معاد در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

واژه معاد از ریشه "عَود" به معنای بازگشت، و در اصطلاح به معنای بازگشت انسان پس از مرگ به زندگی در روز قیامت یا رستاخیز است. باور به معاد، از اصول دین اسلام است که آثار اخلاقی و تربیتی بسیاری در بردارد. بنابر این اصول، همه انسان‌ها در روز قیامت دوباره زنده می‌شوند و نتیجه اعمال خود را می‌بینند. معاد با آخرت و قیامت پیوندی ناگسستنی دارد. آخرت نقطه مقابل دنیاست که با مرگ آغاز می‌شود و با قیامت و معاد و احوالات آن تداوم می‌یابد. قیامت زمان مرگ و فنای جهان و موجودات آن از جمله انسان است و سرآغازی می‌باشد برای معاد و بازگشت انسان و موجودات برای حسابرسی.[۱]

امکان معاد

قرآن برای زدودن شبهات منکران معاد و بیان امکان آن، بر علم و قدرت مطلق خداوند[۲]، توجه به آفرینش نخستین انسان[۳] و مقایسه آفرینش اولیه انسان با احیای دوباره او[۴]، نمونه‌های عینی معاد در طبیعت[۵] و نمونه‌های تاریخی معاد[۶] تأکید می‌کند. امام سجاد(ع) به قدرت الهی در احیای طبیعت و مردگان اشاره و به خدا عرض می‌کند: «ای خدای من بدان قدرت که تو راست و مردگان را بدان حیات می‌بخشی و بلاد مرده را زنده می‌کنی، در کار من گشایشی پدید آور»[۷] و نیز علم مطلق خداوند را چنین توصیف می‌نماید: «ای خداوندی که چون همگان از میان بروند تو باقی هستی، خدایی که هیچ چیز همانندش نیست و هیچ چیز از حیطه علم او بیرون نیست و او بر هر چیز احاطه دارد و هر چیز را نگهان است»[۸].[۹]

ترجیح آخرت بر دنیا

آخرت، غایت آفرینش دنیا است و دنیا تنها محل امتحان و کسب توشه آخرت است. هدف از آفرینش انسان در دنیا نیز زندگی در این دنیا نیست بلکه زندگی جاودانه اخروی است. امام(ع) زندگی دنیا را کوتاه و فانی و زندگی آخرتی را طولانی و جاودانی معرفی می‌کند و دنیا را تجارتخانه‌ای برای کسب سود اخروی و زمان عمل می‌داند که باید به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به رستگاری جاودان اخروی از آن بهره برد[۱۰].[۱۱]

سفر آخرت

سفر آخرت و مرگ قانونی عمومی و گریزناپذیر است. امام(ع) عرض می‌کند: «ای خداوند، منزّهی تو. تو مرگ را بر همه آفریدگانت مقرر داشته‌ای؛ خواه به یکتایی‌ات بپرستند یا نپرستند. همه چشنده طعم مرگند و همه رهسپار سرای آخرت»[۱۲]. بنابراین هیچ انسانی در جهان طبیعت، عمر جاودان ندارد و دیر یا زود مرگ او را فرا خواهد گرفت. امام عرضه می‌دارد: و آن کس که دیدار تو را نخواهد نتواند تا ابد در دنیا زیستن گیرد[۱۳].[۱۴]

مرگ آگاهی

اگرچه همه انسان‌ها علم به چنین سفری دارند و می‌دانند که طعم مرگ را خواهند چشید لیکن به جهت غرق شدن در مظاهر فریبنده دنیا از این واقعیت غافل هستند امام(ع) این غفلت را چنین تصویر می‌کند: «خود درباره آینده‌ای که به سوی آن رهسپار است اندک می‌اندیشد؛ همانند آن کسی که آرزو بر او چیره شده و هوا و هوس او را فریفته و دنیا بر او تسلط یافته است»[۱۵] همچنین در توجه به مرگ و عدم غفلت از آن چنین می‌گوید: ای مولای من بر من رحمت آور آنگاه که چهره‌ام و حالتم دگرگون شود: آن هنگام که پیکرم بپوسد و اعضایم پراکنده گردد و بندبندم از هم بگسلند. ای وای بر غفلت من از آنچه برایم مهیا کرده‌اند[۱۶].[۱۷]

ره‌توشه سفر آخرت یا معاد

حال که سفر آخرت امری حتمی است پس باید خود را برای این سفر آماده کرد و ره‌توشه رسیدن به بهشت و مقام قرب الهی را فراهم نمود. از این رو امام سجاد(ع) رستگاری روز معاد را می‌طلبد و خداوند را چنین می‌خواند: «وَ هَبْ لِي أَمْنَ‏ يَوْمِ‏ الْمَعَادِ»؛ و ایمنی روز رستاخیز نصیب من فرمای[۱۸]. در نگاه امام(ع) ره‌توشه‌های این سفر عبارت‌اند از:

توحید

«بار خدایا، ره‌توشه من برای رسیدن به تو، اعتقاد من به یکتایی توست و دستاویز من اینکه هیچ چیز در خدایی با تو شریک نساخته‌ام و کسی را جز تو به خدایی نگرفته‌ام»[۱۹].

پیروی از قرآن

«در پرتو پیروی‌اش قرآن از تاریکی گمراهی و نادانی به عرصه هدایت راه یافته و به نجات و رستگاری رهنمون می‌شویم»[۲۰].

پیروی از اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع)

پیروی از سنت رسول خدا(ص) و امامان و اهل‌بیت طیبین راه رسیدن به مقام قرب و وصول بهشت می‌باشد[۲۱]. «بار خدایا، در هر زمان دین خویش به امامی یاری بخشیده‌ای که او را برپا داشته‌ای تا عَلَم راهنمای بندگانت شود و در بلاد تو چراغ فروزان هدایت گردد و رشته پیمان او به رشته پیمان خود پیوسته‌ای و او را وسیله خشنودی خود ساخته‌ای... و او نگهدار کسانی است که بدو پناه می‌برند و کهف امام مؤمنان است»[۲۲].

توبه

«با توشه توبه راستین می‌توان قلم عفو بر گناهان کشید و امیدوار لقای الهی بود؛ توبه‌ای که شخص از آن پس با خود سخن از گناه نگوید و در خاطر نگذارند که خطای پیشین از سر گیرد»[۲۳]. و ناصالحان را به صلاح آورد[۲۴] و محوکننده گناهان باشد[۲۵] و سبب در امان ماندن در باقی عمر از تبهکاری شود[۲۶]. «ای خداوند، چنان کن در این جهان پرهیزگاری ره‌توشه من باشد و مقصد من در این سفر رسیدن به رحمت تو و خشنودی تو سرای من و بهشت تو جایگاه من»[۲۷]. و مرا از لغزش‌گاه‌های گناه برگیر[۲۸] و مرا از معاصی نگه دار و به فرمانبرداری خود برگمار[۲۹] و آن‌چنان ازعمل صالح برخوردارمان فرمای که وعده دیدار تو را با همه نزدیکی‌اش دیر شماریم[۳۰] و سراپا عشق لقای الهی باشیم.

طاعت

امام(ع) طاعت الهی و انجام فرائض و واجبات و حج و عمره و زیارت قبر پیامبر(ص) را توشه سفر و ذخیره روز بازپسین می‌داند[۳۱]. البته باید توجه داشت کسب توشه آخرت بدون یاری و مدد الهی میسر نیست؛ لذا امام(ع) چنین یاری می‌طلبد: دستم را بگیر تا چون افتادگان نیفتم و چون گم‌گشتگان نهراسم و چون فریب‌خوردگان نلغزم[۳۲]. و از خدا می‌خواهد که از گناه دور و سبک‌بارش سازد: این پشت من است در زیر بار خطاها خمیده، پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و به فضل خود بار خطای من بکاه[۳۳].[۳۴]

شفاعت

یکی از اسبابی که خداوند برای آمرزش قرار داده، شفاعت اولیای الهی در آخرت است. شفاعت، بی‌حساب و کتاب نیست بلکه بر اساس رابطه معنوی میان شخص با اولیای الهی است. هر اندازه این رابطه بیشتر و قوی‌تر باشد، تأثیر آن نیز بیشتر خواهد بود. بر این اساس گستره شمول شفاعت در حق گنه‌کاران متفاوت است. ممکن است هنگام مرگ، باعث نجات از سختی سکرات مرگ باشد و یا کسانی در بزرخ مورد شفاعت قرار گیرند و برخی نیز بعد از طی مراحل گوناگون پس از مرگ و چشیدن سختی‌ها و وحشت برزخ و موقف‌های قیامت، مورد مغفرت خداوند قرار گیرند و از دوزخی شدن نجات یابند. همچنین برخی دیگر پس از دخول در جهنم و چشیدن عذاب، قابلیت مغفرت و بخشش الهی را پیدا کنند و آن‌گاه با شفاعت از آتش دوزخ نجات یابند. بر اساس روایاتی از شیعه و اهل‌سنت، ملائکه، انبیا، اوصیای پیامبران و امامان معصوم، عالمان و دانشمندان دینی، شهیدان و مؤمنان، در روز قیامت، شفیعان درگاه الهی‌اند. از نظر امام(ع)، فضل وکرم الهی، آسمان و ساکنان آن و زمین و هرچه در آن است[۳۵]، حضرت محمد(ص) و خاندانش[۳۶] و حتی درود بر آن حضرت و خاندانش[۳۷] شفیع هستند[۳۸].[۳۹]

گواهان اعمال

اگر انسان بداند که فرد یا افرادی در همه کارهای زندگی بر اعمال او نظارت دارند، بیشتر مراقبت می‌کند تا در اعمالش گرفتار فریب شیطان نشود. خدای متعال در قرآن کریم با توجه دادن انسان به اینکه هر عملی که می‌کند مورد مشاهده خدای متعال و فرشتگان و اولیای الهی و زمین و زمان و اعضای بدن انسان واقع می‌شود، او را بیش از پیش به مراقبت از اعمالش ترغیب می‌کند. امام(ع) در مورد گواه بودن زمان می‌فرماید: «این بامدادی است نودمیده و روزی است تازه فرارسیده. بر اعمال ما گواه است. اگر نیکی کنیم، ما را وداع کند با ستایش و اگر بدی کنیم، از ما جدا شود به نکوهش»[۴۰].[۴۱]

روحانی یا جسمانی بودن معاد

بر اساس آیات قرآنی، مسئله معاد کلی و عمومی است و تمام موجودات و از جمله انسان به سوی خداوند متعال باز خواهند گشت، بر اساس نظریه مشهور میان علمای جهان اسلام، اعم از اهل سنت و شیعیان، معاد روحانی توأم با معاد جسمانی است که بر طبق آن، نفس و روح انسان به همراه بدن ولی در سرای دیگر حاضر شده و هماهنگ با صفات و دستاوردهای دنیوی، مشمول نعمت‌های بهشتی و یا عذاب‌های تلخ دوزخی خواهد شد. این رأی از یک سو با مبانی انسان‌شناختی اسلام سازگاری دارد و از سوی دیگر، مورد تأیید آیات قرآن است. در قرآن کریم، در مقام بیان اوصاف بهشت و دوزخ، به دو دسته از نعمت‌ها و عذاب‌های مادی و معنوی اشاره شده که متناسب با معاد جسمانی و روحانی انسان است؛ یک دسته آیاتی که بیانگر آن است که خداوند کارهای بندگان را که برای آنان مایه حسرت است به ایشان می‌نمایاند[۴۲] و دسته دوم آیاتی که پس از لذت جسمانی، رضوان خداوند را مطرح می‌کنند و اینکه این رضوان از آن لذت جسمانی برتر است[۴۳]. این آیات دلالت بر معاد روحانی دارند؛ زیرا حسرت و رضوان مربوط به روح است نه جسم. امام(ع) رضوان الهی را در قیامت طلب می‌کند[۴۴] و از حسرت عظیم روز قیامت[۴۵] و رسوایی در آن به خداوند پناه می‌برد و چنین دعا می‌کند: «‌ای خداوند من، همچنان که مرا در این جهان فانی، در محضر اقران و همسران پرده عفو بر گناهان کشیدی و فضل و احسان خویش ارزانی داشتی، در آن جهان باقی هم در محضر ملائکه مقرّب و رسولان مکرّم و شهیدان و صالحان، از رسوایی نزد آن همسایه که گناهان خود از او پوشیده می‌داشتم و آن خویشاوند که در اعمال نهایی خود از او شرم می‌داشتم در پناه خود دار»[۴۶].

آیات بیانگر نعمت‌ها و عذاب‌های جسمانی درآخرت[۴۷]، حضور بدن انسان در روز رستاخیز[۴۸] و سخن گفتن اعضای بدن انسان در آن روز[۴۹]، بر معاد جسمانی دلالت دارند. از جمله دلایل معاد جسمانی در کلام امام(ع) عبارت‌اند از: طلب نعمت‌های مادی بهشت[۵۰] و رهایی از آتش دوزخ[۵۱] و جملاتی همچون: کسی که طاقت آفتابت را ندارد پس چه‌سان طاقت آتش دوزخت را داشته باشد[۵۲].[۵۳]

نام‌های قیامت

قرآن کریم از روز قیامت با نام‌های گوناگونی یاد می‌کند و در حقیقت با هریک از آنها، شعاع و بُعدی از این مسئله گریزناپذیر را مطرح می‌سازد. امام سجاد(ع) هم از قیامت با نام‌هایی همچون روز دین و جزا[۵۴]، روز فصل و جدایی و مجمع خصم[۵۵]، روز معاد و بازگشت[۵۶]، روز قیامت و دیدار، روز طامه، روز حسرت و ندامت[۵۷]، و روز آشکار و برملا شدن اسرار[۵۸]، یاد کرده است.[۵۹]

احوال قیامت

احوال قیامت به طور اختصار عبارت‌اند از:

«بار خدایا، آن روز که مرا برای دیدار خود از گور برمی‌انگیزی، خوارم مگردان و در نزد اولیای خود رسوایم مساز[۶۳]. و جامه امن به وسیله قرآن را هنگام برانگیخته شدن از قبرها»[۶۴] «و رحمت الهی را در روز حشر و نشر نصیبم گردان»[۶۵].

تصویر بهشت و جهنم

در ذهن داشتن تصویر بهشت و جهنم در ایجاد انگیزه برای انجام فرامین الهی و ترک منهیات مؤثر است. امام(ع) بهشت را در قالب مساکن جدید، منازل کریم، حوریان خوبروی، جویباران سرشار از آشامیدنی‌های نغز و گوارا، درختان سرفروداشته و بارور از میوه‌های گونه‌گون بهشتی ترسیم می‌کند[۷۳]. در مقابل، ایشان جهنم را چنین هول‌انگیز تصویر می‌نماید: «ای خداوند پناه می‌برم به تو از آتشی که به لهیب آن هرکه را از تو فرمان نبرد به سختی بیم داده‌ای و هرکه را در راه خشنودی تو گام نزند، به عذاب تهدید کرده‌ای؛ از آتشی که روشنایی آن تاریکی است و اندک آن دردناک است و اگرچه دور باشد گویی نزدیک است.»..[۷۴][۷۵].[۷۶].[۷۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۰۸.
  2. ﴿أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ «و آیا آن کس که آفریننده آسمان‌ها و زمین است توانا نیست که مانند آنان را بیافریند؟» سوره یس، آیه ۸۱.
  3. ﴿أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ «پس آیا در آفرینش نخستین وامانده بودیم؟ نه، بلکه آنان از آفرینش تازه در تردیدند» سوره ق، آیه ۱۵.
  4. ﴿وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «و اوست که آفریدن (آفریدگان) را می‌آغازد سپس آن را باز می‌آورد و این بر او آسان‌تر است و در آسمان‌ها و زمین مثل برتر، او راست و او پیروزمند فرزانه است» سوره روم، آیه ۲۷.
  5. ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «و از نشانه‌های او این است که زمین را پژمرده می‌بینی و چون بر آن آب فرو باریم می‌جنبد و می‌بالد، به راستی آن کس که آن را زنده کرد زندگی‌بخش مردگان است که او بر هر کاری تواناست» سوره فصلت، آیه ۳۹.
  6. ﴿أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابه‌های) شهری (با خانه‌هایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده می‌گرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود: چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانه‌ای برای مردم کنیم- و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا می‌چینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن می‌پوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت: می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۵۹.
  7. نیایش چهل‌و‌هشتم.
  8. نیایش چهل‌وهفتم.
  9. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۰۸.
  10. نیایش‌های نهم، دوازدهم، چهل‌و‌هفتم.
  11. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۰۸.
  12. نیایش پنجاه‌ودوم.
  13. نیایش پنجاه‌ودوم.
  14. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۰۹.
  15. نیایش پنجاه‌و‌دوم.
  16. نیایش پنجاه‌و‌سوم.
  17. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۰۹.
  18. نیایش بیستم.
  19. نیایش چهل‌و‌نهم.
  20. نیایش چهل‌و‌دوم.
  21. نیایش چهل‌و‌دوم.
  22. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  23. نیایش سی‌ویکم.
  24. نیایش دوازدهم.
  25. نیایش سی‌وچهارم.
  26. نیایش سی‌ویکم.
  27. نیایش بیست‌ویکم.
  28. نیایش سی و‌یکم.
  29. نیایش شانزدهم.
  30. نیایش چهلم.
  31. نیایش بیست‌وسوم.
  32. نیایش چهل‌وهفتم.
  33. نیایش شانزدهم.
  34. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۰۹.
  35. دعای سی‌و‌یکم.
  36. نیایش چهل‌و‌دوم.
  37. نیایش سی‌و‌یکم.
  38. همچنین نک: مدخل شفاعت.
  39. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۱۰.
  40. نیایش ششم.
  41. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۱۱.
  42. ﴿وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ «و پیروان (آنان) می‌گویند: کاش برگشتی (به دنیا) می‌داشتیم تا از آنها دوری می‌جستیم چنان که آنان از ما دوری جستند؛ بدین گونه خداوند کردارهایشان را (چون) دریغ‌هایی به آنان می‌نمایاند در حالی که آنان از آتش بیرون آمدنی نیستند» سوره بقره، آیه ۱۶۷.
  43. ﴿وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «خداوند به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هایی، نوید داده است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند، نیز جایگاه‌هایی پاک در بوستان‌های جاودان (نوید داده است) و خشنودی خداوند (از همه اینها) برتر است؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۷۲.
  44. نیایش چهل‌و‌دوم.
  45. نیایش هشتم.
  46. نیایش سی‌ودوم.
  47. ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا «آنان را که به آیات ما کفر ورزیدند به زودی در آتشی (دردناک) می‌افکنیم؛ هرگاه که پوست تنشان بریان گردد بر آنان پوست‌هایی تازه جایگزین می‌گردانیم تا عذاب را بچشند؛ بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه 56؛ ﴿كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ «بخورید و بیاشامید! گواراتان باد برای آنچه در روزهای گذشته انجام داده‌اید» سوره حاقه، آیه 24.
  48. ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ «و در صور دمیده می‌شود که ناگاه آنان از گورها به سوی پروردگارشان می‌شتابند» سوره یس، آیه ۵۱.
  49. ﴿الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ «امروز بر دهان‌هایشان مهر می‌نهیم و از آنچه انجام می‌دادند دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان گواهی می‌دهند» سوره یس، آیه ۶۵.
  50. نیایش بیست‌وهفتم.
  51. نیایش سی‌و‌دوم.
  52. نیایش پنجاهم.
  53. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۱۱.
  54. نیایش چهارم.
  55. نیایش چهاردهم.
  56. نیایش بیستم.
  57. نیایش چهل‌و‌دوم.
  58. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  59. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۱۲.
  60. ﴿وَيَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ «و روزی که در صور دمند، هر کس در آسمان‌ها و هر کس در زمین است می‌هراسد، جز کسی که خداوند بخواهد و همگان نزد او با فروتنی می‌آیند» سوره نمل، آیه ۸۷.
  61. ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ «و در صور دمیده می‌شود آنگاه هر کس در آسمان‌ها و در زمین است بیهوش می‌گردد- جز آن کس که خدا بخواهد- سپس بار دیگر در آن می‌دمند که ناگاه آنان برمی‌خیزند، به انتظار می‌مانند» سوره زمر، آیه ۶۸؛ ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ * قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ * إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ «و در صور دمیده می‌شود که ناگاه آنان از گورها به سوی پروردگارشان می‌شتابند * می‌گویند: وای بر ما چه کسی ما را از خوابگاه‌هامان برانگیخت؟ این همان است که (خداوند) بخشنده وعده کرده است و پیامبران درست گفته‌اند * (آغاز رستاخیز) جز بانگی یگانه (و آسمانی) نخواهد بود که ناگاه آنان همه در نزد ما حاضر آورده می‌شوند» سوره یس، آیه 51-53.
  62. ﴿وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ «و روزی که همه آنان را گرد آوریم آنگاه به مشرکان بگوییم: آن شریک‌هایتان که (برای خداوند) می‌پنداشتید، کجایند؟» سوره انعام، آیه ۲۲.
  63. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  64. نیایش چهل‌و‌دوم.
  65. نیایش پنجاه‌و‌سوم.
  66. ﴿وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ «و روز رستخیز ترازوهای دادگری را می‌نهیم، آنگاه بر هیچ کس ستمی نخواهد رفت و اگر (کرداری) همسنگ دانه خردلی باشد آن را (به شمار) خواهیم آورد و ما حسابرسی را بسنده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۴۷.
  67. نیایش یازدهم.
  68. نیایش پنجاه‌وسوم.
  69. نیایش چهل‌و‌دوم.
  70. نیایش چهل‌و‌دوم.
  71. نیایش یکم.
  72. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۱۲.
  73. نیایش بیست‌و‌هفتم.
  74. نیایش سی‌و‌دوم.
  75. همچنین نک: قیامت، آخرت، بهشت، دوزخ.
  76. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳؛ تفسیر و شرح صحیفه سجادیه، حسین انصاریان قم، دارالعرفان، ۱۳۸۹، ریاض السالکین، السیدعلی خان، مکتب النشر الاسلامی، ۱۴۰۹-۱۴۱۱؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵: قاموس قرآن، سیدعلی‌اکبر قرشی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱؛ قرآن کریم، ترجمه الهی قمشه‌ای؛ مجمع البحرین، فخرالدین طریحی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، ۱۳۷۵؛ المعجم المفهرس الألفاظ للقرآن الکریم، محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، ۱۴۱۱؛ منشور جاوید، جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۳۶۹.
  77. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «معاد»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۱۳.