احرام
احرام
نخستین عمل واجب در حج و عمره، احرام است. احرام در حج، مانند تکبیرة الاحرام در نماز است. احرام به معنای تحریم نمودن و ملزم کردن خود به ترک امر و یا اموری است. در لغتنامه دهخدا آمده است: «احرام به کسر همزه، در لغت به معنی منع آمده و شرعاً حرام کردن پارهای از امور، و واجب ساختن امور دیگری، هنگام گذراندن حج است»[۱]. در اصطلاح «احرام» به عمل خاصی گفته میشود که دارای سه جزء است: پوشیدن جامه احرام، نیت حج یا عمره و تلبیه. با احرام برخی از چیزهایی که قبل از حج و عمره حلال بودهاند حرام میشوند، و چیزهایی که قبلاً هم حرام بودهاند، بعد از احرام حرمتشان مؤکد میگردد. مکان احرام: پوشیدن لباس احرام باید در میقات صورت گیرد و میقات با توجه به نقطه ورود به حرم و با توجه به نوع عبادت (حج یا عمره) متعدد و متفاوت است. این مکانها در عمره تمتع عبارتند از: یلملم، وادی عقیق، قرن المنازل، ذوالحلیفه (مسجد شجره)، جحفه، محاذی ادنی الحل، فخ (برای کودکان). در حج تمتع عبارت است از مکه با افضلیت مسجدالحرام (در مقام ابراهیم، حجر اسماعیل زیر ناودان طلا).
در عمره مفرده، همان میقاتهای عمره تمتع است و در مورد انجام عمره مفرده از داخل مکه میقاتها عبارتند از: تنعیم، حدیبیه، جعرانه، اضاة لبن، وادی نحله، وادی عرفه، ادنی الحل. زمان احرام: ۱ - عمره تمتع در طول ماههای شوال و ذی قعده و نه روز اول ذی حجه [تا پیش از ظهر] است. ۲- در طول ماههای شوال و ذی قعده و نه روز اول ذی حجه تا پیش از ظهر حج است (در حج تمتع بعد از اتمام عمره تمتع است) ۳- عمره مفرده در طول ایام سال است، به جز ایام اختصاصی حج. پیامبر اکرم(ص) در مورد احرام فرمودهاند: «وَجَبَ الْإِحْرَامُ لِعِلَّةِ الْحَرَمِ»[۲]. خداوند متعال احرام را به خاطر حرم واجب کرده است. در حدیث دیگری، امام رضا(ع) فرمودهاند: مردم مأمور شدهاند که احرام ببندند، تا پیش از ورود به حرم امن الهی، خشوع پیدا کنند و به چیزی از کارهای دنیا و زینتها و لذتهای آن سرگرم و مشغول نباشند و در راه آن چه که به سوی آن آمدهاند، شکیبا باشند و با همه وجودشان رو به خانه خدا آورند، به علاوه در احرام، بزرگداشت خدای متعال و خانه او و فروتنی برای حاجیان است، وقتی که میخواهند به سوی خدا بروند و بر او وارد شوند، در حالی که به پاداش او امیدوارند، از کیفرش بیمناک و به سوی او روانند، و با فروتنی و تواضع و خضوع روی به سوی او میکنند»[۳].
استاد شهید مطهری به سه نکته دقیق درباره احرام اشاره میکند:
نکته اول: این که انسان در مدت معینی یک سلسله کارهای حلال را بر خود حرام میکند؛ از این جهت مثل روزه است، تمرین تقوا است. انسان چارهای ندارد از این که در همه عمر در حال احرام به سر برد و محرم باشد، تحمل بعضی محدودیتها برای رسیدن به سعادت لازم است. هر رژیم تربیتی را که شما در دنیا پیدا کنید، بر اساس لاقیدی مطلق و بیباکی و بیارادگی نیست، بالاخره یک سلسله چیزها را تحریم میکند.
نکته دوم: اموری است که تحریم شده و حس مقاومت در برابر آنها تقویت شده، از قبیل صید، مباشرت با زن، اذیت و آزار حیوان، بوی خوش، نگاه در آینه، دروغ گفتن و فحش دادن و جدال کردن، زینت کردن، پوشیدن سر و لباس دوخته برای مرد و پوشیدن صورت برای زن. در تحریم صید، حس شکارچیگری را از انسان میخواهد بگیرد، حس آزار را از انسان میگیرد، قدرت تحمل اذیت به انسان میدهد، مقاومت در برابر میل جنسی میدهد، ترک استظلال و ترک نازپروردگی میدهد.
نکته سوم: درباره لباس است؛ لباس در قسمتهای سادگی و بیرنگی و بینشانی، محو رنگها و شکلهای لباسها، برای یک مدت موقت هم که شده، همه مردم از درجهدار و غیر درجهدار، نشاندار و غیر نشاندار، نوپوش و کهنه پوش، همه را در یک لباس جمع کرده. گاهی اتفاق میافتد که افراد را در یک جمع واحد دعوت میکنند و میخواهند همه را در یک لباس حاضر کنند، آقایان با فلان لباس و خانمها با فلان لباس، خدا مردم را دعوت کرده با یک لباس رسمی به حضور بیایند. آن سادهترین و بیرنگ و شکلترین آنها را انتخاب کرده است... اسلام با این وسیله شکل یکرنگی و وحدت ایجاد میکند[۴]. و اما لباس احرام؛ واجبات در وقت احرام سه چیز است: ۱- نیت ۲- پوشیدن لباس احرام ۳- تلبیه[۵]. یکی از واجبات احرام، پوشیدن دو جامه احرام برای مردان است، که یکی «لنگ» است که به کمر میبندد و دیگری «ردا» که باید بر دوش انداخت؛ البته تأکید شده است که قبل از نیت احرام و گفتن لبیک، لباس را بپوشد[۶]. در پوشیدن جامه احرام احتیاط واجب آن است که نیت کند و قصد اجابت امر الهی و اطاعت او کند. احتیاط مستحب آن است که در کندن جامه دوخته هم نیت و قصد اطاعت کند[۷].
از نظر عرفانی، کندن لباس دوخته به هنگام احرام به معنای بیرون آمدن از «جامه گناه» است چنان که پوشیدن لباس احرام به معنای پوشیدن «جامه و لباس طاعت» است. تنها «گناه نکردن» مهم نیست، بلکه مهم اطاعت کردن است؛ لذا حاجی که لباس احرام و اطاعت بر تن میکند، مفاد چنین پوششی سه چیز است:
- دور کردن لباس گناه از خود.
- لباس احرام نمودی است از روز مرگ و قیامت که در آن روز افراد، کفن بر تن میکنند و اسرار قیامت در مناسک حج متجلی میشود.
- با لباس احرام امتیازات ظاهری افراد زایل شده، هرگونه برتریطلبی و فخر فروشی از بین میرود[۸].
بنابراین هم چنان که هر یک از اعمال حج دارای اسراری است، پوشیدن این دو جامه هم اسراری دارد. آیت الله جوادی آملی میفرماید: این که لباس دوخته را از تن بیرون میآورید، یعنی لباس گناه و عصیان را که تا کنون تار و پود آن را بافتید و دوختید و در برکردید، بیرون آورید، وگرنه چه فرقی است بین لباس دوخته و نادوخته؟ پس اینها همه سر حج است. البته چنین نیست که عبادت در لباس دوخته قبول نباشد، چون انسان در طول سال در لباس دوخته نماز میخواند و عبادت میکند. اما در حج قبول نیست، و این برای آن است که میخواهند اسرار حج را به انسان تفهیم کنند که او روزی را هم در پیش دارد که با لباس ندوخته وارد آن روز شود و آن روز مرگ است که کفن در بر میکند و قیامت با همان کفن ظهور و حضور پیدا میکند، چون میخواهند اسرار قیامت را در مناسک و مراسم حج تجلی دهند، از این رو فرمودهاند لباس ساده در بر کنید که هر گونه فخر بر طرف شود. لباس نادوخته، یعنی لباس احرام بپوشید تا سفر مرگ در نظرتان مجسم شود و مسأله مردن و قیامت در حضورتان حاضر باشد. امام سجاد(ع) به شبلی فرمودند: معنای کندن لباس دوخته شده یعنی خدای من دیگر لباس گناه در بر نمیکنم و از هر گناهی توبه کردم[۹].[۱۰]
محرمات احرام
پس از انجام احرام برخی اعمال بر مُحرِم حرام میشود که اصطلاحاً این اعمال را «محرمات احرام» مینامند. «تروک احرام» یا «محرمات احرام» در برابر عنوان «مستحبات احرام» و «مکروهات احرام» قرار دارد. مجموع محرمات احرام با توجه به تقسیم ذیل ۲۴ مورد است: محرمات احرام سه قسماند:
- محرمات مخصوص آقایان:
- محرمات مخصوص بانوان:
- محرمات مشترک بین آقایان و بانوان:
- استفاده از بوی خوش
- نگاه کردن در آینه
- زدودن مو از بدن
- کِرِم زدن و روغن مالیدن ۵- سرمه کشیدن به چشم
- انگشتر به دست کردن برای زینت
- جدال
- فسوق
- بیرون آوردن خون از بدن
- کشتن حشرات و جانوران ساکن در بدن
- ناخن گرفتن
- کندن درخت و گیاهان حرم
- شکار کردن
- عقد کردن زن
- لذت جنسی (آمیزش)
- استمناء
- کشیدن دندان
- حمل سلاح[۱۱].
واجبات احرام: طاهر بودن، غصبی نبودن، دوخته نبودن، بافته بودن، بدن نما نبودن، گره خورده نبودن، از حلال تهیه شدن، از طلا و ابریشم خالص و اجزای حیوان حرام گوشت نبودن. مستحبات احرام: نیت به زبان راندن، بلند تلبیه گفتن برای مردان، تلبیه را تکرار کردن، نماز نافله احرام به جا آوردن، پیش از احرام در میقات غسل کردن، بعد از نماز ظهر (یا نماز واجب دیگر) احرام بستن، موی سر و صورت را از اول ذی قعده نتراشیدن، موی زیر بغل و صورت و شارب و ناخن را قبل از احرام گرفتن، دعاهای وارده را هنگام غسل و نیت احرام و پوشیدن احرامی خواندن، با خداوند جهت مُحِل شدن (در صورت پیش آمدن مانعی جهت اتمام اعمال) شرط کردن. مکروهات احرام: کشتی گرفتن، شعر خواندن، صورت ساییدن، زانو به بغل نشستن، در جواب کسی لبیک گفتن، در مسواک زیادهروی کردن، بر رخت و بالش زرد و سیاه خوابیدن، پیش از محرم شدن حنا بستن، حمام رفتن، بدن را با آب سرد شستن،هر کاری که در انجام آن بیم باشد از مجروح شدن یا موی از بدن افتادن.
کفارات احرام: کفاراتی است برای ارتکاب پارهای از اعمال که در حال احرام ممنوع و حرام است. ارتکاب بعضی اعمال در حرم مکه هم مطلقاً ممنوع است و کفاره دارد. این کفارات با توجه به نوع عمل متفاوت است:
- روزه گرفتن
- اطعام مساکین
- درهم و دینار پرداختن
- شتر و گاو و گوسفند قربانی کردن.
از امام صادق(ع) نقل است که فرمودند: کسی که در حال احرام بمیرد، لبیکگویان از قبر برانگیخته میشود[۱۲].[۱۳]
اِحرامی
جامه نادوخته که حاجیان در شروع احرام بر تن میکنند را گویند. مستحبات احرامی؛ فراخ بودن، سفید بودن، بلند تا ساق بودن، پنبهای (خالص) بودن است. مکروهات احرامی؛ چرک بودن، سیاه و رنگی (غیر از سبز) بودن، راه راه بودن (رنگی بودن برای مردان)، از پارچه با تار و پود ابریشم بودن است[۱۴].[۱۵]
اِضطِباع
رداء احرام را از زیر بغل راست بر کتف چپ انداختن گویند؛ در این صورت دوش راست برهنه میماند و دوش چپ پوشیده میشود. به آن تابّط و توشّح هم میگویند. رسول خدا(ص) در عمره قضا دستور داد که ردای احرام را از زیر بغل راست بر روی شانه چپ بیفکنند و این تکلیف، مخصوص عمره قضیه (قضا) و اوضاع و احوال ویژه آن روز بوده است. اینک تکلیف احرام همان کیفیتی است که بازوی چپ و راست هر دو پوشیده باشد[۱۶].[۱۷]
منابع
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا، کلمه احرام.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳ در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «حَرَّمَ اللَّهُ الْمَسْجِدَ لِعِلَّةِ الْكَعْبَةِ وَ حَرَّمَ الْحَرَمَ لِعِلَّةِ الْمَسْجِدِ وَ وَجَبَ الْإِحْرَامُ لِعِلَّةِ الْحَرَمِ»؛ «خداوند مسجدالحرام را به خاطر کعبه، حرم قرار داد و حرم را به خاطر مسجدالحرام و احرام را به خاطر حرم واجب کرده است (دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۳۴).
- ↑ حج و عمره در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ص۲۶۰.
- ↑ گزیدهای از یادداشتهای شهید مطهری، در مورد حج، ص۸۸.
- ↑ مناسک محشی، مسأله ۲۵۱، ص۱۳۸.
- ↑ مناسک محشی، مسأله ۲۵۱، ص۱۳۸.
- ↑ مناسک محشی، مسأله ۲۷۳، ص۱۴۶.
- ↑ صهبای حج، آیتالله جوادی آملی، ص۳۴۹.
- ↑ عرفان حج، آیتالله جوادی آملی، ص۴۷ و ۴۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۶.
- ↑ مناسک، محشی، چاپ ۱۳۸۵ ص۱۸۳ (به نقل از گلواژههای حج و عمره، علیرضا بصیری، مشعر، ۱۳۸۷، ص۵۸).
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۱۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۹.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۱۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۰.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۱۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۱۶.