بخل در جامعهشناسی اسلامی
اجتناب از بخلورزی
“بخل” در لغت به معنای خست، امساک، خشک دستی و خودداری از انفاق در صورت تمکن و نیازمندی و تقاضای دیگران است. به بیان راغب، بخل، در مقابل جود و بخشندگی، امساک، نگه داشتن و حبس کردن اموالی است که حق نیست نگه داشته شود. بخیل کسی است که صفت بخل در او زیادتر باشد. در گونهشناسی بخل نیز مینویسد: بخل دو گونه است: یکی بخل داشتن نسبت به اموال خویش و دیگری بخل ورزیدن به اموال دیگری که البته دومی ناپسندتر و مذمومتر است[۱]. صفت بخل در صورت شدت، علاوه بر اینکه دارندهاش را از بخشش و کمک به دیگران، باز میدارد، نارضایتی از بخشش و کمک دیگران را نیز به دنبال دارد[۲]. در قرآن، علاوه بر واژه “بخل”، واژه “شُح”[۳] نیز برای معرفی این ویژگی تعلق روحی به کار رفته است. شهید مطهری در بیان تفاوت این دو مینویسد: بخل عبارت است از همان حالت امساک. در فارسی هم میگوییم فلان کس آدم بخیلی است، یعنی آدم ممسکی است، جود و بخشش ندارد. شح، بخل است به علاوه حرص. حال ممکن است کسی بخیل باشد یعنی نسبت به آنچه دارد خیلی ممسک باشد، اما حرص اینکه باز بیشتر به دست آورد نداشته باشد؛ ولی “شحیح” به آدمی میگویند که هر دو را با هم جمع کرده باشد، هم آزمند است و دایماً میخواهد جمع کند و هم آنچه را که دارد حاضر نیست به هیچ قیمتی جود کند[۴].
بخلورزی به عنوان یک ویژگی روحی، امری بسیار مذموم است و از آن به شدت نهی شده و در صورت شیوع، آثار و تبعات اجتماعی سنگینی نیز بر آن مترتب میشود. تردیدی نیست که بخش چشمگیری از نیازمندان جامعه همواره از طریق کمکهای غیررسمی و خیرخواهانه متمکنان و ثروتمندان جامعه تأمین میشوند و انتظار جمعی نیز این است که هر فرد توانمند، بخشی از نیازمندان را مستقیم و غیرمستقیم بر خوان کرم خویش میهمان کند. طبیعی است که وجود اوصاف بازدارندهای همچون بخل مانع عمل به این وظیفه بشردوستانه است. علامه طباطبایی در تفسیر آیه ﴿...وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ...﴾[۵] مینویسد: شح به معنای بخل است و جمله مورد بحث میخواهد این حقیقت را خاطر نشان سازد که غریزه بخل یکی از غرایز نفسانیهای است که خدای تعالی بشر را بر آن غریزه مفطور و مجبول کرده تا به وسیله این غریزه منافع و مصالح خود را حفظ نماید و از ضایع شدن آن دریغ کند؛ پس هر نفسی دارای شح و بخل هست و بخلش همواره نزد اوست[۶] و قاعدتاً، همگان وظیفه دارند در پرتو برنامههای تربیتی و خودسازی، این خصیصه طبیعی را تعدیل کنند. تفسیر نمونه نیز در توضیح آیه ﴿الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا﴾[۷] مینویسد: بخل منحصر به امور مالی نیست، بلکه گرفتگی در هر نوع موهبت الهی را شامل میشود، بسیارند کسانی که در امور مالی بخیل نیستند، ولی در علم و دانش و مسائل دیگری از این قبیل بخل میورزند. [تعبیر به کافر در آیه شاید اشاره به این باشد] که بخل غالباً از کفر سرچشمه میگیرد، زیرا افراد بخیل، در واقع ایمان کامل به مواهب بیپایان پروردگار و وعدههای او نسبت به نیکوکاران ندارند. فکر میکنند کمک به دیگران آنها را بیچاره خواهد کرد[۸]. ایزوتسو نیز در توضیح نقش هدایتی اسلام در این خصوص مینویسد: اسلام به نفرت دیرینه و مزمنی که در جان و مغز عرب نسبت به بخل ریشه دوانیده بود، انگیزهای نو، راستا و جهتی نو بخشید، و آن را به آرمان نیروبخش جدیدی مجهز ساخت. نهی و محکوم ساختن بخلورزی “در راه خدا” از بینشی عمیق که ناشی از خصیصه اساسی طبیعت انسانی بود، سرچشمه میگرفت. انسان بالطبع بخیل، حرص و آزمند است[۹]. گفتنی است تعبیر ﴿يَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ﴾[۱۰] در سوره ماعون نیز به معنای مضایقه از دادن اشیای جزئی و کمارزش به دیگران یا همان بخلورزی و امساک از دادن چیزهایی است که معمولاً همسایگان از یکدیگر به عنوان عاریه یا تملک اخذ میکنند. بدیهی است بخلورزی در امور کمارزش شناعت بیشتری دارد[۱۱][۱۲]
آیات قرآنی مرتبط
- توجه دادن به پیامدهای سوء بخلورزی: ﴿وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾[۱۳].
- دوری بخیل از محبت خدا: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا * الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا﴾[۱۴].
- بخل از ویژگیهای منافقان: ﴿...وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۱۵].
- بخل از نمودهای کفران: ﴿فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴾[۱۶].
- برخی آیات نیز دوری گزیدن از بخلورزی را از جمله زمینههای نیل به رستگاری[۱۷] معرفی کرده و بخلورزان را به عذاب اخروی تهدید کرده است[۱۸][۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۰۹.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱، ص۲۴۴.
- ↑ ﴿وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.
- ↑ مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۷، ص۱۸۸-۱۹۰.
- ↑ «...و جانها آز را در آستین دارند.».. سوره نساء، آیه ۱۲۸.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۵۷.
- ↑ «همان کسان که تنگچشمی میورزند و مردم را به تنگچشمی وا میدارند و آنچه را خداوند از بخشش خود به آنان داده است پنهان میکنند و برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۳۷.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۸۶.
- ↑ توشیهیکو ایزوتسو، مشاهیم اخلاقی دینی در قرآن، ص۱۰۲.
- ↑ «و زکات را باز میدارند» سوره ماعون، آیه ۷.
- ↑ برای آگاهی بیشتر از عوارض سوء این انحراف اخلاقی، ر. ک: محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۶، ص۷۰-۹۰؛ ناصر مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، اخلاق در قرآن، ج۲، ص۳۶۷-۳۹۴.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۸۸.
- ↑ «و آنان که در آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است تنگچشمی میورزند گمان نبرند که این (کار) برای آنها نیک است بلکه برای آنان بد است؛ به زودی در رستخیز آنچه تنگچشمی کردهاند چون طوقی گردنگیرشان میگردد» سوره آل عمران، آیه ۱۸۰.
- ↑ «بیگمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتنستای باشد دوست نمیدارد * همان کسان که تنگچشمی میورزند و مردم را به تنگچشمی وا میدارند و آنچه را خداوند از بخشش خود به آنان داده است پنهان میکنند و برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۳۶-۳۷.
- ↑ «...و (در بخشش) ناخن خشکی میورزند، خداوند را فراموش کردهاند و خداوند نیز آنان را از یاد برده است، بیگمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.
- ↑ «و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگچشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند» سوره توبه، آیه ۷۶.
- ↑ ﴿وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.
- ↑ ﴿الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا﴾ «همان کسان که تنگچشمی میورزند و مردم را به تنگچشمی وا میدارند و آنچه را خداوند از بخشش خود به آنان داده است پنهان میکنند و برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۳۷.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۸۸.