سیره اخلاقی معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سیره اخلاق فردی معصومین(ع)

منظور از سیره اخلاقی، رفتارهای فردی و ارزشی پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است که بیشتر در ارتباط با خودشان انجام شده‌اند، ولی نقش تربیتی و دیگرسازی نیز دارند. اگر انسان به سیره فردی و اخلاقی آنان توجه کند، می‌تواند روش پرورش اخلاق را از آنان بیاموزد. سیره اخلاقی معصومین(ع) عرصه وسیع و دامنه گسترده‌ای دارد که به مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنیم.

اصلاح خویشتن

واژه «اصلاح» بر وزان«إفعال» از ریشه «صَلَح» ضد إفساد و بدی و به معنای از بین بردن فساد و نارسایی از فرد و جامعه آمده است و اغلب، درباره اعمال انسان به کار می‌رود[۱]. انسان، گاه عمل خود را اصلاح می‌کند که به آن خودسازی و گاه عمل دیگران را اصلاح می‌کند که به آن دیگر‌سازی گفته می‌شود. اصلاح به این دو مفهوم کاربرد زیادی در متون دینی دارد. در قرآن کریم آمده است: ﴿وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا[۲]. اگر انسان‌ها با تقوا و با هم سازگار باشند، مورد غفران و رحمت الهی قرار می‌گیرند. در جای دیگر می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ[۳]. منظور از اصلاح و خودسازی در این نوشتار، کسب شرایط لازم برای تربیت و پرورش دیگران، پیش از اقدام به اجرای آن است؛ یعنی مربی ابتدا باید از نظر روحی و معنوی و کسب مهارت‌های تربیتی ورزیده شود تا بتواند فضایل اخلاقی را در شاگردان نهادینه سازد. امام علی(ع) می‌فرماید: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ»[۴]؛ «آن‌که خود را پیشوای مردم قرار داد، باید پیش از آن‌که دیگران را آموزش دهد، خود را تعلیم دهد و باید پیش از آن‌که با زبانش تربیت کند با کردارش خوبی‌ها را تعلیم دهد».

شاید خلوت و ریاضت پیامبر اکرم(ص) در غار حرا و راز و نیاز او با خدا در مدت طولانی چهل سال، بدین منظور بود که پیامبر(ص) را به لحاظ روحی و روانی، برای تبلیغ، تربیت و انجام مسئولیت خود آماده سازد. علی(ع) درباره شیوه تربیت اخلاقی پیامبر(ص) می‌فرماید: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ أَنْ كَانَ فَطِيماً أَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلَائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمَكَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهَارَهُ»[۵]؛ از آن زمان که پیامبر(ص) را از شیر گرفتند، خداوند بزرگ‌ترین فرشته‌اش را همراه وی ساخت تا شبانه روز او را در طریق کرامت و اخلاق نیک براند». هر چند پیامبر اکرم(ص) از ملکه عصمت و طهارت ذاتی برخوردار بود و نیاز به فراگیری شرایط لازم برای تربیت را نداشت، ولی به دلیل سنگینی مسئولیت و اهمیت تربیت نفوس، سال‌ها به عبادت و سیر و سلوک پرداخت تا با آمادگی کامل روحی و معنوی به انجام وظیفه بپردازد. این رفتار پیامبر(ص) اشاره روشنی به این نکته دارد که هر مربی باید اول خود را بسازد، و سپس به دعوت و تربیت دیگران بپردازد؛ وگرنه چندان توفیقی حاصل نخواهد آمد[۶]. امام علی(ع) شرایط لازم برای تربیت را از پیامبر(ص) آموخت. ایشان در این زمینه می‌فرماید: «وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِي بِالاقْتِدَاءِ بِهِ وَ لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لَا يَرَاهُ غَيْرِي»[۷]؛ «من نیز همانند کودکی که در پی مادرش گام بر می‌دارد، به دنبال او (پیامبر(ص)) می‌رفتم. پیامبر(ص) هر روز روزنه‌ای از اخلاق کریمانه خود برایم می‌گشود و مرا به پیروی از خودش فرمان می‌داد». امام - حسن و امام حسین(ع)، امام علی(ع) و فاطمه(س) از رسول خدا(ص) و سایر معصومین(ع) اخلاق کریمه را از امامان(ع) قبل از خود آموختند و پس از تحصیل شایستگی‌های لازم به تربیت مردم پرداختند. اگر معصومین(ع) این‌گونه بوده‌اند، پس غیر معصوم به طریق اولی باید قبل از پرداختن به تربیت متربیان، به اصلاح خویشتن بپردازند؛ زیرا این امر هم تأسی به سیره معصومین(ع) است و هم تأثیر مربی بر شاگردان را افزایش می‌دهد.[۸].

صبر و پایداری

«صبر» از فضایل اخلاقی و در منابع واژه‌شناسی به معنای مقید کردن، بردبار بودن، شکیبایی کردن، استقامت، استواری کردن و متحمل شدن است[۹]. در علم اخلاق نیز واژه صبر، برای تحمل مشکلات و استقامت در برابر سختی‌ها به کار می‌رود. آن‌چه از مفهوم لغوی و اصطلاحی صبر بر می‌آید آن است که صبر بر دو رکن اساسی «تحمل سختی‌ها» و «پایداری در برابر آنها» استوار است. بر این اساس، صبر تنها تحمل مصیبت نیست، بلکه استقامت در برابر ناگواری‌ها نیز جزو معنای آن است. قرآن کریم در مورد دو رکن صبر خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید: ﴿فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ[۱۰]. یعنی هر چه سخنان ناروا از مردم شنیدی نادیده انگار و در برابرش تحمل و بردباری نشان بده. در جای دیگر می‌فرماید: ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ[۱۱].

در این آیه صبر به معنای پایداری و استقامت در برابر حوادث است که نباید موجب ناامیدی انسان گردد. صبر از بزرگ‌ترین فضیلت‌های پیامبران و اولیای الهی در طول تاریخ بوده است که با بهره‌گیری از روحیه استقامت و پایداری در مسیر انجام وظیفه، در برابر مشکلات گوناگون ایستادند و به هدایت مردم پرداخته‌اند[۱۲]. صبر و پایداری از ویژگی‌های رفتاری همه معصومین(ع) است و این موضوع در آیات و روایات به تفصیل بیان شده است. اگر سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) مورد مطالعه قرار گیرد، صبر و استقامت اولیای الهی در برابر انواع حوادث و نابسامانی‌ها به روشنی قابل درک است. آیات قرآن همواره پیامبر(ص) را به شکیبایی فرمان می‌دهد. خداوند در آیه‌ای از آیات قرآن می‌فرماید: ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ[۱۳].

پیامبر(ص) نیز به این دستور خداوند عمل نموده، با کمال صبر و بردباری با مشکلات برخورد کرد و هیچ‌گاه بی‌صبری و ناشکیبایی از خود نشان نداد. سفر پیامبر(ص) به شهر طائف و حوادثی که در آنجا برای آن حضرت پیش آمد، گواه بر صبر و استقامت ایشان در برابر مشکلات است. او همراه «زید بن حارثه» به طایف رفتند، به این امید که بتوانند دین خدا را بر آن مردم عرض رضه کنند و آنها را به یکتاپرستی هدایت نمایند. پس از دعوت سران بنی ثقیف به توحید با مخالفت آنان روبه‌رو شدند تا آنجا که مردم نادان طائف با وارد کردن ضرب و جرح بسیار، حضرت را از شهر بیرون کردند[۱۴]. با این حال، پیامبر(ص) از رسیدن به آن هدفی که در نظر داشت مأیوس نشد و راهی که پیش گرفته بود، ادامه داد و در تمام فراز و نشیب‌های زندگی، رسالتی را که بر عهده داشت به بهترین شکل انجام داد. در زندگی علی(ع) نیز صبر و پایداری جزو برنامه‌های اصلی رفتاری ایشان بود و همواره با روحیه تحمل و بردباری با حوادث گوناگون برخورد می‌کرد. آن حضرت درباره شرایط زندگی بیست و پنج ساله خود بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «فَرَأَيْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِي نَهْباً»[۱۵]؛ «پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه‌تر دیدم؛ پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می‌نگریستم که میراث مرا به غارت می‌برند».

صبر امام حسن(ع) در قبال حوادث زمان خود، به ویژه پس از شهادت پدرش علی(ع)، خیانت اصحاب و یاران و جریان صلح با معاویه، مشکلاتی را برای آن حضرت پیش آورد که غیر قابل تحمل بود، ولی آن بزرگوار با استقامت و پایداری از آنها عبور کرد. در سرزمین ساباط (مدائن)، یاران خائن و بی‌وفا به قصد جان امام مجتبی(ع) به آن حضرت حمله کردند. وسایل شخصی او را تاراج نموده، زخمی بر ران مبارکش وارد ساختند که به استخوان رسید[۱۶]. امام حسن(ع) آن همه مصیبت را متحمل شد، ولی هیچ‌گاه ناشکیبایی از خود نشان نداد و همواره شکر خدا را بر زبان داشت. امام حسین(ع) مصیبت‌های بزرگ کربلا و رویدادهای نهضت عاشورا که بر کسی پوشیده نیست را تحمل کرد و درس‌های بزرگی به تمامی جویندگان راه حق و حقیقت و سعادت داد[۱۷]. صبر ائمه اطهار(ع) تنها در برابر حوادث سیاسی و مسائل اجتماعی نبود، بلکه در همه امور زندگی نظیر مسائل خانوادگی نیز با صبر و بردباری رفتار می‌کردند. از امام باقر(ع) روایت شده است که آن حضرت در برابر نارسایی‌های خانواده نیز شکیبایی پیشه می‌کرد. امام صادق(ع) از پدرش امام باقر(ع) روایت می‌کند که آن حضرت فرمود: «إِنِّي لَأَصْبِرُ مِنْ غُلَامِي هَذَا وَ مِنْ أَهْلِي عَلَى مَا هُوَ أَمَرُّ مِنَ الْحَنْظَلِ إِنَّهُ مَنْ صَبَرَ نَالَ بِصَبْرِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ دَرَجَةَ الشَّهِيدِ الَّذِي قَدْ ضَرَبَ بِسَيْفِهِ قُدَّامَ مُحَمَّدٍ(ص)»[۱۸]. «من در برابر این غلام و خانواده، آن قدر صبر می‌کنم که این کار از حنظل (گیاه تلخ) برایم تلخ‌تر است. صبر من به این علت است که هر کس صبر پیشه کند، درجه روزه‌داری نمازگزار و درجه شهیدی که با پیامبر(ص) شمشیر بزند را به دست می‌آورد».[۱۹].

منابع

پانویس

  1. مفردات الفاظ القرآن، واژه «صلح»، ص۴۸۹.
  2. «و اگر (میان خود و او را) سازش دهید و پرهیزگاری ورزید بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۲۹.
  3. «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  4. نهج البلاغة، ترجمه علی شیروانی، ص۵۷۱.
  5. نهج البلاغة، ترجمه علی شیروانی، ص۳۵۹.
  6. فقه السیرة النبویة، ص۳.
  7. نهج البلاغة، ترجمه علی شیروانی، ص۳۵۹.
  8. احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۹۷.
  9. فرهنگ معاصر، ص۳۵۴.
  10. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن» سوره طه، آیه ۱۳۰.
  11. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است» سوره روم، آیه ۶۰.
  12. سیدة نساء العالمین، ص۱۲۲.
  13. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  14. حیاة النبی و سیرته، ج۱، ص۱۹۳.
  15. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه ۳ (شقشقیه)، ص۶.
  16. کشف الغمه، ج۲، ص۱۱۲.
  17. فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، حوادث عاشورا.
  18. سیدة فاطمة الزهراء، ص۱۲۳.
  19. احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۱۰۰.