سبیل الله در قرآن

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

معناشناسی

سبیل از ریشه "س - ب - ل" به معنای راه است[۱]. به گفته برخی، معنای اصلی این ماده، رها شدن چیزی در امتداد طولی است و اطلاق سبیل بر راه نیز به جهت امتداد آن است. به طور کلی سبیل، راهی است آسان و هموار که انسان را به مقصد می‌رساند؛ مقصد مادی باشد یا معنوی؛ خیر باشد یا شر[۲]، طریق[۳] و صراط [۴] با سبیل در معنای راه اشتراک دارند و تفاوت آنها در این است که سبیل به معنای راه روشن[۵] و آسان[۶] و صراط به معنای راه مستقیم[۷] و روشن و وسیع[۸] و طریق به معنای راهی است که رهگذران آن را کوبیده باشند [۹]. به باور برخی، کاربرد طریق، سبیل[۱۰] و صراط [۱۱] در معنایی غیر از راه مانند دین، به گونه استعاره است.

مقصود از سبیل الله راه حق و فطرت سالم در برابر راه‌های خلاف و گمراهی و کفر است که مسیری است حقیقی و بندگان برای رسیدن به کمال و آخرین درجه انسانیت یعنی لقاءالله باید آن را بپیمایند[۱۲].[۱۳]

مقدمه

  1.  ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [۱۴].
  2.  قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ [۱۵]،  وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۱۶].
  3.  إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ * اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [۱۷].
  4.  قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [۱۸].
  5.  إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [۱۹].
  6.  قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا [۲۰].
  7.  إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيدًا [۲۱].
  8.  إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [۲۲].

نکات:

در آیات فوق این موضوعات در باره پیامبر و سبیل الله مطرح گردیده است:

  1. پیامبر مأمور تبلیغ دین و دعوت دیگران به راه خدا سبیل الله -  ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ [۲۳].
  2. پیامبر مأمور دعوت و نشان دادن صراط مستقیم - سبیل الله - به مردم و نهی آنان از رفتن به راههای متفرق:  قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ [۲۴]،  وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ [۲۵].
  3. خداوند منافقان حاضر در عصر پیامبر را سر زنش می‌کند که با سوگند ابزاری و دروغگوئی مانع راه خدا می‌شوند:  إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ [۲۶]،  اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ [۲۷].
  4. أمر خداوند به پیامبر مبنی بر سرزنش اهل کتاب، جهت تلاش آنان برای بد جلوه دادن راه خدا و تهدید آنان:  قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [۲۸].
  5. راهیابی مردم به راه خدا، تنها اجر و مزد پیامبر برای اجرای رسالت خویش:  قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا [۲۹].
  6. خداوند به پیامبر می‌گوید که به گمراهان از راه خودش آگاه است:  إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ [۳۰].[۳۱].

سبیل الله در قرآن

این اصطلاح قرآنی، در کلام و فقه نیز کاربرد دارد[۳۲]. گاهی نیز مقصود از سبیل‌الله، طریقی تکوینی است که خدا پیمودن آن را به موجودی الهام می‌کند، چنان‌که زنبور عسل پس از خوردن از میوه‌های گوناگون، با الهام الهی عسل تولید کرده، آن را در کندو ذخیره می‌کند.  ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ [۳۳][۳۴].

واژه شریعت نیز که در لغت به معنای راه روشن و واضح دانسته شده[۳۵]، مقصود از آن در قرآن راهی است که خداوند برای هر یک از امت‌ها یا پیامبران برای سلوک به سوی خود قرار داده است[۳۶]، بنابراین معنای آن پیوند نزدیکی با معنای سبیل الله دارد (شریعت)؛ همچنین "صراط مستقیم" معنایی نزدیک به سبیل الله دارد، گرچه میان آنها تفاوت‌هایی نیز هست.

ترکیب سبیل الله، ۶۹ بار در ۶۵ آیه و ۲۲ سوره به کار رفته و در آیاتی دیگر با تعابیری مانند  سَبِيلِ رَبِّكَ [۳۷]،  سَبِيلَكَ [۳۸]،  سَبِيلِي [۳۹]،  سَبِيلِهِ [۴۰] و  إِلَّا اللَّهَ [۴۱] به سبیل الله تصریح یا اشاره شده است. در آیاتی نیز واژه  السَّبِيلِ [۴۲] بدون اضافه به کار رفته که مقصود از آنها سبیل الله است.

در برابر سبیل الله، سبیل طاغوت  سَبِيلِ الطَّاغُوتِ [۴۳] و سبیل غی و گمراهی است  سَبِيلَ الْغَيِّ [۴۴]. در آیات یاد شده، ضمن ستایش فراوان از پیمودن سبیل الله به مباحث دیگری مانند تبیین ماهیت و ذکر برخی از مصادیق آن، آثار پیمودن راه خدا و نکوهش و بیان پیامدهای رویگردانی، بازداشتن و انحراف از آن پرداخته شده است.

موضوع سبیل الله با موضوعات قرآنی گوناگونی پیوند دارد؛ مانند دین، شریعت، صراط مستقیم، هدایت و ضلالت[۴۵].

حقیقت و مصادیق سبیل الله

سبیل الله به معنای راهی است که پیمودن آن انسان را به خدا[۴۶] و رضوان، آمرزش[۴۷]، ثواب الهی[۴۸] و بهشت[۴۹] می‌رساند. البته روشن است که این راه، جسمانی و مادی نیست، بلکه مقصود راه درست زندگی یعنی راه حقّ و هدایت است[۵۰] که خداوند آن را براساس فطرت انسان برای وی تشریع و به نام دین به او معرفی کرده است[۵۱] و هر عمل خالصی، اعم از ادای فرایض و نوافل و انواع طاعات که با آنها تقرب به خدا حاصل می‌شود[۵۲] و هر چیزی را که به خشنودی خدا منتهی شود[۵۳] در بر می‌گیرد که مهم‌ترین آنها التزام به توحید است، چنان‌که عیسی (ع) زمانی که از قوم خویش کفر را حس کرد، به آنان گفت: چه کسانی یاوران من در پیمودن راه خدایند:  فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ [۵۴]؛  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ [۵۵]. تعبیر  إِلَى اللَّهِ  به معنای پیمودن سبیل الله دانسته شده است [۵۶]. از آنجا که معارف والای قرآن کریم بیانگر راه رسیدن به خدا هستند، در آیه‌ای برای اشاره به کتاب خدا تعبیر سبیل الله به کار رفته است:  لَكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّواْ ضَلالاً بَعِيدًا  [۵۷][۵۸]؛ همچنین از آن رو که تنها با ایمان می‌توان در راه خدا گام نهاد، سبیل الله همان راه مؤمنان خواهد بود  وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا [۵۹][۶۰] و چون پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) مصداق کامل مؤمنان و اسوه و راهنمای دیگران برای رسیدن به خدا هستند، راه پیامبر (ص) همان راه دعوت به خدا[۶۱] و دعوت به دین خدا[۶۲] و توحید و ایمان[۶۳] معرفی شده است:  قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ [۶۴] و اجر رسالت پیامبر اکرم (ص) که آن را به پویندگان راه پروردگارشان توصیه کرده است:  قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا [۶۵][۶۶] دوستی اهل‌بیت (ع) معرفی شده است:  ِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى [۶۷][۶۸].

در روایات نیز سبیل الله بر امیرمؤمنان امام علی و فرزندان معصومش (ع)[۶۹] و بر امامت ایشان[۷۰] و در روایتی بر شیعیان آنان[۷۱] تطبیق شده و بر پایه روایتی، هرکس با ولایت امیرمؤمنان (ع) بمیرد یا کشته شود، در راه خدا مرده یا کشته شده است[۷۲].

در قرآن کریم به جلوه‌ها و مصادیق گوناگونی از سبیل الله اشاره شده است؛ برای نمونه در آیه  إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ [۷۳] یکی از مصارف ۸ گانه زکات را  فِي سَبِيلِ اللَّهِ  معرفی کرده است. که غالباً آن را عام دانسته‌اند؛ به گونه‌ای که انفاق در راه کارهای خیر و مصالح مسلمانان[۷۴] و هر چیزی را که سبب تقرب به خدا و راه رسیدن به پاداش باشد[۷۵] در بر می‌گیرد؛ ولی برخی مقصود از آن را انفاق در راه جهاد[۷۶] و شماری انفاق برای حج[۷۷] دانسته‌اند. همین اختلاف نظر در جایی هست که مالی وقف[۷۸] یا وصیت[۷۹] شود که فی سبیل الله صرف گردد.

از دیگر مصادیق سبیل الله عبارت‌اند از

  1. اطاعت خدا:  لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ [۸۰][۸۱]،
  2. جهاد:  وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ [۸۲][۸۳]،
  3. مناسک عبادی به ویژه حج:  يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [۸۴][۸۵] نیز  الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ [۸۶][۸۷]،
  4. قرائت قرآن و یاد خدا:  وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ [۸۸][۸۹]
  5. و مهاجرت:  وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا [۹۰] که به مهاجرت از سرزمین شرک اختصاص ندارد و هرگونه سفری در راه خشنودی خدا مانند سفر برای زیارت امامان معصوم (ع) و سفر برای صله رحم و زیارت برادران دینی را نیز در برمی‌گیرد[۹۱].

در تبیین رابطه سبیل الله با صراط مستقیم و تفاوت آنها گفته شده: خداوند در قرآن یک صراط بیشتر به خود نسبت نداده، در حالی که سبیل‌های متعددی را به خود منسوب کرده است؛ مانند  وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ [۹۲]، بنابراین سبیل الله با اختلاف سالکان آن مختلف و متعدد می‌شود؛ اما صراط مستقیم یکی بیش نیست:  يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ [۹۳]. از سویی هریک از مصادیق سبیل اللهه ممکن است دچار آسیب و آفتی از برون یا درون شود و با شرک و گمراهی قابل جمع است؛ ولی صراط مستقیم با هیچ گمراهی و شرکی جمع نمی‌شود. با وجود این، صراط مستقیم با هریک از سبل الی‌اللّه متحد است و مَثَل صراط مستقیم با سبل الی‌اللّه مانند روح با بدن است و همان گونه که بدن اطوار گوناگونی مانند خردسالی، کودکی و نوجوانی دارد و روح با وحدت خود با بدن در حالات گوناگون آن متحد است، صراط مستقیم نیز با سبیل‌های گوناگون متحد است و در عین حال از آسیب‌ها و آفاتی که در آنها وجود دارد مبراست و هریک از مصادیق سبیل‌اللّه، به مقداری که متضمن صراط مستقیم است هدایتگر و رساننده به خداست؛ ولی صراط مستقیم به گونه مطلق و بی‌هیچ قید و شرطی هادی و رساننده به خداست[۹۴].[۹۵]

اهمیت و آثار پیمودن سبیل الله

در آیات فراوانی، به جایگاه مهم سبیل الله در میان معارف قرآنی اشاره شده و انسان‌ها به پیمودن این راه تشویق شده‌اند و از مؤمنان به جهت بودن در آن ستایش شده است. خداوند به پیامبر اکرم (ص) فرمان داده تا انسان‌ها را از راه‌های گوناگونِ حکمت، موعظه نیکو و جدال نیکوتر، به راه پروردگار فراخواند:  ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [۹۶]. حکمت، حجتی است که به صورت قطعی انسان را به حقّ می‌رساند و موعظه بیانی است که با آن نَفْس مخاطب نرم و قلبش رقیق می‌شود و جدال به حجتی گفته می‌شود که مقصود از آن کوتاه آمدن خصم از مواضعی است که بر آن اصرار دارد؛ نه آشکار شدن حقّ و در آن از مطالبی که مورد قبول وی است استفاده می‌شود. در این آیه، موعظه به نیکو بودن و جدال به «احسن» (بهتر بودن) مقید شده است، زیرا تنها با رعایت این قید می‌توان دیگران را به سبیل الله هدایت کرد [۹۷].

قرآن به مؤمنان هشدار داده که از راه‌های شیطان و اهل بدعت پیروی نکنند، زیرا این امر موجب می‌شود تا از راه خدا باز مانند:  وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۹۸][۹۹] و به کسانی که برای خدا و از روی اخلاص تلاش و مجاهده می‌کنند[۱۰۰] مژده داده که خدا آنان را به راه‌های خود هدایت می‌کند:  وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ [۱۰۱] و برای تشویق مؤمنان به جهاد[۱۰۲]، این نکته را یادآور شده که اهل ایمان در راه خدا می‌جنگند:  الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ  [۱۰۳] و پیروزی مسلمانانی که در راه خدا می‌جنگیدند بر کافران در جنگ بدر را با وجود آنکه شمار و امکانات آنان بسیار کمتر از کافران بود، از نشانه‌های الهی به شمار آورده است:  قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ [۱۰۴][۱۰۵]؛ همچنین فرشتگان مقرّبی که حامل عرش الهی یا اطراف آن هستند، برای کسانی که توبه و از سبیل الله پیروی کنند دعا می‌کنند و از خدا می‌خواهند که آنان را بیامرزد و از عذاب دوزخ نگه دارد:  الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ [۱۰۶].

سبیل الله معیار ارزشمندی اعمال، مانند جنگ  إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ [۱۰۷]، هجرت  وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ حَتَّى يُهَاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا [۱۰۸] و انفاق  مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لاَ يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ  [۱۰۹] است. پاداش مضاعف برای انفاق در صورتی است که در راه خدا باشد. در این صورت همانند دانه‌ای است که ۷ خوشه از آن برآید که در هر خوشه‌ای ۱۰۰ دانه باشد و خداوند برای هرکس بخواهد بر این پاداش نیز می‌افزاید:  مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ [۱۱۰] برای جهاد تنها در صورتی‌که فی سبیل الله باشد، پاداش بزرگ  فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا [۱۱۱]، رستگاری عظیم  إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [۱۱۲] و نجات از عذاب دردناک  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ (۱۰) تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ [۱۱۳] قرار داده شده و تنها با این شرط است که همه رنج‌های مجاهد، اعم از گرسنگی، تشنگی و حتی هر گامی که به سوی دشمن بر می‌دارد، به عنوان عمل صالح در کارنامه او نوشته شده و به آنها پاداش تعلق می‌گیرد  مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ [۱۱۴] و چنین جهادی برتر از آب‌دهی به حاجیان و تعمیر مسجدالحرام به شمار آمده است  أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّهِ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ [۱۱۵]؛ اما پیکاری که از روی سرمستی و غرور و برای خودنمایی باشد ارزشی ندارد  وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ [۱۱۶].[۱۱۷]

امتناع و بازداشتن از سبیل الله

در شماری از آیات قرآن تعبیر  صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ [۱۱۸] با اشتقاقات گوناگون اسمی و فعلی به کار رفته است. "صدّ" در لغت هم به صورت لازم و به معنای انصراف و امتناع از چیزی به کار می‌رود، هم به صورت متعدّی و به معنای منصرف کردن و بازداشتن دیگری[۱۱۹]. بر این اساس، مصداق صدّ از راه خدا نیز هم می‌تواند رویگردانی از دین خدا باشد[۱۲۰] و هم بازداشتن دیگران از پذیرش آن[۱۲۱].

امتناع و بازداشتن از راه خدا گناهی بزرگ‌تر از جنگ در ماه‌های حرام است:  يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ  [۱۲۲] و به تنهایی یا همراه برخی گناهان دیگر، پیامدهایی ناگوار در دنیا و آخرت دارد؛ مانند:

  1. خسران و زیان زدن به خویش:  الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ [۱۲۳]،  أُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ [۱۲۴]،
  2. نابودی اعمال:  الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ [۱۲۵]،  إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ [۱۲۶]،
  3. فرو رفتن درگمراهی ژرف:  إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيدًا [۱۲۷]؛ نیز  الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ [۱۲۸]،
  4. عذاب دنیا:  أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ لَهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ [۱۲۹]؛  وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ [۱۳۰].
  5. بدون آنکه بتوانند خدا را از عذاب خویش ناتوان کنند یا دوستانی داشته باشند که آنان را یاری رسانند:   الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ أُوْلَئِكَ لَمْ يَكُونُواْ مُعْجِزِينَ فِي الأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاء يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا كَانُواْ يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُواْ يُبْصِرُونَ [۱۳۱]،
  6. گرفتار شدن به لعنت الهی در قیامت:  وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ [۱۳۲]،
  7. چشیدن عذاب سخت و عظیم در آخرت:  اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَوَيْلٌ لِّلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُوْلَئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ [۱۳۳]؛  فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا [۱۳۴]؛  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ [۱۳۵]؛  وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ [۱۳۶]،  الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ [۱۳۷]، بدون اینکه نگهدارنده‌ای از سوی خدا آنان را یاری رساند:  لَهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ [۱۳۸] و گرفتار شدن به عذابی خوارکننده و جاودانگی در آتش دوزخ، بدون اینکه اموال و فرزندان ایشان برایشان سودی داشته باشند:  اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلا أَوْلادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [۱۳۹]؛  إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ [۱۴۰].

قرآن کریم به برخی مصادیق "بازدارندگان خود یا دیگران از راه خدا" اشاره کرده است؛ مانند یهودیان که مرتکب گناهانی چون بدعت و تحریف احکام دینی و بالاتر از همه انکار نبوت پیامبراکرم (ص) و کتمان حقایق مربوط به آن حضرت شدند:  فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا [۱۴۱][۱۴۲] و مشرکان و کافران صدر اسلام که مانع عبادت و دینداری مؤمنان، به ویژه انجام مناسک حجّ و قربانی می‌شدند:  هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ  [۱۴۳]؛  يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [۱۴۴]؛  إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ [۱۴۵][۱۴۶]. در آیاتی دیگر، قوم شعیب  وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ [۱۴۷]، بسیاری از عالمان یهود و نصارا  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ [۱۴۸]؛  قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [۱۴۹]، کافران  اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَوَيْلٌ لِّلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُوْلَئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ [۱۵۰]، منافقان  اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ [۱۵۱]؛  إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [۱۵۲]، ستمگران  وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ [۱۵۳] و شیاطین  وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ [۱۵۴] اعراض کنندگان یا مانعان از راه خدا شناسانده شده‌اند.

ابزار مانعان راه خدا متفاوت است: ممانعت از راه خدا گاه از طریق القای شبهه، زمانی از طریق تهدید و گاهی تطمیع و مانند آن صورت می‌گیرد[۱۵۵]. شیطان با زیبا جلوه دادن اعمال کافران یعنی کفر و گناهان برای آنان:  وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ [۱۵۶][۱۵۷]؛  أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ [۱۵۸]، مشرکان با دنیاطلبی که موجب شد برای دستیابی به دنیای ناچیز، پیمان‌هایشان را شکستند یا از قرآن روی گرداندند:  اشْتَرَوْا بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [۱۵۹][۱۶۰]، منافقان با سوگندهای دروغین و سوء استفاده از مقدّسات:  اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [۱۶۱]؛  وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ [۱۶۲] و کافران با صرف دارایی‌های خود:  إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ [۱۶۳] مانع راه خدا می‌شوند.

در دسته‌ای از آیات پس از تعبیر "صدّ از سبیل‌ اللّه"، تعبیر  تَبْغُونَهَا عِوَجًا [۱۶۴]؛  وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ [۱۶۵] یا  يَبْغُونَهَا عِوَجًا [۱۶۶]؛  الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ [۱۶۷]؛  الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ [۱۶۸] آمده است.  بِغَيْ [۱۶۹] به معنای طلب[۱۷۰] و  عِوَجًا  به معنای انحنا و میل[۱۷۱] و مقصود از این تعبیر، انحراف و عدول از طریق حقّ است که برخی در پی ایجاد آن‌اند [۱۷۲].

قرآن‌کریم این وصف را درباره ستمگران  وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ [۱۷۳]؛  وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ [۱۷۴]، اهل کتاب  قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [۱۷۵] و قوم شعیب  وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ [۱۷۶] به کار برده که با تغییر و تحریف حقایق دینی، بدعت نهادن در دین، تأویل‌های نابجا از قرآن، ترک حق‌طلبی و عدالت‌خواهی در اجرای احکام[۱۷۷]، القای شکّ و شبهه در دین و با انواع حیله‌ها می‌خواهند دین حقّ را کج و ناموزون جلوه داده یا اهل آن را مرتدّ و گمراه سازند[۱۷۸]. به باور برخی، مقصود از تعبیر یادشده این است که انسان‌ها بر حسب فطرت در پی راه خدا هستند؛ ولی برخی، سنّتی اجتماعی جز آنچه را خدا تشریع کرده جایگزین سبیل‌ اللّه می‌کنند و در نتیجه گمراه می‌شوند [۱۷۹].

به هر حال این عمل نیز مانند صدّ از سبیل‌ اللّه، از اسباب خسران و تباهی عمر و نفرین و عذاب خداست.  وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ [۱۸۰]؛  وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ أُوْلَئِكَ لَمْ يَكُونُواْ مُعْجِزِينَ فِي الأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاء يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا كَانُواْ يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُواْ يُبْصِرُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ [۱۸۱].

در آیاتی نیز به بحث گمراهی از راه خدا پرداخته شده و ضمن اشاره به اینکه خدا به کسانی که از راه او گمراه می‌شوند داناتر است  إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [۱۸۲]؛  ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى [۱۸۳]، از برخی‌ عوامل گمراهی، مانند پیروی از هوای نفس  يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ [۱۸۴]، پیروی از سران کفر  وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا [۱۸۵] و پیروی از بیشتر مردم زمین که تابع گمان و تخمین‌اند  وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ [۱۸۶] و برخی از ابزارهای گمراه کردن دیگران از راه خدا، مانند جدال بیجا و ناآگاهانه همراه با تکبّر درباره خدا  وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلا هُدًى وَلا كِتَابٍ مُّنِيرٍ ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ [۱۸۷]، شریک قرار دادن برای خدا  وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ [۱۸۸]؛  وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ [۱۸۹]، خریدن سخنان بیهوده  وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ [۱۹۰] و صرف زر و زیور و اموال  وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ [۱۹۱] سخن به میان آمده و بیان شده که چنین کسانی به خواری دنیا و عذاب سوزان و سخت و خوار کننده آخرت گرفتار شده، در زمره اصحاب آتش قرار خواهند گرفت ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ [۱۹۲]؛  وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ [۱۹۳]؛  وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ [۱۹۴]؛  يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ [۱۹۵]؛  وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ [۱۹۶]؛  وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ [۱۹۷].[۱۹۸]

منابع

پانویس

  1. الصحاح، ج۵، ص۱۷۲۴؛ جمهرة اللغه، ج۲، ص۱۶۶؛ المصباح، ص۲۶۵، «سبل».
  2. مفردات، ص۳۹۵؛ التحقیق، ج۵، ص۴۴، «سبل».
  3. لسان العرب، ج۱۰، ص۲۲۰؛ مجمع البحرین، ج۵، ص۲۰۵، «طرق».
  4. الصحاح، ج۳، ص۱۱۳۹؛ لسان العرب، ج۷، ص۳۴۰، «صرط».
  5. القاموس المحیط، ج۲، ص۱۳۳۸؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۳۱۹، «سبل»؛ لغت نامه، ج۹، ص۱۳۴۲۴، «سبیل».
  6. مفردات، ص۳۹۵، «سبل».
  7. مفردات، ص۴۸۳، «صرط».
  8. مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۳.
  9. مفردات، ص۵۱۸؛ التحقیق، ج۵، ص۴۴، «طرق».
  10. تلخیص البیان، ص۱۴۶؛ التحریر والتنویر، ج۸، ص۲۸۸.
  11. التحریر والتنویر، ج۱، ص۱۸۸؛ ج۷، ص۴۷، ۱۴۷.
  12. التحقیق، ج۵، ص۴۴-۴۵.
  13. علی‌جان کریمی، سبیل الله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵.
  14. «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  15. «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
  16. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  17. «چون منافقان نزد تو می‌آیند، می‌گویند: گواهی می‌دهیم که بی‌گمان تو فرستاده خدایی و خداوند می‌داند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی می‌دهد که منافقان، سخت دروغگویند * سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند» سوره منافقون، آیه ۱-۲.
  18. «بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز می‌دارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ می‌خواهید و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.
  19. «بی‌گمان پروردگار تو خود داناتر است که چه کس راه او را گم می‌کند و اوست که به رهیافتگان داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۷.
  20. «بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.
  21. «به راستی کسانی که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند، به گمراهی ژرفی در افتاده‌اند» سوره نساء، آیه ۱۶۷.
  22. «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  23. «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  24. «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
  25. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  26. «چون منافقان نزد تو می‌آیند، می‌گویند: گواهی می‌دهیم که بی‌گمان تو فرستاده خدایی و خداوند می‌داند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی می‌دهد که منافقان، سخت دروغگویند» سوره منافقون، آیه ۱.
  27. «سوگندهای خود را سپر کرده‌اند، آنگاه (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند پس، عذابی خوارساز (در پیش) دارند» سوره مجادله، آیه ۱۶.
  28. «بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز می‌دارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ می‌خواهید و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.
  29. «بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.
  30. «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  31. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۶۸۲.
  32. فرهنگ معارف اسلامی، ص۹۸۵.
  33. «سپس از (گل) همه میوه‌ها بخور و راه‌های هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگ‌های گوناگون برمی‌آید که در آن برای مردم درمانی است، بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره نحل، آیه ۶۹.
  34. التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۳۷-۲۳۸؛ المیزان، ج۱۲، ص۲۹۳.
  35. مفردات، ص۴۵۰، «شرع».
  36. المیزان، ج۵، ص۳۵۰.
  37. «پروردگارت» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  38. سوره غافر، آیه ۷.
  39. سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
  40. سوره مائده، آیه ۳۵.
  41. سوره بقره، آیه ۸۳.
  42. سوره بقره، آیه ۱۰۸.
  43. سوره نساء، آیه ۷۶.
  44. سوره اعراف، آیه ۱۴۶.
  45. علی‌جان کریمی، سبیل الله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵.
  46. تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۱۷۹.
  47. ارشاد الاذهان، ص۶۷.
  48. تفسیر قرطبی، ج۷، ص۷۱؛ التحریر و التنویر، ج۲، ص۲۰۸-۲۰۹.
  49. مجمع‌البیان، ج۹، ص۷۴.
  50. التبیان، ج۹، ص۵۵۴؛ المنیر، ج۲۶، ص۱۳۰.
  51. جامع البیان، ج۲، ص۱۱۹؛ التبیان، ج۲، ص۱۴۳؛ المیزان، ج۱۲، ص۱۴.
  52. النهایه، ج۲، ص۳۳۸-۳۳۹، «سبل».
  53. التحریر والتنویر، ج۸، ص۱۰۷؛ المیزان، ج۲، ص۳۸۵.
  54. «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟ «حواریان» گفتند: ما یاوران خداوندیم، به خداوند ایمان داریم و گواه باش که ما گردن نهاده‌ایم.» سوره آل عمران، آیه ۵۲.
  55. «ای مؤمنان! یاوران (دین) خدا باشید چنان که عیسی پسر مریم به حواریان گفت: چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم و دسته‌ای از بنی اسرائیل ایمان آوردند و دسته‌ای کافر شدند و ما مؤمنان را در برابر دشمنانشان نیرومند کردیم و پیروز شدند» سوره صف، آیه ۱۴.
  56. التبیان، ج۲، ص۴۷۳؛ مجمع البیان، ج۲، ص۷۵۶؛ لباب التأویل، ج۱، ص۲۴۹.
  57. «(کافران به درستی کتاب تو گواهی نمی‌دهند) لکن، خداوند به (درستی) آنچه بر تو فرو فرستاده است، گواهی می‌دهد؛ با دانش خود فرو فرستاده است؛ و فرشتگان گواهی می‌دهند و خداوند، گواه، بس به راستی کسانی که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند، به گمراهی ژرفی در افتاده‌اند» سوره نساء، آیه ۱۶۶-۱۶۷.
  58. المیزان، ج۵، ص۱۴۲.
  59. «و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.
  60. الفرقان، ج۷، ص۳۳۹.
  61. المیزان، ج۱۱، ص۲۷۷.
  62. الکشاف، ج۲، ص۵۰۹؛ تفسیر جلالین، ج۱، ص۲۵۱.
  63. لباب التأویل، ج۲، ص۵۵۹.
  64. «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.
  65. «بگو: برای این (پیامبری) از شما مزدی نمی‌خواهم جز این که هر کس بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی پیش گیرد» سوره فرقان، آیه ۵۷.
  66. نمونه، ج۱۵، ص۱۳۷-۱۳۸.
  67. «برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  68. البرهان، ج۴، ص۸۱۵.
  69. نورالثقلین، ج۵، ص۳۱۱؛ بحارالانوار، ج۲۴، ص۱۲، ۱۴، ۳۹۶.
  70. تفسیر قمی، ج۱، ص۳۲۵؛ نور الثقلین، ج۲، ص۳۴۷.
  71. الکافی، ج۷، ص۱۶.
  72. معانی الاخبار، ص۱۶۷.
  73. «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
  74. المبسوط، ج۱، ص۲۵۲؛ ج۴، ص۳۶؛ المهذب، ج۱، ص۱۶۹؛ المنیر، ج۱۰، ص۲۷۳.
  75. الانتصار، ص۲۲۴؛ تفسیر مراغی، ج۱۰، ص۱۴۵.
  76. النهایه، طوسی، ص۱۸۴؛ المقنعه، ص۲۴۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۸۷.
  77. احکام القرآن، جصاص، ج۴، ص۳۲۹؛ کشف الاسرار، ج۴، ص۱۵۹-۱۶۰؛ احکام القرآن، ابن عربی، ج۲، ص۹۶۹.
  78. الخلاف، ج۳، ص۵۴۵؛ شرائع الاسلام، ج۲، ص۴۵۱.
  79. السرائر، ج۳، ص۲۰۸.
  80. «(این بخشش‌ها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتاده‌اند (و برای کسب و کار) سفر نمی‌توانند کرد، نادان آنان را- از بس که خویشتندارند- توانگر می‌پندارد، ایشان را به چهره باز می‌شناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمی‌خواهند؛ و آنچه از دارایی (خود) ببخشید بی‌گمان خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۷۳.
  81. مجمع‌البیان، ج۲، ص۶۶.
  82. «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.
  83. جامع‌البیان، ج۱۰، ص۲۳؛ التبیان، ج۵، ص۱۴۹.
  84. «از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگ‌تر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ می‌کنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  85. المیزان، ج۲، ص۱۶۷.
  86. «بر عذاب کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند برای تبهکاری که می‌کردند عذابی می‌افزاییم» سوره نحل، آیه ۸۸.
  87. مجمع البیان، ج۶، ص۵۸۶.
  88. «و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند و آن را به ریشخند گیرد؛ آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره لقمان، آیه ۶.
  89. مجمع البیان، ج۸، ص۴۹۱.
  90. «و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناه‌های فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بی‌گمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.
  91. زبدة البیان، ص۴۰۶.
  92. «و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
  93. «خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.
  94. المیزان، ج۱، ص۳۱-۳۳.
  95. علی‌جان کریمی، سبیل الله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵.
  96. «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  97. المیزان، ج۱۲، ص۳۷۱-۳۷۲.
  98. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  99. التبیان، ج۴، ص۳۲۰.
  100. الکشاف، ج۳، ص۴۶۵.
  101. «و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
  102. مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۷.
  103. «مؤمنان در راه خداوند جنگ می‌کنند» سوره نساء، آیه ۷۶.
  104. «به راستی شما را در کار دو گروهی که (در «بدر») با هم رو به رو شدند، نشانه‌ای (برای پند گیری) بود: گروهی برای خداوند جنگ می‌کردند و (گروه) دیگری کافر بودند که آنها را دو چندان خود به چشم می‌دیدند (و می‌هراسیدند) و خداوند هر کسی را بخواهد با یاوری خویش پشتیبانی می‌کند؛ بی‌گمان در این امر پندی برای اهل بینش است» سوره آل عمران، آیه ۱۳.
  105. فتح القدیر، ج۱، ص۳۶۹-۳۷۰.
  106. «کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار» سوره غافر، آیه ۷.
  107. «بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸.
  108. «آنها دوست می‌دارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر می‌شدید تا با ایشان یگانه می‌بودید پس هیچ‌یک از آنان را دوست مگیرید تا در راه خداوند هجرت کنند و اگر رویگردان شدند هر کجا آنان را یافتید بگیرید و بکشید و از ایشان یار و یاوری مگیرید» سوره نساء، آیه ۸۹.
  109. «داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند و از پی آنچه بخشیده‌اند منّتی نمی‌نهند و آزاری نمی‌دهند، پاداش آنها نزد پروردگار آنان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۶۱-۲۶۲.
  110. «داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.
  111. «آری، کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند و هر که در راه خداوند نبرد کند چه کشته شود و چه پیروز گردد زودا که به او پاداشی سترگ ارزانی داریم» سوره نساء، آیه ۷۴.
  112. «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  113. «ای مؤمنان! آیا (می‌خواهید) شما را به داد و ستدی رهنمون شوم که از عذابی دردناک رهاییتان می‌بخشد؟ به خدا و پیامبرش ایمان آورید و در راه خداوند با مال و جان خویش جهاد کنید، این برای شما بهتر است اگر بدانید» سوره صف، آیه ۱۰-۱۱.
  114. «مردم مدینه و تازیان بیابان‌نشین پیرامون آنان حق ندارند از (همراهی) پیامبر بازمانند و نه جان‌های خودشان را از جان او دوست‌تر بدارند؛ از این رو که هیچ تشنگی و سختی و گرسنگی در راه خداوند به آنان نمی‌رسد و بر هیچ جایگاهی که کافران را به خشم آورد گام نمی‌نهند و هیچ زیانی به دشمنی نمی‌زنند مگر که در برابر آن، کاری شایسته برای آنان نوشته می‌شود؛ بی‌گمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.
  115. «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۱۹-۲۰.
  116. «و چون کسانی نباشید که از دیار خویش با سرمستی و برای نمایش به مردم بیرون می‌آیند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و خداوند به آنچه انجام می‌دهند نیک داناست» سوره انفال، آیه ۴۷.
  117. کریمی، علی‌جان، سبیل الله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵.
  118. سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  119. مفردات، ص۴۷۷، «صدد».
  120. التبیان، ج۴، ص۴۰۹؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۴۳۸؛ المیزان، ج۱۲، ص۱۴.
  121. تفسیر نسفی، ج۱، ص۲۹۷؛ التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۲۴۷؛ التحریر و التنویر، ج۲۶، ص۶۲.
  122. «از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  123. «همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.
  124. «آنانند که به خود زیان زدند و آنچه دروغ می‌بافتند از (چشم) آنان ناپدید می‌گردد» سوره هود، آیه ۲۱.
  125. «(خداوند) کردارهای کسانی را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند بیراه گرداند» سوره محمد، آیه ۱.
  126. «به راستی آنان که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند بازداشتند و با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند به خداوند هیچ زیانی نمی‌رسانند و به زودی (خداوند) کردارهایشان را از میان می‌برد» سوره محمد، آیه ۳۲.
  127. «به راستی کسانی که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند، به گمراهی ژرفی در افتاده‌اند» سوره نساء، آیه ۱۶۷.
  128. «آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کج می‌خواهند در گمراهی ژرفی به سر می‌برند» سوره ابراهیم، آیه ۳.
  129. «آیا آنکه بر آنچه هر کس کرده است، چیرگی دارد؛ (چون کسی است که چنین نیست)؟ و برای خداوند شریک‌هایی تراشیدند، بگو نامشان را بر زبان آورید؛ آیا به او از آنچه در زمین نمی‌داند خبر می‌دهید یا تنها به گفتاری سرسری (زبان می‌گردانید؟) بلکه نیرنگ کافران را در چشمشان آراسته‌اند و از راه بازشان داشته‌اند و آن را که خداوند بیراه نهد رهنمونی نخواهد داشت آنان را عذابی در زندگانی این جهان است و عذاب جهان واپسین سخت‌تر است و در برابر خداوند هیچ نگهدارنده‌ای ندارند» سوره رعد، آیه ۳۳-۳۴.
  130. «و سوگندهایتان را (دستمایه) نیرنگی میان خود نسازید مبادا گامی پس از استواری بلغزد و برای آنکه (مردم را) از راه خداوند باز داشتید بدی را بچشید؛ و شما راست عذابی سترگ» سوره نحل، آیه ۹۴.
  131. «همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند و اهل بصیرت نبودند» سوره هود، آیه ۱۹-۲۰.
  132. «و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا می‌کنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافته‌ایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافته‌اید؟ می‌گویند: آری آنگاه بانگ برآورنده‌ای در میان آنان بانگ برمی‌دارد که لعنت خداوند بر ستمکاران! همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را ناراست (و ناهموار) می‌خواهند و به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۴-۴۵.
  133. «خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و در زمین است از آن اوست و وای بر کافران از عذابی سخت آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کج می‌خواهند در گمراهی ژرفی به سر می‌برند» سوره ابراهیم، آیه ۲-۳.
  134. «آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز می‌داشتند چیزهای پاکیزه‌ای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۰-۱۶۱.
  135. «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
  136. «و سوگندهایتان را (دستمایه) نیرنگی میان خود نسازید مبادا گامی پس از استواری بلغزد و برای آنکه (مردم را) از راه خداوند باز داشتید بدی را بچشید؛ و شما راست عذابی سترگ» سوره نحل، آیه ۹۴.
  137. «بر عذاب کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند برای تبهکاری که می‌کردند عذابی می‌افزاییم» سوره نحل، آیه ۸۸.
  138. «آنان را عذابی در زندگانی این جهان است و عذاب جهان واپسین سخت‌تر است و در برابر خداوند هیچ نگهدارنده‌ای ندارند» سوره رعد، آیه ۳۴.
  139. «سوگندهای خود را سپر کرده‌اند، آنگاه (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند پس، عذابی خوارساز (در پیش) دارند دارایی‌ها و فرزندانشان هرگز برای آنان در برابر (عذاب) خداوند هیچ سودی ندارد، آنها اهل دوزخند، در آن جاودانند» سوره مجادله، آیه ۱۶-۱۷.
  140. «بی‌گمان کافران دارایی‌های خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا می‌بخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب می‌گردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده می‌شوند» سوره انفال، آیه ۳۶.
  141. «آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز می‌داشتند چیزهای پاکیزه‌ای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم» سوره نساء، آیه ۱۶۰.
  142. مجمع‌البیان، ج۳، ص۲۱۳.
  143. «آنانند که کفر ورزیدند و شما را از مسجد الحرام باز داشتند و نگذاشتند قربانی بازداشته به قربانگاه خود برسد» سوره فتح، آیه ۲۵.
  144. «از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگ‌تر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ می‌کنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  145. «بی‌گمان به کسانی که کفر ورزیده‌اند و (مردم را) از راه خداوند و از مسجد الحرام- که آن را برای بومی و غیر بومی یکسان قرار داده‌ایم- باز می‌دارند و (نیز) به هر کس که در آن از سر ستم آهنگ کژروی کند، از عذابی دردناک می‌چشانیم» سوره حج، آیه ۲۵.
  146. تسنیم، ج۱۰، ص۵۷۵-۵۷۷؛ روح البیان، ج۱، ص۳۳۴.
  147. «و بر سر هر راهی منشینید که (مردم را) بترسانید و کسانی را که به آن ایمان آورده‌اند از راه خداوند باز دارید و آن را ناراست (و ناهموار) بخواهید و به یاد آورید هنگامی را که اندک بودید و شما را بی‌شمار گردانید و بنگرید که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۸۶.
  148. «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های منمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده! ردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند» سوره توبه، آیه ۳۴.
  149. «بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز می‌دارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ می‌خواهید و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.
  150. «خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و در زمین است از آن اوست و وای بر کافران از عذابی سخت آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کج می‌خواهند در گمراهی ژرفی به سر می‌برند» سوره ابراهیم، آیه ۲-۳.
  151. «سوگندهای خود را سپر کرده‌اند، آنگاه (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند پس، عذابی خوارساز (در پیش) دارند» سوره مجادله، آیه ۱۶.
  152. «چون منافقان نزد تو می‌آیند، می‌گویند: گواهی می‌دهیم که بی‌گمان تو فرستاده خدایی و خداوند می‌داند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی می‌دهد که منافقان، سخت دروغگویند سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند» سوره منافقون، آیه ۱-۲.
  153. «و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا می‌کنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافته‌ایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافته‌اید؟ می‌گویند: آری آنگاه بانگ برآورنده‌ای در میان آنان بانگ برمی‌دارد که لعنت خداوند بر ستمکاران! همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را ناراست (و ناهموار) می‌خواهند و به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۴-۴۵.
  154. «و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند شیطانی می‌گماریم که همنشین آنها خواهد بود و آن (شیطان) ها آنها را از راه (راست) باز می‌دارند و آنها خواهند پنداشت که رهیاب شده‌اند» سوره زخرف، آیه ۳۶-۳۷.
  155. نمونه، ج۹، ص۶۱.
  156. «و عاد و ثمود را (نیز عذاب کردیم) و بی‌گمان این از (آثار) زیستگاه‌هایشان برای شما پدیدار است. و شیطان کردارهایشان را در چشم آنان آراست بنابراین آنها را از راه (حقّ) باز داشت با آنکه بینادل بودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۸.
  157. تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۱۹۴.
  158. «راه‌های آسمان‌ها، تا به خدای موسی بنگرم و من او را دروغگو می‌پندارم، و بدین‌گونه بدی کردار فرعون در چشم او آراسته گشت و از راه بازداشته شد و چاره‌بینی فرعون جز زیانکاری نداشت» سوره غافر، آیه ۳۷.
  159. «آیات خداوند را به بهایی اندک فروختند و (مردم را) از راه او باز داشتند؛ به راستی بد بود رفتاری که آنان می‌کردند» سوره توبه، آیه ۹.
  160. تفسیر قرطبی، ج۸، ص۸۰.
  161. «سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند» سوره منافقون، آیه ۲.
  162. «و سوگندهایتان را (دستمایه) نیرنگی میان خود نسازید مبادا گامی پس از استواری بلغزد و برای آنکه (مردم را) از راه خداوند باز داشتید بدی را بچشید؛ و شما راست عذابی سترگ» سوره نحل، آیه ۹۴.
  163. «بی‌گمان کافران دارایی‌های خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا می‌بخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب می‌گردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده می‌شوند» سوره انفال، آیه ۳۶.
  164. سوره آل عمران، آیه ۹۹.
  165. «و بر سر هر راهی منشینید که (مردم را) بترسانید و کسانی را که به آن ایمان آورده‌اند از راه خداوند باز دارید و آن را ناراست (و ناهموار) بخواهید و به یاد آورید هنگامی را که اندک بودید و شما را بی‌شمار گردانید و بنگرید که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۸۶.
  166. سوره اعراف، آیه ۴۵.
  167. «همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.
  168. «آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کج می‌خواهند در گمراهی ژرفی به سر می‌برند» سوره ابراهیم، آیه ۳.
  169. سوره بقره، آیه ۶۱.
  170. المصباح، ص۵۷، «بغی».
  171. معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۱۷۹؛ مجمع‌البحرین، ج۲، ص۳۲۰، «عوج».
  172. التبیان، ج۲، ص۵۴۰؛ ج۴، ص۴۶۳؛ تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۲۳۵؛ تفسیر بغوی، ج۲، ص۱۹۴.
  173. «و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا می‌کنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافته‌ایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافته‌اید؟ می‌گویند: آری آنگاه بانگ برآورنده‌ای در میان آنان بانگ برمی‌دارد که لعنت خداوند بر ستمکاران! همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را ناراست (و ناهموار) می‌خواهند و به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۴-۴۵.
  174. «و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان می‌گویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد! همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۸-۱۹.
  175. «بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز می‌دارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ می‌خواهید و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.
  176. «و بر سر هر راهی منشینید که (مردم را) بترسانید و کسانی را که به آن ایمان آورده‌اند از راه خداوند باز دارید و آن را ناراست (و ناهموار) بخواهید و به یاد آورید هنگامی را که اندک بودید و شما را بی‌شمار گردانید و بنگرید که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۸۶.
  177. تفسیر مراغی، ج۸، ص۱۵۷-۱۵۸.
  178. جامع‌البیان، ج۴، ص۱۶؛ الکشاف، ج۲، ص۳۸۵-۳۸۶؛ روح البیان، ج۳، ص۲۰۱.
  179. نک: المیزان، ج۱۲، ص۱۴ - ۱۵.
  180. «و بهشتیان، دمسازان آتش را ندا می‌کنند که ما وعده پروردگار خویش را راستین یافته‌ایم آیا شما (نیز) وعده پروردگارتان را راستین یافته‌اید؟ می‌گویند: آری آنگاه بانگ برآورنده‌ای در میان آنان بانگ برمی‌دارد که لعنت خداوند بر ستمکاران! همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را ناراست (و ناهموار) می‌خواهند و به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۴-۴۵.
  181. «و ستمکارتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد کیست؟ آنان بر پروردگارشان (در رستخیز) عرضه خواهند شد و گواهان می‌گویند: اینانند که بر پروردگار خود دروغ بستند؛ هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد! همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند آنان در زمین به ستوه‌آورنده (ی خداوند) نیستند و در برابر خداوند دوستی ندارند، عذابشان دو چندان می‌شود (زیرا) یارای شنیدن نداشتند و اهل بصیرت نبودند. آنانند که به خود زیان زدند و آنچه دروغ می‌بافتند از (چشم) آنان ناپدید می‌گردد» سوره هود، آیه ۱۸-۲۱.
  182. «بی‌گمان پروردگار تو خود داناتر است که چه کس راه او را گم می‌کند و اوست که به رهیافتگان داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۷.
  183. «این، نهایت دانش آنهاست؛ بی‌گمان پروردگار تو بهتر می‌داند چه کسی از راه وی گمراه شده و چه کسی رهیافته است» سوره نجم، آیه ۳۰.
  184. «ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.
  185. «و می‌گویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند» سوره احزاب، آیه ۶۷.
  186. «و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی می‌کشانند؛ جز پندار را پی نمی‌گیرند و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.
  187. «و از مردم کسی است که درباره خداوند بی‌هیچ دانش و رهیافت و کتابی روشنی‌بخش، چالش می‌ورزد (در حالی که از تکبّر) شانه بالا می‌اندازد تا (مردم را) از راه خداوند گمراه کند؛ او را در این جهان خواری است و در رستخیز عذاب سوزان را به او می‌چشانیم» سوره حج، آیه ۸-۹.
  188. «و چون آدمی را بلایی رسد پروردگارش را با بازگشت به سوی او می‌خواند سپس چون (خداوند) نعمتی از خویش بدو بخشد آنچه را پیش‌تر از درگاه او فرا می‌خواند، از یاد می‌برد و برای خداوند همانندهایی برمی‌سازد تا (دیگران را هم) از راه او گمراه گرداند؛ بگو: چند روزی» سوره زمر، آیه ۸.
  189. «و برای خداوند، مانندهایی تراشیدند تا (مردم را) از راه او بیراه گردانند؛ بگو: (چند روزی در این جهان) بهره‌ور گردید که بی‌گمان بازگشتتان به سوی آتش است» سوره ابراهیم، آیه ۳۰.
  190. «و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند و آن را به ریشخند گیرد؛ آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره لقمان، آیه ۶.
  191. «و موسی گفت: پروردگارا تو به فرعون و سرکردگانش آراستگی و دارایی‌هایی در زندگانی دنیا بخشیدی که سرانجام (مردم را) از راه تو بیراه می‌گردانند؛ پروردگارا! دارایی‌هایشان را نابود و دل‌هاشان را در بند کن چندان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند» سوره یونس، آیه ۸۸.
  192. «(در حالی که از تکبّر) شانه بالا می‌اندازد تا (مردم را) از راه خداوند گمراه کند؛ او را در این جهان خواری است و در رستخیز عذاب سوزان را به او می‌چشانیم» سوره حج، آیه ۹.
  193. «و چون آدمی را بلایی رسد پروردگارش را با بازگشت به سوی او می‌خواند سپس چون (خداوند) نعمتی از خویش بدو بخشد آنچه را پیش‌تر از درگاه او فرا می‌خواند، از یاد می‌برد و برای خداوند همانندهایی برمی‌سازد تا (دیگران را هم) از راه او گمراه گرداند؛ بگو: چند روزی از کفر خود بهره‌ور شو که تو از دوزخیان خواهی بود» سوره زمر، آیه ۸.
  194. «و برای خداوند، مانندهایی تراشیدند تا (مردم را) از راه او بیراه گردانند؛ بگو: (چند روزی در این جهان) بهره‌ور گردید که بی‌گمان بازگشتتان به سوی آتش است» سوره ابراهیم، آیه ۳۰.
  195. «ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.
  196. «و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند و آن را به ریشخند گیرد؛ آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره لقمان، آیه ۶.
  197. «و موسی گفت: پروردگارا تو به فرعون و سرکردگانش آراستگی و دارایی‌هایی در زندگانی دنیا بخشیدی که سرانجام (مردم را) از راه تو بیراه می‌گردانند؛ پروردگارا! دارایی‌هایشان را نابود و دل‌هاشان را در بند کن چندان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند» سوره یونس، آیه ۸۸.
  198. کریمی، علی‌جان، سبیل الله، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵.