رسالت
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث نبوت است. "رسالت" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل رسالت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- رسالت، اسم مصدر[۱]، ثلاثی مزید باب افعال[۲]، از ریشه "ر - س - ل" و به معنای پیام، کتاب[۳]، پیغمبری[۴]، مأموریت و فرستادگی[۵] و جمع آن، رسائل[۶] و رسالات[۷] است. اصل واحد در تمام کاربستها و مشتقات آن، برانگیختن[۸] و فرستادن چیزی را میرساند؛ بدینسان که حامل پیغامی باشد[۹]
رسالت در اصطلاح
رسالت در اصطلاح دینی، سفارت و وساطت یکی از بندگان خاص میان خدا و بندگان برای زدودن کاستیها و بیماریهای روحی و تعلیم مصالح دنیایی و آخرتی آنان است که عقل ایشان از فهم آن ناتوان است[۱۰]رسول نیز از ماده "ر - س - ل" به معنای رساله "نامه" و مُرسَل "فرستاده شده"[۱۱] و در اصطلاح دینی، پیامآور و فرستاده برای تبلیغ احکام[۱۲] و مطالبی است که به او وحی شده است[۱۳]. فرستاده، در متون دینی، گاهی رسول نامیده شده است و زمانی مرسَل. به دیده برخی، اگر تنها شخص حامل پیغام لحاظ شود، از او به رسول تعبیر میگردد؛ چنانچه رسول با قیدِ "از جانب خدا" لحاظ شود، به مُرسَل تعبیر میشود[۱۴]. رسول، جز خواسته خدا را نمیخواهد و جز اجرای رسالت و رساندن فرمان الهی به بندگان، هدفی ندارد[۱۵][۱۶]
- در مورد تفاوت رسالت و نبوت آرا گوناگون است[۱۷]:
- عدهای تفاوت آن دو را در چگونگی وحی میدانند. در رسالت، وحی را تنها جبرئیل میآورد؛ ولی در نبوت وحی از راه ملک، الهام قلبی یا رؤیای صادقه انجام میشود[۱۸] برخی نیز رسول و نبی را عموم و خصوص مطلق دانسته و معتقدند که رسول، مبعوث و مأمور تبلیغ؛ ولی نبی تنها برانگیخته است؛ خواه به تبلیغ امر شده یا نشده باشد[۱۹] اثبات حقانیت ادعای رسالت از راه معجزه، بشارت پیامبران پیشین[۲۰]، بررسی محتوای دعوت و گردآوری قرائن شدنی است.[۲۱][۲۲]
- بعثت رسول، از جنبههای مختلف در قرآن کریم یاد شده است؛ از جمله اهداف رسالت، ایمان به رسالت پیامبران الهی، مخالفان پیامبران، جهان شمولی رسالت برخی پیامبران، راههای اثبات رسالت، وحی و منشأ رسالت[۲۳].
- رسول به معنای مُرسَل است. ارسال یعنی روانه کردن و فرستان، و مُرسَل به کسی گویند که وی را برای امری روانه میسازند[۲۴] این امر، میتواند رساندن پیام یا انجام کارِ دیگری باشد[۲۵] رسول را در زبان فارسی به "فرستاده" ترجمه میکنیم.
- اصطلاح رسول و رسالت از ماده "رِسل"، به معنای حرکت تؤام با آرامش، گرفته شده و در اصطلاح قرآنی، به هر کسی اطلاق میشود که از طرف خداوند برای ابلاغ پیام به آدمیان یا مأموریت دیگری ارسال شده است [۲۶].
رسالت در اصطلاح
- اما در اصطلاح، رسول کسی است که از جانب خداوند برانگیخته شده و به سوی دیگران فرستاده میشود تا پیام الهی را به آنها رسانده و دستورات خدا را برای دیگران فرستاده میشود تا پیام الهی را به آنها رسانده و دستورات خدا را برای مردم اجرا نماید. از این رو، در معنای اصطلاحی رسالت، نه تنها پیامآوری بلکه تعلیم، تربیت و مدیریت نیز وجود دارد[۲۷].
- رسول نیز مشتق از "ر س ل" و به معنای مأمور رساندن پیام به دیگری است [۲۸].
- اصطلاح رسول و رسالت از ماده "رِسل"، به معنای حرکت تؤام با آرامش، گرفته شده و در اصطلاح قرآنی، به هر کسی اطلاق میشود که از طرف خداوند برای ابلاغ پیام به آدمیان یا مأموریت دیگری ارسال شده است [۲۹].
نسبت بین رسالت با امامت، نبوت و خلافت
- در قرآن کریم هر چهار کلمه خلیفه، امام، نبوت و رسالت یا مشتقات آن، استعمال شده است که آیات دارای کلمه خلیفه در ذیل عنوان مفهوم خلیفه در قرآن مطرح شد.
- اما کلمه امام، در قرآن مجید، بر مصادیق مختلفی استعمال شده است که به دو دسته تقسیم میشود:
- مصادیق غیر بشری، مانند لوح محفوظ: ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۳۰]
- کتاب آسمانی: ﴿وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً﴾[۳۱].
- مصادیق بشری که از جهت حقانیت و بطلان، به دو دسته تقسیم میشود:
- امام حق: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾[۳۲]
- امام باطل: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ﴾[۳۳] و ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ﴾[۳۴].
- امّا امامت در اصطلاح دینی به دو صورت عام و خاص است که در معنای عام، شامل نبوت و رسالت به عنوان مقتدا و اسوه میشود و در معنای خاص، شامل آنها نشده و در بعضی موارد بعد از تحقق مقام نبوت و رسالت است﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۳۵]. یا مقام ویژهای است که از طرف خدای سبحان به اوصایای پیامبران(ع)، عنایت میشود.
- اما کلمه نبوت، ۵ بار ﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ﴾[۳۶]؛ ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ﴾[۳۷]؛ ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ﴾[۳۸]؛ ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ﴾ [۳۹]؛ ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ﴾[۴۰] در قرآن استعمال شده و در اصل و ریشه آن، اختلاف است. بعضی گفتهاند: از نَبَأ به معنای خبر مشتق شده[۴۱] و برخی دیگر نوشتهاند: از نبوه (بر وزن نغمه) به معنای رفعت و بلندی مقام، مشتق شده است[۴۲]؛ لذا با لحاظ ریشه، ترجمه آیه شریفه ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا﴾[۴۳] دو گونه میشود؛ ای پیامبر! در کتاب قرآن از موسی یاد کن که او بنده مخلَص و فرستاده حق و پیامآور برای خَلق بود.
- ای پیامبر! در کتاب قرآن از موسی یاد کن که او بنده مخلَص و فرستادهای والامقام بود.
- اما کلمه رسالت فقط یک بار﴿فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ﴾[۴۴] و جمع آن "رسالات"، ۸ بار در قرآن مجید استعمال شده است؛ و معنای رسالت این است که مأموریتی بر عهده کسی بگذارند و او موظف به تبلیغ و ادای آن شود[۴۵].
ویژگیهای رسالت و امامت
- رسولان الهی برای رهبری جامعۀ بشر، به سوی مدینۀ فاضلۀ الهی فرستاده شدهاند و به همین سبب، مقام امامت به آنها داده شده است و از قوۀ میزان الهی که همان صلاحیتهای برجستۀ رهبری و امامت انسانها در همۀ فعالیتهای زندگی و روابط انسانی است، برخوردار شدهاند.
- بنابراین، رسالت رسولان الهی صرفاً در مسائل اعتقادی یا اخلاقی و یا زندگی پس از مرگ خلاصه نمیشود و چنین نیست که مأموریت رسولان تنها نصیحت مردم و ارائۀ توصیههای اخلاقی و تشریح و توصیف جهان پس از مرگ باشد، بلکه اصولاً انبیاء و رسولان الهی برای رهبری بشر، در همین دنیا، فرستاده شدهاند. مأموریت مستقیم آنان عبارت است از اصلاح زندگی دنیوی بشر و برچیدن مظاهر ظلم و فساد و ریشهکن ساختن شقاوت و بدبختی از جامعۀ بشر و برپایی جامعۀ عدل و فضیلت و ایجاد مدینۀ فاضلۀ متقین که سرانجام، این مقصود جامۀ عمل خواهد پوشید، همانگونه که خدای متعال فرمود: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۴۶].
- بنا بر آنچه اشاره شد: رسالت پیامبران برپایی جامعۀ قسط و عدل است و مأموریت اصلی آنان رهبری جامعۀ بشر در راستای تحقق این مقصد است.
- آنچه برای تحقق چنین مقصودی ضرورت دارد، دو چیز است: اول برنامه و قانون، و دیگری رهبری لایق و توانا که این دو به رسولان الهی داده شده است و از آنها به کتاب و میزان تعبیر شده است؛ بنابراین، رسالت رسولان الهی، دربرگیرندۀ دو مسئولیت است: تبیین عدل، و اجرای آن.
- امامت، همان قوّه و وسیلهای است که به واسطۀ آن، مقصد عالی رسالت رسولان الهی که همان برقراری مدینۀ فاضلۀ الهی است تحقق مییابد[۴۷].
جایگاه رسالت و امامت در قرآن
- امامت، لازمۀ رسالت است و به هیچ وجه از آن جدا نمیشود؛ زیرا رسالت منهای امامت، فاقد محتوای لازم برای اجرای مأموریت عظیم برپایی جامعۀ عدل الهی است. همچنین مشخص شد که مقصد اصلی ارسال رسولان و انزال کتب، به وسیلۀ امامت جامۀ تحقق میپوشد و بدون امامت، مقصود اصلی ارسال رسولان الهی و انزال کتب آسمانی که همان برقراری جامعۀ عدل الهی است، محقق نمیشود. به تعبیری دیگر، مقصد اصلی و غایت نهایی بعثت پیامبران در گرو امامت است و به وسیلۀ امامت است که تلاش تمامی انبیای بزرگ الهی و جهاد همۀ رسولان پاک خدا در طول تاریخ معنی پیدا میکند، نتیجه میبخشد و به ثمر مینشیند.
- به همین دلیل، سلسلۀ امامت در طول تاریخ همراه و همدوش سلسلۀ پیامبری و رسالت، تداوم داشته است. مسألۀ مهمی که در اینجا باید به آن پرداخت، رابطۀ امامت با رسالت خاتم است. برای توضیح این مطلب لازم است به دو سؤال پاسخ داده شود:
- امامت الهی که از سوی خدا به وسیلۀ ارسال رسولان بر بشریت ارزانی شده بود، تا هنگامی که سلسلۀ رسل و پیامبران، توسط نبی اکرم ختم نشده بود، ادامه داشت، ولی پس از ختم سلسلۀ رسالت و پیامبری به وسیلۀ رسول اکرم، امامت الهی چه سرنوشتی پیدا کرد؟
- طبق آنچه ارائه شد و از آیات قرآن و سنت قطعی رسول خدا استفاده میشود، مقصد اصلی بعثت انبیاء و ارسال پیامبران و انزال کتب، ریشهکن ساختن ظلم و برپایی جامعۀ عدل و تشکیل حکومت الهی و ایجاد مدینۀ صالحان است. از آنجایی که این مقصد تاکنون به طور کامل تحقق نیافته، و با توجه به اینکه وعدۀ الهی تخلّفناپذیر است و عقل نیز حکم میکند که نباید این همه تلاش و رنجی که انبیاء در طول تاریخ کشیدند بینتیجه بماند، سرنوشت جامعۀ عدل الهی که مقصد اصلی پیامبران بوده است چه میشود؟
- پاسخ سؤال اول: باید گفت که راهی جز تداوم امامت الهی پس از رسول خدا وجود ندارد. آنان که به تداوم امامت الهی پس از رسول خدا معتقد نیستند در برابر این سؤال که چرا امت رسولخدا پس از ایشان، از وجود رهبری الهی محروم شدند پاسخی ندارند؛ اگر بگویند مقصد رسول خدا اقامۀ جامعۀ عدل نبوده است، آیات قرآن آنان را تکذیب میکند و اگر بگویند اقامۀ جامعۀ عدل، بعد از رسولخدا به رهبری الهی نیازمند نبوده است، دهها دلیل آنان را تکذیب میکند. از جمله، آیات فراوان قرآن؛ نظیر همان آیۀ سورۀ حدید که میفرماید: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[۴۸].
- در این آیه اشاره به این نکته است که وجود کتاب و میزان برای برقراری جامعۀ عدل لازم است.
- پس از رسول خدا، کتاب که قرآن است وجود داشت، ولی میزان که بود و چه بود؟ میزان بدون شک، علی(ع) و اولاد پاکش بودند. آنان که به امامت الهی علی و اولاد پاکش(ع) معتقد نیستند برای این سؤال پاسخی ندارند.
- پاسخ سؤال دوم: بر اساس اندیشۀ تداوم امامت الهی، پس از رسول خدا، امامت در علی و اولاد طاهرینش(ع) تداوم داشته و کتاب و میزان الهی در طول دوران پس از رحلت رسول خدا تا به امروز، در اختیار مردم بوده و حجت الهی بر قاطبۀ اهل زمین تمام شده است؛ زیرا قرآن کریم و عترت رسول خدا که به ترتیب همان کتاب و میزان است، در طول زمان پس از رحلت رسولخدا تا به امروز، در اختیار جامعۀ بشر بوده است و آیۀ کریمۀ ﴿وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[۴۹] در طول زمان گذشته تا به امروز مصداق داشته است و نیز آیۀ کریمۀ: ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۵۰].
- به وسیلۀ واقعیتهای تاریخ گذشته و حال جامعۀ به اصطلاح اسلامی، تفسیر شده و این حقیقت هویدا گشته که راز اصلی انحطاط و شکست جامعۀ مسلمانان امروز و دیروز، جدا شدن آنان از خط امامت الهی و پشت کردن به کتاب خدا و امامت معصوم است.
- در همین مورد، معنای حدیث شریف ثقلین که بین قاطبۀ مسلمین، معروف و مسلم است معلوم میشود. آنجا که رسول خدا(ص) فرمود: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»[۵۱].
- من پس از خود، در میان شما دو یادگار گرانبها برجای میگذارم: کتاب خدا و عترتم (اهل بیتم) چنانچه به این دو، دست آویختید و از آنها پیروی کردید، پس از من هیچگاه گمراه نخواهید شد.
- اینجاست که راز گمراهی و انحطاط کنونی مسلمین پدیدار میگردد و معلوم میشود این همه ذلّت و خفّت و تفرقه و انحطاط و شقاوت و سیهروزی که امروز دامنگر جامعۀ مسلمین شده، در اثر به کار نبستن این سفارش و دستور رسولخداست.
- بر اساس اعتقاد به تداوم امامت در علی و فرزندان معصومش تا امام دوازدهم، مهدی آل محمد(ص)امامت الهی در طول دوران پس از رسول خدا تا به امروز، به عنوان بزرگترین نعمت الهی در اختیار جامعۀ اسلامی قرار داشته است؛ زیرا لطف الهی ایجاب میکند تا شرایط لازم و کافی را برای راهنمایی بشر به سوی سعادت دنیا و آخرت در اختیار او قرار دهد که مهمترین آنها دو چیز است:
- شرط نخست: که همان وجود کتاب و رهبری الهی است از قدرت بشر خارج است. این شرط را خدای کریم برای بشریت همواره فراهم داشته و در عصر ما نیز در کتاب خدا و وجود مقدس امام زمان(ع) تجلی یافته است و این است نعمت کبرای الهی که در سایۀ آن، همۀ نعمتهای دیگر الهی ظهور میکند و بهشتی لبریز از نعیم دنیوی خدا در اختیار بشر قرار میگیرد.
- شرط دوم: خواست خود انسانهاست. چنانکه خدا فرمود: ﴿أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ﴾[۵۲].
- جامعۀ بشری باید آمادۀ پذیرش نعمت کبرای رهبری الهی باشد و پیروی از آن را برگزیند وگرنه چنین نعمتی را نمیتوان ناخواسته بر بشر تحمیل کرد و از همینجا راز غیبت ولی عصر(ع) معلوم میشود؛ از یکسو باید این نعمت الهی -که جلوۀ تام نعمت کتاب و میزان است- در اختیار بشر باشد تا حجت خدا بر بشر تمام شود و شرایط لازم و کافی هدایت و سعادت بشر برای او فراهم شود و از سوی دیگر، جامعۀ بشر با پشت کردن به امامت الهی، زمینۀ استفاده خود از این نعمت کبری را منتفی ساخته است؛ زیرا این گوهر الهی را که جلوۀ میزان و کتاب ناطق الهی است با اعراض و عدم اطاعت و تبعیت، همانند قرآن کریم که کتاب صامت است، به زاویۀ اهمال و تعطیل کشانیده و موجبات غیبت امام معصوم را به وسیلۀ این رویگردانی و اهمال، فراهم ساخته است.
- اکنون که بحمدالله با پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری حکومت الهی با رهبری نائب امام زمان(ع) به تدریج زمینۀ بیداری جامعۀ اسلام فراهم شده است، امید میرود مسلمین با رشد روزافزون و آگاهی و عبرتآموزی از درسهای تلخ تاریخ گذشته، بار دیگر به خانۀ رسول خدا برگردند و با ندامت از تقصیر گذشته خود، در حق امامت الهی، درهای عزت و سعادت دنیا و آخرت را بر روی خود بگشایند که به همین مطلب در سورۀ نساء اشاره شده است، آنجا که میفرماید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾[۵۳].
- اگر دربارۀ این آیه تأمل شود، روشن میشود که آنچه با صدر و ذیل آیه و نیز با آیات قبل و بعد آن مناسبت دارد، این است که مراد از ظلم به نفس، ستمی است که در نتیجۀ سرپیچی از اطاعت رسول خدا در مورد امامت الهی حضرت علی(ع) و معصومان از اولاد ایشان تحقق یافت که فقط با بازگشت به اطاعت رسول خدا و پیروی از امامت الهی، جبران خواهد شد[۵۴].
پیشینه رسالت
ضرورت رسالت
حکمت و اهداف رسالت
رسالت و وحییابی
ویژگیهای پیامبران
واکنش مردم در برابر رسالت پیامبران
منابع
جستارهای وابسته
- پیامبر (نبی)
- نبوت در قرآن
- نبوت در حدیث
- نبوت در کلام اسلامی
- نبوت در حکمت اسلامی
- نبوت در عرفان اسلامی
- نبوت در فلسفه دین
- نبوت از دیدگاه بروندینی
- نبوت مطلق
- نبوت مقید
- نبوت خاصه
- نبوت عامه
- نبوت تشريعى
- نبوت تبلیغی
- شؤون نبوت
- کارکردهای نبوت
- تکثر نبوت
- اهداف نبوت
- اثبات نبوت
- مقام نبوت
- درجه نبوت
- فلسفه بعثت
- وجوب بعثت
- ضرورت نبوت
- نبوت زن
- نبوت مشترکه
- اتصال نبوت ها
- اجتبای نبوت
- ادعای نبوت
- انقطاع نبوت
- آیات نبوت
- احادیث نبوت
- بقای نبوت
- تجدید نبوت
- تعلیم غیبی به غیر نبی
- احکام نبوت
- خصایص نبوت
- ضروریات نبوت
- ضرورت نبوت
- قدم نبوت
- کمال نبوت
- ختم نبوت
- مدعی نبوت
- فعل پیامبر
- ويژگی پیامبر
- مقامهای پیامبر
- نبوت برادران یوسف پیامبر
- معجزه
- وحی
- ولایت
- نبوغ عقلی
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع رسالت
پانویس
- ↑ لسان العرب، ج ۱۱، ص ۲۸۳، «رسل».
- ↑ لسان العرب، ج ۱۱، ص ۲۸۴؛ لغتنامه، ج ۷، ص ۱۰۵۸۴، «رسالت».
- ↑ لغتنامه، ج ۷، ص ۱۰۵۸۵.
- ↑ لغتنامه، ج ۷، ص ۱۰۵۸۴.
- ↑ لغتنامه، ج ۷، ص ۱۰۵۸۴.
- ↑ العین، ج ۷، ص ۲۴۱، «رسل».
- ↑ فرهنگ علم کلام، ص ۱۲۱.
- ↑ التحقیق، ج ۴، ص ۱۲۸، «رسل».
- ↑ التحقیق، ج ۴، ص ۱۳۰.
- ↑ جامع العلوم، ج ۲، ص۱۳۵؛ شرح العقاید النسفیه، ص۲۰۶.
- ↑ لسان العرب، ج ۱۱، ص ۲۸۳، «رسل».
- ↑ التعریفات، ص ۱۴۸، «رسول».
- ↑ شرح مصطلحات کلامیه، ص ۱۵۹.
- ↑ التحقیق، ج ۴، ص ۱۳۱-۱۳۲.
- ↑ التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۷-۱۱۹، «رسل».
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
- ↑ اعلام النبوه، ص ۵۱.
- ↑ التعریفات، ص ۳۰۷.
- ↑ نک: المیزان، ج ۲، ص ۱۳۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۷۸؛ کشف المراد، ص ۳۷۷-۳۷۹.
- ↑ محاضرات فی الالهیات، ص ۲۵۸-۲۵۷.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
- ↑ رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
- ↑ مجمع البحرین، ج۵، ص۳۸۴.
- ↑ تهذیب اللغة، ج۱۲، ص۲۷۲.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۹.
- ↑ شرح باب حادی عشر، ص ۱۳۹.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۵۷.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۹.
- ↑ «و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم» سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ «و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است» سوره هود، آیه ۱۷؛ سوره احقاف، آیه ۱۲.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید» سوره توبه، آیه ۱۲.
- ↑ «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «هیچ بشری را نسزد که خداوند به او کتاب و حکمت و پیامبری بدهد» سوره آل عمران، آیه ۷۹.
- ↑ «آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۹.
- ↑ «و ما به او اسحاق و (نوهاش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.
- ↑ «و به راستی ما به بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) و داوری و پیامبری دادیم» سوره جاثیه، آیه ۱۶
- ↑ «و نوح و ابراهیم را فرستادیم و در فرزندان آنان پیامبری و کتاب (آسمانی) نهادیم» سوره حدید، آیه ۲۶.
- ↑ تبیان، ج۷، ص۱۳۳؛ کنزالدقائق، ج۸، ص۲۳۲؛ المیزان، ج۲، ص۱۳۹.
- ↑ مجمع البیان، ج۶، ص۸۰۰؛ کشف الاسرار، ج۶، ص۵۴.
- ↑ «و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.
- ↑ «(صالح) از آنان روی گردانید و گفت: ای قوم من! بیگمان پیام پروردگارم را به شما رساندهام و برای شما خیرخواهی کردهام امّا شما خیرخواهان را دوست نمیدارید» سوره اعراف، آیه ۷۹.
- ↑ حقجو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص:۵۶-۵۸.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۱۸-۱۹.
- ↑ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ «و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۳۳، ح۸.
- ↑ «آیا میتوانیم شما را به (قبول) آن وا داریم در حالی که شما آن را ناپسند میدارید؟» سوره هود، آیه ۲۸.
- ↑ «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
- ↑ اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۲۰-۲۷.