اثبات نصب الهی امام

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث نصب امام است. "اثبات نصب امام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اثبات نصب امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ادله عقلی نصب امام

به دلایل عقلی متعددی بر انتصابی بودن امامت استدلال شده است مانند:

  1. دلیل لطف: دانشمندان امامیه ضمن ادله عقلی بر ضرورت نصب امام به دلیل لطف تمسک کرده‌اند[۱] خلاصه دلیل این است: نصب امام لطف است؛ لطف بر خداوند حکیم عقلاً واجب است؛ نتیجه اینکه نصب امام بر خداوند حکیم عقلاً واجب است.
  2. قبح بی‌توجهی به نصب امام: عقل سلیم نمی‌پذیرد که نبی اکرم(ص) با آن همه اهتمام به امت اسلامی، آنان را بدون رهبر و پیشوا رها کند. از سوی دیگر پیامبر اکرم(ص) مشکلات آینده جامعه اسلامی را به خوبی پیش بینی نموده و افتراق و تشتت امت بعد از خود را به آنان خبر داده است[۲]. بنابراین پیامبر دلسوز و مشفق نسبت به امت اسلامی به حکم عقل باید برای رهبری امت بعد از خودش تدبیر و چاره جویی کرده و جانشین و خلیفه خود را تعیین کند[۳].
  3. تشخیص صفات امامت در گرو نصب الهی امام: امام باید معصوم باشد؛ یعنی از هر گونه گناه و اشتباهی مصون باشد، همچنین امام لازم است اعلم بوده و از علم خاصّی برخوردار باشد که اشتباه در آن راه نداشته باشد. حال چگونه می‌توان فهمید که این ویژگی‌ها در شخصی هست یا خیر؟ چه کسی جز خدا قادر است شخصی را که واجد عصمت است و در تمام طول عمر خود کوچک‌ترین گناه یا خطایی مرتکب نمی‌شود تشخیص دهد؟. همچنین کسی که می‌تواند مصداق اعلم مردم را تشخیص دهد که از همه اعلم باشد. باید توجّه کرد که علم امام اکتسابی نیست بلکه از سوی خداوند به او افاضه می‌شود[۴].
  4. از حیاتی‌ترین فلسفه‌های وجودی امام، ایجاد انسجام و اتحاد جامعه اسلامی است. اگر انتخاب امام به مردم واگذار شود، با توجه به اختلاف سلایق و عدم وحدت کلمه که در هر عصر و نسل، قطعی و گریزناپذیر است، نقض غرض پیش می‌آید و فلسفه امامت باطل خواهد شد[۵]؛ چنان‌که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) تشتّت‌ها و تفرقه‌هایی بر جامعه اسلامی سایه افکند[۶].

ادله نقلی نصب امام

آیات دال بر نصب الهی امام

روایات دال بر نصب الهی امام

آیات و روایات متعدد و بعضاً متواتری بر امامت دلالت می‌‌‌کند که نظریه انتصابی بودن امامت را اثبات و تأیید می‌‌‌کند. افزون بر این نصوص، پیامبر اسلام(ص) بعضاً نیز به انتصابی بودن اصل حکومت بعد از رحلت خویش تصریح می‌‌‌کند که تعیین کننده آن خداوند است.

در این زمینه با چند گروه از روایات مواجه هستیم:

  1. حدیث غدیر
  2. حدیث منزلت
  3. روایاتی که انتصاب الهی و نبوی را پیش‌شرط قطعی امامت می‌شمارند: روایات گوناگون، هنگام برشمردن ملاک‌های مشروعیت امام، نصب و نص را از جدی‌ترین ملاک‌ها می‌دانند؛ مانند: از امام باقر(ع) سؤال شد: امام با چه چیزی شناخته می‌شود؟ جواب داد: "با ویژگی‌هایی که اولین آنها نص از سوی خداوند تبارک و تعالی و انتصاب او به عنوان پرچم هدایت برای مردم است، به طوری که بر آنان حجت باشد؛ زیرا رسول خدا(ص) علی را منصوب کرد و با نام و تعیین به مردم شناساند. همچنین ائمه(ع) اولی، دومی را نصب می‌کند"[۷].
  4. روایاتی که پیش از تولد ائمه به نام آنان تصریح دارند (روایات امامیه): احادیث فراوانی از رسول خدا(ص) وجود دارد که ایشان قبل از تولد امامان، از آنان نام برده و تعیین را انجام داده است مانند: حدیث غدیر و منزلت؛ روایاتی که مفاد آن حصر امامت در میان فرزندان امام حسین(ع) است؛ روایاتی که در آن به اسامی ائمه از علی(ع) تا امام باقر(ع) تصریح شده است؛ روایاتی که در آن به اسامی همه ائمه تصریح شده است و روایاتی که در خصوص یک امام صادر شده و به طور جداگانه بر امامت هریک از ائمه دلالت می‌کند.
  5. روایاتی که پیش از تولد ائمه(ع) به نام آنان تصریح دارند (اهل سنت): بخشی از این روایات از طریق محدثان اهل سنت در دسترس است، مانند: روایت غدیر، منزلت، یوم‌الدار و...[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. مانند: شیخ طوسی در مسأله ۵۳ از کتاب رسائل العشر: أن الإمامة لطف، و اللطف واجب علی الله تعالی فی کل وقت. خواجه (م ۶۷۲) در تجرید الاعتقاد المقصد الخامس فی: الإمامة (صفحه ۱۸۳) قال: الإمام لطف فیجب نصبه علی الله تعالی تحصیلا للغرض. دلایل الصدق، ج ۴، ص ۲۵۳: إنّ نصب الإمام لطف، و اللطف واجب على اللّه عزّ و جلّ. أمّا الصغرى؛ فلأنّ اللطف هو ما يقرّب إلى الطاعة و يبعّد عن المعصية و لو بالإعداد، و بالضرورة أنّ نصب الإمام كذلك، لما به من تنفيذ الأحكام و رفع الظلم و الفساد و نحوها.
  2. ر.ک: حدیث مقبول بین فریقین که معروف است به حدیث افتراق «عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ إِنَ أُمَّةَ مُوسَى افْتَرَقَتْ بَعْدَهُ عَلَى إِحْدَى وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ وَ افْتَرَقَتْ أُمَّةُ عِيسَى(ع) بَعْدَهُ عَلَى اثْنَتَيْنِ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ إِحْدَى وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ وَ إِنَّ أُمَّتِي سَتَفْتَرِقُ بَعْدِي عَلَى ثَلَاثٍ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ»؛ الخصال، ج ۲، ص ۵۸۵ و نیز ر.ک: مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۲ و سنن ترمذی، ج ۴، ص ۱۳۴ و سایر منابع اهل سنت.
  3. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۱۹-۱۲۳
  4. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۸۲.
  5. الألفین (ترجمه)، ص۸۶.
  6. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۱۷.
  7. «سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَر الْبَاقِرَ ع بِمَ يُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِخِصَالٍ أَوَّلُهَا نَصٌّ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَيْهِ وَ نَصْبُهُ عَلَماً لِلنَّاسِ حَتَّى يَكُونَ عَلَيْهِمْ حُجَّةً لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَصَبَ عَلِيّاً ع وَ عَرَّفَهُ النَّاسَ بِاسْمِهِ وَ عَيْنِهِ وَ كَذَلِكَ الْأَئِمَّةُ ع يَنْصِبُ الْأَوَّلُ الثَّانِي‏»؛ معانی الاخبار، ص۱۰۲؛ إثبات الهداة، ج، ص۳۴۵.
  8. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۱-۲۵؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹؛ حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۵۵.