امنیت
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امنیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
رسول خدا(ص) فرمود: دو نعمت ناشناختهاند، تا زمانی که آنها را از دست بدهید؛ یکی امنیت و دیگری سلامتی[۱]. امنیت موهبتی است الهی که بشر برای ادامه زندگی همواره به آن نیاز دارد. شریعتهای الهی که به دست انبیا(ع) برای انسانها قرار داده شده است، حاوی قوانینی است که این ویژگیها را بر یک جامعه مدنی حاکم کند. از این روست که با اجرای تمام احکام دین، همان مدینه فاضلهای که آرمان بشر صالح است، ایجاد خواهد شد. این امر از زمان پیدایش بشر به طور کامل در هیچ برههای به وقوع نپیوسته است. یکی از آثار پربرکت ظهور منجی آخرالزمان، برقراری امنیت در تمام عالم است، به طوری که گوشهای از زمین را نمیتوان یافت که در آن ناامنی و ترس بوده باشد و این امر زمانی روی خواهد داد که بشر با اِعمال جهل و نادانی خویش چنان عرصه دنیا را بر خود تنگ کرده است که سرتاسر دنیا از ظلم و ستم پر شده است. بشر با اتکا به اندیشه ناقص خویش قوانینی را اتخاذ میکند که پس از چندی به ناکارآمدی آن پی میبرد، و سپس قانونی دیگر را به بوته تجربه میبرد، و این آزمون و خطاها پیوسته تکرار میشود. اینجاست که به اهمیت دستورات اسلام میتوان پی برد، دستوراتی که خالق انسان با توجه به نیاز حقیقی بشر معین نموده است و حضرت حجت(ع) پس از ظهور آنها را مو به مو اجرا میکند و امنیت و عدلی جهانگستر را در پهنه گیتی میگستراند. با توجه با این امر روایاتی که در موضوع امنیت وارد شده است، میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ یکی روایاتی که عدم امنیت و ترس و ستم را قبل از ظهور بیان میکند و دیگر روایاتی که ایجاد امنیت به دست امام زمان(ع) را پس از ظهور و پس از مستقر شدن حکومت آن جناب توصیف میکند[۲]. در اینجا ما احادیثی را مبنی بر وجود امنیت و آرامش به طور کامل، در دنیای آن روز ذکر میکنیم.
در روایتی قتاده نقل میکند:... خداوند به واسطه حضرت صاحب(ع) فتنههای کورکننده را از بین میبرد و چنان در روی زمین احساس امنیت میشود که پنج نفر زن بدون اینکه مردی مراقب آنان باشد به سفر حج میروند و جز خدا از هیچ گزندی هراس ندارند، و زمین و آسمان برکات خود را به مردم ارزانی میدارد[۳]. رسول خدا(ص) فرمود:... در زمان حکومت حضرت حجت(ع) چنان امنیت فراگیر میشود که حتی در میان حیوانات نیز هیچ ناامنی وجود ندارد، گزند هر حیوان گزندهای برداشته میشود، تا جایی که اگر طفلی دستش را در دهان افعی کند، هیچ صدمهای نمیبیند؛ بچهها با شیر برخورد میکنند اما از او آسیبی نمیبینند؛ شیرها مانند سگ گله در میان گوسفندان تردد میکنند، و گرگ و میش در کنار هم رفت و آمد دارند، گویا گله و سگ پاسبان است؛ مردم از جنگ و جهاد آسوده باشند و به عبادت و مناجات مشغول هستند. فقر برچیده شده، به گونهای که صدقه برداشته میشود و دیگر نیازی به صدقه نیست[۴].
رسول خدا(ص) فرمود: مردم در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) مانند زنبورهای عسل که به دور ملکه خویش میگردند، گرداگرد وجود مقدس آن جناب میگردند، و او زمین را پر از عدل و داد میکند، در حالی که پر از ظلم و ستم شده است (و چنان عدل و امنیت فراگیر شود که) مردم مانند روز اول آفرینش در امنیت کاملاند و هیچ خوابیدهای (بر اثر ناراحتی) بیدار نمیشود و هیچ خونی ریخته نمیشود. در حدیث دیگری آمده است: جهان به گونهای شود که مردگان تمنا کنند که زنده شوند (یعنی زندگی در این دنیا رشک بهشتیان شود و حیات این دنیا را بر بهشت برزخ ترجیح دهند)[۵].
رسول خدا(ص) فرمود: حضرت عیسی(ع) از آسمان نازل میشود و دجال را به قتل میرساند... پس از قتل دجال چهل سال هیچ کسی نخواهد مرد و هیچ فردی به بیماری دچار نمیشود. مردم به گوسفندان و احشام خود میگویند: «به فلان جا بروید و بچرید و در ساعت فلان برگردید»، آن رمه نیز دقیقاً همان گونه رفتار میکنند. گوسفندان بین دو مزرعه راه میروند و حتی یک خوشه نیز از مزرعه نمیخورند و ساقهای را هم نمیشکنند. مارها و عقربها آشکارا تردد میکنند و هیچ کسی را نمیآزارند...[۶].
امنیت در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
- منظور تحقق امنیت برای شهروندان و مبارزه با اخلالگران امنیت اجتماعی و برخورد قاطع با کسانی است که با اسلحه و تهدید مردم آرامش جامعه را برهم میزنند، یا به ناموس آنان تجاوز میکنند که این خود نوعی ایجاد خلل در امنیت خانواده و نابودن کردن نسل و انساب است. بدین جهت آیاتی که در کیفر زنا آمده و با قید «نسائکم» (﴿وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ﴾[۷] یعنی زنان شما بیان شده، ناظر به اخلال امنیت زنان شوهردار تلقی شده و کیفر جلد در سوره نور ناظر به همین جهت تفسیر بوده است (فخر رازی، تفسیرکبیر، ج ۹، ص ۲۴۱، حسینی جرجانی، تفسیر شاهی، ج ۲، ص ۶۵۲). لذا این کسان محارب با خدا و رسول و نا امن کننده جامعه معرفی شدهاند. برای تأمین امنیت راهها و روشهایی در میان عقلا پیش بینی شده، که یکی از آخرترین آنها، برخورد قاطع با اخلالگران به امنیت مردم است. اما روشن است که محاربه معنایی معین دارد و هر مخالف و منتقد و یا حتی معاند و یا تهدید کننده را نمیتوان محارب نامید.
- ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ * إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۸].
- ﴿وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ﴾[۹]* ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ * أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾[۱۰]
- نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- از آنجا که امنیت در جامعه دارای اهمیت دارد، خداوند، محاربان با پیامبر را در مرحله اول به پرهیز از فسادگری و ستیزهجوئی با خدا و پیامبر و در مرحله دوم تهدید به کیفر کرده است: ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا ... إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا﴾[۱۱] و از این آیات استفاده میشود که کیفر محاربه با همه شدت و غلظت آن بیدلیل نیست و در رتبه نخست هر جامعه و از آن جمله جامعه دینی، تحصیل و نگهداری امنیت برای شهروندان است[۱۲].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ روضة الواعظین: ج ۲، ص ۴۷۲.
- ↑ برای مطالعه شرایط ناامنی در دوران پیش از ظهور به موضوع «آخرالزمان پیش از ظهور» مراجعه کنید.
- ↑ ملاحم: ص ۶۸.
- ↑ ملاحم: ص ۱۵۲.
- ↑ ملاحم: ص ۷۰.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۱۰۵.
- ↑ «و از زنان شما آنان که زنا کنند چهار تن از میان خود بر آنان گواه گیرید و اگر گواهی دهند، آنها را در خانهها بازدارید تا مرگ، آنان را دریابد یا خداوند، راهی (دیگر) پیش پای آنها بگذارد» سوره نساء، آیه ۱۵.
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی * جز آن کسان که پیش از آنکه بر آنان دست یابید توبه کرده باشند، پس بدانید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳۳-۳۴.
- ↑ «و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.
- ↑ «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان در *هیچگاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بیگمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهادهاند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست میدارند و خداوند پاکیزگان را دوست میدارد* آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو میلغزاند ؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۰۷الی۱۰۹.
- ↑ «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳-۳۴.
- ↑ سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۷۸.