شعر
رابطه شعر با زیارت
در این قسمت از برخی تدابیر شیعی و شیوهها و شکلهای به کار رفته و به کار گرفته شده از سوی جناحِ خطّ امام و فرهنگ اهل بیت (ع) سخن میگوییم تا ببینیم امامان (ع) شیعه (ع)، برای مقابله با آن «انزوای تحمیلی» در عرصه فرهنگی و سیاسی چه میکردند و برای در هم شکستن توطئه سکوت و خنثی کردن آثار سیاست بایکوت نسبت به جناح حق، چه برنامههایی داشتند و شکلهای مبارزه با خفقان اموی و عباسی چگونه بود؟ نقاب بر چهره خورشید انداختن، ریشهای قدیمی دارد، به قدمتِ انسان، و وجود حق و باطل در جهان. و نور را زندانی کردن در حصار شب، شیوه ای کهن است. اما هرچه هست، بوده است و هست و شاید پس از این هم تا همیشه در تاریخ بشر، اعمال گردد. چندان شگفت انگیز نیست آنچه در گذشته یاد کردیم. یعنی ممنوعیت اسم ائمه (ع): و ملاقات و زیارتشان. برای ناآشنای به بازیهای تاریخ، شاید باور کردنی نباشد که چگونه ممکن است اولاد پیامبر (ص) و عترت طیبه (ع) او و ائمه دین (ع)، که پاک ترین و داناترین و شایسته ترین انسانهای عصر خویش بودند، آنگونه مورد هتک حرمت و ستم و طرد و نفی و انزوا قرار گیرند، آنهم در زمانی که از عصر پیامبر اسلام (ص) چندان هم نمیگذشت! و چنان مورد بیمهری و حتی کینه معاصران خویش قرار گیرند که زندگی را در شدیدترین شرایط سانسور و خفقان ناشی از سلطه بنی عباس و پیش از آنان بنی امیه بسر برند. حوادث تاریخ، روشنگر و تبیین کننده یکدیگر و مفسّر هماند. ممنوعیت نام علی (ع) در دوره بنی امیه و جلوگیری از زیارت حسین (ع) و بیان فضایل اهل بیت عصمت (ع)، در عصر حاکمیت امویان و عباسیان، اگر در قرنهای بعد، اندکی باورنکردنی به نظر میرسید، حوادث مشابهی در مورد ادامه دهندگان و اخلافِ هر یک از این دو خط و دو جریان حق و باطل و نور و ظلمت، به خوبی روشنگر گذشته است[۱].
در عصر خفقانِ رضاخانی هم، عزاداری بر حسین (ع) قدغن بود و مخفیانه در خانهها انجام میگرفت. در دوره پهلوی هم، نام و نوار و اعلامیه و رساله و کتاب حضرت امام خمینی و به دیدار او رفتن ممنوع بود و همسنگران و همراهان رهبر در جهاد با ستم در عصر سلطنت طاغوت، مورد تعقب و تهدید و تضییق و تبعید قرار میگرفتند. ولی مگر تبعیدیها سکوت میکردند و زندانیان تن به تسلیم میدادند؟ در عصر خلفا نیز پیروان حق چنین بودند و همچنان که قبلًا اشاره شد، امامان شیعه (ع)، به عنوانِ محور اینگونه تحرّکها، برای دعوت مردم به چکادهای بلند حق و خورشیدهای روشنی بخش و حرارت آفرین ایمان و عدالت، با شیوهها و برنامههایی، در جهت احیای فضیلتهای فراموش شده و مطرح ساختن نمونههای عینی کمالات و مجسمههای تقوا و پاکی و ارزشهای مکتبی، تلاش میکردند. آنچه با عنوانِ «شعر، ذکر و زیارت» مطرح میشود اشاره به بعضی از این شیوهها و برنامه هاست. اینگونه فعالیتها و استفاده از این نوع قالبها و شیوهها، برخی بیشتر به دورانِ حیاتِ ائمه (ع) مربوط میشود و بعضی دیگر پس از شهادت ائمه (ع) هم میتواند مورد استفاده و عمل قرار گیرد. نوشتن و گفتن و نشر فکر، از اسلوبهای مهم تبلیغی در رابطه با یک فکر و فرهنگ و سیاست است. وقتی پیروان باطل از زبان و قلم و شعر و شیوههای تبلیغی بهره میگیرند، چرا حقجویان به اینگونه ابزار و وسایل بیانی روی نیاورند؟! در مقابل دروغ پردازیها و جعل حدیث و پخش فضایل ساختگی نسبت به امویان و وابستگان حکّام جور، میبایست فضایل والای اهل بیت (ع) بیان شود و احادیثی مستند و درست، که در تمجید و بزرگداشت این خاندان از زبان پیامبر اسلام (ص) نقل شده است، مطرح و بیان گردد که این، امری است کاملًا منطقی و به جا و خردمندانه. در زمینه شعر هم چنین است[۲].
در مقابل شاعرانِ متملّق و چاپلوس دربارهای بنی امیه و بنی عباس که با بیان شعری خود، خلافت را حق مسلّم آن غاصبان دانسته و خلفای جور را شایسته ترین افراد برای تصدّی و به عهده گرفتن رهبری امت برای مردم جا میزدند، شاعرانِ متعهّد شیعه، ضمن رسوا کردنِ دشمنان و افشاگری علیه مظالم و جنایات و بی کفایتیهای جبّاران حاکم، به تشریح و تبیین و اظهار فضایل امامان شیعه (ع) و آل علی (ع) و... میپرداختند و چه بسیار شاعرانی از شیعه که در ستیز با حکّام اموی و دفاع از ائمه (ع) و ترویج فرهنگ علوی، سر به دار یا آواره گشتند و یا شهید راه تعهّد شدند[۳][۴].
ذکر مناقب و بیانِ احادیث مربوط به فضایل اهل بیت (ع)، در آن جوّ آلوده به تزویر و سالوس و دغل، ارزشی گران داشت. «سید حمیری»، افتخارش این بود که هیچ منقبتی درباره علی (ع) و اهل بیت (ع) نیست مگر آنکه آنها را در سرودههای خویش آورده است. در مقابل دروغ پردازیهای شگفت و وقیحانه که از سوی روایت سازان و جعل کنندگان حدیث در فضایل ساختگی خلفا و فاسقان و... رواج داشت و عده ای با گرفتن رشوه و جایزه، به تجارت و بازرگانی حدیث مشغول بودند، بیشک، بیان فضایل روشن و شایستگیهای درخشان و همچون آفتابِ ائمه معصومین (ع)، جهادی عظیم بود که میتوانست تا حدّی سدّ راه آن تبلیغاتِ منفی و خنثی کننده تلاشهای فرهنگی و حدیثی مسموم آن دوره از سوی وابستگان به دربار خلفا باشد. علامه امینی چهره بسیاری از این دروغگویان بزرگ تاریخ را افشا کرده و تناقض دروغهای این کم حافظه گان دروغگو را آشکار ساخته است و چه خوب از عهده این کار برآمده است و فضایل جعلی انباشته شده در کتب قدیمی را که در مورد حاکمان بی تقوا و حکّام بی تعهد و لاقید نسبت به شرع و اخلاق و دین و شرف نقل شده، بیان کرده است[۵][۶].
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۹۱-۹۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۹۱-۹۴.
- ↑ به نمونههایی از اینگونه تلاشها از سوی شاعران متعهد شیعه، میتوانید رجوع کنید به: «الغدیر» ج ۲، و «ادبیات انقلاب در شیعه» از آیینه وند.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۹۱-۹۴.
- ↑ به بحثهای پربار و مبسوط و مستوفای مرحوم علامه امینی در این مورد، به کتابِ «الغدیر»، جلدهای 5، 9 و 10 مراجعه کنید.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۹۱-۹۴.