الگو:افضلیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
مسئله این است که [[التزام]] به [[نظریه]] [[لزوم افضلیت امام]] به ما می‌آموزد که هرگاه [[امام]] [[افضلیت]] خود را از دست دهد، به [[حقیقت]] یکی از شرایط لازم خود را برای [[امامت]] ندارد و فردی که [[افضل]] شده، باید جای‌گزین او شود. اگر در طول امامت، امام افضلیتش را از دست دهد اما باز او را امام بدانیم، معنایش چیزی نیست جز دست شستن از نظریه لزوم افضلیت امام؛ که چقدر [[رنج]] [[اثبات]] آن را بر خود هموار کرده بودیم.
بنابر آموزه‌های [[مذهب تشیع]]، [[خداوند]] است که امام را [[منصوب]] می‌کند. اوست که می‌داند آن‌که [[مصطفی]] و مجتبایش کرده، همچنان سرآمد امتش مانده یا در [[میانه]] [[راه]] شرایطش را از دست داده.
اگر بدانیم او مصطفی و مجتبایش را تا آخر بر امامتشان باقی می‌گذارد، یک نتیجه به دست می‌آید: امام تا پایان امامتش از دیگران و نیز از امام [[صامت]] [[برتر]] است.
البته پذیرش این معنا در [[ادبیات شیعی]] دشوار نیست؛ زیرا موهبت‌های ویژه‌ای که [[خدا]] به امام می‌بخشد، از هنگام [[تصدی]] [[منصب امامت]] است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref>. بنابراین برای نمونه، امام [[ناطق]] [[علمی]] دارد که امام صامت لزوماً از آن بهره‌مند نیست.
البته این نکته را نیز بیفزایم که امام صامت پیش از امامت نیز اگر نیازی افتد، [[خداوند حکیم]] به او [[علم ویژه]] را خواهد بخشید. دقیقاً مثل آنچه در مسئله ارهاص<ref>ارهاص به کارهای خارق‌العاده‌ای گفته می‌شود که نبی یا امام پیش از نبوت یا امامت خود انجام می‌دهند تا جامعه برای پذیرش نبوت و امامت آنها آمادگی لازم را پیدا کند.</ref> قبل از [[نبوت]] برای [[نبی]] گفته‌اند. امام نیز برای [[زمینه‌سازی]] جهت پذیرش امامتش می‌تواند به [[اذن خدا]] کارهایی از جنس [[کرامت]] انجام دهد، یا [[برتری]] [[علمی]] خود را نشان دهد؛ ولی این سخن غیر از آن است که بگوییم [[امام]] لازم است قبل از [[امامت]] هر آنچه امام [[ناطق]] دارد، داشته باشد. البته نباید چنان باشد که به [[برتری]]، امام [[صامت]] از امام ناطق [[برتر]] شود.
بنابراین تا اینجا می‌توانیم به جرئت بگوییم امام به سبب آنچه [[خدا]] به او داده، از امام صامت برتر است. مثلاً [[امام باقر]]{{ع}} تا پایان دوران امامتش از [[امام صادق]]{{ع}} برتر است. اما یک سؤال: فارغ از موهبت‌هایی که خدا به امام ناطق - که [[جانشین]] او روی [[زمین]] است - داده، آیا امام ناطق باز هم از امام صامت برتر است؟ و آیا برتری خود را تا پایان دوران امامتش [[حفظ]] می‌کند؟
پاسخ به این [[پرسش]] نیز با توجه به آنچه گفتیم، آسان است؛ بدین‌سان که اگر فرد دیگری غیر از امام ناطق فارغ از آن موهبت‌هایی که خدا به او داده، [[شایستگی]] بیشتری نسبت به امام ناطق پیدا کند، [[خداوند]] باید همین موهبت‌ها را به آن بنده‌ای که اینک شایسته‌تر از امام کنونی شده، [[عطا]] کند.
بنابراین در پایان این مسیر، باز به این نتیجه می‌رسیم که امام ناطق حتی فارغ از آن موهبت‌ها نیز تا پایان امامتش برتر از دیگران بوده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[افضلیت امام از منظر عقل و نقل (کتاب)|افضلیت امام از منظر عقل و نقل]]، ص ۲۶۳.</ref>
{{افضلیت}}
==جستارهای وابسته (افضلیت)==
==جستارهای وابسته (افضلیت)==
{{فهرست اثر}}
{{فهرست اثر}}

نسخهٔ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۶

مقدمه

مسئله این است که التزام به نظریه لزوم افضلیت امام به ما می‌آموزد که هرگاه امام افضلیت خود را از دست دهد، به حقیقت یکی از شرایط لازم خود را برای امامت ندارد و فردی که افضل شده، باید جای‌گزین او شود. اگر در طول امامت، امام افضلیتش را از دست دهد اما باز او را امام بدانیم، معنایش چیزی نیست جز دست شستن از نظریه لزوم افضلیت امام؛ که چقدر رنج اثبات آن را بر خود هموار کرده بودیم. بنابر آموزه‌های مذهب تشیع، خداوند است که امام را منصوب می‌کند. اوست که می‌داند آن‌که مصطفی و مجتبایش کرده، همچنان سرآمد امتش مانده یا در میانه راه شرایطش را از دست داده. اگر بدانیم او مصطفی و مجتبایش را تا آخر بر امامتشان باقی می‌گذارد، یک نتیجه به دست می‌آید: امام تا پایان امامتش از دیگران و نیز از امام صامت برتر است.

البته پذیرش این معنا در ادبیات شیعی دشوار نیست؛ زیرا موهبت‌های ویژه‌ای که خدا به امام می‌بخشد، از هنگام تصدی منصب امامت است[۱]. بنابراین برای نمونه، امام ناطق علمی دارد که امام صامت لزوماً از آن بهره‌مند نیست. البته این نکته را نیز بیفزایم که امام صامت پیش از امامت نیز اگر نیازی افتد، خداوند حکیم به او علم ویژه را خواهد بخشید. دقیقاً مثل آنچه در مسئله ارهاص[۲] قبل از نبوت برای نبی گفته‌اند. امام نیز برای زمینه‌سازی جهت پذیرش امامتش می‌تواند به اذن خدا کارهایی از جنس کرامت انجام دهد، یا برتری علمی خود را نشان دهد؛ ولی این سخن غیر از آن است که بگوییم امام لازم است قبل از امامت هر آنچه امام ناطق دارد، داشته باشد. البته نباید چنان باشد که به برتری، امام صامت از امام ناطق برتر شود.

بنابراین تا اینجا می‌توانیم به جرئت بگوییم امام به سبب آنچه خدا به او داده، از امام صامت برتر است. مثلاً امام باقر(ع) تا پایان دوران امامتش از امام صادق(ع) برتر است. اما یک سؤال: فارغ از موهبت‌هایی که خدا به امام ناطق - که جانشین او روی زمین است - داده، آیا امام ناطق باز هم از امام صامت برتر است؟ و آیا برتری خود را تا پایان دوران امامتش حفظ می‌کند؟ پاسخ به این پرسش نیز با توجه به آنچه گفتیم، آسان است؛ بدین‌سان که اگر فرد دیگری غیر از امام ناطق فارغ از آن موهبت‌هایی که خدا به او داده، شایستگی بیشتری نسبت به امام ناطق پیدا کند، خداوند باید همین موهبت‌ها را به آن بنده‌ای که اینک شایسته‌تر از امام کنونی شده، عطا کند. بنابراین در پایان این مسیر، باز به این نتیجه می‌رسیم که امام ناطق حتی فارغ از آن موهبت‌ها نیز تا پایان امامتش برتر از دیگران بوده است[۳]

مقدمه

مسئله این است که التزام به نظریه لزوم افضلیت امام به ما می‌آموزد که هرگاه امام افضلیت خود را از دست دهد، به حقیقت یکی از شرایط لازم خود را برای امامت ندارد و فردی که افضل شده، باید جای‌گزین او شود. اگر در طول امامت، امام افضلیتش را از دست دهد اما باز او را امام بدانیم، معنایش چیزی نیست جز دست شستن از نظریه لزوم افضلیت امام؛ که چقدر رنج اثبات آن را بر خود هموار کرده بودیم. بنابر آموزه‌های مذهب تشیع، خداوند است که امام را منصوب می‌کند. اوست که می‌داند آن‌که مصطفی و مجتبایش کرده، همچنان سرآمد امتش مانده یا در میانه راه شرایطش را از دست داده. اگر بدانیم او مصطفی و مجتبایش را تا آخر بر امامتشان باقی می‌گذارد، یک نتیجه به دست می‌آید: امام تا پایان امامتش از دیگران و نیز از امام صامت برتر است.

البته پذیرش این معنا در ادبیات شیعی دشوار نیست؛ زیرا موهبت‌های ویژه‌ای که خدا به امام می‌بخشد، از هنگام تصدی منصب امامت است[۴]. بنابراین برای نمونه، امام ناطق علمی دارد که امام صامت لزوماً از آن بهره‌مند نیست. البته این نکته را نیز بیفزایم که امام صامت پیش از امامت نیز اگر نیازی افتد، خداوند حکیم به او علم ویژه را خواهد بخشید. دقیقاً مثل آنچه در مسئله ارهاص[۵] قبل از نبوت برای نبی گفته‌اند. امام نیز برای زمینه‌سازی جهت پذیرش امامتش می‌تواند به اذن خدا کارهایی از جنس کرامت انجام دهد، یا برتری علمی خود را نشان دهد؛ ولی این سخن غیر از آن است که بگوییم امام لازم است قبل از امامت هر آنچه امام ناطق دارد، داشته باشد. البته نباید چنان باشد که به برتری، امام صامت از امام ناطق برتر شود.

بنابراین تا اینجا می‌توانیم به جرئت بگوییم امام به سبب آنچه خدا به او داده، از امام صامت برتر است. مثلاً امام باقر(ع) تا پایان دوران امامتش از امام صادق(ع) برتر است. اما یک سؤال: فارغ از موهبت‌هایی که خدا به امام ناطق - که جانشین او روی زمین است - داده، آیا امام ناطق باز هم از امام صامت برتر است؟ و آیا برتری خود را تا پایان دوران امامتش حفظ می‌کند؟ پاسخ به این پرسش نیز با توجه به آنچه گفتیم، آسان است؛ بدین‌سان که اگر فرد دیگری غیر از امام ناطق فارغ از آن موهبت‌هایی که خدا به او داده، شایستگی بیشتری نسبت به امام ناطق پیدا کند، خداوند باید همین موهبت‌ها را به آن بنده‌ای که اینک شایسته‌تر از امام کنونی شده، عطا کند. بنابراین در پایان این مسیر، باز به این نتیجه می‌رسیم که امام ناطق حتی فارغ از آن موهبت‌ها نیز تا پایان امامتش برتر از دیگران بوده است[۶]

حلقه در الگو پیدا شد: الگو:افضلیت

جستارهای وابسته (افضلیت)

جستارهای وابسته (افضلیت)

  1. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.
  2. ارهاص به کارهای خارق‌العاده‌ای گفته می‌شود که نبی یا امام پیش از نبوت یا امامت خود انجام می‌دهند تا جامعه برای پذیرش نبوت و امامت آنها آمادگی لازم را پیدا کند.
  3. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل، ص ۲۶۳.
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.
  5. ارهاص به کارهای خارق‌العاده‌ای گفته می‌شود که نبی یا امام پیش از نبوت یا امامت خود انجام می‌دهند تا جامعه برای پذیرش نبوت و امامت آنها آمادگی لازم را پیدا کند.
  6. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل، ص ۲۶۳.