حکومت امام علی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

حکومت امام علی (ع) یا حکومت علوی چیزی جز همان "حکومت اسلامی" نیست، امّا از آنجا که در طول تاریخ، سلسله‌های خلفا و حکّام و پادشاهان، حکومت خویش را اسلامی می‌پنداشتند، دوران حکومت پنجسالۀ حضرت علی (ع) و شیوۀ حکومتی او در زمینه‌های مختلف به عنوان حکومت علوی الگوی مجسم و قابل ارائه حکومت اسلامی است[۱].

مقدمه

حضرت علی (ع) به شرطی مسؤولیت حکومت را برعهده گرفت که طبق حکم خدا و سیرۀ پیامبر خدا (ص) و آنچه خودش حق می‌شناسد و عدل می‌داند، رفتار کند. اجرای دقیق احکام قرآن و نداشتن کمترین سازش و مسامحه و تساهل در اجرای حق و عدل و مراعات کامل عدالت و پرهیز جدّی از تبعیض و مقابلۀ قاطع با فساد اداری و ستم و فحشاء از ویژگی‌های حکومت آن حضرت بود. حکومت علوی، هم ریشه و خاستگاه الهی و مشروعیّت دینی و مقبولیت مردمی داشت، هم به حقوق مردم و حقوق خدا پای‌بند بود، هم عدالت اجتماعی را در قاطعانه‌ترین صورتش اجرا می‌کرد، هم حدود آزادی‌های مشروع و سالم را پاس می‌داشت و هم با فتنه و بغی و براندازی و توطئه، مبارزه‌ای سرسختانه داشت. روش مالی آن حضرت و حفظ بیت‌المال و جلوگیری از سوء استفاده‌های مالی دقیقا منطبق با حکم قرآن و رضای الهی بود. ازاین‌رو تحمّل «عدل علی» بر خیلی‌ها حتی نزدیکانش دشوار بود. آن حضرت، هرگز سوء رفتار و سوء استفادۀ والیان و کارگزاران حکومتش را با مردم و از موقعیت خویش تحمّل نمی‌کرد و به هیچ قیمتی حاضر نبود در قلمرو حکومتش کمترین ستمی به کوچکترین و ضعیف‌ترین موجود روا شود. قاطعیّت او را در عمل به حکم شرع، همگان می‌دانستند، ازاین‌رو فرصت‌طلبان و دنیاخواهان و امتیازجویان هرگز تمایل به روی کار آمدن او نداشتند.

علی (ع) به مخالفان حکومتش آزادی انتقاد می‌داد ولی توطئه و فتنه را برنمی‌تافت. نمونه‌اش تحمّل حرف‌های خوارج تا وقتی بود که دست به فتنه و توطئه نمی‌زدند. در مرحلۀ فتنه‌انگیزی و محاربه با حکومت حق علوی، به آنان امان نداد و در جنگ نهروان چشم فتنه را درآورد. حکومت در دیدگاه علی (ع) وسیله‌ای برای اقامۀ حق و زدودن باطل و دفع ستم و اجرای عدالت بود و جز با این هدف، کمترین دلبستگی به زمامداری نداشت و آن را حتّی از یک لنگه کفش پاره یا آب بینی بز هم ناچیزتر می‌شمرد.

معیار و مدار حکومت علوی را در منشور حکومتی او که به عهدنامۀ مالک اشتر شهرت یافته است می‌توان دید. آن حضرت، هم «احیای حق» را از هدف‌های حکومت خویش می‌دانست، هم «تأمین سعادت مردم» را، هم «تحقّق عدالت» را، هم «تأمین امنیّت» را، هم «تحقّق وحدت» را، هم «تأمین رفاه عمومی» را، هم «حفظ کرامت انسانی» را، هم «نفی استبداد» را، هم «رابطۀ خوب حکومت و مردم» را. حکومت او حکومت «شایسته‌سالاری» بود. زمامداری را به عنوان یک «تکلیف» عهده‌دار شده بود و از آن هرگز به عنوان میدانی برای بهره‌مندی و ثروت‌اندوزی و قوم و خویش بازی بهره نگرفت. اگر هم با دشمنان در سه جبهۀ ناکثین و قاسطین و مارقین جنگید، نه براساس حفظ قدرت و ریاست، بلکه با پشتوانۀ مکتبی و برای دفاع از حق و سرکوب باطل و نفاق و تجاوز بود. خود نیز شهید راه عدالت شد و جان بر سر ارزش‌ها و آرمان‌هایی که به آنها باور داشت نهاد و توانست موفق‌ترین، درخشان‌ترین و الهی‌ترین شیوۀ زمامداری و مدل حکومت را برای همیشه به جهان و جهانیان عرضه کند. شناخت ویژگی‌های حکومت علوی و ابعاد آن در زمینه‌های داخلی و خارجی و برخورد با دوست و دشمن و در مسائل مالی، قضایی، اداری، عزل و نصب مسؤولان، اجرای قانون، عدالت اجتماعی، شیوۀ جنگ و تقابل با معارضان و... مباحث مستقلی است که نیازمند مراجعه به مدخل خاص خود دارند. مطالعۀ سیرۀ رفتاری و زندگی آن حضرت در دورۀ خلافت و نیز مطالعۀ سخنان حضرتش در نهج البلاغه، گویاترین شاخص برای معرفی «حکومت علوی» است. در این زمینه آثار ارزشمندی نیز نگاشته شده که باید به آنها مراجعه کرد.[۲][۳]

ویژگی‌های حکومت امیرمؤمنان

خدامحوری، قانون‌مداری، احترام به حقوق و رعایت کرامت انسانی، عدالت‌محوری، مهرورزی، مشورت و مشارکت دادن مردم در امور مسلمانان، وفای به عهد و پیمان، شایسته‌سالاری، نظارت دقیق و پایش رفتار والیان، تعلیم و تربیت، و مدارا با مردم از مهم‌ترین ویژگی‌های حکومت امام علی(ع) است[۴]. همان‌گونه که در سخنان آن حضرت آمده، حکومت ایشان در حق میانه‌ترین، در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده‌ترین حکومت‌ها بود[۵]. آن حضرت حاکمی بود، که دیر به خشم می‌آمد و عذرپذیرترین افراد بود، بر ناتوان رحمت می‌آورد، و با قدرتمندان، با قدرت برخورد می‌کرد، درشتی مردم او را به تجاوز نمی‌کشاند و ناتوانی آنان او را از حرکت بازنمی‌داشت. دلاور و سلحشور، بخشنده و بلندنظر و بیشتر از دیگران کمک‌کار مردم بود[۶]. مردم را به هیچ طاعتی توصیه نمی‌کرد، مگر پیش از آن خود بدان عمل کرده باشد و از معصیتی باز نمی‌داشت جز آنکه پیش از آنان، آن را ترک نموده باشد[۷]. در هیچ حکومتی بعد از رسول خدا(ص) به اندازه حکومت حضرت علی(ع) اخلاق رعایت نشد[۸]، به طوری که در حکومت آن حضرت مرزی میان اخلاق و سیاست وجود نداشت[۹]. سلوک سیاسی آن حضرت با سلوک معنوی و اخلاقی او پیوند داشت و سیاستش آمیخته با معنویت و اخلاق بود[۱۰].

آن حضرت با مخالفان خود نیز با اخلاق اسلامی رفتار می‌کرد. نسبت به بیت المال مسلمانان حساس بود و اگر کارگزاری به بیت المال دست درازی می‌کرد، به شدت با او برخورد داشت و در اولین فرصت او را عزل می‌کرد[۱۱] و هرگز ظلم والیان را به مردم تحمل نکرد. برای نمونه، سوده یمانی از کارگزاری شکایت کرد و امام(ع) در نامه‌ای، ضمن دعوت او به عدالت، دستور داد همین که نامه به دستش رسید، نزد آن حضرت بیاید و آن کارگزار را عزل کرد[۱۲].[۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۳۳.
  2. از جملۀ کتاب‌های فارسی ر. ک: عدالت اجتماعی در اسلام، سیّد قطب، آیین کشورداری از دیدگاه امام علی، فاضل لنکرانی، اصول و شیوه‌های حکومت اسلامی در نهج البلاغه بنیاد نهج البلاغه، تجلی امامت ناظم‌زاده، حکمت اصول سیاسی اسلام محمّد تقی جعفری، حکومت در نگاه علی عباس فرحبخش، حکومت عدالتخواهی حضرت علی رسول‌زاده خویی، دولت آفتاب مصطفی دلشاد تهرانی، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب علی اکبر ذاکری، نظامنامۀ حکومت محمّد کاظم محمّد فاضل، بیت المال در نهج البلاغه حسین نوری، دین و دولت در اسلام غلامرضا ظریفیان، راه علی سیّد رضا صدر، سیاست نظامی امام علی اصغر قائدان، سیرۀ علوی محمّد باقر بهبودی، علی از زبان علی جعفر شهیدی، تحلیلی بر مواضع سیاسی علی بن ابی طالب اصغر قائدان، تاریخ ولایت در نیم قرن اوّل حسین ذاکر حسین، امام علی صدای عدالت انسانی جرج جرداق، ویژه‌نامۀ دو جلدی فصلنامۀ حکومت اسلامی، مقالۀ حکومت علوی از نگاه امام خمینی، جواد محدثی در مجله حکومت اسلامی شمارۀ ۱۸ ص۲۶۳، سیاست‌نامۀ امام علی، ری‌شهری ترجمه مهریزی و از کتابهای عربی ر. ک: الامام علی بن ابی طالب و تجربة الحکم حسن الزّین، الامام علی و مشکلة نظام الحکم محمّد طیّ، علی و الحاکمون محمّد الصادقی، دولة الامام علی محسن الموسوی، الراعی و الرعیّه توفیق الفکیکی، علی و نظام الحکم فی الاسلام محمّد باقر الناصری، الأستراتیجیّة العسکریة عند الامام علی محمّد البستانی، دروس سیاسیة من نهج البلاغه محمّد تقی رهبر، فلسفة الحکم عند الامام نوری جعفر، نظریّة الحکم و الاداره فی عهد الامام للأشتر سیّد عبد المحسن فضل اللّه، الأداره و النظام الأداری عند الامام علی محسن باقر الموسوی
  3. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۳۳.
  4. سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۴۱.
  5. سیدرضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  6. سیدرضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  7. سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵.
  8. سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۳ و ۳۷.
  9. سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۳۱.
  10. بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، ۲۰/۶/۱۳۸۸ (سایت آیت‌الله خامنه ای).
  11. برای آگاهی از برخورد شدید امام و عزل کارگزاران متخلف ر.ک: یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۰۲-۲۰۳؛ سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۱ و ۲۱؛ احمدی میانجی، مکاتیب الأئمة(ع)، ج۲، ص۲۸۰.
  12. اربلی، کشف الغمة، ج۱، ص۱۷۴.
  13. گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)تاریخ اسلام بخش اول ج۲ ص ۴۷.