احزاب در قلمرو آزادی سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)
احزاب در قلمرو آزادی سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی |
مدخل اصلی | حزب - آزادی احزاب |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
احزاب در قلمرو آزادی سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث فقه سیاسی است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید کاظم سیدباقری در کتاب «آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم» در اینباره گفته است:
«امروزه حق آزادی تشکیل حزب و اجتماعات سیاسی، چندان آشکار تلقی میگردد که یکی از وظایف دولتها آن است که امنیت و فضای مناسب برای تشکیل احزاب و اجتماعات را در جامعه فراهم کند تا افراد و گروهها بتوانند آزادانه با تشکیل تجمعات و انجمنهای سیاسی، دیدگاههای خود را البته با رعایت موازین و قوانین کشورها، بیان کنند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این حق نیز به رسمیت شناخته شده است، در اصل ۲۷ میخوانیم تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است”[۱].
در نگره قرآنی، حق آزادی تشکیل احزاب، تجمعها، تشکلها و انجمنهای به رسمیت شناخته میشود. سخن خداوند، اگرچه به طور مستقیم به طرح آزادی تشکل و انجمن نپرداخته، اما روح حاکم بر آیات مورد بحث نمایانگر معیارهایی است که میتوان با تکیه بر آنها تشکل مطلوب از تشکل نامطلوب را باز شناخت و بر اساس آن حق تشکیل اجتماعات مطلوب را استخراج نمود[۲]. برخی نمادهای تشکل و اجتماع از قرآن کریم، قابل استخراج است و در قالب اصطلاحاتی مانند «حزب”، «احزاب”، «امت”، «ملأ”، «مترفین” و... به کار رفته است؛ هرچند که حزب در قرآن کریم به معنی جدید آن به کار نرفته است. در قرآن کریم گروههایی را داریم که با توجه به منافع مشترکی که دارند، گرد هم میآیند، حال به دلیل منافع اقتصادی یا سیاسی یا فرهنگی و اجتماعی، آنسان که گاه شباهت عقیدتی آنان را کنار هم میگذارد. در تاریخ اسلام آمده است در جنگ احزاب، گروههای مختلف مخالف پیامبر گرامی اسلام (ص)، هر گروهی به انگیزهای، با هم اتفاق کردند تا به ایشان ضربه بزنند. در سوره احزاب، کلمه «احزاب” دو بار در آیه ۲۰ و یک بار در آیه ۲۲ است و این واژه به ماجرای همکاری و همدستی قبایل و گروههای مشرک و منافق در جنگ احزاب اشاره دارد.
برخی آموزهها در قرآن کریم و دین اسلام وجود دارد که اجرای آنها با برخی فعالیتهای احزاب در جامعه اسلامی، همخوانی دارد و نه تنها بر حق بودن فعالیت تشکلی و حزبی صحه میگذارد، بلکه آن را وظیفه مسلمانان و بر عهده آنان میداند تا در روندی تشکیلاتی، در قبال مسائل سیاسی- اجتماعی جامعه اسلامی حساس باشند و مشارکت فعالانه و منسجم را تجربه کنند؛ برای نمونه با توجه به مسئولیت همگانی، مسلمانان همه وظیفه دارند از منکرها و امور ناپسند در جامعه جلوگیری کنند و سفارش به نیکی و معروف داشته باشند؛ این مهم را امروزه میتوان در قالب احزاب به انجام رساند، هرچند همه فعالیت و هدف حزب در این امر خلاصه نمیشود، اما یک حزب اسلامی، همانند همه افراد جامعه اسلامی باید به انحرافها، فسادها، ناعدالتیها و نابسامانیها اعتراض کند و کارگزاران و حاکمان نظام اسلامی را به خیر و معروف سفارش. این آموزه همانند یکی از کارکردهای احزاب، با نظارت، در سطوح مختلف، جلوی انحراف از مسیر و شاهراه حق را میگیرد و اجازه نمیدهد تا حاکمان و شهروندان در فرایند امور هرگونه که دوست دارند، تصمیم بگیرند، عمل کنند و بیاعتنا به حقوق دیگران، احساس آرامش داشته باشند. با این اصل راهبردی، صاحبان قدرت، هماره حس میکنند که گروهی رصدگر بر رفتار، کردار و رفتار آنان نظارت میکند، نظارتی سیاسی- اجتماعی که تنظیمگر و سامانبخش رفتار صاحبان قدرت میشود، چنین است که در کلام خداوند، همه مسلمانان به این فریضه تشویق میشوند و به دلیل التزام و پایبندی به این وصف، آنان ﴿خَيْرَ أُمَّةٍ﴾[۳]، «بهترین امتها” معرفی شدهاند.
لذا تعبیر دیگر در قرآن کریم، «امت” است که نشان از همبستگی مذهبی دارد، مذهب و وحدت عقیده، افراد را بر یک محور جمع میکند، در قرآن میخوانیم: ﴿إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ﴾[۴]. و در آیهای دیگر آمده است: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ﴾[۵].
امّت، مشتق از «امّ” به گروهی اطلاق میشود که وجه مشترکی مانند دین، زمان یا مکان واحد داشته باشند؛ خواه این اشتراک اختیاری یا غیراختیاری باشد[۶]. مفهوم امت که در آن فرهنگ و آهنگ واحد وجود دارد، تداعی کننده نوعی اجتماع است. مفهوم «امت” در معنای جامعه دینی مسلمانان، ویژگیهایی مانند توحید، معاد، قبله و کتاب واحد، مشورت، امربه معروف و نهی از منکر، برقراری قسط و عدالت اجتماعی دارد. این گروه با توجه به انسجام و همبستگی، میتواند قدرتمندانه و از روی اعتماد به نفس، رفتار قدرت سیاسی را که نیروی فرا دست جامعه است، نقد و بررسی و رصد کند.
همچنین مسائلی دیگر مانند نقد، نصیحت و خیرخواهی برای حاکمان مسلمان نیز در اندیشه سیاسی اسلام مطرح است که برخی وجوه آنها را احزاب انجام میدهند. طبیعی است انجام همه این وظایف و مسئولیتهایی مانند همفکری، نظارت سیاسی، مسئولیت همگانی، اصلاح امور، اندیشهورزی در مسائل چندلایه سیاسی و... مبتنی بر آزادی احزاب به عنوان یکی از حقوق در آزادی سیاسی است؛ لذا شهید مطهری تأکید داشت در حکومت اسلامی احزاب آزادند، هر حزبی اگر عقیده غیراسلامی هم دارد در ابراز عقیده خودش آزاد است، فکرش آزاد است، هر چه دلش میخواهد بگوید[۷] و اصولاً ارزش دینی و کمال نفسانی انسان در گرو انتخاب اختیار و آزادی اوست[۸].
باید دقت کرد اگر چه انسان، دارای آزادی تکوینی و طبیعی است، اما این امر به معنای آن نیست که آزادی، مطلق و همه جانبه است، بلکه از آنجا که حکومت و نظام اسلامی مبتنی بر نگرشی عقیدتی و سیاسی است، این امر اقتضا میکند همه تشکلها و گروهها، تابع اصول، مبانی و رویکردهای اسلامی باشند[۹]. طبیعی است این حق همانند دیگر حقوق، با محدودیتهای قانونی و تکالیفی شرعی همراه باشد، هرچند اصل بر آزادی تجمعات است، اما عملیاتی کردن آن، نباید به رفتارهای خارج از قانون، خلاف موازین شرعی و ناامنی در جامعه اسلامی منجر گردد؛ برای نمونه در جامعه کسی نمیتواند به بهانه آزادی تجمع، به مقدسات و مبانی شریعت بیحرمتی کند، اما آنچه نباید از آن هراس داشت و محدودیتی ندارد، نقد قدرت سیاسی، کارگزاران و تصمیمهایی است که در جامعه اسلامی گرفته میشود. طبعاً آزادی احزاب نیز با رعایت هنجارها و ارزشهای دینی در جامعه اسلامی انجام میشود که حزب و اعضای آن نیز از پیکره نظام اسلامی به شمار میآیند[۱۰].
در این سطح از آزادی و با به دست آمدن این حق، گروههای مختلف سیاسی اعم از احزاب، تجمعها و دستههای هماهنگ و تشکیلاتی، میتوانند، آزادانه رفتار کنند، برای رسیدن به اهداف تعریف شده خود، تلاش داشته باشند و آزادی سیاسی را تجربه کنند. با این حق، افراد میتوانند با تشکیل گروهی منسجم برای رسیدن به هدفی معین، گرد هم آیند و آزادانه، در چارچوب قانون، فعالیت سیاسی کنند. هر چند در گذشته نیز فعالیتهای سیاسی منسجم وجود داشته است، اما فعالیت گروهی، با مرامنامه مشخص و اهداف معین، در دوران مدرن به وجود آمده است که از آن به حزب تعبیر میشود؛ با این همه، قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت، جهتگیری اصلی و کلیدی درباره فعالیت سیاسی را به انسانها نشان میدهد که طبعاً فعالیت حزبی و آزادی افراد برای این تکاپو را بر میتابد. در صدر اسلام نیز از افراد و گروههای منسجم مشرک که دارای هدف مشترک بودند و برای مقابله با پیامبر گرامی اسلام (ص) و مسلمانان با هم متحد شدند، به «احزاب” تعبیر میشود که به معنای دستههای منسجم بود که اجماع کرده بود برای جنگ با پیامبر[۱۱] و کشتن او که در جنگ احزاب[۱۲] در کنار هم قرار گرفتند. هر چند که این اصطلاح به معنای حزب در دوران جدید نیست.
با دقت در کارکردهای حزب، در مییابیم که تحزب، روشی عقلایی است که امروزه جوامع انسانی برای تأمین آزادی، منافع و اداره هرچه بهتر نظامهای سیاسی از آن بهره میگیرند، امروزه احزاب، کارویژهها و امور گوناگونی را سامان میبخشند، مواردی چون تدوین سیاستهای عمومی، نقد سازنده و انتقاد از حکومت، نهادینهسازی نصیحت ائمه مسلمین در نظام سیاسی اسلام، رقابت سالم سیاسی، تشویق مردم برای حضور در صحنه مشارکت سیاسی، حساس نمودن آنان به مسائل جامعه، آموزش سیاسی شهروندان و بالابردن سطح آگاهیهای ایشان کمکردن خطر استبداد قوه مجریه، تقویت جامعه مدنی با بزرگ کردن نهادهای بین مردم و حکومت، نزدیک کردن افکار مشابه، تضمین مردمسالاری، ایجاد هماهنگی بین ارگانهای حکومتی، تقویت روحیه انضباط در جامعه و تسهیل حکومت متخصصان و افراد حرفهای[۱۳] در کارکردهای احزاب مطرح میشود که امروزه جوامع از مزایای آن برخوردارند، این موارد، همه، برداشتها و توانمندیهای عقلایی انسانها برای تنظیم و سامانبخشی امور جامعه است که قرآن و دین اسلام نیز آنها را پذیرفته است. از منظر کلام الهی، فعالیتهای هماهنگ افراد و گروهها به هدف کسب قدرت، امری نکوهیده و مذموم نبوده، بلکه با توجه به ظرفیتهایی که در جوامع انسانی برای جلوگیری از تراکم قدرت و ثروت و ایجاد خودکامگی و یکهتازی به وجود میآورد، دارای مطلوبیت نیز هست.
با توجه به واقعیتهای سیاسی- اجتماعی جامعه اسلامی و غیر اسلامی در صدر اسلام و با لحاظ معنای کلان این مفاهیم و ویژگیهایی که قرآن کریم برای آنها بر میشمارد، میتوان بیان کرد قرآن کریم، وجود این تشکلها و تجمعها را نادیده نمیانگارد و آنها را به رسمیت میشناسد. نمونه عالی و آرمانی حق داشتن تجمعها و تشکلها را میتوان در قالب آموزه امر به معروف و نهی از منکر جلوهگر دانست، قرآن کریم، بر عهده جامعه اسلامی میگذارد که باید در این جامعه، گروهی برای اعتراض به منکر و فسادهای سیاسی - اقتصادی، گرد هم آیند، تجمع تشکیل دهند و به وضعیت نامطلوب جامعه اعتراض کنند، این کار نه تنها حق شهروندان جامعه اسلامی است، بلکه حتی تکلیف آنان به شمار میرود، مسلمانان مکلفند تا به گونهای اعتراض خود را به فساد در جامعه ابراز کنند، و یکی از مظاهر این امر، امروزه، تشکیل انجمنها و تجمعات است؛ همچنان که این جمع متشکل را میتوان در ترکیب «حزب الله” نیز پیگیری کرد.
باری این حق در جامعهای اجرایی میشود و قابل مشاهده خواهد بود که آزادی سیاسی گروهها و شهروندان به رسمیت شناخته شده باشد، درحالی که ویژگی جوامع خفقانزده آن است که افراد اجازه هیچ گونه اظهار نظر اجتماعی را ندارند، همه افراد باید سر در لاک خویش بگذارند، تابع و پیرو فرمان حاکمان باشند. کسی حق چون و چرا کردن و انتقاد ندارد و نباید جمع و گروهی تشکیل شود تا افراد بتوانند آزادانه دیدگاههای خود را بیان کنند»[۱۴]
پانویس
- ↑ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ص۳۱.
- ↑ منصور میراحمدی، آزادی سیاسی در قرآن کریم، در مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشههای راهبردی (آزادی)، ص۱۴۳.
- ↑ «شما بهترین گروهی بودهاید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
- ↑ «به راستی این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم بنابراین مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۹۲.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۶.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲۴؛ ص۱۲۸؛ مرتضی مطهری، آینده انقلاب اسلامی، ص۱۲۳.
- ↑ محمدهادی معرفت، جامعه مدنی، ص۱۱۰.
- ↑ راشد غنوشی، آزادیهای عمومی در حکومت اسلامی، ص۴۰۹.
- ↑ قانون فعالیت احزاب در جمهوری اسلامی ایران، مصوب سال ۱۳۶۰ نیز چارچوبی مشخص و محدود، برای تکاپوی آنها مشخص کرده است که عبارتاند از:
- ارتکاب افعالی که به نقض استقلال کشور منجر شود؛
- هر نوع ارتباط، مبادله اطلاعات و تبانی با سفارتخانهها، نمایندگیهای ارگانهای دولتی و احزاب کشورهای خارجی؛
- دریافت هرگونه کمک مالی و تدارکاتی از بیگانگان؛
- نقض آزادیهای مشروع دیگران؛
- ایراد تهمت، افترا و شایعه پراکنی؛
- نقض وحدت ملی و ارتکاب اعمالی چون طرحریزی برای تجزیه کشور؛
- تلاش برای ایجاد و تشدید اختلاف میان صفوف ملت با استفاده از زمینههای متنوع فرهنگی و نژادی موجود در ایران؛
- نقض موازین اسلامی و اساسی جمهوری اسلامی ایران؛
- تبلیغات ضد اسلامی و پخش کتاب و نشریات مضله؛
- اختفا و نگهداری و حمل اسلحه و مهمات غیر مجاز.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۳۱.
- ↑ ﴿وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا﴾ «و چون مؤمنان دستهها (ی مشرک) را دیدند گفتند: این همان است که خداوند و فرستاده او به ما وعده دادهاند و خداوند و فرستاده او راست گفتند و جز بر ایمان و فرمانبرداری آنان نیفزود» سوره احزاب، آیه ۲۲.
- ↑ عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، ص۳۴۳-۳۴۴.
- ↑ سیدباقری، سید کاظم، آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم، ص ۱۷۰-۱۷۷.