بحث:اطاعت امام
ارزیابی نهایی
- با سلام و احترام به نویسنده محترم
سرشناسه
- جامع نیست
- در سرشناسه نوشته اید اطاعت از امام همان اطاعت از خداو پیامبر است پس به حکم عقل اطاعت از امام واجب است سپس به آیه اولی الامر استناد کرده اید حال آنکه اگر این آیه مستند ادعای شماست لازم است بنویسید بنا به نص قرآن کریم نه بنا به حکم عقل و اگر این آیه مستند ادعای شما نیست اولا ادعای شما در مقدمه اول که فرموده اید: از آنجا که اطاعت از امام اطاعت از خدا و پیامبر است، بدون دلیل باقی می ماند و به تبع مقدمه دوم هم چنین می شود بهتر است استدلال را با عنایت به آیه اولی الامر به صورت کامل و موجز بیان نمایید. در این صورت هم لازم است بفرمایید که مراد از اولی الامر همان ائمه اثنی عشر هستند که قرآن امر به اطاعت از آنها را در کنار اطاعت از خود و پیامبر و عطف به آنها آورده است و طبق قاعده، امر مطلق به اطاعت از شخصی مساوی با عصمت اوست و الا تناقض لازم می آید
- در تکمیل و توضیح سرشناسه از مطالب موجود در سرفصل گستره اطاعت از امام استفاده کنید البته با رعایت اختصار در ویکی نویسی
معناشناسی
- این جمله مستند نشده : ...پیروی همراه با فروتنی و اختیار است
- ابتدا واژه امام را به لحاظ لغوی و اصطلاحی معنا کنید و سپس به بیان مفهوم اطاعت در لغت بپردازید و در انتها معانی لغوی و اصطلاحی عبارت مرکب: اطاعت از امام را بیان نمایید
- تعاریف اصطلاحی شما از امام، مستند نیستند و نیازمند منبع هستند
- تعاریف اصطلاحی شیعه و سنی از امام تفاوت اندکی با هم دارند و بسیاری از متکلمین شیعه نیز امامت را به ریاست عامه از امور دینی و دنیوی مردم بیان کرده و نهایتا قید خلافة عن النبی یا قیود دیگری را اضافه کرده اند لذا آنچه در بیان تعاریف اصظلاحی امام از شیعه بیان کردید تعریف یا معنای اصطلاحی امام نیست بلکه بیان برخی شئون و وظایف امام است.
- پاورقی 7 شما لازم است به منابع مرجع کلامی مستند شود نه منابع دسته دوم یا سوم
ادله لزوم اطاعت از امام
- قبل از تقسیم این سرفصل به ادله عقلی و نقلی در یک خط توضیح دهید که اطاعت از امام واجب است و امام انسانی مفترض الطاعة یا واجب الاطاعة است که پیروی از او بر همه جن و انس لازم و واجب است چرا که او ولایت بر همگان دارد. بر این اساس ادله لزوم اطاعت از امام به دو بخش تقسیم می گردد
- به جهت اهمیت و تکریم جایگاه قرآن، لازم است ادله نقلی مقدم بر عقلی شوند
دلیل نقلی:
- ادله نقلی وجوب اطاعت از امام منحصر به آیه اولی الامر نیست بلکه لازم است به آیه صادقین (اتقوا ااالله و کونوا مع الصادقین)، آیه ولایت (انما ولیکم الله و رسوله...) نیز استناد کرده و مختصرا کیفیت استدلال به آنها را هم بیان کنید- کون در ایه صادقین به معنای اقتدوا است و اقتدوا در اینجا یعنی اطیعوا، همچنین می توانید به آیاتی که خدای تعالی به اطاعت از رسول خود امر کرده استناد کرده و سپس به ضمیمه آیه مباهله نتیجه بگیرید که امام علی ع هم چون نفس پیامبر است پس اطاعت از او هم عین اطاعت از پیامبر واجب است
گستره اطاعت از امام
- اینکه اطاعت از امام شامل جن و انس می شود و منحصر در انسانها نیست را نیز بیان کنید و از منابع تفسیری یا کلامی آدرس بیاورید
- اینکه اطاعت از امام منحصر در امور دینی نیست بلکه همه حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی زندگی فردی را شامل می شود نیز اشاره کرده و به آیه الست اولی بالمومنین ... استناد دهید و ضمیمه کنید که امام هم همان ولایت نبوی را دارد شاهدش هم آیه ولایت و حدیث غدیر و حدیث منزلت است
آثار اطاعت از امام
- توضیح دهید که آثار اطاعت از امام در خارج دو حوزه آثار فردی و اجتماعی ظهور و بروز می یابند
- برخی موارد مهم در این بخش ذکر نشده که لازم است بیان شوند مثلا در بخش آثار فردی به سعادت دنیوی و اخروی انسانها اشاره کنید (سعد من اطاعکم- آل یاسین)- رسیدن به پاداش های الهی به ویژه بهشت برین- کسب رضایت الهی چرا که رضایت خدا در رضایت و اطاعت از امام است- دوری شیطان از انسان و به تبع دوری از گناهان و در آثار اجتماعی به حفظ شدن نظام اسلامی، برپایی حکومت اسلامی، پیروزی در برابر دشمنان، جلوگیری از ورود بدعتها در دین و ... اشاره کنید
منابع
- برخی منابع کامل نبوده و نام و نام خانوادگی مولفین به صورت کامل در آنها نیامده، مثل موارد 5-6-28-29 و ...
- مقاله شناسنامه کتب ندارد
--فرقانی (بحث) ۶ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۴ (+0430)
@فرقانی: لطفا متن اطاعت امام را ارزیابی نمایید.Bahmani (بحث) ۶ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۴ (+0430)
ادعای ناسازگاری واجبالاطاعة بودن امام با خاتمیت
- شیعیان در دعاها، زیارتنامهها و روایات، ائمه اطهار را واجب الاطاعة و اطاعت آنان را اطاعت خدا و معصیتشان را معصیت خدا وصف میکند[۱] و این با اصل خاتمیت ناسازگار است؛ چرا که خاتمیت یعنی پایان ظهور حجت الهی و دیگر کسی واجب الاطاعة به صورت مطلق نیست.
- شاه ولی الله دهلوی هندی با ادعای رؤیت پیامبر(ص) در عالم رویا! در اینباره می-گوید: در عالم رویا از روح پیامبر درباره مذهب تشیع سؤال کردم و حضرت فرمود: مذهب ایشان باطل است و بطلان مذهب ایشان از لفظ امام معلوم میشود. چون از آن حالت افاقت دست داد، در لفظ امام تأمل کردم، معلوم شد که امام به اصطلاح ایشان، معصوم، مفترض اطاعة، منصوب للخلق است و وحی باطنی در حق امام تجویز مینمایند، پس در حقیقت ختم نبوت را منکرند، گویا زباناً ان حضرت را خاتم الانبیا میگفته باشند[۲]... آنان را معصوم و مفترض الطاعه و دارای روح باطنی میدانند و این با پیامبری تفاوت چندانی ندارد[۳]
- قاضی محمد ثنا الله شاگرد دهلوی در حاشیه خود بر عبارت استادش موضوع او را تأیید میکند[۴]
- یک به اصطلاح روشنفکر مسلمان نیز این شبهه را طرح کرده است[۵]. پاسخ این شبهه در ذیل پاسخ شبهه بعدی "حجت الهی انگاری امامان" خواهد آمد[۶].
معنای اطاعت امام
گستره اطاعت امام
اثبات وجوب اطاعت امام
ادله عقلی وجوب اطاعت امام
ادله نقلی وجوب اطاعت امام
ادله قرآنی
ادله حدیثی
مقدمه
- اطاعت از حاکم، اختصاص به نظام اسلامی ندارد. بقای هر حکومتی، بدون اطاعت مردم از حاکم، امکانپذیر نیست. پایه نظم، امنیّت، جریان صحیح امور و ایجاد شرایط مناسب برای تأمین حقوق و مصالح مردم، بر قانون استوار است و تا زمانیکه قانون به اجرا در نیاید و همگان بدان پایبند نباشند، صرف وضع و تصویب آن، اثری ندارد. از اینرو، در جامعه اسلامی که به معنای دقیق کلمه، جامعهای براساس “حاکمیّت قانون” است، نه تنها عموم مردم، ملزم به پیروی از قوانیناند، بلکه حاکمان جامعه به پیروی از قانون سزاوارترند؛ چرا که، بیاعتنایی آنها به قوانینی که خود، مروّج و مجری آناند، شکستهشدن حرمت قانون است و بیاعتنایی دیگران به قانون را به دنبال خواهد داشت. مجریان قانون، در درجه نخست، باید خود، ملتزم به قانون باشند تا بتوانند دیگران را به اجرای قوانین، تشویق و تحریض کنند.
- در جامعه اسلامی، مراد از قوانین، اعم از احکام دینی و احکام حکومتی است؛ چون، علاوه بر قوانین شرعی که حاکم، تنها، بیانکننده آنهاست و مجاز به هیچگونه دخل و تصرّفی در آنها نیست، دسته دیگری از قوانین، دستورهای حکومتی حاکم است که در شرایط مختلف، از او صادر میشود.اطاعت از حاکم، در هر دو عرصه، مورد نظر ما، در این بحث است.
- در نظام سیاسی اسلام، بنابر مبنای نصب الهی حاکم از جانب خداوند - که مردم، موظّف به اطاعت از اویند و به تعبیر دقیقتر، موظّف به اطاعت از اوامر الهی هستند - همینکه عدّهای از مردم با بیعت و وفاداری نسبت به حاکم، مشروعیت الهی و ولایت بالقوۀ او را فعلیت بخشند و در جهت حمایت از او، زمینه تحقّق حکومتش را فراهم سازند، کافی است و نیاز به بیعت یا انتخاب مجدّد نیست؛ حتّی اگر رأی اکثریت مردم دریافت نشده باشد یا حتّی اکثریّت با آن مخالف باشند. بلکه تحقّق ولایت و رهبری حاکم منصوب، با بیعت و وفاداری نسل گذشته، به قوّت خود باقی است و نیازی به وفاداری نسل حاضر نیست؛ مگر آنکه مردم، در زمان و شرایطی دیگر، بدون آنکه وظیفه دینی اعتراض و شورش بر “حاکم واجد شرایط و توانا بر انجام دادن وظایف شرعی و قانونی” را داشته باشند، بر او بشورند و او را از حاکمیّت، ساقط کنند که در اینصورت، البته، حاکم منصوب، عملا، از صحنه اجتماع حذف شده و ولایتی نخواهد داشت؛ هرچند، ولایت بالقوّهاش باقی است؛ چرا که، فرض بر این است که عملی مرتکب نشده تا شرعا از ولایت، ساقط شود. به هر حال، در نظام اسلامی، مشروعیّت حاکم اسلامی که پشتوانه الهی دارد، وابسته به بیعت اکثریّت با وی نیست، هرچند بیعت اکثریّت، بر استحکام حکومت او خواهد افزود. نکته دیگر، آنکه مقصود از اطاعت از حاکم، تنها اطاعت از شخص حاکم نیست، بلکه، پایبندی به مرجع صدور قوانین مطابق با شریعت و مقرّرات اجتماعی و پیروی از تصمیمات مجموعه دولتمردان در نظام اسلامی است که به نحوی به رهبر جامعه اسلامی منسوب هستند[۷].
معنای اطاعت اولو الامر
لزوم اطاعت از اولی الأمر
- اولو الامر به معنای صاحبان فرمان است. قرآن در کنار اطاعت خدا و پیامبر به اطاعت از اولی الأمر فرمان میدهد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۸].[۹] در این آیۀ شریفه اطاعت از اولی الامر در کنار اطاعت از خدا و رسول قرار داده شده و بدون تردید امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است، بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۱۰].[۱۱] اطاعت از امام، به عنوان یک وظیفۀ واجب و به خاطر بزرگداشت امامت است: «وَ الطَّاعَةَ تَعْظِیماً لِلْإِمَامَة»[۱۲] حق اطاعت، یکی از دو حق امام بر امت است، حق دیگر، یاری و نصرت است. اگر اطاعت از امام نباشد، امام هم نمیتواند مسؤولیت رهبری و هدایت را انجام دهد. اطاعت مردمی، پشتوانۀ قدرت اجتماعی و باز شدن دست امام در عمل به اسلام است[۱۳].
مصداق اولی الأمر
- مفسّران اهل سنت اولیالامر را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب پیامبر، خلفای راشدین، اهل علم و فقه، فرماندهان جنگی، والیان و حاکمان و اهل حل و عقد تطبیق کردهاند[۱۴]، مثلا گفته شده است: "اگر شخصی مسلّط، که به زور قدرت را به دست آورده است، حتّی قوانین شریعت را نداند و ظالم و فاسق و فاجر باشد، باید از او اطاعت کرد"[۱۵].[۱۶] امّا بیشتر مفسران شیعه، براساس بیقید و شرط بودن امر به اطاعت از اولیالامر، لزوم عصمت اولیالامر را استفاده کرده و آن را بر امامان دوازدهگانه(ع) تطبیق دادهاند. چون وجوب اطاعت مطلق مانند اطاعت از خدا و رسول در صورتی پذیرفتنی است که فرد از خطا مصون باشد و این ویژگی اختصاص به امامان دوازدگانه دارد[۱۷].[۱۸] رسول خدا(ص) مصادیق اولیالامر را فرزندان علی و فاطمه(ع) برشمردهاند[۱۹].[۲۰]
گستره اطاعت از اولی الأمر
- اطاعت از اولی الامر یعنی امامان(ع) براساس آیه مطلق است اما اطاعت از امیران و رهبران سیاسی جامعه اطاعت مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که فرمانروایی آنها بر اساس مصالح عمومی اجتماعی بوده و عصیان و تخطّی از اوامر الهی نباشد[۲۱]. در روایات نیز نقل شده که اطاعت، در معروف است و در فرمان به معصیت روا نیست[۲۲].[۲۳]
اثبات وجوب اطاعت اولیالامر
اولو الامر به معنای صاحبان فرمان. در قرآن به اطاعت از اولی الامر فرمان داده شده است. ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۲۴]. اولو الامر به علی بن ابی طالب و ائمه اهل بیت(ع) و جانشینان رسول خدا(ص) از این خاندان تفسیر شده است. امام باقر(ع) دربارۀ آیه اولی الامر میفرماید: «هِيَ فِي عَلِيٍّ وَ فِي اَلْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اَللَّهُ مَوَاضِعَ اَلْأَنْبِيَاءِ غَيْرَ أَنَّهُمْ لاَ يُحِلُّونَ شَيْئاً وَ لاَ يُحَرِّمُونَهُ »[۲۵] این آیه از موارد بحثانگیز میان شیعه و سنّت است و آنان طبق ظاهر آن، هرکس را که حاکم باشد، یا علمای دین را لازم الاتّباع میدانند، امّا شیعه مصداق آن را امامان معصوم و آنان که از سوی آنان ولایت دارند میدانند ائمه شیعه با استناد به این آیه که خداوند اطاعت اولی الامر از اهل بیت(ع) را واجب ساخته است، با مخالفان احتجاج میکردند. امام صادق نیز فرموده است: "اولو الأمر هم الأئمّة من أهل البیت"[۲۶]. آمران و صاحبفرمانانی که اطاعتشان واجب است و پیروی از آنان، افراد را در مسیر اطاعت خدا و رسول قرار میدهد، اینانند که بندۀ خالص خدا و از هر خطا و گناه معصوماند. بد نیست نمونههایی از دیدگاههای بزرگان اهل سنت را دربارۀ اولی الامر مرور کنیم: قاضی ابو یوسف میگوید:اطاعت از خلیفه لازم است، اگرچه ستمگر باشد. حسن بصری میگوید: به حکّام، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی رفتار کنند، آنان راست اجر، و بر شماست شکر، و اگر به بدی رفتار کنند، بر آنان است وزر و بر شماست صبر. قاضی ابوبکر باقلانی گوید: جمهور اهل تحقیق و اصحاب حدیث گفتهاند: خلیفه به علّت اینکه فاسق و گناهکار باشد، یا ستمگر باشد و اموال مردم را بگیرد و مردم را بکشد و حقوق را ضایع کند و حدود الهی را زیرپا بگذارد، خلع نمیشود، و واجب نیست قیام علیه او، بلکه باید او را موعظه کرد. قاضی بدر الدین گوید: اگر شخصی مسلّط، که به زور قدرت را به دست آورده است، حتّی قوانین شریعت را نداند و ظالم و فاسق و فاجر باشد. باید از او اطاعت کرد.[۲۷] این دیدگاه کجا؟ و اولو الامر را اولیای معصوم الهی و ائمه اهل بیت عصمت دانستن کجا؟[۲۸]
مقدمه
- قرآن کریم در آیه اولی الامر خطاب به مؤمنان میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾[۲۹] در این آیه کریمه اطاعت از اولی الامر در سیاق و ردیف اطاعت از خداوند تعالی و رسول(ص) قرار داده شده است و بدون تردید امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۳۰]. فخر رازی (م ۶۰۶) نیز ذیل آیه اولی الامر وجه ملازمه بین وجوب اطاعت مطلق و عصمت اولی الامر را تبیین میکند[۳۱]. و از آنجا که عصمت امر باطنی و مخفی است و راهی برای شناخت امام معصوم جز نصب الهی وجود ندارد، عدم نصب امام معصوم و عدم تنصیص و تعیین و ابلاغ، با وجوب اطاعت سازگار نیست زیرا در این صورت، وجوب اطاعت تکلیف بما لا یطلق خواهد بود که عقلاً محال است[۳۲].
- اطاعت، پذیرشی برخاسته از میل و رغبت درونی و تمکین قلبی است، نه تحمیل بیرونی اطاعت از اهل بیت(ع) نیز به معنای عمل به دستورات آنها با میل و رغبت درونی است.
- اطاعت از اولوالامر با اطاعت از خدا و رسولش همراه است و خدا به مؤمنان دستور داده تا از پیامبر(ص) و اولوالامر اطاعت کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾[۳۳].
- این مهم به عنوان یک حق بر گردن هر انسانی است که از امام خود اطاعت کند. از امام باقر(ع) پرسیده شد، حقّ امام بر مردم چیست؟ فرمود: حقّ امام بر مردم آن است که به سخنان او گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند[۳۴][۳۵].
- امیرمؤمنان(ع) میفرمایند: یکی از حقوق من بر گردن شما اطاعت از من است[۳۶] ازاینرو، باید بدانیم که سعادت ما در پرتو گوش دادن و اطاعت کردن از خدا و اهل بیت(ع) است: ﴿سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۳۷].
- رسول خدا(ص) مصادیق اولیالامر را فرزندان علی و فاطمه(ع) برشمردهاند[۳۸][۳۹].
- اطاعت از اهل بیت واجب است. دلایل وجوب پیروی از اهل بیت اطلاق دارد و همه بایدها و نبایدهای مربوط به زندگی مسلمانان را شامل میشود و در این جهت تفاوتی میان مسایل عبادی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. به عنوان مثال در آیه اولی الأمر، اطاعت از اولی الأمر همان جایگاه و گسترهای را دارد که اطاعت از پیامبر(ص) دارد.
- اولی الأمر چنانکه بیان گردید از ویژگی عصمت برخوردارند، و این ویژگی به اهل بیت پیامبر(ص) اختصاص دارد[۴۰].
- حدیث ثقلین، دال بر وجوب پیروی از اهل بیت است، در این حدیث، نجات امت از گمراهی منوط به تمسک به کتاب خدا و اهل بیت پیامبر(ص) گردیده است، تمسّک به معنای درآویختن است، درآویختن به قرآن به شناخت دستورات قرآن و پیروی از آنهاست، همین گونه است درآویختن به اهل بیت، یعنی نخست باید دستورهای آنان را شناخت، سپس آنها را بهکار بست[۴۱].
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: "به خاندان پیامبرتان بنگرید و به آنسو روید که آنان میروند و پا جای پای آنان نهید، که هیچگاه شما را از طریق هدایت منحرف نکنند و به هلاکت نسپارند. اگر نشستند، بنشینید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که گمراه شوید و از آنان واپس نمانید که هلاک شوید"[۴۲][۴۳].
- حدیث سفینه نوح نیز بر وجوب پیروی از اهل بیت دلالت میکند، زیرا در این حدیث پیامبر اکرم(ص) اهل بیت خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هر کس داخل آن شد از طوفان نجات یافت و هر کس از داخل شدن در آن سرباز زد هلاک گردید، بنابراین، هر کس از اهل بیت پیامبر(ص)پیروی کند، از گمراهی نجات خواهد یافت و هر کس از پیروی از آنان سرباز زند، گمراه خواهد شد[۴۴].
رابطه مودت با معرفت و اطاعت
- مودت، واسطهای میان معرفت و اطاعت است. مودت از سویی معلول معرفت و از سویی، علّت طاعت است؛ زیرا مودت، بیمعرفت به دست نمیآید، چنانکه اطاعت نیز بیمودت، محقق نمیشود ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۴۵].
- نمیتوان ادعای محبت و مودت قربی را داشت و از سویی دیگر از آنها تبعیت نکرد و بلکه با آنها درگیر شد. بر همین پایه، وجود مبارک رسول خدا(ص) که حبیب خداست، اجر رسالت خویش را به دستور خداوند مودّت به قربی قرار داد: چنانکه امام صادق(ع) فرمود: هر که خدا را عصیان میکند، محب خدا نیست[۴۶].
- محب هرگز درباره محبوب خود عصیان نمیورزد و آن هنگام که پیروی حبیب خدا در همه جوانب انجام گیرد، محب خدا بودن نیز در همه جوانب محقق میشود. فرمانبرداری کامل، محبت کامل میزاید و اطاعت ناقص، محبت ناقص؛ و تنها راه تکمیل محبت، همان پیروی است.
- یکی از عواملی که میتواند در این زمینه مرکز باشد، عبارت است از وجود مقدّس نبی اکرم(ص) مسلمین روشنفکران اسلامی باید بر روی شخصیت و تعالیم این بزرگوار و محبّت به این بزرگوار، با دید همهگیر نسبت به اسلام سرمایهگذاری کنند. از جمله عواملی که میتواند محور این وحدت قرار گیرد و همه مسلمین میتوانند بر آن اتّفاق نظر کنند، تبعیّت از اهل بیت پیغمبر(ع) است. اهل بیت پیغمبر(ع) را همه مسلمین قبول دارند. البته شیعه اعتقاد به امامت آنان دارد؛ غیر شیعه، آنان را به معنای امامت در اصطلاح شیعی، امام نمیداند، لکن از بزرگان اسلام که میداند، خانواده پیغمبر که میداند، مطلّع از معارف و احکام اسلامی که میداند. مسلمین باید در عمل به کلمات ائمّه و اهل بیت پیغمبر(ع)، اتّفاق کلمه کنند. این یکی از وسایل وحدت است[۴۷][۴۸].
پانویس
- ↑ ر.ک: الکافی، ج۱، ص ۱۸۵؛ الحجة، باب فرض طاعة الائمة، وبابهای دیگر
- ↑ دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.
- ↑ دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۰۱.
- ↑ دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۲۱.
- ↑ «سخن در این است که امامت را شرط کمال دین شمردن و امامان را برخوردار از وحی باطنی و معصوم و مفترض الطاعه دانستن - چنان که شیعیان میدانند - چگونه باید فهمیده شود که با خاتمیت ناسازگار نیفتد و سخنشان در رتبه پیامبر ننشیند و حجیت گفتار او را پیدا نکند» (پاسخ اول سروش به بهمن پور، سایت سروش، اول شهریور، ۱۳۸۴).
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۱۵۶ - ۱۵۷.
- ↑ پورحسین، احسان، فصلنامه علوم سیاسی، مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه، ص118.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹؛ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷؛ جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
- ↑ تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲؛ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷.
- ↑ جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.
- ↑ برای اطلاع از نمونههای بیشتر ر.ک: حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۰۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۸ـ۳۹۸، ۴۰۸ـ۴۱۲.
- ↑ ر.ک. جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ – ۵۳۵؛ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۹۴.
- ↑ «قَالَ فِی قَوْلِ اللَّهِ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۸.
- ↑ جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۸.
- ↑ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.
- ↑ ر.ک: جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
- ↑ « از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید » سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی
- ↑ مناقب، ج ۳ ص ۱۵
- ↑ نمونهها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۱۳.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَى النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَسْمَعُوا لَهُ وَ يُطِيعُوا»؛ کافی، ج۱، ص۴۰۵.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷.
- ↑ « وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ... وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُم»؛ بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.
- ↑ «شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱.
- ↑ «قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۸.
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ج۱، ص۹۴.
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ج۱، ص۹۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۶
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۵.
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ج۱، ص۹۴.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۵.
- ↑ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام و میهمانان خارجی شرکتکننده در کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی ۲۴/۵/۱۳۷۴.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۶.