آستان قدس رضوی
آستان قدس رضوی
نهاد اداری - خدماتی بزرگ غیردولتی و مجموعه تشکیلات اداره کننده حرم مطهر امام رضا(ع) و املاک و موقوفات آن و سازمانها و مؤسسات وابسته به آن. این نهاد که در قالب دهها معاونت، سازمان، مؤسسه و شرکت، حرم مطهر و موقوفات رضوی را مدیریت میکند و فعالیتهای دینی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تعریف شده خود را پیش میبرد. این اصطلاح از اوایل دوره صفویه پدید آمده و برای این اماکن متبرکه به کار رفته است، اما رواج بیشتر این نام در دورههای متأخر بوده است. پیش از آن، واژههای “روضه مقدسه رضویه”، “آستان روضه منوره” و “آستان مقدس” برای این اماکن و تشکیلات به کار میرفت. آستان قدس تشکیلات کهنی دارد که ساختار، مناصب، مراسم و آیینهای آن، ارزشهای تاریخی و فرهنگی فراوانی دارد.[۱]
تشکیلات اداری - پیشینه
امام رضا(ع) در سناباد توس به شهادت رسید و همانجا در کنار هارونالرشید، خلیفه عباسی، دفن شد. حدود یک قرن بعد از شهادت ایشان، نام شهری به نام نوغان در متون ظاهر میشود که سناباد در کنار آن واقع بوده و به تدریج با گسترش شهر، جزئی از آن میشود. از این زمان به بعد است که به یاری برخی اشارات بسیار محدود کتابهای جغرافیایی و مذهبی، اطلاعی درباره وضعیت اداره بقعه مطهر رضوی در دست است. اطلاعاتی که نشان میدهد بقعه مطهر امام، متصدی و برنامه مشخصی در گشودن و بستن روزانه مزار داشته و زیارت مرقد، حتی بیشتر از قبر هارون الرشید، مورد توجه مردم بوده و عدهای در آن معتکف میشدهاند[۲]. همچنین این اشارات میگوید شهر نوپای نوغان، مسجد و مدرسه و بازار داشته و در حال تبدیل به یک مرکز مذهبی رو به رونق و گسترش بوده است[۳].
با این اوصاف، اداره حرم مطهر که دورههای آغازین شکلگیری خود را میگذرانید، ناگزیر باید صاحب مسئول و متصدی میشد. این مهم به دست سادات حسینی و موسوی و نقبای آنان افتاد. نسخههای قرآن کریم اهدا شده به حرم مطهر که قدیمیترین نمونههای بازمانده آن به ۳۲۷ق میرسد، نشان میدهد که در این زمان، بقعه مطهر رضوی هویت مستقلی پیدا کرده و اهمیت خاصی داشته است. سنگاب خوارزمشاهی و کاشیهای زرینفام کار شده در هسته مرکزی حرم مطهر از ۵۸۰ق به بعد، رونق بیشتر این مجموعه را در سده ششم و هفتم مینمایاند. در فاصله زمانی میان حمله مغول و استقرار ایلخانان تا پایان دوره تیموریان، تشیع قوت گرفت و سادات رضوی نیز در کنار سادات موسوی در اداره حرم مطهر وارد شدند. در ابتدا اداره این مجموعه ساده بود و کلیدداری آن در اختیار نقبای سادات قرار داشت. این نقبا سرپرستی شیعیان منطقه توس را در اختیار گرفته و از لحاظ خانوادگی، معروفترین و فاضلترین سادات بودند و اموری چون تربیت فرزندان سادات، رفع احتیاجات مالی، قضاوت میان سادات و تحقیق در انساب آنها را بر عهده داشتند. پیش از توسعه تشکیلات حرم، سرپرستی حرم بیشتر جنبه معنوی داشت و بزرگان سادات هر دوره، به دلیل برخورداری از موقعیت اجتماعی و مذهبی، آن را در اختیار داشتند[۴]. ساخت مسجد گوهرشاد و چند مدرسه علمیه در کنار حرم ایجاد صحن برای حرم و گسترش فضاهای اطراف حرم مانند دارالسیاده و دارالحفاظ و مسافرتهای متعدد و اهدای اشیایی به حرم، نظیر قندیل طلا و پنجره فولادی توسط شاهرخ و سایر رجال سیاسی، نویدبخش فصلی نو در توجه به حرم رضوی و به تبع آن، گسترش تشکیلات اداری این مجموعه بود. خنجی، مورخ ازبکان، هنگامی که شیبکخان ازبک مشهد را در سال ۹۱۱ق گشود، گروه حفاظ منظم، نقارهچیان و خادمان حرم مطهر را که از سادات و نقیبان بودند ذکر کرده و حتی به نفایس خزانه حرم نیز اشاره کرده است. این تشکیلات برای خود هویت مستقلی داشتند و با علم سبز و شمشیر حضور خان ازبک را در حرم گرامی داشتند[۵].
به این ترتیب، تشکیلات مختصر اما رو به گسترش حرم مطهر وارد دوره صفوی میشود. صفویان با توجه به رسمی کردن مذهب تشیع در کشور، به حرم مطهر رضوی توجه ویژه نشان دادند و طی یک سده، تشکیلات بزرگی را برای اداره آن راهاندازی کردند. در واقع پیشینه تشکیلات اداری آستان قدس به طور مشخص از دوره صفویه قابل بررسی است. دوره شاه تهماسب اول صفوی، دوره تثبیت قدرت دیوانی و تشکیلات اداری ایران بود و برای آستان قدس نیز همین روند اتفاق افتاد. با توجه به وجود گزارشهای متعدد متون و منابع تاریخی درباره آستان قدس و نیز اسناد تاریخی موجود در کتابخانه مرکزی، وضعیت اداری آن از این دوره به بعد مشخص و روند آن قابل پیگیری است. رسمیت تشیع باعث توجه بیشتر شیعیان به زیارت مرقد امام رضا(ع) گردید و نیازهای اداری و مالی برای اداره املاک و موقوفات و تأمین امکانات رفاهی برای زائران، به تدریج تشکیلات اداری آستان قدس را شکل داد. این تشکیلات هم اداره خود حرم را بر عهده داشت و هم به اداره اموال و املاک و امور متعلق به حرم میپرداخت. با توجه به جایگاه و اختیارات تولیت در مجموعه، انتصاب و عملکرد این مقام از مهمترین مسائل آستان قدس بوده است. تولیت کسی بود که شاه وی را به اداره املاک موقوفه و خود مجموعه حرم منصوب میکرد و میتوانست در کارها دخل و تصرف کند. شاه اسماعیل، اولین سلطان صفوی، یکی از منشیان برجسته خود به نام خواجه عتیق علی منشی را احتمالاً به تولیت حرم رضوی منصوب کرد. در دوره شاه تهماسب اول صفوی، بزرگانی چون امیربیک مهردار و خواجه عنایتالله خوزانی به این منصب رسیدند. آنها علاوه بر تولیت آستانه، اداره اوقاف و وزارت خراسان را نیز در اختیار داشتند. در این دوره، تغییری در این منصب روی داد و آن تقسیم تولیت به دو قسمت بود. بدین ترتیب، گاه آستان قدس همزمان دو تولیت داشت: “تولیت واجبی” که اداره زمینهای موقوفات امام رضا(ع) را عهده داشت و “تولیت سنتی” که مدیریت آن دسته از املاک و زمینهای سلطنتی را بر عهده داشت که در آمد آن به حرم اختصاص مییافت. در دوره شاه عباس، با توجه با ارتقای جایگاه آستان قدس، تولیت نیز اهمیت بیشتری پیدا کرد و از این زمان تا آخر دوره صفوی، این مقام بیشتر در دست سادات رضوی و مرعشی بود. بعد از متولی، ناظر کل و از اواخر دوره صفویه، نایبالتولیه مسئولیت اداره تشکیلات را بر عهده داشتند. ناظر کل افرادی را به عنوان نماینده خود در تمام تشکیلات داشت که گزارشها را به اطلاع وی میرساندند. ناظر حتی میتوانست به متولی مواردی را تذکر دهد. مجموع متولی و نایبالتولیه و ناظر کل، حق دخالت مستقیم در امور داخلی حرم و امور مربوط به املاک، باغها و غیره را داشتند و تمام کارها باید با اطلاع آنها انجام میگرفت[۶]. متولی آستان قدس در دوره صفویه با آیین خاصی از سوی پادشاه خلعت دریافت میکرد و در دربار جایگاه ویژهای داشت[۷].
ایجاد نظام منظم برای رسیدگی به اموری مانند نذورات، امکانات رفاهی زائران، مرمت و توسعه بناها و... از این زمان به بعد ضروری بود و در قالب کشیکها سامان یافت. علاوه بر این، آستان قدس امور دیگری نیز داشت که بسیار گسترده و متنوع بود و دستاندرکاران مختلفی اجرای آنها را بر عهده داشتند. عوامل کتابخانه مبارکه، دارالشفای حضرت، کارخانجات زواری و خدامی (مهمانسرا)، شماعخانه و مشعلخانه، نقارهخانه، مباشران خزانه و تحویل خانه، مباشران تعمیرات، ناظمان املاک، علمداران، منجمان، باغبانان، بیلداران و...، کارهای دوایر مختلف آستان قدس را انجام میدادند[۸].
کشیک به مجموع عواملی اطلاق میشود که در مدت معین، داخل رواقها و صحنهای حرم مشغول خدمتاند و امور تنظیف، تعطیر و تطهیر اماکن را عهده دارند. مشخصاً روشن نیست که کشیکها از چه زمانی در حرم شکل گرفتهاند، اما اسناد وجود آن را دستکم از ۱۰۱۰ ق به بعد قطعی میکند. چنین بر میآید که کشیکها سه نوبت بوده و اواخر دوره صفوی به پنج کشیک افزایش یافته است. اجزای کشیک عبارت بودند از: ۱. سرکشیک: وی هر روز بعد از پایان نوبت کاری موظف بود امور را به تولیت گزارش دهد. ۲. خادمباشی: وی مسئول امور خدام بود و در هنگام غیبت سرکشیک، مسئولیتهای او را عهده داشت. ۳. خدام: محدوده کار خدام، داخل حرم مطهر بود و مسئولیت تطهیر و غبارروبی ضریح را عهده داشتند. آنها به سه دسته تقسیم میشدند: خدام رسمی که به صورت موروثی منصب را در اختیار داشتند و ماهانه مواجب دریافت میکردند؛ خدام افتخاری که مواجب دریافت نمیکردند، اما حقالدفن در حرم داشتند؛ خدام تشرفی که هیچ مزایایی نداشتند. ۴. فراشان: آنان مسئولیت امور تنظیف رواقهای اطراف ضریح، تهیه چراغ و تنظیم مجلسهای منعقد در حرم را بر عهده داشتند. ۵. دربانان: حفظ و حراست درها و بامهای حرم و رساندن گزارشها به دارالتولیه با آنها بود. ۶. کفشبانان: مسئول کفشداریهای مختلف حرم بودند. ۷. زیارتنامه خوانان: اینان به طور موروثی مسئول خواندن زیارتنامه و قرآن در حرم بر طبق وصیت واقفان و یا به نیابت از افراد بودند. این شغل موروثی بود. ۸. کارمندان دفتری: کسانی مانند کشیکنویسان که مسئولیت ثبت امور هر کشیک را عهده داشتند. ۹. تحویلداران: در هر کشیک، تحویلدارانی کار تحویل کالاها و اجناس را انجام میدادند. مثلاً تحویلدار خاصه مسئول طلا و جواهرات و پولهای حرم بود. ۱۰. مؤذنان: مسئول گفتن اذان در منارهها به هنگام نماز بودند. ۱۱. حفاظ: مسئول تلاوت قرآن و ادعیه مطابق با نظر واقفان و یا در مجالس بودند و به دو دسته حفاظ دور سر و حفاظ حرم محترم تقسیم میشدند.
ریاست هر کشیک با سرکشیک بوده و خادم باشی معاونت و جانشینی او را عهده داشته است. تحویل کشیکها به کشیک بعدی در مراسم معنوی خاصی با رعایت مسائل اداری انجام میشده است. از میان کارکنان کشیک، خدام نسبت به بقیه مرتبه بالاتری داشتند و بعد از آن، فراشان، کفشبانان و دربانان قرار داشتند. سرکشیک به عنوان جانشین متولی در اماکن، مسئولیت اداره کشیک را بر عهده داشته و اموری مانند حضور و غیاب اعضای کشیک، نظارت بر تهیه غذای خدمه، تهیه و ارسال فهرست افراد کشیک جهت پرداخت مواجب نقدی و جنسی و جلوگیری از انجام امور خلاف را انجام میداده است[۹]. با توجه به مراتب شغلی، در هر کشیک شأن و منزلت افراد متفاوت بوده و انتخاب افراد، به موقعیت اجتماعی و ارتباط آنها با مراکز قدرت بستگی داشته است، چنان که سرکشیکها بیشتر از میان خانوادههای سادات (به ویژه سادات رضوی) و یا علما و رجال بزرگ انتخاب میشدهاند. خادمباشیان نیز از میان علما و خانوادههای بزرگ بودهاند. چگونگی بهکارگیری افراد بر اساس درخواست فرد و تأیید متولی و صدور حکم توسط شاه وقت بوده است. مشاغل حرم در گذشته معمولاً موروثی بود. سمت تعیین شده مادامالعمر بوده و از پدر به پسر بزرگ میرسیده است. لازم بود افراد در صورت غیبت، کسی را به عنوان نایبالخدمه معرفی کنند و در صورت غیبت غیر موجه، حکمشان باطل میشد. پرداخت مواجب به صورت نقدی و جنسی بود و شش ماهه یا یک ساله پرداخت میشد. درهای حرم شبها بسته میشد. در دوره صفویه ابتدا سه و سپس پنج کشیک در زمان باز بودن حرم خدمت میکردند. نادر شاه در سال ۱۱۴۷ق این پنج کشیک را دوباره به سه کشیک تغییر داد. حضور نادر در مشهد به عنوان پایتخت افشارها، از قدرت و نفوذ تولیتها کاست و شاه دخالت بیشتری در آستان قدس داشت. علی شاه افشار، جانشین نادر، کشیکها را دوباره به حالت گذشته برگرداند و سندی که در قالب طوماری تفصیلی از دوره وی و اقداماتش باقی مانده، نشان میدهد که در این زمان، هر کشیک ۶۸ نفر، شامل هفده خادم، بیست فراش، پنج کفشبان، دو مدرس، سه بخورسوز و چهارده دربان داشته است. یکصد سال بعد و در اوایل دوره ناصرالدین شاه قاجار، این تعداد چهل خادم، بیست فراش، پنج کفشبان، سه مؤذن و ۲۳ دربان بوده است. به طور کلی در دوره قاجار، تولیتها بیشتر از رجال سیاسی دربار قاجار انتخاب میشدند و اغلب، حکمرانی خراسان نیز به آنها واگذار میشد. محمدتقی میرزا رکنالدوله، فتحعلی خان صاحب دیوان شیرازی، ابوالفتح میرزا مؤیدالدوله و مهدیقلی میرزا سهامالملک از آن جملهاند. با ظهور مشروطه در کشور، برخی کوشیدند تا در تشکیلات آستان قدس تغییراتی اعمال کنند، اما این تلاشها چندان مؤثر نبود و در اواخر این دوره، این نهاد به ورشکستگی و بدهکاری رسید[۱۰]. تا اواخر دوره قاجار، محاسبات مالی آستان قدس به شیوه محاسباتی دیوانی قدیم، یعنی سیاقنویسی بود. صورت جامعی از دخل و خرج یک ساله به وسیله مستوفیان تنظیم میشد و به تأیید متولیباشی میرسید[۱۱].
در دوره پهلوی تلاشهای بسیاری برای تغییر نظام اداری آستانه صورت گرفت. شاه متولی کل نامیده میشد. تولیت یا منصب متولیباشی به نیابت تولیت تغییر پیدا کرد و متولیان از رجال سیاسی بودند[۱۲]. محمد ولی اسدی، فتحالله پاکروان، فخرالدین شادمان، باقر پیرنیا و عبدالعظیم ولیان در این شمار قرار میگیرند. در سال ۱۳۰۵ش و ابتدای دوره پهلوی اول، اماکن متبرکه هزار نفر خادم، پانصد نفر دربان و دویست نفر فراش داشت که پس از آن به نصف تقلیل یافت. در این زمان، هر کشیک هشتاد نفر خادم، چهل نفر فراش و پنجاه تن دربان داشته است. پس از ۱۳۱۴ش و بعد از وقایع مسجد جامع گوهرشاد، روش تشکیلات قدیمی اماکن کنار نهاده شد. روش موروثی خدمت در آستان قدس محدود گشت و به ویژه انحصار مناصب از دست خانوادههای قدیمی بیرون آمد. قدرت کشیکها به عنوان تنها عامل ساماندهی امور اماکن متبرکه کاهش یافت و اداره تشریفات عهدهدار حفظ انتظامات و مراقبت امور مربوط و انجام وظایف محوله در داخل حرم مطهر و عمارات مبارکه شد که شامل دوایری مانند حوزه ریاست، شعب امور، دایره حاجبی، دایره نگهبانی، شعبه سرایداری، شعبه حفاظ، مؤذنان و عمله شکوه (نقارهچیان) بود. پس از پهلوی اول، پنج کشیک با چهل خادم، پانزده فراش و ۲۵ دربان احیا شد، اما سرپرست کشیک به جای سرکشیک، مسئولیت هر کشیک را بر عهده داشت[۱۳]. در دوره پهلوی دوم، اقداماتی در جهت نوسازی بیشتر ساختار اداری انجام شد. به ویژه در اواخر این دوره، طرح طبقهبندی مشاغل آستان قدس، رایانهای کردن امور و تدوین آییننامههای مختلف اداری و مالی و تغییر نظام بودجهنویسی تا حدی انجام گرفت[۱۴].[۱۵]
تشکیلات اداری - دوره جمهوری اسلامی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای اداره امور آستان قدس متولی انتخاب شد. رهبر انقلاب اسلامی، امام خمینی، تولیت را به عنوان منصبی جداگانه به رسمیت شناخت و انتخاب و اعزام نایبالتولیه توسط شخص اول مملکت منسوخ و اداره امور آستان قدس مستقل گشت و دیگر با مقام استانداری خراسان، در یک نفر متمرکز نشد. قائم مقام تولیت نقش مهمی در ساختار آستان قدس پیدا کرد. وی به عنوان نماینده منصوب تولیت، مدیریت امور اداری را زیر نظر متولی انجام میدهد. پس از انقلاب اسلامی، به دلیل گسترش اماکن متبرکه و وضع قوانین جدید، از جمله باز بودن شبانهروزی حرم مطهر، تعداد کشیکها به هشت نوبت افزایش یافت و پیرو آن، بر شمار کارکنان هر کشیک اضافه شد. از مشخصات این دوره ضعیف شدن نقش کشیکها به عنوان عامل اداره اماکن متبرکه بود، به طوری که با گسترش ادارات، امروز به عنوان قسمتی از تشکیلات کلی محسوب گردیده، نقش سرکشیک به عنوان رئیس اماکن متبرکه تا حد یک مدیر رده پایین کاسته و به جای مقام خادمباشی معاون سرکشیک منصوب شده است. سرکشیک و ناظم به مدت سه سال توسط معاون اماکن متبرکه و به موجب حکم تولیت انتخاب میشوند. انتخاب ناظم هر کشیک، به پیشنهاد سرکشیک و حکم قائم مقام به مدت دو سال صورت میپذیرد. با توسعه امور حرم، معاونت اماکن متبرکه که اداره امور حرم را در اختیار دارد، شامل این بخشهاست: دبیرخانه، اداره مهمانسرا، مدیریت امور انتظامات و تشریفات، مدیریت امور خدمه، مدیریت امور رفاه زائران[۱۶]. اکنون تولیت آستان قدس از مشورت هیأت امنا و شورای عالی فرهنگی برای تعیین سیاستهای کلان و مدیریت عالی امور بهره میبرد. سازمان مرکزی آستان قدس به عنوان نهاد اداری اصلی، زیر نظر قائم مقام تولیت آستان قدس با معاونتها، مشاورها و مدیریتهای مختلف فعالیت دارد. معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی، معاونت امور حقوقی و موقوفات، معاونت املاک و اراضی، معاونت اماکن متبرکه و امور زائران و معاونت فنی و عمران موقوفات، شش معاونت اصلی سازمان مرکزی است.
حوزه مدیریت سازمان مرکزی آستان قدس نیز زیر نظر قائم مقام تولیت اداره میشود که خود از اعضای هیأت امنا، شورای عالی فرهنگی و سازمان اقتصادی رضوی است. شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، شورای فناوری اطلاعات و ارتباطات، مشاوران و کمیسیون مشارکتها و عمران موقوفات نیز زیر نظر قائم مقام است. همچنین این سازمان پنج حوزه مدیریت حسابرسی داخلی و ممیزی، مدیریت نظارت و بازرسی و رسیدگی به شکایات، مدیریت دفتر مرکزی تهران، مدیریت حراست و مدیریت اراضی حریم حرم حضرت رضا(ع) را در اختیار دارد. اداره کل روابط عمومی، نذورات کل، دبیرخانه کل، خزانهداری کل و هسته مرکزی گزینش، از دیگر بخشهای اداره مرکزی آستان قدس است.[۱۷]
موقوفات
موقوفات املاک و اموالی هستند که خرید و فروش اصل آنها موقوف شده و منافع و درآمدهای حاصل از آن، به مصارف تعیین شده در وقفنامهها میرسد. اسناد وقف بسیاری از اموال منقول و غیرمنقول که از روزگاران کهن وقف حرم شده باقی مانده است. بسیاری از موقوفات ثروتمندان یا امیران و حاکمان وقت برای کمک به زائران یا مستمندانی که مجاور و معتکف حرم بودهاند وقف نموده و یا خود زائران، به فراخور وضع مالی خویش، وقف کردهاند[۱۸]. واقفان آستان قدس رضوی، طیف عظیمی از طبقات گوناگون مردم را شامل میشود. در این میان، نامهای تاریخی مشهوری چون شاه عباس اول صفوی، عباس قلی خان شاملو، نادرشاه افشار، عضدالملک قاجار و حاج حسین ملک دیده میشود. ۷۸ تن از واقفان آستان قدس از بانوان بودهاند[۱۹]. موقوفات غیرمنقول شناخته شده مخصوص حرم به طور مشخص از دوره صفویه قابل پیگیری است. پیش از آن، موقوفات عظیم مسجد گوهرشاد را داریم که در ۸۲۹ق وقف شدهاند، اما موقوفات حرم را مطابق وقفنامه عتیقی، از سده دهم و حدود صد سال بعد از اوقاف گوهرشاد میشناسیم. با قدرت یافتن صفویه، وقف رونق بسیار یافت و شاهان صفوی برای جلب حمایت روحانیون و نفوذ در افکار عمومی خود، املاک زیادی را وقف نمودند. به دلیل متنوع بودن موقوفات آستان قدس، متولی در هر یک به تناسب وصیت واقف دخالت میکرد و به عنوان نماینده شاه، حق دخالت در تمام امور اداری آستان قدس مانند اجاره دادن، مصالحه املاک و پرداخت مواجب را داشت. در روزگار نادرشاه، املاک آستانه مدتی از سوی دیوان ضبط شد، اما علیشاه، برادرزاده نادر، آنها را به اضافه املاک دیگر باز گرداند و صورت رقبات موقوفه را در طوماری ثبت و ضبط کرد. در روزگار ناصرالدین شاه قاجار، عضدالملک طوماری دیگر تنظیم کرد. در این میان، گاهی بر اثر حوادث نامطلوب سیاسی و ضعف متولیان و یا سودجویی متصدیان، منافع و عواید حاصل از اوقاف یا خود املاک موقوفه تصرف میشده و یا از حیز انتفاع ساقط میگردیده است. در طومار علیشاهی و عضدالملکی به این امر تصریح شده و منظور از صورتبرداری از رقبات موقوفه نیز تلاش برای جلوگیری از وقوع چنین رخدادهایی بوده است. موقوفات غیرمنقول آستان قدس، علاوه بر املاک کشاورزی، شامل بازار، سرا، زمین، کارخانه، بیمارستان، حمام، باغ، کاریز، دکان و منزل میشود. بخش عمده این موقوفات در مشهد و شهرهای خراسان و بقیه در تهران، شیراز، قزوین، رشت، مازندران، آذربایجان، کرمان، اصفهان و سایر نقاط ایران و حتی خارج ایران چون افغانستان و هندوستان است[۲۰].
اکنون حدود ۴۵۰ موقوفه و بیش از دو هزار رقبه وقفی پلاک اصلی در اختیار آستان قدس است. موقوفات دارای دو بخش مصرفی خاص و مطلقه هستند که از وقفنامهها استخراج شدهاند. با بررسی مشخصات وقفنامهها، مصارف بررسی و دستهبندی شدهاند. بعضی از مصارف موقوفه مطلقه و مخصوص حرم مطهر رضوی و بخش دیگر شامل مصارف خاص است. از مهمترین اقدامات در دوره انقلاب اسلامی، ابطال نقل و انتقالات و اسناد املاک موقوفه بود که در گذشته به ناحق از تصرف وقف خارج و در مالکیت غیر در آمده بود. با این اقدام، آستان قدس توانست املاک بسیاری را که از دست داده بود، باز گرداند. اقدام بسیار مهم دیگر، تنظیم بودجه موقوفاتی برای موقوفات خاص در آستان قدس است که با کار کارشناسی بسیار مفصل صورت گرفته است. تمامی درآمد رقبات پس از استحصال، در دو بودجه انفرادی و تجمیعی، در ۲۵ فصل موقوفاتی قرار گرفته که به این ترتیب، هر درآمد وقفی، مطابق با نیات واقف، در محل تعیین شده مصرف میشود[۲۱].
مصارف عمومی درآمدهای آستان قدس، شامل نذورات، موقوفات و درآمدهای متفرقه، بیشتر در این موارد است: روشنایی، فرش کردن و معطر کردن حرم مطهر و تنظیف اماکن متبرکه؛ برگزاری مراسم مذهبی شامل جشنها و سوگواریها؛ قرائت قرآن و دعا و زیارت در حرم مطهر؛ کمک به مستمندان و زائران غریب و بیبضاعت؛ اطعام و برگزاری میهمانی؛ مخارج خدام و کارکنان حرم مطهر؛ هزینه ایتام و تحصیل کودکان و نوجوانان و طلاب علوم دینی؛ مرمت کتابهای کتابخانه و...[۲۲]. جدا از دارالشفای امام که نهادی کهن برای رسیدگی به بیماران و زائران رنجور و دردمند حضرت است[۲۳]، برخی نهادهای تازه تأسیس مانند بیمارستان رضوی که یک مرکز درمانی بسیار عظیم و فوق تخصصی با آخرین امکانات و تجهیزات درمانی دنیاست و یا مؤسسه امداد آستان قدس رضوی، کمک رسانی و فعالیتهای عامالمنفعه آستان قدس را به صورت خاص و با گستره وسیع دنبال میکنند.[۲۴]
فعالیتهای اقتصادی و عمرانی
آستان قدس رضوی برای تأمین پشتوانه مالی لازم جهت تحقق اهداف خود، فعالیتهای اقتصادی گستردهای دارد. سرمایهگذاری و حضور در عرصههای مختلف تجاری و تولیدی در قالب تأسیس شرکتهای مستقل یا مشارکت در پروژهها و شرکتهای مختلف خارج از آستان قدس صورت میگیرد تا در آمد لازم برای مصارف گوناگون آستانه و فعالیتهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی تعریف شده، محقق شود.
برای بهینهسازی فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی این مؤسسات و واحدهای متعدد و هماهنگی بهتر میان آنها، از سال ۱۳۷۷ش یک نهاد مدیریتی به نام سازمان اقتصادی تأسیس شده است. همچنین جداسازی فعالیتهای اقتصادی از فرهنگی و اجتماعی، بهبود نظام تصمیمگیری از طریق عدم تمرکز و تفویض اختیار، حذف حوزههای موازی فعالیت و استفاده بهینه از منابع و حفظ و احیای موقوفات از نتایج این اقدام بوده است. فعالیتهای اقتصادی در سه محور صنعت و معدن، کشاورزی و عمران و خدمات تعریف شده و خروج از فعالیتهای اقتصادی خرد و ورود به سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی، کاهش تنوع فعالیتها و تخصصی کردن کارها و نیز مشارکت داخلی و خارجی از اهداف استراتژیک در این عرصه است. در این عرصه ۸۴ مؤسسه و شرکت وجود دارند که ۴۳ واحد آن با سهام بالای پنجاه درصد و ۴۱ واحد آن با سهام زیر پنجاه درصد متعلق به مؤسسه سازمان اقتصادی رضوی است و بیش از دوازده هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم در شرکتها و مؤسسات تابعه تحت پوشش این سازمان اشتغال دارند. برخی از مهمترین شرکتهای تأسیس شده توسط آستان قدس عبارت است از: کارخانه قند آبکوه (تأسیس ۱۳۱۳ش)؛ شرکت نان قدس رضوی (تأسیس ۱۳۴۶ش)؛ شرکت فرش آستان قدس رضوی (تأسیس ۱۳۶۰ش)؛ مؤسسه منطقه ویژه اقتصادی سرخس (تأسیس ۱۳۷۵ش)؛ شرکت نفت و گاز رضوی (تأسیس ۱۳۸۶ش)[۲۵]. همچنین اقدامات عمرانی وسیعی که چه در آستان قدس و چه در خارج از آستان قدس و توسط این نهاد صورت میگیرد، در شرکتهای تخصصی مختلفی دنبال میشود. سازمان توسعه و عمران حریم حرم حضرت رضا(ع) که در سال ۱۳۶۱ش تأسیس شد، کار بسیار دشوار و طاقتفرسای توسعه و ساخت و سازهای متعدد گستره حرم مطهر را به عهده گرفت و در این عرصه به پیشرفتهای بزرگی دست یافت. شرکت مسکن و عمران قدس رضوی (تأسیس ۱۳۶۲ش) و شرکت ساختمانی بتن و ماشین قدس رضوی (تأسیس ۱۳۷۶ش) و سازمان عمران و توسعه خراسان (تأسیس ۱۳۷۱ش) از دیگر شرکتهای وابسته به آستان قدس هستند که در زمینههای ساختمانی و عمرانی، فعالیتهای گستردهای در داخل مجموعه و خارج از آستان قدس دارند.[۲۶]
فعالیتهای فرهنگی - پیشینه
قدیمیترین بخش فرهنگی آستان قدس که شاخصترین و مشهورترین سازمانهای آن هم محسوب میشود، کتابخانه حرم مطهر است. کتابخانه بر اساس کتابهای اهدا شده به حرم رضوی شکل گرفته و دستکم از سده نهم به بعد، با تشکیلاتی مشهور و هویتی معلوم، در مجموعه وجود داشته است. قدیمیترین قرآن وقفی به حرم مطهر تاریخ ۳۲۷ق دارد[۲۷] و از این تاریخ به بعد، قرآنهای متعددی وقف روضه منور رضوی شده است. از سده نهم قمری، کتابهای دیگری چون تفسیر قرآن به مجموعه کتابهای حرم مطهر اضافه و مشخصاً نام کتابخانه به عنوان یک بخش ویژه در حرم مطهر ظاهر شد. سپس در دوره صفوی با وقف نسخههای متعدد به این کتابخانه توسط افراد مشهوری چون شیخ بهایی، شاه عباس اول صفوی و دیگران، اهمیت این کتابخانه بیشتر شد[۲۸]. مدارس علمیه مختلف دور حرم خود کتابخانه داشتند[۲۹]، اما کتابخانه حرم مطهر با توجه به تعداد بسیار بیشتر کتابها و اهمیت محل آن، در شهر مرکزیت یافت و محل مراجعه علما و طلاب شد.
این کتابخانه در دوره قاجار تشکیلات و نظم اداری کاملی داشت و یک مرکز فرهنگی و حتی هنری کامل بود. به ویژه در این دوره نابهسامان و پر دگرگونی، وجود چنین مرکزی که دسترسی به کتاب را برای عموم فراهم میساخت، در شهری غیر از تهران، بسیار مغتنم محسوب میشد. نسخهها در اینجا تکثیر میشد، و هنرمندانی آنها را وصالی، مرمت و بهسازی میکردند. به این ترتیب، علاوه بر کتابدار و منشی، هنرمندان صحاف و مُذهب و مرمتگر نیز در این مکان فعال بودند. از دوره صفوی به بعد و زمانی که اطلاعات روشنتری در دست است، در حرم مطهر فعالیتهای دینی و تبلیغی چون قرائت قرآن کریم، روضهخوانی و مجالس مذهبی بسیار پر رونق بود. این فعالیتها علاوه بر آنکه همسویی کامل با فلسفه وجودی حرم مطهر داشت، از پشتوانه خاصی هم بهره میبرد. این پشتوانه عبارت بود از موقوفات خاص، یعنی موقوفاتی که عواید آن، باید اختصاصاً صرف همان کار میشد. چون عمده توجه و تمایل مردم به برگزاری مراسم مذهبی بود، بسیاری از موقوفات خاص، صرف عزاداریها و مجالس مذهبی میشد و رونق افزای چنین محافلی بود[۳۰]. آستان قدس در زمان تهماسب اول صفوی مکتبخانه داشت. این مکتبخانه به اطفال ایتام اختصاص یافته و موقوفاتی نیز برای آن در نظر گرفته شده بود. به تدریج بر دامنه فعالیتهای این مکتبخانه افزوده شد و فضاهای بیشتری در حرم مطهر به آن اختصاص یافت[۳۱].
همچنین یکی از عواملی که به شدت فضای فرهنگی این مجموعه را متأثر میکرد، مدارس علمیه اطراف حرم مطهر بود. مدرسه بالاسر در فاصله بسیار نزدیکی با بقعه مطهر و مدارس علمیه “پریزاد” و “دو در” با فاصله اندکی از آن، در دوره تیموری تأسیس شدند[۳۲]. در دوره صفوی و حتی در دوره کمرونق قاجار نیز مدارس پرشمار و گاه معظمی در اطراف صحنها ساخته شد. مدارس علمیه فاضل خان، میرزا جعفر، عباسقلی خان، باقریه، نواب و بسیاری دیگر در این شمارند[۳۳]. این مدارس در تقویت فضای فرهنگی و علمی شهر مشهد و به ویژه حرم مطهر بسیار مؤثر بودند. همجواری این مدارس و اشتراک بسیاری از مسائل آنها و طلابشان با آستان قدس، مجموعه تشکیلاتی حرم را وارد تشریک مساعی با این مجموعههای آموزشی میکرد. حل و فصل مسائل مدیریتی این مدارس که جزئی از نهاد دین و وقف بودند، اقامت طلاب و استادان مدارس در اطراف حرم، رفتوآمد آنها در حرم و تشکیلات آن و مراوادات میان آنها و کتابخانه، بخشی از این اشتراکات بود.
دوره پهلوی عصر نوسازی و تغییرات گسترده در سازمانهای اجتماعی بود. در دو دهه اول عصر پهلوی، تغییر ساختار مؤسسات قدیمی به سازمانهای جدید اداری با سرعت بسیاری انجام گرفت. آستان قدس یکی از نهادهای بسیار مهمی بود که هدف این تغییرات قرار داشت. به ویژه با وضعیت بسیار آشفته اداری و مالی آستان قدس در اواخر دوره قاجار، این مسأله بیشتر در چشم گردانندگان اداری و سیاسی حکومت جدید مهم جلوه میکرد. از اینرو، تغییرات بسیاری در ساختار اداری راه یافت و از جمله در فعالیتهای فرهنگی تغییرات اساسی رخ نمود. اهم این تغییرات در حوزه فرهنگ در چند موضوع انجام شد. نخست اینکه مکتبخانههای آستان قدس به مدارس جدید تبدیل و به دولت و وزرات فرهنگ واگذار گردید[۳۴] دیگر اینکه مدارس علمیه تعطیل شد و فعالیتهای آنها به شکل یک دانشکده کوچک معقول و منقول محدود گردید[۳۵]. همچنین کوشیدند تا با محدود کردن فعالیتهای مذهبی و نفوذ روحانیت در مجموعه و متوقف کردن تدریس علوم دینی در آستانه[۳۶]، از جنبه دینی و مذهبی نهاد بکاهند و با اقداماتی چون ساخت موزه به وجهه تاریخی مجموعه بیفزایند. از سوی دیگر، بخشی مانند کتابخانه آستان قدس چون مطابق با مؤسسات جدید تمدنی بود، بیشتر مورد توجه گردانندگان امور قرار گرفت و جایگاه مهمتری به دست آورد.
تهیه نظامنامه آستان قدس که با تشکیل “کمیسیون اصلاحات” در سال ۱۳۰۵ش آغاز شد، از اقدامات کلیدی برای سر و سامان دادن به امور محسوب میشد[۳۷]. در این نظامنامه از اداره امور فرهنگی نامی نیامده، اما اداره کتابخانه و قرائتخانه به عنوان عنصر فرهنگی اصلی آستان قدس دیده شده است. “کمیسیون عرض” از اولین نتایج این اصلاحات در عرصه فرهنگی بود. این کمیسیون ضمن شمارش کتابها و ثبت آنها، نظام نامهای برای اداره امور کتابخانه تدوین کرد. پیشنهادهایی که کمیسیون عرض مطرح کرد، پایه و اساس تحولات جدی کتابخانه در عصر پهلوی شد. در زمان نیابت تولیت اسدی بود که نخستین فهرست کتابخانه در ایران، به همت کتابخانه آستان قدس چاپ شد و نیز دو نظامنامه شامل وظایف کارکنان و شرایط امانت کتاب تدوین گشت[۳۸]. در سال ۱۳۱۶ش ساخت بنای جدید موزه و کتابخانه آغاز شد. هدف به نمایش گذاشتن بخشی از اشیای نفیس حرم مطهر بود که تا آن زمان، به شکل نامنظم و غیرمطلوبی در خزانه آستان قدس نگهداری میشد. همچنین انتقال کتابخانه به جای جدید و بهبود شرایط نگهداری کتابها و گسترش کتابخانه در جای تازه، اهمیت فراوانی داشت[۳۹]. در آن زمان درصد قابل توجهی از موجودی کتابخانه نسخههای خطی بود و مدیران آستان قدس به این مجموعه بیشتر به عنوان یک گنجینه مخطوطات نگاه میکردند تا یک کتابخانه عمومی[۴۰].
در دوره پهلوی دوم، در آستان قدس گامهای بیشتری در جهت نوسازی و تغییرات اداری برداشته شد. اقداماتی که البته منحصر به آستان قدس نبود و سیاست و رویکردی کلی محسوب میشد و در تمام ایران، منطقه و حتی اغلب کشورهای دنیا روی میداد. توجه بیشتر به موزه و کتابخانه از تکمیل و افتتاح ساختمان جدید این دو مرکز در ۱۳۲۳ش و دوره نیابت تولیت علی منصور (منصورالملک) شروع شد که خود قدم بسیار مهمی بود[۴۱]. انتشار نشریه اختصاصی آستان قدس با عنوان “نامه آستان قدس” در تیر ماه ۱۳۳۹ش و دوره نیابت تولیت محمد مهران، اقدام مهم دیگری بود که هم در دوره خود اثر گذار بود و هم خدمتی ماندگار در ثبت وضعیت و اخبار آستان قدس برای آیندگان به شمار میرفت. در مقدمه دومین شماره این نشریه، هدف “شناساندن آستان قدس و ترویج معارف اسلامی” عنوان شده است[۴۲]. این نشریه تا سال ۱۳۵۳ش با یک وقفه کوتاه در میانه، پیوسته منتشر میشد. همچنین در ابتدای دهه چهل شمسی، همزمان با دومین حضور سیدجلالالدین تهرانی در کسوت نیابت تولیت آستان قدس، محمدتقی ادیب نیشابوری، از علمای شهیر عصر، به تدریس در محل آرامگاه شیخ بهایی دعوت شد[۴۳]. علاوه بر این، تهرانی اقدامات فرهنگی مهم دیگری نیز انجام داد، از جمله دعوت جلالالدین اعتضادی از خوشنویسان آن دوره به آستان قدس و برقراری کلاسهای هنری در حرم مطهر[۴۴] یا توجه بیشتر به کتابخانه آستان قدس و تلاش برای غنیتر کردن آن[۴۵]. ده ساله آخر دوره پهلوی دوم و دقیقاً از سال ۱۳۴۶ش به بعد، رویکرد فرهنگی و خدمات فرهنگی در آستانه شدت یافت. پیش از این در آستان قدس بخشی به نام اداره انتشارات و تبلیغات وجود داشت که یک نفر سرپرست، چهار سخنران، سه نفر کارمند و یک خدمتکار داشت[۴۶]. البته احتشام کاویانیان در کتاب شمس الشموس از این اداره با عنوان اداره مجله و انتشارات آستان قدس نام میبرد[۴۷]. در زمان نیابت تولیت باقر پیرنیا (۱۳۴۶ - ۱۳۵۰ش) اقدامات مهمی صورت گرفت که ماندگار شد و برخی نیز شروعی برای اقدامات و حرکتهای بعدی بود. پیرنیا اشاره میکند که مجموع کتابهایی که در دوره چهارساله حضورش در مشهد، برای کتابخانه تهیه شد، بیشتر از مجموع کتابهایی بود که در تمام مدت چهل ساله حکومت پهلوی خریداری شد[۴۸].
نکته مهم در اقدامات این زمان، راهاندازی بخش فرهنگی مستقل در آستان قدس بود و ایجاد عنوانی با نام “مدیر کل فرهنگی آستان قدس” که به احمدعلی رجایی بخارایی، استاد بازنشسته دانشکده ادبیات مشهد، سپرده شد: “پس از اینکه برای صنعتها و نوسازی و کشاورزی و مهمانخانههای میان راه و برنامههای گوناگون دیگر اقدام کردیم، لازم بود کارهای فرهنگی و کتابخانه و موزه آستان قدس و مجله آستانه را هم به صورت مجموعه فرهنگی درآوریم”[۴۹]. “سازمان امور فرهنگی و کتابخانههای آستان قدس” در سال ۱۳۵۱ش به ریاست رجایی خراسانی تأسیس شد. در زمان نیابت تولیت حسن زاهدی (۱۳۵۰ - ۱۳۵۳ش) سازمان برنامه کشوری، سازمان اداری جدیدی برای آستان قدس تنظیم کرد که در آن مدیریت خدمات فرهنگی و اجتماعی زیرمجموعه معاونت اداری به شمار میرفت. این مدیریت شامل اداره امور اجتماعی، اداره امور کتابخانههای آستان قدس و موزه و اداره امور فرهنگی و بهداشتی بود. اداره امور مذهبی زیر نظر مدیریت اماکن متبرکه فعالیت داشت[۵۰].
در این دوره کتابخانه حاج حسین آقا ملک به آستان قدس واگذار شد، کتابهایی چون تاریخ آستان قدس، مجموعه عکس قرآنهای منسوب به ائمه معصومین(ع) و راهنمای گنجینه قرآن درباره آستان قدس به چاپ رسید ویژهنامههایی در شرح حال و مکارم ائمه(ع) تهیه و به زائران اهدا شد، مجالس وعظ و خطابه با هدف آشنایی زوار و جوانان با معارف اسلامی و نشر علوم قرآنی در رواق دارالزهد به راه افتاد و برای زیارتنامهخوانهای حرم مطهر کلاس تعلیم برگزار شد[۵۱]. در آستانه انقلاب اسلامی و دوره نیابت تولیت عبدالعظیم ولیان، طرح ایجاد فلکه دوم حضرت و خراب کردن بافت اطراف حرم به سرعت انجام شد. حکومت میخواست هر چه زودتر چهره مجموعه حرم را نو کند و کارکردها و عرصههای تازه ای برای فعالیتهای آستان قدس تعریف نماید. در زمینه فرهنگی، مهمترین اقدام، تأسیس ساختمانهای جدیدی برای موزه و کتابخانه بود. ساختمان موزه با نگاه مدرن به معماری سنتی ایران در پنج طبقه ساخته و از آخرین امکانات در آن استفاده شد. تجهیزات کتابخانه و سالنهای مطالعه آن کاملاً جدید گردید[۵۲]. کتابهایی مانند فرهنگ لغات قرآن، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، آستان قدس دیروز و امروز، شمسالشموس و چاپ دوم کتاب تاریخ آستان قدس، از انتشارات آستان قدس در این دوره بود[۵۳].[۵۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۷۱.
- ↑ حدود العالم، ص۲۹۴؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۶۸۹، ۶۹۳.
- ↑ أحسن التقاسیم، ج۲، ص۴۶۸؛ صورة الأرض، ص۱۶۹.
- ↑ «نگاهی کوتاه به تاریخچه تشکیلات اداری اماکن متبرکه”، مشکوة، ص۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ مهماننامه بخارا، ص۳۳۹، ۳۴۶.
- ↑ «تاریخچه تشکیلات اداری آستان قدس رضوی در دوره صفویه”، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ص۳۵.
- ↑ «دستور الملوک”، دفتر تاریخ، ج۱، ص۴۹۵.
- ↑ «دستور الملوک”، دفتر تاریخ، ج۱، ص۴۹۴.
- ↑ «دستور الملوک”، دفتر تاریخ، ج۱، ص۳۶.
- ↑ «تشکیلات آستان قدس رضوی پس از انقلاب مشروطیت”، دفتر اسناد، ص۳۷، ۳۹.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۴۹.
- ↑ «معرفی نایبالتولیههای آستان قدس از دوره صفویه تا قاجاریه” دفتر اسناد، ج۱-۲، ص۱۲.
- ↑ «نگاهی کوتاه به تاریخچه تشکیلات اداری اماکن متبرکه”، مشکوة، ص۱۰۴- ۱۰۹؛ “متولیان آستان قدس رضوی از دوره: صفویه تا افشاریه”، دفتر اسناد، ج۲-۳، ص۷۴.
- ↑ آستان قدس دیروز و امروز، ص۲۱۸، ۲۱۹؛ شمس الشموس، ص۲۱۸.
- ↑ نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۷۱.
- ↑ «نهاد وقف و مسأله تجدد”، ایران و اقتباسهای فرهنگی شرق از مغرب زمین، ص۱۵۴؛ “نگاهی کوتاه به تاریخچه تشکیلات اداری اماکن متبرکه”، مشکوة، ش۹۰، ص۱۱۰.
- ↑ نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۷۶.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۴۸.
- ↑ بیست وقفنامه از خراسان، ص۸۱، ۱۴۲، ۲۱۶، ۲۶۸؛ “وقفنامه یعنی نقشه راه”، مجله حرم، ش۷۵، ص۱۳۴، ۱۳۵.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۴۸- ۳۴۹.
- ↑ «وقف نامه یعنی نقشه راه”، مجله حرم، ش۷۵، ص۱۳۴-۱۳۵.
- ↑ «سیر تحول معماری و توسعه آستان قدس رضوی”، وقف میراث جاویدان، سال ۱۷، ش۶۵، ص۴۷.
- ↑ «دارالشفای آستان قدس رضوی در دوره صفوی”، دفتر اسناد، ج۴، ص۲۲۳.
- ↑ نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۷۷.
- ↑ سالنامه مؤسسه سازمان اقتصادی رضوی، ص۳.
- ↑ نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۷۸.
- ↑ گنجینه نفایس رضوی، ص۴۲.
- ↑ گنج هزار ساله، ص۳۳-۳۶؛ تاریخ کتابخانه آستان قدس رضوی بر پایه اسناد، ص۴۹-۵۴.
- ↑ «نفایس مخطوطات کتابخانه مدرسه نواب”، نامه آستان قدس، ش۲۵، ص۱۰۷- ۱۰۸.
- ↑ بیست وقفنامه از خراسان، ص۱۶۸، ۲۲۴، ۲۴۸، ۲۵۹.
- ↑ مکتبخانهها و مدارس قدیم آستان قدس، ص۳۷-۴۰، ۴۵.
- ↑ مطلع الشمس، ج۲، ص۵۴۲.
- ↑ مطلع الشمس، ج۲، ص۵۳۸-۵۴۱، ۵۴۴؛ گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، ص۱۴-۲۳.
- ↑ راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۳۹۸.
- ↑ راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۳۹۹؛ مکتبخانهها و مدارس قدیم آستان قدس، ص۱۴۲.
- ↑ شمس الشموس، ص۳۱۵.
- ↑ راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۲۶۷.
- ↑ کتابنامه آستان قدس رضوی، ص۱۴؛ “کتابخانه آستان قدس رضوی از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی”، پژوهشنامه کتابخانه و کتابداری، ش۱، ص۱۳.
- ↑ آستان قدس دیروز و امروز، ص۶۴، ۶۵.
- ↑ سندهای آرشیو مدیریت اسناد و مطبوعات، ش۳/۳۱۰۰۵.
- ↑ شمس الشموس، ص۳۱۲.
- ↑ نامه آستان قدس، سرمقاله، سال ۱، ش۲، ص۲-۴.
- ↑ راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۲۱۰.
- ↑ تذکره خوشنویسان معاصر، ج۱، ص۱۴۳.
- ↑ گنج هزار ساله، ص۴۸.
- ↑ راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۲۹۰.
- ↑ شمس الشموس، ص۴۶۲.
- ↑ گذر عمر، ص۳۳۴.
- ↑ گذر عمر، ص۳۳۴.
- ↑ شمس الشموس، ص۵۸۶.
- ↑ گذر عمر، ص۳۳۹، ۳۴۰، ۳۴۲؛ کتابنامه آستان قدس رضوی، ص۱۵.
- ↑ آستان قدس دیروز و امروز، ص۱۶۷-۱۷۷.
- ↑ آستان قدس دیروز و امروز، ص۲۰۴.
- ↑ نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۷۹.