدن با گروهی از کافران در میدان جنگ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا﴾[۷۲]، پس از نماز خوف: ﴿فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ﴾[۷۳] و هنگام کار و خرید و فروش: ﴿فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا﴾[۷۴][۷۵].
- در آیاتی نیز یاد خدا مایه بالا رفتن قدر و منزلت برخی خانهها دانسته شده: ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ﴾[۷۶][۷۷] و از مساجد به سبب بسیاری یاد خدا در آنها ستایش شده است: ﴿وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا﴾[۷۸][۷۹] و ستمکارترین انسانها کسانی معرفی شدهاند که از ذکر خدا در مساجد باز دارند و در ویرانی آنها بکوشند: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا﴾[۸۰]. گزارش اهتمام پیامبران و اولیای الهی به ذکر خدای متعالی نیز بیانگر اهمیت یاد خداست، چنانکه موسی(ع) از خدا خواست تا برادرش هارون(ع) را یاور و شریک رسالت وی نهد و هدفش را تسبیح و یاد کردن فراوان خدا برشمرد: ﴿وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا﴾[۸۱][۸۲].
- ذکر کثیر را عدم اکتفا به ذکر زبانی، بلکه تداوم ذکر زبانی و قلبی در همه حال دانستهاند [۸۳]. مردان خدا را تجارت و خرید و فروش از یاد خدا باز نمیدارد: ﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ﴾[۸۴]. تجارت و داد و ستد یاد شدند، چون مهمترین و سودآورترین کار روزانه مردماند، وگرنه هیچ امری از زندگی مادی، ایشان را از ذکر خدا باز نمیدارد[۸۵].
- برخی از تقابل "تجارت" و "بیع" و تفاوت آن دو -که اولی به معنای استمرار خرید و فروش و دومیبه معنای خرید و فروش موقتی است- نیز از تقابل یاد خدا -که ذکری قلبی و پیوسته است- با برپایی نماز و دادن زکات -که ذکری عملی و موقت است- چنین برداشت کردهاند که هیچ امر پیوسته و ناپیوسته، آنان را از یاد همیشگی و موقّت خدا غافل نمیکند[۸۶]. برخی نیز از این آیه برداشت کردهاند که به دیده اسلام حتی کارهای حلال و مباح نیز نباید انسان را از یاد خدا غافل کنند و هر کاری که به غفلت از نماز و یاد خدا انجامد، مصداق "لهو" است[۸۷].
- خردمندان به ذکر خدا اهتمام دارند و در حال ایستاده، نشسته و به پهلو آرمیده، به یاد خدا هستند: ﴿لِأُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ﴾[۸۸]. به دیده مفسران، ذکر خدا در حالات سهگانه یاد شده، به معنای تداوم و بسیاریِ یاد خدا در همه حالات؛ یا دست کم در بیشتر حالات خردمندان است[۸۹]. بر پایه روایتی، یاد خدا در هر حالی پسندیده است[۹۰].
- برخی نیز ذکر خدا در حال نشسته و خوابیده را اشاره به ذاکر بودن خردمندان هنگام بیماری و کیفیت نماز آنان در این حالات دانستهاند[۹۱]. در برابر، منافقان که خدا را جز اندکی یاد نمیکنند، در قرآن نکوهش شدهاند: ﴿إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۹۲].
- از موارد ضرورت ذکر، وجوب یاد کرد نام خدا برای صید و ذبح حیوانات از دیدگاه شیعه[۹۳] و بسیاری از اهل سنت[۹۴] است: ﴿فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ﴾[۹۵]؛ نیز ﴿وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا﴾[۹۶]؛ ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ﴾[۹۷]؛ ﴿فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ﴾[۹۸]؛ ﴿وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا﴾[۹۹][۱۰۰].
زمینهها و اسباب ذکر
- قرآن کریم زمینهها و اسباب گوناگونی برای تحقق یاد خدا بر میشمرد که برخی اوصاف و حالات درونی یا اعمال عبادی شخصاند و بعضی از امور بیرونی.
ایمان
- قرآن با خطاب به مؤمنان، آنان را به ذکر کثیر خدا فرمان میدهد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا﴾[۱۰۱]، پس ایمان از زمینهها و سبب یاد خداست[۱۰۲]، چنان که قرآن به برخی از اهل ایمان که غفلت و سختی قلبشان مانع خشوع دلهایشان برای یاد خدا شده است، عتاب میکند: ﴿أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ﴾[۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵].
تقوا
- انسانهای با تقوا هر گاه بر اثر غفلت، دچار لغزش و گناه شوند، تقوا نمیگذارد در غفلت مانده و به گناه خود ادامه دهند، بلکه خدای را یاد و از گناه خود توبه میکنند و آمرزش میخواهند: ﴿أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾[۱۰۶]. نیز متقیان، هر گاه وسوسهای از شیطان به آنان رسد و بر گِرد قلبشان گردد تا در آن جای گیرد، خدا را به یاد میآورند و کار خود را به او وامیگذارند و وی پرده غفلت را از آنان زدوده و ناگهان بینا میشوند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾[۱۰۷][۱۰۸].
باور قیامت و انجام دادن عبادات
- اعتقاد به قیامت از اسباب عبادت و از جمله برپایی نماز و اقامه نماز سبب یاد خداست: ﴿إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ﴾[۱۰۹][۱۱۰].
- قرآن از نماز به ذکر خدا تعبیر میکند؛ مانند ﴿فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ﴾[۱۱۱][۱۱۲]، ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ﴾[۱۱۳][۱۱۴]؛ نیز ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾[۱۱۵][۱۱۶]؛ ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا﴾[۱۱۷][۱۱۸]؛ نیز از نماز جمعه یا خطبه آن: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۱۱۹][۱۲۰][۱۲۱]
کتابهای آسمانی
- آیاتی، قرآن کریم را ذکر یاد میکنند که نشان میدهد آیات قرآن مایه یاد خدایند[۱۲۲]؛ مانند ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾[۱۲۳][۱۲۴]، ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۱۲۵][۱۲۶]، ﴿وَهَذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاهُ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ﴾[۱۲۷][۱۲۸]، ﴿لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا﴾[۱۲۹][۱۳۰]، ﴿أَأُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ﴾[۱۳۱][۱۳۲]، ﴿فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴾[۱۳۳][۱۳۴] و ﴿وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ﴾[۱۳۵][۱۳۶].
- دیگر کتابهای آسمانی مانند تورات و انجیل هم ذکر نامیده شدهاند: ﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي﴾[۱۳۷][۱۳۸]؛ همچنین برخی از مفسران، ذکر را در آیه ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ﴾[۱۳۹]تورات دانستهاند[۱۴۰][۱۴۱]
پیامبر خاتم(ص) و نعمت رسالت
- رسالت پیامبر اکرم(ص) از زمینههای ذکر خداست که در قرآن به انسانها فرمان داده شده تا برای پاسداشت این نعمت، خدا را یاد کنند: ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ فَاذْكُرُونِي﴾[۱۴۲][۱۴۳]. برخی یاد خدا را در اینجا بر پایه وجوب عقلی شکر منعم، واجب دانستهاند[۱۴۴]. قرآن، خود حضرت را نیز ذکر نامیده است: ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ﴾[۱۴۵][۱۴۶][۱۴۷]
نعمت هدایت
- قرآن کریم از مؤمنان میخواهد در برابر نعمتِ هدایت، خدا را یاد کنند: ﴿وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ﴾[۱۴۸]. برخی در معنای آیه گفتهاند: خدا را یاد کنید، به پاس آنکه شما را که پیشتر از گمراهان بودید، راه نمود[۱۴۹] و بعضی گفتهاند: خدا را یاد کنید، به اندازه و متناسب با هدایتی که شما را از آن بهرهمند کرده است[۱۵۰]. به هر دو روی، نعمتِ هدایت، زمینهای برای یاد خداست[۱۵۱]
توجه به سودمندی ذکر
- قرآن پس از نهی از تجارت به هنگام برپایی نماز جمعه که در حقیقت نهی از هر عملی است که انسان را از نماز بازدارد، با برشمردن برتری ذکر خدا بر داد و ستد، مؤمنان را به اقامه نماز جمعه که از مصادیق بارز ذکر خداست، تشویق میکند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۱۵۲][۱۵۳].
- برتری ذکر بر تجارت، در ادامه سوره با بیانی دیگر تکرار میشود: ﴿قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ﴾[۱۵۴]. برخی وجه این برتری را همیشگی و حقیقی بودن پاداش الهی برای ذکر، و وهمی و موقّتی بودن سود تجارت[۱۵۵] و بعضی آن را برتری آثار معنوی، سیاسی و اجتماعی نماز جمعه بر فوائد کارهای دیگری دانستهاند که انسان را از نماز جمعه باز میدارند[۱۵۶]؛ همچنین آیه ﴿وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۱۵۷] با تکیه بر سودمندی تداوم ذکر، یعنی رستگاری، مخاطبان را به مداومت یاد خدا تشویق میکند[۱۵۸]
آداب ذکر
- آیه ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ...﴾[۱۵۹]، چهار ادب برای ذکر بر میشمرد:
- اخلاص: بر پایه تعبیر ﴿فِي نَفْسِكَ﴾ذکر باید از ریا تهی باشد[۱۶۰].
- تضرع: تضرع در لغت[۱۶۱] و تفسیر[۱۶۲] به معنای تذلل و خشوع است.
- خوف: انسان باید از عقاب خدا که ممکن است بر اثر کوتاهی و غفلت دامنگیرش شود، بترسد[۱۶۳]. دو ادب تضرع -که در بر دارنده امید به رحمت خداست- و خوف روی هم به دست میدهند که ذکر باید در حالت خوف و رجاء باشد[۱۶۴].
- ترک آوای بلند: قرآن کریم به ذکر درونی و ذکر زبانی آهسته فرمان میدهد؛ اما از ذکر زبانی بلند یاد نمیکند، زیرا بلند کردن صوت به هنگام ذکر، با ادب عبودیت منافات دارد[۱۶۵].
- برخی معتقدند این آیه درباره حالت مأموم در نماز جماعت است که در نمازهای اخفاتی که صدای قرائت امام را نمیشنود، حمد و سوره را حدیث نفس کند یا آهسته بخواند[۱۶۶]. بعضی نیز یکی از وجوه آیه را بیان وظیفه امام جماعت هنگام قرائت نماز دانستهاند که باید آهنگ خود را هنگام قرائت بسیار بلند نکند[۱۶۷].
- از دیگر آداب قرآنی ذکر، انقطاع از غیر خدا و رویکرد کامل به پروردگار است: ﴿وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا﴾[۱۶۸]. "تبتّل" از ماده "بَتْل" به معنای "انقطاع" و جدایی است[۱۶۹] و در این آیه یعنی شخص از هر چه جز خدا بریده و به خدا روی آورد[۱۷۰]. بسیاری از مفسران "تبتل" را به اخلاص[۱۷۱] و برخی نیز بر پایه روایات اهلبیت(ع) به بلند کردن دست به التماس و تضرّع و زاری به درگاه خدا تفسیر کرده و بر این اساس، ذکر را در این آیه ذکر لفظی دانستهاند[۱۷۲].
- از آداب ذکر، مطابقت آن با تعالیم خدای متعالی است: ﴿فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ﴾[۱۷۳]. به عقیده بیشتر مفسران، ذکر در این آیه، نماز است و مفاد آیه فرمان به برپایی نماز مطابق آموزش شریعت[۱۷۴]؛ ولی برخی ذکر را مطلق ذکر دانسته و گفتهاند: باید آن گونه به یاد خدا بود که او به انسان آموخته است[۱۷۵]. بر همین اساس، برخی از این آیه، افزون بر توقیفی بودن عبادات، توقیفی بودن اسماء و صفات خدا را نیز برداشت کردهاند، زیرا ذکر خدا تنها با اسماء و صفات الهی به دست میآید[۱۷۶][۱۷۷]
موانع ذکر
خدای متعالی
- خدا قلب برخی را از ذکر خود غافل میکند: ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾[۱۷۸]؛ بدین معنا که غفلت را بر دلهایشان مسلط میکند، در نتیجه یاد خدا را فراموش میکنند[۱۷۹].
- برخی، ایجاد غفلت را دلیل درستی مکتب جبر دانستهاند[۱۸۰]. در برابر، بعضی برای فرار از جبر، آیه را به معانی دیگری تأویل کردهاند؛ مانند "قلبش را در معرض غفلت قرار دادیم؛ قلب او را غافل یافتیم؛ قلب او را به غفلت نسبت دادیم و او را غَفْل (بیعلامت) کردیم؛ یعنی علامت مؤمنان را از قلب او برداشتیم، تا فرشتگان او را به نشانه ایمان نشناسند"[۱۸۱]. مراد اغفال ابتدایی قلب نیست، بلکه مجازاتی از سوی خداست برای کسانی که با حق درافتادند و در پذیرش حق عناد ورزیدند، پس آیه مستلزم جبر نبوده و با اختیار منافاتی ندارد و نیازی به تأویلات یاد شده نیست[۱۸۲][۱۸۳]
شیطان
- گاهی انسان با اراده خود از شیطان پیروی کرده و سبب تسلط او بر خویش میشود﴿إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ﴾[۱۸۴][۱۸۵] که نتیجه آن فراموشی خداست، چنانکه بر اثر تسلط شیطان بر منافقان، آنان یاد خدا را فراموش میکنند: ﴿اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ﴾[۱۸۶].
- به دیده برخی، نشانه تسلط شیطان، سرگرم شدن انسان به مظاهر دنیا و غفلت از تفکر در نعمتهای الهی و عدم شکرگزاری برای آن و پرداختن زبان به دروغ، غیبت و تهمت به جای ذکر خداست[۱۸۷].
- شیطان با ابزار شراب و قمار به ایجاد دشمنی و کینه در دل انسانها پرداخته و آنان را از یاد خدا باز میدارد: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ﴾[۱۸۸][۱۸۹]. برخی واژه ﴿الصَّلَاةِ﴾ را اشاره به ذکر زبانی و ﴿ذِكْرِ اللَّهِ﴾ را بیانگر ذکر قلبی دانستهاند[۱۹۰][۱۹۱]
دوست گمراهکننده
- قرآن کریم با یادآوری حسرت شدید برخی از ستمگران در روز قیامت، به پشیمانی آنان از دوستی با کسانی اشاره میکند که ایشان را از یاد خدا باز داشته و گمراه کردند: ﴿يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي...﴾[۱۹۲]. مفسران ذکر را در این آیه یاد خدا[۱۹۳]، حق[۱۹۴]، قرآن[۱۹۵] و پیامبر(ص)[۱۹۶] دانستهاند.
- به نظر برخی، مایه تأسف اینان در قیامت آن است که تا چند قدمی سعادت پیش رفته بودند و تا خوشبختی جاویدان فاصلهای نداشتند؛ اما دوری از پیامبر(ص) و دوستی با گمراهان آنان را از آیات خدا و اسباب بیداری دور و به گمراهی و بدبختی گرفتار کرد[۱۹۷][۱۹۸]
بهرههای مادی
- خدا مؤمنان را نهی میکند که اموال و فرزندانشان آنان را از یاد خدا غافل کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۱۹۹]. ذکر خدا در این آیه تسبیح، تحمید، قرآن و واجباتی مانند نماز، حج، جهاد، زکات یا همه فرائض دانسته شده است[۲۰۰] که همگی از مصادیق ذکرند.
- "الهاء" به معنای سرگرم کردن انسان به امری و غافل کردن وی از امری مهمتر است[۲۰۱]، بنابراین الهاء اموال و فرزندان از یاد خدا، یعنی توجه و وابستگی دل به آنها به گونهای باشد که دل را از یاد خدا خالی، در نتیجه از آن اعراض کند[۲۰۲]. آری، اموال و فرزندان از مواهب خدایند و رویکرد افراطی به آنها مذموم است، وگرنه توجه به آنها در جهت فرمانهای خدا، عاملی برای سعادتمندی انسان است[۲۰۳]، چنان که کسب و تجارت، مردان الهی را از یاد خدا باز نمیدارد﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ﴾[۲۰۴].
- بهرهمندی مشرکان از تمتّعات مادّی - مانند طول عمر و داشتن اموال و فرزندان- به فراموشی ذکر، در نتیجه هلاک آنان میانجامد: ﴿وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا﴾[۲۰۵][۲۰۶][۲۰۷]
تکاثر
- قرآن کریم کسانی را توبیخ میکند، زیرا تکاثر یعنی تفاخر به فراوانیِ امور پست و بیارزش دنیایی آنان را از یاد خدا غافل کرده است: ﴿أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ﴾[۲۰۸][۲۰۹].
- براساس روایات شأن نزول، این آیه درباره یهود یا برخی از قریش نازل شده که به بسیاریِ مردان و اَشراف خود بر دیگران تفاخر میکردند؛ حتی برای اثبات این برتری، به قبرستان میرفتند و قبور مردهها را میشمردند[۲۱۰]. برخی ﴿حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ﴾ را کنایه از مرگ دانسته و گفتهاند مراد استمرار غفلت از یاد خدا تا زمان مرگ است[۲۱۱][۲۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ العین، ج۵، ص۳۴۶؛ لسان العرب، ج۵، ص۴۸، «ذکر».
- ↑ مفردات، ص۳۲۸؛ التحقیق، ج۳، ص۲۹۶۲۹۷، «ذکر».
- ↑ مفردات، ص۳۲۸.
- ↑ نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵، «ذکر».
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید» سوره بقره، آیه ۴۰.
- ↑ «و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.
- ↑ «و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ «خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر» سوره بقره، آیه ۲۰۰.
- ↑ «و هر پسر همگون این دختر نیست» سوره آل عمران، آیه ۳۶.
- ↑ «من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن تباه نمیگردانم» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
- ↑ «بهره پسر برابر با بهره دو دختر است» سوره نساء، آیه ۱۱ و آیه ۱۷۶.
- ↑ «و کسانی که کارهای شایسته انجام دهند، چه مرد چه زن.»؛ سوره نساء، آیه ۱۲۴.
- ↑ «خداوند میداند که بیگمان شما به زودی از آنان یاد خواهید کرد» سوره بقره، آیه ۲۳۵.
- ↑ «نزد سرورت از من یاد کن! اما شیطان یادکرد سرورش را از یاد او برد» سوره یوسف، آیه ۴۲.
- ↑ «من آن ماهی را از یاد بردم و جز شیطان کسی یادکرد آن را از یاد من نبرد» سوره کهف، آیه ۶۳.
- ↑ الوجوه والنظائر، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۷؛ نضرة النعیم، ج۵، ص۱۹۶۱-۲۰۱۳.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۴۹۶-۵۰۶؛ مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۷۳-۱۰۴؛ بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۴۸-۱۶۵.
- ↑ ابوطالبی، محمد، [[ذکر (مقاله)|ذکر]] مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ «و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن» سوره کهف، آیه ۲۴.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۳۳۹.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ تفسیر قرطبی، ج۱، ص۳۳۱؛ المنیر، ج۵، ص۲۵۱.
- ↑ «بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.
- ↑ «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ «و پروردگارت را... بیبانگ بلند در گفتار... یاد کن» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ زادالمسیر، ج۲، ص۱۸۴.
- ↑ «در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۵، ص۳۲۹.
- ↑ «و چون نماز را به پایان بردید خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد کنید» سوره نساء، آیه ۱۰۳.
- ↑ البحر المحیط، ج۴، ص۵۳.
- ↑ البحر المحیط، ج۴، ص۵۳؛ زاد المسیر، ج۲، ص۱۸۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۷.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ «پاکا که خداوند است از وصفی که میکنند مگر (از وصف) بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۱۵۹-۱۶۰.
- ↑ «(خداوند) آنچه را پیش رو و آنچه را پس پشت آنان است میداند و آنان بر او در دانش احاطه ندارند» سوره طه، آیه ۱۱۰.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۳۴۰؛ ج۱۷، ص۱۷۴.
- ↑ احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۲۲۲؛ المنیر، ج۵، ص۲۵۱.
- ↑ مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.
- ↑ تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۷.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱؛ تفسیر اثناعشری، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ المیزان، ج۱، ص۳۳۹.
- ↑ کشف الاسرار، ج۱، ص۴۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۱۷۱.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۲.
- ↑ مخزن العرفان، ج۲، ص۱۲۴؛ من وحی القرآن، ج۳، ص۹۸.
- ↑ اعراب القرآن، ج۱، ص۲۵۸؛ التحریر والتنویر، ج۸، ص۴۱۲.
- ↑ تفسیر روشن، ج۲، ص۲۶۱؛ ج۳، ص۶۱.
- ↑ مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۱۰؛ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۲۴۵.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ «و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
- ↑ نمونه، ج۱۶، ص۲۸۸.
- ↑ روض الجنان، ج۱۵، ص۲۱۱-۲۱۴.
- ↑ «تو و برادرت، نشانههای مرا ببرید و در یادکرد من سستی مکنید» سوره طه، آیه ۴۲.
- ↑ «و پروردگارت را بسیار به یاد آور» سوره آل عمران، آیه ۴۱.
- ↑ «و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
- ↑ «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۵۱؛ البرهان، ج۴، ص۴۷۴-۴۷۵.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۸؛ زادالمسیر، ج۳، ص۴۷۰.
- ↑ نورالثقلین، ج۴، ص۲۸۶.
- ↑ «پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ «و خداوند را در روزهایی چند یاد کنید» سوره بقره، آیه ۲۰۳.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۲؛ کنز العرفان، ج۱، ص۳۱۹.
- ↑ «پس چون آیینهای ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر» سوره بقره، آیه ۲۰۰.
- ↑ «ای مؤمنان! چون با دستهای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید» سوره انفال، آیه ۴۵.
- ↑ «و چون نماز را به پایان بردید خداوند را یاد کنید» سوره نساء، آیه ۱۰۳.
- ↑ «و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره جمعه، آیه ۱۰.
- ↑ زادالمسیر، ج۴، ص۲۸۴؛ فتح القدیر، ج۵، ص۲۷۱.
- ↑ «(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود» سوره نور، آیه ۳۶.
- ↑ المیزان، ج۱۵، ص۱۲۶.
- ↑ «و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند» سوره حج، آیه ۴۰.
- ↑ البحر المدید، ج۳، ص۵۳۸.
- ↑ «و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
- ↑ «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار هارون برادرم را پشتم را به او استوار دار و او را در کارم شریک ساز تا تو را بسیار به پاکی بستاییم و بسیار تو را به یاد آوریم» سوره طه، آیه ۲۹-۳۴.
- ↑ روح المعانی، ج۸، ص۵۰۰.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۲۵۰؛ اطیب البیان، ج۹، ص۲۷؛ من هدی القرآن، ج۷، ص۱۵۳.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ التفسیر الکاشف، ج۵، ص۴۲۶.
- ↑ المیزان، ج۱۵، ص۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ تفسیر نور، ج۸، ص۱۸۸.
- ↑ «نشانههایی برای خردمندان است (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند.»؛ سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.
- ↑ روض الجنان، ج۵، ص۲۰۷-۲۰۸؛ روح المعانی، ج۲، ص۳۶۸.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۴۹۷.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۹۱۰؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۳۱۱.
- ↑ «بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.
- ↑ التبیان، ج۳، ص۴۴۲؛ ج۴، ص۲۵۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۲۹۳؛ ج۱۳، ص۱۳۰-۱۳۱.
- ↑ «پس، از آنچه (به هنگام ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است بخورید، اگر به آیات وی ایمان دارید و از چیزی که (در ذبح) نام خداوند بر آن برده نشده است نخورید؛ و آن به راستی نافرمانی (از خداوند) است» سوره انعام، آیه ۱۱۸، ۱۲۱.
- ↑ «و چارپایانی است که نام خداوند را (در ذبح) بر آنها نمیبرند» سوره انعام، آیه ۱۳۸.
- ↑ «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام است» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ «پس، از آنچه (این جانوران شکاری) برای شما (گرفته و) نگه داشتهاند بخورید و (هنگام فرستادن حیوان شکاری یا هنگام ذبح) نام خداوند را بر آنها یاد کنید» سوره مائده، آیه ۴.
- ↑ «و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانههای (بندگی) خداوند قرار دادهایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستادهاند ببرید» سوره حج، آیه ۳۶.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید» سوره احزاب، آیه ۴۱.
- ↑ الفرقان، ج۲۴، ص۱۶۱-۱۶۲؛ راهنما، ج۱۴، ص۵۱۶؛ تفسیر نور، ج۹، ص۳۷۸.
- ↑ «آیا هنگام آن نرسیده است که دلهای مؤمنان از یاد خداوند فروتنی یابد؟» سوره حدید، آیه ۱۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۴۶۰؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۶۰.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «برای پرهیزگاران آماده شده است و کسانی که چون (کار) ناشایستهای میکنند یا به خویش ستم روا میدارند خداوند را به یاد میآورند و از گناهان خود آمرزش میخواهند -و چه کس جز خداوند گناهان را میآمرزد؟- و (آن کسان که) بر آنچه کردهاند دانسته پافشاری نمیکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳، ۱۳۵.
- ↑ «بیگمان پرهیزگاران چون دمدمهای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد میکنند و ناگاه دیدهور میشوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- ↑ زبدة التفاسیر، ج۲، ص۶۴۰؛ المیزان، ج۸، ص۳۸۱.
- ↑ «بیگمان این منم خداوند که هیچ خدایی جز من نیست، مرا بپرست و نماز را برای یادکرد من بپا دار که رستخیز آمدنی است..»؛ سوره طه، آیه ۱۴-۱۵.
- ↑ فتح القدیر، ج۳، ص۴۲۴؛ المیزان، ج۱۴، ص۱۴۰-۱۴۲.
- ↑ «و چون ایمنی یافتید خداوند را یاد کنید» سوره بقره، آیه ۲۳۹.
- ↑ التبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ الصافی، ج۱، ص۲۷۰.
- ↑ «(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.
- ↑ التبیان، ج۳، ص۸۱؛ کنزالدقائق، ج۳، ص۲۹۱.
- ↑ «و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگتر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
- ↑ من هدی القرآن، ج۹، ص۴۶۸؛ المیزان، ج۱۶، ص۱۳۷.
- ↑ «و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن!» سوره انسان، آیه ۲۵.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۵۰؛ فتح القدیر، ج۵، ص۴۲۶.
- ↑ «ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۳۴؛ احکام القرآن، ابن عربی، ج۴، ص۱۸۰۵؛ زبدة البیان، ص۱۱۵.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ البحر المحیط، ج۶، ص۵۳۴؛ روح البیان، ج۵، ص۳۷؛ روح المعانی، ج۷، ص۳۸۹.
- ↑ «بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.
- ↑ التبیان، ج۶، ص۳۲۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۵.
- ↑ «و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
- ↑ التفسیر الکاشف، ج۴، ص۵۱۷؛ کنزالدقائق، ج۷، ص۲۱۷.
- ↑ «و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟» سوره انبیاء، آیه ۵۰.
- ↑ منهج الصادقین، ج۶، ص۶۹؛ من وحی القرآن، ج۱۵، ص۲۳۲.
- ↑ «به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد و شیطان آدمی را وا مینهد» سوره فرقان، آیه ۲۹.
- ↑ روض الجنان، ج۱۴، ص۲۱۶؛ المیزان، ج۱۵، ص۲۰۴.
- ↑ «آیا از میان ما قرآن (تنها) بر او نازل شده است؟ باری آنان از یادکرد من در تردیدند یا هنوز عذاب مرا نچشیدهاند» سوره ص، آیه ۸.
- ↑ تفسیر جلالین، ج۱، ص۴۵۶؛ فتح القدیر، ج۴، ص۴۸۳.
- ↑ «پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۱۰۵؛ زادالمسیر، ج۴، ص۱۸۹.
- ↑ «و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند» سوره شعراء، آیه ۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۹؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۴۹۱؛ التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۱۱۴.
- ↑ «یا به جای او خدایانی برگزیدند؟ بگو دلیلتان را بیاورید، این یادکرد همراهان من و یادکرد کسان پیش از من است» سوره انبیاء، آیه ۲۴.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۲۹۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۷۳.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ التبیان، ج۷، ص۲۸۳؛ الکشاف، ج۳، ص۱۳۸.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم پس مرا یاد کنید» سوره بقره، آیه ۱۵۱-۱۵۲.
- ↑ تفسیر ابن عربی، ج۱، ص۶۰؛ المیزان، ج۱، ص۳۳۹.
- ↑ مواهب الرحمان، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ «خداوند برای شما یادکردی فرستاده است پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند.»؛ سوره طلاق، آیه ۱۰-۱۱.
- ↑ التبیان، ج۱۰، ص۳۹؛ روض الجنان، ج۱۹، ص۲۸۰.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بیگمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ البحر المحیط، ج۲، ص۲۹۸؛ مواهب الرحمان، ج۳، ص۱۷۳.
- ↑ المیزان، ج۲، ص۷۹.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.
- ↑ احکام القرآن، ابن عربی، ج۴، ص۱۸۰۵؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۷۴.
- ↑ «بگو: آنچه نزد خداوند است از سرگرمی و داد و ستد، نکوتر است» سوره جمعه، آیه ۱۱.
- ↑ تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۳۴۱؛ الصافی، ج۵، ص۱۷۶؛ المیزان، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ من وحی القرآن، ج۲۲، ص۲۱۷.
- ↑ «و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره انفال، آیه ۴۵.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۲.
- ↑ العین، ج۱، ص۲۷۰؛ لسان العرب، ج۸، ص۲۲۱؛ مجمع البحرین، ج۴، ص۳۶۴، «ضرع».
- ↑ زاد المسیر، ج۲، ص۱۸۴؛ روح البیان، ج۳، ص۳۰۵.
- ↑ جامع البیان، ج۹، ص۱۱۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۴۳؛ مخزن العرفان، ج۵، ص۳۴۷؛ المیزان، ج۸، ص۳۸۲.
- ↑ المیزان، ج۸، ص۳۸۲.
- ↑ روض الجنان، ج۹، ص۵۲.
- ↑ مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۲.
- ↑ «و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.
- ↑ العین، ج۸، ص۱۲۴، «بتل».
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۶۸۷؛ روح البیان، ج۱۰، ص۲۱۱؛ الصافی، ج۵، ص۲۴۱.
- ↑ جامع البیان، ج۲۹، ص۸۳؛ تفسیر ثعلبی، ج۱۰، ص۶۲؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۱.
- ↑ المیزان، ج۲۰، ص۶۵.
- ↑ «خداوند را یاد کنید همانگونه که آنچه را نمیدانستید به شما آموخت» سوره بقره، آیه ۲۳۹.
- ↑ التبیان، ج۲، ص۲۷۷؛ فقه القرآن، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ راهنما، ج۲، ص۱۵۸.
- ↑ مواهب الرحمان، ج۴، ص۱۰۲.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کردهایم پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۴۵۷.
- ↑ الکشاف، ج۲، ص۷۱۸؛ مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۸.
- ↑ المیزان، ج۱۳، ص۳۰۳.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «بیگمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند» سوره حجر، آیه ۴۲.
- ↑ المیزان، ج۱۲، ص۱۶۶.
- ↑ «شیطان بر آنان چیرگی یافت و یادکرد خداوند را از یاد آنان برد» سوره مجادله، آیه ۱۹.
- ↑ روح البیان، ج۹، ص۴۱۰-۴۱۱.
- ↑ «شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد» سوره مائده، آیه ۹۱.
- ↑ البحر المحیط، ج۴، ص۳۵۸؛ روح البیان، ج۲، ص۴۳۶.
- ↑ التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۰۰.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمیگرفتم! به راستی او مرا از قرآن پس از آنکه به من رسیده بود گمراه کرد.».. سوره فرقان، آیه ۲۸-۲۹.
- ↑ الکشاف، ج۳، ص۲۷۷؛ التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۴۵۵؛ البحر المحیط، ج۸، ص۱۰۲.
- ↑ التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۴۱.
- ↑ جامع البیان، ج۱۹، ص۷؛ مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۹۸.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۶.
- ↑ نمونه، ج۱۵، ص۷۱-۷۲.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «ای مؤمنان! مبادا داراییها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۱۲۹؛ البحر المحیط، ج۱۰، ص۱۸۴.
- ↑ مفردات، ج۱، ص۷۴۸، «لهو».
- ↑ روح المعانی، ج۱۴، ص۳۱۱-۳۱۲؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۹۱.
- ↑ نمونه، ج۲۴، ص۱۷۲؛ التحریر و التنویر، ج۲۸، ص۲۲۵.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد؛ از روزی میهراسند که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشوند» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ «امّا تو چندان آنان و پدرانشان را بهرهمند کردی که یاد (تو) را فراموش کردند و گروهی شدند به نابودی افتاده» سوره فرقان، آیه ۱۸.
- ↑ مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۸؛ تفسیر واحدی، ص۴۷۷.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.
- ↑ «زیادهخواهی شما را سرگرم داشت تا با گورها دیدار کردید» سوره تکاثر، آیه ۱-۲.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۲۷۲؛ روح البیان، ج۱۰، ص۵۰۲؛ المیزان، ج۲۰، ص۳۵۱.
- ↑ مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۱۲.
- ↑ المیزان، ج۲۰، ص۳۵۱.
- ↑ ابوطالبی، محمد، ذکر مظاهری، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳.