امام هادی در کلام اسلامی
مقدمه
نام آن امام همام، علی است و دوازدهمین تن از چهارده معصوم است. به سال ۲۱۲ ق. در نزدیکی مدینه تولد یافت و در چهل و یک سالگی به شهادت رسید. پدر ارجمندش، امام محمد تقی(ع)، نهمین امام شیعیان است و مادرش سمانه است. مشهورترین لقبهای مبارکش، هادی و نقی و کنیهاش ابوالحسن ثالث است[۱].[۲]
فضائل و مناقب
امام دهم(ع) به پاکی زندگی و بندگی خدا شهره بود. بیشترین ساعات شب و روز را به عبادت و طاعت میگذرانید و از فضیلتها و ویژگیهای او، علم و حلم و کرم و هیبت و عظمت بود[۳]. امام هادی(ع) پیروان خویش را از حسادت و بدزبانی و همنشینی با گمراهان بر حذر میداشت. میفرمود: "دنیا به سان بازاری است که برخی در آن [برای آخرت خویش] سود میبرند و برخی زیان میکنند"[۴]. او با زهد و پارسایی کامل در دنیا میزیست و به جذبهها و لذتهای مادی میل نمیکرد. فضیلتهای امام دهم(ع) موجب گشت تا شیعیان شیفته او شوند و از آن سو نیز، دشمنان به مدح و ستایشاش دهان بگشایند [۵].[۶]
اثبات امامت
درباره امامت آن حضرت، اخبار و احادیث فراوانی نقل است. پیامبر اسلام(ص) در روایتی، دهمین وصی خویش را علی بن محمد(ع) خوانده است[۷]. نیز امام نهم(ع) به صراحت از امامت او سخن گفته است و همچنین در وصیت، پیش از شهادت، آشکار و صریح آن حضرت را جانشین خود خوانده است. چون امام جواد(ع) خواست وصیت کند، امام هادی(ع) کودک بود. از این رو، عبدالله بن مساور از سوی امام جواد(ع) مأمور شد برخی امور اجرائی شیعیان را بر عهده گیرد تا هنگامی که ایشان به بلوغ رسد. برخی کسان مانند احمد بن ابوخالد و حسن بن محمد- مشهور به جوانی- و نصیر خادم بر این وصیت گواه بودند[۸]. افزون بر آنکه نصوص معتبر بر امامت امام هادی(ع) شهادت میدهند، برجستگی و ویژگیهای شخصی آن حضرت نیز دلیلی روشن بر این حقیقت است. آن امام همام(ع) در علم و عمل، از همه مردمان روزگار خویش برتر بود و هیچ خطا و گناه و نسیانی از او ندیدند و دعایش با استجابت قرین بود و معجزهها و کرامتها به ظهور رسانید[۹].
دوران امامت
حضرت هادی(ع) پس از شهادت پدر به سال ۲۲۰ ق. منصب امامت را بر عهده گرفت و در آن روزگار، هشت ساله بود. مدت امامت ایشان ۳۳ سال طول کشید. ۱۳ سال در مدینه و ۲۰ سال در سامراء. در این ایام شش خلیفه عباسی بر مسند قدرت نشستند: معتصم، واثق، متوکل، مُنتصَر، مستعین و مُعتَز[۱۰]. روزگار امام دهم(ع) از حساسترین دوران حیات شیعه است. ویژگی این دوران، ستم جانکاه و استبداد کامل دستگاه خلافت است.
متوکل از خودکامهترین خلفای عباسی، در این روزگار حکومت میکرد و دشمنی و کینه ویژهای با خاندان پیامبر(ص) داشت. در عهد او شیعیان به سختی میزیستند و بیحرمتیها و ستمهای فراوانی بدانان روا میشد. متوکل آشکارا به ساحت مقدس علی بن ابی طالب(ع) اهانت کرد و حرم شریف حضرت حسین بن علی(ع) را ویران ساخت و امام هادی(ع) را به سختی زیر نظر داشت و به هر بهانهای ایشان را احضار میکرد و آزار میداد. او مردم مدینه و مکه را از معاشرت با علویان منع کرد. اگر کسی کمکی به شیعیان میرسانید، به سختی عقوبت میشد.
وضعیت مالی شیعیان بسیار بغرنج بود به گونهای که گفتهاند زنان علوی برای نماز گزاردن به حد کفاف چادر نداشتند و گاه یک چادر را میان خود میگرداندند و به نوبت نماز میگزاردند[۱۱]. هر چند امام هادی(ع) در این ایام به گونه پیوسته در زندان نبود، حکومت به سختی از ایشان مراقبت میکرد و رفتار آن حضرت را به صورتی دقیق زیر نظر داشت. مأموران حکومتی بارها به ناگاه خانه امام(ع) را میجستند تا شاید بهانهای برای آزار ایشان بیابند. حکومت عباسی از این گذر میخواست بر شخصیت امام(ع) آسیب زَنَد و ایشان را از چشم مردم بیندازد و با آزار یاران و شیعیان امام(ع) مکتب تشیع را از پیشرفت باز دارد. نشر معارف دینی و دفاع از حقانیت شیعه در آن روزگار، تدبیر خردمندانه و سنجیدهکاری طلب میکرد. امام هادی(ع) برای دست یافتن بدین هدف، فعالیتهای خویش را در دو بخش سامان داد: یکی بهرهگیری از هر گونه فرصتی که پیش میآمد برای بازنمودن باورهای حق شیعه. این فرصتها معمولًا از گذر شرکت امام در مجالس علمی و پاسخگوییهای ایشان به شبهههای مخالفان رخ مینمودند.
پشتیبانی معنوی و مادی شیعیان؛ امام در این بخش از فعالیتهای خویش، نیازهای فکری و معیشتی پیروان خویش را بر میآورد و معارف حق تشیع را بدانان میآموخت و بنیه دینیشان را توانمند میساخت[۱۲]. با الهام از تعالیم امام هادی(ع) بود که برخی علویان، علیه عباسیان میشوریدند و حکومت را به زحمت میانداختند[۱۳]. امام هادی(ع) با فداکاری و کوشش پیوسته، اسلام راستین را از گزند تحریف و تصحیف مصون داشت و مشتاقان تعالیم دینی را از آن بهرهمند ساخت و جایگاه والای امامت در آیین اسلام را برای مؤمنان عصر خویش تبیین کرد[۱۴].
شهادت
فعالیتهای امام هادی(ع) به هیچ روی، خوشایند عباسیان نبود. آن امام(ع) پیوسته در معرض آزارها و مزاحمتهای حکومت بود تا سرانجام معتز- خلیفه عباسی- تصمیم بر قتل امام(ع) گرفت. درباره چگونگی شهادت امام(ع) نقل کردهاند که با زهری کشنده و به دست عوامل خلیفه در سال ۲۵۴ ق. و در شهر سامراء به شهادت رسید. مرقد پاک آن حضرت در همان شهر جای دارد[۱۵].[۱۶]
منابع
پانویس
- ↑ مصنفات الشیخ المفید، ۱۱/ ۲۹۷؛ مناقب آل ابی طالب، ۴/ ۴۳۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۲۱.
- ↑ الاصول من الکافی، ۱/ ۴۹۹؛ اعیان الشیعه، ۲/ ۳۷.
- ↑ بحارالانوار، ۷۵/ ۳۶۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵۰/ ۲۱۱ و ۲۱۲.
- ↑ فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص۱۲۱.
- ↑ اعلام الوری، ۳۷۷.
- ↑ کافی، ۱/ ۳۲۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۲۲.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ۴/ ۴۳۳.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ۵۹۹.
- ↑ پیشوایان ما، ۲۶۱.
- ↑ ر. ک: امام هادی و نهضت علویان.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۲۲ ـ ۱۲۳.
- ↑ اثبات الوصیة، ۲۰۵ و ۲۰۶؛ الانوار البهیه، ۲۷۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۲۳.