فتنه در جامعه‌شناسی اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۰۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث فتنه است. "فتنه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل فتنه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

پرهیز از فتنه‌انگیزی

فتنه در اصل به معنای وارد کردن طلا در آتش برای ظاهر شدن خالص آن از ناخالص‌اش می‌باشد[۱]. اصل واحد در آن هم چیزی است که موجب اختلال همراه با اضطراب شود و هر چه این دو را داشته باشد فتنه نامیده می‌شود[۲]؛ اما این واژه در آیات مختلف در مصداق‌های بسیار وسیعی به کار رفته است. آزمون و آزمایش، سختی و بلا، شرک و بت‌پرستی، ظلم و تعدی، تفرقه و اختلاف، مکر و فریب، قتل و فساد، سلطه‌یابی ظالمان، هرج و مرج، ایجاد اختلال در نظم عادی امور و... بخشی از مصداق‌های فتنه و فتنه‌انگیزی است که در آیات مختلف بدان اشاره شده است[۳]. تفسیر نمونه در ذیل آیه ﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۴] می‌نویسد: فتنه در اینجا به معنای بلاها و مصائب اجتماعی است که دامن همه را می‌گیرد و به اصطلاح خشک‌و‌تر را می‌سوزاند و در حقیقت، خاصیت حوادث اجتماعی چنین است هنگامی که جامعه در ادای رسالت خود کوتاهی کند و بر اثر آن قانون‌شکنی‌ها و هرج‌و‌مرج‌ها و ناامنی‌ها و مانند آن به بار آید، نیکان و بدان در آتش آن می‌سوزند. مفهوم آن این است که افراد جامعه نه تنها موظفند وظایف خود را انجام دهند، بلکه موظفند دیگران را هم به انجام وظیفه وادارند، زیرا اختلاف و پراکندگی و ناهماهنگی در مسائل اجتماعی موجب شکست برنامه‌ها خواهد شد و دود آن در چشم همه می‌رود. نیکان جامعه وظیفه دارند که در برابر بدان سکوت نکنند، اگر سکوت اختیار کنند در سرنوشت آنها نزد خداوند سهیم و شریک خواهند بود[۵]. علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه فوق می‌نویسد: گو اینکه فتنه مختص به یک دسته است؛ یعنی مختص به ستمکاران، و لیکن اثر سوء آن دامن‌گیر همه شده، و بر اثر اختلاف، همه دچار ذلت و مسکنت و هر بلا و تلخ‌کامی دیگری می‌شوند، و همه در پیشگاه خدای تعالی مسئول می‌گردند[۶]. تردیدی نیست که فتنه‌انگیزی فرصت‌طلبان، زمینه بروز دشمنی، اختلاف و تفرقه را فراهم ساخته و ظرفیت‌های بالقوه اختلاف و تقابل را فعلیت می‌بخشد.[۷]

آیات قرآنی مرتبط

  1. امر مؤمنان به مقابله با رفع فتنه: ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ...[۸].
  2. برحذر داشتن عموم از فتنه‌انگیزی: ﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۹].
  3. وعده عذاب به فتنه‌انگیزان: ﴿إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ[۱۰].
  4. فتنه‌انگیزی؛ بدتر از قتل: ﴿الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ...[۱۱].[۱۲]

جستارهای وابسته

منابع

  1. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم

پانویس

  1. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۹۲.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۹، ص۲۳.
  3. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۲۳؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۲۶.
  4. «و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.
  5. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۳۰.
  6. سیدمحمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۶۴.
  7. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۵۵.
  8. «و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.
  9. «و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.
  10. «به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.
  11. «و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.
  12. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۵۵.