دفاع از مظلوم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل‌های وابسته}} +{{پایان مدخل‌ وابسته}}))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل‌های وابسته}} +{{مدخل‌ وابسته}}))
خط ۴۵: خط ۴۵:


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل‌ وابسته}}
* [[ظلم]]
* [[ظلم]]
* [[اعتراض]]
* [[اعتراض]]

نسخهٔ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۶

مدخل‌های وابسته به این بحث:

مقدمه

دفاع از مظلوم از محوری‌ترین موضوع‌هایی که در خصوص نفی ظلم و ستم در نظام سیاسی شیعه مطرح بوده این است که مسلمانان علاوه بر ظلم‌ستیزی باید به مظلومین نیز در غلبه بر ظالمان کمک کرده و از حقوق مظلومان دفاع کنند. بنابر فقه شیعه، دفاع از مظلوم مورد تأکید است؛ یعنی فقه شیعه عبور از کنار مظلوم را برنمی‌‌تابد، در این فقه سرنوشت همه مسلمانان به یکدیگر گره خورده است و نمی‌‌توان بی‌اعتنا از کنار یکدیگر عبور کرد، به‌خصوص اگر مسلمان باشد. در فقه شیعه اصطلاحی وجود دارد که بر اساس آن، مرزبندی‌های جهانی تعیین می‌‌شود، یعنی جهان یا دارالاسلام یا دارالکفر؛ این دوگانه معنایش این است که اگر کسی در سرزمین‌های امروزی مسلمان باشد هم ملیت با سایر مسلمانان محسوب می‌‌شود و اگر مورد ظلم قرار بگیرد همه باید دفاع کنند و این معنایش مقابله مشترک با ظلم است. در فقه شیعه بحث مرزداری و دفاع از مرز نیز وجود دارد و مرز را به مرزهای ملی محدود نمی‌‌کند، بلکه ملاک دفاع را مذهب و دین می‌‌داند؛ بنابراین، هر کشوری کافر باشد و بر دیگر کشورها بتازد، طبیعتاً مسلمانان در هر کجای جهان باشند موظف به دفاع و عقب نشاندن آن دشمن هستند؛ امروزه این وظیفه به مرزهای جغرافیایی محدود نمی‌‌شود، زیرا جنگ‌های اقتصادی، فرهنگی و … شکل گرفته و در همه این عرصه‌ها به مرزبان نیاز است. در جهان کنونی مصادیق مختلفی برای این مرزها و مرزبان‌ها وجود دارد که مصلحت نظام اسلامی‌ اقتضا می‌‌کند در برابر آنها ایستادگی کرد، یعنی منطق عقلانی چنین حکم می‌‌کند که اگر با نظام سلطه در جنگ مداوم فرهنگی، اقتصادی و فرهنگی هستیم، راه آن را بدانیم؛ به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) اگر شما با دشمن در خارج از شهرها نجنگید مجبور می‌‌شوید در شهرهای خود با آنها بجنگید. در برخی روایات بیان شده است اگر انسان‌ها بخوابند دشمن او خواب نیست. همه مسلمانان وظیفه داند ظلم‌ستیز باشند و به عنوان مرزبان اسلام از مظلوم حمایت کنند[۱].

اساس جهان آفرینش بر عدل و حق پایدار است‌، و اجرای عدالت، ضروری‌ترین نیاز هر جامعه است. امام علی(ع) برای عدالت جایگاه محکمی‌ در تنظیم حیات اجتماعی انسان قائل است‌. امام حکومت منهای عدالت را چندان پست و بی‌ارزش می‌‌شمارد. ایشان عدل و حق را ملازم یکدیگر می‌شمارد و در کلام و مواعظ خود به هر دو توجه می‌‌کند و تحقق هر یک را بدون دیگری امکان‌پذیر نمی‌‌داند و ایشانحق را اعم از حقوق الهی و حقوق انسان‌ها می‌شمارد. بحث عدالت و ظلم در منظر امام علی‌(ع) از گستردگی و عمق ویژه‌ای برخوردار است. مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاست‌هایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی نشان می‌دهد که امیرالمؤمنین‌(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهه با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با مبارزه دلیرانه با آن همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد، اصرار و ابرام بر رعایت عدالت بود. عشق عمیقی که علی(ع) نسبت به مردم دارد، او را وادار می‌سازد که با ستمکاران و بدخواهان، سازش نکند‌. ایشان در مبارزه با ظلم و ستم هرگز سست و خسته نگردید به هیچ وجه عقب‌نشینی هم ننمود و در قلب امام از مهر و عاطفه انسانی تا آن مقدار وجود داشت که ضامن پایداری وی در نبرد به خاطر حق و بر ضد باطل می‌شد و ضامن نیروی وی بر رهبری پیکار می‌‌گشت»[۲]

مفهوم‌شناسی عدل و ظلم

عدالت و ظلم دو محور متضادند که در همه سیستم‌های سیاسی مورد توجه قرار گرفته و عدالت، هدف غایی تمامی تلاش‌های فکری و اجرایی را در عرصه سیاست و حکومت تشکیل میدهد. عدل و ظلم از پرکاربردترین مفاهیم به ویژه در حوزه حقوق و اخلاق است. مهم‌ترین معانی لغوی عدل عبارتند از‌: تساوی، برابری، رعایت حد وسط در امور، در مقابل ظلم[۳]. عدل همچنین به معنای رعاية الحقوق و إعطاء كل ذي حقٍ حقَّه است[۴].

ظلم (مصدر عربی) نیز در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، ستم، ستم کردن و بیداد آمده است[۵]. ابن فارس گفته است: ظلم دارای دو معنی اصولی است:

  1. تاریکی و سیاهی‌،
  2. چیزی را از ستم در غیر موضوع خود نهادن[۶].

همانطور که شخص در تاریکی چیزی را نمی‌بیند، در حال ستم کردن هم‌، مثل اینکه در تاریکی فرو رفته، نمی‌تواند درک حقیقت کند و به‌طور کلی می‌توان گفت ظلم به معنای ستم و گذاشتن چیزی در غیر محل آن است.

در قرآن کریم‌، مشتقات مادۀ "ظلم" و "عدل" بیش از سیصد مرتبه به کار رفته است و عدل سفارش و ستایش، و ظلم نهی و سرزنش شده است. ظلم در این آیات، ۴١ مرتبه از خداوند نفی شده و یک مرتبه نیز فعل خدا با عنوان عدل توصیف شده است‌: ﴿وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا[۷]. در اصطلاح قرآن و نهج البلاغه، ظلم تنها به تجاوز فرد یا گروهی به حقوق فرد یا گروه دیگر اختصاص ندارد، بلکه شامل ظلم فرد به نفس خود نیز می‌شود. هر فسق و فجور، گناه و هر خروج از مسیر درست انسانیت، ظلم است. بنابراین ظلم در حقیقت مفهوم اعمی دارد که هم شامل ظلم به غیر می‌گردد و هم شامل معصیت و کارهای ضد اخلاقی»[۸]

مفهوم مساوات این است که استحقاق‌های طبیعی و واقعی در نظر گرفته شود و به هر کس مطابق آنچه به حسب کار و استعداد لیاقت دارد، داده شود. اگر مساوات را به معنای برابری افراد در پاداش‌ها و نعمت‌ها و موهبت‌های اجتماعی بگیریم این اولاً شدنی نیست، ثانیاً ظلم و تجاوز است و موجب خرابی اجتماع می‌شود، چرا که افراد دارای قوای جسمانی و عقلانی برابری نیستند و با یکدیگر تفاوت دارند‌. بلکه منظور این است که قانون، افراد را به یک چشم نگاه کند، میان آنها تبعیض قایل نشود و رعایت استحقاق را بکند[۹].[۱۰]

انواع ظلم در نهج‌البلاغه

امام علی(ع) ظلم را به سه دسته تقسیم می‌کند و می‌فرماید: "آگاه باشید که ظلم بر سه نوع است: ظلمی که آمرزیده نمی‌شود و ظلمی که بازخواست می‌شود و ظلمی که آمرزیده شده و بازخواست ندارد‌. و اما ظلمی که آمرزیده نمی‌شود،شرک به پروردگار است. چنانکه حق تعالی می‌فرماید‌: "همانا خدای کسی را که به او شرک ورزد، نمی‌آمرزد". و اما ظلمی که آمرزیده می‌شود، ظلم بنده است نسبت به خویشتن، به هنگام انجام گناهان صغیره. و نیز ظلمی که بازخواست می‌شود‌، ظلم بندهای نسبت به بنده دیگر است‌. قصاص و تلافی‌ -چنین ظلمی- در آخرت سخت و دشوار می‌باشد و قصاص اخروی به وسیله زخم کاردها و ضربت تازیانه‌ها نیست. قصاص در آخرت چنانست که زخم و تازیانه در برابر آن بسی کوچک شمرده می‌شود". [۱۱]

از دیدگاه حضرت تنها ظلمی که بازخواست می‌شود و قابل بخشش نیست، ظلم بنده است به بنده دیگر. لذا امیرالمؤمنین(ع) بار‌ها بر این امر و دوری از ظلم به مردم و مظلومان تأکید داشته‌اند[۱۲].

راهکارها و اقدامات عملی دفاع از مظلوم

نخست: کمک به مظلومان و توجه به آنان

دوم: عدالت در تقسیم بیت المال

سوم: مبارزه با ظالم

چهارم: دادخواهی

یاری نکردن به مظلوم

همان‌طور که کمک به ظالم ستمکاری است، کمک به مظلومان از نشانه‌های عدالت در وجود انسان است.امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: "بهترین عدالت، کمک کردن به مظلوم است"[۱۳]. دشمنی و مقابله با ظالم و یاری مظلوم یکی از آموزه‌های اکید دین مقدس اسلام است.

امیرالمؤمنین(ع) در سفارش به دو فرزند گرامی‌اش امام حسن و امام حسین(ع) می‌فرماید: "دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید"[۱۴]. یاری مظلوم تکلیفی است واجب که قصور و کوتاهی در انجام آن، جز با توبه و انابه به درگاه حق تعالی جبران نمی‌شود.

امام سجاد(ع) در ضمن دعایی عرض می‌کند: "الهی اگر در حضور من بر کسی ستمی رفته و من یاری‌اش نکرده‌ام از تو پوزش می‌خواهم"[۱۵]. به همین دلیل ترک این تکلیف موجب عقاب و التزام به آن در خور پاداش است.

امام صادق(ع) می‌فرماید: "هر مؤمنی، برادرش را بی‌یاور بگذارد، در حالی که میتواند یاری‌اش کند، خداوند او را در دنیا و آخرت بی‌یاور می‌گذارد"[۱۶]. یاری مظلوم عبادت مقبولی است که چون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر پاداش فراوان دارد. رسول خدا(ص) می‌فرماید: "هرکس حق مظلومی را از ظالم بگیرد، در بهشت هم‌صحبت من خواهد بود"[۱۷]؛ و می‌فرماید: خداوند متعال به داود پیامبر(ص) فرموده است: هرکس مظلومی را یاری کند یا در راه دادخواهی با او قدم بردارد، خداوند در روز قیامت که همه قدم‌ها می‌لغزد، قدم‌هایش را استوار می‌کند[۱۸]. امام صادق(ع) می‌فرماید:یاری یک مظلوم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجد الحرام بهتر است[۱۹].[۲۰].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ایزدهی، سید سجاد، [۱].
  2. علی اکبری، نگین و نصیری زرندی، زینب ، ماهنامه پژوهش و اطلاعات اسلامی، دفاع از مظلوم از منظر نهج‌البلاغه، ص14.
  3. ابن فارس، ابوالحسین، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۲۴۶.
  4. مکارم شیرازی‌، ناصر، پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، ص۸۲.
  5. فرهنگ جامع، سیاح، ج۳ و۴، ص۵۵.
  6. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۱۸۶.
  7. «و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد» سوره انعام، آیه ۱۱۵.
  8. علی اکبری، نگین و نصیری زرندی، زینب ، ماهنامه پژوهش و اطلاعات اسلامی، دفاع از مظلوم از منظر نهج‌البلاغه، ص15.
  9. مطهری، مرتضی، اسلام و نیازهای زمان، ص۱۸۸.
  10. علی اکبری، نگین و نصیری زرندی، زینب ، ماهنامه پژوهش و اطلاعات اسلامی، دفاع از مظلوم از منظر نهج‌البلاغه، ص15.
  11. «أَلَا وَ إِنَّ الظُّلْمَ ثَلَاثَةٌ: فَظُلْمٌ لَا يُغْفَرُ وَ ظُلْمٌ لَا يُتْرَكُ و ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لَا يُطْلَبُ؛ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُغْفَرُ فَالشِّرْكُ بِاللَّهِ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي يُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ، وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِي لَا يُتْرَكُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً، الْقِصَاصُ هُنَاكَ شَدِيدٌ لَيْسَ هُوَ جَرْحاً بِاْلمُدَى وَ لَا ضَرْباً بِالسِّيَاطِ وَ لَكِنَّهُ مَا يُسْتَصْغَرُ ذَلِكَ مَعَهُ. فَإِيَّاكُمْ وَ التَّلَوُّنَ فِي دِينِ اللَّهِ فَإِنَّ جَمَاعَةً فِيمَا تَكْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَيْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فِيمَا تُحِبُّونَ مِنَ الْبَاطِلِ، وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَى وَ لَا مِمَّنْ بَقِيَ»
  12. علی اکبری، نگین و نصیری زرندی، زینب ، ماهنامه پژوهش و اطلاعات اسلامی، دفاع از مظلوم از منظر نهج‌البلاغه، ص۱۶.
  13. «أَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلُومِ»؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۱۳.
  14. «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»؛ شریف رضی، نهج‌البلاغه، با شرح محمد عبده، ۳/۷۶.
  15. «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ»؛ صحیفه سجادیه، تحقیق سید محمد باقر موحد ابطحی، ص۱۸۷؛ ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ص۳۸۹.
  16. «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۹۹؛ حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۶۷.
  17. «مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ كَانَ مَعِي فِي الْجَنَّةِ مُصَاحِباً»؛ ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ص۵۶؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۵۹.
  18. جلال‌الدین عبدالرحمان بن ابی‌بکر سیوطی، الدر المنثور؛ ج۲، ص۲۵۵؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۵، ص۸۷۲.
  19. حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۴۷؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۱۳.
  20. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۸۳.