بحث:زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

زمینه‌سازان ظهور در درسنامه

  • یکی از سفارش‌های اساسی قرآن به مؤمنان در برابر دشمنان، حفظ آمادگی آنان است. از این‌رو آمادگی‌های مناسب هر عصر برای یاری حق در برابر باطل، امری اساسی است: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ[۶]؛ و در برابر آنها دشمنان تا می‌توانید نیرو و اسبان سواری آماده کنید، تا دشمنان خدا و دشمنان خود را و جز آنها که شما نمی‌شناسید و خدا می‌شناسد بترسانید. و آنچه را در راه خدا هزینه می‌کنید، به تمامی به شما بازگردانده شود و به شما ستم نشود.
  • زمینه‌سازان عام
  • قیام جهانی حضرت مهدی(ع)، برای برپایی حکومت شایستگان بر اساس عدل و قسط است و نصرت آن امام بزرگوار، امری لازم و ضروری است. البته این یاری، نیازمند فراهم ساختن مقدمات و زمینه‌هایی است. ابو بصیر در این‌باره می‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: «"لَیُعِدن أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِن اللهَ تَعَالَی إِذَا عَلِمَ ذَلِکَ مِنْ نِیتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ یُنْسِئَ فِی عُمُرِهِ حَتی یُدْرِکَهُ فَیَکُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ"»[۷]؛ هر یک از شما باید برای خروج قائم آماده کند، هر چند یک تیر، که هر گاه خدای تعالی از نیت او، آن را بداند، امیدوارم که در عمر او تأخیر اندازد تا آنکه قائم را درک کند. البته ممکن است مقصود روایات، به طور مشخص تهیه کردن تیر و وسایل جنگی و مانند آن نباشد؛ بلکه کنایه از نهایت کسب آمادگی برای آن اتفاق بزرگ باشد. کلینی از ابو عبدالله جعفی نقل می‌کند: امام باقر(ع) به من فرمود: بیشترین زمان مرابطه (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ گفتم: چهل روز. فرمود: ولی مرابطه و مرزداری [از حریم ما] ما همیشگی است «"(لَکِنْ رِبَاطُنَا رِبَاطُ الدهْر) "»[۸]. استاد مطهری در این‌باره نوشته است: "در روایات اسلامی، سخن از گروهی زبده است که به محض ظهور امام(ع) به آن حضرت می‌پیوندند. آشکار است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی‌شوند و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمی‌شوند؛ [بلکه] معلوم می‌شود در عین اشاعه و رواج ستم و فساد، زمینه‌هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده را پرورش می‌دهد. این خود می‌رساند که نه فقط حق و حقیقت به صفر نرسیده است؛ بلکه بر فرض اگر اهل حق از نگاه کمیت قابل توجه نباشد، از نگاه کیفیت ارزنده‌ترین اهل ایمان‌اند و در ردیف یاران سیدالشهداء(ع)"[۹]. نحوه آمادگی و مهیا بودن برای ظهور، بستگی به شرایط زمان و مکان دارد. اگر در بعضی روایات سخن از آماده کردن اسب و شمشیر برای ظهور حضرت به میان آمده و برای آن فضیلت بسیاری بر شمرده شده است، بدان معنا نیست که اینها موضوعیت دارند، بلکه ذکر این موارد می‌تواند بیانگر لزوم آمادگی رزمی برای یاری آخرین حجت الهی باشد. البته در این عصر بر شیعیان لازم است که با فراگرفتن فنون رزمی و مسلح شدن به تجهیزات نظامی روز، فقط بخشی از آمادگی‌هایی است که با آن، خود را برای مقابله با دشمنان امام زمان(ع) آماده سازند.
  • زمینه‌سازان خاص
  • افزون بر آنچه یاد شد، در بعضی از روایات گروه‌هایی خاص به عنوان زمینه‌ساز مورد توجه قرار گرفته است، سخنانی از معصومان(ع) نقل شده است. امام باقر(ع) در این‌باره می‌فرماید: «"کَأَنی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الحَق فَلا یُعْطُوْنَهُ ثُم یَطْلُبُونَ فَلا یُعطَونَهُ فَاِذا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلی عَواتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلا یَقْبَلُونَهُ حَتی یَقُومُوا وَلا یَدْفَعُونَها اِلا اِلی صاحِبِکُمْ قَتْلاهُمْ شُهَداءٌ اَما اِنی لَوْ اَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاِسْتَبْقَیْتُ نَفْسی لِصاحِبِ هَذا الاَمْرِ"»[۱۰]؛ گویی قومی را می‌بینم که از شرق، در طلب حق قیام کرده‌اند؛ ولی بدانان نمی‌دهند و باز مطالبه می‌کنند، اما به آنان نمی‌دهند. پس چون چنین می‌بینند، شمشیرهای خود را بر دوش می‌گیرند. در آن هنگام آنچه را می‌خواهند به آنان می‌دهند؛ ولی نمی‌پذیرند تا اینکه پیروز می‌شوند و آن را جز به صاحب الامر(ع) تسلیم نمی‌کنند. کشتگان آنان شهیدند. اگر من آنان را درک کنم، جانم را برای صاحب الامر می‌گذارم. در این روایت از برپایی قیام‌ها و انقلاب‌هایی در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) خبر داده شده است. افزون بر اینها، روایات دیگری نیز بر این نکته تأکید دارند که پیش از ظهور، حکومتی به رهبری یکی از صالحان در ناحیه مشرق تشکیل می‌گردد و زمینه ظهور را مهیا می‌سازد. این حکومت، تا ظاهر شدن مهدی(ع) و تسلیم آن به حضرت ایشان، ادامه می‌یابد. "بر همین اساس، برخی تشکیل دولت شیعی مذهب صفویه را که پس از قرن‌ها استیلای حاکمان مستبد و متعصب عامی‌مذهب، روی کار آمد همان دولتی دانسته‌اند که در روایات از جمله زمینه‌سازان حکومت مهدی(ع) به شمار آمده است. در زمان ما نیز، برخی از نویسندگان با استناد به ویژگی‌هایی که در روایات آمده، انقلاب اسلامی ایران را که در سال ۱۳۵۷ خورشیدی به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید همان دولتی دانسته‌اند که زمینه را برای ظهور و قیام حضرت مهدی(ع) آماده می‌کند که ان‌شاءالله تا ظهور آن حضرت ادامه می‌یابد"[۱۱]. در هر صورت، گرچه قراین فراوانی این احتمال را قوت می‌بخشد؛ ولی دلیل قطعی در دست نیست که ثابت کند منظور از حکومت زمینه‌ساز، همین انقلاب اسلامی ایران است. این نخستین باری نیست که علمای شیعه، چنین احتمالی را مطرح ساخته‌اند. پیش از این نیز، هرگاه حرکت و انقلابی از ناحیه شرق به ویژه منطقه خراسان صورت می‌گرفت، این احتمال تقویت می‌شد. البته هیچ یک از آن حرکت‌ها به اندازه انقلاب اسلامی، زمینه‌ساز انقلاب مهدی(ع) نبوده‌اند؛ بلکه اصلاً مقایسه آنها با انقلاب اسلامی باطل است. از این‌رو احتمال اینکه مراد از "دولت زمینه‌ساز" از جمله انقلاب اسلامی ایران باشد و تا ظهور حضرت مهدی(ع) تداوم یابد، بسیار است[۱۲][۱۳].

زمینه‌سازان ظهور در انتظار پویا

  • در روایات شیعه و سنی، درباره گروه زمینه‌سازان مطالبی بیان شده است. این نصوص برخی مناطق اسلامی را- که این گروه از آنجا برخواهند خاست- مشخص کرده‌اند. مهم‌ترین این مناطق عبارت است از: خراسان (مشرققم، ری و یمن. در روایات زیر، گروه زمینه‌سازان به مناطق یاد شده منتسب شده‌اند:
  • زمینه‌سازان از مشرق (خراسان): "حاکم" در مستدرک صحیحین از عبد الله بن مسعود نقل کرده است: «اتَانَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَخَرَجَ اَلينَا مُسْتَبْشِراً يُعْرَفُ السُّرُورُ فِي وَجْهِهِ، فَمَا سَأَلْنَاهُ عَنْ شَيْءٍ اِلاّ أخْبَرَنَا بِهِ وَ لاَ سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأنَا حَتّي مُرَّ فِتيَهٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ مِنْهُمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَلَمَّا رَآهُم التَزَمَهُم وَ اِنْهَمَلَتْ عينَاهُ فَقُلْنَا يَا رَسُول اللَّهِ مَا نَزَالُ نُرِي فِي وَجْهِكَ شَيْئاً نَكْرَهُهُ؟ فَقَالَ: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا، وَ إِنَّهُ سَيَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي تَطْرِيداً وَ تَشْرِيداً فِي الْبِلَادِ، حَتَّى تَرْتَفِعَ رَايَاتٌ سُوْدٌ فِي الْمَشْرِقِ، فَيَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ، ثُمَّ يَسْأَلُونَ فَلَا يُعْطَوْنَهُ، ثُمَّ يَسْأَلُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ -فَيُقَاتِلُونَ- فَيُنْصَرُونَ. فَمَنْ أَدْرَكَهُ مِنْكُمْ وَ مِنْ أَعْقَابِكُمْ فَلْيَأْتِ امامَ اَهْلِ بَيْتِي، وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَايَاتُ هُدًى، يَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي»[۱۴]؛ "[روزی‌] رسول خدا (ص) با شادمانی تمام به سوی ما آمد، به گونه‌ای که برق شادی در نگاهش می‌درخشید. هرچه می‌پرسیدیم، پاسخ می‌گفت و هرگاه سکوت می‌کردیم، خود شروع می‌فرمود؛ تا آنکه گروهی از جوانان بنی هاشم -که امام حسن و امام حسین (ع)- در میانشان بودند، آمدند که از مقابل ما بگذرند. حضرت همین‌که آنان را دید، در آغوششان کشید و اشک از دیدگان مبارکش جاری شد. گفتیم: ای فرستاده خدا! آن چیست که پیوسته در چهره شما چیزی می‌بینیم که خوش نداریم. فرمود: ما خاندانی هستیم که خدای تعالی آخرت را در مقابل دنیا برای ما برگزیده است. پس از من خاندانم رانده و آواره‌ شهرها گردند تا آنکه پرچم‌هایی سیاه در مشرق سربلند می‌کنند. آنان حق را می‌طلبند و بدیشان نمی‌دهند، در برهه‌ای دیگر حق را طلب می‌کنند و بدیشان نمی‌دهند، و باز نیز چنین شود؛ پس آن‌گاه نبرد می‌کنند و پیروز می‌شوند. [سپس فرمود:] هرکه از شما یا فرزندان‌تان، چنین روزی را درک کرد، نزد امامی که از خاندانم است، حاضر شود- اگرچه جامه به خود پیچد و بر برف گام نهد- زیرا این پرچم‌ها، پرچم‌های هدایتند که آنها را به مردی از خاندانم تقدیم می‌کنند". ابو خالد کابلی از امام صادق (ع) روایت می‌کند: «كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَأَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ»[۱۵]؛ "گویا می‌بینم مردمی را که در مشرق قیام کرده‌اند و حق را می‌طلبند و بدیشان داده نمی‌شود؛ ولی از پای نمی‌نشینند. ازاین‌رو سلاح در دست می‌گیرند، در نتیجه آنچه می‌خواستند بدیشان داده می‌شود. اما نمی‌پذیرند تا آنکه قیام می‌کنند و حکومت را به کسی جز صاحب شما (امام عصر (ع)) تحویل نمی‌دهند. کشته شدگان از آنان، شهیدند. آگاه باشید که اگر من در آن زمان حضور داشتم، وجودم را وقف صاحب این امر می‌کردم".
  • زمینه‌سازان خراسان‌: محمد بن حنفیه، در روایتی از امام علی (ع) نقل کرده است: «ثُمَّ تَخْرُجُ رَايَةٌ مِنْ خُرَاسَانَ يهْزِمُونَ أَصحابَ السُّفْيَانِيِّ حَتّي تَنْزِلُ بِبَيْتِ المَقْدِسِ توْطِيء لِلْمَهْدِيّ سُلْطَانُهُ»[۱۶]؛ "پرچمی از خراسان بیرون می‌آید، [حاملان این پرچم‌] اصحاب سفیانی را شکست می‌دهند تا اینکه به بیت المقدس می‌رسند و زمینه حکومت [حضرت‌] مهدی (ع) را فراهم می‌سازند".
  • زمینه‌سازان از قم و ری‌: علامه مجلسی روایت کرده است: «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»[۱۷]؛ "مردی از اهالی قم مردم را به حق فرا می‌خواند، گروهی که دل‌های آنان چون پاره‌های آهن است، گرد او جمع می‌شوند. طوفان‌های سخت آنان را نمی‌لرزاند. از جنگ خسته نمی‌شوند و بیمی به خود راه نمی‌دهند، برخدا توکل می‌کنند و عاقبت [نیک‌] از آن پرهیزگاران است".
  • زمینه‌سازان از یمن‌: امام باقر (ع) درباره رهبری یمانی قبل از ظهور امام عصر (ع) فرموده است: «وَ لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ...»[۱۸]؛ "... در میان پرچم‌ها، پرچمی هدایت یافته‌تر از پرچم یمانی نیست. آن پرچم، پرچم ارشاد است؛ زیرا مردم را به سوی صاحب شما امام عصر (ع) فرا می‌خواند ..."[۱۹].


زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در فرهنگنامه آخرالزمان

  1. متقی هندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۳؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج ۱، ص ۹۴؛ ر. ک: سنن ابن ماجه، ح ۴۰۸۸
  2. «" كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ‏ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ‏ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ‏‏ ‏‏"»، نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳؛ ح ۵۰
  3. جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات و گفتارها پیرامون حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۲۰۷
  4. جمعی از نویسندگان، چشم‏ به‏ راه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۰۳- ۳۰۶،( با تصرف)
  5. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۴۹.
  6. انفال، آیه ۶۰.
  7. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۲۰، ح۱۰.
  8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۸۱، ح۵۷۶.
  9. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی(ع)، ص۵۶.
  10. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۲۷۳؛ ح ۵۰؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳.
  11. مجموعه مقالات و گفتارها پیرامون حضرت مهدی(ع)، ص ۲۰۷.
  12. جمعی از نویسندگان، چشم به راه مهدی(ع)، ص ۳۰۶ ۳۰۳.
  13. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ص۵۲-۶۳.
  14. حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، صص ۴۶۴ و ۵۳۳.
  15. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳، (دار احیاء التراث العربی و مؤسسه التاریخ العربی، لبنان)؛ غیبت نعمانی، (انتشارات صدوق)، باب ۱۴، ح ۵۰.
  16. عصر الظهور، ص ۲۰۶.
  17. بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶؛ و نیز: سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۶.
  18. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۲.
  19. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۳۲-۳۶.
  20. کنز العمال: ج ۱۴، ص ۲۶۳.
  21. کفایة الخصام: ص ۶۸۶.
  22. کفایة الخصام: ص ۶۹۲ ر.ک: شعیب بن صالح، پرچم.
  23. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۳۳۱.