سرگذشت زندگی امام سجاد
مقدمه
امام سجاد(ع) فرزند حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یکی از امامان اهلبیت(ع) است.
نام گرامی وی "علی" و مشهورترین القابش "زین العابدین"[۱]، "سجاد"[۲]، "سید الساجدین"[۳]، "ذوالثفنات"[۴]، "سید العابدین"[۵]، "قدوه الزاهدین"[۶]، "امام المؤمنین"[۷]، "الامین"[۸]، "الزکی"[۹]، "زین الصالحین"[۱۰]،"منار القانتین"[۱۱]، "العدل"[۱۲]، "الامام الامه"[۱۳]، "البکا"[۱۴]، "سیدالمتقین"[۱۵]، "العابدین"[۱۶]، است.
حضرت سجاد(ع) و جد بزرگوارش حضرت امیر طبق روایات، دعّاء (کسی که زیاد دعا میخواند) بودند. این گواه بر آن است که از شخص پیغمبر(ص) تا امام زمان(ع) که مکتب دعا را به وجود آورند یک "سلسله" بودهاند.
امام سجاد(ع) در باب دعا چنان تمرکزی داشتهاند که به ایشان "دعّاء" گفته میشود. همچنانکه ایشان را جزءالبکاء (کسی که زیاد گریه میکند) میدانند. در عالم پنج نفر را البکاء ذکر کردهاند که عبارتند از: حضرت آدم(ع)، یعقوب(ع)، یوسف(ع)، زهرا(ع) و سجاد(ع)"[۱۷].
"اغلب کسانی که این لقبها را بهامام سجاد(ع) دادهاند، نه شیعه هستند و نه او را امام منصوب از جانب خدا میدانند، بلکه او را کاملترین، شریفترین و بهترین کسی میبینند که در جستجویش میباشند"[۱۸].
عموم مورخان و محدثان قدیم چون کلینی، مفید، ابن شهر آشوب، علی بن عیسی اربلی، مصعب زبیری، ابن سعد، بلاذری، سبط ابن الجوزی، ابن خلکان و ابن حجر عسقلانی (از اهل سنت و جماعت) ولادت امام علی بن الحسین(ع) را در مدینه سال سی و هشتم و یا سی و هفتم بعد از هجرت دانستهاند. متقدمان و متأخران جز تنی چند همگی این شهرت را پذیرفتهاند[۱۹].
اقوال مورخان درباره روز ولادت امام سجاد(ع): پنجم شعبان، هشتم شعبان، ، نهم شعبان، یازدهم شعبان، یازدهم رجب، هشتم ربیع الاول، نیمه جمادی الاول و نیمه جمادی الثانی را ذکر کردهاند و در تعیین سال تولد نیز اختلاف است برخی ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۴۸، و ۴۹ را ذکر کردهاند.
کنیت او را "ابو محمد"[۲۰]، "ابوالحسن"[۲۱]، "ابوبکر"[۲۲]، "ابوالحسن"[۲۳] و "ابوالنعیم"[۲۴] نوشتهاند.
امام سجاد(ع) را "ابن خیرتین" یعنی "پسر دو بهترین" یعنی "قریش در میان عرب و ایرانیان در میان عجم" نام نهادهاند[۲۵].
در اسناد دست اول و نزدیک به عصر اول نام مادر امام چهارم به اسامی: شهربانو، شهربانویه، شاه زنان، جهان شاه، شهرناز، جهان بانویه، خوله، برَّه، سلافه، غزاله، سلامه، حرّار، مریم و فاطمه آمده است. از میان این ۱۴ نام، شهربانو از همه مشهورتر است... نام شهربانو شهرتی هزار و یکصد ساله دارد[۲۶].
با بررسی منابع تاریخی و روایی در منابع اهل سنت، بر نامهای سلافه، سلامه، غزاله تأکید شده است در حالی که در کتابهای شیعی نام شهربانو بیشتر ذکر شده است.
براساس برخی از روایات و کتب تاریخی "شهربانو" دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی ایران بوده است.
شیخ عباس قمی در منتهی الآمال آورده است: والده مکرمه آن حضرت، علیای مخدره، شهربانو، دختر یزدگرد بن شهریار بن پرویز بن هرمز بن انوشیروان، پادشاه عجم بوده... .
چنانچه شیخنا حر عاملی در ارجوزه خود فرمود: علامه مجلسیدر جلاء العیون فرموده: ابن بابویه به سند معتبر از حضرت امام رضا(ع) روایت کرده است که عبدالله بن عامر، چون خراسان را فتح کرد، دو دختر از یزدجرد، پادشاه عجم گرفت، و برای عثمان فرستاد، سپس یکی را به حضرت امام حسین(ع) و... [۲۷].
"قدیمیترین مورخ که مادرش را دختر یزدگرد دانسته، یعقوبی است که کتابش را در نیمه دوم هجری نوشته است. وی میگوید امام حسین(ع) او را که "احرار" بود، غزاله خواند و حتی برخی در نسبت او به یزدگرد نیز تشکیک کردهاند"[۲۸].
در تاریخ وفات امام چهارم(ع) نیز اختلاف نظرهایی بین مورخان هست که مشهورترین آنها عبارتند از: ابن خلکان و ابن سعد در طبقات و ابن حجر، سال ۹۴ هجری را نوشتهاند. در کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۸ محرم سال ۹۴ یا ۹۵ هجری را تأکید میکند. ولی بنا به مشهور، امام در بیست و پنجم محرم سال ۹۵ هجری در ۵۷ سالگی پس از یک دوره زندگی سراسر رنج و اندوه و مبارزه و جهاد به دستور ولید بن عبدالمالک خلیفه ستمگر اموی و به وسیله هشام بن عبدالملک مسموم و شهید گردید و در قبرستان بقیع در مدینه کنار قبر امام حسن(ع) دفن گردید. این مطلب در مصباح کفعمی، بحارالانوار، (ج ۴۶) و مناقب، (ج ۳) آمده است[۲۹].
از میان نظرات بیان شده، سال ۹۴، ۹۵ از اعتبار بیشتری برخوردار است.
مطابق نقل برخی از تواریخ، امام چهارم(ع) دارای یازده پسر و چهار دختر بودهاند. برخی تعداد پسران آن حضرت را دوازه نفر نوشتهاند و بعضی اسمی از دختران آن حضرت به میان نیاوردهاند[۳۰].
امام سجاد(ع) بیشتر فعالیتهای خود را بر نیایش و دعا متمرکز کرده بودند و همچون پدر گرامی خود، به مبارزه مسلحانه اقدام نکردند یا چون فرزندانش امام باقر(ع) و امام صادق(ع) حلقه درس و بحث گسترده تشکیل ندادند[۳۱]. درواقعامام سجاد(ع) با تربیت زید و امام محمد باقر(ع) پایههای اولیه مبارزه تشیع از نظر نظامی و فرهنگی[۳۲] را پیریزی و بنا نمودند، حتی میتوان ادعا کرد که سنگ بنای مذهب تشیع که در زمان امام پنجم(ع) و خصوصاً امام ششم(ع) ظاهر شد در زمان امام چهارم(ع) بنیانگذاری شده بود[۳۳]. لکن به دلیل اوضاع سیاسی، اجتماعی و اخلاقی دوران آن امام همام، ایشان زبان دعا را برگزیدند که صحیفه سجادیه از نتایج آن است. به همین دلیل ضروری است که ابتدا نمایی کلی از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اخلاقی دوران امام را به اختصار توضیح دهیم[۳۴].
دوران اجتماعی سیاسی
دوران امامت حضرت سجاد(ع)، مصادف با یکی از سیاهترین ادوار حکومت در تاریخ اسلام بوده، براساس تقسیمبندی ادوار چهارگانه امامت[۳۵] پس از رحلت پیامبر(ص)، زندگی امام سجاد(ع) در دوره چهارم بوده است. گرچه پیش از آن حضرت، حکومت اسلامی دستخوش انحراف گشته بود، اما زمان امام چهارم(ع)، سردمداران حکومت آشکارا و بدون هیچگونه پردهپوشی، به مقدسات اسلامی توهین کرده و اصول اسلامی را زیر پا میگذاشتند[۳۶].
امام سجاد(ع) سراسر زندگی خود را، در دوران خفقان و ظلم بنیامیه گذراند. کافی است که بدانیم ایشان با چند تن از خلفای بنیامیه چون یزید بن معاویه، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و هشام بن عبدالملک معاصر بود، که آنها هر نوع حرکت علیه حکومت را زیر نظر داشتند.
بیشترین دوران امامت امام زین العابدین(ع)، مصادف با سلطنت عبدالملک بود که مدت ۲۱ سال طول کشید[۳۷].
بیشترین توهین به مقدسات دین، آزار اهلبیت(ع) و شیعیان، در این عصر صورت گرفته است. مسعودی مینویسد: "عبدالملک خونریز بود و کارگزارانش نیز همانند خودش بودند، مثل حجاج در عراق، مهلب در خراسان، هشام بن اسماعیل در مدینه و دیگران. و در میان آنان، حجاج از همه ستمگر تر و خونریزتر بود"[۳۸].
مسعودی میگوید: "امامت علی بن الحسین(ع) با ترس، تقیه و مخفیانه شروع گردید"[۳۹].
مسعودی در ادامه چنین بیان میکند: فساد اخلاقی یزید به عمال و اطرافیانش سرایت کرده بود و در زمان او ساز و آواز، مجالس لهو و لعب، خنیاگری و خوش گذرانی به دو شهر مقدس مکه و مدینه نیز، کشیده شده بود و مردم مدینه آشکارا به شرابخواری پرداختند[۴۰].
جانکلو پاشا از مستشرقین معاصر اروپایی در کتاب "امپراتوره العرب" راجع به زمان عبدالملک چنین مینویسد: "در زمان وی جاسوسان فراوان بودند. از جمله کسانی که این امر را به عهده داشتند نامهرسانها بودند که کارهای استانداران و رهبران تشیع و شیعیان را زیر نظر داشتند"[۴۱].
انحراف اخلاقی آن زمان شامل برخی از دانشمندان و حکام نیز میشد[۴۲].
وضعیت حاکم در دورانامام سجاد(ع) بنا به تحلیل آیت الله خامنهای دارای چهار ویژگی است: "رعب و وحشت، انحطاط فکری، فساد اخلاقی و فساد سیاسی"[۴۳].
به دلیل همین شرایط ویژه اجتماعی، سیاسی و اخلاقی دورانامام سجاد(ع)، عاملی بود که باعث شد ایشان از زبان دعا استفاده بکنند[۴۴].
به نظر میرسد، از آنجایی که ائمه(ع) برای تمامی اعصار و برای تمامی نسلها مشعل فروزان حقاند، حکمت خداوند اقتضاء میکند که سیره هریک از آنان جهت هدایت با روشی خاص باشد و متمایز باشد؛ تا روشهای گوناگون آنان، گنجینهای پربار برای مردم باشد. تا هرکس مطابق با خود و شرایط ویژهای که در آن به سر میبرد، از آنها بهره گیرد.
حسن بصری میگوید: " اگر رسول خدا برگردد از میان آنچه به شما تعلیم داده است، جز قبله را نمیشناسد"[۴۵].
سیوطی مینویسد: "عمر بن عبدالعزیز والی مدینه و امیرالحاج در خلافت ولید بن عبدالملک برخی از مسائل دینی را نمیدانست"[۴۶].
حجاج بن یوسف منزلت عبدالملک مروان را بالاتر از پیامبر(ص) میدانست[۴۷].
ابن ابی الحدید ازامام سجاد(ع) نقل میکند که فرمود: "بیست نفر در مکه و مدینه یافت نمیشود که ما خانواده رسول را دوست داشته باشند"[۴۸].
در بحارالانوار آمده است: یکی از روزهایی کهامام سجاد(ع) در شام حضور داشت. از بازار دمشق عبور میکرد؛ منهال بن عمرو (یکی از اصحاب علی بن الحسین(ع)) را ملاقات کرد. منهال پرسید: در چه حالی ای فرزند رسولالله؟ امام(ع) فرمود: حال ما مثل حال بنیاسرائیل، در زمان فرعون است که پسرانشان را سر بریدند و زنان آنها را باقی میگذاشتند. ای منهال! عرب بر عجم افتخار پیدا کرد به سبب اینکه پیامبر(ص) از عرب است. و قریش بر دیگر عربها برتری پیدا کرد، به این جهت که پیامبر از قریش است. و اکنون حال ما اهلالبیت و خاندان پیامبر(ص) به این روز افتاده...[۴۹].
در چنین اوضاع و احوالی بود کهامام سجاد(ع) فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی و ارشادی خود را آغاز کردند.
از مهمترین فعالیتهای فرهنگی ایشان میتوان: هشدار به عقاید غالیان (کسانی که دچار عقیده "غلو" شدهاند)، مبارزه با جبرگرایی، احتجاج با مشبهه(کسانی که خدا را به مخلوقات تشبیه مینمایند) و برخورد با عالمان درباری مثل برخورد امام(ع) با محمد بن مسلم زهری، را نام برد.
یکی از ترفندهایی کهامام سجاد(ع) در آن وضعیت به کار بست، استفاده از لباس دعا به منظور ترویج معارف الهی و افکار خود بود.
یکی دیگر از اقدامات امام سجاد(ع) تربیت شاگردان بود؛ به گونهای که مرحوم طوسی در اختیار معرفه الرجال میگوید: شاگردان امام سجاد(ع) که از او روایت کردند ۱۷۰ تن بودند. با آموزش کم در شرایط دشوار، تنها نه تن از شاگردان، یازده کتاب نوشتهاند[۵۰]. زنده کردن یاد عاشورا یکی دیگر از اقدامات امام سجاد(ع) در مبارزه با وضعیت موجود بود[۵۱]. همچنین مهیا نمودن زمینه برای حضور امام پنجم و ششم در عرصه مبارزه فرهنگی. در کل با این اقدامات بود که اسلام حفظ شد.
علامه سید جعفر مرتضی میگوید: "امام سجاد(ع) در این دوره از نو اسلام را زنده کرد"[۵۲][۵۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۷؛ منتهی الآمال؛ ارشاد؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة؛ مناقب؛ حلیة الاولیاء.
- ↑ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۷؛ منتهی الآمال؛ مناقب؛ علل الشرایع.
- ↑ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص۱۴.
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۷؛ منتهی الآمال: زندگانیامام سجاد(ع) (جمعی از علمای لبنان)؛ مناقب؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة؛ علل الشرایع.
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع)؛ مناقب؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة.
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع)؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة.
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع)؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة؛ مناقب.
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع)؛ منتهی الآمال؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة.
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع)؛ منتهی الآمال؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة.
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع)؛ مناقب.
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع)؛ حلیة الأولیاء؛ مناقب.
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع).
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع).
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع).
- ↑ زندگانی علی بن الحسین(ع)؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة.
- ↑ شیخ عباس قمی، ص۱۴.
- ↑ (گفتگو با آیت الله محمد باقر موحد ابطحی)، سفینه، ۷، تابستان ۸۴، ص۱۳۹-۱۳۸.
- ↑ رضا شیرازی، شام غریبان، ص۶۷.
- ↑ سید جعفر شهیدی، زندگی علی بن الحسین(ع)، ص۲۹. شیخ عباس قمی میگوید: بدان که در تاریخ میلاد آن حضرت، اختلاف بسیار است؛ شاید اصح اقوال، نیمه جمادی الاول سنه سی و پنج، یا شش یا سنه سی و هشت بوده باشد.
- ↑ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص۱۴؛ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸.
- ↑ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸.
- ↑ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸.
- ↑ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸.
- ↑ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ترجمه و شرح علی بن حسین زوارهای، ج۲، ص۲۹۷.
- ↑ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ترجمه و شرح علی بن حسین زوارهای، ج۲، ص۲۹۷.
- ↑ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۱۰-۱۲. در کتاب سیره پیشوایان آمده است: «در کتب تاریخی و زندگی ائمه، نام مادر امام چهارم سخت مورد اختلاف است و علاوه بر شهربانویه، به دوازده صورت دیگر نیز همچون: شاه زنان، جهان شاه، شهرناز، جهان بانویه، خوله، سلافه و... آمده است». (مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۲۳۳).
- ↑ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص۱۴؛ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۸؛ شیخ مفید در الارشاد مادر ایشان را دختر یزدگرد سوم میداند. (الارشاد ترجمه رسولی محلاتی، ص۱۳۸) کشف الغمة فی معرفة الأئمة زوارهای (صفحه ۲۶۰) مادر ایشان را دختر یزدجرد میداند.
- ↑ علی اکبر حسنی، امام چهارم(ع) پاسدار انقلاب خونین کربلا، ص۲۲. از جمله افرادی که انتساب مادر امام چهارم(ع) به دختر یزدگرد را مورد تشکیک قرار دادهاند، شهید مرتضی مطهری است. ایشان میفرمایند: «آری این است توجیهی که برخی از مستشرقین و ایرانیانی که تحت تأثیر سخنان آنان واقع شدهاند، راجع به ماهیت مذهب شیعه و علت پیدایش آن مینمایند.»..(مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۱۱۶).
- ↑ علیاکبر حسنی، امام چهارم(ع) پاسدار انقلاب خونین کربلا، ص۲۱۵؛ برخی نیز [[شهادتامام سجاد]](ع) را در ۲۵ محرم سال ۹۴ یا ۹۵ هجری به دلیل مسموم شدن و عمر بابرکت ایشان را ۵۷ سال میداند. (محمدعلی مجد فقیهی، آشنایی با صحیفه، ص۱۱). عدهای هم [[شهادتامام سجاد]](ع) را به استناد کتاب اصول کافی (ج ۲ ترجمه مصطفوی ص۳۸۶) در ۵۷ سالگی امام سجاد(ع) میداند. (الف. کاویانی، امام سجاد(ع)، ص۷؛ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص۲۰۲).
- ↑ علیاکبر حسنی، امام چهارم(ع) پاسدار انقلاب خونین کربلا،(ص) ۲۰۸.
- ↑ حمیدرضا حقشناس، اخلاق اجتماعی در صحیفه سجادیه، ص۱۱.
- ↑ در این تعالیم اندیشهای انقلابی، سیاسی، اجتماعی نهفته که به زبان دعا آن را بارور میسازد و زیربنای یک حکومت فراگیر را تشکیل میدهد. دیری نپایید که این اندیشه خود را نشان داد. و وقتی که اندکی فضا باز شد مکتب تعلیمی امام محمد باقر(ع) مالامال از شاگرد شد. (محمدجواد سلمان پور، فرهنگسازی امام سجاد(ع) با زبان دعا، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۷، زمستان ۸۴، ۱۰۴). یکی دیگر از نویسندگان معاصر درباره صحیفه سجادیه مینویسد: «... صحیفه سجادیه اساس اندیشه انقلابی را تشکیل داده و امت اسلامی نیز نیاز به تکیهگاهی خاص و انقلابی داشته است... من گمان نمیکنم که پس از قرآن کتابی همچون صحیفه سجادیه باشد که اینگونه قلب محرومان را تسلی بخشد و خون انقلاب را در رگهای مستضعفان به جوش آورد». (www.hawzah.nte/....4741-38387)
- ↑ امام سجاد(ع) از دو راه عملی با پیروان خود روبرو گردید: ۱. برانگیختن وجدان انقلابی افراد مسلمان... ۲. تهیه برنامه فکری و آگاهی عقیدتی و روانی. امام(ع) در حقیقت دومین مؤسس مدرسه بزرگ اسلامی بود. خانه و مسجد، مدرسه او بود... (عادل ادیب، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ترجمه اسدالله مبشری، صامام اساس ۱۵۷-۱۵۸).
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۴ ـ ۳۸.
- ↑ امام مقیم، امام اساس،امام مستقر و امام مستودع. برای اطلاع بیشتر ر.ک: فرق و مذاهب کلامی، ص۷۳ به بعد.
- ↑ سیره پیشوایان، ص۲۴۱.
- ↑ سیره پیشوایان، ص۲۴۱.
- ↑ علی بن الحسین بن علی المسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۹۱.
- ↑ علی بن الحسین بن علی المسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۱۵؛ علی اکبر حسنی، مقالهامام سجاد در عصر شبگون و ظلمانی، مکتب اسلام، ۱۰، دی ۸۰، ص۳۴.
- ↑ علی بن الحسین بن علی المسعودی، ج۳، ص۹۷؛ سیره پیشوایان، ص۲۶۵.
- ↑ الف، کاویانی، امام سجاد(ع)، ص۲۲.
- ↑ مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۲۶۸.
- ↑ محمدجواد سلمانپور، «فرهنگسازیامام سجاد(ع)، با زبان دعا»، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۷، زمستان ۸۴، ص۱۰۰-۱۰۱.
- ↑ حمیدرضا حقشناس، اخلاق اجتماعی در صحیفه سجادیه، ص۴.
- ↑ علی اکبر حسنی، «امام سجاد در عصر شبگون و ظلمانی»، مکتب اسلام، ۱۰، دی ۸۰، ص۳۶.
- ↑ جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، به تحقیق محمد محی الدین عبدالمجید، ص۲۲۸ – ۲۴۶.
- ↑ حمدحسین قائمی، «سیری در زندگانیامام سجاد(ع)»، سمینار ما و صحیفه سجادیه، مجموعه مقالات و سخنرانیهای ارائه شده (تهران: شورای سیاستگذاری ائمه جمعه،۱۳۸۵)، ص۱۸۱.
- ↑ عزالدین ابوحامد بن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، مصحح ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۱۰۴.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۴۳.
- ↑ علی اکبر حسنی، «امام سجاد در عصر شبگون و ظلمانی»، مکتب اسلام، ۱۰، دی ۸۰، ص۳۸.
- ↑ الف، کاویانی، امام سجاد(ع)، ص۲۴.
- ↑ سید احمد خاتمی، «ادعیه ائمه اطهار(ع) و تبیین معارف اسلامی» در سمینار ما و صحیفه سجادیه، مجموعه مقالات و سخنرانیهای ارائه شده (تهران، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، ۱۳۸۵)، ص۱۵۸.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۹ ـ ۴۳.