علم معصوم به همه زبانها: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
*در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}}<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰</ref> اشاره شده است که، [[خداوند]] کسی را که لغات [[مردم]] را نداند [[حجت]] نمیگیرد. یعنی [[امام]] باید به تمام زبانها [[آگاه]] باشد.<ref>ر.ک. [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۱۳۲؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۲</ref> در ادامۀ [[روایت]] آمده است [[امام رضا]]{{ع}} از [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] میکند: به ما فصلالخطاب داده شده است و آن چیزی غیر از آشنایی به کل زبانها است.<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰</ref> | *در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}}<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰</ref> اشاره شده است که، [[خداوند]] کسی را که لغات [[مردم]] را نداند [[حجت]] نمیگیرد. یعنی [[امام]] باید به تمام زبانها [[آگاه]] باشد.<ref>ر.ک. [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۱۳۲؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۲</ref> در ادامۀ [[روایت]] آمده است [[امام رضا]]{{ع}} از [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] میکند: به ما فصلالخطاب داده شده است و آن چیزی غیر از آشنایی به کل زبانها است.<ref>[[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰</ref> | ||
*در روایتی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۹</ref> دیگر، [[امام کاظم]]{{ع}} یکی از [[نشانههای امام]] را دانستن زبان تمام [[مردم]] و حتی حیوانات دانسته است.<ref>ر.ک. [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۲</ref> در ادامه آمده است، [[کلام]] هیچ [[انسان]] و پرنده و حیوان و به طور کلی جانداری بر [[امام]] پوشیده نیست. هر که این ویژگیها را نداشته باشد [[امام]] نیست.<ref>ر.ک. صادقی، مصطفی، شیوههای تشخیص امام در عصر حضور، ص ۵۷</ref> | *در روایتی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۹</ref> دیگر، [[امام کاظم]]{{ع}} یکی از [[نشانههای امام]] را دانستن زبان تمام [[مردم]] و حتی حیوانات دانسته است.<ref>ر.ک. [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۲</ref> در ادامه آمده است، [[کلام]] هیچ [[انسان]] و پرنده و حیوان و به طور کلی جانداری بر [[امام]] پوشیده نیست. هر که این ویژگیها را نداشته باشد [[امام]] نیست.<ref>ر.ک. صادقی، مصطفی، شیوههای تشخیص امام در عصر حضور، ص ۵۷</ref> | ||
*در [[روایت]] از [[امام حسن]]{{ع}} آمده است: | *در [[روایت]] از [[امام حسن]]{{ع}} آمده است: "هیچ لغتی نیست مگر آنکه [[امام]] آن را میداند".<ref>ر.ک. [[سید محمد فائز باقری|باقری، سید محمد فائز]]، [[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص ۷۴</ref> همچنین ایشان میفرمایند: "من بر تمام زبانهای [[شرق]] و [[غرب]] آگاهم".<ref>ر.ک. [[عبدالرضا حمادی|حمادی، عبدالرضا]]، [[گستره علم امام از منظر کلینی و صفار (مقاله)|گستره علم امام از منظر کلینی و صفار]]، فصلنامه امامتپژوهی، ش ۴، ص ۶۹</ref> | ||
*در کتاب بصائر بابی مطرح شده با عنوان: {{عربی| | *در کتاب [[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائر الدرجات]] بابی مطرح شده با عنوان: {{عربی|"في الأئمة أنهم يتكلمون الألسن كلها"}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۳۳۳</ref> و در بابی دیگر آمده است: {{عربی|"في الأئمة أنهم يعرفون منطق الطير"}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۳۴۱</ref> در این باب اشاره به روایاتی شده که [[امامان]] [[زبان]] حیوانات و پرندگان را هم میدانند.<ref>ر.ک. [[محمد شهبازیان|شهبازیان، محمد]]، [[عزالدین رضانژاد|رضانژاد، عزالدین]]، [[واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین (مقاله)|واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین]]، صفحه؟؟؟</ref> | ||
* [[علی بن اسباط]] میگوید:<ref>ر.ک. [[رمضان علی رفیعی|رفیعی، رمضان علی]]، تاریخ زندگانی ائمه(امام محمد تقی{{ع}})، صفحه؟؟؟</ref> همراه [[ابوجعفر]]{{ع}} از [[کوفه]] خارج شدم. آن [[حضرت]] بر الاغی سوار بود در [[راه]] به گلهای از گوسفندان رسیدیم ناگهان گوسفندی که میچرید [[گله]] را ترک کرد و در حالی که صدا را در گلو پیچانده بود نزد [[امام جواد]]{{ع}} آمد. آن [[حضرت]] به چوپان فرمود: این گوسفند از تو [[شکایت]] میکند که تو بر او [[ستم]] میکنی و همه شیر او را میدوشی و هنگامی که غروب به [[خانه]] میرود صاحبش شیری در پستان آن نمیبیند. اگر از این به بعد به این حیوان [[ظلم]] نکنی که هیچ وگرنه از [[خداوند]] میخواهم که [[عمر]] تو را کوتاه کند. چوپان گفت: {{عربی|"أشْهَدُ أنْ لا اِلهَ إِلا اللّهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ وَ أنَّکَ وَصیُّهُ"}} پس ادامه داد از تو میخواهم بفرمایید که از کجا این مطلب را فهمیدی؟ [[امام]] فرمود: ما [[خزانه]] دار [[علم]] [[خدا]]، معدن [[حکمت]] او، [[وصی]] [[انبیاء الهی]] و [[بندگان]] مکرّم خداوندیم.<ref>بحرانی، سید هاشم، مدينه معاجز الائمة الاثنی عشر، ص ۳۹۷</ref> | * [[علی بن اسباط]] میگوید:<ref>ر.ک. [[رمضان علی رفیعی|رفیعی، رمضان علی]]، تاریخ زندگانی ائمه(امام محمد تقی{{ع}})، صفحه؟؟؟</ref> همراه [[ابوجعفر]]{{ع}} از [[کوفه]] خارج شدم. آن [[حضرت]] بر الاغی سوار بود در [[راه]] به گلهای از گوسفندان رسیدیم ناگهان گوسفندی که میچرید [[گله]] را ترک کرد و در حالی که صدا را در گلو پیچانده بود نزد [[امام جواد]]{{ع}} آمد. آن [[حضرت]] به چوپان فرمود: این گوسفند از تو [[شکایت]] میکند که تو بر او [[ستم]] میکنی و همه شیر او را میدوشی و هنگامی که غروب به [[خانه]] میرود صاحبش شیری در پستان آن نمیبیند. اگر از این به بعد به این حیوان [[ظلم]] نکنی که هیچ وگرنه از [[خداوند]] میخواهم که [[عمر]] تو را کوتاه کند. چوپان گفت: {{عربی|"أشْهَدُ أنْ لا اِلهَ إِلا اللّهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ وَ أنَّکَ وَصیُّهُ"}} پس ادامه داد از تو میخواهم بفرمایید که از کجا این مطلب را فهمیدی؟ [[امام]] فرمود: ما [[خزانه]] دار [[علم]] [[خدا]]، معدن [[حکمت]] او، [[وصی]] [[انبیاء الهی]] و [[بندگان]] مکرّم خداوندیم.<ref>بحرانی، سید هاشم، مدينه معاجز الائمة الاثنی عشر، ص ۳۹۷</ref> | ||
*و اگر در روایتی آمده است که [[امام]] زبانی را متوجه نشدهاند دلایلی دارد، مانند اینکه میخواستهاند این [[فضیلت]] را مخفی نگه دارند و یا اینکه در مسائل عادی از [[دانش غیبی]] استفاده نمیکردند.<ref>ر.ک. [[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب [[امام حسین]] و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۸۳</ref> | *و اگر در روایتی آمده است که [[امام]] زبانی را متوجه نشدهاند دلایلی دارد، مانند اینکه میخواستهاند این [[فضیلت]] را مخفی نگه دارند و یا اینکه در مسائل عادی از [[دانش غیبی]] استفاده نمیکردند.<ref>ر.ک. [[قاسم علی شیخزاده|شیخزاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب [[امام حسین]] و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۸۳</ref> |
نسخهٔ ۱ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۳
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث علم معصوم است. "علم معصوم به همه زبانها" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- زبان "به معنای سخن گفتن"، از مهمترین کنشهای انسان و پل ارتباط انسانها و انتقال خواستهها و افکارشان به یکدیگر است و به همین دلیل، از رفتارهای تکرارپذیر انسان بوده و از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است.[۱]
علم انبیاء به زبان حیوانات
- در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا از امور پنهان از حس را تصدیق میکند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی میداند، پس از دقت در مفاد آنها، نمیتواند در این مسأله تردید داشته باشد.[۲] برخی از این آیات اشاره به آشنا بودن حضرت داوود و سلیمان با زبان پرندگان و حیوانات دارد:[۳] ﴿وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ﴾[۴] این آشنایی و آگاه بودن از مقصود آنان چیزی جز آگاهی از غیب نیست.[۵] و یا در آیاتی دیگر به آگاه بودن حضرت سلیمان از زبان مورچگان[۶] و یا فهمیدن زبان هدهد[۷] اشاره شده است.[۸] و خداوند اگر اراده کند میتواند زبانهای مختلف را به هرکسی بیاموزد.[۹]
- مسألۀ آگاهى بعضى از پیامبران از "مَنطِقُ الطَّیرِ" و سخن گفتن با پارهاى از حیوانات نه به عنوان یک علم ضرورى براى اداى رسالت، بلکه به عنوان علمى است که سبب کمال نبوّت میشود،[۱۰] این آگاهی از باب سیطرۀ نفس ایشان بر ملکوت آنها و درک مقصود آنها از راه احاطۀ نفسانی بر آنهاست. نفس مؤمن چنانچه تقویت شود و از هوی و هوس عبور کند سعه و احاطهای پیدا میکند که بر ملکوت موجودات واقف میشود.[۱۱]
علم امامان به تمام زبان ها
- بر اساس روایات، امامان(ع) به تمام زبانهایی که مردم با آن سخن میگویند واقف بوده، میتوانند همانگونه و به همان لهجه و با فصاحت کامل سخن بگویند.[۱۲] یکی از دلایل علم ایشان به لغات گوناگون، رهبری و ولایت بر تمام انسان هاست، لذا باید به تمام زبانها احاطه داشته باشد[۱۳] تا بتواند تکلیف خود را ادا نموده و آنان را به مقصد برساند، و چه بسا ندانستن یکی از لغات از طرف ایشان در برخی موارد منجر به تعطیلی احکام شود.[۱۴] به عبارتی دیگر امام چون جنبۀ رهبری و زمامداری انسانها را به عهده دارد، باید به تمامی زبانهایی که خداوند متعال به بشر به عنوان آیهای از خود[۱۵] عطا فرموده است، احاطه داشته باشد تا بتواند تکلیف خود را به تمام معنا ادا کرده و انسانها را به سر منزل مقصود برساند.[۱۶] اصولاً یکی از از ویژگیهای امام شناخت این زبان بوده است، و اگر امامی چنین علمی را نداشته باشد به عنوان امام انتخاب نمیشود.[۱۷]
- مشایخ بزرگ حدیثی[۱۸] و بزرگان شیعی مانند شیخ مفید در الاختصاص[۱۹] و شیخ طوسی با توجه به روایاتی که در منابع روایی آمده است آگاهی امامان بر زبان حیوانات را قبول کرده[۲۰] و حتی گفتهاند: گرچه صحبت با حیوانات از طرف عقل ثابت نمیشود اما وقوعش ممتنع نیست، حتی با توجه به این روایات این مسأله را از ویژگیهای امامِ به حق میدانند.[۲۱]
دلیل روایی
- در روایتی از امام رضا(ع)[۲۲] اشاره شده است که، خداوند کسی را که لغات مردم را نداند حجت نمیگیرد. یعنی امام باید به تمام زبانها آگاه باشد.[۲۳] در ادامۀ روایت آمده است امام رضا(ع) از امیرالمؤمنین(ع) نقل میکند: به ما فصلالخطاب داده شده است و آن چیزی غیر از آشنایی به کل زبانها است.[۲۴]
- در روایتی[۲۵] دیگر، امام کاظم(ع) یکی از نشانههای امام را دانستن زبان تمام مردم و حتی حیوانات دانسته است.[۲۶] در ادامه آمده است، کلام هیچ انسان و پرنده و حیوان و به طور کلی جانداری بر امام پوشیده نیست. هر که این ویژگیها را نداشته باشد امام نیست.[۲۷]
- در روایت از امام حسن(ع) آمده است: "هیچ لغتی نیست مگر آنکه امام آن را میداند".[۲۸] همچنین ایشان میفرمایند: "من بر تمام زبانهای شرق و غرب آگاهم".[۲۹]
- در کتاب بصائر الدرجات بابی مطرح شده با عنوان: "في الأئمة أنهم يتكلمون الألسن كلها"[۳۰] و در بابی دیگر آمده است: "في الأئمة أنهم يعرفون منطق الطير"[۳۱] در این باب اشاره به روایاتی شده که امامان زبان حیوانات و پرندگان را هم میدانند.[۳۲]
- علی بن اسباط میگوید:[۳۳] همراه ابوجعفر(ع) از کوفه خارج شدم. آن حضرت بر الاغی سوار بود در راه به گلهای از گوسفندان رسیدیم ناگهان گوسفندی که میچرید گله را ترک کرد و در حالی که صدا را در گلو پیچانده بود نزد امام جواد(ع) آمد. آن حضرت به چوپان فرمود: این گوسفند از تو شکایت میکند که تو بر او ستم میکنی و همه شیر او را میدوشی و هنگامی که غروب به خانه میرود صاحبش شیری در پستان آن نمیبیند. اگر از این به بعد به این حیوان ظلم نکنی که هیچ وگرنه از خداوند میخواهم که عمر تو را کوتاه کند. چوپان گفت: "أشْهَدُ أنْ لا اِلهَ إِلا اللّهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ وَ أنَّکَ وَصیُّهُ" پس ادامه داد از تو میخواهم بفرمایید که از کجا این مطلب را فهمیدی؟ امام فرمود: ما خزانه دار علم خدا، معدن حکمت او، وصی انبیاء الهی و بندگان مکرّم خداوندیم.[۳۴]
- و اگر در روایتی آمده است که امام زبانی را متوجه نشدهاند دلایلی دارد، مانند اینکه میخواستهاند این فضیلت را مخفی نگه دارند و یا اینکه در مسائل عادی از دانش غیبی استفاده نمیکردند.[۳۵]
پرسشهای وابسته
- آیا معصوم عالم به همه زبانها است؟ (پرسش)
- آیا علم به منطق الطیر یا زبان حیوانات علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
منبعشناسی جامع علم معصوم
منابع
- شاهرودی، علی نمازی، علم غیب
- گنجی، حسین، امامشناسی
- رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام
- سجادی، سید احمد، پرچمداران هدایت
- حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار
- شیخزاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا
- تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی
- اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه
- مشکی، محمد، بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید
- شهبازیان، محمد، رضانژاد، عزالدین، واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین
- باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی
پانویس
- ↑ ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامتپژوهی، ش ۴، ص ۶۹
- ↑ ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و ۱۰۳
- ↑ ر.ک. مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج ۷، صفحه؟؟؟؛ خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص ۱۸
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ ۱۶
- ↑ ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و ۱۰۳
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ ۱۸ و ۱۹
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ ۲۰ ـ ۲۲
- ↑ ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103
- ↑ ر.ک. خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص ۱۸
- ↑ ر.ک. مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج ۷، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. طهرانی، سید محمد حسین، امامشناسی (کتاب)|امامشناسی]]، ج ۱۲، ص ۲۹۵
- ↑ ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص ۱۳۳ـ ۱۳۶؛ سجادی، سید احمد، پرچم داران هدایت، ص ۱۵۹؛ گنجی، حسین، امامشناسی، ج ۱، ص ۱۸۹؛ رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص ۱۴۳ـ ۱۴۵
- ↑ ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامتپژوهی، ش ۴، ص ۶۹
- ↑ ر.ک. شیخزاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۸۳
- ↑ سورۀ روم، آیۀ ۲۲
- ↑ ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲
- ↑ ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص ۱۳۳ـ ۱۳۶
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ عيون أخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۲۲۸
- ↑ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص ۲۹۳
- ↑ ر.ک. رستمی، محمد زمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص ۱۴۳ـ ۱۴۵؛ مشکی، محمد، بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. شهبازیان، محمد، رضانژاد، عزالدین، واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین، صفحه؟؟؟
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰
- ↑ ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۹
- ↑ ر.ک. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲
- ↑ ر.ک. صادقی، مصطفی، شیوههای تشخیص امام در عصر حضور، ص ۵۷
- ↑ ر.ک. باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص ۷۴
- ↑ ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامتپژوهی، ش ۴، ص ۶۹
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۳۳۳
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۳۴۱
- ↑ ر.ک. شهبازیان، محمد، رضانژاد، عزالدین، واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. رفیعی، رمضان علی، تاریخ زندگانی ائمه(امام محمد تقی(ع))، صفحه؟؟؟
- ↑ بحرانی، سید هاشم، مدينه معاجز الائمة الاثنی عشر، ص ۳۹۷
- ↑ ر.ک. شیخزاده، قاسم علی، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایاننامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۸۳