تفسیر مأثور از امام حسین: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
همچنین روایت کرده است که [[اهل بصره]] به [[حسین بن علی]]{{عم}} [[نامه]] نوشته و معنای «الصّمد» را از آن [[حضرت]] پرسیدند، امام{{ع}} در پاسخ به آنان نوشت: | همچنین روایت کرده است که [[اهل بصره]] به [[حسین بن علی]]{{عم}} [[نامه]] نوشته و معنای «الصّمد» را از آن [[حضرت]] پرسیدند، امام{{ع}} در پاسخ به آنان نوشت: | ||
{{متن حدیث|أَمَّا بَعْدُ فَلَا تَخُوضُوا فِي الْقُرْآنِ وَ لَا تُجَادِلُوا فِيهِ وَ لَا تَتَكَلَّمُوا فِيهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّي رَسُولَ اللَّهِ صيَقُولُ مَنْ قَالَ فِي الْقُرْآنِ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ فَسَّرَ الصَّمَدَ فَقَالَ}} {{متن قرآن|اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ}}<ref>«بگو او خداوند یگانه است * خداوند صمد است» سوره اخلاص، آیه ۱.</ref> {{متن قرآن|اللَّهُ الصَّمَدُ}}<ref> {{متن حدیث|ثُمَّ فَسَّرَهُ فَقَالَ}} {{متن قرآن|لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ}} «نه زاده است و نه او را زادهاند * و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۳. {{متن قرآن|لَمْ يَلِدْ}} {{متن حدیث|لَمْ يَخْرُجْ مِنْهُ شَيْءٌ كَثِيفٌ كَالْوَلَدِ وَ سَائِرِ الْأَشْيَاءِ الْكَثِيفَةِ الَّتِي تَخْرُجُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ وَ لَا شَيْءٌ لَطِيفٌ كَالنَّفْسِ وَ لَا يَتَشَعَّبُ مِنْهُ الْبَدَوَاتُ كَالسِّنَةِ وَ النَّوْمِ وَ الْخَطْرَةِ وَ الْهَمِّ وَ الْحَزَنِ وَ الْبَهْجَةِ وَ الضَّحِكِ وَ الْبُكَاءِ وَ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ وَ الرَّغْبَةِ وَ السَّأْمَةِ وَ الْجُوعِ وَ الشِّبَعِ تَعَالَى أَنْ يَخْرُجَ مِنْهُ شَيْءٌ وَ أَنْ يَتَوَلَّدَ مِنْهُ شَيْءٌ كَثِيفٌ أَوْ لَطِيفٌ}}- {{متن قرآن|وَلَمْ يُولَدْ}} {{متن حدیث|لَمْ يَتَوَلَّدْ مِنْ شَيْءٍ وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنْ شَيْءٍ كَمَا يَخْرُجُ الْأَشْيَاءُ الْكَثِيفَةُ مِنْ عَنَاصِرِهَا كَالشَّيْءِ مِنَ الشَّيْءِ وَ الدَّابَّةِ مِنَ الدَّابَّةِ وَ النَّبَاتِ مِنَ الْأَرْضِ وَ الْمَاءِ مِنَ الْيَنَابِيعِ وَ الثِّمَارِ مِنَ الْأَشْجَارِ وَ لَا كَمَا يَخْرُجُ الْأَشْيَاءُ اللَّطِيفَةُ مِنْ مَرَاكِزِهَا كَالْبَصَرِ مِنَ الْعَيْنِ وَ السَّمْعِ مِنَ الْأُذُنِ وَ الشَّمِّ مِنَ الْأَنْفِ وَ الذَّوْقِ مِنَ الْفَمِ وَ الْكَلَامِ مِنَ اللِّسَانِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ التَّمَيُّزِ مِنَ الْقَلْبِ وَ كَالنَّارِ مِنَ الْحَجَرِ لَا بَلْ هُوَ}} {{متن قرآن|اللَّهُ الصَّمَدُ}} {{متن حدیث|الَّذِي لَا مِنْ شَيْءٍ وَ لَا فِي شَيْءٍ وَ لَا عَلَى شَيْءٍ مُبْدِعُ الْأَشْيَاءِ وَ خَالِقُهَا وَ مُنْشِئُ الْأَشْيَاءِ بِقُدْرَتِهِ يَتَلَاشَى مَا خَلَقَ لِلْفَنَاءِ بِمَشِيَّتِهِ وَ يَبْقَى مَا خَلَقَ لِلْبَقَاءِ بِعِلْمِهِ فَذَلِكُمُ}} {{متن قرآن|اللَّهُ الصَّمَدُ}} {{متن حدیث|الَّذِي}} {{متن قرآن|لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ}}، {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ}}<ref>«(خداوند) دانای نهان و آشکار، بزرگ والاست» سوره رعد، آیه ۹.</ref> {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ}}<ref>صدوق، التوحید، ص۹۱.</ref>؛ | {{متن حدیث|أَمَّا بَعْدُ فَلَا تَخُوضُوا فِي الْقُرْآنِ وَ لَا تُجَادِلُوا فِيهِ وَ لَا تَتَكَلَّمُوا فِيهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّي رَسُولَ اللَّهِ صيَقُولُ مَنْ قَالَ فِي الْقُرْآنِ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ فَسَّرَ الصَّمَدَ فَقَالَ}} {{متن قرآن|اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ}}<ref>«بگو او خداوند یگانه است * خداوند صمد است» سوره اخلاص، آیه ۱.</ref> {{متن قرآن|اللَّهُ الصَّمَدُ}}<ref> {{متن حدیث|ثُمَّ فَسَّرَهُ فَقَالَ}} {{متن قرآن|لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ}} «نه زاده است و نه او را زادهاند * و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۳.</ref> {{متن قرآن|لَمْ يَلِدْ}} {{متن حدیث|لَمْ يَخْرُجْ مِنْهُ شَيْءٌ كَثِيفٌ كَالْوَلَدِ وَ سَائِرِ الْأَشْيَاءِ الْكَثِيفَةِ الَّتِي تَخْرُجُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ وَ لَا شَيْءٌ لَطِيفٌ كَالنَّفْسِ وَ لَا يَتَشَعَّبُ مِنْهُ الْبَدَوَاتُ كَالسِّنَةِ وَ النَّوْمِ وَ الْخَطْرَةِ وَ الْهَمِّ وَ الْحَزَنِ وَ الْبَهْجَةِ وَ الضَّحِكِ وَ الْبُكَاءِ وَ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ وَ الرَّغْبَةِ وَ السَّأْمَةِ وَ الْجُوعِ وَ الشِّبَعِ تَعَالَى أَنْ يَخْرُجَ مِنْهُ شَيْءٌ وَ أَنْ يَتَوَلَّدَ مِنْهُ شَيْءٌ كَثِيفٌ أَوْ لَطِيفٌ}}- {{متن قرآن|وَلَمْ يُولَدْ}} {{متن حدیث|لَمْ يَتَوَلَّدْ مِنْ شَيْءٍ وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنْ شَيْءٍ كَمَا يَخْرُجُ الْأَشْيَاءُ الْكَثِيفَةُ مِنْ عَنَاصِرِهَا كَالشَّيْءِ مِنَ الشَّيْءِ وَ الدَّابَّةِ مِنَ الدَّابَّةِ وَ النَّبَاتِ مِنَ الْأَرْضِ وَ الْمَاءِ مِنَ الْيَنَابِيعِ وَ الثِّمَارِ مِنَ الْأَشْجَارِ وَ لَا كَمَا يَخْرُجُ الْأَشْيَاءُ اللَّطِيفَةُ مِنْ مَرَاكِزِهَا كَالْبَصَرِ مِنَ الْعَيْنِ وَ السَّمْعِ مِنَ الْأُذُنِ وَ الشَّمِّ مِنَ الْأَنْفِ وَ الذَّوْقِ مِنَ الْفَمِ وَ الْكَلَامِ مِنَ اللِّسَانِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ التَّمَيُّزِ مِنَ الْقَلْبِ وَ كَالنَّارِ مِنَ الْحَجَرِ لَا بَلْ هُوَ}} {{متن قرآن|اللَّهُ الصَّمَدُ}} {{متن حدیث|الَّذِي لَا مِنْ شَيْءٍ وَ لَا فِي شَيْءٍ وَ لَا عَلَى شَيْءٍ مُبْدِعُ الْأَشْيَاءِ وَ خَالِقُهَا وَ مُنْشِئُ الْأَشْيَاءِ بِقُدْرَتِهِ يَتَلَاشَى مَا خَلَقَ لِلْفَنَاءِ بِمَشِيَّتِهِ وَ يَبْقَى مَا خَلَقَ لِلْبَقَاءِ بِعِلْمِهِ فَذَلِكُمُ}} {{متن قرآن|اللَّهُ الصَّمَدُ}} {{متن حدیث|الَّذِي}} {{متن قرآن|لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ}}، {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ}}<ref>«(خداوند) دانای نهان و آشکار، بزرگ والاست» سوره رعد، آیه ۹.</ref> {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ}}<ref>صدوق، التوحید، ص۹۱.</ref>؛ | ||
به [[نام خداوند]] [[بخشاینده]] [[مهربان]]؛ اما بعد درباره [[قرآن]] [[غرق]] در [[گفتگو]] نشوید و در آن [[جدال]] نکنید و بدون [[علم]] دربارۀ آن سخن نگویید؛ تحقیقاً از جدم [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که میفرمود: هرکسی در [[تفسیر]] قرآن بدون علم سخن بگوید، ناگزیر جایگاهی از [[آتش]] برای او خواهد بود و بهراستی [[خدای سبحان]] خود {{متن قرآن|الصَّمَدُ}} را تفسیر کرده، فرموده است: {{متن قرآن|اللَّهُ}} یکتاست. {{متن قرآن|اللَّهُ الصَّمَدُ}} است؛ سپس آن را تفسیر کرده و گفته است: «نزاده کسی از او متولد نشده است و زاییده نشده (از کسی تولّد نیافته) است و هیچکسی برای او همتا نبوده است». نزاده یعنی نه چیزی جرمدار مانند فرزند و سایر چیزهای جرمدار که از مخلوقها خارج میشوند، از او خارج شده و نه چیز لطیف مانند [[روح]]، و پدیدههایی مانند چرت، [[خواب]]، [[خیال]] و [[تصور]]، [[غم]] و [[اندوه]]، [[خوشحالی]] و [[سرور]]، [[خنده]] و [[گریه]]، [[ترس]] و [[امید]]، میل و خستگی، [[گرسنگی]] و سیری بر او عارض نمیشود و [[برتر]] است از اینکه چیزی از او بیرون آید و چیز جرمدار یا لطیفی از او متولد شود، و زاییده نشده است؛ یعنی از چیزی [[تولد]] نیافته است، نه آنگونه که چیزهای جرمدار از عنصرهایشان بیرون میآیند؛ مانند بیرون آمدن چیزی از چیز، [[جنبنده]] از جنبنده، [[گیاه]] از [[زمین]] و آب از چشمهها و میوهها از درختان از چیزی بیرون آمده است و نه آنگونه که چیزهای لطیف از مرکزهایشان بیرون میآیند؛ مانند پدید آمدن دیدن از چشم، شنیدن از گوش، بوییدن از بینی، چشیدن از دهان، [[سخن گفتن]] از زبان و شناختن و تمییز دادن از [[قلب]] و [[آتش]] از سنگ خیر، بلکه او خدای صمدی است که نه از چیزی است و نه در چیزی است و نه بر چیزی است: پدیدآورندۀ چیزها و [[آفریدگار]] آنها و ایجادکنندۀ چیزها به [[قدرت]] خویش است. با خواست او آنچه برای نیست شدن [[آفریده]] شده، متلاشی میشود و با [[علم]] او آنچه برای باقیماندن آفریده شده، باقی میماند. او خدای صمدی است که نزاده و زاییده نشده است؛ دانای پنهان و آشکار، بزرگ و بلندمرتبه است و هیچکس برای او همتا نبوده است». | به [[نام خداوند]] [[بخشاینده]] [[مهربان]]؛ اما بعد درباره [[قرآن]] [[غرق]] در [[گفتگو]] نشوید و در آن [[جدال]] نکنید و بدون [[علم]] دربارۀ آن سخن نگویید؛ تحقیقاً از جدم [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که میفرمود: هرکسی در [[تفسیر]] قرآن بدون علم سخن بگوید، ناگزیر جایگاهی از [[آتش]] برای او خواهد بود و بهراستی [[خدای سبحان]] خود {{متن قرآن|الصَّمَدُ}} را تفسیر کرده، فرموده است: {{متن قرآن|اللَّهُ}} یکتاست. {{متن قرآن|اللَّهُ الصَّمَدُ}} است؛ سپس آن را تفسیر کرده و گفته است: «نزاده کسی از او متولد نشده است و زاییده نشده (از کسی تولّد نیافته) است و هیچکسی برای او همتا نبوده است». نزاده یعنی نه چیزی جرمدار مانند فرزند و سایر چیزهای جرمدار که از مخلوقها خارج میشوند، از او خارج شده و نه چیز لطیف مانند [[روح]]، و پدیدههایی مانند چرت، [[خواب]]، [[خیال]] و [[تصور]]، [[غم]] و [[اندوه]]، [[خوشحالی]] و [[سرور]]، [[خنده]] و [[گریه]]، [[ترس]] و [[امید]]، میل و خستگی، [[گرسنگی]] و سیری بر او عارض نمیشود و [[برتر]] است از اینکه چیزی از او بیرون آید و چیز جرمدار یا لطیفی از او متولد شود، و زاییده نشده است؛ یعنی از چیزی [[تولد]] نیافته است، نه آنگونه که چیزهای جرمدار از عنصرهایشان بیرون میآیند؛ مانند بیرون آمدن چیزی از چیز، [[جنبنده]] از جنبنده، [[گیاه]] از [[زمین]] و آب از چشمهها و میوهها از درختان از چیزی بیرون آمده است و نه آنگونه که چیزهای لطیف از مرکزهایشان بیرون میآیند؛ مانند پدید آمدن دیدن از چشم، شنیدن از گوش، بوییدن از بینی، چشیدن از دهان، [[سخن گفتن]] از زبان و شناختن و تمییز دادن از [[قلب]] و [[آتش]] از سنگ خیر، بلکه او خدای صمدی است که نه از چیزی است و نه در چیزی است و نه بر چیزی است: پدیدآورندۀ چیزها و [[آفریدگار]] آنها و ایجادکنندۀ چیزها به [[قدرت]] خویش است. با خواست او آنچه برای نیست شدن [[آفریده]] شده، متلاشی میشود و با [[علم]] او آنچه برای باقیماندن آفریده شده، باقی میماند. او خدای صمدی است که نزاده و زاییده نشده است؛ دانای پنهان و آشکار، بزرگ و بلندمرتبه است و هیچکس برای او همتا نبوده است». |
نسخهٔ ۵ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۵
مقدمه
صدوق در تفسیر ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾[۱] از امام باقر(ع) و او از پدرش امام زین العابدین(ع) و او از پدرش امام حسین(ع) روایت کرده است که فرمود: «الصَّمَدُ الَّذِي لَا جَوْفَ لَهُ وَ الصَّمَدُ الَّذِي قَدِ انْتَهَى سُؤْدَدُهُ وَ الصَّمَدُ الَّذِي لَا يَأْكُلُ وَ لَا يَشْرَبُ وَ الصَّمَدُ الَّذِي لَا يَنَامُ وَ الصَّمَدُ الدَّائِمُ الَّذِي لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ»[۲]؛
صمد کسی است که میان تهی نیست، و صمد کسی است که آقاییاش به نهایت رسیده، و صمد کسی است که نمیخورد و نمیآشامد، و صمد کسی است که نمیخوابد، و صمد آن [هستی] دائمی است که همیشه بوده و خواهد بود».
همچنین روایت کرده است که اهل بصره به حسین بن علی(ع) نامه نوشته و معنای «الصّمد» را از آن حضرت پرسیدند، امام(ع) در پاسخ به آنان نوشت:
«أَمَّا بَعْدُ فَلَا تَخُوضُوا فِي الْقُرْآنِ وَ لَا تُجَادِلُوا فِيهِ وَ لَا تَتَكَلَّمُوا فِيهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّي رَسُولَ اللَّهِ صيَقُولُ مَنْ قَالَ فِي الْقُرْآنِ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ فَسَّرَ الصَّمَدَ فَقَالَ» ﴿اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ﴾[۳] ﴿اللَّهُ الصَّمَدُ﴾[۴] ﴿لَمْ يَلِدْ﴾ «لَمْ يَخْرُجْ مِنْهُ شَيْءٌ كَثِيفٌ كَالْوَلَدِ وَ سَائِرِ الْأَشْيَاءِ الْكَثِيفَةِ الَّتِي تَخْرُجُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ وَ لَا شَيْءٌ لَطِيفٌ كَالنَّفْسِ وَ لَا يَتَشَعَّبُ مِنْهُ الْبَدَوَاتُ كَالسِّنَةِ وَ النَّوْمِ وَ الْخَطْرَةِ وَ الْهَمِّ وَ الْحَزَنِ وَ الْبَهْجَةِ وَ الضَّحِكِ وَ الْبُكَاءِ وَ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ وَ الرَّغْبَةِ وَ السَّأْمَةِ وَ الْجُوعِ وَ الشِّبَعِ تَعَالَى أَنْ يَخْرُجَ مِنْهُ شَيْءٌ وَ أَنْ يَتَوَلَّدَ مِنْهُ شَيْءٌ كَثِيفٌ أَوْ لَطِيفٌ»- ﴿وَلَمْ يُولَدْ﴾ «لَمْ يَتَوَلَّدْ مِنْ شَيْءٍ وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنْ شَيْءٍ كَمَا يَخْرُجُ الْأَشْيَاءُ الْكَثِيفَةُ مِنْ عَنَاصِرِهَا كَالشَّيْءِ مِنَ الشَّيْءِ وَ الدَّابَّةِ مِنَ الدَّابَّةِ وَ النَّبَاتِ مِنَ الْأَرْضِ وَ الْمَاءِ مِنَ الْيَنَابِيعِ وَ الثِّمَارِ مِنَ الْأَشْجَارِ وَ لَا كَمَا يَخْرُجُ الْأَشْيَاءُ اللَّطِيفَةُ مِنْ مَرَاكِزِهَا كَالْبَصَرِ مِنَ الْعَيْنِ وَ السَّمْعِ مِنَ الْأُذُنِ وَ الشَّمِّ مِنَ الْأَنْفِ وَ الذَّوْقِ مِنَ الْفَمِ وَ الْكَلَامِ مِنَ اللِّسَانِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ التَّمَيُّزِ مِنَ الْقَلْبِ وَ كَالنَّارِ مِنَ الْحَجَرِ لَا بَلْ هُوَ» ﴿اللَّهُ الصَّمَدُ﴾ «الَّذِي لَا مِنْ شَيْءٍ وَ لَا فِي شَيْءٍ وَ لَا عَلَى شَيْءٍ مُبْدِعُ الْأَشْيَاءِ وَ خَالِقُهَا وَ مُنْشِئُ الْأَشْيَاءِ بِقُدْرَتِهِ يَتَلَاشَى مَا خَلَقَ لِلْفَنَاءِ بِمَشِيَّتِهِ وَ يَبْقَى مَا خَلَقَ لِلْبَقَاءِ بِعِلْمِهِ فَذَلِكُمُ» ﴿اللَّهُ الصَّمَدُ﴾ «الَّذِي» ﴿لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ﴾، ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ﴾[۵] ﴿وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ﴾[۶]؛
به نام خداوند بخشاینده مهربان؛ اما بعد درباره قرآن غرق در گفتگو نشوید و در آن جدال نکنید و بدون علم دربارۀ آن سخن نگویید؛ تحقیقاً از جدم رسول خدا(ص) شنیدم که میفرمود: هرکسی در تفسیر قرآن بدون علم سخن بگوید، ناگزیر جایگاهی از آتش برای او خواهد بود و بهراستی خدای سبحان خود ﴿الصَّمَدُ﴾ را تفسیر کرده، فرموده است: ﴿اللَّهُ﴾ یکتاست. ﴿اللَّهُ الصَّمَدُ﴾ است؛ سپس آن را تفسیر کرده و گفته است: «نزاده کسی از او متولد نشده است و زاییده نشده (از کسی تولّد نیافته) است و هیچکسی برای او همتا نبوده است». نزاده یعنی نه چیزی جرمدار مانند فرزند و سایر چیزهای جرمدار که از مخلوقها خارج میشوند، از او خارج شده و نه چیز لطیف مانند روح، و پدیدههایی مانند چرت، خواب، خیال و تصور، غم و اندوه، خوشحالی و سرور، خنده و گریه، ترس و امید، میل و خستگی، گرسنگی و سیری بر او عارض نمیشود و برتر است از اینکه چیزی از او بیرون آید و چیز جرمدار یا لطیفی از او متولد شود، و زاییده نشده است؛ یعنی از چیزی تولد نیافته است، نه آنگونه که چیزهای جرمدار از عنصرهایشان بیرون میآیند؛ مانند بیرون آمدن چیزی از چیز، جنبنده از جنبنده، گیاه از زمین و آب از چشمهها و میوهها از درختان از چیزی بیرون آمده است و نه آنگونه که چیزهای لطیف از مرکزهایشان بیرون میآیند؛ مانند پدید آمدن دیدن از چشم، شنیدن از گوش، بوییدن از بینی، چشیدن از دهان، سخن گفتن از زبان و شناختن و تمییز دادن از قلب و آتش از سنگ خیر، بلکه او خدای صمدی است که نه از چیزی است و نه در چیزی است و نه بر چیزی است: پدیدآورندۀ چیزها و آفریدگار آنها و ایجادکنندۀ چیزها به قدرت خویش است. با خواست او آنچه برای نیست شدن آفریده شده، متلاشی میشود و با علم او آنچه برای باقیماندن آفریده شده، باقی میماند. او خدای صمدی است که نزاده و زاییده نشده است؛ دانای پنهان و آشکار، بزرگ و بلندمرتبه است و هیچکس برای او همتا نبوده است».
در تفسیر ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۷] نیز از امام باقر(ع) از پدرش امام سجاد(ع) از امام حسین(ع) روایت کرده که فرمود: وقتی این آیه ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ نازل شد، ابو بکر و عمر برخاستند و گفتند: ای رسول خدا، این امام مبین تورات است؟ فرمود: نه. گفتند: انجیل است؟ فرمود: نه. گفتند: قرآن است؟ فرمود: نه. پس امیرالمؤمنین وارد شد، رسول خدا(ص) فرمود: آن، این است؛ بهراستی این، آن امامی است که خدا دانش هرچیزی را در آن گرد آورده است[۸].
نمونههایی دیگر از تفسیرهای مأثور از آن حضرت را در منابعی که در پاورقی آمده است، بنگرید[۹]؛ همچنین برخی استنادها و توجه دادنهای وی به آیات را که در منابع یادشده در پاورقی آمده[۱۰]، چون به نحوی روشنگر معنا یا مصداق آیات است، میتوان از نمونههای دیگر تفسیر مأثور از وی به شمار آورد.[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ «بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.
- ↑ صدوق، التوحید، ص۹۰ (باب تفسیر ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾ الی آخرها، ح۳).
- ↑ «بگو او خداوند یگانه است * خداوند صمد است» سوره اخلاص، آیه ۱.
- ↑ «ثُمَّ فَسَّرَهُ فَقَالَ» ﴿لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ﴾ «نه زاده است و نه او را زادهاند * و نه هیچ کس او را همانند است» سوره اخلاص، آیه ۳.
- ↑ «(خداوند) دانای نهان و آشکار، بزرگ والاست» سوره رعد، آیه ۹.
- ↑ صدوق، التوحید، ص۹۱.
- ↑ «ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم» سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۳۸۶ (تفسیر آیات اول سوره یس، ح۱۷).
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۱۳ (بیان معنای ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾ «روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱) و ج۷۸، ص۱۱۸، ح۱۱ (بیان معنای ﴿وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ﴾ [«و نعمت پروردگارت را باز گوی!» سوره ضحی، آیه ۱۱]) و ص۱۱۷، ح۷ (بیان معنای استدراج که در آیات ۱۸۰ سوره اعراف و ۴۴ سوره قلم آمده است) و ج۱۱، ص۱۵۰، ح۲۵ (بیان علت مأمور شدن ملائکه برای سجده بر آدم(ع) که در آیه ۳۴ سوره بقره آمده است)؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۲۲۰ (تفسیر آیۀ ۶ سوره احزاب ح۱۵).
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ج۲، ص۹، ح۱۷ (توجه دادن به مصداق برتر آیه ﴿وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا﴾ «و هر که آن را زنده بدارد چنان است که همه مردم را زنده داشته است» سوره مائده، آیه ۳۲) و ج۴۴، ص۲۰۵، ح۱ (استناد به آیات ۵۹ و ۸۳ سوره نساء) و ج۱۷، ص۳۱، ح۱۳ (استناد به آیات ۵۳ سوره احزاب، ۲ و ۳ سوره حجرات) و ج۴۵، ص۸۱، ح۶ (استناد به آیه ۹۶ سوره اعراف).
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۶۳-۶۵.
جستارهای وابسته
- تفاسیر تابعین تابعین
- تفاسیر تک نگار
- تفاسیر عصر جدید
- تفاسیر عصر کهن
- تفاسیر لغوی
- تفسیر اجتهادی
- تفسیر اجمالی قرآن
- تفسیر اِعراب
- تفسیر قرآن به مقتضای عقل
- تفسیر باطنی
- تفسیر مالکیه
- تفسیر روایی
- تفسیر مسلسل
- تفسیر قرآن به کلام صحابه
- تفسیر قرآن با قول تابعی
- تفسیر قرآن با قرآن
- تفسیر عهد نبوت
- تفسیر عهد رسالت
- تفسیر عهد صحابه
- تفسیر غریب قرآن
- تفسیر عقلی
- تفسیر پلورالیستی قرآن
- تفسیر تبیینی قرآن
- تفسیر تحلیلی
- تفسیر بلاغی
- تفسیر تدبری قرآن
- تفسیر تمسکی قرآن
- تفسیر عصر تابعین
- تفسیر در عصر تدوین
- تفسیر عصر پیامبر خاتم
- تفسیر درایی
- تفسیر زبدة البیان
- تفسیر سکولاریستی قرآن
- تفسیر سیستمی
- تفسیر عبدالله بن عباس
- تفسیر قرآن به قرآن
- تفسیر لفظی قرآن
- تفسیر لیبرالیستی قرآن
- تفسیر مأثور
- تفسیر معتزله
- تفسیر مجمل به مبین
- تفسیر مطلق به مقید
- تفسیر معتزلیان جدید
- تفسیر معنا
- تفسیر معنوی قرآن
- تفسیر نو اعتزالی
- تفسیر وجوه قرآن
- تفسیر ترتیبی
- تفسیر مزجی
- تفسیر موضوعی
- تفسیر اهل بیت
- تفسیر پیامبر خاتم
- تفسیر تابعین
- تفسیر عامه
- تفسیر عصر نهضت
- تفسیر توحیدی
- تفسیر دوران نهضتهای اصلاحی
- تفسیر صحابه
- تفسیر عصر جدید
- تفسیر باطن قرآن
- تفسیر ظاهر قرآن
- تفسیر اهلسنت
- تفسیر باطنیه
- تفسیر ماتریدیه
- تفسیر خوارج
- تفسیر شیعه
- تفسیر متصوفه
- تفسیر اجتماعی
- تفسیر اخلاقی
- تفسیر ادبی
- تفسیر اشاری
- تفسیر به رأی
- تفسیر بیانی
- تفسیر زیدیه
- تفسیر شافعیه
- تفسیر پوزیتیویستی
- تفسیر تاریخی
- تفسیر تربیتی
- تفسیر رمزی
- تفسیر عرفانی
- تفسیر علمی
- تفسیر فقهی
- تفسیر فیضی
- تفسیر فلسفی
- تفسیر کلامی
- تفسیر نقلی
- آداب تفسیر قرآن
- آراء تفسیری
- اسرائیلیات در تفسیر
- اقطاب اسرائیلیات
- اقطاب وضّاعین
- اولین مدون تفسیر
- تأویل قرآن
- تدوین تفسیر قرآن
- تفاسیر قرآن
- تفسیر پذیری قرآن
- تفسیر نگاری
- تنزیل قرآن
- توقیفیت تفسیر قرآن
- جری و تطبیق
- روایات تفسیری
- روشهای تفسیری
- سیاق عام
- شرافت تفسیر قرآن
- طرق تفسیری
- غرایب تفسیر
- فضیلت تفسیر قرآن
- قواعد تفسیر
- مبادی تفسیر
- مدارس تفسیر قرآن
- مراتب تفسیر
- مراحل تفسیر
- مصادر نقلی تفسیر
- مفسران
- مقدمات تفسیر
- مکاتب تفسیری
- منابع تفسیر
- تأویل قرآن