گریه برای امام حسین در حدیث

گریه برای امام حسین

روایات فراوانی از پیامبر (ص) و امامان معصوم(ع) درباره ثواب عزاداری و گریستن بر مصائب امام حسین(ع) و اهل بیت آن حضرت نقل شده که در آنها شیعیان به این امر تشویق و ترغیب شده‌اند. این احادیث در کتب حدیثی مهم شیعه، مانند کامل الزیارات، امالی، ثواب الاعمال، خصال صدوق و وسائل الشیعه نقل شده‌اند.

فضیلت گریستن بر امام حسین

نمونه‌هایی از احادیث درباره فضیلت گریستن بر امام حسین(ع) در اینجا آورده شده است:

  1. ریان بن شبیب می‌گوید: روز اول ماه محرم به محضر امام رضا(ع) رسیدم. حضرت (در خلال حدیث مفصلی) فرمود:‌ ای پسر شبیب، محرم، ماهی است که در عهد جاهلیت هم، آن را محترم می‌شمردند و ظلم و جنگ در آن را حرام می‌دانستند؛ اما این امت، نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیامبر(ص) را در این ماه فرزندان پیامبر را کشتند و زنان او را اسیر کردند و اثاث او را غارت کردند. خداوند هرگز این جرم آنها را نبخشد. ‌ای پسر شبیب؛ بر حسین(ع) گریه کن که او را مثل گوسفند سر بریدند و هجده نفر از مردان خاندانش با او کشته شدند که در روی زمین مانند ندارند و آسمانهای هفتگانه و زمین‌ها در قتل او گریستند.... ‌ای پسر شبیب؛ اگر بر حسین(ع) گریه کنی چندان که اشک تو بر گونه هایت روان گردد، خداوند هر گناهی که کرده باشی، کوچک یا بزرگ، اندک یا بسیار می‌آمرزد... ‌ای پسر شبیب؛ اگر دوست داری در درجات بالای بهشت با ما باشی، به سبب حزن ما محزون، و برای شادمانی ما شاد باش[۱].
  2. امیرالمؤمنین(ع) (در حدیثی شامل چهارصد خصلت) می‌فرماید: «هر دیده‌ای روز قیامت، گریان و هر چشمی از روی نگرانی بیدار است، مگر چشم کسی که خداوند او را بر کرامت خود اختصاص داده باشد و بر هتک حرمتی که از حسین(ع) و خاندان پیامبر می‌شود، گریسته باشد». «عن اميرالمؤمنين (في حديث اربعمائة) قال: كل عين يوم القيامة باكية وكل عين يوم القيامة ساهرة الا عين من اختصه الله بكرامته و بكي علي ماينتهك من الحسين و آل محمد»[۲].
  3. امام باقر(ع) روایت می‌کند که امام سجاد(ع) فرمود: هر مؤمنی که برای کشته شدن امام حسین(ع) گریان شود به طوری که اشک بر صورتش جاری شود، خداوند متعال غرفه‌هایی در بهشت برای او آماده می‌کند که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد، و هر مؤمنی که به دلیل آزار و اذیتی که از دشمنان در دنیا به ما رسیده، گریان شود، به گونه‌ای که اشک بر صورتش جاری شود، خدای متعالی در بهشت، او را در جایگاه صدق ساکن می‌گرداند، و هر مؤمنی که به خاطر ما اذیتی به او رسیده باشد و به سبب این اذیت و آزار، چشمانش گریان و اشکش بر گونه‌اش جاری شود، خداوند هر آزار و اذیت را از او برگرداند و روز قیامت او را از خشم خود و آتش جهنم ایمن سازد[۳].
  4. علی بن ابی حمزه نقل می‌کند که امام صادق(ع) فرمود: «گریه و بی‌تابی برای انسان مکروه است، جز برای حسین بن علی(ع)، که موجب اجر و پاداش است»[۴].
  5. ابوهارون مکفوف («مکفوف» به معنای نابیناست و چون وی نابینا بوده، به این نام شهرت داشته است.) روایت می‌کند که امام صادق(ع) فرمود: «هرکس که نزد او از حسین(ع) یاد شود و به اندازه بال مگسی از چشمانش اشک جاری شود، ثواب او بر عهده خدای عزوجل است و خدای متعال به کمتر از بهشت برای او راضی نمی‌شود[۵].
  6. امام باقر(ع) می‌فرماید: «هر مؤمنی که برای کشته شدن حسین اشک بریزد تا بر گونه‌اش جاری شود، خداوند او را در غرفه‌های بهشتی جای می‌دهد که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد»[۶].
  7. مسمع بن عبدالملک بصری روایت می‌کند که امام صادق(ع) فرمود: «(ای مسمع) آیا مصائب حسین را یاد می‌کنی»؟ عرض کردم: «آری». فرمود: «آیا بیتابی (و گریه) می‌کنی؟ عرض کردم: «بلی به خدا قسم طوری گریه می‌کنیم که اهل و عیالم اثر آن را در سیمای من مشاهده می‌کنند و از خوراک امتناع می‌کنم؛ چندان که اثر گرسنگی در صورتم مشاهده می‌شود. حضرت فرمود: «رحمت خداوند بر اشک‌های تو؛ آگاه باش که تو از گریه کنندگان بر ما محسوب می‌شوی و از کسانی هستی که در شادی ما شاد، و در حزن ما محزون، و در هنگام ترس ما ترسان، و در زمان ایمنی ما، ایمن هستند. هنگام مرگ خواهی دید که پدران من نزد تو حاضر شده، سفارش تو را به ملک الموت می‌کنند و از این بالاتر آنکه تو را به بهشت بشارت می‌دهند و ملک‌الموت از هر مادر مهربان بیشتر به تو مهربانی کند. تا آنکه فرمود: هیچ کس به خاطر دلسوزی به ما و به سبب مصائبی که بر ما وارد شده، گریه نمی‌کند، مگر آنکه قبل از آمدن اشک از چشمش، خدا او را رحمت می‌کند. پس وقتی اشکها بر گونه‌اش جاری شد، اگر قطره‌ای از آن در جهنم بیفتد، گرمای جهنم را از بین می‌برد تا آنجا که دیگر برای آن حرارتی باقی نمی‌ماند.... هیچ چشمی برای ما گریه نمی‌کند، مگر آنکه از نعمت نظر کردن به حوض کوثر بهره مند می‌شود و با کسانی که ما را دوست دارند، از آن سیراب می‌شود[۷].
  8. امام صادق(ع) در حدیثی طولانی فرمود: «به راستی حسین(ع) کسی را که برای او گریه می‌کند، میبیند و از روی رحمت و دلسوزی برایش طلب آمرزش می‌کند. «قال الصادق(ع) إِنَّهُ(ع) لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ رَحْمهً لَهُ»[۸].
  9. امام صادق فرمود: «هر کسی که نزد او یادی از ما شود و اشک چشمانش جاریگردد، خدا آتش جهنم را بر صورتش حرام می‌کند». «عن فضيل بن فضاله عن ابي عبدالله قال: من ذكرنا عنده قفاضت عيناه حرم الله وجهه علي النار»[۹].[۱۰]

فضیلت گریاندن و سرودن شعر در رثای امام

درباره ثواب سرودن شعر در عزای امام حسین(ع)، احادیثی از ائمه اطهار نقل کرده‌اند که برای نمونه، برخی از آنها را بیان می‌کنیم.

۱. ابوهارون مکفوف می‌گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: ‌ای ابا هارون، برای من در مرثیه حسین شعری بخوان. من شروع به خواندن کردم. پس حضرت گریه کرد. سپس فرمود: آنچنان که برای خود می‌خوانی (یعنی با آهنگ محزون و رقت آور)، برایم بخوان. پس من شروع به خواندن کردم و گفتم: امرر علی جدث الحسین فقال لاعظمه الزکیة... «بر مزار حسین بگذر و به استخوان‌های پاک پیکرش بگو.»... حضرت گریست. سپس فرمود: بیشتر بخوان. من قصیده دیگری را خواندم. حضرت باز گریست و (من) صدای گریه زنان را از پشت پرده شنیدم.

چون از خواندن فارغ شدم، فرمود: «ای اباهارون؛ هرکسی شعری در سوگ حسین(ع) بخواند و خود بگرید و ده تن را بگریاند، بهشت برای آنان نوشته می‌شود، و هرکس در سوگ حسین(ع) شعری بخواند و خود بگرید و پنج نفر را بگریاند، بهشت برای آنان ثبت گردد، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند، و خود بگرید و یک نفر را بگریاند، بهشت برای آن دو نوشته می‌شود، و هرکس نزد او یادی از حسین شود و از چشمانش به اندازه بال مگسی اشک بیرون آید، پاداش او بر عهده خداوند عزوجل است، و او جز به بهشت برای وی راضی نمی‌شود[۱۱].

۲. زید شحام می‌گوید: امام صادق(ع) به جعفر بن عفان طائی فرمود: ‌ای جعفر، به من خبر رسیده که تو در مرثیه حسین(ع) به نیکو شعر می‌گویی، عرض کرد: آری، خدا مرا فدای شما گرداند. فرمود: شعری بخوان. پس او شعری خواند. آن حضرت و کسانی که گرد او بودند، گریستند و اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری شد. آنگاه فرمود: ‌ای جعفر؛ به خدا سوگند، ملائکه مقرب خدا حاضر بودند و سخن تو را درباره حسین می‌شنیدند، و همچون ما، بلکه بیشتر از ما گریستند. خداوند در این ساعت تمام نعمت‌های بهشت را بر تو واجب گردانید و تو را آمرزید. ‌ای جعفر، آیا بیش از این بگویم؟ عرض کرد: آری‌ای سرور من، فرمود: هرکس درباره حسین شعری بگوید و بگرید و بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب گرداند و او را بیامرزد[۱۲].

۳. ابوعماره نوحه سرا گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: ‌ای اباعماره؛ شعری در سوگ حسین(ع) برایم بخوان. من خواندم و حضرت گریست. باز خواندم و آن حضرت گریست، و باز خواندم و باز امام گریست. به خدا قسم، پیوسته شعر می‌خواندم و آن حضرت می‌گریست، تا آنکه از اندرون خانه صدای گریه شنیدم. در این هنگام امام فرمود: «ای اباعماره؛ هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند، بهشت پاداش اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند، بهشت اجر اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و سی نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و بیست تن را بگریاند، بهشت از آن اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برای اوست، و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و خود بگرید، بهشت از آن اوست، و هرکس در عزای حسین شعری بخواند و تباکی کند، بهشت از برای اوست»[۱۳]. (ازنظر کارشناسی حدیثی و رجالی، سند بعضی از این احادیث، صحیح است (مانند حدیث اول به روایت ریان بن شبیب از امام رضا(ع)) و سند برخی دیگر را می‌توان تصحیح کرد (مانند روایت دوم و سوم درباره گریه بر امام حسین(ع) و دو حدیث ابوهارون مکفوف) و اگر سند برخی دیگر ضعیف یا تضعیف شده باشد، یا وثاقت و راویان آنها محل بحث باشد، با روایات صحیح تأیید، و ضعف آنها جبران می‌شود.)

منظور از تباکی این است که اگر به انسان حالت گریه دست نداد، خود را به گریه وادارد؛ چنان که ابن اثیر آن حالت را «تکلف البکاء» معنی می‌کند و در تفسیر جمله «فان لم تجدوا بکاء فتباکوا می‌گوید: ‌ای تکلفوا البکاء»[۱۴].

در فرهنگ شیعه، توصیه به تباکی، تنها برای عزاداری نیست؛ بلکه برخی روایات، تباکی را در نماز واجب یا هنگام درخواست حاجت از خداوند متعالی نیز، توصیه کرده‌اند؛ چنانکه کلینی در باب «دعا» احادیثی نقل کرده است که به این امر توصیه می‌کنند؛ از آن جمله: امام صادق فرمود: «هنگام دعا اگر گریه‌ات نیامد، خود را به گریه وادار کن». «عن عنبسه بن بجاد العابد قال: قال ابو عبدالله: ان لم تكن بك بكاء فتباك»[۱۵].

سعید بن یسار می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: هنگام دعا، گریه‌ام نمی‌گیرد؛ اما خود را وادار به گریه می‌کنم. فرمود: اشکالی ندارد. گریه کن؛ هرچند به اندازه سر یک مگس باشد. عن سعيد بن يسار بياع السابري قل: قلت لابي عبدالله اني اتباكي في الدعاء وليس لي بكاء؟ قال: نعم ولو مثل راس الذباب[۱۶].

امام صادق(ع) به ابوبصیر فرمود: اگر از پیشامدی می‌ترسی یا حاجتی داری، با نام خدا آغاز کن و او را چنان که شایسته است، تمجید و ثنا کن، آن گاه بر پیامبر درود فرست و سپس حاجتت را بخواه و خود را وادار به گریه کن؛ هرچند به اندازه سر یک مگسی باشد. امام صادق(ع) افزود: پدرم می‌فرمود: نزدیک‌ترین حالتی که یک بنده نسبت به پروردگار پیدا می‌کند، آن است که در حال سجده گریه کند. «فقال ابو عبدالله لابي بصير ان خفت امرا او حاجة تريدها فايدا بالله و مجده و ائن عليه كما هو اهله وصل علي النبي و سل حاجتك و تباك ولو مثل راس الذباب، ان ابي كان يقول: ان اقرب مايكون العبد من الرب عزوجل و هو ساجد باك»[۱۷].[۱۸]

پاداش گریه بر امام حسین

از روایاتی که پیشتر به نقل از ائمه اطهار(ع) آوردیم، روشن شد که در سوگ امام حسین(ع) گریستن، گریاندن و خود را به گریه واداشتن، پاداش‌هایی عظیم دارد و مایه دستیابی به رحمت الهی، سعادتمندی، و دخول در بهشت جاویدان می‌شود. در برخی از روایات، تصریح شده است که پاداش‌های مذکور در برابر گریه‌ای اندک، به فرد گریه کننده عطا می‌شود. بی‌گمان این روایات در برپایی عزاداری امام حسین(ع)، بقا و تداوم آن نقشی فراوان داشته، همواره مایه تشویق سوگواران حسینی بوده است. حال در این باره، پرسشهایی مطرح است:

  1. آیا اعطای پاداش در برابر گریه برای امام حسین(ع)، شامل هر گریه کننده‌ای، با هر نیتی و با هرگونه عملکردی می‌شود؟
  2. چگونه اندکی گریه می‌تواند مایه سعادتمندی انسان و دخول در بهشت جاویدان شود؟

در پاسخ به چنین پرسش‌هایی، ابتدا باید اذعان کرد که گریه بر امام حسین (ع) در جایگاه یک عمل عبادی که در خور اجر و ثواب فراوانی است، همچون سایر عبادات، ارتباطی تنگاتنگ با نیت افراد پیدا می‌کند؛ به طوری که اگر اولا خالصانه و به قصد تقرب به خداوند انجام شود، و ثانیا با معرفت و شعور همراه باشد، به بالاترین درجه پذیرش می‌رسد و فرد را به بالاترین پاداش‌ها می‌رساند.

همچنین شکی نیست که خداوند هرگز گریه از روی ریاکاری و خودنمایی را نمی‌پذیرد. برخی به اشتباه پنداشته‌اند ریا در گریه برای امام حسین(ع) استثنا شده و حرام نیست و گمان کرده‌اند که تباکی، تجویزی برای ریاکاری است. در حالی که همان گونه که پیشتر در بیان مفهوم تباکی گذشت، «تباکی» خود را به گریه واداشتن است که اگر از روی اخلاص و معرفت باشد، قطعا اجر فراوانی دارد.

افزون بر مطالب فوق، باید بر این نکته نیز پای فشرد که در پیشگاه خداوند، همه اعمال محاسبه می‌شوند، و این همه فضیلت که برای گریه بر امام حسین(ع) بیان شده و اینکه اشک چشم، آتش دوزخ را فرو می‌نشاند و غمگین شدن در سوگ شهیدان کربلا ایمنی از عذاب است، در صورتی است که گناه، فسق و آلودگی انسان به قدری نباشد که مانع رسیدن این فیض‌های الهی شود[۱۹].

بنابراین سزاوار است که عزادار حسینی درباره عزاداری خود، و نیز نیتش، دچار شک و تردید و خدای ناکرده ناامیدی نشود و همواره بکوشد تا هم معرفت خود را به امام حسین(ع) و هم مراتب اخلاصش را بیفزاید. در این باره باید دانست که هدف اصلی از تشکیل مجالس و محافل حسینی، زنده نگاه داشتن مکتب اباعبدالله الحسین است. بر این اساس، شایسته است عزاداران امام حسین(ع) بنا به گونه‌ای رفتار کنند که این هدف تأمین شود، و شکی نیست که با تسامح در ارتکاب گناه، یا با ریاکاری نمی‌توان به چنان هدف مقدسی دست یافت. شایسته است متولیان مجالس و محافل عزای امام حسین(ع) و نیز واعظان، خطیبان و مداحان اهل بیت، به این هدف اساسی توجه کامل داشته باشند و بدانند که گریستن و برپایی عزای امام حسین، نه تنها ابراز مودت، بلکه وسیله‌ای برای حفظ نهضت و آرمانهای اباعبدالله الحسین است. شکی نیست که اگر این مجالس همراه با اخبار و مطالب سست و ضعیف، و چه بسا کذب و نادرست و وهن آمیز، برپا شود، هرگز به آرمان‌های امام حسین منتهی نمی‌شود.

استاد شهید مطهری در این باره می‌فرماید: گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط و حرکت اوست.... امام حسین(ع) به واسطه شخصیت عالی قدرش، به واسطه شهادت قهرمانانه‌اش، مالک قلب‌ها و احساسات صدها میلیون انسان است، و اگر کسانی که بر این مخزن عظیم و گرانقدر احساسی و روحی گمارده شدند، یعنی سخنرانان مذهبی و مداحان اهل بیت بتوانند از این مخزن عظیم در جهت همشکل کردن و همرنگ کردن و هم احساس کردن روح‌ها با روح عظیم حسینی بهره برداری صحیح کنند، جهانی اصلاح خواهد شد[۲۰].[۲۱]

یادآوری

گفتنی است اخباری که درباره ثواب و فضیلت عزاداری برای امام حسین(ع) یا سرودن شعر در سوگ آن حضرت، از معصومان(ع) رسیده است، درواقع درصدد نفی دیگر تکالیف و وظایف یک مسلمان یا جایگزینی آنها نیست؛ بلکه گویای این است که این اعمال، شان و اقتضای چنان پاداش‌هایی را دارد. طبعا انجام احکام و تکالیف شرعی دیگر- طبق اصطلاح پذیرفته شده اصول فقهی نزد علمای اسلام - نوعی مقید لبی (قید و شرط عقلی) برای این روایات محسوب می‌شود.

توضیح اینکه آیه شریفه ﴿إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ[۲۲] دلالت بر این دارد که شرط قبولی اعمال، تقوای الهی است. از این رو وصول به پاداش عزاداری بر امام حسین(ع)، مشروط و «مقید» به این است که عزاداران، تقوای الهی پیشه کنند و در زمره متقین باشند. بر این اساس، عزاداری برای امام حسین(ع) همچون دیگر عبادات یا صالحات و سنن و مستحبات مانند دعا، صدقه، زیارت، توسل و... برای رسیدن به بهشت جاویدان و قرب به پروردگار، در حد «مقتضی» است و هنگامی «فعلیت» می‌یابد که عزاداران، از معاصی و گناهان که نقش «مانع» را دارند، به دور باشند و در صورت آلودگی، توبه کنند. برخی از محققان، روایات مربوط به فضیلت گریه و عزاداری بر امام حسین(ع) را به گونه‌ای دیگر تفسیر و توجیه کرده‌اند[۲۳].

بر این اساس عزادار حسینی، با رعایت ضوابط دینی، در پرتو پیوند عاطفی و اتصال روحی با راه و فکر و خط امامان و شهدا، خویشتن را از زشتی، پلیدی و گناه حفظ می‌کند و در طریق کمال گام می‌نهد[۲۴].

منابع

پانویس

  1. «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَی الْحُسَیْنِ(ع)حَتَّی تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَی خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً... یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا»؛ شیخ صدوق، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة، مجلس ۲۷، ص۱۹۲، ح۵.
  2. شیخ صدوق، الخصال، تصحیح علی اکبر غفاری، حدیث اربعمائة، ص۶۲۵.
  3. «عن محمد بن مسلم عن ابي جعفر قال: كان علي بن الحسين يقول: ايما مؤمن دمعت عيناه لقتل الحسين بن علي دمعة حتي تسيل علي خده بواه الله بها في الجنة غرفا يسكنها احقابا و ايما مؤمن دمعت عيناه حتي تسيل علي خده فينا ااذي مسسنا من عونا في الدنيا بواه الله في الجنة مبوا صدق و ايما مؤمن مسه اذي فينا فدمعت عيناه حتي تسيل علي خده من مضاضة ما اوذي فينا، صرف الله عن وجهه الاذي و آمنه يوم القيامة من سخطه و النار»؛ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، تحقیق نشر الفقاهه، باب۳۲، ص۱۱۱، ح۱. شیخ صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، تصحیح علی اکبر غفاری، ص۸۳.
  4. «عن الحسن بن علي بن ابي حمزه عن ابيه عن ابي عبدالله قال: سمعته يقول: ان البكاء و الجزغ مكروه للعبد في كل ما جزع ماخلا البكاء والجزع علي الحسين بن علي فانه فيه ماجور»؛ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۷، ح۲.
  5. «... عن ابي هارون المكفوف قال: قال ابو عبدالله في حديث طويل له ومن ذكر الحسين عنده فخرج من عينيه من الدموع مقدار جناح ذياب كان ثوابه علي الله عزوجل و لم يرض له بدون الجن»؛ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۷، ح۳.
  6. «عن محمد بن مسلم عن آبي جعفر قال: ايما مؤمن دمعت عيناه لقتل الحسين دمعة حتي تسيل علي خده بوآه الله غرفا في الجنة يسكنها احقابا»؛ قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۱۱، ح۹.
  7. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۰۸، ح۶. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح و تحقیق میرزا عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج۱۰، ص۳۹۷، ح۱۶.
  8. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۲، ص۱۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۷۶.
  9. ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۱۱۱، ح۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۵.
  10. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص ۱۹۵.
  11. قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، باب ۳۳، ص۱۱۱، ح۱. شیخ صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، تصحیح علی اکبر غفاری، ص۸۳.
  12. شیخ طوسی، اختیار معرفته الرجال (رجال الکشی)، تصحیح حسن مصطفوی، ج۲، ص۵۷۴. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح و تحقیق میرزا عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج۱۰، ص۴۶۴، ح۱.
  13. «عن ابي عمارة المنشد، عن ابي عبدالله قال: قال لي: يا ابا عمارة انشدني في الحسين قال: فانشدته، ثم انشدته فبكي، قال فوالله ما زلت انشده و يبكي حتي سمعت البكاء من الدار، فقال لي: يا ابا عماره، من انشد في الحسين شعرا فابكي خمسين فله الجنة و من انشد في الحسين شعرا فابكي اربعين فله الجنة و من انشد في الحسين شعرا فابكي ثلاثين فلة الجنة و من انشد في الحسين شعرا فابكي عشرين فله الجنة و من انشد في الحسين شعرا فابكي عشرة فله الجنة و من انشد في الحسين شعرا فابكي واحدا فله الجنة و من انشد في الحسين شعرا فبكي فله الجنة و من انشد في الحسين شعرا فتباكي فله الجنه»؛ قمی، ابن قولویة، کامل الزیارات، تحقیق نشر الفقامه، باب ۳۳، ص۱۱۲، ح۲. شیخ صدوق، ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، تصحیح علی اکبر غفاری، ص۸۴.
  14. ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والاثر تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، ج۱، ص۱۵۰.
  15. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۳۳۲.
  16. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۳۳۲، ح۹.
  17. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۳۵۰،، ح۸-۱۰.
  18. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص ۱۹۸.
  19. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۴۱۳-۴۱۴.
  20. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی به ضمیمه شهید، ص۱۲۱-۱۲۲.
  21. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص ۲۰۲.
  22. سوره مائده، آیه ۲۷.
  23. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۹۳-۲۹۶.
  24. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء ج۱، ص ۲۰۴.